eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.7هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا از پای تا به سر علی مرتضی رضا نامت از آن رضاست که در عرصه ی حساب حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق او بیشتر برد به درت التجا رضا عیسی صفای روح گرفته در این حرم موسی ستاده بر در تو با عصا رضا از روضه ی مقدس تو می وزد نسیم تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا جوشد زبس اجابت از این آستان قدس گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا در کوی تو ز بس که رئوفی تو، زائرت داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام دائم صدای زمزمه ی یا رضا رضا در آستان قدس تو انگار می‌کنم گردیده قسمتم سفر کربلا رضا نشناختم، امام زمان زائر تو بود کردم سلام و داد جواب مرا رضا با آنکه شهریار همه عالمی، کسی مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا یک بار اگر کند به خراسان زیارتت بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا اول به خُلد فاطمه گوید جواب او هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا» مولای من به جان جواد الائمه‌ات دست مرا بگیر، برای خدا رضا دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم آقاتری از اینکه نمایی رها رضا زوار چون به سوی حریمت سفر کنند باید که جان دهند به گنبد نما رضا هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی «میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
شَبیهِ ذَرّه اَم و مِثلِ آفتاب، رضاست کَسی که هَست به قَلبم، قَرار و تاب، رضاست سِپُرده اَم دِلِ خود را به دَستِ آقایَم که صاحِبِ دِلِ بیچاره و خَراب، رضاست کَسی که زائِرِ خود را، سه جا پَس اَز مَرگَش نِجات میدَهد اَز پَنجه ی عَذاب، رضاست اِمامِ ضامِنِ ثامِن، که روزِ مَحشَر هَست کِنارِ مَن، هَمه جا، تا دَمِ حِساب، رضاست اَگَر چه دَردِ خودَم را، نگُفته ام با او کَسی که زود به مَن میدَهَد جَواب، رضاست به سَرزَمینِ قیامَت که حِیرتِ مَحض اَست مَرا، کَسی که، کُنَد خادِمَش خِطاب، رضاست حَدیثِ اِبنِ شَبیبَش، دِلِ مَرا خون کَرد هَمیشه بانیِ این روضه های ناب، رضاست 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای  وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای  در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای  یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای  از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای  گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟  با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای  در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای  ****  این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است  این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است  این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است  تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است  این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است  این پسر قرآن بابا روی دست مادر است  ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست  این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست  **** بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این  بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این  قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این  من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این  جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این  شمع جمع انبیا در بزم امکان است این  لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل  بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل  ****  ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش  آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش  ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش  حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش  جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش  عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش  موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین  آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین  ****  چار صحن او پناه چار رکن عالم است  گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است  گنبد زرین او خورشید ماه مریم است  پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است  در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است  شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است  خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند  انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند  ****  سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب  آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب  جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب  از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب  پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب  باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب  بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند  از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند  ****  از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو  بار خیل انبیا افتاده در دربار تو  من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟  خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو  می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو  گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو  هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا  من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا  ****  رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟  از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی  زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی  همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی  نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی  قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی  این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما  عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما  ****  کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا  در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا  من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا  تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا  بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا  هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا  تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت  میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت  ****  من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا  بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا  با تولای شما دادند شیرم یا رضا  وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا  بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا  لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا  هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام  از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام  🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
آن خالقی که بر تن بی روح جان دهد مهر تو رايگان به دل خاکيان دهد شخص کريم، جودِ بلاشرط می‌کند آری خدا هر آنچه دهد رايگان دهد هر نعمتی که داد خدا، بی‌سوال داد وصل تو را که خواسته ام بی‌گمان دهد از خلقت تو خواست خداوند لامکان ما را کنار رحمت عامش مکان دهد گر جان دهم به يک نگهت سود با من است کالای خويش را که بدين حد گران دهد؟ بی‌امتحان مرا به غلامی قبول کن رسوا شوم اگر دل من امتحان دهد دارم اميد لطف تو گيرد چو دست من دامان پر ز گرد گناهم تکان دهد می‌خواست گر خدای که نبخشد گناه ما ما را چرا امام چنين مهربان دهد؟ آن پرچمی که بر سر بام حريم توست راه بهشت را به محبان نشان دهد قلب"حسان" به ياد تو از غصه فارغ است در انتظار اين که به پای تو جان دهد روز جزا که در صف قرآن و عترتيم ما را امام ثامن ضامن امان دهد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
تـا گدايان مُلكِ سُلطـانيم فقر را عار خود نمي‌دانيم خاك درگاه يا غلامِ سياه "هرچه مارا لقب دهند آنيم" تا كه پهن است سفره ي كرمش همگي جزء كاسه ليسانيم هست بيت الحرام ما حرمش مُحر‌ِم كعبه ي خراسانيم اين چه سِرّي ست وقت پابوسش گاه خندان و گاه گريانيم وقت ديدار گنبدش،عیب است سر به سمت كسي بچرخانيم به خدا غيرِ "يا امام رضا" هرچه گفتيم از آن پشيمانيم در حريم رضا به نصّ حديث در دل عرش حَيّ سُـبحانيم عام بوديم و از خواص شديم ما كه با او خداشناس شديم خوش به حال رعيّت سلطان كه شده وقف خدمت سلطان چون رضاي خداي عزّ و جل نيست غير از رضايت سلطان جِنّ و اِنس و مَلَك،وظيفه‌ی‌شان نیست غیر از اطاعت سلطان ذِلّت مَحض مي شوند همه در حضور جلالت سلطان "لا يُقاسُ بِنا اَحَد"؛ احدي- -نيست در حدّ حضرتِ سلطان زائرش زائر خداست ، مگر- -با خدا چيست نسبت سُلطان؟ به همه عُمرِ دَهر مي اَرزد نفسي با ولايت سُلطان ظاهراً طوس و باطناً دلِ ماست پايتخت حكومت سلطان اَشهَــدُ اَنّـهُ وَلِيُّ الله قَبرُهُ في قُلوبِ مَنْ والاه تا خداوندي خدا بر جاست پرچم حضرت رضا‌ بالاست اوكه در ارض طوس مدفون است پاره‌ي پيكر رسول خداست رفعتش مثل مرتضی علی و رأفتش مثل حضرت زهراست موضع مرقد مطهّر او جزء باغات جنّت اعلاست قدر زوّار او به روز حساب فوق زوار سيّد الشّهداست با غلامان خويش همسُفره ست عادتش همنشيني فقراست همره هدیه های حضرتی‌اش غالبا مُهر تُربت اعلاست در اين خانه را اگر بزند رزق سائل جواز كربُبلاست تا بگيري حواله ي عتبات به جمال مُطهّرش صلوات دل و روي سياه آوردم حال و روز تباه آوردم هرچه‌ام،هركه‌ام،دراین دل شب رو به اين بارگاه آوردم خسته و نااميد از همه جا به رواقت پناه آوردم اشتباهي نيامدم هرچند يك جهان اشتباه آوردم پاي ايوان سبك شدم چون كاه گرچه كوه گُناه آوردم تا كه عذر مرا قبول کند ناله و اشک و آه آوردم حاجت مانده در دلم‌را من بر در پادشاه آوردم تا نجاتم دهد از این ظلمت دل شب رو‌ به ماه آوردم يا سريع الرّضا بحقّ رضا چشم پوشي كن از گُذشته ي ما وسط صحن مي زنم فرياد حضرتِ عشق،خانه‌ات آباد من مُشَرَّف‌ شدم به پابوست اشكهايم همين كه راه افتاد خواستم تا كه باز بگذارم سر روي دوش پنجره فولاد راند با "چوب پر" مرا به عقب خادمِ بي وفا اجازه نداد! خادم آن خادم قديم نبود آه انگار بُرده بود از ياد سَرَطاني و كور و لال و فَلَج تاكه پيش تو سر به خاك نهاد قسمت او شفاي عاجل شد بعد نَقّاره ات نِدا سر داد به مُريدان اين و آن گوييد از رضا مي شود گرفت مُراد دل مبادا به غير بسپاريم تاكه ما ثامنُ‌الحُجَج داريم ای ولی نعمتم امام رضا عزّت و شوکتم امام رضا اينكه خود را سگ تو ميخوانم داده حيثيّتم امام رضا بيشتر از تمام اهل البيت با شما راحتم امام رضا زیر قولم زدم زیاد و‌ تو‌ باز داده‌اي فرصتم امام رضا كاش پُر مي شد از تجلّي تو خَلوت و جَلوتم امام رضا خواب ديدم زيارت مخصوص باز هم دعوتم امام رضا تو غريبي و من به عشق خودت عاشق غربتم امام رضا كربلايم چه شد فدات شَوَم؟ طاق شد طاقتم امام رضا پلک زَخمِ تو ‌را شَو‌َم قُربان به مراد دلم مرا برسان 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
قرار ما حرم توست يا امام رضا اميد ما كرم توست يا امام رضا خوشا به حال دل عاشقى كه در همه حال كبوتر حرم توست يا امام رضا قسم به قبلهء هفتم،كه كعبهء فُقر حريم محترم توست يا امام رضا تو بوستان هميشه بهارى و خورشيد گل سپيده دم توست يا امام رضا به عجز خم نشود،منّت از فلك نكشد سرى كه در قدم توست يا امام رضا خط امان بنويسد براى اهل نظر قلم اگر قلم توست يا امام رضا ضريح سبز تو اى از مدينه دور،هنوز طلايه دار غم توست يا امام رضا دلش قرار ندارد(شفق)كه ميگويد: قرار ما حرم توست يا امام رضا 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
◾️ صلّی الله علیك یاأباالحسن یا علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا المرتَضی روحي لك الفِداء خاکِ درگاهِ رضا از عرشِ کبری برتر است قبلهٔ هفتم، امام هشتم، آن تاج سر است یک طواف مرقدش، فرمودهٔ پیغمبر است هفت هزار وهفتصد وهفتاد حجّ اکبر است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
جان‌و جانانِ ما امام رضاست سر و سامانِ ما امام رضاست نورِ یزدانِ ما امام رضاست ذکر هر آنِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست بی‌حساب‌است‌لطفِ‌دَم به دَمَش بی حدود است وسعت کَرَمش هست فردوس واقعی حَرَمش خُلد و رضوان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ختم قرآن کن و دقیق ببین از سر ذوق نه ؛ به قطعِ یقین این بُوَد حرفِ‌ سُوره‌ی‌یاسین قلب قرآن ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست فَردْ فَردِ عَشیره‌ی عُلما پادشاهان؛حکیم‌ها؛شُعرا همه‌هیچ‌اند پیش این آقا فَخرِ ایرانِ ما امام رضاست شرط‌ِ ایمانِ ما امام رضاست تا قدمهای من به صحن رسید گوش جان باز شد چنین بشنید که خداوند گفت با خورشید شَمس تابان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست غرق این بیکرانه ایم و خوشیم صید بی‌دام و دانه‌ایم و خوشیم مورِ این آستانه‌ایم و خوشیم چون سلیمانِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست درِ این خانه مُستفیض شویم «فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ» شویم هر زمانی که‌ما مریض شویم راه درمان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست اگر ایمان به مرتضی داریم یا اگر رزق کربلا داریم هرچه داریم از رضا داریم برکت نان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست به مقامِ علیِّ عِمرانی بندگی‌اش بُوَد مُسلمانی خانه‌ی قبر ماست نورانی چونکه مهمان امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ما دوتا چشم اشک ریزانیم که خطا کرده و پشیمانیم رو به‌او‌کرده‌ایم‌ و می‌دانیم باب غفران ما امام‌رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ما که تحت لوای فاطمه‌ایم متوسّل به شاه علقمه‌ایم روز محشر بدون واهمه‌ایم خطّ پایانِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست آنچه توصیه‌‌اش به تَک‌تَکِ ماست گریه در سوگ سیّدالشّهداست هرکجا بزم روضه‌ای‌برپاست روضه‌گردان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
درد و دل های من فروان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است درد هایش نگفته درمان است پسری کور گنبدت را دید دختری کر صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان ست بسته ام دل به مهر تو تنها جز تو من را کسی نشد مولا شمسِ تبریز مالِ مولانا شمس من ساکن خراسان است نور تو می درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان است باز هم آمدم پناهم ده زائر مشهدم پناهم ده من اگر چه بدم پناهم ده دلم از کرده اش پشیمان است در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
نشست روی زمین و بلند شد شاید که مرهمی به جگر پاره‌ها زند که نشد کنار فاطمه پنجاه مرتبه اُفتاد نشست ناله‌ی یا مرتضی زند که نشد بلند شد که بگوید جواد، جانش رفت نشست مادرِ خود را صدا زند که نشد حرارت جگرش دادِ او درآورده چقدر خواست که داد از جفا زند که نشد به حجره بود نبیند جواد حالت او که آخرین نفسش را رضا زند که نشد گرفته بود اباصلت شانه‌اش، می‌خواست نفس نفس به غم کربلا زند که نشد به گریه گفت که یابن‌شبیب، عمه‌ی ما دوید جد مرا تا صدا زند که نشد شلوغ بود و حرامی و چکمه  یابن شبیب حسین خواست که حرف از خدا زند که نشد شلوغ بود و حرامی و عمه‌ام آمد که ناله بر بدنی نخ‌نما زند که نشد همین‌که دید گلو را نمی‌برد، آن تیغ دوید بوسه به او از قفا زند که نشد در ازدحامِ قبائل به گِرد او ، پیری رسید تا که به نذرش عصا زند که نشد سنان دوباره به دنبال جای سالم بود که نیزه را به تنِ جد ما زند که نشد حسین خواست کمی هم نفس کشد، نگذاشت حسین خواست کمی دست و پا زند که نشد... 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
به درگه آن شاه بی‌مثال هست افتخار به‌روز حشر است که شاهان روزگار دارند به‌روز حشر 10رمضان‌المبارک 1440ق، بهبهان 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar