#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#ویژه_محرم
#ماه_محرم
#12محرم
میلرزد از غیرت زمین از قبر زین العابدین
چون گشته لرزان رکن دین از قبر زین العابدین
بیسقف و دیوار ودر است، مخروبهای حزن آوراست
شب مرغ شب نالد حزین، از قبر زین العابدین
ماه و نجوم آسمان، بیخراب و حیرانند از آن
گویا عزا دارد زمین از قبر زین العابدین
بیفرش و بیکاشانه است، گنجینهای ویرانه است
خیزد غبار غم ببین از قبر زین العابدین
همچون گلی بیباغبان، یا بوستانی در خزان
خونست قلب ناظرین از قبر زین العابدین
شد روح پیغمبر حزین، زهرا بود زار و غمین
محزون امیرالمومنین از قبر زین العابدین
آخر چه شد اسلام ما، آن فرّ و جاه و نام ما
پیداست حال مسلمین از قبر زین العابدین
ریزم به رخسار اشک و خون ، آخر نریزم اشک چون
دارم حسان داغی چنین از قبر زین العابدین
#حسان
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#جمعه_های_دلتنگی
#اشعار_سجادی
#اشعار_مهدوی
#منتظر_ظهور
#25محرم
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش
جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش
چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد
ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش
لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد
شرمندهام من از رُخ مولای پردهپوش
گویید با امام زمان از غم فراق
دیگر برای گریهکنانش نمانده هوش
گریه نکرد آنکه به جَدِ مطهرش
والله هست معرفتش کمتر از وحوش
بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین
هر کس کشید بار غمش را به روی دوش
**
جانم فدای داغ امامی که بین تب
میسوخت بین خیمه و داغش نشد خموش
مقتل نوشته است که زین العباد را
بستند بین سلسله بر مرکبی چموش
لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت:
از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش
تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید
آمد میان سلسله خون در رگش به جوش
#محمدجواد_شیرازی
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#ویژه_محرم
#ماه_محرم
#25محرم
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل یقینـم
سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین العابدینم
قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم
هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم
چون نبی مشکلگشایم، چون علی حبل المتینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
نیتم، تکبیر و حمدم، کعبهام، حجرم، مقامم
زمزمم، سعیم، صفایم، مروهام، رکنم، مقامم
هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم
هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم
هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
رُکن میبالد که دست من نمـاید استلامش
کعبه مینازد که من از سوی حق باشم امامش
هرکه ما را دوست دارد، از خدا بـادا سلامش
هرکه با ما بـود دشمن، تـا ابد لعن مدامش
من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
آسمانیهـا همه محـو مناجـات شب من
نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من
آسمان پیچد به خود در شعلهی تاب و تب من
ذات حق لبیکگـو با ذکر یارب یاربِ من
گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم
در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم
فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم
آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم
بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
**
جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم
پیکـرم از بامهـا شد سنگ باران، صبر کردم
سینهام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم
خورد سیلی بر عذار گلعـذاران، صبر کردم
با وجود آن که بودی دست حق در آستینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
من که خود اصل دعا، روح دعا، قلب دعایم
شامیـانِ بی حیـا دادنـد دشنـام از جفایم
حلقههای سلسله خون گریه کردند از برایم
سختتر بود از زمیـنِ کربـلا شـام بلایم
ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم
ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم
چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم
شامیـان را بهـر استقبـال، دستهدسته دیدم
حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم
بـا سـر پـاک پـدر بُردنـد در بــزم شـرابم
پیش چشمم چوب میزد خصم بر لبهای بابَم
خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابَم
گرچه دانستند نـور چشم ختم المرسلینم
من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم
#حاج_غلامرضا_سازگار
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#12محرم
ای که در سلسله سر سلسلهی اهل خدایی
شمع این حلقه و سر حلقهی جمع اُسرایی
نه علیلی که دلیلی نه مریضی که طبیبی
نه طبیبی که دوایی نه دوایی که شفایی
تو کریم ابن کریم ابن کریم آیت حقّی
تو علی این حسین ابن علی نور خدایی
پسر مکه و حلّ و حرم و مشعر و میقات
قمر چارم منظومهی والشمس ضُحایی
پسر دختر شاهنشه ایرانی و الحق
که سزاوار ولیعهدی شاه شهدایی
لقبت سید ساجد ، شرف مردم عابد
که به زوّار مشاهد ادب آموز دعایی
زآنچه در کرب و بلا رفت به ما نیز خبر ده
ای که پروانهی پر سوختهی شمع هُدایی
