eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔴 👈🏼👈🏼 ، عالم اهل‌سنت بر بالاى منبر گفت: مردم هر چه مى‌خواهید از من بپرسيد. زنى فرياد زد: اى مرد! ادعاى بيهوده نكن! خداوند رسوايت خواهد كرد. هيچ كس جزء امیرالمومنین على (علیه‌السلام) نمى‌تواند بگويد كه پاسخ تمام سؤالات را می‌داند. شيخ گفت: اگر سؤالى دارى بپرس! ⭕️ زن گفت: مورچه‌اى كه بر سر راه سليمان نبى آمد، نر بود يا ماده؟ شيخ گفت: سؤال ديگرى نداشتى؟ اين ديگر چه سؤالى است؟ من كه نبوده‌ام ببينم نر بوده يا ماده. زن گفت: نيازى نبود آنجا باشى. اگر با قرآن آشنايى داشتى میدانستی . در سوره نمل آمده كه {قالت نملة} مشخص میشود مورچه ماده بوده. (چرا که ضمیر "ت" برای مؤنث است) مردم به جهل شيخ و زيركى زن خنديدند. ⭕️ شيخ (از روی عصبانیت) گفت: اى زن آيا با اجازه شوهرت در اينجا هستی يا بدون اجازه؟ اگر با اجازه آمده‌اى كه خدا شوهرت را لعن كند و اگر بى‌اجازه آمده‌ای، خدا خودت را لعن كند. ⭕️ زن گفت: ای شیخ بگو بدانیم آيا عايشه با اجازه شوهرش پيامبر(صلی الله علیه وآله) به جنگ (جمل) با امام زمان خود، امیرالمؤمنین على (علیه السلام) رفته بود و يا بدون اجازه؟ شيخ بيچاره نتوانست جواب گويد. ⭕️ چرا که اگر شیخ میگفت با اجازه پیامبر"صلی الله علیه و آله" بوده، دروغ گفته بود و جسارت به پیامبر و مخالف آیه قرآن ("وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُنَ:) ای زنان پیامبر در خانه هایتان بنشینید" سخن گفته، و اگر عایشه بدون اجازه پیامبر"صل الله علیه آله" از خانه خارج شده (که همینطور هم بوده) پس عایشه خطاكار محسوب میشود. 📚 الغدیر، علامه امینی، ج۱۱ ص۱۲۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 ..... 👈🏼 شیخ مفید رضوان الله علیه روایت ڪرده است: عن عبد العزيز القراطيسي قال: قال أبوعبدالله عليه السلام: " الأئمة بعد نبينا صلى الله عليه وآله اثنا عشر نجباء مفهمون، من نقص منهم واحداً خرج من دين الله ولم يكن من ولايتنا على شئ". 📝 امام صادق علیه السلام فرمودند: ائمه بعد از حضرت پیامبر صلے الله علیه و آله، دوازده نفر می‌ باشند و هر ڪسے ڪه یڪے از آن ها را ڪم یا زیاد بڪند، از دین خدا خارج شده و از ولایت ما چیزے بر او نیست. 📚 الاختصاص، شیخ مفید، ص۲۳۳، چاپ موسسه النشر الاسلامی 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼با توجه به بیماری ویروسی کشنده و خطرناکی که بعضی از مردم به آن مبتلا شده اند لطفا و سریعا این ۶ آیه قرآن را برای دوستان و اقوام خود ارسال و بفرمایید که از حضرت امیر المومنین علی علیه السلام روایت شده: 💎 هر کس این شش آیه را هر صبح بخواند خدای متعال او را از هر بدی کفایت می‌کند هرچند او خودش را به هلاکت انداخته باشد. 📚 بحار الانوار /ج ۸۳/ص۳۳۷ ✴ از مرحوم آیت الله حاج سید احمد خوانساری نقل شده است؛ در سال های دورتر بیماری وبا به ایران و خوانسار آمده بود. بدین دلیل در شهرستان خوانسار و در اکثر خانه ها یک نفر یا بیشتر از دنیا رفتند؛ مگر خانه هایی که در هر روز این آیات مبارکات را بعد از نماز صبح می‌خواندند که به آن ها هیچ صدمه ای وارد نشد! 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
صلی‌الله‌علیه‌وآله 🌺🌿 ه‌وآله 👈🏼 قَالَ (صلی الله علیه و آله): «يَا عَلِيُّ!‏ أَنْتَ الْمَظْلُومُ بَعْدِي، يَا عَلِيُ‏! أَنْتَ الْمُفَارِقُ بَعْدِي، يَا عَلِيُ‏! أَنْتَ الْمَهْجُورُ بَعْدِي‏». ، همانا تو پس از من مظلوم و ستمدیده هستی و از امت جدا شده و مهجور و تنها خواهی بود. 📕تفسير البرهان،ذيل آيه۳۰ سوره الفرقان الرسول یارب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا پروردگارا این قوم من قرآن را پس از من رها کرده و تنها گذاشتند. 📝 کلامی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل میکند: و انا القرآن الذی ایاه هجر آن قرآنی هستم که مهجور و تنها واقع شدم. 📚بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار عليهم السلام/ج٣٨/ص١١١/باب (۶١): جوامع الأخبار الدالة علی إمامته 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼 باسمه تعالی، پیش از ظهر امروز سوم اسفند ماه ۱۳۹۸جمعی از مومنین از حضرت آیت‌الله العظمی خواستند تا جهت دفع بیماری و نگرانی، توصیه‌ای بفرمایند؛ معظم له فرمودند: ◽️ ضمن رعایت دستورات و ، هر روز دست خود را روی قلبتان بگذارید و هفت مرتبه سوره حمد را قرائت کنید و نیز هر روز صبح و شب هفت مرتبه آیت‌الکرسی را تا «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» قرائت نمایید. 📅۳/اسفند/۱۳۹۸ 🆔 @Fatemyeh_ValiAsr 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌿 👈🏼 باطن ماه رجب رو باید از ادعیه و زیارات ماه رجب بفهمیم 👈🏼 ماه رجب، ماه امیرالمؤمنین علیه‌السلام که باید خروجیش، محبت مولا امیرالمومنین علیه‌السلام باشد 🔘🔘 آیت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 ! 👈🏼پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: " مَنْ‏ سَعَى‏ لِمَرِيضٍ‏ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْم وَلَدَتْهُ أُمُّه‏". 📝 كسی كه به دنبال برآوردن حاجت شخص بيماری برود -خواه آن حاجت روا گردد يا نگردد- همه گناهانش آمرزيده می‌شود همانند روزی كه از مادر متولد شده است! 📚من لا يحضره الفقيه؛ ج‏۴؛ ص۱۶ 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼 عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏: " إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ‏ مِنْهُ‏ عَلَى‏ الذُّكُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ يُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى امْرَأَةٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا حُرْمَةٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ". 📝 امام رضا علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدای تبارک و تعالی نسبت به زنان مهربان‌تر است از آنچه بر مردان است. و هیچ مردی نیست که زنی از محارمش را شاد نماید، مگر آنکه خداوند در روز قیامت او را شاد کند. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۶، ص۶ 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 در یک روز عیدفطر، هارون الرشید، خلیفه‌ی عباسی، هفتاد نفر از علمای اهل‌سنت را فرا خواند. هنگامی که آنها به مجلس آمدند، هارون از شافعی پرسید: چند حدیث در فضائل حضرت علی(علیه‌السلام) از حفظ داری؟ شافعی گفت: تعداد زیادی حدیث در فضیلت علی(علیه‌السلام) به یاد دارم. هارون گفت: چقدر است؟ شافعی گفت: می‏ترسم بگویم. هارون گفت: از کی می‏ترسی؟ شافعی گفت: از تو می‏ترسم. هارون گفت: نترس در امانی، بگو. شافعی گفت: حدود چهار صد تا پانصد حدیث از حفظ هستم. ◽️ هارون از دیگری پرسید، گفت بیشتر از هزار حدیث در فضیلت علی(علیه‌السلام) از حفظ هستم. هارون همین سؤال را از ابویوسف نمود. وی پاسخ داد پانزده هزار حدیث مُسند و پانزده هزار حدیث مرسل درباره علی(علیه‌السلام) از حفظ دارم. ◽️ هارون از واقدی پرسید، او گفت من هم به اندازه ابویوسف وصف علی(علیه‌السلام) را در احایث دیده‏ام. هارون گفت: آنچه که گفتید از شنیده‏‌های شماست، امّا من فضیلتی از علی(علیه‌السلام) را به چشم خود دیده‏‌ام. ◽️ همه مشتاق شنیدن شدند. هارون گفت: روزی حاکم دمشق برایم نامه‏‌ای نوشت که خطیبی در اینجا زندگی می‏‌کند که دشمن علی(علیه‌السلام) است و در خطاب‌هایش مرتبا به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فحش وناسزا می‏‌دهد!!! هر چه او را تهدید کرده‏‌ام فایده‏‌ای نکرده است چاره چیست؟ ◽️ من در پاسخ او نوشتم: او را با غل ورنجیر، به بغداد نزد من بفرست. وقتی خطیب به اینجا رسید او را نصیحت کردم و گفتم: چرا با حضرت علی(علیه‌السلام) دشمنی داری؟ او گفت: برای اینکه او پدران و اجداد ما را کشته است. گفتم: آنها را به فرمان خدا و رسولش کشته است. گفت بهر حال من دشمن علی(علیه‌السلام)هستم و از سینه‌ام بیرون نمیرود!!!! ◽️ من هم دستور دادم که او را ۱۰۰تازیانه زدند و به زندان بینداختند. همان شب در خواب دیدم که حضرت خاتم الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آسمان فرود آمد در حالی که پشت سر حضرت، علی(علیه‌السلام) وحسن وحسین (عیهماالسلام) هستند و جبرئیل نیز قرار داشتند همه بطرف قصر من آمدند. ◽️ جام‌هایی از آب در دست جبرئیل بود. حضرت پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، شیعیان را یکی یکی صدا زد و آنان را از آب بهشتی سیراب می‏‌نمود. از پنج هزار نفری که در این اطراف زندگی می‏‌کنند تنها چهل نفر را که من آنها را می‏‌شناختم و می‏‌دانستم از دوستداران و محبین علی(علیه‌السلام) هستند سیراب شدند. در این بین حضرت علی(علیه‌السلام)به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض کرد: از این خطیب بپرسید من با او چه کرده‏‌ام؟ خطیب را آوردند، پیغمبر به او فرمود: آیا تو هستی که به علی (علیه‌السلام) ناسزا کرده و سبّ میکنی؟!!! عرض کرد: بلی. فرمود: آیا حیا نمی‏‌کنی؟ خداوندا او را مسخ کن. ناگهان خطیب به شکل سگ در آمد، من از وحشت بیدار شدم و خادم را صدا زده و گفتم: خطیب را بیاورید. من قصد داشتم خطیب را موعظه کرده و خوابی را که دیده بودم برایش تعریف کنم. خادم رفت و برگشت و گفت خطیب نیست امّا سگی در زندان است. گفتم: سگ را بیاور، وقتی سگ را آورد دیدم خداوند برای عبرت دیگران گوش‌های او را به شکل انسان باقی گذاشته و بدن او را بشکل سگ در آورده است و امروز شما را به اینجا دعوت کرده‏‌ام تا به چشم خودتان برتری و فضیلت علی(علیه‌السلام)را ببینید. ◽️ به دستور هارون: خطیب را که به شکل سگ در آمده بود، آوردند. در حالی‌که بند به گردنش انداخته و او را می‏‌کشیدند، خطیب بدبخت، سر به زیر افکنده بود. شافعی گفت: این خطیب مورد قهر و غضب خدا قرار گرفته و مسخ شده است. بنابراین بیشتر از سه روز زنده نمی‏ماند زودتر او را از اینجا دور کنید که بلای او ما را نیز مبتلا می‏کند. ◽️ خطیب را به زندان برگرداندند، طولی نکشید که صدای مهیبی برخاست و بر اثر صاعقه، ساختمان زندان برسر او خراب شد و جسد نحسش را سوزانیدند. 📚 الثاقب فی المناقب، ابن‌حمزه طوسی، ص۲۹۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 در کتاب مناقب می‌نویسد: سخن علی علیه السلام در خطبه قصیّه که فرمود: شگفت بسیار از ما بین ماه جمادی و رجب. ◽️ و همچنین فرمود: چه چیز شگفت انگیزتر از مردگانی است که سرهای زنده‌ها را می‌زنند. ◽️ و سخن ایشان در خطبه مَلاحم معروف به زهراء که فرمود: در میان سال‌ها سال‌هایی هستند که ساقط کننده هستند که در آن‌ها هزار جوان زیبا و برگزیده کشته می‌شود. در آن سال‌ها مردانی کشته و زنانی اسیر می‌شوند. و اموال و اعتقاد مردم به غارت می‌رود، خانه‌ها و قصرهایشان تخریب شده و آتش می‌گیرد. و بردگان، انسان‌های فرومایه و فرزندان کنیزانشان بر آن‌ها حکومت می‌یابند. در آن سال‌ها حکومت پادشاهان ظالم و قاضیان خیانت کار نابود می‌شود. سپس بعد از کلامی فرمود: آن سالهای دهگانه کامل است. ◽️ سپس قول حضرت که فرمود: حکومت فرزند عبّاس از خراسان آمد و از خراسان رفت. ◽️ علی علیه السلام در مورد معتصم فرمود: بر روی منبرها برای او با میم، عین و صاد دعا می‌شود و او مردی است که صاحب فتوحات، پیروزی و غلبه است و او است که پرچم هایش در سرزمین روم به اهتزاز در می‌آید و شهرهای دست نیافتنی آن را فتح می‌کند. و عقاب خشن از عقاب آن بالاتر می‌رود بعد از هارون و جعفر. و سرزمین ویران شده را خانه و محل حکومت قرار می‌دهد. عربها را کنار زده و غیر عرب و ترک‌ها را دوستان و وزیران خود قرار می‌دهد. ◽️ و سخن ایشان که فرمود: و حدود آن چه خدا در کتابش بر محمد صلی الله علیه و آله نازل کرد را باطل می‌کند و گفته می‌شود: فلانی چنین نظر داد و فلانی چنین ادعا کرد، تفسیر به رأی‌ها و قیاس‌ها را گرفته و أحادیث و قرآن را پشت گوش می‌اندازد. و در این زمان خمر (شراب) نوشیده می‌شود و نام دیگری بر آن می‌گذارد و همراه آن بر طبل و تنبور و عود نواخته می‌شود. و ظرف طلا و نقره استفاده می‌کند. ◽️ و سخن حضرت علیه السلام که فرمود: قصرها و خانه‌ها را بنا می‌کنند، لباس ابریشم و دیبا می‌پوشد و غلامان را عریان می‌سازد، بر آن‌ها گوشواره آویزان می‌کنند و کمربند می‌بندند. 📚 منابع: 1⃣ مناقب آل ابی طالب،ج ۱،ص۴۳۰ 2⃣ بحارالانوار،ج۴۱،ص۳۴۰،ح۴۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
