eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷 قصیده‌ای در میلاد حضرت سجاد علیه‌السلام ای اختر تابان قمرت باد مبارک ای مادر ایران پسرت باد مبارک ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک از خوب‌تران خوب‌ترت باد مبارک -فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است -با نـام علی آینـه روی حسین است ای پیش رویت آینه شمس ولایت ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت امروز خدا کرده علی بر تو عنایت رویش کند از آینه غیب حکایت -گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب -این جان حسین است که داری به بر امشب این خوب‌ترین گل زگلستان خلیل است این آینه حسن خداوند جلیل است این بر ملک و جن و بشر پیر و دلیل است بی‌مثل بدیل است، جمیل است، جمیل است -طوبای بهشت علوی این ثمر توست -تبریک که میلاد یگانه پسـر توست زیبا پسر تو پدر هشت امام است در پنجم ماه آمده و ماه تمام است این بر شهدا حامل خون است و پیام است این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است -بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک -بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا ای پاره قلب و جگر یوسف زهرا ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا -گلبوسه شیـرین دعـا بـر دهن تو -آیات خـدا مـوج زده در سخن تو ای با سخنت زنده شده جان ولایت ای روح کتاب الله و ریحان ولایت پیغامبر خون شهیدان ولایت از اشک شبت سبز گلستان ولایت -تو خون خدا در بدن خون خدایی -فریـاد خروشـان تمــام شهـدایی ای مرغ سحر مست مناجات شب تو پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو بال و پَرِ پرواز دعا تاب و تب تو ای وحی خدا بال زده در طلب تو -وصف تو شده زینت آیات شریفه -از متن مناجات تو داریم صحیفه ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر سجاده خاکت دل شب سنگر دیگر مارا نبود غیر شما یاور دیگر برما نگشودند جز این در، درِ دیگر -ما در دو جهان بنده فرمان شماییم -در موج بلا دست به دامان شماییم ما راست گدایی و شما راست کرامت داریم همه عمر به کوی تو اقامت ای بر همه ملک الهیت امامت یک حرف ز قد قامت کرده قیامت -جن و بشر و حور و ملایک همگان گوش -با صوت مناجات تو دادند زکف هوش رخسار تو هنگام دعا سوره نور است سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است ما را همه جا با نفست فیض حضور است بی روی گلزار جنان خانه گور است -در دیده آن بنده که پاکیزه سرشت است -دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است ای بر تو درود از نبی و از علی و آل ای سرو قدت وقت مناجات شده دال ای روح عبادت زده بر دور سرت بال کی مثل تو با بودن در بند کُند حال -کی مثل تو در حال چهل روز اسیری -در سلسله بر سلسله ها کرده امیری تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی در گوشۀ ویرانه سرا عرش مقامی آری تو امامی، تو امامی، تو امامی -هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد -مـه چهره‌گشایـی کند و ابـر بمیرد ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت ای جن و بشر یک‌سره محتاج دعایت ما دست گشودیم به دامان ولایت «میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت -ما را چه رسـد نزد شمـا مدح سرایی -بهتر که گشاییم سویت دست گدایی 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🚩 السلام علیك یا زین العابدین، یا علی بن الحسین باید مسیر اصلی ایمان بخوانمت تفسیر آیه آیه ی قرآن بخوانمت زیباترین صحیفه برای عبودیت زین العباد ِخلقت یزدان بخوانمت ای تو عجم ترین عرب ِنسل فاطمه الحق که فخر کشور ایران بخوانمت شرط نزول رحمت ایزد وجود توست پس حق بده که حضرت باران بخوانمت هنگام شرح خطبه ی غَرّای شام ِتو باید به پا کننده ی طوفان بخوانمت نام حسین را تو حیات همیشه ای باید به جسم کربوبلا جان بخوانمت                                                   .                                                   .                                                   . با یاد راه کوفه و دستان بسته ات مضطر به روی ناقه ی عریان بخوانمت هجده سر بریده به نیزه سبب شده در شام و کوفه پاره گریبان بخوانمت در مجلس شراب ،لب وچوب خیزران آخر چگونه واژه ی مهمان بخوانمت (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
می‌لرزد از غیرت زمین از قبر زین العابدین چون گشته لرزان رکن دین از قبر زین العابدین بی‌سقف و دیوار ودر است، مخروبه‌ای حزن آوراست شب مرغ شب نالد حزین، از قبر زین العابدین ماه و نجوم آسمان، بی‌خراب و حیرانند از آن گویا عزا دارد زمین از قبر زین العابدین بی‌فرش و بی‌کاشانه است، گنجینه‌ای ویرانه است خیزد غبار غم ببین از قبر زین العابدین همچون گلی بی‌باغبان، یا بوستانی در خزان خونست قلب ناظرین از قبر زین العابدین شد روح پیغمبر حزین، زهرا بود زار و غمین محزون امیرالمومنین از قبر زین العابدین آخر چه شد اسلام ما، آن فرّ و جاه و نام ما پیداست حال مسلمین از قبر زین العابدین ریزم به رخسار اشک و خون ، آخر نریزم اشک چون دارم حسان داغی چنین از قبر زین العابدین 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد شرمنده‌ام من از رُخ مولای پرده‌پوش گویید با امام زمان از غم فراق دیگر برای گریه‌کنانش نمانده هوش گریه نکرد آن‌که به جَدِ مطهرش والله هست معرفتش کمتر از وحوش بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین هر کس کشید بار غمش را به روی دوش ** جانم فدای داغ امامی که بین تب می‌سوخت بین خیمه و داغش نشد خموش مقتل نوشته است که زین العباد را بستند بین سلسله بر مرکبی چموش لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت: از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید آمد میان سلسله خون در رگش به جوش 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رُکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد، از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود دشمن، تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یاربِ من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ** جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم                           پیکـرم از بام‌هـا شد سنگ ‌باران، صبر کردم سینه‌‌ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم                            خورد سیلی بر عذار گل‌عـذاران، صبر کردم با وجود آن که بودی دست حق در آستینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خود اصل دعا، روح دعا، قلب دعایم                               شامیـانِ بی ‌حیـا دادنـد دشنـام از جفایم حلقه‌های سلسله‌ خون گریه کردند از برایم                          سخت‌تر بود از زمیـنِ کربـلا شـام بلایم ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم                         ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم                    شامیـان را بهـر استقبـال، دسته‌دسته دیدم حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم                          بـا سـر پـاک پـدر بُردنـد در بــزم شـرابم پیش چشمم چوب می‌زد خصم بر لب‌های بابَم                    خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابَم گرچه دانستند نـور چشم ختم ‌المرسلینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمؤمنینم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
ای که در سلسله سر سلسله‌ی اهل خدایی شمع این حلقه و سر حلقه‌ی جمع اُسرایی نه علیلی که دلیلی نه مریضی که طبیبی نه طبیبی که دوایی نه دوایی که شفایی تو کریم ابن کریم ابن کریم آیت حقّی تو علی این حسین ابن علی نور خدایی پسر مکه و حلّ و حرم و مشعر و میقات قمر چارم منظومه‌ی والشمس ضُحایی پسر دختر شاهنشه ایرانی و الحق که سزاوار ولیعهدی شاه شهدایی لقبت سید ساجد ، شرف مردم عابد که به زوّار مشاهد ادب آموز دعایی زآنچه در  کرب و بلا رفت به ما نیز خبر ده ای که پروانه‌ی پر سوخته‌ی شمع هُدایی تو چه دیدی که همه عمر تو با گریه سر آمد هر کسی دید تو را ، دید که در حال بُکایی مثل آن شمع که از سوختن‌اش چاره نباشد همه تن سوخته از داغی زنجیر جفایی به فدای تن تب‌دار تو ای لاله‌ی زهرا که دل افروخته‌ی داغ ذبیحاً بِقَفایی مگر از فاطمه آموخته‌ای خطبه‌ی سوزان کآتش انداخته در مجلس اِبنُ الطُّلَقایی به "یتیم" از سر احسان چه شود دست بگیری تو که گیرنده‌ی دست همه از شاه و گدایی 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
خدا به روضه های سجاد عجّل فرج به روز وشب عزای سجاد عجّل فرج خدا به اضطرار سجاد عجّل فرج به قلب بی قرار سجاد عجّل فرج خدا به حقّ زخم زنجیر عجّل فرج شد زندگی براش نفس گیر عجّل فرج باروضه ها سرکرده سی سال،عجّل فرج میون روضه رفته از حال عجّل فرج نشسته رو ناقه ی عریان عجّل فرج آواره شد بین بیابان عجّل فرج به حقّ روضه های الشّام عجّل فرج چقد شنیده سبّ و دشنام عجّل فرج شد همسفر با شمر ملعون عجّل فرج شدتوی کوچه ها دلش خون،عجّل فرج دیده به روی نیزه ها،سر عجّل فرج افتاده از رو نیزه اصغر عجّل فرج به کوچه ی عذاب رفته عجّل فرج به مجلس شراب رفته عجّل فرج (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️ السلام عليك یا سیدالبکاء، يا سجاد دریای دیده ی تو دگر مستمر شده زینب ز اشک دم به دمت خون جگرشده با این طناب بسته به دستان و گردنت تا شام رفتنت چقدر دردسر شده این مرکب بدون جهاز و تن نزار بر روی داغ های تو، داغی دگر شده از صبح تابه شب،نظرت سمت نیزه‌ها‌ست چون همدم نگاه تو رأس پدر شده زینب مقابلت سپر کعب نیزه‌هاست اما تن نحیف خودش بی سپر شده بر روی زخم از چه نمک می‌زند عدو با حرمله رباب چرا هم سفر شده دانی چرا رقیه شده سربه زیر چون با هر نگاه بر روی نی محتضر شده دروازه ی شلوغ و نگاه حرامیان حق می دهم به توکه چنین خم کمر شده کینه چه کرده بادل این ها که اشک تو علت برای خنده‌ی هر رهگذر شده از یاد تو نمی رود آن کوچه‌ی یهود کز خون، سر تمامی ایتام تر شده رنگ تن همه شده خاکستری وسرخ رودی ز خون واشک، گلاب گذر شده بزم یزید، داغ لب وچوب خیزران دریای دیده ی تو دگر مستمر شده (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◼️ السلام علیك یا علی بن الحسین یاسجاد علیه السلام (زبان حال حضرت باقر با پدر علیهماالسلام) داری برای سوز جگر آه می‌کشی یا باز یاد داغ پدر آه می‌کشی شاید صدای گریه‌ی کودک شنیده‌ای داری به یاد تیر سه پَر آه می‌کشی با بوی تربت و غم گودال ِ غرق خون در سجده‌های وقت سحر آه می‌کشی تازه ست داغ علقمه‌ات هر دمی که تو دستی گذاشتی به‌کمر آه می‌کشی حتی زمان بارش باران تو ناگهان با دیده‌ی زخون شده تر آه می‌کشی شد یک گذر تداعی گودال قتلگاه ذبحی تو دیده‌ای چه قَدَر آه می‌کشی یاد هجوم عصر دهم با دویدن ِ یک دختری به‌سمت دگر آه می‌کشی سنگی به‌زیر کفش تو شد جابه جا و باز با یاد بام و نیزه و سر آه می‌کشی خیره به سمت چادر مادر که می‌شوی از دست بی‌حیای گذر آه می‌کشی حالا نگاه تو شده خیره به‌پشت در با زخم میخ و آتش ِدر آه می‌کشی با زخم‌های تازه‌ی داغ هزار درد داری امام پاره جگر آه می‌کشی (عبدالمحسن) 😭😭 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158