تو چه دیدی که همه عمر تو با گریه سر آمد
هر کسی دید تو را ، دید که در حال بُکایی
مثل آن شمع که از سوختناش چاره نباشد
همه تن سوخته از داغی زنجیر جفایی
به فدای تن تبدار تو ای لالهی زهرا
که دل افروختهی داغ ذبیحاً بِقَفایی
مگر از فاطمه آموختهای خطبهی سوزان
کآتش انداخته در مجلس اِبنُ الطُّلَقایی
به "یتیم" از سر احسان چه شود دست بگیری
تو که گیرندهی دست همه از شاه و گدایی
#مرتضی_جام_آبادی
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @raziolhossein
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#اشعار_مهدوی
#عجل_فرج
خدا به روضه های سجاد عجّل فرج
به روز وشب عزای سجاد عجّل فرج
خدا به اضطرار سجاد عجّل فرج
به قلب بی قرار سجاد عجّل فرج
خدا به حقّ زخم زنجیر عجّل فرج
شد زندگی براش نفس گیر عجّل فرج
باروضه ها سرکرده سی سال،عجّل فرج
میون روضه رفته از حال عجّل فرج
نشسته رو ناقه ی عریان عجّل فرج
آواره شد بین بیابان عجّل فرج
به حقّ روضه های الشّام عجّل فرج
چقد شنیده سبّ و دشنام عجّل فرج
شد همسفر با شمر ملعون عجّل فرج
شدتوی کوچه ها دلش خون،عجّل فرج
دیده به روی نیزه ها،سر عجّل فرج
افتاده از رو نیزه اصغر عجّل فرج
به کوچه ی عذاب رفته عجّل فرج
به مجلس شراب رفته عجّل فرج
#علی_مهدوی_نسب (عبدالمحسن)
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @abdolmohsen158
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#محرم1446
#دریای_دیده
#ماه_محرم
#25محرم
◾️ السلام عليك یا سیدالبکاء، يا سجاد
دریای دیده ی تو دگر مستمر شده
زینب ز اشک دم به دمت خون جگرشده
با این طناب بسته به دستان و گردنت
تا شام رفتنت چقدر دردسر شده
این مرکب بدون جهاز و تن نزار
بر روی داغ های تو، داغی دگر شده
از صبح تابه شب،نظرت سمت نیزههاست
چون همدم نگاه تو رأس پدر شده
زینب مقابلت سپر کعب نیزههاست
اما تن نحیف خودش بی سپر شده
بر روی زخم از چه نمک میزند عدو
با حرمله رباب چرا هم سفر شده
دانی چرا رقیه شده سربه زیر چون
با هر نگاه بر روی نی محتضر شده
دروازه ی شلوغ و نگاه حرامیان
حق می دهم به توکه چنین خم کمر شده
کینه چه کرده بادل این ها که اشک تو
علت برای خندهی هر رهگذر شده
از یاد تو نمی رود آن کوچهی یهود
کز خون، سر تمامی ایتام تر شده
رنگ تن همه شده خاکستری وسرخ
رودی ز خون واشک، گلاب گذر شده
بزم یزید، داغ لب وچوب خیزران
دریای دیده ی تو دگر مستمر شده
#علی_مهدوی_نسب (عبدالمحسن)
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @abdolmohsen158
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#آه_می_کشی
#مصائب_شام
#محرم1446
#ماه_محرم
#25محرم
◼️ السلام علیك یا علی بن الحسین
یاسجاد علیه السلام
(زبان حال حضرت باقر با پدر علیهماالسلام)
داری برای سوز جگر آه میکشی
یا باز یاد داغ پدر آه میکشی
شاید صدای گریهی کودک شنیدهای
داری به یاد تیر سه پَر آه میکشی
با بوی تربت و غم گودال ِ غرق خون
در سجدههای وقت سحر آه میکشی
تازه ست داغ علقمهات هر دمی که تو
دستی گذاشتی بهکمر آه میکشی
حتی زمان بارش باران تو ناگهان
با دیدهی زخون شده تر آه میکشی
شد یک گذر تداعی گودال قتلگاه
ذبحی تو دیدهای چه قَدَر آه میکشی
یاد هجوم عصر دهم با دویدن ِ
یک دختری بهسمت دگر آه میکشی
سنگی بهزیر کفش تو شد جابه جا و باز
با یاد بام و نیزه و سر آه میکشی
خیره به سمت چادر مادر که میشوی
از دست بیحیای گذر آه میکشی
حالا نگاه تو شده خیره بهپشت در
با زخم میخ و آتش ِدر آه میکشی
با زخمهای تازهی داغ هزار درد
داری امام پاره جگر آه میکشی
#علی_مهدوی_نسب (عبدالمحسن)
😭😭
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @abdolmohsen158
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#با_شهربانو_علیهاالسلام
#اشعار_سجادی
#5شعبان
🔷🔶 #حضرت_شهربانو_سلام_الله_علیها
اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست
میان حادثه ها کار حق نگهداریست
اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی
همیشه کار خدا یاری و مددکاریست
خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد
که بی حسین شدن اول گرفتاریست
سخن به مدح زنی می کنم شروع، که شعر
به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست
سخن به مدح زنی می کنم شروع، بلی
که از گناه، تمام وجود او عاریست
همان که چشم و دلش رو به عالم بالاست
که قصر در نظرش جلوه ی دل آزاریست
همان که جلوه صد قصر غافلش ننمود
همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست
زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست
یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست
به خاستگاری او فاطمه به خواب آمد
"زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست"*
به هر کسی نرسد اینچنین مقام رفیع
که این نتیجه ی یک عمر خویشتن داریست
خدا برای حسین آفریدش از اول
جواب او به حسین از همان ازل آری ست
شرافتیست بلی مادر امام شدن
ز عشق بو نبرد آن دلی که زنگاریست
همین که دامن او مهد حجت الله است
نشان رفعت شان و بلندمقداریست
" دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"*
که خُلق مادر در خُلق بچه ها جاریست
بُراق عشق تو را تا خود مدینه رساند
که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست
که خواستی وطنت خانهی حسین شود
کجای قصه هجرت ز جبر و ناچاریست؟!
