بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_هفتم
خلاصه ی کتاب
یقین سه مرحله دارد:علم الیقین،عین الیقین،حق الیقین
🌻🌻تا زمانی که در عقل هستیم اگر شرایط خیلی خوبی داشته باشیم ؛در حد علم الیقین هستیم .
قوای ما یعنی ،عقل،غضب،شهوت،وهم وخیال برای خودشان یک حدی دارند و از آن بالاتر نمی توانند بروند،وقتی در حد خودشان اشباع شدند به علم الیقین رسیده اند.
این اشباع شدن باعث می شود ،کم کم مراتب بالاتر شکوفا شوند و از مراتب بالا بتوانند ببینند در وجود آدم چه اتفاقاتی می افتد .
اگر آدم توانست درون خودش را مشاهده کند؛به یکی از مراتب عین الیقین رسیده است .
چون هرکدام از اینها برای خودشان مراتب و حدی دارند .هرکدام به آخرین حد خود برسند وارد مرحله ی بعدی می شوند.مثلا علم الیقین اگر به حد بالای خودش برسد می شود عین الیقین.
و عین الیقین می شود حق الیقین.
در حق الیقین ،آدم خودش نیست که مشاهده می کند .
کننده و بیننده و همه ...می شود یکی !!!
این مرحله ی آخرست که به آن کاری نداریم.
باید به حدی برسیم که بتوانیم مشاهده ی درونی را در خودمان ایجاد کنیم و بتوانیم رذائل را برطرف کنیم و مواظب باشیم دیگر در درون ما اتفاق نیفتد.
علم الیقین:عبارت است از اعتقاد ثابت جازم مطابق با واقع
یعنی آن چیزی که در واقعیت ،قابلیت اجرایی داشته باشد .اگر قابل اجرا نباشد کم کم می رود به سمت جهل مرکب.
عین الیقین:عبارت است از مشاهده ی مطلوب و دیدن آن به چشم بصیرت و دیده ی باطن که به مراتب ،روشن تر از دیده ی ظاهر است .
شرح:اگر آدم بتواند پروژه را در وجود خودش ببیند،این ابتدای عین الیقین است و هنوز در حد عالی نیست،اما در همین حد ،می تواند کم کم در پروژه پیشرفت کند.
حق الیقین:عبارت است از اینکه میان عاقل و معقول وحدت معنویه و ربط حقیقی حاصل شود به نحوی که عاقل ذات خود را رشحه ای از رشحات فیض معقول و مرتبط به او ببیند.
شرح:متوجه شود که هر چه در وجودش اتفاق میفتد ؛از یک جا ناشی می شود و اینجا دیگر دیدن نیست بلکه باید در آن واقع شود.و البته حد آخر واعلای عین الیقین ،ظهور اسماء است .
اگر آدم ظهور اسماء را دید ؛می بیند که آن،حد اعلای عین الیقین است .
ولی در حق الیقین،این دیگر قابل بازگو کردن نیست ؛چون همه ی ظهورات ،دیگر خودش می شود.این برای افرادیست که در معرفت قرار می گیرند.
در اخلاق معمولا آدم دنبال این می گردد که آن رذائل ،اول برایش شناسایی شوند و اگر ظهوری هم داشته،آن را برطرف کند و مراقبت کند که دیگر اتفاق نیفتد.
چون تا آخر عمر که در این نشئه هستیم ،همه ی اینها با ما هستند و احتمال ظهور دوباره دارند.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_هشتم
🌻🌻گفتیم که پنج صفت از جربزه و جهل بسیط ناشی می شود:
۱-جهل مرکب۲-شک وحیرت۳-شرک واقسام آن
الان در مورد شرک و اقسام آن صحبت می کنیم.
صفت سوم:شرک و اقسام آن :عبارتست از آن که آدمی غیر از خدا دیگری را منشا اثر داند.
شرک جلی:اگر غیر از خدا را منشا اثر داند و با این عقیده او را بندگی کند.(شرک عبادت)
شرک خفی:اگر او را اطاعت کند در چیزی که رضای خدا در آن نیست .(شرک اطاعت)
همین که آدم ،شهادتین را می گوید از شرک جلی خارج می شود.
پس شرک خفی در نظر و مورد توجه است.
در شرک خفی ما بی نهایت سیر داریم که باید همه ی آن ها برطرف شود .
چه چیزی شرک خفی را بروز می دهد.
نگاه می کنیم به تک تک مراتب ،چون چیزهایی هست که به مرتبه ی عقل برمی گردد.
برای اینکه از شرک خفی دربیاییم ،باید اسماء در وجود ما ظاهرشوند .
بعضی ها می گویند هزار اسم!
تک تک این اسماء باید در تک تک حالتهایی که در وجود ما اتفاق میفتد دیده شود.
چه از نظر عقلی چه ظهوری .
اگر دیده نشود به همان اندازه ما در شرک هستیم.
شاید کسی بگوید ماکه هنوز به آنجا نرسیده ایم .
نرسیده ایم ولی یک حجابهایی در درون ماهست که تا در تمام اسماء قرار نگیریم ،هنوز در شرک هستیم.
و این در حد عین الیقین است.
و بعد مرحله ی بالاتری است که باید از شرک خارج شود و وارد حق الیقین شود.
پس معیار و ملاکی برای خودمان در نظر میگیریم و آن دیدن ظهور اسماء یعنی همان عین الیقین در درونمان است.
اگر در ظهوراتی که درطول شبانه روز داریم ؛اسماء را ندیدیم پس در شرک خفی هستیم.
باید بدانیم که اینها برای ما مخفی هستند وروزی ظهور خواهند کرد و هرکدام زمان خودشان را دارند.
آدم فکر نکند حالا در زمانی که شروع کرده ،آن شرک برایش تجلی می کند .
شاید چون آن اسماء هنوز ظهور نکرده اند ،شرک خفی هم خودش را نشان نمی دهد.و آدم توجه به آن ندارد .
در حالی که آن شرک وجود دارد.
حالا این شرک خفی ،چه اثری در پروژه برای ما دارد؟
مطمینا بناهایی که در وجود ما ایجاد می شوند از اسماء الهی هستند و وقتی ما در شرک هستیم ،آن بناها ایجاد نمی شوند چون ما موثر را چیز دیگری می دانیم نه خداوند.
و اگر در این مسیر باشیم ،پروژه ی ما هیچ پیشرفتی که نخواهد کرد که هیچ؛بلکه بصورت مخفیانه ضررهای گوناگونی هم خواهد داشت.
مثل این می ماند که آدم ،بنایی را ایجاد کند ولی از زاویه ای دیگر؛یک حیواناتی یا کسان دیگری؛مشغول خراب کردن بنا باشند ولی ما آنها را نبینیم.ولی آنها بصورتی بنای مارا خراب می کنند که یکباره همه جای آن فرو می ریزد.
در واقع شرک خفی را در وجودمان باید به اینصورت مشاهده کنیم.
مثال آن هم مثل موریانه ای است که زیر یک ساختمان را خالی می کند و می خورد و بعد یکدفعه کل ساختمان فرو می ریزد.
پس دوتا ضرر برای پروژه دارد:یکی اینکه اصلا اجازه ی ایجاد نمی دهد.(بخاطر اینکه موثر را چیز دیگری گرفته)
و اینجا هم بصورت حقیقی ،اسماء هستند که بناها را ایجاد می کنند و بنایی ایجاد نمی شود.
و ضرر دوم اینست که بناهای ایجاد شده از زاویه ای که برای ما قابل دیدن نیست ،شروع به ویران شدن می کنند.
و یک وقت،بنایی که بخاطر ظهور دیگری ایجاد شده بود هم شروع به ویران شدن می کند.
پس توجه داشته باشیم که ضررش بسیار بالاست.
اگر ظهور اسماء در درون ما ایجاد نشود آن باعث می شود که شرک خفی در وجود ما تجلی پیدا کند و متوجه آن هم نیستیم و ممکن است بناهای مارا ویران کند .
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_نهم
🌻🌻مقابل شرک؛توحید است.و آن هم تقسیم بندی شده است.
توحید واقسام آن
۱-توحید در ذات
۲-توحید در وجوب وجود
۳-توحید در تاثیر وایجاد
۱-توحید در ذات :یعنی ذات خدا را منزه داشتن از ترکیب خارجی و عقلی وصفات اورا عین ذات مقدسش دانستن .
شرح:اگر آدم بخواهد در مراتب خودش به این توجه داشته باشد ،مرتبه ی خیلی بالایی هست که برای ما قابل فهم نیست .
شاید تا یک زمانی اصلا اتفاق نیفتد وشاید برای بعضی ها هم اتفاق بیفتد.
۲-توحید در وجوب وجود :یعنی واجب الوجود را منحصر کردن در خدا و نفی شریک از برای او در صفت واجبیت وجود کردن. ودر این علم بحث از این دوقسم نمی شود.
شرح:در مورد این دوبخش بحث نمی شود چون قابل گویش نیست و اگر کسی هم در اینها وارد شود نمی تواند آن را اعلام کند .حالت خاصی است و کسی را نمی بیند که اعلام کند.
۳-توحید در تاثیر و ایجاد:یعنی موثر در وجود رامنحصر در پروردگار دانستن که فاعلی و منشا اثری غیر از او نیست.
شرح:در پروژه ،تمام بناها بر اساس اسماء ایجاد می شوند.آدم باید به این اعتقاد داشته باشد و بداند آن چیزهایی که در وجودش ایجاد می شود در واقع از اسماء خداوند تبارک و تعالی هستند .
حالا چهار گروه هستند که در توحید قرار می گیرند.
۱-قشر قشر
۲-قشر
۳-لب
۴-لب لب
۱-قشر قشر:کسانی هستند که به زبان ،توحید را گفتند یعنی کسانی مثل ابوسفیان که ایمان آوردند که از شمشیر شریعت در امان باشند.
یعنی آدمی به زبان کلمه ی توحید را بگذراند ولیکن دل او از این معنی غافل باشد و بلکه منکر آن هم باشد .مثل توحید منافقین و فایده ای بر آن مترتب
نمی شود مگر اینکه صاحب آن را در دنیا از شمشیر شریعت محافظت نماید.
۲-قشر:آن است که اعتقاد قلبی نیز به معنی کلمه ی توحید داشته باشد و تکذیب این کلمه را نکند هم چنان که شان اکثر عوام مسلمین است و همین قدر توحید اگر چه باعث صفای قلب و شرح صدر نگردد ولیک صاحب خودرا از عذاب آخرت محافظت می نماید.هرگاه معاصی موجب ضعف اعتقاد نشود .اکثر کسانی که در این عالم هستند ،اعمال خود را انجام می دهند که به جهنم نروند و آن بهشت مقابلدار به آنها اعطا بشود.
۳-لب:عبارت است از آنکه این معنی بر او منکشف و ظاهر گردد به واسطه ی نوری که از جانب حق سبحانه و تعالی بر او تجلی کند پس اگر چه در عالم چیزهای بسیار مشاهده کند و لیکن همه را صادر از یک مصدر می بیند و کل را مستند به واحد حق ملاحظه می کند و این مرتبه ،مقام مقربین است .
شرح:این را اگر بخواهیم ببینیم به کدام مرحله بر می گردد،همان مرحله ی عین الیقین است که دارد می بیند که آن اسماء هستند که در وجودش این حالت را بوجود می آورند.اگر بخواهد خودش را در این شرایط قرار دهد ،و ظهور اسماء در وجودش اتفاق افتاده باشد این مرحله است و اگر اتفاق نیفتاده باشد برمی گردد به مرحله ی دوم.
۴-لب لب :آن است که به غیر از یک موجود نبیند وشریکی از برای خدا در وجود قرار ندهد و این مرتبه را اهل معرفت ،فنا فی الله و فنا در توحید گویند زیرا که صاحب آن ،خود را فانی دانسته و این مرتبه ،غایت وصول در توحید است .
آن هم مرحله ی آخر است که اصلا قابل بازگویی نیست ودر حالتی قرار می گیرند که آن فنا برایشان بوجود آمده است.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#شرح_معراج_السعاده
#جلسه_ششم
#بخش_دهم
🌻🌻اگر بخواهیم در مسیر توحید واقع شویم ؛باید اخلاق خیلی خوبی برایمان ایجاد شود و آمادگی لازم برای وارد شدن در معرفت برایمان بوجود بیاید. و وقتی وارد معرفت شدیم آن ظهور اسماء برایمان اتفاق میفتد.
گاهی ما می گوییم :ما کلاس معرفتی می رویم ؛شاید اصلا با اینکه کلاس معرفتی می رویم،در اخلاق نباشیم ؛باید توجه داشته باشیم خودمان را منتسب نکنیم به این که کلاس معرفتی می رویم یا استاد داریم ؛یک وقت توهم برایمان به وجود نیاید .که این جهل مرکب است.
آدم هنوز در چیزی واقع نشده ولی فکر می کند که این دارد برایش تجلی می کند.و وقتی گرفتار جهل مرکب باشد ،آن صفت های بعدی هم برایش می آید.آن شرک است.شرک خفی !!!ویا شک و حیرت خواهد بود.
باید توجه داشته باشیم که اینها برایمان اتفاق نیفتد و عمری در آن باشیم ودر آخر بفهمیم که هیچ چیزی نبوده است.
خیلی ها بودند که به این شکل حرکت کردند و خیلی هم پیش رفتند و بعد به خودشان آمدند و دیدند که حتی در اخلاق هم وارد نشدند.
باید با یک دید درونی به این موضوع نگاه کنیم و اگر دید درونی نباشد تمام این اعمال بصورت کورکورانه خواهد بود
باید آدم چشمی پیدا کند و گوشی داشته باشد و این حواس ظاهری در درون هم باید شکوفا شود که با آن بتواند تمام آن چیزی که در پروژه اتفاق میفتد را ببیند .هم خوب بشنود هم خوب ببیند و هم خوب لمس کند .
می گویند کسانی که رجبیون هستند از قبل ازاینکه ماه رجب شروع شود،بو می کشند یعنی می فهمند بوی ماه رجب را،یعنی حواس ظاهری در درون هم برایشان شکوفا شده و آن را به نحو عالی می بینند.
حالا شاید برای بعضی ها در مراتب ضعیف تر این اتفاق افتاده باشد آن هم راهش اینست که آدم در کنار کتاب اخلاقی که می خواند ،عمل خوبی هم داشته باشد و طبق کتاب پیش برود. و فکر هم نکند که ما همه ی اینها را خواندیم و به نوع های مختلف برایمان تجلی داشته است.
تا این علم در درون آدم شرح نشود ؛خواندن ان فایده ندارد.
باید به این موضوع توجه کنیم تا برایمان کارساز شود.
الحمدلله رب العالمین
شرح معراج السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#فرمول
#جلسه_سوم
#بخش_اول
🌴🌴دوتا از فقرات فرمول برایمان مکشوف شد
۱-سوال
۲-ترک رذیله
در بخش ترک رذیله ،باید شرایط بررسی شوند و ببینیم اصلا چند نوع رذیله داریم ؟
گفته شد:رذیله ی شرعی و رذیله ی عرفانی
رذیله ی شرعی همین است که در شریعت برایمان تعریف شده و می دانیم چه اثرات بدی روی پروژه دارد و رذایل عرفانی ؛رذایل است که در پروژه ،اجازه ی ورود در فازهای بعدی را به آدم نمی دهد.
باید متوجه تفاوت ها باشیم.
اگر رذایل شرعی از آدم برداشته شود؛اجازه ی قرار گرفتن در فاز 2 ترک رذایل به آدم داده میشود.و می توانیم درخواست آن را داشته باشیم.
در آن صورت به ما می گویند باید این امتیازات و این شاخصه ها را داشته باشید تا بتوانید وارد شوید و دنبالش میرویم تا آن حالتها برایمان اتفاق بیفتد.
ترک رذیله را در وجود خودمان بررسی می کنیم بصورت ظاهری!
در نظر می گیریم از صبح تا شب ،آیا شریعت برای ما ظهور پیدا کرده یانه .
چون قرار است اول حالت شرعی ترک رذیله رقم بخورد .
آیا از صبح تا شب واجباتمان را به جا می آوریم یانه؟
شرایط گناه برایمان رقم می خورد یانه؟
برای بررسی اینها باید اطلاعات کافی داشته باشیم تا بتوانیم آنها را تشخیص بدهیم ودر آن شرایط قرار نگیریم و یا اگر قرار گرفتیم سریعا از آن توبه کنیم و برگردیم .
پس ترک رذایل شرعی ؛ارتباط تنگاتنگ با بحث معراج دارد که اطلاعات کافی به ما می دهد.
حالا اگر در مثالی که زده شد در نظر بگیریم .شخص به جای اینکه به طرف قم برود به طرف شمال می رود بعد وقتی می خواهد برگردد ماشینش خراب می شود و مجبور است پیاده برگردد و آن زمان متوجه می شود که بازگشت ؛چقدر سخت است.
وقتی آدم در چنین حالتی قرار گرفت ؛دیگر نمی خواهد در چنین موقعیتی قرار بگیرد ودر رذایل شرعی واقع شود .
اگر این تمرین حداقل یک بار انجام شود ،بسیار خوب است ،چون مراتب آدم در آن شرکت می کنند و این خیلی موثر است و در وجود آدم حک می شود .
یعنی با ماشین به جایی برود و پابرهنه و پیاده برگردد و در این حالت اعلام کند که اگر گناهی انجام دهی یعنی اینکه با سرعت زیادی آمده ای و حالا باید با این سختی برگردی .
بخصوص اگر برای برگشتن ،راه سخت و و پر از سنگریزه و پستی و بلندی را انتخاب کند تا بتواند ترک رذایل را خوب درک کند .
مثلا ببیند در یک دره قرار گرفته و یک کوه در مقابلش هست و باخود می گوید چرا من اینجا آمدم و اصلا چرا باید اینجا باشم و اگر واقعا آدم سوال داشته باشد ؛خداوند حقیقت را به او نشان می دهد و زود برمی گردد اما گاهی بعضیها همینطور ادامه می دهند تا به بن بست می رسند و با حیوانات و درندگان برخورد می کنند و بازگشتشان خیلی سخت می شود .
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade