eitaa logo
مسار
340 دنبال‌کننده
5هزار عکس
554 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️یاری 💪بردباری یکی از راه‌های مقاومت انسان در شرایط سخت و دشوار است. 💥خویشتن‌داری در زمانی که تحت فشارهای گوناگون زندگی هستیم به ویژه هنگامی که با مشکلات طولانی مدت، مواجه می‌شویم سخت می‌شود. 💡 برای حل آن‌ها و پاک ماندن از آلودگی‌ها و رسیدن به رحمت الهی به سوی نسخه‌ی قرآن بشتابیم؛ زیرا نماز و صبر می‌تواند همه چیز را بهتر کند. ✨«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»؛ «ای اهل ایمان از صبر و نماز کمک بخواهید زیرا خدا با صابران است.»* 📖*سوره بقره، آیه ۱۵۳ 🆔 @masare_ir
✨جایگاه همسر در خانواده 🌾ولی الله اخلاق خاصی داشت. نامه که نمی‌نوشت. خیلی کم تلفن می‌کرد. آدرسش را هم نمی‌داد تا برایش نامه بنویسم. می‌گفتم: «تلفن که نمی زنی، نامه هم که نمی‌دهی، پس اقلا مرا هم با خودت ببر.» ☘️می‌گفت: «می توانم ببرمت؛ اما اینجا خیالم راحت است. اگر ببرمت دل مشغولی برایم می‌آورد و نگران می‌شوم. نامه هم که بدهی نه وقت جواب دادنش را دارم و ذهنم هم درگیر می‌شود.» 🌺دستش را برای احترام روی چشمش گذاشت و گفت: «اینجا که هستم، دوست دارم خدمت شما باشم. جبهه هم که می ‌روم خدمت بسیجی‌ها، مثل خودشان، مثل یک بسیجی. یکی از عکس‌هایم را برداشت و گفت: «عکست را گذاشتم داخل عکس‌هایم و هر وقت دلم تنگت شد، نگاهش می کنم.» راوی: همسر شهید 📚 نیمه پنهان ماه، جلد ۹، چراغچی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: مهدیه داودی، صفحه ۲۳ 🆔 @masare_ir
✍️راه‌میان‌بر ⚡️گاهی اوقات آدم‌ها برای داشتن حال خوب و یافتن گنجینه‌ی‌ نشاطِ‌‌ روحشان، در پی راه‌های عجیب و دشوار می‌روند، غافل از این‌که خداوند راهی بسیار ساده پیش رویشان بازگذاشته‌ که نشاط معنوی را با بهایی اندک برایشان فراهم می‌کند. 💥«محبت‌کردن» به والدین، آن هم با نگاه، به عبارت بهتر؛ نگاه محبت‌آمیز به آن‌ها، یکی از همین راه‌های میان‌بر هست. 🔹قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: «نَظَرُ الوَلَدِ الَی وَالِدَیهِ حُبّاً لَهُمَا عِبَادَةٌ ؛ رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله فرمود: نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.»* 📚* بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۰. 🌺نگاه محبت‌آمیز به والدین 👈 انجام عبادت، یافتن حال خوب با این عبادت و در نهایت رسیدن به اوج قله‌ی انسانیت؛ چون والدین با کوچک‌ترین محبت، کلی دعامون می‌کنند و عاقبت‌بخیر می‌شیم.☺️ 🆔 @masare_ir
✍️کر و کور ☘️«دیدی این ماشین مسابقه‌ها، با سرعت میرن بعد یهو ترمز می کنن دور خودشون می گردن؟! می خوام اونجوری دورت بگردم! » کی فکرش را می کرد همه ی این حرف ها باد هوا بود. اینقدر از این حرف ها در گوشم خواند که تا به خودم آمدم دیدم قلبم برایش عاشقانه می زند. اصلا همه ی وجودم شده بود امیر. ⚡️بیچاره پدرم وقتی برای اولین بار بهم گفت: «امیر به درد تو نمیخورد، آنچنان دادی زدم و جبهه ای گرفتم که همان شب فشارش بالا زد». 🎋انگار کر و کور شده بودم هیچ چیز و هیچ کس جز امیر را نمی دیدم اصلا به نصیحت های مادرم گوش نمی دادم. 💫اما آخرین جمله پدرم قبل از این که عقدنامه من را امضا کند خیلی خوب در ذهنم مانده است: «دخترم این راهی که انتخاب کردی اشتباه محض هست، تو و امیر هیچ وجه اشتراکی برای زندگی ندارید. حالا که تصمیمت را مصمم گرفتی برایت دعا می کنم که خوشبخت بشوی؛ اما اگر یک روز از زندگی با امیر پشیمان شدی بدان در خانه ی من همیشه به روی تو باز است. » ✨آخر من حالا چطور برگردم بگویم: «اشتباه کردم. حرف های عاشقانه امیر برای ثروت پدرم بود، نه برای خودم.» 🌾کاش درک کرده بودم پدر و مادرم بیشتر من می فهمند، خیر من را می خواهند. حالا هر چی ای کاش، ای کاش کنم هیچ فایده‌ای ندارد. ☘️اما جلوی ضرر را از هرجا بگیرم سود است، فردا صبح حتما وسایل هایم را جمع می کنم و به خانه ی پدرم برمی گردم. 🆔 @masare_ir
بسم‌الله ✍️لبخند مرگ 🤔لبخند به مرگ یعنی چی؟ تاحالا به این مفهوم فکر کردید؟ 💡من فکر می‌کنم لبخند به مرگ؛ یعنی همون حس که جناب عزراییل پنج بار تو روز نگاهت می‌کنه.. ⚰️یعنی همین که وقتی به سجده می‌ری، یاد اون روز ناگزیر تا ابد زیر خاک موندن بیفتی... 🤔راستی چقدر به اون روز فکر می‌کنی؟ ✨قالَ رَسُولُ الله(صلى الله علیه وآله وسلم) ما مِنْ بَیْت اِلاّ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ یَقِفُ عَلى بابِه کُلَّ یَوْم خَمْسَ مَرّات; فَاِذا وَجَدَ اْلاِنْسانَ قَدْ نَفَدَ اَجَلُهُ، وَ انْقَطَعَ اُکُلُهُ اَلْقى عَلَیْهِ الْمَوْتَ؛ حضرت‌رسول (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: هیچ خانه‌اى نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز، پنج بار مى‌آید تا ببیند آیا عمر صاحب این خانه و افرادى که در آن هستند تمام شده یا نه؟ اگر دید پیمانه سر آمده و روزى او تمام شده است، مرگ را بر او مى‌اندازد. 📚بحار، ج ۷۴، ص ۱۸۸. 🆔 @masare_ir
✨نماز شب ☘️هفدهم اسفند بود. چهار شب بعد از عروسی. نیمه‌های شب دیدم حسین در اتاق نیست. 🌾از اتاق بیرون رفتم. زمستان بود و دانه‌های برف آهسته بر روی زمین می‌ریخت. آهسته تر از او، صدای الله اکبر حسین بود که در آن تاریکی شب، پشت کمد، گوشه ایوان، جایی که اصلا دید نداشت، ایستاده با به نماز شب. با چه خضوعی نماز شب می‌خواند. لحظاتی ایستادم و بی صدا نگاهش کردم. راوی: همسر شهید 📚نیمه پنهان ماه، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، صفحه ۳۸ 🆔 @masare_ir
✍️زخم آیینه‌ها 💔عمری‌ست کارمان شمردن زخم‌هایی‌ست که در تمنای انعکاس رُخت، بر قلب آیینه‌ی زمان می‌نشیند. 🍁این زخم‌ها تا روزی که بیایی هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و ما همچنان می‌شماریم و دیگر هیچ ...! 🌤و تو می‌دانی که تنها مرهم این زخم‌ها وصال آیینه‌ی زمان به جمال رخ توست، پس العجل امام زمانم! العجل!😔 🆔 @masare_ir
📝این‌ نامه‌ آشناست! 🌾طلبکارها امانش را بُریده بودند. هرچه فکر کرد چاره‌ای جز کمک خواستن از امام‌رضا‌ علیه‌السلام به ذهنش نرسید. خجالت می‌کشید برای طلب پول به نزد حضرت برود. فقط دوست داشت امام وساطتت کند تا طلبکارها به او مهلت بدهند. ⚡️لحظه‌ای برای رفتن پیش امام دچار شک شد. کوله‌باری از غم روی دوشش سنگینی می‌کرد. تصمیم گرفت بدون هیچ درخواست، پیش امام برود تا با شنیدن صحبت‌های او و نگاه به چهره‌ی نورانی‌اش تمام غصه‌ها از وجودش رخت ببندد. 🚪کلون در چوبی را به صدا درآورد. در باز شد. خدمتکار در آستانه‌ی در به او خوش‌آمد گفت. وارد بر امام شد. چهره‌ی دلنشین امام همه‌چیز را از یادش بُرد. محو سخنان دلنشین او شد. بعد از گذشت مدت‌زمانی عزم رفتن کرد. ☀️حضرت با دست اشاره به سجاده‌ای کرد که گوشه‌ای اتاق پهن بود. کیسه‌های پول و یک نامه دید. تپش قلب او را فراگرفت. با دستانی لرزان و اشک شوق نامه را باز کرد و خواند: ما تو را از یاد نبرده‌ایم، با این پول قرضت را بپرداز! باقی نیز خرج خانواده‌ات...(۱) 🗞چه‌قدر این نامه آشناست. میان ورقه‌های دلم، دست‌خط زیبای امام زمانم روی آن‌ها نقش بسته‌است که فرمودند: انّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم وَ لا ناسینَ لِذِکرِکُم ..." ما در رسیدگی به امور شما کوتاهی نمی‏‌کنیم و یاد شما را فراموش نمی‏‌کنیم.(۲) 📚۱. بحارالانوار، ج۴۹. 📚۲.بحار، ج ٥٣، ص 175. 🗞بخشی از توقیع امام زمان به شیخ مفید . 🆔 @masare_ir
🏴السلام علیک یا فاطمة‌الزهرا سلام الله علیها🖤 دو کبوتر باز سر در بال هم هر دو گریانند بر احوال هم کرده بر تن چار ساله دختری رخت ماتم در عزای مادری 🍂🥀🍂🥀🍂 😍 ☘️یکی از اعضای خوب کانال نوشته: «وقتی کارهای خونه رو تموم کردم. روی مبل نشستم. نگاهم به دختر و پسرم افتاد. کنجی از پذیرایی روی فرش نشسته بودند. دفترهاشون باز بود و با هم بحث می‌کردند که چه نقاشی بکشند. یک دفعه پسرم با یه حسرتی گفت: «کاش! حضرت زهرا حرم داشت... ما حرم حضرت زهرا رو می کشیدیم.» با همین جمله‌ی اون دلم شکست و اشک از چشمم سرازیر شد. پسرکم ناخواسته روضه خوان شده بود و آخرسر هم، حرم خیالی حضرت زهرا را کشید... که شباهت عجیبی به حرم امیرالمومنین و ایوان نجف داشت.😭😭😭 السلام علیک ایتها الحوراء الانسیه.» 💎 حضرت زهرا سلام‌الله علیها در خطبه فدک فرمود: «... اگر در حسب و نسب او نظر کنید و او را بشناسید، می‌یابید که در بین تمام زنان او تنها پدر من است، در بین تمام مردان او تنها برادر پسر عموی من (علی علیه‌السلام) است و چه خوب انتسابی است... او رسالت الهی خود را به انجام رسانید و امور باعث عذاب پروردگار را اظهار نمود و از راه و روش مشرکان روی گرداند.» ✨ ان‌شاءالله خدا حفظ‌شون کنه و از سربازای امام زمان (عج). 🏴✨🏴✨🏴 🆔 @masare_ir
°بسم_الله° ✍️گرگ‌هایی در لباس میش 💢دشمنان با ظاهری فریبنده و مظلوم‌نمایانه قصد آسیب رساندن به مردم را دارند. 🔻آنان مستحق بی‌اعتمادی هستند؛ درواقع به جز قساوت و کینه در دل‌هایشان نیست و به دروغ اظهار دوستی می‌کنند. 💥کافی‌ست بر مردم ایران تسلط یابند، جنایاتی که در سایر کشورها آفریدند به مراتب شدیدتر آن را بر علیه ما وارد کنند. ✨كيْفَ وَإِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ؛ چگونه (با مشرکان عهدشکن وفای به عهد توان کرد) در صورتی که آنها اگر بر شما ظفر یابند مراعات هیچ علاقه خویشی و عهد و پیمان را نخواهند کرد! به زبان‌بازی و سخنان فریبنده شما را خشنود می‌سازند در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آنان فاسق و نابکارند. 📖سوره‌توبه، ‌آیه۸. 🆔 @masare_ir
✨مراقبت از بیت المال 🌾رضا در مصرف بیت المال بسیار حساس بود. بعضی وقتها که با ماشین سپاه به شهر می‌آمد و چند روز در خانه می ماند، اگر می‌خواست به پادگان یا سپاه برود، با ماشین سپاه می‌رفت ؛ ولی وقتی قرار می‌شد کار شخصی انجام بدهد با ماشین خودمان می رفت. راوی پدر شهید 📚 راز آن ستاه؛ سرگذشت نامه شهید رضا چراغی؛ نویسنده: گل علی بابائی، صفحه ۲۸ و ۲۹ 🆔 @masare_ir
✍️نقدو چسبیدن رفتم مغازه می‌گم ببخشید تخمه دارید؟🤓 می‌گه کیلویی؟ گفتم پ… یهو داد زد، چیه شما جوونا یادگرفتین میگین پ ن پ!😠 گفتم پنیرم می‌خواستم! بدبخت کلی عذرخواهی کرد گفت : پنیر کیلویی بدم؟ گفتم پ ن پ متری بده!!! بعد در رفتم 😂😂 💢اونقدر سختگیر نباشید که همسرتون از عذرخواهی کردن پشیمون بشه! 🔻توقع نابجایی‌ست که بخوای همسرت وقت عذرخواهی کلماتی رو به زبون بیاره که تو دوست داری! از ما می‌شنوی عذرخواهی همسرتون‌ رو تو هوا بقاپید.😉 به قول معروف نقدو بچسب نسیه رو ول کن! از ما گفتن بود اگه دیر بجنبی، مهر و محبته پر می‌کشه!😁 🆔 @masare_ir