eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ 👈🏼👈🏼شیخ صدوق به سند خود از زهری نقل می‌کند که روزی در خدمت امام سجاد علیه‌السلام بودم که یکی از شیعیان آمد و اظهار پریشانی و عیالمندی نمود و گفت: چهارصد درهم بدهکاری دارم. حضرت از شنیدن سخنان وی بسیار متأثر شده و گریه کرد، وقتی علت را پرسیدند، فرمود: کدام محنت بالاتر از آن است که برادر مؤمنی را مقروض ببینی و نتوانی مشکل او را حل کنی؟ ➖ هنگامی که مردم متفرق شدند، یکی از منافقین گفت: عجیب است که ایشان یک بار می‌گوید آسمان و زمین در اختیار ماست و یک بار می‌گوید که از اصلاح برادر مؤمنی عاجزیم! آن مرد فقیر از شنیدن این سخن آزرده شد و خدمت امام سجاد علیه‌السلام رفت و گفت: شخصی چنان و چنین گفت و به من سخت آمد به گونه‌ای که رنج و محنت و پریشانی‌های خودم را فراموش کردم. حضرت فرمود: خداوند تو را فرج عطا فرمود؛ و دستور داد: آنچه برای افطار من آماده کرده‌اید بیاورید. دو قرص نان خشک شده را آوردند. حضرت فرمود: این نان‌ها را بگیر که در خانه ما به غیر از این‌ها وجود ندارد ولیکن خداوند به برکت این دو قرص نان نعمت و مال زیادی به تو می‌دهد. ➖ آن مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی‌دانست چه کار کند. نفس و شیطان وسوسه‌اش نمود که نه دندان بچه‌ها می‌تواند این نان‌ها را بخورد و نه شکم تو و خانواده‌ات را سیر می‌کند و نه قرض تو ادا خواهد شد. همان‌طور که در بازار راه می‌رفت، به ماهی فروشی برخورد کرد که یک ماهی در دستش مانده بود و کسی آن را نمی‌خرید. به ماهی فروش گفت: من دو نان جو دارم بیا با ماهی مبادله کنیم. ماهی فروش قبول کرد، مرد ماهی را گرفت و یک نان جو را به او داد و به راهش ادامه داد و بقالی را دید که مقداری نمک مخلوط با خاک دارد که هیچ کس از او نمی‌خرد، به او پیشنهاد کرد بیا این قرص نان را بگیر و آن نمک را بده تا این ماهی را کباب کرده و استفاده کنم. و نمک را نیز گرفت و به خانه رفت در فکر بود که ماهی را پاک کند کسی در زد. ➖ وقتی در را باز کرد، دید هر دو مشتری نان‌ها را پس آورده‌اند و گفتند: بچه‌های ما این نان‌های خشک را نمی‌توانند بخورند و ما فهمیدیم که تو از ناچاری این نان‌ها را به بازار آورده‌ای بیا و نان خود را بگیر، ما از تو راضی هستیم و آن ماهی و نمک را به تو حلال کردیم. ➖ آن مرد آنها را دعا کرد و ایشان رفتند و چون کودکانش نمی‌توانستند آن نان‌ها را بخورند، تصمیم گرفت ماهی را کباب کند و به کودکانش بدهد. وقتی شکم ماهی را پاره کرد که آن را تمیز کند دید پر از در و مروارید است که نظیر ندارند، پس خداوند متعال را شکر کرد و در فکر بود که آنها را به چه کسی بفروشد و چه کار کند که شخصی از طرف امام سجاد علیه‌السلام آمد و پیغام آورد که امام سجاد علیه‌السلام فرمود: خداوند متعال در کار تو گشایش ایجاد کرد و از پریشانی نجات داد. اکنون قرص‌های نان را به ما برگردان که آن‌ها را به غیر از ما کسی نمی‌خورد. 📚 منابع ۱. امالی شیخ‌صدوق، ص۵۳۷ ۲. بحارالأنوار، ج۴۶، ص۲۰ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ : 👈🏼👈🏼 امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند: " إنَّ دینَ الله لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَلایُصابُ إلاّ بالتَّسْلیمِ. فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَكَ". 📝 به وسیله عقل ناقص و نظریه‌هاى باطل، و قیاس‌های فاسد و بى‌اساس نمی‌توان احكام و مسائل دین را به دست آورد. تنها وسیله رسیدن به احكام واقعى دین، تسلیم محض مى‌باشد. پس هركس در مقابل ما اهل‌بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است. و هركه به‌وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود. و شخصى كه با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاك مى‌گردد. 📚منابع: ۱. کمال الدین وتمام النعمة ج۱ ص۳۲۴، شیخ صدوق، تصحیح: علی اکبر غفاری، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، تهران۱۳۹۵ ۲. بحارالانوار ج۲، ص۳۰۳، علامه مجلسی، مصحح: ابراهیم میانجی، ناشر: دار احیا التراث العربی، بیروت ۳. مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل ج۱۷ ص۲۶۲، مرحوم محدث نوری، ناشر:موسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، بیروت۱۴۰۸ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
ج03_موسوعةالإمام_زين‌العابدين‌علیه‌السلام.pdf
6.74M
◾️ به‌مناسبت شهادت امام سجاد علیه‌السلام، کتاب عربی باعنوان: (عليه‌السلام) 👈🏼 پیشنهاد دانلود به طلاب سطوح عالیه، محققان واهل‌منبر وپژوهشگر 👈🏼 دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 👈🏼 کاری‌اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر 🔘 مؤلف: 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
می‌لرزد از غیرت زمین از قبر زین العابدین چون گشته لرزان رکن دین از قبر زین العابدین بی‌سقف و دیوار ودر است، مخروبه‌ای حزن آوراست شب مرغ شب نالد حزین، از قبر زین العابدین ماه و نجوم آسمان، بی‌خراب و حیرانند از آن گویا عزا دارد زمین از قبر زین العابدین بی‌فرش و بی‌کاشانه است، گنجینه‌ای ویرانه است خیزد غبار غم ببین از قبر زین العابدین همچون گلی بی‌باغبان، یا بوستانی در خزان خونست قلب ناظرین از قبر زین العابدین شد روح پیغمبر حزین، زهرا بود زار و غمین محزون امیرالمومنین از قبر زین العابدین آخر چه شد اسلام ما، آن فرّ و جاه و نام ما پیداست حال مسلمین از قبر زین العابدین ریزم به رخسار اشک و خون ، آخر نریزم اشک چون دارم حسان داغی چنین از قبر زین العابدین 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 یکی از شاهدان عینی حوادث عاشورا می‌گوید: بانویی باحشمت و شوکت را دیدم که در دم درب خیمه ایستاده بود و آتش از اطراف او شعله می کشید، گاهی به‌راست و گاهی به‌چپ نگاه می کرد، گاهی به آسمان می‌نگریست و از اضطراب دست‌هایش را بر هم می‌زد و گاهی وارد آن خیمه می‌شد و بیرون می‌آمد. ➖ من به‌سوی او شتافتم و گفتم: چرا اینجا ایستاده‌ای در حالی که آتش در اطراف تو شعله می‌کشد و زنان فرار کردند و متفرق شده‌اند و چرا با آنها نرفتی؟ چه اتفاقی رخ داده است؟ ➖ پس گریست و گفت: ای شیخ! مریضی در خیمه داریم و قادر به‌نشستن و برخاستن نیست چگونه می‌توانم او را ترک کنم در حالی که آتش او را احاطه کرده است؟ 📚 منابع: ۱. وسیله الدارین، ص۳۴۴_۳۴۵ ۲. معالي السبطين، ص۵۰۶ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
ای که در سلسله سر سلسله‌ی اهل خدایی شمع این حلقه و سر حلقه‌ی جمع اُسرایی نه علیلی که دلیلی نه مریضی که طبیبی نه طبیبی که دوایی نه دوایی که شفایی تو کریم ابن کریم ابن کریم آیت حقّی تو علی این حسین ابن علی نور خدایی پسر مکه و حلّ و حرم و مشعر و میقات قمر چارم منظومه‌ی والشمس ضُحایی پسر دختر شاهنشه ایرانی و الحق که سزاوار ولیعهدی شاه شهدایی لقبت سید ساجد ، شرف مردم عابد که به زوّار مشاهد ادب آموز دعایی زآنچه در  کرب و بلا رفت به ما نیز خبر ده ای که پروانه‌ی پر سوخته‌ی شمع هُدایی تو چه دیدی که همه عمر تو با گریه سر آمد هر کسی دید تو را ، دید که در حال بُکایی مثل آن شمع که از سوختن‌اش چاره نباشد همه تن سوخته از داغی زنجیر جفایی به فدای تن تب‌دار تو ای لاله‌ی زهرا که دل افروخته‌ی داغ ذبیحاً بِقَفایی مگر از فاطمه آموخته‌ای خطبه‌ی سوزان کآتش انداخته در مجلس اِبنُ الطُّلَقایی به "یتیم" از سر احسان چه شود دست بگیری تو که گیرنده‌ی دست همه از شاه و گدایی 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
رساله‌حقوق‌امام‌سجادعلیه‌السلام_شیخ‌محسن‌سعیدیان.PDF
549.6K
◾️ متن کامل همراه با ترجمه، ➖ پیشنهاد دانلود به پژوهشگران و طلبه‌ها و اهل‌منبر ➖ دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar