eitaa logo
بیرق/محمد حسین صفاریان
135 دنبال‌کننده
317 عکس
30 ویدیو
0 فایل
شعر و ترانه
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق چایخانه‌های توام شربت عشق را مگیر از من سرخوشم زیر موج پرچمها فرصت عشق را مگیر از من السلام ای مقطع الاعضاء السلام ای حسین خون خدا السلام آشنا رفیقِ قدیم السلام ای غریب کرببلا السلام ای دلیل گریه‌ی ابر السلام ای دلیل ضجّه‌ی رود وارث حوض کوثر و زمزم تشنه-سیراب ظهر عاشورا وارث نوح و آدم و یعقوب وارث یوسفی و ابراهیم یادگار محمدی و علی وارث خون حضرت یحیی عاشق چایخانه‌های توام عاشق روضه‌هام عاشق تو با همه راهها مخالفم و از همه راهها موافق تو عاشق و بی‌قرار نام توام عاشق موج سبز پرچم‌ها طپش قلب من همین ذکر است یا حسین ای شهید کرببلا @mhsaffarian
82.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ویژه برنامه ایام شهادت سالار شهیدان 🔸شاعر : 🔸کارگردان : 🔸دستیار کارگردان : 🔸تصویر و تدوین : 🔸گرافیک : 🔸مدیر تولید: 🔸صدابردار و تنظیم : کاری از معاونت فرهنگی شهرداری منطقه ۱ اصفهان @mhsaffarian
و آمدم که بپوشم به بوسه پیرهنش را و قطره قطره بشویم به اشک زخم تنش را و آمدم که ببینم کجای دشت عطش‌نوش لگد زدند و شکستند شقایق چمنش را نگاه کردم و دیدم هزار و نهصد و پنجاه سپیده سرزده در دشت تلألوء بدنش را رسید مادر و دیدم که برد از آن شب بی‌رحم به آستانه‌ی معبود شهید بی‌کفنش را نشسته بود کنارش کبودی تن مادر که بی مکاشفه دیدم شکوه زیستنش را نگفته بود برایم هنوز قصه‌ی رفتن که عهد بستم و گشتم خطابه خوان سخنش را من آمدم که بمانم اسیر عشق و ارادت به کارزار محبت حسین و هم حسنش را و من مسافر شبهای کربلا و بقیعم کبوتری که نداند کجا برد وطنش را @mhsaffarian
جاماندم از رسیدن و غوغاست کربلا چشم انتظار رخصت مولاست کربلا چشم انتظار رخصت شمس‌الشموس یا اذن سفر ز حضرت زهراست کربلا شاه نجف به تنگی دلها عنایتی ما قطره‌ایم و تشنه و دریاست کربلا ای تشنه‌لب به پرچم عباس دل ببند در بند یک اشاره‌ی سقاست کربلا تنها نه قبله‌ی دل اهل زمین شده زائرسرای عالم بالاست کربلا زانوی غم به سینه بگیر از غم حسین دنیا پر از غم است و غم ماست کربلا با آن همه شلوغی و آن موج ازدحام مولای عصر، یکه و تنهاست کربلا آیینه‌کاری حرم این نکته را نمود دریایی از شکسته‌ی دلهاست کربلا ای لشگر پیاده‌ی جامانده از مسیر هر جا دلت شکست همان جاست کربلا @mhsaffarian
ای دست طلب بسته به دامان اباالفضل بسپار دل خویش به دستان اباالفضل سر می‌رود از خاطره‌ها عطر گل یاس هر جا بدمد عطر گلستان اباالفضل امواج عجیبی‌ست در این دشت عطش‌نوش گیسوی دلاویز و پریشان اباالفضل هر حلقه‌ی آن زلف پر است از دل پر خون در بند و رها گشته‌ی درمان اباالفضل دل‌داده و جان‌داده و سرداده و سرمست این است فقط حال محبان اباالفضل شب مُردم و در صبح جنون زنده شدم باز عشق است و سحرخیزی یاران اباالفضل "بر من که صبوحی زده‌ام خرقه حرام است " این رزق حلالی‌ست ز دستان اباالفضل می‌گریم و می‌میرم و سر می‌کشم از خاک هر لحظه منم گوش به فرمان اباالفضل این دل که چنان شمع پر از سوز و گداز است شرمنده شد از دیده‌ی گریان اباالفضل بسیار گدا شاه شد از دست کریمش دریای عطا سفره‌ی احسان اباالفضل یارا برسان منتقم خون خدا را یارا بگشا این گره را جان اباالفضل ع ع ع @mhsaffarian