علیه‌السلام علیه‌السلام یک شب میانِ صحنِ گوهرشاد امام جواد ناگه دلم به یادِ تو اُفتاد امام جواد غمگین و دل شکسته ولیکن به لطفِ تو قلبم طپش گرفت و شدم شاد امام جواد با گوشه چشمِ شاهِ خراسان دقایقی زیبا و عارفانه شد ایجاد امام جواد مستانه قلبِ عاشقِ من بی مقدمه در مدحِ تو قصیده ای سر داد امام جواد خوشبو تر از شمیمِ اَقاقی و نسترن سرسبز تر از صنوبر و شمشاد امام جواد زیباتر از شقایق و روح بخش تر از بهار همچون نسیمی در دلِ بامداد امام جواد گرمای عشق و هُرمِ نگاهِ محبّتت سوزان تر از حرارتِ مرداد امام جواد دل های عاشقان همه در پیچ و تابِ عشق گیسوی خود چو می دهی بر باد امام جواد در مهر و مهربانی و ایثار و عاطفه تالی سیره ی همه اَجداد امام جواد در زُهد و شرع و پاکی و تقوا و در وَرَع قبله گهِ تمامی زُهّاد امام جواد در علم و فضل و دانش و ایمان و معرفت الگوی بی قرینه ی اوتاد امام جواد در مکتبِ کرامت و بخشندگی و جود همچون امام حسن تویی استاد امام جواد قد قامتت علی و قنوتت چو فاطمه در سجده عارفانه چو سجّاد امام جواد لقمان به پشتِ خانه ی تو بَست نشسته است چشم انتظارِ لحظه ای ارشاد امام جواد باب المراد و حضرتِ باب الحوائجی بر عالم و تمامی آحاد امام جواد هر که به جانِ تو پدرت را قسم دهد حاجت روا بگردد و دلشاد امام جواد وا می کند امامِ رئوف با نگاهِ تو هر قفلِ روی پنجره فولاد امام جواد ای پاره ی تنِ نبی یابنَ ابوتراب چشمِ بد از جمالِ تو دور باد امام جواد در خیر و خوبی و برکات و جلال و حُسن چون تو خدا کسی نفرستاد امام جواد لکنت گرفته ام به میانِ مدیحه ات می گویم آن چه هدیه خداداد امام جواد این کلبه ی خرابه و متروکه ی دلم با یک نگاهِ تو شود آباد امام جواد قلبم شبیه آهوی وحشی رمیده و چشمانِ مهربانِ تو صیّاد امام جواد گر ضامنم شود پدرت من نمی شوم یک لحظه ای زِ دستِ تو آزاد امام جواد  در مشکلات و پیچ و خمِ زندگانیم هر دَم کنم طلب زِ تو اِمداد امام جواد دستانِ خالی من و مهر و محبّتت هنگامِ مرگ و برزخ و میعاد امام جواد دنبالِ تو روانه بُوَد طفلِ اَشکِ من مردِ غریب و بی کسِ بغداد امام جواد مظلومِ بینِ عدّه ای ملعونه و پلید مسمومِ زهر و کشته ی بیداد امام جواد گریان فِتاده بودی و آن یارِ بی وفا خندان کنارِ پیکرت ایستاد امام جواد تا گفتی اَلعطش کنیزان جمله کف زدند با اَمرِ اُمِّ فضلِ چو جلّاد امام جواد بر سوزِ ناله ات همگی هلهله کنان از روی بغض و کینه و اِلحاد امام جواد بودی دَمِ شهادت بابا کنارِ او امّا نبود کنارِ تو اولاد امام جواد بر پشتِ بامِ خانه عدو با قساوتش جسمِ بدونِ جانِ تو بِنهاد امام جواد تا محشر از گلوی زمان در مصیبتت آید صدای ناله و فریاد امام جواد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
درجهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است هرکه مولایش شود،غیر علی(ع) دیوانه است هر که در بندش شود؛با جرعه ای، مستش کند چون که حیدر صاحب جامِ می و میخانه است جرعه ای از جام حیدر را بنوش،به به ببین غیر این میخانه هر جایی روی غمخانه است نقد حیدر را بگیر، ورنه هلاکی آدمی وعده اش بر حوض کوثر، درب سقاخانه است عشق را از میثم خرما فروش آموختم گرد شمع روی حیدر قنبرش پروانه است سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر (مخلصی) مرحم غم های مولا حضرت ریحانه است خوش بود آن دل که در مدح امیر المؤمنین(ع) دم به دم ،هوهو کنان در ناله مستانه است هر که را در دل بود الطاف پاک حیدری در میان دوستانش عالم فرزانه است نام او نام خدا و حرف او حرف خدا هر که عاشق بر خداست با مرتضی هم خانه است 🔸شاعر : 