🔖جواب به برخی از سؤالات و شُبهاتِ دینی با توجه به این معیار. 🔺رابطه گزاره های دین نسبت به عقل سه حالت متصور است: - عقل پذیر - عقل ستیز - عقل گریز توضیح : 🔸۱. برخی از دستورات دین مطابق و موافق عقل هستند که به آنها عقل پذیر گوییم، در این دسته از قوانین بحثی نیست چون کاملا آشکار است که مورد قبول همه هستند و باید به آنها عمل کرد. مانند: تأکید بر وفای به عهد، احترام به والدین، ظلم نکردن و... 🔸۲. برخی دیگر از دستورات، با عقل سلیم در تعارض اند، یعنی مخالف بدیهیات عقلی هستند. حال این دسته از گزاره های دینی اگر سند معتبری نداشته باشند خود اهل بیت دستور به کنار زدن آنها داده اند مانند: چیزی که نقل کرده اند به نام روز « رفع القلم » یعنی روز نهم ربیع تکلیفی بر هیچ نیست و همه آزاد هستند که هرکاری خواستند انجام دهند!! ولی اگر از نظر سند معتبر و قطعی باشند حتما به تأویل برده می شوند و معنای مجازی آنها اراده می شود مانند آیه شریفه «  یَدُ الله فوقَ اَیدیهِم  » که ظاهر این آیه قائل شدن به دست و جسم برای خداوند است! و حال آنکه جسم بون خداوند متعال خلاف بدیهیات عقلی است، لذا معنای مجازی ید یعنی « قدرت » در نظر گرفته می شود. 🔸۳. و اما برخی دیگر از دستورات دینی در ظاهر نه مطابق عقل هستند و نه مخالف عقل، بلکه فراتر از عقل می باشند و یا به تعبیری عقل گریز هستند، چون حکمت و راز این دستورات قابل درک بشر نیست از این رو باید آنها را تعبدا پذیرفت و به آنها عمل کرد چون که می دانیم این دستورات قطعا از جانب خداوند هستند ولی عقل ما از آنجایی که محدود هست توانایی درک آنها را ندارد، مانند خیلی از دستورات عبادی چون خواندن دو رکعت نماز صبح در زمان مخصوص، هفت مرتبه طواف به دور کعبه و... 🔻چند نتیجه: 🔹الف. دین مبین اسلام که بر مدار مکتب اهل بیت علیهم السلام است بر خلاف فرقه ها و ادیان تحریف شده ی دیگر، توصیه کرده اگر دستوری مخالف عقل بود نباید تعبدا پذیرفت بلکه یا باید آنرا به تأویل برد و یا اگر معتبر نبود باید کنارش گذاشت اما بر خلاف مذهب مسیحیت(  مسیحیت تحریف شده امروزی ) و پیروان آن معتقد اند گزاره هایی چون تثلیث و یا خدای در عرش و... به ما رسیده باید تعبدا آن را قبول کرد و معتقد شد حتی اگر مخالف عقل و عقلانیت باشند! 🔹ب. بشر هر قدر هم از نظر علم و عقلانیت پیشرفت کند از آنجایی که خیلی از دستورات دین اسلام( دسته سوم) فرا عقلی هستند، نمی تواند آنها را کنار بزند و یا مثل برخی، آنها را به تمسخر گیرند چون ثابت کردیم چیزی که قابل درک نیست لزوما مخالف عقل نیست بلکه در حوزه ی عقل گریز قرار می گیرند. 🔹ج. با ملاحظه و درک این سه دسته ی مذکور، جا دارد به این حقیقت ایمان آورد که دین اسلام دین کامل، جامع، و تضمین کننده سعادت و خوشبختیِ انسان در دنیا و آخرت هست چرا که تمامی گزاره ها و قوانین و دستوراتش واقع بینانه و لحاظ کننده ی عقل و فطرت بشری است. #حیدری @meh_shekan

🔖حیوانات هم آیت و نشانه ای برای همت و پشتکار هستند... @meh_shekan

🚩 هر روز، یک آیه درباره امام زمان علیه السلام 🔸امام مهدی(عج) در آینه ی قرآن 📝جزء هشتم /سوره اعراف، آیه۵۳ « هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ »« آيا جز نتيجه اعمال انتظارى دارند؟ روزى كه نتيجه اعمال پديدار شود، كسانى كه آن روز را از ياد برده مى‌گويند: پيامبران پروردگار ما به حق آمدند. آيا شفيعانى هستند كه ما را شفاعت كنند؟ يا آنكه كسى هست كه ما را باز گرداند تا كارهاى ديگرى جز آن كارها كه مى‌كرديم، انجام دهيم؟ به خود زيان رسانيدند و آن بتان را كه به دروغ ساخته بودند اينك از دست داده‌اند. » در روایت در مورد این بخش از آیه آمده است: هَل ينظرونَ إلأ تاويله يَوم يأتى تأويله... آيا آنها انتظار دارند سرانجام تهديدهاى الهى را مشاهده كنند؟ روزى خواهد آمد كه اين امور انجام گيرد. روز تأويل آيات خواهد آمد و آن روز روز قيام قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى باشد. 📎تفسير برهان ج٢ ص٢٣ /غايه المرام ص٧٣٠ یاد امام زمان( عج) در: جزء اول / جزء دوم / جزء سوم / جزء چهارم / جزء پنجم / جزء ششم / جزء هفتم @meh_shekan

تدبر در جزء امروز قرآن برای عمل در زندگی... @meh_shekan

🔖اگه میخوایم از #حاج_قاسم الگو بگیریم، تا میتونیم اینگونه متواضعانه رفتار کنیم... همین رفتارهای ساده و آسون رو تمرین کنیم، تکرار کنیم به مردم احترام بگذاریم، محبت کنیم، مهربانی کنیم و ... رفتار حاجی رو با یه سرباز ببینید. 🖋داود مدرسی یان @meh_shekan

🚩 هر روز، یک آیه درباره امام زمان علیه السلام 🔸امام مهدی(عج) در آینه ی قرآن 📝جزء نهم /سوره اعراف، آیه۱۲۸ « قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ » « موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار می‌کند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است». امام باقر علیه السلام در رابطه با این آیه فرمود: هرگاه قائم ظهور کند عدل را در میان مردم برقرار می‌سازد و جور و ستم در زمان او برطرف می‌شود و راه‌ها امن می‌گردد، در زمان او زمین برکات خود را بیرون می‌کند، و قائم هر حق را به اصحابش برمی‌گرداند، در ظهور او تمام مردم روی زمین دین اسلام را خواهند پذیرفت ... دولت ما در پایان همه‌ی دول خواهد آمد و همه قبل از ما به حکومت خواهند رسید، و این جریان از این‌جهت است تا نگویند، اگر ما هم حکومت داشتیم مانند این‌ها رفتار می‌کردیم و این است کلام خداوند متعال که فرمود: وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین. 📎بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۳۸/ الإرشاد، ج۲، ص۳۸۴/الغیبهًْ للطوسی، ص۴۷۲ یاد امام زمان( عج) در: جزء اول / جزء دوم / جزء سوم / جزء چهارم / جزء پنجم / جزء ششم / جزء هفتم / جزء هشتم @meh_shekan

ادامه بحث: اینکه چرا همه مخلوق بودنِ خویش و وجودِ خالق را درک می کنند؟ از نظر فطرت و درک وجودی همه می فهمیم که محکوم و مخلوق هستیم . یعنی آنچه که داریم از تمام اعضا و جوارح و جوانح، خودمان آنها را به وجود نیاورده ایم، بلکه به ما داده شده است و ما محکوم به داشتن اینها هستیم. چه عمرمان، چه وجودمان، چه دارایی ها، چه امکانات. پس حاکم و خالقی حکم کرده تا ما اینها را داشته باشیم و خودش هم اگر بخواهد آنها را از ما می گیرید. این از درک فطری و حضوری. #تفکر #فکر

بعد از این درک حضوری و فطری. از نظر عقلی هم موضوع جالب است : از نظر عقلی نیز مخلوق بودن انسان ثابت می شود و پی به وجود خالق و آفریدگار می برد و آن یک تقسیم منطقی است. که این آیه ۳۵ سوره ی طور مویّد آن هست: «أم خلِقوا مِن غَیرِ شَیءٍ أَم هُم الخالقون، أم خَلَقوا السماوات و الأرض.. ». آیه به صورت عقلی حالت ها را چنین بیان می کند که: انسان یا خالق دارد یا ندارد. صورت دوم ممکن نیست؛ زیرا خلق بدون خالق، محال است. حال صورت اول باز دو حالت منطقی دارد: خالقِ انسان یا خود او است یا غیر او. صورتِ اول محال است؛ چون معنا ندارد انسان خودش در حالی که نبود خود را به وجود بیاورد! پس خالق انسان غیر از انسان است.

بنابراین هم به صورت فطری و هم عقلی، انسان درک می کند که محکوم و مخلوقِ خالقی است. پس اصل ِ وجود خالق به عنوان حاکم بر انسان ثابت می شود آنهم بدون تردید( اینجاست که در قرآن هم آمده اَفی اللهِ شکٌ؟ یعنی در اصل وجود خالق و الله شک دارید؟ ) اما باید سراغ ویژگی های این حاکم رفت تا ارتباط خالق( خداوند) و مخلوق( انسان) مشخص شود آنچه برای بحث #تفکر لازم است، و رسیدن به سوال #من_کیستم؟... این نکته است که وقتی خصوصیات انسان فهم کردیم آنگاه ویژگی های حاکم هم درک می شود. و از معرفت خود به معرفت خدا و ربّ می رسیم. پس خصوصیات منِ انسان را باید بررسی و فهم کنیم تا خصوصیات خداوند نیز معلوم گردد. ادامه دارد... #تفکر #فکر

🔖تدبر در جزء دهم قرآن و راهکارهایی برای زندگی @meh_shekan