تو آمدی که به زن شأن دیگری بدهی
به نُه امام نشان تو جاری و ساریست
"هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب"
هنوز از تو سرودن کمال دشواریست
#عاصی_خراسانی
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @raziolhossein
#اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#اشعار_سجادی
#مصائب_شام
#محرم1446
#ماه_محرم
#25محرم
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را
با نالهام زمین و زمان گریه میکند
از مادر ارث بردهام این اشک دیده را
من با همین لبان خودم نیمههای شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را
یعقوبم و بدست خودم بین بوریا
چیدم به گریه یوسف پیکر دریده را
یادم نمیرود که چگونه مقابلم
بستند دست عمّۀ قامت خمیده را
یادم نمیرود سر شب لحظه فرار
فریادهای دختر گیسو کشیده را
هنگام جابهجائی سر روی نیزهها
دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را
لعنت به آنکه مرکب خود نعل تازه زد
دیدم سپاه روی بدنها دویده را
یک تار موی عمّۀ ما را کسی ندید
پوشانده بود نور حسین این حمیده را
بزم شراب و طشت طلا جای خود ولی
خون کرده صحنهای دل محنت کشیده را
دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را
#قاسم_نعمتی
😭😭
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#دو_خط_روضه
#اشعار_سجادی
#محرم1447
#25محرم
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد
شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد
خیال کن هدف سنگهای کوفه و شام
به روی نیزه سر دو برادرت باشد
فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست
و جملههای "حواست به معجرت باشد"
خیال کن حرمت بیپناه مانده و بعد
به روی نی سر سردار لشگرت باشد
کنار عمهی سادات، یکطرف شمر و
سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد
خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دست بسته کماکان مقدرت باشد
خیال کن همهاینها که گفتهام هستند
علاوه بر همه توهین به مادرت باشد
یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به تشت زر سر بابا برابرت باشد
و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب
نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد
و باز از همه بدتر که مدت سیسال
تمام آن جلوی دیدهی ترت باشد
به اشک حضرت سجاد میخورم سوگند
که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد
#مهدی_مقیمی
😭😭
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#دو_خط_روضه
#اشعار_سجادی
#محرم1444
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینه جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک محرمهای خود بسیار دیدم
#مجیدتال
😭😭
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#دو_خط_روضه
#اشعار_سجادی
#25محرم
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی گهواره دید و گریه کرد
دختــر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
از غم ویرانه رفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
لحظه معجل گرفتن اشک ریخت
مردها دنبال یک زن...اشک ریخت
هم زيارتنامه اش آتش گرفت
هم سرو عمامه اش آتش كرفت
باورش میشد که غم پیرش کند؟
خواهرش را زجر زنجیرش کند
زاده ء مرجانه تکفیرش کند
حرمله اینقدر تحقیرش کند
نانجیب پست با یک مشک آب
پرسه میزد پیش چشمان رباب
کوچه های شام خیلی سخت بود
سنگهای بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود
حرفهای تند و تیزی میشنید
واژه ای مثل کنیزی میشنید ..
خنده های شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمه های شمر یادش مانده استخ
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش میدهد
ضربه آخر عذابش میدهد
آمدو بال و پرش را جمع کرد
دست بی انگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع را کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
صورت خود را به روی خاک زد
یاد عریانی گریبان چاک زد
#محمدجواد_پرچمی
😭😭
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
🆔 @raziolhossein