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 1⃣ احمد بن حنبل می‌گوید: برای احدی از اصحاب رسول الله آن چه که از فضائل برای علی بن ابی طالب آمده، نیامده است. 2⃣ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: مبارزه على بن ابی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق برتر از عبادت تمام امّتم تا روز قيامت مى‌باشد. 3⃣ سيوطی در كتاب «جامع الاحاديث» می گوید: ذهبی از علمای رجال اهل سنت، سند اين روايت را صحيح دانسته است. 4⃣ ابن عباس مى گويد: رسول‌خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله به على فرمود: تو براى من، همانند هارون نسبت به موسى هستی؛ جز اين‌كه تو پيامبر نيستی. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستی. 📚 منابع: ۱. المستدرک علی الصحیحین، ج۵، ص۲۹۹ ۲. المستدرك على الصحيحين، ج۳، ص۳۴ ۳. جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج۷ ، ص۱۰۸ ۴. السنة، ابی‌عاصم شیبانی، ج۲، ص۵۶۵_ آلبانی وهابی در ذيل اين روايت مى‌نويسد: اسناد آن صحیح است 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼 شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است: وقال النبي صلى الله عليه وآله وسلم: «من جحد عليّاً إمامته بعدي فقد جحد نبوّتي، ومن جحد نبوّتي فقد جحدالله ربوبيته». 📝 رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هر کس امامت و ولایت علی (علیه‌السلام) را بعد از من تکذیب کند، نبوت مرا تکذیب کرده و کسی که نبوت مرا تکذیب کند، ربوبیت خداوند بزرگ را انکار کرده است. 📚 الاعتقادات، شیخ صدوق، ص۳۲۹، چاپ موسسه الامام الهادی علیه‌السلام 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
ای همه جا و همه دم با حسین نفس نفس قدم قدم با حسین پیمبر خون خدای جلیل وحی به لبهای تو بی جبرئیل کفر به نطق تو سیه روز شد حسین با صبر تو پیروز شد آینه ی فاطمۀ شهیده عالمه ی معلّمه ندیده به جمله جمله خطبه ات این نداست معلم زینب کبرا خداست معلّم مرد و زن عالمی مرّبی هزارها مریمی تو کیستی که بوده از کودکی نهضت کربلا به تو متّکی وجود تو بین حسین و حسن جلوه ای از جلالت پنج تن خروش تو خروش خون امام سکوت تو تیغ علی در نیام فاطمه بالد که تویی دخترش حسین نازد که تویی خواهرش شعله مصباح هدایت تویی تمام تفسیر ولایت تویی تو پرچم صبر برافراشتی شهید را زنده نگه داشتی روی منیر تو سراج الهداست حنجره ات پر از صدای خداست پور معاویّه حقیر تو شد شام به یک خطبه اسیر تو شد یزید دیگر جسدی مرده بود سیلی "یابن الطلّقا" خورده بود خصم به نطق تو سرافکنده شد تو خطبه خواندی و علی زنده شد کوه صفت مقاوم ایستادی بنی امیّه را شکست دادی اگرچه هفتاد و دو داغ دیدی جان امام خویش را خریدی حیف که بر پیکر تو نشانه ماند ز کعب نی و تازیانه حیف تو را شام خراب بردند چرا به مجلس شراب بردند... گلچین و تلفیق دو مثنوی از حاج غلامرضا سازگار 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
⚫️⚫️ 👈🏼👈🏼 ، روضه خوان تبریزی که از جملة عبّاد و زهاد بوده است، می‌گوید: در عالم خواب به محضر والای امام زمان علیه‌السلام مشرف شدم و عرض کردم: مولانا! آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذکر شده، درست است که می‌فرماید: فَلَاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْکِیَّنَ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً (پس صبح و شب بر شما ندبه کرده و به جای اشک خون می‌گریم) صحیح است؟ فرمودند: بلی. عرض کردم:‌ آن مصیبتی که در آن به جای اشک خون گریه می‌کنید کدام است؟ آیا مصیبت علی اکبر علیه السلام است؟ فرمود: نه، اگر علی اکبر زنده بود، او نیز در این مصیبت خون گریه می‌کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه‌السلام است؟ فرمودند: نه، اگر حضرت عباس هم در حیات می‌بود، ‌او هم در این مصیبت خون می‌گریست. گفتم: البته مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام است؟! فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر زنده می‌بود، در این مصیبت خون گریه می‌کرد. پرسیدم پس آن مصیبت کدام است؟ فرمود: آن مصیبت سلام‌الله‌علیها است؛ 📚 احمد ‌قاضی زاهدی، ، ‌ج۲ص۱۴۴ 🍃 امام زمان علیه السلام: "به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حقّ عمّه ام حضرت زینب(س) قسم دهند که فرج را نزدیک گرداند." 📚 شیفتگان حضرت مهدی(ع)، ج۱ص۲۵۱ ▪️اعظَمَ اللهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَين عليه السلام وَ جَعَلَنا وَ اِياکُم مِنَ الطالبينَ بثاره مع وَليهِ الاِمام المَهدي مِن آلِ مُحَمَدٍ عليهمُ السَلامُ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ | مردی که در منزل اذان می‌گوید 👈🏼👈🏼 محمّد بن راشد می‌گوید: هشام بن ابراهیم به من گفت: من از بیماری خود و اینکه صاحب فرزند نمی‌گردم به امام رضا علیه‌السلام شِکوه کردم. ◽️ امام رضا علیه‌السلام به من فرمود: در منزل- با صدای بلند- اذان بگو. هشام بن ابراهیم می‌گوید: من پس از آنکه این کار را انجام دادم. خدای متعال مرا از بیماری شفا داده و فرزندان زیادی به من کرامت فرمود. ◽️ سپس محمّد بن راشد می‌گوید: من نیز همیشه درگیر بیماری و مریضی بودم. و کسانی که با من در خانه زندگی می‌کردند نیز بیمار و مریض بودند. به‌گونه‌ای که من تنها می‌ماندم و شخصی نبود که به من خدمت کند. هنگامی‌که این حدیث را از هشام شنیدم. به کاری که امام علیه‌السلام فرموده بود پرداختم. پس آنگاه خداوند عزّوجلّ بیماریها را ازمن وخانواده ام دور ساخت- والحمدللَّه- . 📚 الكافي ج۳ ص۳۰۸ و ج۶ ص۱۰ ♻️ با توجه به تعطیلی نماز جماعت و حضور مومنین در منزل و جهت رفع بلا هر روز ظهر موقع اذان همه با هم در منزل اذان می‌گوییم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 مرحوم در انتهای کتاب شریف دارالسلام، مجموعه‌ای از خواب‌ها و رؤیاهای صادقه را نقل می‌کند که خواب شانزدهم آن، چنین است: ◽️ شخص ثقه‌ی عادل، و مرد فاضل، آقای ، پسر اصل، نجفي مَسکن آن‌را نقل کرده‌اند: او می‌گوید: در اوائل مجاورت (در نجف‌اشرف)، وقتي به‌زيارت (علیهماالسلام) مُشرف شدم و مدتی چند در آن شريف توقف کردم، شبي از اراده آن نمودم که در حرم (عليهماالسلام) بيتوته کنم. ◽️ چون معمول آن مشهد شريف نيست که مثل ساير مشاهد، درب در شب‌هاي جمعه تا صبح باز باشد، لذا را ديده به‌او وعده احساني کردم که در بستن باب‌حرم، متعرض من نشود و مرا در حرم بگذارد، او هم قبول کرد. ◽️ آن شب را در حرم مطهر تا صبح به‌عبادت احيا کردم، به‌آنکه در سمت پائين پا مکاني انتخاب کرده در آن مکان شب را تا نصف نشسته مشغول دعا ومناجات بودم وبعداز آن مشغول نمازشب شدم. پس از فراغ از آن نشسته به‌انتظار صبح و مشغول ذکر و تسبيح بودم. ◽️ اتفاقاً در همان حالت نشسته مرا خوابي بي‌خود عارض شد، ناگاه ديدم قبر مطهر امام عليه‌السلام شکافته گرديد، و حضرت هادي عليه‌السلام از قبر بيرون آمد و به‌سوي من متوجه گرديد، هنگامی که به‌من رسيد، از روي ملامت و شماتت و تندي فرمود: آن هشت تومان را در اصفهان از فلان (و نام شخصي را برد که من چهل تومان به‌او قرض داده و هشت تومان از او به‌عنوان منفعت ده دو از او گرفته بودم) به‌چه عنوان گرفتي؟! ◽️ چون اين سخن و سرزنش را از آن جناب شنيدم، از غايت خجالت و خوف بر خود لرزيدم، به‌طوري که عمامه از سرم بيفتاد و از خواب بيدارشدم و مقارن آن حال کليددار و خدام آن حضرت از براي گشودن باب حرم آمده مشغول گشودن بودند. ◽️ من هم سریع خود را برداشته، بر سر گذاشته، از عمل خود نادم گشته، توبه و استغفار کردم و سریعاً به‌کسان خود که در بودند، نوشتم که آن هشت تومان را رد کردند و از صاحب آن عذر خواستند. و ديگر مرتکب آن عمل قبيح شرعي‌نما نگردم. ◽️ عملی که (متاسفانه) در ميان مسلمانان شايع شده با نام ، که گناه یک درهم آن، به نص اخبار، مساوي با هفتاد مي‌باشد. (باز متاسفانه این پول حرام و ربا را) به‌اسم بيع مي‌خورند، چنان‌که در صريح کلام عليه‌السلام مذکور شده درجمله بدعتهاي آخرالزمان نگرديدم. ◽️ مؤلّف (علامه شیخ میثمی عراقی) گويد: اين از اين در مثل و و ، دلالت واضحه بر منع اين عمل دارد، چنان‌که صريح کلام معجز نظام اميرعليه‌السلام در کتاب است که مي‌فرمايد: "در آخر زمان را به‌اسم ، و را به‌اسم مي‌خورند". ◽️ البتّه نمي‌گوئيم که: اگر معامله بر واقع شود، باطل است، مثل آن‌که کسي خانه و ملک مستقل خود _ مانند و _ را به‌غير به‌شرط بفروشد. حال بعد از این‌معامله، آن‌ملک را از آن‌شخص به‌ازای فلان مدت به‌فلان مبلغ اجاره کند. لیکن باید دانست: به‌شرط آن‌که آن (فروش خانه و ملک مستقل) به‌اين‌طور واقع شود (که قصد طرفین باشد، و به‌صورت صُوری و الکی نباشد) و آن اجاره بها، به واقع بشود و مقصود بوده باشد. ولی (باید دانست که:) متاسفانه غالباً چنين نيست! و هم در ميان نيست! بلکه اصل غرض (طرفین، که مؤجر و مستأجر است) به‌ دادن است!!! . 📚 دارالسلام، (چاپ ایران نگین) شیخ محمود ، ص۸۵۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 و رضوان علیهما روایت کرده‌اند: حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبي الصلت الهروي قال: كان الرضا عليه‌السلام يكلم الناس بلغاتهم وكان والله أفصح الناس وأعلمهم بكل لسان ولغة فقلت له يوما: يابن رسول الله إني لاعجب من معرفتك بهذه اللغات على اختلافها! فقال: يا أبا الصلت أنا حجة الله على خلقه وما كان الله ليتخذ حجة على قوم وهو لا يعرف لغاتهم أو ما بلغك قول أمير المؤمنين عليه السلام: أوتينا فصل الخطاب؟! فهل فصل الخطاب إلا معرفة اللغات. 📝 از (رضوان الله علیه) مروی است که حضرت امام رضا علیه‌السلام با هر طایفه به زبان ایشان تکلم می‌نمود و به خدا قسم که فصیح‌تر بود از ایشان به لغت ایشان و من روزی گفتم: یا ابن رسول الله! مرا تعجب می‌آید از تکلم شما به همه زبان‌ها و لغت‌ها! پس فرمود که یا ابا الصلت! من حجت خدایم بر خلق و حق تعالی حجتی نمی‌فرستد که او را دانا به همه‌ی لغت‌ها نکرده باشد، مگر به تو نرسیده است که جدم امیر المومنین علی علیه‌السلام فرمود: «اوتینا الحکمة و فصل الخطاب»؛ یعنی حق تعالی به ما و اولاد ما کرامت فرموده است حکمت و فصل الخطاب را. مراد از «فصل الخطاب» نیست الا معرفت لغات. 📚 منابع: 1⃣ عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۵۱ 2⃣ حدیقة الشيعة، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۸۵۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 مرحوم در کتاب دارالسلام می‌فرماید: حکایت نهم: واقعه‌اي است‏ که يکي از ثقات اخيار (معتمدانِ برگزیده)، مرحوم _طاب‌ثراه_ از قول یکی از کارکنان خود نقل می‌کرد که وی گفت: در سفری در میانه‌ی راه، در حالی که سواره بودم، بر شخصِ سيد پياده‌ای عبورم افتاد. وقتی سيد مرا ديد، مانند کسی که و به‌ملاقات من شده _ با آنکه او پياده بود و من سواره بودم_ با من همراه شد و در جلو اسب من به‌راه افتاد و روانه گرديد. ◽️ وقتی اين حالت‏ (ترسیدن و تند رفتن) را در او ديدم، يقين کردم که (پول) به‌همراه دارد، وگرنه اين‌قدر از تنهارفتن ترسان و خائف نبود!! به‌علاوه آن‌که ديدم در جيب او چيزي سنگيني است که حرکت مي‌کند!! ◽️ به‌هر حال به‌جوش آمد و آن خيال در نظر من قوت گرفت، تا آنکه بر آن داشت که را محاذي آن بيچاره کردم و چنان‌که بي‌خبر من مي‌دويد، آتش دادم که آن بيچاره بيفتاد و بمرد!! ◽️ پس پياده شدم، دست به‌بغل او کردم، چيزي نديدم! دستم را به‌جيب‏ او بردم در آن بود!! او را به‌همان حال گذاشته و گذشتم. ◽️ راوي (حاج یوسف‌خان) گويد: چون اين حکايت از او شنيدم ‏و اين شقاوت در او فهميدم، دلم به‌درد آمد و از در تعجب بودم؟! آه چگونه او را فرصت و مهلت داده!! و هر وقت او را مي‌ديدم آن واقعه به‌نظر مي‌آمد و مي‌گرديد. ◽️ تا آنکه بعض (حقوق‌ماهیانه و یا سالانه) سپهدار که حوالي بود، معطل (بیکار و بی‌حاصل) شد. سپهدار آن شخص (قاتلِ سید) را با پسرش و نوکرش روانه فارس کرد (تا پول‌ها را زنده کنند و برگردند). آنان رفتند و مواجب را وصول کرده، با کردند. اما خبر رسید که پس از آن، خودش و پسرش را در میانه‌ی راه کشتند!! ◽️ نوکر او پياده خود را به حاج‌یوسف‌‌خان سپهدار رساند و وارد شد و داستان قتل وی را این‌گونه نقل کرد: در جاده‌ی ميان راه ، دره‏‌اي‌ وجود دارد که بايد مسافتي از آن را سرازير و بعد از سر بالا رفت. در ميان آن دره، است که بر لب آن کاشته شده‏ است. عادت عابرين آن است که در آن مکان غذا و قلياني صرف می‌کنند و زماني استراحت نمايند. ما هم مانند دیگران در کنار آن پياده شديم و را بر آن درخت بسته و را آويختم. پدر و پسر برهنه شده در آب رفتند و من ايستاده بودم و تماشا می‌کردم. ◽️ ناگاه ديدم که یک در بالاي دره ‏از سمت شيراز سرازير شدند که گويا به‌دنبال ما و در طلب ما بودند. من از ايشان بوي شر شنيدم، لهذا به‌زودي خود را به‌گوشه کشيده، در چاهي که در آن مکان بود خود را پنهان کردم‌. ◽️ آن دو نفر (پدر وپسر) از اعتنائي نکرده تا آن‌که آن جماعت بر ايشان وارد شده، پياده گرديدند و اسب و اسباب را تصرف نمودند. بعد از آن پسر را گرفته در حضور پدر بند از بند جدا کردند. بعد از آن پدر را مانند کردند. سپس مفاصل و اعضاي هر دو را جمع نموده، آتش افروخته و آن‌ها رو سوزانده، خاکستر و اثرش را متفرق کردند! اسب و آلات را برداشته مراجعت نمودند. هنگامی که رفتند، من از آن چاه بيرون آمدم ترسان و هراسان، به‌سمت اصفهان روانه شدم. ◽️ راوي ‏گويد: چون اين واقعه را شنيدم، مسرور شدم و دانستم که: . (یعنی اگرچه خداوند دیر عقوبت می‌کند، اما عقوبت و عذاب او سخت‌گیرانه است) ◽️ و چنان‌که وارد شده: " ". [يعني کسي که بترسد که فرصت ‏از دست او برود در کارها تعجيل مي‌نمايد]. خداوند در همه حال قادر بر انتقام و مؤاخذه است. حکمت تأخیر عقوبت خداوند، بر بندگان است. 📚 ، (چاپ ایران نگین) شیخ محمود ، ص۹۰۲، با اندکی ویرایش 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔵⚪️ سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل این راه دور نزدیک است طلایه دار عدالت ز راه می آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌺🌿 👈🏼 قال رسول الله صلّی‌الله‌عليه‌وآله: " مَنْ اكثَرَ الاستغفارُ جَعَل اللهُ لَهُ من كلِّ همٍّ فَرَجاً وَمِنْ كلِّ ضيقٍ مَخرَجاً ورزقُهُ من حيثُ لا يحتسِبُ". 📝 رسول‌خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هر كس فراوان استغفار نمايد خداوند او را از هر غم و غصه‌اي رهائي مي‌بخشد و در هر تنگنائي راهي را به سويش مي‌گشايد و به او از جائي كه گمان نمي‌كند روزي می‌دهد. 📚بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۸۴ 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
علیهماالسلام علیه‌السلام احساس می کردم که درخاک خراسانم در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها دنبال یک قالب برای روح عریانم درمحضر باب الحوائج حس من این است با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من باید خودم را دور این مرقد بگردانم وقتی که درهای حرم را خادمان بستند احساس کردم سیزده شب توی زندانم 🔸شاعر: 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
علیهماالسلام علیه‌السلام ⚫️⚫️ (علیهماالسلام).. پر بسته بود و وقت پریدن توان نداشت مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت خو کرده بود با غم زندان خود ولی دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت  جز آه زخم‌های دهن باز کرده‌اش در چارچوب تنگ قفس هم زبان نداشت  آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت  زیر لگد صداش به جایی نمی‌رسید زیر لگد شکست و توان فغان نداشت با تازیانه ساخت که دشنام نشنود دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت  هر چند میزبان تنش تخته پاره شد هر چند روی پل بدنش سایبان نداشت  دیگر تنش اسیر سم اسب‌ها نشد دیگر سرش به خانه‌ی نیزه مکان نداشت 🔸بر زندانبان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام لعنت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar