eitaa logo
مدادرنگی
216 دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
22هزار ویدیو
277 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از @AntiBBC
4.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آری ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم، ما یافتیم آنچه را که دیگران نیافتند، ما همه افق های انسانیت را در تجربه کردیم، ما ایثار را دیدیم ... با روایتگری دلنشین شهید سید مرتضی آوینی @AntiBBC
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
🔸 یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند. بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می‌رفتم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد و از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم، به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسه‌ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس‌تر کرده بود. 🔹وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد، در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می‌کرد و ما هم از سر و کولش بالا می‌رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم، به آشپزخانه رفتم تا برای پدرغذا بیاورم. پدر گفت: زهرا برنامه‌ات را بیاور امضا کنم. گفتم آقاجون کدام برنامه؟ گفت: همان برنامه‌ای که امروز در مدرسه دادند.رفتم و برنامه امتحانی‌ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد، می‌دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی‌کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه. 🔸اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می‌زند، آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می‌کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود. برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم، ناگهان از خواب پریدم. اما وقتی خاله برایم آب آورد دوباره آرام گرفتم و خوابیدم. 🔹صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می‌کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی‌ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود، وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود، خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم و تاکید کردم که به کسی نگوید. پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: "اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی " و امضا کرده بود. 🔸آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی‌باشد. 🔻نسخه اصلی این نامه در موزه شهدای تهران نگهداری می‌شود. @Afsaran_ir
هدایت شده از واقف باشیم
‏هرچه از لحاظ زمان از دفاع مقدس دور میشویم، از نظر معرفت باید به آن نزدیک بشویم، چون ‎ در کمین هستند. الان مردان جنگ حضور دارند، اما ۳۰ سال دیگر خیلیها نیستند؛ لذا دست تحریف، بخش پردرخشش تاریخ ما را ممکن است مخدوش کند. باید ادبیات دفاع مقدس تقویت شود. @vaghefbashim
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از اخلاص یک رزمنده من یک روزی به اتفاق بعضی از علماء (خدا رحمتشان کند)، رفتیم ؛ تابستان هم بود. وارد شدیم، همین که وارد شدیم آنجا، دما پنجاه درجه بود، و برای ما خیلی سخت بود. گفتند باید به بروید، بعد از ظهر بیرون بیائید؛ ما رفتیم سنگر. آنوقت زمان نبود، بر خلاف آنوقتی که به رفتیم که آنجا خطرناک بود. هفت تپه هم فراوان خاص خودش را دارد. در امیدیه، به سنگر رفتیم، گفتند باید پنج بعد از ظهر بیرون بیائید، ما پنج بعد از ظهر بیرون آمدیم، زمان هم زمان حمله نبود. من دیدم یک جوانی ما را همراهی می کند که من کجا وضو بگیرم‌. این مرتب این طرف و آن طرف را نگاه می کند. گفتم: اینجا امن است و حمله نیست، کجا را نگاه می کنید؟ گفت: نه حاج آقا! می خواهم ببینم باد گرم از کجا می آید که صورتم را جلو ببرم، به شما نخورد!! اینها رفتند ....!!! ✅ دیدار با هنرمندان بسیجی و مسئولین فرهنگی هنری استان قم _ ۱۳۹۳/۰۱/۲۰ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
هدایت شده از 💡بهارستان سلام
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎥 فیلم ١٠٠ ثانیه‌ای 📣 انتشار برای نخستین بار به مناسبت 💬 یه وقت‌هایی هم ایثار این بود که خودت رو به شهادت بزنی... ▫️کارگردان: محسن جهانی ▫️تهیه‌کننده: مجتبی احسانی، هاشم مسعودی ▫️تولید 🔰 محصول 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
حجم: 31.62M
🔰 کتاب مدافعان حرم ☀️ انتشار رایگان 🔹 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف ناصرکاوه که بمناسبت ، تقدیم میشود. 🔸 این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات مهرماه ۱۴۰۲ ارادتمند @Hasanabbasi_students