eitaa logo
میثاق با قلم
62 دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
در این کانال، احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) روایت می‌شود. راه ارتباطی: @f_marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
امام رضا (علیه‌السلام): خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده می‌سازد. پرسیده شد امر شما چگونه زنده می‌شود؟ فرمود: علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد؛ زیرا مردم اگر با زیبایی‌های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. (بحارالانوار، ج 2، ص 30)
مباحث معرفتی و تربیتی اسلامی و فلسفۀ اسلامی در طول تاریخ با شیطنت‌های ظالمین و ستمگران و فراعنه‌ها زمان مواجه شد که محروم‌کردن ما از اهل بیت (علیهم‌السلام) و زندانی‌کردن آن‌ها یکی از آن ظلم و ستم‌هاست. طوری که حتی امید اینکه کسی به آن‌ها دسترسی پیدا کند، هم وجود نداشت. این‌طور جا افتاده بود که اولاً مسائل معرفتی و مسائل فلسفۀ اسلامی دست‌نیافتنی است، ثانیاً اگر کسی هم بخواهد دسترسی پیدا کند، تعداد خیلی کمی از مسلمانان میلیاردی می‌توانند دسترسی داشته باشند؛ درحالی‌که مسائل معرفتی توحیدی، روح زندگی و حق اولیه همۀ انسان‌ها است. معارف توحیدی چه با نگاه فلسفی که یک بُعد را در انسان باز می‌کند، چه با نگاه معرفتی تربیتی که بُعد وسیع‌تر دیگری دارد، حق اولیۀ هر انسانی است که باید به آن برسد؛ نه اینکه در یک حجاب زندانی شود تا جایی که امید دسترسی به آن نباشد.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید: «كُلُّ مَولودٍ يولَدُ عَلَى الفِطرَةِ؛ يَعني عَلَى المَعرِفَةِ بِأَنَّ اللّهَ عز و جل خالِقُهُ». هر مولودی بر فطرت متولد می‌شود؛ يعنى بر معرفت به اينكه خداوند، خالق او است. (الكافي، ج2، ص13، ح4)
پس معرفت به خداوند، حق اولیۀ هر انسانی است.
در این کانال تلاش می‌شود با نقل احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) این حق اولیۀ انسان تبیین شود؛ ان‌شاءالله https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «ما أخلَصَ عَبدٌ للّهِ عز و جل أربَعينَ صَباحًا إلاّ جَرَت يَنابيعُ الحِكمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ» بنده خداى عزّ و جلّ خويشتن را چهل روز براى خدا خالص نكرد؛ مگر آنكه چشمه‌هاى حكمت از دلش بر زبانش جارى گشت. (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۴۲)
(علیه‌السلام) «مَن شَغَلَ نَفسَهُ بغَيرِ نَفسِهِ تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ، و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ» هركه خود را به چيزى جز [تربيت و تزكيه] نفْسِ خويش مشغول دارد، در تاريكي‌ها سرگردان شود و در هلاكت‌ها دست و پا زند. (غررالحکم، ج1، ص656) اصلاً ما کاری جز این نداریم که همۀ موجودیت زندگی‌مان از توجه به نفس‌مان به بیرون ظهور کند. هر مقدار که منهای توجه به نفس‌مان به چیز دیگر و به بیرون توجه کنیم، بریدۀ از توجه به نفس‌مان باشیم، می‌فرماید در تاریکی‌ها حیران و سرگردان شده و اصلاً در هلاکت‌ها فرو رفته‌ایم؛ این‌ها و است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
مثلاً یک نفر دوچرخه‌سوار روی دو چرخ راه می‌رود، اینکه یکدفعه نمی‌شود، آن‌قدر قوای وجودش را در این ریل روی دوچرخه به کار می‌اندازد تا خودش تنظیم قوا می‌کند؛ یعنی روی آن دوچرخه، آن لحظه که نشسته و می‌راند، همۀ قوا و عضلات و فکر و... در آن دوچرخه‌راندن شکل گرفته ‌است؛ آن است که کار را پیش می‌برد؛ وگرنه مثلاً یک پهلوان جهانی که یک‌بار هم سوار دوچرخه نشده است، با همۀ قدرت قهرمانی‌اش و عضلاتش، همان بار اول زمین می‌خورد؛ زیرا روح و روانش در این ریل و این حرکت شکل نگرفته است. یک بچۀ ضعیف‌الجثۀ دوازده ساله روی آن دوچرخه پریده است، یک دستی هم می‌رود؛ این‌قدر این قوا و نفس و عضلات و همۀ وجودش را در این ریل مرتب به کار گرفته است که الآن شکل گرفته‌ است. آن شکل، خودش او را می‌برد. کسی که در و دائماً در ریل حرکت می‌کند، دائماً آن را کنترل می‌کند، که می‌آید، زود بنایش بر این است که باید او را بزند؛ را بزند، را بزند، را بزند؛ جایی می‌خواهد برود، چیزی می‌خواهد بخورد، اصلاً بنایش بر این است که هرچه شهوت می‌شود، کنترل کند و نگذارد؛ در یک ریل خاص مرتب خودش را تربیت می‌کند. نفسی که روی یک چرخ به آن شگفتی می‌رود، این چه عظمتی در وجودش باز خواهد شد، حکمت از آن ظهور و بروز می‌کند. چرا؟ زیرا انسان یک انسان دیگری می‌شود؛ قوا و استعدادها و مراکز مشاعر درک حقایق، عمق دیگری پیدا می‌کند؛ استعدادهای فوق‌العاده‌ای باز می‌شود و آن‌ها این حقایق را می‌گیرند. دیگری تا بخواهد ببیند این چیست، نمی‌تواند و نمی‌فهمد؛ لذا حضرت می‌فرماید: «مَن شَغَلَ نَفسَهُ بغَيرِ نَفسِهِ». هرکس اشتغالاتش از طریق غیر نفس خودش باشد، از طریق اشتغال به نفس ظهور و بروز نکند، منهای این باشد، می‌فرماید: «تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ». https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
امام صادق (علیه‌السلام) یا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم یَعْرِفُنا أنْ یَعرِضَ عَمَلَهُ فی كلِّ یوم و لَیْلَة على نَفْسِهِ فَیَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَیِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ یُخُزى یَومَ القیمةِ اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مى‌شناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها یافت، بر آن بیفزاید و اگر كار زشتى یافت، طلب بخشایش نماید تا در قیامت دچار رسوایى نگردد. بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۲۷۹ کودک را در نظر بگیرید که چاقو برمی‌دارد، خوشش می‌آید، بازی می‌کند؛ دستش را که برید و درد گرفت، تازه می‌فهمد. گاهی اوقات درک نمی‌کند که این چاقو با او چه کرد. عین همین؛ انسانی که اهل مراقبه نیست، اهل لطافت روحی نیست، به فضاهای لطافت روحی توجه ندارد، همۀ توجهش به کار بیرونی خودش است، از راه نفس به فضای بیرون ورود نمی‌کند؛ او چنین حالی دارد. اما آن کسی که در مسیر مراقبه قرار گرفته است، به مرور زمان با کنترل خودش، رشدهایی در او ایجاد می‌شود و لطافت‌هایی برایش باز می‌شود، تا چشمش به حرام می‌خورد، بلافاصله می‌فهمد الآن چه اتفاقی خواهد افتاد. مواظب نفس خودش است که یک‌وقت اتفاقی نیفتد، تا نگاه می‌کند یا می‌خواهد اقدامی کند، این توجه را دارد. اینجا سیستم قوای درونی انسان نظم پیدا می‌کند؛ یک نظم خیلی شگفت‌انگیز! اصلاً انسان چنین خاصیتی دارد. اگر در یک مسیر منظم و ثابت، مرتب کاری را در آن ریل قرار بدهد، به مرور زمان خودش شکل آن را پیدا می‌کند. انسان هرچه شناخته شود، می‌فهمد که بسیار فوق‌العاده است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن؛ با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، اما بيشتر مردم نمى‌دانند. (سورۀ روم، آیۀ۳۰) https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
مرتبط با امام باقر (علیه‌السلام) في قولهِ تعالى: «فِطْرَةَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»؛ فَطَرهُم على مَعْرفَتِهِ أنَّهُ رَبُّهُم، و لَو لا ذلكَ لَم يَعْلَموا إذا سُئِلوا مَن رَبُّهُم و لا مَن رازِقُهُم»؛ امام باقر (علیه‌السلام) دربارۀ آيۀ «فطرتى است كه خداوند همه را بدان فطرت بيافريده است» فرمود: آنان را بر سرشت خداشناسى و اينكه او پروردگارشان است آفريد؛ اگر چنين نبود در پاسخ به اين پرسش كه چه كسى پروردگارشان است و چه كسى آن‌ها را روزى مى‌دهد، در مى‌ماندند. (بحارالأنوار، ج3، ص279) وقتی به ما می‌‏گویند بخشی از وجودت از آب است، متوجّه می‌‏شویم یعنی چه؛ چون در زمان تشنگی نیاز به آب را می‌فهمیم. می‌گویند بخشی از وجودت آهن است، بخشی از وجودت کلسیم است، این را متوجّه می‌شویم؛ زیرا نیاز به این‌ها را در میل به غذاهای مرتبط با آن‌ها با همۀ وجود حس می‌کنیم. اما این‌ها قرار است ما را جهت دهد به اینکه بفهمیم همۀ موجودیت من بر معرفت و شناخت الله است. همۀ موجودیت من از خداست. نور، خودش خودش را نشان می‌‏دهد! ما برای دیدن فرش، میز، دیوار و... نیاز داریم نور این‌ها را به ما نشان دهد، اما نور خودش، آشکارتر از هر آشکاری است. ما وجود خالق را با نور عقل اثبات می‌‏کنیم؛ اما وقتی که فطرت ما باز شود، خود فطرت، علم به خالق را باز می‌‏کند؛ یعنی حس می‌کند و برایش ملموس می‌شود. خیلی مطلب قابل توجّهی است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
اهمیت بسیار بسیار جدی است.
امام حسن عسکری (علیه‌السلام) إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ فِي حَدِيثِهِ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِيلَ هَذَا شِيعِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لاَ تَكُونُوا شَيْناً. هر يک از شما كه در دينش پارسا و در گفتارش راستگو باشد و امانت مردم را بپردازد و با آنان خوش اخلاقى نمايد، در اين صورت گويند: اين يک شيعه است! من از شنيدن آن جمله شادمان مى‌شوم. از خدا پروا نماييد و زينت و مايۀ سرافرازى ما باشيد نه مايۀ زشتى و سرافكندگى. تحف العقول، ج۱، ص۴۸۷