eitaa logo
مسار
345 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
573 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ صبح به خیر، زندگی صبح به خیر، همدلان و همراهان همیشگی 🕊 پرندگان، با آواز عاشقانه برایتان ترنم شادی می‌خوانند. خورشید، بال های نور و روشنایی را بر سر شما پهن می‌کند. آسمان، سقف بلند و وسیعی ست؛ تا در سایه آن دل بزرگ و دریایی شما آرامش یابد. 🌺 به زندگی لبخند بزن و حرکت کن. حرکت به سوی دنیایی آباد برای آخرتی آبادتر. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مادر مریض‌تان به من نیاز دارد 🌹زمانی همسرشان کسالتی پیدا می‌کنند و ایشان از آن زمان هیچ دعوت و میهمانی را نمی پذیرفتند؛ حتی زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای از ایشان می خواهد به حج بروند و در بعثه رهبری حضور داشته باشند. آیت الله میانجی ابتدای امر می‌پذیرند؛ اما بعد منصرف می‌شوند. 🌹 وقتی فرزندش علت را جویا می شود، ایشان در پاسخ می گویند: مادرتان مریض است و به من نیاز دارد. 🌱فرزند در پاسخ پدر اعلام می کند: ما در خدمتشان خواهیم بود. اما آیت الله میانجی در پاسخ می‌فرمایند: درست است؛ ولی با این همه، شاید ایشان احساس ذلت کند از این که از شما درخواستی نماید و من به این امر راضی نیستم. 📚 اسوه پارسایان، ص۵۵-۵۶ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨توصیه‌هایی برای همسران ✅بهترین راه برای درک متقابل زوجین، صحبت کردن است. 💞 این نکته را به خصوص درونگراها مدنظر داشته باشند. شما تا زمانی که افکارتان را بر زبان نیاورید، نمی‌توانید همسرتان را از خواسته‌هایتان مطلع کنید. 💞 اگر با حرف زدن رابطه خوبی ندارید، می‌توانید همه را روی کاغذ بیاورید و از همسرتان بخواهید که آن را مطالعه‌ کند. 💞 برونگراها هم بهتر است، بین تند تند حرف زدنشان نفسی چاق کنند و به واکنش‌ها یا صحبت‌های همسر درون‌گرایشان توجه کنند، چرا که یکی در این بین انرژی کسب کرده و دیگری بالعکس! 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍عهد 🍃کلید را در قفل چرخاند وارد حیاط شد. نگاهی به اطراف حیاط انداخت. خبری نبود نه از آب‌ و جارو، نه از گل‌های باطراوت گلدان. فقط برگ‌های خشک، روی زمین همراه باد پاییزی می‌رقصیدند. 🌸کنار حوض نشست. سرش را بالا گرفت. آسمان آبی نیلگون با ابرهای پراکنده زیبا بود. اما بهروز حال خوبی نداشت. ☘همیشه عصر وقتی از سرکار به خانه برمی‌گشت. نیلوفر با سینی که نبات و توت خشک کنار استکان چای خودنمایی می‌کرد، با لبخند به استقبالش می‌آمد؛ اما حالا، بیش از یک ماه بود که نیلوفر در بیمارستان به‌خاطر بیماری کرونا بستری شدن بود. 🌺اشک در چشمانش حلقه زد؛ یاد روزی افتاد که بدون ماسک جهت خرید لوازم ماشین رفته بود نمایندگی خودرو، بعد مستقیم به خانه آمده بود. نیلوفر اسپری به دست کنار نرده ی ایوان ایستاده و با لبخند گفت: «بهروز جان اول دست هایت، بعد برو داخل اتاق.» 🌺ولی او نگاهی به نیلوفر انداخت. با بی تفاوتی گفت: «هر چی در مورد کرونا می گند شایعست، ببین، اصلا شنیدی از قوم و خویش، اطرافیان کسی کرونا گرفته باشه؟» ☘_این ها که گفتی دلیل نمی شه. 🍃_ای بابا ... کرونا دروغ قرنه. 🌸_شرط عقل رعایت کردن دستورات بهداشتیه. من این همه مراعات می کنم، چرا شما رعایت نمی کنی؟ 🌺_سخت نگیر، تو چرا این حرف ها را باور می کنی. حالا بذار، برم. ☘_واقعا که، همه زحمت های مرا هدر می دی، همه دستگیره ها این جوری آلوده می شند. 🌺_خیالت تخت، هیچی نمی شه. 🍃صدای گوشی او را به خود آورد. با دیدن اسم خواهر نیلوفر با صدای لرزان گفت: « تو را به خدا مهسا خانم اتفاق بدی افتاده؟» 🌸_نه، خدا را هزار مرتبه شکر از مراقبت‌های ویژه آوردند داخل بخش. 🍃بهروز خداحافظی کرد. به سمت آشپزخانه رفت با اشک و لبخند وضو گرفت. از کشوی میز سجاده را برداشت به سجده افتاد و زمزمه کرد: «ان ربی لسمیع الدعا... خدایا! شکرت، کمکم کن تا پای عهدم بمانم و لبخند را بر لب نیلوفر بنشانم. » 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از: نازنین زهرا به: امام مهربان شرمسارم آقا (عج) از دعای فرج‌هایم که می‌خواستم بیایید تا عدالت برقرار شود و فقیر و غنی برابر، معیشت مردم بهبودی یابد و کبر و حسد و حرص ریشه کن شود. اما اکنون فهمیدم که نباید شما را برای این چیزها بخواهم! بیایید فقط برای آن چیزی که قرار است برایش بیایید؛ بیایید فقط برای پایان دادن به مظلومیت «علی علیه السلام» و تحقق ولایت علوی. بیایید تا تربیتم کنید که «شیعه واقعی» باشم. آن وقت است که کوچک‌ترین ثمره ظهورت، چیزهایی است که بزرگ می‌پنداشتم. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
خورشید طلوع می‌کند، گرمای مطبوعش را برای همه به ارمغان می‌آورد. گنبد زیبای سلطان خراسان در نور خورشید می‌درخشد. مردم دسته دسته پشت پنجره فولاد ایستاده‌اند، حاجت می‌خواهند و او مهربانانه سلام می‌دهد و خوش آمد می‌گوید. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨چقدر به فکر بچه هاتی!؟ پدر [آیت الله محمدجواد انصاری همدانی] ما خیلی مهربان بود. مادر ما که در سن 25 سالگی فوت کردند و به رحمت خدا رفتند، ایشان خودشان در کارهای خانه کمک می کردند. روزهایی که روزه می گرفتیم خودشان برای ما افطار درست می کردند و ما هم برای این که ایشان افطاری درست می کردند، با شوق روزه می گرفتیم. ایشان حتی شب ها ما را بیدار نگه می داشتند و می گفتند میوه بخورید تا روزها بخوابیم و روزه برایمان سخت نشود. به زندگی خیلی می رسیدند. در مورد تهیه لوازم منزل، خودشان وسایل و لوازم خانه را خرید می کردند. مواظب بودند ما کمبودی نداشته باشیم. با آن همه مشغولیتی که داشتند، شبی 10 دقیقه ما را جمع می کردند و برای ما صحبت می کردند. ... خیلی به فکر ما بودند چی می خوریم، کجا می رویم. شب ها تا صبح به نماز و ذکر می گذراندند و روزها در کارهای خانه خیلی کمک می کردند. 📚سوخته، ص165، به نقل از خانم فاطمه انصاری، دختر آیت الله انصاری. 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠قبول مسئولیت 🍃«من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود.» مثلی زیبا در شرح حال آدم هایی که برای فرار از مسئولیت کارهای خود، آن ها را به اموری فرای اختیارشان نسبت می دهند؛ مثل اینکه می‌گویند که زمان نداشتم. شوهرم نگذاشت، برف بارید و... تمام این بهانه تراشی ها و فرار از مسئولیت‌ها را در دوران کودکی می آموزیم؛ مواقعی که کودک کار اشتباهی انجام می دهد و پدر ومادر می گویند: «بچه است نمی فهمه .» به او یاد می دهند که راهی برای نپذیرفتن مسئولیت کارها وجود دارد. ❇️پدرو مادرها در مقابل رفتار اشتباه کودک دو گونه رفتار می کنند یا کنترل خود را ازدست می دهند و شخصیت بچه را لگدمال می کنند یا به دفاع و توجیه رفتار او می پردازند. هردو رفتار مطرح شده اشتباه است. ✅در حقیقت کودک باید یاد بگیرد که عواقب و مسئولیت سهل انگاری یا اشتباهش را بپذیرد. به عنوان مثال اگر لیوان شیر را می ریزد، به او دستمالی برای تمیز کردن داده شود یا اگر به خاطر اتلاف وقت سرویس را از دست می دهد، با اتوبوس به مدرسه فرستاده شود. 🆔@tanha_rahe_naradte
✍️ازدحام 🍃صدای همهمه و شلوغی بازار، معصومه را گیج کرده بود. جلوی یک اسباب بازی فروشی با عروسکهای نقلی وخمیری ایستاده و در خیالش عروسک را می خواباند. ناگهان به پشت سرش نگاه میکند. انگار هرگز مادری نداشته و تا ابد هم کسی سراغش نخواهد آمد. 🌸 معصومه آرام و بی‌صدا اشک ریخت ودنبال مادرش گشت. 🌺ملیحه میان مردم با قدم‌های تند رد می‌شد و به اطرافش عقابگونه سرک می‌کشید تا معصومه را بیابد، یکدفعه در اثر بخورد با چیزی روی زمین افتاد. صدای گریه‌‌ی آشنایی درد پا و زوق زوق دستش را از یادش برد و به صاحب صدا نگاه کرد. ☘️با دیدن معصومه، ضربه ای محکم بر کمر معصومه کوبید و صدای گریه اش را بلند تر کرد. 🌺_کجایی دخترک سر به هوا، چقدر گفتم تکون نخور از پیشم؟ ☘️ با گوشی‌اش تماس گرفت: « زهره! پیداش شد. امان از دست این بچه ها. به خدا یکیش هم زیاده. نری باز جوگیر شی یکی دیگه بیاری ها. » 🌸دست معصومه را در میان دستهایش گرفت و با خود کشید. معصومه همچون بادبادکی به راست و چپ رفته و به دیگران می‌خورد. 🍃 اشکهایش روی صورتش رگباری می‌بارید؛ اما ملیحه در پی منصرف کردن زهره از آوردن بچه دوم رگباری حرف می‌زد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل به: قطب عالم امکان ✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌺 سلام و صلوات خدا بر تو ای امام زمان ارواحنافداه ☘ آقاجان دنیا بی تو را نمی‌خواهیم، زندگی‌مان با بودن در کنار شما خاندان رسالت معنا پیدا می‌کند. 💫 شیرینی لذت با خودتان را نصیبمان گردان. این شیرینی با معرفت داشتن به دست می‌آید. مولاجان می‌شود کمکمان کنی و معرفتتان را نصیبمان گردانی؟! توفیق نصیبمان گردان تا به سخن جدّبزرگوارتان امام صادق(علیه السلام)هر روز و هر لحظه دعای معرفت را با خود زمزمه کنیم. چنانکه جدّتان؛ 🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔸بامداومت بر اين دعا معرفت امام عصر را از خداوند طلب نماييد: 💠 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 📚 اصول کافی جلد ۱ ص ۳۳۷ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🕐دنیا منتظرِ هیچ کس نمی‌ماند 🕠همان‌طور که شب و روز در گردش و رفت و آمد است، اتفاقاتِ دنیا هم با گذرِ زمان می‌گذرند. نباید به تلخی‌های دنیا دامن زد. ماندن و گریه‌ کردن بر سرِ سنگِ قبرهای بدون مرده بی‌فایده است. 🌿باید با طبیعتِ دنیا که گذرا بودن است، گذشت و رفت و فرصت سوزی نکرد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تذکر با لطف و مهربانی دختر مرحوم سیدهاشم حداد درباره اخلاق ایشان در مواجهه با خطای فرزندان چنین می‌گوید: «در برابر خطای بچه ها می‌خندید و با صحبت کردن، خطای آن‌ها را گوشزد می‌کرد.» سیدقاسم حداد نیز می‌گوید: «خطا را با نصیحت و لطف تذکر می‌داد و هیچ وقت با خشونت رفتار نمی‌کرد.» 📚دلشده، ص۱۲۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte