eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
653 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
•° حَرَم حَضرٺ عَجَــبــ| حال و هوایے دارد••• سوریہ فِیِض شَهادٺ چہ صفایے دارد بنویسید🖊 بہ روے ڪفن این شهدا "" چقدر عمہ ے سادات فدایے دارد "" 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌺🍂🌺🍃🌺 🍂🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🔵جهاد اکبر🔵 روی بچه های متاهل یک جور دیگر حساب می کرد. می گفت «کسی که ازدواج کرده، اجتماعی تر فکر می کند تا آدم مجرد. » بعداز عقد که برگشتم جبهه، چنان بغلم کرد و بوسید که تا آن موقع این طور تحویلم نگرفته بود. گفت «مبارکه، جهاد اکبر کردی. » 📚 یادگاران، جلد ده، کتاب ، ص 64 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
💠منتظر... 💠 این آخری ها، انگار منتظر شهادت باشد، عجیب مصمم بود که نمازش را اول وقت بخواند. از ارومیه می آمدیم سمت مهاباد. یک هو گفت: بزن بغل. گفتم: چی شده ؟ گفت: وقت نمازه. گفتم: این جا وسط جاده امنیت نداره. اگه صبر کنی، یک ربع دیگه می رسیم، با هم می خونیم. گفت: همین جا وایستا نماز اول وقت بخونیم. اگه هم قراره توی نمازکشته بشیم، دیگه چی از این بالاتر؟ 📚یادگاران، جلد ۱۲، ص۸۵ 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌺🍂🌺🍃🌺 🍂🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🔵دستمال🔵 قبل از عقد به من گفت: دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه! وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم. آن لحظات تمام دغدغه‌ام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟ حتماً او هم نمی‌توانست با صدای بلند خواسته‌اش را بگوید! تا لحظاتی دیگر خطبه عقد جاری می‌شد و من از خواسته صالح بی‌خبر بودم! نمی‌دانستم چه کنم! در همین اثنا، خواهر آقاصالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد. دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: "دعا کن من شهید شوم…" یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود.... 📚مدافعان حرم 🌷پاسدار شهید عبدالصالح زارع🌷 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌷 🌹شهیـدی که بـرات شهـادتـش را از امـام رضـا علیه‌السلام گرفـت ...🍃 🕊❤️ 🔹نمی دانستم به آمده در صحن گوهرشاد او را دیدم بعد از سلام و احوالپرسی گفت : از (ع) انشـاءالله اذن را گرفتـم ... 🔸به او گفتـم : فعلا باهـات ڪار داریم دعای امسال را باید تو بخوانی ! 🔹دو روز مانده به عرفه پیش من آمـد و گفت : عملیاتـی در پیش است ... 🔸گفتـم : برنامه عرفه و محرم را چکار می‌کنی ؟ 🔹جواب داد : نمی خواهم از باز بمانم احتمالا آخرین عملیات (مرصاد) است انشاءالله تا محـرم مـرغ از قفـس پریـده ... ✍ راوی : شیخ حسین انصاریان 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
شما شدن خوبــ استــ ... اسير شدن را میگویم...🕊 🌷خوبی اش بہ اين استــ ڪہ از اسارتــ آزاد ميشوی...🍃 🕊 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
تو به حال من به می‌نگری، من به خاک کف پایت به می‌نگرم، تو و من، ذره مسکین ، تو کجا و من کجا می‌نگرم..!! 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
زل زده بود به خاڪ ... گفت ....؟؟ اگر عروسڪمو بھت بدم بهم میدی؟؟؟ 😭😭 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌾به تعبیری میشه گفت: !!! 🌾به همون تعبیری که 👈کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا 🌾 زمینِ کربلآست 🌾یعنی همه جا زمینِ ♨️ولی شلمچه من فکر میکنم زمیـ🌍ـنِ قتلگاست... ✨تربتِ ✨بویِ تربتِ میده😌... 🌷 یه جایی ❤️ نا آروم میشه یکی دیگه باید آرومش کنه!! از یه جایی دیگه باید بشه اونجا ... 🎤 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌿سلام دوستان شهدایی✋ روزتون بخیر😊 امروز در خدمتتونم با معرفی کتاب📔 اما از نوع عاشقانه های شهدایی😍😇 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🍃عاشقانه های شهدایی که راوی این لحظات خوش همسران شهدا هستند کسانی که کوه صبر اند ، فداکردند تا من و تو فدا نشویم😭 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌿متن سخنرانی همسر 🍃مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا.🍃 🌸سلام علیکم🌸 🌷سلام بر انبیا و اولیای الهی، سلام بر چهارده نور مقدس، سلام بر سیدالشهدا علیه السلام، سلام و درود خدا بر خمینی کبیر که ما را آبرو بخشید و به ما درس عزت و شهادت داد، سلام بر ارواح طیبه شهدا از صدر اسلام تا کنون و سلام بر مصطفای عزیز، نازنین همسرم، پدر خوب فاطمه و محمد علی، فرزند خوب بابا و مادر؛ مادر و پدری که مصطفی را با لقمه حلال، شیر پاک و اشک و عشق به امام حسین(ع) تربیت کردند.😭 راحت بگویم؛ نبودن مصطفی برای من، فاطمه، محمدعلی، پدر و مادرش و تمام دوستان و خانواده بسیار سخت است.😭 ولی آیا مگر ما از حضرت زینب بالاتریم؟! مگر ما در روضه ها نمی گوییم که ای کاش در کربلا بودیم تا جوانانمان را به یاری امام حسین(ع) می فرستادیم؟ مگر نه این است که رهبرمان حضرت امام خامنه ای حسین زمان است، مگر نه این است که داعش فرزندان آمریکا و صهیونیست هستند؟! یزیدیان و شمر های زمان هستند؟ مگر قرآن نمی فرماید🍃 فاعتبروا یا اولی الابصار؟ پس عبرت این است که مدافعان حرم نگذارند دوباره زینب کبری اسیر شود. فاعتبروا یعنی مصطفی فدای رهبر، نه تنها مصطفی بلکه محمدعلی فدای رهبر، فاطمه فدای رهبر، خودم فدای رهبر، تمام دار و ندار هستی مال و زندگی فدای رهبر، خود مصطفی در وصیت نامه‌اش فرموده فقط گوش به فرمان رهبر باشیم. فاعتبروا ینی مصطفی فدای اسلام، یعنی بی‌تفاوت نباشیم، یعنی اسلام مرز ندارد، فاعتبرو یعنی مصطفی ثابت کرد کل یوم عاشورا، فاعتبروا یعنی مصطفی ثابت کرد باب شهادت باز است. اگر شهدای مدافع نمی رفتند و زبانم لال دوباره زینب کبری(س) اسیر می شد چگونه می توانستیم در صحرای محشر در مقابل حضرت زهرا (س) سرمان را بالا بگیریم؟ ولی حالا تا حد توان روسفید شدیم. مصطفی عزیز را هدیه کردیم به حضرت زینب، هدیه کردیم به اسلام عزیز، به مکتب و مذهب، به رهبر عزیزتر از جانمان و مگر سرنوشت مقلدان خمینی چیزی جز شهادت است؟! پس راضی هستیم به رضای خداوند مهربان، در پایان از خداوند متعال فرج بقیه الله الاعظم، سلامتی رهبر عزیزمان را میخواهیم و از روح مطهر مصطفی عزیز و از همه شهدا خواهانیم ما را در راه ولایت فقیه و پیروی از سید علی خامنه ای ثابت قدم بدارد، ما را قدردان خون شهدا قرار دهد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 🌷کانال مسیر راه با شهدا🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🍃حالا ببینید این شیرزن چطور زندگی رو به ما میگن🌸
🍃در زمان عقد💍 قرار شد سفری دسته جمعی به مشهد برویم.چشمم به گنبد و بارگاه افتاد برای خوشبختی مان دعا کردم. در هتلی نزدیک حرم دو تا اتاق گرفتیم. چه لحظاتی و ساعات خوشی☺️داشتیم! یکبار که خانوادت رفته بودند حرم،گفتی میخوای بریم دزدی!؟😉 دزدی!؟😳 آره از یخچال مامانم اینا! زشته آقا مصطفی!😲 یکاری میکنم خوشگل بشه! مرا بردی اتاقشان.هر چه خوراکی در یخچال بود ریختی داخل کیسه و آوردی اتاقمان چیدی در یخچال.😐 وای آقا مصطفی آب ومون می ره!😱 خندیدی از همان خنده های بلند کودکانه بشین و تماشا کن😄 مادرت که آمدت صدایت زد..... 🌷🍃کانال مسیر راه با شهدا🍃🌷 🍃 @masirshahid 🍃
🍃روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم نام و نشان مانند گشت و گذار در لابلای فرش های دست بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هر یک که به چشم می آید زیبایی خاصی را نمایان می کند که لحظه ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت انگیز. تجربه ای خاص و دلنشین. کتاب حاضر روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور.  مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد. 🌷🍃کانال مسیر راه با شهدا🍃🌷 🍃 @masirshahid 🍃
: زندگی نامه داستانی به روایت سمیه ابراهیم پور ( ) 32  مولف : راضیه تجار راوی کتاب : سمیه ابراهیم پور ناشر کتاب : روایت فتح سال نشر : 1397 تعداد صفحات : 272 قیمت: ۱۷۰۰۰تومان با تخفیف ۲۰% حدودا ۱۵۰۰۰ تومان 🌷🍃کانال مسیر راه با شهدا🍃🌷 🍃 @masirshahid 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ... 🌺سلام بر مولایی که با تیغ ، زمین ‌دردکشیده را از دست ظالمان نجات خواهد داد، 🌼سلام بر او و بر روزی که با روی ماهش، دردهای زمین تسلی خواهد یافت. 🌸🍃 🌷🍃کانال مسیر راه با شهدا🍃🌷 🍃 @masirshahid 🍃