🔸سادهزیستی علامه طباطبایی
... يكى از دوستان ما كه در مدرسه رفتوآمد داشت و فعلاً از علماى رشت میباشد يک روز به حجره آمده و گفتند:
آقاى قاضى [علّامهٔ طباطبائى] از زيارت مشهد برگشته بيا به ديدنش برويم.
چون به منزل ايشان وارد شديم ديديم كه اين رجل معروف و مشهور همان سيّدى است كه ما همه روزه در كوچهها در بين راه او را میديديم و ابداً احتمال نمیداديم كه او از اهل علم باشد، فضلاً از تبحّر در علوم. با عمامهٔ بسيار كوچک از كرباس آبى رنگ و تكمههاى باز قبا و بدون جوراب، با لباس كمتر از معمول در كوچههاى قم تردّد داشت؛ خانه نيز بسيار محقّر و ساده.
ما معانقه كرديم و نشستيم، و گفتگو و سخن از اطراف و جوانب پيش آمد، ديديم: نه؛ واقعاً اين مرد جهانى است از علم و درايت و ادراک و فهم و براى ما خوب مشهود شد كه:
هر آن كو ز دانش برد توشهاى
جهانى است بنشسته در گوشهاى
📚 مهر تابان، ص13
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/3938
🆔 @allame_tehrani
https://eitaa.com/mdianat
🔺علاقه علامه طباطبایی به تابستان!
حضرت آیت الله #سبحانی:
مرحوم #علامه_طباطبایی، روزی رو به بنده کردند و چنین فرمودند: من در طول نه ماه تحصیلی که در قم هستم، یکسره چشم به راهم تا فصل تابستان از راه برسد و به مشهد بروم و سه ماه در آنجا بمانم. مسلم است که مقصود علامه بزرگوار، اول زیارت حضرت رضا (ع) بوده است و بعد، به خاطر انس شدیدی که با مرحوم آیت الله العظمی #میلانی داشتند. گاه و بی گاه، شاهد بودم که نسبت به معظم له اظهار علاقه می کردند.
🖼حضرات آیات سید حسن بحرالعلوم رشتی، سید محمد هادی میلانی و سید محمد حسین طباطبایی
https://eitaa.com/mdianat
💠 علاّمۀ طباطبائی هم استاد در عقل بود و هم در قلب و هم در شرع
استاد ما علّامۀ طباطبائی قدَّساللهُسرَّه در هر سه موضوع در درجۀ كمال، بلكه در ميان اقران حائز درجۀ اوّل بودند:
امّا از جهت كمال قوّۀ عقليّه و حكمت نظريّه، متّفقٌعليه بين دوست و دشمن؛ و همانطور كه گفته شد در جهان اسلام بینظير بودند.
و امّا از جهت كمال قوّۀ عمليّه و حكمت عمليّه، و سير باطنی در مدارج و معارج عوالم غيب و ملكوت و وصول به درجات مقرّبين و صدّيقين؛ دو لب بسته و خاموش ايشان كه كتمان سرّ را از أعظم فرائض میدانستند به ما اجازه نمیدهد كه حتّی بعد از زمان حيات ايشان بيش از اين در اين مرحله كشف پرده كنيم.
الّا آنكه ـ همانطور كه ذكر شد ـ اجمالاً میگوئيم: علّامه در دنيا غائب بود؛ غائب آمد و غائب رفت.
وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً.[1]
و امّا از جهت شرع، خود يک فقيه متشرّع بودند كه در رعايت سنن و آداب بتمام معنی الكلمه بذل توجّه داشتند؛ و حتّی از بجا آوردن كوچكترين مستحبّات دريغ نمینمودند. و به آورندگان شرع مبين به ديدۀ تعظيم و تجليل و تبجيل مینگريستند.
و نسبت به بعضی از صوفيّه كه به شرع مقدّس آنطور كه بايد و شايد اهمّيّت نمیدهند معترض، و از آنان انتقاد مینمودند؛ و روش آنان را مقرون به خطا، و غير مُصيب به سر منزل مقصود میدانستند.
و اين جملۀ «رسالۀ منسوب به بحرالعلوم» آنجا كه میفرمايد:
و امّا استاد عامّ شناخته نمىشود مگر به مصاحبت او در خلاء و ملاء و معاشرت باطنیه و تمامیت ایمان جَوارح و نفس او. و زینهار به ظهور خوارق عادات، و بیان دقایق نکات، و اظهار خَفایاى آفاقیه و خَبایاى انفسیه، و تبدّل بعضى از حالات خود، به متابعت او فریفته نباید شد؛ چه اشراف بر خَواطر و اطّلاع بر دقایق و عبور بر نار و ماء و طىّ زمین و هَواء و استحضار از آینده و أمثال اینها، در مرتبهٔ مکاشفهٔ روحیه حاصل مىشود؛ و از این مرحله تا سر منزل مقصود راه بىنهایت است، و بسى منازل و مراحل است؛ و بسى راهروان، این مرحله را طىّ کرده، و از آن پس از راه افتاده، به وادى دزدان و ابالسه داخل گشته؛ و از این راه بسى کفّار را اقتدار بر بسیارى از امور حاصل.»
بسيار مورد پسند و تحسين ايشان بود، و كراراً بر روی آن تكيه مینمودند. و برای شاگردان خود توضيح و شرح میداده و علّت عدم وصول به واقع را بدون رعايت شرع مطهّر بيان میفرمودند.
استاد علّامه بالأخصّ به قرآن كريم بسيار تواضع و فروتنی داشتند و آيات قرآنيّه را كم و بيش حفظ بودند. و يكنوع عشقبازی با آيات در اثر ممارست و مزاولت پيدا كرده؛ و في ءَانَآءِ اللَيْلِ وَ أطْرافِ النَّهارِ خواندن قرآن را بهترين و عالیترين كار خود میدانستند؛ و با مرور به آيهای، به آيۀ ديگر منتقل شده و از آن به ديگری و همينطور در يک عالمی از بهجت و مسرّت، به تماشای اين جنّات قرآنی فرو میرفتند.
📚 مهر تابان، ص122
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آيۀ 15، از سورۀ 19: مريم؛ راجع به حضرت يحيی است كه: «و سلام بر او باد در روزی كه از مادر متولّد شد و در روزی كه میميرد و در روزی كه زنده مبعوث میگردد.»
🆔 @allame_tehrani
https://eitaa.com/mdianat
از گفتن( نمیدانم) خجالت نکش!
استاد آیت الله محمدمهدی شبزندهدار:
یکی از صفات برجسته علامه طباطبایی همین حیای ایشان بود. ما که به درس ایشان مشرف نشدیم. کسانی که درس ایشان رفتند، نقل میکردند که خیلی مأخوذ به حیا بودند. ایشان در فلسفه و علوم عقلی خیلی معروف بودند؛ البته در جهات دیگر مثل فقه و اصول هم در حوزه تدریس میکردند.
بنده خودم یک بار در همین قم خدمتشان رسیدم و سؤالی درباره حاشیه ایشان بر اسفار پرسیدم، فرمودند: نمیدانم!
🔷گاهی از مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری مسألهای میپرسیدیم، میفرمودند: نوشتم، ولی الان یادم نیست!
🟢حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» فرمودهاند:
«وَ لَا یسْتَحِینَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یعْلَمِ الشَّیءَ أَنْ یتَعَلَّمَهُ»؛
از یادگیری چیزی که نمیدانی، خجالت نکش!
گاهی انسان خودش را در جهل نگه میدارد، چون خجالت میکشد که بگوید نمیدانم، یا میروم از کسی که میداند، سؤال کنم.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
پندهای سعادت، ج۲، ص۶۰-۵۹، محمدمهدی شب زندهدار، نشر معارف.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
https://eitaa.com/mdianat
اگر علامه طباطبایی را ندیده بودم، عمرم تضیع شده بود!
دکتر ابراهیمی دینانی:
من سالها افتخار شاگردی امام در فقه و اصول را داشتم. یک سال هم درس سیدمحمد محقق داماد رفتم و فلسفه را در محضر علامه خواندم. آنچه من از علامه آموختم هیچجای دیگر یافت نمیشد.
کُربن شاگرد هایدگر بود و تمام جهان فلسفه را در ذهن داشت. او وقتی به علامه رسید، تمام آن جهان را کنار گذاشت. علامه نابغهای بود که من نظیرشان را ندیدم. در مقطعی، علامه روزها اسفار میگفت و هفتهای دو شب درس آزاد داشت. یکی از حاضرین این جلسه آقای جوادی آملی بود. علامه در این جلسات هرچه فکر داشت، راحت میگفت. من هنوز نوشتههای آن شبهای درس علامه را دارم و منتشر نکردم. وقتی ایشان اسفار میگفت، عدهای از طلاب به آقای بروجردی شکایت کردند و درس تعطیل شد.
من اگر چیزی بلدم، از محضر علامه آموختم. کُربن واقعاً در محضر علامه حیران میشد؛ کربن نه ظاهراً اما شیعهای تمام عیار بود. یکبار از کربن پرسیدم ذکر جلی شما چیست؟ لبخند زد و گفت جوان! ذکر جلی من همین است که شبها تا صبح قال الصادق و قال الباقر میخوانم. کربن از برکت علامه شیعه خالص بود. یقین دارم که اگر علامه را ندیده بودم، عمرم تضییع شده بود!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایبنا، ۱۴۰۳/۳/۲۹، گفتگو با غلامحسین ابراهیمی دینانی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
https://eitaa.com/mdianat
🔸بدون صحیفهٔ سجادیه کار از پیش نمیرود
سوگند به خدا و مقام عزت و جلال او که با این درسهای متعارف و معمول حوزوی بدون بررسی و محاسبهٔ نفس و طی طریق و منهاج اولیای راستین که صحیفهٔ سجادیه را نصبالعین قرار داده و با آن روح خود را صیقل و جلا زدهاند، کار از پیش نمیرود و نه خود و نه دیگران تمتع و بهرهای نخواهند یافت.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 امامشناسی، ج۱۵، ص۴۸
📍مطالب بیشتر دربارهٔ صحیفهٔ سجادیه:👇
eitaa.com/allame_tehrani/1811
#صحیفه_سجادیه
#امام_سجاد_علیه_السلام
🆔 @allame_tehrani
https://eitaa.com/mdianat
🔆 ملازمت با صحیفهٔ سجادیه 🔆
باری قرائت و تلاوت و ممارست و مزاولت بر أدعيۀ كاملۀ صحيفۀ سجّاديّه در ميان علماء اعلام و سابقين كه علم را با عمل و تخشّع و ابتهال و تجنّب از هوای نفس امّاره توأم نموده بودند، امری معلوم و معروف بوده است؛
و در ميان حكماء و فلاسفۀ ذوی مقدار و عرفاء عاليمقام اسلام امری ضروری و لازم به شمار میآمده است به طوری كه ملازم بودن با صحيفه را همانند قرآن عظيم، و حفظ أدعيۀ آن را همانند حفظ سُوَر و آيات كتاب إلهی از فرائض و واجبات خود میشمردهاند؛
و اكتفا به خواندن دعاهای سطحی و روزمرّه طبق عادت نمینمودند؛ و أدعيۀ مولانا اميرالمؤمنين عليهالسّلام را كه دارای صبغۀ خاصّی از توحيد و عظمت و ابّهت بوده است چنانكه از صحيفۀ سماهيجی، و صحيفۀ ثانيۀ نوری پيداست شعار و دِثار خود كرده بودند،
و با خواندن و مداومت بر صحيفۀ سجّاديّه، راه راز و نياز و ابتهال را به درون خود كشانده، و سَر و سِرِّی با حضرت ربّ ودود پيدا مینمودهاند؛ و زنگار نفس امّاره و خبيثه و متوجّه به عالم كثرت و تعيّنات اعتباريّه را با آن میزدودهاند و بالأخره مردمی روشنضمير و پاكدل و دور از هوای نفس و يا عاری از آن بار میآمدهاند.
و چنين افرادی از أعلام علماء بالله و حكماء و عرفاء ستوده و وارسته و از نفس برون جسته و به خدا پيوسته، نه تنها خودشان را منوَّر میكردهاند، بلكه تا شعاع وسيعی عالم بشريّت را به طهارت و نزاهت و قداست سوق میدادهاند.
📚 امام شناسی، ج۱۵، ص۴۷
🆔 @allame_tehrani
https://eitaa.com/mdianat
ملا_صالح_مازندرانی
🔶 کان رحمه الله یقول: أنا حجّة على الطلاب من جانب ربّ الأرباب، لأنه لم يكن في الفقر أحد أفقر منّى، و قد مضى علىّ برهة لم أقدر على ضوء غير ضوء المستراح.
و أمّا فی الحافظة و الذهن فلم يكن أسوأ منى، إذا خرجت من الدار كنت أضلّ عنها و أنسى أسامى ولدي و ابتدأت بتعلّم حروف التهجي بعد الثلاثين من عمري فبذلت مجهودي حتى منّ الله تعالی علیّ بما قسمه لی.
🔷 مرحوم محدث_نوری در خاتمه_مستدرک_الوسائل به نقل از ملا_صالح_مازندرانی میفرماید: من حجّت بر طالبان علم هستم از جانب خداوند، زیرا کسی در فقر از من فقیرتر نبود و قطعا اوقاتی بر من گذشت که جز نور مستراح نوری [برای مطالعه] نداشتم.
و اما در حافظه و ذهن کسی بدتر از من نبود، هنگامی که که از خانه خارج میشدم خانهام را گم میکردم و نام فرزندانم را فراموش میکردم. سی سال از عمرم گذشته بود که به آموختن الفبا شروع کردم! آن قدر کوشش کردم تا خدا آن چه را دارم به من تفضّل فرمود.
📚 خاتمة المستدرک: ج۲، ص۱۹۷.
#سلوک_علمی
https://eitaa.com/mdianat
✔️ توصیه علامه طباطبایی به علامه طهرانی(قدس سرهما):
🔹 از درسها، درسی که موافق ذوق و سلیقه تان میباشد اختیار فرمایید اگر چه استاد بحسب ظاهر از حیث ابهت و شهرت عقب تر بوده باشد و اگر ناچار شوید ممکن است به یکی از درسهای با عنوان حاضر شده.
🔹 و یکی دو تا درس حقیقی داشته باشید بیشتر از سه درس هم مجوز ندارد.
#سلوک_علمی
https://eitaa.com/kanoon_tafakor
https://eitaa.com/mdianat
✅ نظم در درس
🔻 آیت الله سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی:
برخی از شاگردان[امام خمینی(ره)]، چون به درسهای متعددی میرفتند، گاه دیر در درس حاضر میشدند. ایشان از این وضع، ناراحت بودند. روزی فرمودند:
«من نمیگویم به درس من بیایید، ولی هر درسی که میروید، سعی کنید از اول درس، حاضر باشید. مجلس روضه که نیست که به هر جای آن رسیدید، ثواب آن را ببرید!»
📎 سلسله موی دوست، ص203
#سلوک_علمی
https://eitaa.com/mdianat
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تفریح شیخ عباس قمی(قده)
🎥 به روایت استاد قرائتی
👇👇👇
یکی از مشکلات ما در علم آموزی این است که در راستای بُعد فطری حق طلبی حرکت نمی کنیم و از اینرو ادبیات تکلیف و وظیفه هم برای ما شکل نگرفته است .
اگر ادبیات وظیفه و تکلیف در علم آموزی ما شکل بگیرد ، آن موقع است که می بینم بسیاری از آسیب ها و آفاتی که در مسیر علم آموزی برای ما رخ می دهد ، دیگر پدید نخواهد آمد .
#سلوک_علمی
https://eitaa.com/mdianat
✅ چوب جسارت...
✍ خدای رحمت کند استادمان جناب آقای شعرانی را ..... صریحاً به من فرمود که: " اگر من کوچکترین نیّت جسارتی را بخواهم به یک اهل قلمی و به یک روحانی حقیقی که مربی اجتماع است، صاحب کتاب است و عالم روحانی است داشته باشم، چوبش را میخورم."
و نیز به من فرمود: " آن کس که نسبت به علمای الهی گستاخی داشته باشد، اولین کیفری که مییابد، این است که از برکات انفاس او محروم میشود."
📎 دروس شرح فصوص الحکم قیصری، علامه حسنزاده آملی، جلد۲، فصل هشتم
#سلوک_علمی
https://eitaa.com/kanoon_tafakor
https://eitaa.com/mdianat