لافتی گفت و تهی کرد جهان قالب را
جز علی کیست که خشنود کند کاتب را
لافتی جز علی و نیست امیری جز او
ذوالفقار آمده تعظيم کند صاحب را
روح قرآن به سراپردهی هستی حک شد
منکران دست نبستند مگر کاتب را؟
صبح صادق که درخشید ولیّ ازلی
کافران آذین بستند شبی کاذب را
تا ابد صفحهی تاریخ ز خاطر نبرد
ننگ ظلم و ستم آن سه نفر غاصب را
لقبش را اسدالله نهادند که داشت
در شب خوف و رجا هیمنهی غالب را
اشهدُ انَّ علیاً ولیالله بگو
که نبی گفت بگو حاضر و هم غایب را
ما به مُلک همهی عالم امکان ندهیم
گرد نعلین علیبنابیطالب را
#محمد_حسین_صفاریان
#شعر
#غزل
#امام_علی_ع
#حضرت_علی_ع
@mhsaffarian
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
ققنوسها از عمق آتش سر کشیدند
پرواز را در پهنهی باور کشیدند
ققنوسها در ازدحام بمب و موشک
پرپر زدند و در نهایت پر کشیدند
ققنوسهای کوچک از گهوارههاشان
بیرون زدند و شعلهها را سرکشیدند
در دفتر نقاشی دنیا ندیدیم
نقش غریبی را که در دفتر کشیدند
مردان و زنها را شکسته زیر آوار
کوچکتران را مثل گل پرپر کشیدند
پروانهها را زخمی و بیبال و گریان
گلزار را با خون و خاکستر کشیدند
کرببلا تکرار شد هر روز و هر روز
بسیار تیر از حنجر اصغر کشیدند
آب روان سد شد به روی خیمهها و
شمشیر بر دستان آبآور کشیدند
از جنگ رو در رو حذر کردند آری
چون دزد شبرو در خفا خنجر کشیدند
اما نه این تصویر آخر نیست قطعا
ققنوسها از عمق آتش سر کشیدند
#محمد_حسین_صفاریان
#شعر
#غزل
#فلسطین
#غزّه
@mhsaffarian
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
سلام بابا سلام بابایی بازم برام بگو لالایی
سفر بخیر رسیدی از راه امون از این همه جدایی
سلام بابای مهربونم چشات چراغه تو شب من
چشاتو واکن و نگا کن به زخمای روی لب من
شب از ستاره ها می ترسم تو این خرابه های شامی
بابا چقدر نامهربونه نگاه مردمای شامی
دیگه نرو سفر عزیزم بدون دخترت رقیه
تنت کجاس بابای خوبم فدایی سرت رقیه
بگو چرا رو نیزه بودی بگو کی رگهاتو بریده
محاسن قشنگتو کی بگو به خاک و خون کشیده
چی شد منو گذاشتی رفتی تو کربلا غریب و تنها
ببین کبوده صورت من حالا شدم شبیه زهرا
نبودی خیمه رو سوزوندن نبودی موهامو کشیدن
چه آدمای بی خدایی صدای گریه مو شنیدن
نبودی قد عمه خم شد نبودی روزمون سیا شد
سر تو و عمو و اکبر چراغ این شبای ما شد
حالا که اومدی باباجون منم ببر که خیلی خسته م
دلم گرفت از این خرابه ببین که کوله بارو بسته م
دیگه نرو سفر بابا
بدون همسفر بابا
اگه می خوای بازم بری
رقیه رو ببر بابا
#محمدحسین_صفاریان
#حضرت_رقیه(س)
#ترانه
#سرود
@mhsaffarian
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسِّرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
مرا بخوان که حاجتم فقط زیارت تو بود
که آسمانم از ازل همیشه تربت تو بود
امام با وفای من دلیل گریههای من
همیشه در برابرم غروبِ غربت تو بود
به راه اشک آمدم قدم قدم غزل شدم
میان جمع واژهها دوباره صحبت تو بود
در آن کویرِ تشنه لب در آن جهالتِ عرب
زبانزد فرشتگان شکوه و شوکت تو بود
اگر چه خیل نوکران رسیدهاند کربلا
و جادهها تمامشان به رنگ رایت تو بود
گذشت سال و ماه و من به این دلیل سرخوشم
که رزق اربعین من میان هیئت تو بود
#محمد_حسين_صفاريان
#محمدحسین_صفاریان
#شعر
#غزل
#اربعين
#اربعین_حسینی
#جامانده
#جاماندگان_اربعین
#کربلا
#امام_حسین_ع
#ابالفضل_العباس_ع
@mhsaffarian
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
33.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زمزمهی_ارادت
خواننده: #میلاد_هارونی
شاعر : #محمد_حسین_صفاریان
موسیقی: #پویان_اعتصامی
میکس و مستر: #پویان_اعتصامی
تصویر و تدوین: #حجت_الله_معراج
کارگردان: #محمد_حسین_صفاریان
گرافیک: #امید_احمدی
تهیه شده در اداره فرهنگی اجتماعی شهرداری منطقه یک اصفهان
@mhsaffarian
جاماندم از رسیدن و غوغاست کربلا
چشم انتظار رخصت مولاست کربلا
چشم انتظار رخصت شمسالشموس یا
اذن سفر ز حضرت زهراست کربلا
شاه نجف به تنگی دلها عنایتی
ما قطرهایم و تشنه و دریاست کربلا
ای تشنهلب به پرچم عباس دل ببند
در بند یک اشارهی سقاست کربلا
تنها نه قبلهی دل اهل زمین شده
زائرسرای عالم بالاست کربلا
زانوی غم به سینه بگیر از غم حسین
دنیا پر از غم است و غم ماست کربلا
با آن همه شلوغی و آن موج ازدحام
مولای عصر، یکه و تنهاست کربلا
آیینهکاری حرم این نکته را نمود
دریایی از شکستهی دلهاست کربلا
ای لشگر پیادهی جامانده از مسیر
هر جا دلت شکست همان جاست کربلا
#محمدحسین_صفاریان
#محمد_حسين_صفاريان
#شعر
#غزل
#شعر_عاشورایی
#غزل_عاشورایی
#کربلا
#کربلای_حسینی
#اربعین
#اربعین_حسینی
#جامانده
#جاماندگان_اربعین
@mhsaffarian
انّاللّه و انّا الیه راجعون
🔻 استاد محمّدعلی بهمنی (متولد: ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ ) شاعر، غزلسرا و ترانهسرای چیرهدست معاصر جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳ دار فانی را وداع گفت.
🔸زمان آیین تشییع این شاعر بزرگ معاصر در تهران و تدفین او در بندرعباس طی اطلاعیههای بعدی به اطلاع عموم خواهد رسید.
مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان و دفتر تخصصی ادبیات و زبان این ضایعه را به جامعه ادبی کشور و خانواده محترم آن ادیب فرهیخته تسلیت میگوید و برای ایشان از درگاه خداوند رحمان طلب رحمت و مغفرت مینماید.
از کتابهای منتشر شده استاد بهمنی میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
باغ لال (۱۳۵۰)
در بیوزنی (۱۳۵۱)
عامیانهها (۱۳۵۵)
گیسو، کلاه، کفتر (۱۳۵۶)
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (۱۳۶۹)
دهاتی (۱۳۷۷)
شاعر شنیدنی است (۱۳۷۷)
کاسهٔ آب دیوژن، امانم بده (۱۳۸۰)
این خانه واژههای نسوزی دارد (۱۳۸۲)
من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم (۱۳۸۸)
غزل زندگی کنیم (گزیده غزل) (۱۳۹۲)
@ghalamestanlit
در گوشه ای از آسمان ابری شبیه سایه ی من بود
ابری كه شاید مثل من آماده ی فریاد كردن بود
من رهسپار قله و او راهی دره تلاقی مان
پای اجاقی كه هنوزش آتشی از پیش بر تن بود
خسته مباشی پاسخی پژواك سان از سنگ ها آمد
این ابتدای آشنایی مان در آن تاریك و روشن بود
بنشین ! نشستم گپ زدیم اما نه از حرفی كه با ما بود
او نیز مثل من زبانش در بیان درد الكن بود
او منتظر تا من بگویم گفتنی های مگویم را
من منتظر تا او بگوید وقت اما وقت رفتن بود
گفتم كه لب وا می كنم با خویشتن گفتم ولی بعضی
با دستهای آشنا در من بكار قفل بستن بود
او خیره بر من من به او خیره اجاق نیمه جان دیگر
گرمایش از تن رفته و خاكسترش در حال مردن بود
گفتم : خداحافظ كسی پاسخ نداد و آسمان یكسر
پوشیده از ابری شبیه آرزوهای سترون بود
تا قله شاید یك نفس باقی نبود اما غرور من
با چوبدست شرمگینی در مسیر بازگشتن بود
چون ریگی از قله به قعر دره افتادم هزاران بار
اما من آن مورم كه همواره به دنبال رسیدن بود
#محمدعلی_بهمنی
@mhsaffarian