هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰مغیا به «حتی»
🔸در مواردی که «حتی» ظهور در غایت دارد بحثی مطرح است مبنی بر اینکه در صورتی که حصول غایت #محال باشد آیا میتوان حکم را برای مغیا ثابت دانست یا خیر ؟
🔹برخی از فقهاء مانند شیخ اعظم انصاری اثبات حکم برای مغیا به حتی را اختصاص داده اند به مواردی حصول غایت #ممکن باشد اما در صورتی که حصول غایت محال باشد اثبات حکم برای مغیا نیز بالتبع خدشه دار میشود
💠ثمره
🔸دلیل میگوید «البیعان بالخیار حتی یفترقا» خیار مجلس برای بایع و مشتری تا زمانی ثابت است که افتراقی صورت نگرفته باشد
🔹حال اگر بایع و مشتری یک نفر بود مانند صورتی که شخصی وکالت از طرفین داشته باشد برای بیع این بحث مطرح است که آیا حق خیار ثابت است یا خیر
🔸شیخ اعظم میفرماید از آنجا که غایت دلیل «یفترقا» در حق این شخص صدق نمیکند مغیا «ثبوت حق خیار» نیز برای او ثابت نیست¹
ـــــــــــــــــــــــ
*¹:کتاب المکاسب،ج۵،ص۳۶
🆔@masire_feghahat
🔰تعارض جرح و تعدیل
🔸در صورتی که اقوال رجالیون نسبت به یک راوی مختلف باشد به نحوی که یک رجالی او را « توثیق » کند و دیگری او را « تضعیف کند » بحث [ تعارض جرح و تعدیل ] مطرح میشود .
🔹در تعارض جرح و تعدیل دیدگاه های مختلفی وجود دارد :
1️⃣ یک دیدگاه این است #جرح بر تعدیل مقدم است مطلقا ؛ قید مطلقا دارای معانی متعددی میباشد
الف ) در یک معنا یعنی جرح مقدم است گرچه معدل ( توثیق کننده ) متعدد باشد مثل اینکه جارج یک نفر باشد و معدل 10 نفر !
ب ) در یک معنا یعنی چه جارح اشاره به سبب جرح کرده باشد یا نه مثلا مرحوم نجاشی « سلیمان بن دیلمی » را تضعیف میکند « لکونه غالیا » تصریح میکند به سبب جرح ؛ گاهی اوقات نیز اشاره به وجه ضعف نمیکند
ج ) و در یک معنا یعنی جرح مقدم است چه تکاذب داشته باشد و چه تکاذب نداشته باشد .
🌀توضیح ذلک : در باب شهادات این مطلب مطرح است که اگر شخصی به عدالت زید شهادت داد و دیگری به فسق او آیا این دو شهادت تکاذب دارند یا خیر ؟ فقهاء فرموده اند این دو مطلب تکاذبی ندارند زیرا ممکن است شهادت اول ناظر به هفته ی پیش باشد و شهادت دوم ناظر به هفته ی جاری ؛ به عبارت دیگر ممکن است شهادت ها از حیث زمانی متفاوت باشند اما در صورتی که هردو در رابطه با یک زمان خاص دو شهادت متضاد بدهد فرموده اند تکاذب پیش میاید چرا که به هیچ عنوان قابل جمع نمیباشند . حال که این مطلب روشن قائل به تقدیم جرح میگوید جرح مقدم است ولو آنکه تکاذب پیش بیاید .
🖼 فایل پیوست : دیدگاه شهید ثانی در « رسائل فی درایة الحدیث » پیرامون تقدیم جرح بر تعدیل .
🆔@masire_feghahat
🔰#مخطوطات
«دُرّ ولــایــــــتـــــــــ»
🔸عربیّة
کَالدُّرِّ وُلِدتَ یا إمامَ الشَّرَفِ
في الکَعبَةِ وَ اتَّخَذتَها کَالصَّدَفِ
فاستَقبَلَتِ الوُجُوهُ شَطرَ الکَعبَة
وَالکعبَةُ وِجهتُها تِجاهَ¹ النَّجَفِ²
🔹فارسیّه
ای درّ ولایتِ تو را کعبه صدف
معراجِ تو دوشِ فخرِ عالَم زشرف
ازمولدِ تو قبلهٔ عالم کعبه است
وز مرقدِ تست قبلهٔ کعبه ،نجف³
میرمحمّدباقر داماد متخلِّص به اشراق
____
1_تجاه :مثلّثة الفاء ،به معنی مقابل و روبروست.وازریشهٔ وجه گرفته شده،تُجاه فأَصله وِجُاه .
وفي حديث صلاة الخوف: وطائفةٌ تُجاهَ العدوّ أَيُ مُقابِلَتهم، والتاء فيه بدل من واو وُجاه أَي مما يَلي وُجوهَهم.مانند کلمهٔ تُراث که معتلّ الفاء می باشد.
2_دیوان میرداماد متخلِّص به اشراق ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ۱۴۵،صفحهٔ ۱۱۸
3_همان منبع ،صفحهٔ ۸۳
🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰ترک استفصال و شرایط اطلاق گیری{بخش اول}
➰تعریف
🔸هر گاه شارع در مورد موضوع خارجیِ محقّقشدهای که امکان تحقّق در صورتهای مختلف را داشته، بدون تفصیل و استفصال، حکمی صادر کند، به این کار، «ترک استفصال» گفته میشود
➰انواع ترک استفصال
🔹ترک استفصال دو گونه است:
1⃣ابتدایی و بدون سابقۀ سؤال
🔸گاهی شارع ابتدائاً و بدون سابقۀ قبلی، در مقام بیان حکم #قضیّۀ_شخصیّهای که امکان تحقّق در صورتهای مختلف را داشته، بر میآید و بدون هیچگونه تفصیلی، حکمی واحد صادر میکند
💢 مثال این گونه از ترک استفصال، این است که حضرت با علم به نجسبودنِ لباسی، بدون اینکه نوع و مقدار نجاست را بداند، بفرماید: «با این لباس نجس، میتوان نماز خواند.»
2⃣ در پاسخ به سؤال
🔸گاهی شارع در پاسخِ سؤال از قضیّۀ شخصیّهای که با الفاظ مبیّن و بدون اجمال و البتّه با سکوت از ذکر برخی خصوصیّاتِ واقعه پرسیده شده، بدون استفصال و تفكیک صورتهای ممکن، حكمی واحد صادر میكند
💢مثلاً سائل میپرسد: «من با لباس نجس نماز خواندم؛ آیا نمازم صحیح است؟» یا اینکه فرضاً میپرسد: «لباس من نجس شده؛ میتوانم با آن نماز بخوانم؟» و حضرت در پاسخ میفرمایند: «بله.»
🔹در این پرسش، معنای «نجاست» روشن است؛ امّا خصوصیّات مورد سؤال، مانند «نوع و مقدار نجاست» مهمل است؛ با این حال، امام بدون پرسش از اینکه نجاست، خون بوده یا بول، و کم بوده یا زیاد، حكم به صحّت نماز میکنند. در این مثال، از ترک استفصال، اطلاق فهمیده و گفته میشود: هیچیک از اقسام نجاسات، مانع نیست
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰مخطوطات
🔸صفحه ی اول رساله عملیه شیخ اعظم انصاری موسوم به « صراط النجاه » همراه با حواشی آقایان میرزای شیرازی و میرزا محمد تقی شیرازی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و سید اسماعیل صدر ( رضوان الله علیهم اجمعین )
🔹مقدمه خواندنی این صفحه را ملاحظه بفرمایید
🆔@masire_feghahat
4_5902050651214450427.mp3
2.38M
🔰استاد سید احمد #مددی
🔸دو نقل از احتضار آیات قمی و آقا ضیا عراقی
🆔@masire_feghahat
1_914876087.pdf
370.1K
📝 نقد و بررسی روایات نوروز
✳️ برگرفته از درس خارج استاد سید جواد شبیری
✴️ محور های بحث:
1️⃣ وجود سه دسته روایت در موضوع نوروز
2️⃣ بررسی رجالی و اعتبار صدوری روایات
3️⃣ تایید سنت های حسنه نوروز مثل صله رحم و هدیه دادن نوروز با توجه به عمومات
🆔 @masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰اطلاق گیری در خطاب مشتمل بر استثناء
🔸در کلامی که مشتمل بر استثناء است این بحث مطرح میشود که مستثنی منه و مستثنی هردو اطلاق دارند یا فقط مستثنی منه اطلاق دارد ؟
🔹برخی از اصولیون مانند مرحوم بحر العلوم(ره) فرموده اند که ظاهر خطاب استثناء این است که به لحاظ مستثنی منه اطلاق دارد نه به لحاظ مستثنی
🔅 مثلا اگر شخصی بگوید «لا آکل من الطعام الا ما کان مالحا» و مع ذلک ماهی نمکین برای او تهیه کنند در حالی که او از ماهی اشمئزاز دارد عرف نمیگوید که «ماکان مالحا» اطلاق دارد و شامل ماهی میشود ؛ چرا که شخص میتواند بگوید منظور من این بود که من غذای غیر مالح نمیخورم اما اینکه هر غذایی میخورم را نگفته ام !
✳️ثـمـره
🔻یکی از ادله ی مطرح شده در رابطه با #امضاء معاملات مستحدثه ، کریمه «لاتأکلوا أموالکم بینکم بالباطل إلا أن تکون تجارۀ عن تراض» میباشد اما در صورتی که مبنای سابق الذکر را کسی بپذیر نمیتواند به این آیه شریفه برای غرض مذکور تمسک کند
🔻چرا که مستثنی در آیه شریفه اطلاق ندارد و شامل مطلق تجارتی که از روی تراضی باشد «مانند بورس» نمیشود
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال
🔰بیان محدث بحرانی پیرامون قطع موضوعی {بخش اول}
🌀قطع در یک تقسیم بندی کلی به دو قسم #طریقی و #موضوعی تقسیم میشود ، مراد از قطع طریقی این است که قطع کاشف از متعلقش میباشد و در نفس الامر مدخلیتی در ترتب حکم بر موضوع ندارد و مراد از قطع موضوعی این است که قطع در موضوع حکم اخذ شود به نحوی که ترتب حکم منوط بر قطع میباشد
❇️اندیشه صاحب حدائق
🔸محدث بحرانی بر خلاف مشهور امامیه متعقد هستند که در تمام ادله محرمات و نجاسات #علم_به_واقع اخذ شده ¹
🔹نکته ای که بایستی نسبت به این فرمایش مطمح نظر واقع گردد [وبعضی از محشین رسائل اشاره کرده اند ] این است که ؛ این دیدگاه صاحب حدائق منجر به تصویبی که عامه قائل بدان هستند و شیعه اجماع بر بطلان آن دارد نمیشود چرا که تصویب به دو صورت متصور است ؛ تصویب در #احکام و تصویب در #موضوعات اشکال دوری که مرحوم علامه حلی مطرح کرده است در تصویب در احکام مطرح میشود اما تصویب در موضوعات صرفا خلاف #مشهور امامیه میباشد²
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:الحدائق الناضرة، ج 5 ، ص 249
*²:التعليقة على فرائد الأصول (لاری شیرازی)، ج1، ص: 26
🆔@masire_feghahat
نقلمطلبصرفابالینککانال