eitaa logo
محمد رضا مصباح 🇮🇷
1هزار دنبال‌کننده
88 عکس
36 ویدیو
6 فایل
✓منبرک,کشکول,کلیپ,پادکست,سخنرانی ها, و اطلاع رسانی جلسات .. ✓متن کامل سخنرانی,تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه, داخل کانال بارگزاری می شه. ⚠️انتشارِ #متنیِ مطالبِ کانال #شرعا بدون نام و #لینک کانال جایز نمی باشد. مشهد مقدس @m_r_mesbah
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ 🔰رازداری @mesbah_online ▫️از شرایط زندگی امن، نگه داری است. هر چه اسرار بیشتر فاش گردد، مشکلات نیز افزون تر می شود. 🔅مؤمن به همان اندازه که در برابر راز دیگران مسئول است، اسرار خود را نیز باید پوشیده دارد و اجازه ندهد کسی از آنها آگاه شود. 🔅امام علی علیه السلام می فرماید: سِرُّک اَسیرُکَ فَإِنْ اَفْشَیْتَهُ صِرْتَ اَسِیرَهُ.(۱) راز تو، اسیر تو است، ولی همین که آن را فاش کنی، تو اسیر آن خواهی شد. ▫️امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: اِفْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ؛ فاش ساختن راز، [در حکم] سقوط زندگی است.(۲) ‼️گاه افشای راز مانع کام یابی و موفقیت انسان می شود؛ زیرا دشمنان و حسودان با آگاهی از اسرار وی می کوشند موانعی بر سر راهش ایجاد کنند و میان او و مقصودش فاصله اندازند. 🔅 امام علی علیه السلام می فرماید: اَنْجَحُ الُأمُورِ ما اَحاطَ بِهِ الْکِتْمانُ؛ موفق ترین کارها آن است که پنهان بماند.(۳) و نیز فرمود: لا بَأْسَ بِاَنْ لا یُعْلَمَ سِرُّکَ؛ اشکالی ندارد که کسی از سرّ تو آگاه نباشد.(۴) ✅ بنابراین، آگاه ساختن دیگران از هر پیشامد یا هر کار و برنامه ای که قصد انجام دادن آن را داریم، درست نیست و اعتماد به هر کسی اشتباه است؛ زیرا چه بسا که بعضی به ویژه دوستان از اسرار فرد سوءاستفاده کنند. 🔅حضرت علی (ع) در جایی دیگر فرمود: اُبْذُلْ لِصَدِیقِکَ کُلَّ الْمَوَدَّهِ وَ لا تَبْذُلْ لَهُ کُلَّ الطُّمَأْنِینَهِ.(۵) همه محبت خود را نثار دوستت کن، ولی هرگز به وی اعتماد نکن! ▫️امام صادق (ع) نیز در این باره فرمود: اگر با کسی دوست شوی، همه اسرارت را به او مگو، تنها چیزهایی را با او در میان بگذار که اگر افشا شود، آسیب نبینی؛ زیرا هر ممکن است روزی شود.(۶) 🔰منابع:  ۱.غررالحکم و دررالکلم، ص 321. ۲. بحارالانوار، ج 78، ص 239. ۳.بحارالانوار، ج 78، ص 334. ۴. بحارالانوار، ج 77، ص 296. ۵. غررالحکم و دررالکلم، ص 421. ۶.بحارالانوار، ج 75، ص 71.   | 6⃣1⃣1⃣ 🌱 | عضو شوید👇 @mesbah_online
۳ 🔰تغافل @mesbah_online ▫️تغافل یا خود را در برابر لغزش های دیگران بی خبر نشان دادن، جایگاه ویژه ای در دارد. 🔅این فضیلت اخلاقی، با و هم ردیف است. 🔅با این تفاوت که در تغافل، انسان با دیدن کاستی و عیب طرف مقابل، وانمود می کند که از آن بی خبر است و آگاهی خود را پنهان می کند؛ چرا که حاضر نیست عیب کسی را به رخ او بکشد. ✓ این ویژگی اخلاقی، اگر به جا و به موقع به کار گرفته شود، طرف مقابل را تحت تأثیر محبت و بزرگواری انسان قرار می دهد. ✅ بنابراین، زمینه مناسبی برای اصلاح مجرمان و خطاکاران و علاقه مند ساختن آنان به ارزش های دینی و الهی است. ▫️امام صادق علیه السلام بخشی از را در گرو رعایت این ارزش اخلاقی و انسانی دانسته و فرموده است: صَلاحُ حالِ التَّعایُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلْ ءُ مِکْیالٍ ثُلُثاهُ فِطْنَهٌ وَ ثُلُثُهُ تَغافُلٌ.(۱) صلاح زندگی و هم نشینی با مردم، همچون پیمانه پری است که دو سوم آن، زیرکی و یک سوم آن تظاهر به ندانستن است. ▫️گاه افشاگری و اعلان یک اشتباه یا به رخ کشیدن عیب، نتیجه منفی می دهد و طرف مقابل را جسورتر و لجوج تر می سازد، در حالی که گذشت و چشم پوشی یا خود را به بی خبری زدن و نادیده گرفتن اشتباه و لغزش، اثر مثبت و سازنده دارد. ▫️امام علی علیه السلام این خصلت را نشانه کرامت و بزرگواری انسان می داند و می فرماید: مِنْ أَشْرَفِ أَخْلاقِ الْکَرِیمِ تَغافُلُهُ عَمّا یَعْلَمُ.(۲) 🔅از بهترین ویژگی های اخلاقی انسان بزرگوار، آن است که نسبت به آنچه می داند، خود را بی خبر نشان می دهد. این آموزه تربیتی در زندگی اجتماعی و ارتباط با مردم، نقش مهمی در آسایش روحی دارد و اگر نباشد، بسیاری از اشتباه ها در زندگی جبران نخواهد شد. 🔅امام علی علیه السلام در کلامی دیگر می فرماید: مَنْ لَمْ یَتَغافَلْ وَ لا یَغُضُّ عَنْ کَثِیرٍ مِنَ الْأُمِورِ تَنَغَّصَتْ عِیشَهُ.(۳) آن که در زندگی، خود را به بی خبری نزند و بسیاری از امور را نادیده نگیرد، زندگی ناگواری خواهد داشت. 🔰منابع: ۱.بحارالانوار، ج 74، ص 167. ۲.غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 297. ۳.غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 297.   | 7⃣1⃣1⃣ 🌱 | عضو شوید👇 @mesbah_online
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰سوره فیل 🔅تفسیر سوره فیل دوشنبه ۳دیماه ۱۴٠۳ در مسجد حضرت اباالفضل (ع) نبش شاهد ۵۷ ایراد گردید. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ﴿۱﴾ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ﴿۲﴾ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ﴿۳﴾ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ﴿۴﴾ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ ﴿۵﴾ سوره مبارکه فیل از سور مکی است و قبل از هجرت بر پیغمبر مکرم اسلام نازل شده. 🔰جایگاه و فضیلت سوره امام صادق فرمودند:  مَن قَرَأَ في فَرائِضِهِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ . . . شَهِدَ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كُلُّ سَهلٍ و جَبَلٍ ومَدَرٍ بِأَنَّهُ كانَ مِنَ المُصَلّينَ ، و يُنادي لَهُ يَومَ القِيامَةِ مُنادٍ : صَدَقتُم عَلى عَبدي ، قَبِلتُ شَهادَتَكُم لَهُ وعَلَيهِ ، أدخِلوهُ الجَنَّةَ ، ولا تُحاسِبوهُ ؛ فَإِنَّهُ مِمَّن اُحِبُّهُ واُحِبُّ عَمَلَهُ ▫️امام صادق عليه السلام :  هركه در نمازهاى واجب خويش آيا نديدى پروردگارت با اصحاب فيل چه كرد... (سوره فيل) را بخواند، روز قيامت ، هر دشت و كوه و كلوخى برايش شهادت خواهد داد كه او از نمازگزاران بوده است و فريادگرى روز قيامتْ برايش ندا خواهد داد: «درباره بنده ام راست گفتيد شهادت شما را درباره او و بر او مى پذيرم او را به بهشت درآوريد و از او حسابرسى مكنيد كه او از كسانى است كه آنان را و كردارشان را دوست دارم 🔅نکته مهم: در نمازهای واجب بعد از سوره مبارکه حمد یک سوره کامل می خوانیم و نکته‌ای در اینجا وجود دارد که ممنوعیت در خواندن دو سوره با هم است که از این تعبیر به قِران می شه یعنی بعد از حمد یک سوره می‌توانیم بخوانیم دو سوره را با هم نمی خوانیم. 🔅اما جالب اینکه وجود دارند در قرآن که این چهار سوره رو می‌توان دو سوره دو سوره با هم خواند یا باید با هم خواند. ✓ بنابراین اختلاف نظری که گاه در بین فقیهان در این جهت وجود دارد اون دو سوره نیست مگر سوره و سوره مبارکه سوره مبارکه و سوره مبارکه . ➖این دو سوره رو سوره فیل و سوره قریش که در این صور قِران یعنی با هم خواندن دو سوره جایزاست. و حتی به نظر بعضی از بزرگان لازم است که این دو سوره باید با هم خونده بشه هرچند این دو سوره دو سوره مستقلی است اما یه پیوند معنایی وجود دارد که می توان این دو سوره رو در نماز در حکم یک سوره خواند و قران رو به اصطلاح به این دو سوره را قرینه هم خوندن رو به جا آورد مانعی در اون دیده نمیشه. 🔅امام صادق فرمودند: لا تجمع صورتین فی رکعه واحده الا الضحی و الم نشرح و قریش و سوره الفیل جمع نکنید دو سوره رو در یک رکعت واحد بعد از حمد مگر ضحی والم نشرح را و قریش و سوره فیل را. ➖یه پیوندی بین این دو سوره وجود دارد که در نماز می‌توانیم این دو سوره رو با هم بخوانیم و شاید لازم باشه که این دو با هم خوانده بشه نه به تنهایی. 🔅اما این سوره مبارکه هر چند واقعه تاریخی در آن وجود دارد و به تعبیر شان نزول اون در رابطه با یه موضوع تاریخی است اما نکات و فوایدی در آن وجود دارد که لازم است به اونها هم تذکر بدیم . ➖نکته اول: اینکه این سوره مبارکه همانگونه که مشاهده می فرمایید آغاز می‌شود با الم تر کیف فعل ربک به اصحاب الفیل. 🔰لازم به ذکر است که می دانیم معجزات پیامبران و آیات معجزه پیامبران و بیناتی که رسولان الهی می‌آورند یعنی چه کارهایی رو که پیامبر به دست خویش انجام می دهد که دیگران از آوردن آن ناتوان و عاجز اند نه اینکه خلق اسباب و قواعد الهی باشد بلکه خرق عادات اجتماعی است که مردم نمی تونند به عادت چنین کاری را انجام بدهند حال می خواهد عصای موسی باشد
یا شفابخشی عیسی باشد یا دیگر معجزاتی که پیامبران الهی انجام می‌دادند که اثبات کنند رسول خدا هستند آنگاه مردمان سخنشون رو بپذیرند و بشنوند. 🔰در کنار معجزات پیامبران الهی ما عنوان دیگری رو داریم با نام و هنگامی که دیواری رو می چینند اون رگه های اولیه این دیوار رو که دیگه به نام کار برای بقیه ارتفاع دیوار است در کلام عرب می گویند. ارهانس و ارهاست جمعش میشه خوب یعنی دیواری که به اصطلاح بنای اون مقدمه اون چیده میشه و بعد از اون هم بقیه دیوار رو بنا می‌گذارند. ▫️قبل از ظهور پیامبران الهی با یه فاصله زمانی در آستانه ظهور پیامبران الهی خداوند گاهی کراماتی را یه معجزاتی رو یه خرق عاداتی را ایجاد می کرده است که اینها در حقیقت بسترسازی و زمینه سازی برای ظهور و به صحنه آمدن پیامبر بزرگی از پیامبران الهی بوده است یعنی سوای معجزات پیامبران یه پیش درآمدی گاه دیده می‌شده است که نام اون ارهاص است که در مورد پیامبر مکرم اسلام چنین اتفاقاتی افتاده. 🔅آنچه را که مورخین گاه نوشتند که در اوان تولد و در آستانه تولد پیامبر مکرم اسلام همزمان با ولادت نبی مکرم اسلام می جوشد خشکد. خاموش می‌شود. ۱۴#_ کنگره از قصر انوشیروان فرو می ریزد. ▫️ اینها را به عنوان ارهاصات مطرح کردند که همزمان با ولادت پیامبر رخ داده است. 🔰 اما شاید از مهمترین این ارهاصات آنست که در این سوره مبارکه مشاهده می کنید ماجرایی که از آن در تاریخ با عنوان ماجرای اصحاب فیل یاد می شود. 🔅همه مورخان اتفاق نظر دارند که سال ولادت پیامبر در سال عام الفیل است سالی که مبدا تاریخ گذاری برای عرب شد. به دلیل اتفاقات مهمی که در آن سال به اتفاق مهمی که رخ داد و بعد از اون هم این مبدا تاریخ بود تا زمانی که مسلمانان مبدا تاریخ خودشون رو تبدیل به هجرت پیامبر کردند و شد آغاز هجرت رسول خدا آغاز تاریخ. أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ﴿۱﴾ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ﴿۲﴾ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ﴿۳﴾ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ﴿۴﴾ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ ﴿۵﴾ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ﴿۱﴾ به شکل پرسشی و سوالی از پیامبر مکرم اسلام آیا پیامبر ندیده‌ای پروردگار تو با اصحاب فیل چه کرد؟ ➖مراد از این رویت چیست؟ می‌تواند این رویت رویت ظاهری باشد یا ماورای ظاهری باشد به این معنا که خدای سبحان به پیامبر می‌گوید آیا تو ندیده ای ماجرای اصحاب فیل را که ما چگونه با اصحاب فیل عمل کردیم اگر مراد از این دیدن ظاهری باشد خب باید گفت که به دلیل اینکه از نزول این سوره مبارکه تا ماجرای اصحاب الفیل فاصله بسیاری نیست بلکه این شاید مثلاً چهل و اندی سال باشد به همین خاطر به دلیل قریب‌الوقوع بودن ماجرا و علم قطعی و یقینی که پیامبر به این ماجرا دارند صحبت از این میشه که گویا پیامبر دیده است و مقام دیدن است، یعنی قطعیت ماجرا در حد دیدن پیامبر مکرم اسلام است. یا نه ممکنه واقعا مراد از دیدن نمایشی باشد که خداوند سبحان از این ماجرا در شکل ملکوتی آن برای پیامبر مکرم اسلام نشان داده. اگر پیامبر در معراج دیدند یا در حالات دیگری که ممکن است خداوند به پیامبر نشان داده باشد. ➖اما احتمال دوم اینه که مراد از این رویت دیدن با چشم سر نیست بلکه تامل و علم است مانند بسیاری از موارد دیگری که این گونه از پیامبر پرسیده میشود خوب آنچه را که خدا با عاد و ثمود عمل کرده است. آیا پیامبر تأمل کرده ای بررسی کرده ای اون شناخت و آگاهی کافی را به این ماجرا داری که خداوند به تو داده است. ➖ممکن است مراد از سوال اینگونه پرسشی باشد رویت با بصر نباشه با چشم سر نباشد بلکه اون رویت و رویه و اندیشه و تحمل و بررسی فکورانه ای باشد که پیامبر در مورد آیات الهی عمل می‌فرست آیا بررسی کردی دیدی که کیف چگونه فعل ربک به اصحاب الفیل چه کرد پروردگار تو با اصحاب فیل. ▫️کلمه جمع صاحب به کسی که پیوستگی و اتصال با جایی مکانی فردی و موضوعی دارد صاحب گفته میشود و جمع اون میشه اصحاب، اصحاب الفیل الفیل نشان می‌دهد که یه فیل خاصی است یعنی یه فیل مشخصی رو و معهودی را خداوند سبحان در اینجا مد نظر دارد و سخن از هر فیل و همراه هر فعلی نیست بله اینجاست که عرض می‌کنم که مراد از این اصحاب فیلی که در اینجا مطرح میشه و ماجرایی که مطرح شد بازگشت اون در عوان ولادت و سال ولادت پیامبر مکرم اسلام واقعی است که رخ میدهد یعنی دیگه این باید غریبا ۵۷۰ باشه ۵۷۰ میلادی است این واقعه ماجرا این است که امپراتوری.
بیزانس کار خودشون رو در نشر تعالیم مسیحیت دنیای مسیحیت به سرعت آغاز کرده بودند و از قرن چهارم ما شواهد اون رو در محدوده افریقا شمال افریقا و در به اصطلاح شبه جزیره عربستان در مجاورت افریقا و امثال اون می بینیم از مناطقی که متاثر از مسیحیت شدند به سرعت سرزمین حبشه بود که ما خاطرات پادشاه نجاشی رو در زمان پیامبر مکرم اسلام داریم خب در همون دوران در منطقه یمن محدوده صنعا و امثال اون اتفاقاتی افتاد و حوادث اجتماعی تلخی رخ داد که زمینه‌ای برای دخالت و نفوذ حبشه مسیحی در این منطقه فراهم آمد و فرصت را مغتنم دانستند پادشاه حبشه و یه دخالتی برای نظم بخشی و امنیت بخشی به یمن و تسلط بر سرزمین یمن انجام دادند و برای زدودن اختلافات داخلی سپاهی را فرستادند غالب شدن به یمن از فرماندهانی که این سپاه رو سرپرستی می‌کردند و بعد هم حاکمیت بر سرزمین یمن و منطقه صنعا پیدا کردند کسی است به نام خب آمد و حاکم شد در این منطقه و کار به جایی کشید که به دلیل نفوذ مسیحیت در منطقه عمومی نجران صنعا و چنین مناطقی در جنوب شبه جزیره و در سرزمین یمن بنا را بر این دیدند که باید یک خانه عبادت قوی ایجاد کرد با توجه به رونق سرزمین مکه و خانه خدا و کعبه با آنکه می‌دیدند اینجا سرزمین کشاورزیست نه سرزمین دامپروری است اما مردمان می آیند و میروند و کعبه موجب رونق وفور اقتصادی و اوضاع به سامانی برای مردمان مکه و نعمت هایی را برای مردمان مکه به ارمغان آورده است. خانه خدا و کعبه و به نوعی جذب توریست مذهبی است و یک مایه‌های اقتصادی ایجاد می‌کند را در اینجا مثلاً تقویت کرده است. این افکار موجب شد که بنا را بر این گذاردند در سرزمین نجران که یه خانه عبادی ایجاد کنند که در رقابت با سرزمین کعبه باشد و از امتیازاتی که کعبه داره اونها هم بهره ببرند. لذا یه بنایی رو ساختند یه مکانی رو ساختن نام گذاری کردند. ملاحظه کردند که اون رونق لازم دست نداد اینجا باز با شواهد خود آیه شریفه میتوان گفت که بسا به فکر دیگری افتادند و اینکه شاید کاری بکند که رونق کعبه را از میان ببرند و گفتند تا زمانی که کعبه باشند نوبت به آنجا نخواهد رسید. مانند بسیاری از انسان‌ها که این فکر را دارند عدم موفقیت خودشون رو در گرو موفقیت دیگران می بینند گمان می کنن اگر دیگران موفقن پس به این دلیل ما ناموفقیم. لذا باید کاری بکنیم که دیگران توفیقشان را از دست بدن از صحنه خارج بشن تا ما بتوانیم رونقی پیدا کنیم و فضا و مجالی بیابیم. متاسفانه این فکر غلط غیر موحدانه در بین انسان‌ها وجود داشته است و دارد. خب اینجا بود که شاید نظر بعضی از مورخین در این باشه که بلاخره توطئه‌ای رو چیدند که قرآن از این توطئه با کلمه یاد میکند که در خود واژه خواهم گفت. کسی رو شاید اجیر کردند یا شاید کسی هم به خودی خود بالاخره این بیشتر احتمال قوی است کسی را اجیر کردند که بیاید و شبانه پای درون این محل عبادی گذارد و یه توهین زشتی انجام دهد به مجرد اینکه خبردار شدند دیگه گفتند این نیست مگر کار مکّیان و باید کعبه را بر سر ساکنانش مکه را خراب کنیم و کعبه از میان برداشته شود با این فکر ابرهه به سوی سرزمین حجاز و مکه آمد تا کعبه را از میان بردارد به دلیل اینکه ابرهه بر فیل درشت قدرتمندی سوار می‌شد از نوع فیل های افریقایی استحضار دارید که فیل‌ها دو گونه فیل‌های افریقایی داریم و یه فیل هایی که مربوط به آسیای شرق اند که تفاوت دارند با هم به لحاظ توان و نژاد و و پاره ای از خصوصیات که سرزمین حبشه و کنیا مرکز فیل های این چنینی بوده و به دلیل اینکه ابهت و شکوه بیشتری داشته باشد این حکمران نجران و صنعا بر
فیلی سوار می‌شد حالا اینکه آیا فیل‌های دیگری هم در سپاه او بودند یا نبودند اهمیت چندانی نداره اما کسانی که گرد اون بودن شمرده میشدند چون گرد این فیل و فیل سوار رو گرفته بودند و تحت حاکمیت اون بودند. مثل صدر اسلام که عایشه بر اشتر خاصی سوار بود لذا کسانی که اطراف اون رو گرفتند و این قائله را به پا کردن نامیده شدند و این جنگ شد اینجا هم این جماعت نامشون است. آمدند نزدیکی های مکه که رسیدند خیمه و به اصطلاح جایگاه و اردوگاه خودشون رو بنا کرد ابرهه دستور داد به سپاهیانش که برن یه قدرت و خشونتی رو نشان بدن یه اموالی رو بربایند و یک گزارشی براش بیارن که ببینن چه خبر است و چه واکنشی از سوی اهل مکه دیده میشه. اومدند و اموالی رو به غارت بردند و رفتند و سوال کردند و پرسیدند دانستند که بزرگ این سرزمین کسی است به نام عبدالمطلب گزارشات داده شد به ابرهه امر کرد که اون رو بیارید آوردند و مترجم ترجمه می‌کند و گفتگوی بین ابرهه و بین عبدالمطلب خب گفت که ما به قصد آمدن و تخریب این کعبه آمدیم و این کار را خواهیم کرد و تردیدی در این نداریم هر فکری دارید بکنید برای خودتون. این‌ها گزارشاتی است که در تاریخ نقل است به شکل روایی هم ما این را از معصومین داریم که بالاخره جناب عبدالمطلب گفت که بسیار خوب اما در میان این غارتگری که انجام دادید تعدادی از شتران من بوده است این اشتران منو به من برگردانید ابرهه سوال کرد که آیا نگران کعبه نیستی که چنین تقاضایی را از ما دارید؟ گفت من صاحب اشترانم و خانه صاحبی دارد که حافظ و مانع از تخریب آن خواهد بود. تکان جدی خورد از یک سو ابرهه با این سخن استواری که این مرد خوش سیمای قدرتمند موحد بازگو کرد و از یه طرف هم گمان سادگی کرد که این فرد بالاخره پی شترانش است نه پی چیز دیگری. عبدالمطلب شتران را گرفت وارد مکه شد به تمام مکیان گفت از شهر بیرون آیید و مردم به این سو و آن سو در لابلای دره ها و غیره پناه بردند و منتظر بودند که کار چه میشود. اما دیری نگذشت شاید فردا روزی یکبار ملاحظه کردند که یه ابرهای سیاهی بر روی آسمان دیده میشه هنگامی که دقت کردند دیدن ابر نیست بلکه فوج فوج پرندگانی هستند که دارند به حوالی مکه از طرف جده و از طرف در حال حرکت و شد آنچه شد. أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ کلمه به معنای و است. حال ممکن است این تدبیر تدبیر پنهانی برای امر باشد ممکن است برای ایجاد کردن باشد. اما آنچه در این واژه وجود دارد که اون نقشه پنهانی که کشیده میشه اون رو کید میگن. ♻️مثال: در ماجرای جناب یوسف خداوند سبحان وقت اون قصه پیش آمد که به ظاهر اون پیمانه ارزشمند سلطانی عزیز مصر گم شد و بعد گشتند و این رو در بار و رحل بنیامین پیدا کردند و اون اتفاقاتی که افتاد خداوند در اونجا می‌فرماید: كَذلِكَ كِدْنا لِيُوسُفَ‌ ما به یوسف این را آموزش دادیم و الا با روش معمول نمی‌توانست برادرش را نگاه دارد اما وقتی که این ماجرا به شکل یه سرقت سوری شد.
سارق در قوانین آن روز در اختیار مالباخته قرار می‌گرفت لذا میشد که بنیامین رو یوسف در اختیار بگیرد که به این شیوه یعقوب به سوی سرزمین مصر بیاید اونجا تعبیر می شه یعنی یه نقشه پنهانی که خدا به یوسف آموزش داد، اما برای جهت خیر که به جای اینکه یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور خیر اینجا جناب حافظ جور دیگری باید میگفت بلکه یعقوب به سوی مصر می‌آید و این اتفاق افتاد و یوسف هرگز به کنعان باز نمی گردد متاسفانه. آیا ما کید این اصحاب فیل را در تضلیل قرار دادیم کلمه تضلیل باب تفعیل از ماده ضلالت به معنای گمراهی وقتی در این باب قرار می گیرد به معنای به معنای است. و ما کید آنان را از بین بردیم و نگذاردیم که به مقصد و مقصودشون دست پیدا کنند. وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ به چه شکلی خداوند مقابله با اینها کرد مستحضرید نیاز نیست که به عوامل ماورایی تکیه بشه بلکه بر اساس تحولات زمینی این اتفاق می‌افتد یعنی جنود السماوات والارض جنود آسمان و زمین هستند نیاز به این نیست که از جای دیگری خداوند فرشتگان ماورایی را بفرستد که کار خاصی اونها انجام بدن! بلکه از طریق آب است، از طریق باد است از طریق طوفان است، گاه یه وباست گاه سونامی بیاد یا رانش زمین بیاد به اشکال طبیعی خداوند سبحان کار رو انجام می دهد. 🔅یکی از برجسته‌ترین اون موارد همین است که از ارهاصات عصر ولادت پیامبر و ظهور نبی مکرم اسلام بود وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ خداوند رسالت میده ارسال می‌کند. این واژه رو در جاهای خاصی حضرت پروردگار به کار می‌برد گاه در امور تکوینی و طبیعی است و منشا خیر الهی است وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا خداوند بادها رو بشارت دهنده می‌فرستد. گاهی أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ما شیاطین را رسالت میدیم که اینها بر کافران چیره شوند و موجب آزار آنها باشند یعنی اون قواعد پیچیده تنظیم شده و طرحی که خداوند سبحان پیاده میکند. در اینجا فرمود: وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ با ما بر ایشان رسالت دادیم و فرستادیم کلمه اسم جنس است یعنی پرندگانی را. یعنی یه نیروهایی را از جنس پرنده نه مقوله دیگری اما ابابیل کلمه ابابیل رو بسیاری از لغویون معتقدند که جمع لا واحد له واژه جمعی است که مفرد نداره و در حقیقت به معنای فوج فوج است. ما بر اینها فرستادیم این پرندگان فوج فوج و دسته دسته را. در حقیقت صفتی است برای طیر پرندگانی که دسته دسته آمدند. این پرندگان هر کدام یا به منقارشون یا به چنگال‌شون سنگ‌هایی رو دارند. تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ  وقتی کسی رو با سنگ میزنند نام این می شه رمی. فرمود: این پرندگان سنگ باران کردند اصحاب فیل را با سنگهایی از جنس در حقیقت سِجِّيلٍ (سنگ و گل) حالا چرا تعبیر سنگ و گل هر سنگی بالاخره ریشه اون خاک و گل است ابتدا فشرده می شه و سختی خاصی پیدا میکند. تعبیر سجیل به کار برده می شه چون این پرندگان از سوی دریا بین مکه و سرزمین جده و دریا بین ۸۰ و خورده‌ای کیلومتر بیشتر فاصله نیست. بالاخره از مسیر دریا دارن میان و از مسیر رسوبات دریایی این رو با عرف خودمون عرض میکنم وقتی که گل رو خوب طبخش کنند و بجوشنند حالت سختی پیدا میکند که خاص میشه. گاهی خشت ها وقتی که خیلی پخته میشه و جوش می‌خورد از اون تعبیر به چی می‌کنیم آجر جوش و خشت جوش میشه. یه سختی عجیبی داره این سنگ جوش و این خشت جوش به اصطلاح یه چنین چیزی فرمود: به سنگ های استوار محکم قوی که فرود می آمد بر سر و روی این جماعت.
فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ پس قرار داد خداوند آنان را مانند عَصْفٍ مَأْكُولٍ عَصْفٍ: به برگ گیاهان مَأْكُولٍ: هم یعنی خورده شده، یعنی چریده شده. گاهی این اتفاق می‌افتد مثلاً یه مزرعه ای است خب این مزرعه سرسبز کشت شده است و در انتظار آنند که فصل آن برسد و خشکیده شود و قابل درو شدن و جمع آوری یک کسی شبانه گله را در این جو زار رها کند فردا روزی که صاحب زراعت میاد و نگاه می‌کند چی می‌بیند؟ نمی‌بیند مگر ریزه برگ‌های ریخته شده و خمیده شده و بر خاک افتاده و از میان رفته نام این مزرعه میشه كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ. چنان سنگها به امر الهی بر بدن اصحاب فیل کوبیده می‌شد که آنان مانند گیاه خورده شده توسط حیوان شدند یعنی فروپاشیدند و خداوند با یه معجزه‌ای خانه خودش رو حفظ میکند و این یادگاری ماند برای متجاوزان این چنینی به حریم خانه. 🔅پیامبر دیدی با این سپاه قدرتمندی که آمده بود که: با ابرهه گو خیر به تعجیل نیاید کاری که تو می‌خواهی از فیل نیاید رو تا به سرت جیش ابابیل نیاید بر فرق تو و قوم تو سجیل نیاید چگونه خداوند سبحان کید و مکر آنان رو در هم کوبید و از میان برد و و بدین شیوه با عوامل طبیعی مانند سنگ و گل و پرندگان که خداوند ماموریت به آنها داد طومار این جماعت رو جمع کرد و درس عبرتی در تاریخ باقی ماند. 8⃣1⃣ 🌱 | عضو شوید👇 @mesbah_online
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا