eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 👈🏼 ۱۳ جمـادی الاولی ۱۴۴۴ هـ.ق | قـم مقدسه 👈🏼 مدرسه‌آیت‌الله‌العظمی‌گلپایگانی قدس‌سره 👈🏼 جمعی‌ازخادمین‌حضرت‌حجت‌ابن‌الحسن‌ ارواحنافداه 🔘 آیت‌الله 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرغ بهشت وحیم و سوخته آشیانه‌ام دانه سرشک دیده و ناله شده ترانه‌ام منکه دمد زحجره‌ام نور به چشم قدسیان دود به آسمان رود از در آستانه‌ام اجر رسالت نبی ثبت شده به صورتم محفل غربت علی گشته محیط خانه‌ام زنده‌ترین شهود من این بدن کبود من من به محبّت علی عاشق تازیانه‌ام من‌که بهشت احمد و باغ و بهار حیدرم مانده ز سیلی خزان بر گل رو نشانه‌ام سر و ز پا نشسته‌ام طایر پر شکسته‌ام قاتل سنگدل مرا کشته کنار لانه‌ام من و حمایت از ولی گواه باش یا علی شهید اوّل تو شد محسن ناز دانه‌ام هر چه عدو زند مرا رها نمی‌کنم تو را گر چه ز کار اوفتد بازو و دست و شانه ام درد، مرا کشد ولی نیست به غیر یا علی زمزمۀ شبانه و گریۀ عاشقانه‌ام منم همیشه همدمت تا که بگریم از غمت گاه به تربت پدر گه به اُحد روانه‌ام «میثم» ما ز سوز دل ساز کند غم مرا سر زده از درون او شعلۀ جاودانه‌ام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ ؟! 👈🏼👈🏼 صاحب کتاب "موسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا علیهاالسلام" ، مرحوم در کتاب دیگرشان، به‌نام: ، می‌نویسد: ➖ در سال ۱۴۲۹ قمری یکی از دوستان من خاطره را نقل کرد: چند سال قبل در مشهد کتابی به نام تعریف مودودی پاکستانی به دستم رسید. به نظرم کتاب ارزنده آمد. از یکی از دوستانم خواهش کردم روزی یک ساعت بیاید و کتاب را برای من ترجمه کند تا آن را به فارسی برگرداند. چند روز آمد و تا ۴۰ صفحه از کتاب را به فارسی ترجمه کردم. هنگام پاکنویس کتاب، به فرازهایی برخوردم که برای طعن عثمان و معاویه، به فضائل ابوبکر و عمر اشاره کرده و به خیال خود خلافت خلیفه اول و دوم را ثابت کرده بود!! ➖ به خودم آمدم و متوجه شدم کتابی که مخالف عقیده ما باشد حضرت زهرا و اهل بیت علیهم‌السلام به ترجمه آن راضی نیستند. بنابراین بدون شک ترجمه این کتاب خوشایند حضرت زهرا علیهاالسلام نیست. تصمیم گرفتم این کار را کنار بگذارم و وقتی دوستم آمد از او تشکر کنم و بگویم به‌خاطر مطالبی که برخلاف عقیده ما صلاح نشد این کتاب در جامعه پخش بشود. ➖ فردا صبح که ایشان آمد قبل از اینکه او شروع به سخن کند، به او گفتم: با عرض معذرت از امروز ترجمه این کتاب را به کلی تعطیل می‌کنم چرا که صلاح نیست این کتاب ترجمه شود. ایشان گفت: اتفاقاً من هم همین قصد را داشتم. امروز برای ترجمه نیامدم بلکه آمدم بگویم از امروز از ترجمه این کتاب معذورم و دیگر یک کلمه از آن را ترجمه نمی‌کنم. ➖ به او گفتم: شما که از قصد من خبر نداشتی، من مطالبی دیدم به خاطر آن منصرف شدم. شما برای چه منصرف شدی؟! ایشان گفت: دیشب خواب دیدم به‌خاطر آن ترجمه این کتاب را بر خود حرام کردم. سپس خوابش را چنین تعریف کرد: دیشب در عالم رویا دیدم: قصد زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه‌السلام را دارم وقتی به صحن سقاخانه رسیدم، دیدم آن صحن مملو از بانوان باحجاب و به‌گونه‌ای که راه عبور مسدود شد و فقط یک راه باریک از وسط بانوان به اندازه عبور یک نفر باز بود. من خواستم از همانجا عبور کنم و به زیارت مشرف شوم، ولی یکی از آن بانوان جلو آمد و آن راه را باریک را هم بست!! من به او گفتم: خانم! قدری کنار برو من می‌خواهم به زیارت امام رضا علیه‌السلام بروم. او در جواب به من گفت: حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند راه را بر تو ببنددم و تو را به زیارت امام رضا علیه‌السلام راه ندهم چرا که تو کتاب دشمن ما را ترجمه می‌کنی. ➖ گفتم: توبه کردم و دیگر ترجمه نمی‌کنم. آنگاه را باز کرد و زیارت امام رضا علیه‌السلام مشرف شدم. ➖ آنگاه گفت من به حضرت زهرا علیهاالسلام قول داده‌ام که دیگر این کتاب را ترجمه نکنم. در آنجا هر دو از ترجمه این کتاب منصرف شدیم. 📚 خاطرات زهرایی، شیخ اسماعیل انصاری زنجانی (انتشارات طوبی محبت، قم، تابستان ۹۳شمسی)، ص۱۵ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا