eitaa logo
بیرق/محمد حسین صفاریان
135 دنبال‌کننده
317 عکس
30 ویدیو
0 فایل
شعر و ترانه
مشاهده در ایتا
دانلود
پری بزن به هوایش که پرشکسته نباشی کنار سرو و صنوبر کمرشکسته نباشی سری بزن به نگاهش شبیه اشک و فرودآ تمام شوقی و باید که سرشکسته نباشی به باغ زخم گذر کن تنی رهای خطر کن رها چنانکه زمان سفر شکسته نباشی سری به سمت خدا و درخت سبز ولا باش که در هجوم نگاه تبر شکسته نباشی □ ولی نمی شود ای دل شبیه نور نگاهش میان گریه ی دیوار و در شکسته نباشی به آستان محبت نمی رسی دل عاشق شبیه پهلوی مادر اگر شکسته نباشی (س) @mhsaffarian
پری بزن به هوایش که پرشکسته نباشی کنار سرو و صنوبر کمرشکسته نباشی سری بزن به نگاهش شبیه اشک و فرودآ تمام شوقی و باید که سرشکسته نباشی به باغ زخم گذر کن تنی رهای خطر کن رها چنانکه زمان سفر شکسته نباشی سری به سمت خدا و درخت سبز ولا باش که در هجوم نگاه تبر شکسته نباشی □ ولی نمی شود ای دل شبیه نور نگاهش میان گریه ی دیوار و در شکسته نباشی به آستان محبت نمی رسی دل عاشق شبیه پهلوی مادر اگر شکسته نباشی (س) @mhsaffarian
همین کوچه بود و همین خونه بود و کنار همین در همین گریه بود و همین ناله بود و نفس های مادر همون شهر غمگین همون بی کسی ها علی بود و دنیای دلواپسی ها پدر بود و بغضی به طوفان رسیده آخه چادر آبی آسمونو روی غربت خاک این خونه دیده واسه گریه کردن همین غصه بسه که باید مزار تو پنهون بمونه دلم تنگه مادر دلم خونه مادر بگو کی می خواد بعد تو پشت بابا تو شب های تنهایی و باد و بارون بمونه چه بخشنده بود و درخشنده بود و هوادار حیدر همین کوچه بود و همین خونه بود و کنار همین در همون که شکفت و تمامی عطرش فدای ولی شد تو آشوب دنیا انیس غمای بزرگ علی شد همون که دلیل شکوه جهان و زمین و زمون بود چی شد که مسیرش به شهر خدا از شب بی نشون بود س @mhsaffarian
رخصت بده شاعر را یا فاطمه یا زهرا راهی بده ذاکر را ای مادر ما زهرا ای شاعر عاشورا زآن مرقد ناپیدا رزقی بده زائر را ای دست خدا زهرا از شمع من غافل جز دود نشد حاصل روشن شود این محفل با فاطمه با زهرا یک عمر رها بودم در چون و چرا بودم از عشق جدا بودم تا اینکه مرا زهرا در مهر خودش گم کرد لبریز تبسم کرد جوشید و تلاطم کرد در سینه‌ی ما زهرا ای کوچه‌ی غم پرور آن روز چه شد مادر آن روز چرا حیدر آن روز چرا زهرا آن روز علی بود و فریاد چهل کافر یک شهر سکوت اما یکدست صدا زهرا از آن در سوزان و از کوچه نمی‌گویم می‌سوزم و می‌نالم با نام شما زهرا از برکت نام تو هر آینه پیدا شد صد شاعر دلداده در شور و نوا زهرا مجنون حسین توست مدیون حسن هر شعر مرهون وفای توست دریای وفا زهرا با اذن حسن این دل افتاد به راه تو دنبال حسین آمد تا کرببلا زهرا تا آن تن عریان و آن پیکر صد پاره تا لحظه‌ی گودال و دستان جدا زهرا دیدند در آن صحرا حیدر حیدر حیدر دیدند در آن گودال زهرا زهرا زهرا با گریه قرین حیدر بی‌یار و معین حیدر بی تاب و توان مادر بی صحن و سرا زهرا س س @mhsaffarian