eitaa logo
پرویزن
506 دنبال‌کننده
225 عکس
19 ویدیو
79 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
دانلود و خرید کتاب تو سیب و گندم... تو خودِ حوا محمد مرادی برگزیده‌ی جایزه‌ی قلم زرین برنده‌ی سرو بلورین جشنواره‌ی بین‌المللی شعر فجر برگزیده‌ی کتاب فصل جمهوری اسلامی و برگزیده‌ی کتاب سال دانشجویان ایران ۱۳۹۰: سوره‌ی مهر نسخه‌ی الکترونیک طاقچه https://taaghche.com/book/11652/%D8%AA%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D9%88-%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D9%88-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%90-%D8%AD%D9%88%D8%A7 (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan
https://www.iranketab.ir/book/117597-persian-poetry#pid=1 "این منِ پنهان" مجموعه‌اشعار عاشقانه انتشارات سپیده‌باوران ۱۳۹۶ (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan
https://www.iranketab.ir/book/42664-be-rang-e-derang#pid=1 "به رنگ درنگ" مجموعه‌اشعار معناگرا نامزد جایزه‌ی قلم زرین، انجمن قلم ایران انتشارات شهرستان ادب ۱۳۹۶ (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan
تقدیم به دایی شهیدم که در کربلای پنج پرکشید و مادران شهیدی که هنوز منتظرند. "چای" صبح است و مادر بر کمر بسته توانش را تا دم کند طغیان دردِ جاودانش را دیوار را زل می‌زند... ساعت همان لحظه است که بارها هر روز می‌بیند زمانش را احمد! (زمانش نیست). احمد! (دیر خوابیده است) یک بار دیگر خواب مانده امتحانش را یک سیب مانندِ پدر... روزی پدر افتاد او ماند و آن سیبی که پر کرده جهانش را قدری تکانش می‌دهد... یک‌بار دیگر هم تکرار کرد این بار با شدّت تکانش قدری تکانِ بیشتر... بدجور خوابیده است قد می‌کشد تردید و می برّد امانش کم‌کم به خود می آید و می‌فهمد احمد نیست تا کم کند دلشوره‌های بی‌کرانش را تا تاقچه زل می‌زند تا قاب عکس آنگاه تجدید خاطر می‌کند داغ جوانش را * ... یک سایه از پشت سماور خیره شد. (او نیست؟) این حس برای لحظه‌ای پر کرد جانش را در پشت بن‌بست کدامین استکان خفته است؟ مردی که او در خانه می‌جوید مکانش را مردی که او هر روز بی‌صبرانه می‌پرسد از تیک‌تاکِ مرده‌ی ساعت نشانش را مردی که او هر قدر می‌گردد نمی‌یابد شیرینی لب_قندهای ناگهانش را * یک استکان از خاطرات رفته جا مانده است یک استکان که... خستگی بسته زبانش را یک استکان که دردِ دل‌های زنی هر صبح باریک کرده مثلِ چوبِ نی میانش را * دستی به زانو زد... به زحمت سفره را برداشت نم کرد با اشک سماور تکّه‌نانش را دستی به زانو زد که... پشت استکان لرزید لِه کرد یک درد قدیمی بازوانش را دستی به زانو بُرد تا... کج کرد قوری را بارید کنج استکان درد نهانش را... آن استکان را تا حدود چانه بالا برد در اضطراب انداخت قلب دودمانش را لب را به سطح چای زد... چشمش به قاب افتاد سوزاند این تصویر مغز استخوانش را آمد برایش نان بپیچد... دید اینجا نیست تاریک کرد این واقعیّت آسمانش را بغضش شکست و سفره‌ی صبحانه را پیچید تا تاقچه هل داد چشم ناتوانش را زل زد به عکس قاب و... با اندوه برگرداند یک بار دیگر توی قوری استکانش را ۱۳۸۴، دفتر تو سیب و گنوم... تو خود حوا (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰آیین پایانی نهمین کنگره‌ی ملی شعر و داستان ایثار 🔰نهمین کنگره‌ی ملی شعر و داستان ایثار با شناخت برگزیدگان خود به ایستگاه پایانی رسید. 🔰آیین اختتامیه‌ی این کنگره، به میزبانی استان فارس، روز یکشنبه ۳۰ دی‌ماه، ساعت ۹ صبح در تالار حافظ شیراز برگزار خواهد شد‌. همچنین شب شعری با حضور شاعران برگزیده‌ی کنگره، روز شنبه ۲۹ دی‌ماه در حرم مطهر سیدعلاء‌الدین حسین(ع) اجرا می‌شود. 🔰از علاقمه‌ندان به ادبیات حوزه‌ی ایثار و شهادت، برای حضور در این برنامه ها دعوت به عمل می‌آید. 📚معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس https://eitaa.com/mmparvizan
*شب شعر ملی ایثار* با حضور: 🔻برگزیدگان نهمین کنگره‌ی ملی شعر ایثار 🔻و شاعران برجسته‌ی کشور ▫️شنبه ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۱۸ ▫️شیراز، سومین حرم اهل‌بیت، حرم مطهر حضرت سیدعلاالدین حسین(ع)(آستانه) 🌱 چشم‌انتظار حضورتانیم. https://eitaa.com/mmparvizan
Haftegi14021112[05].mp3
17.74M
🔰 🎙 مداحی حاج به لهجه‌ی شیرازی برای حضرت شاه‌چراغ 🔺 شاعران: میلاد عرفان‌پور و دکتر محمد مرادی 🏴 انتشار به مناسبت شام شهادت حضرت شاه‌چراغ 👈 مشاهده متن: Meysammotiee.ir/post/2935 ☑️ @MeysamMotiee https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
FARZV_Volume 4_Issue 16_Pages 71-100.pdf
2.13M
"انعکاس نام و مرقد حضرت شاهچراغ در اشعار فارسی سده‌های هشتم تا دهم" محمد مرادی مجله‌ی فرهنگ رضوی ۱۳۹۵ شماره‌ی ۴ @mmparvizan
"آیین پایانی نهمین کنگره‌ی شعر و داستان ایثار" با اجرای استاد محمد معتمدی و شعرخوانی شاعران برجسته‌ی کشور همراه با رونمایی از سه کتاب آثار و تقدیر از ۳۰ شاعر و نویسنده‌ی برگزیده یک‌شنبه، سی‌ام دی‌ماه، ساعت ۹ صبح شیراز، چهارراه حافظیه، تالار حافظ https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر چریکی؛ به بهانه‌ی زادروز خسرو گلسرخی" هرچه به پایان دهۀ چهل نزدیک‌ می‌شویم، شعر سیاسی و انقلابی رنگ و روی روشن‌تر و رونق بیشتر می‌یابد و در کنار شعر مقاومت با نگاه مذهبی که نمایندگان اصلی آن را در قالب‌های نو، م.آزرم، طاهره صفارزاده و علی موسوی گرمارودی باید نامید، جریانی تأثیرگذار از شعر مقاومت و سیاسی با نام شعر چریکی شکل می‌گیرد. شفیعی کدکنی، فروغ را در دفتر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»، نخستین مبشر شعر چریکی می‏داند؛ ازنظر او سطرهای زیر را می‌توان در حوزۀ شعر چریکی قرار داد: حیاط خانۀ ما تنهاست / حیات خانۀ ما تنهاست / تمام روز / از پشت در صدای تکّه‌تکّه‌شدن می‌آید / و منفجرشدن / همسایه‌های ما همه در خاک باغچه‌هاشان به‌جای گل/خمپاره و مسلسل می‌کارند / همسایه‌های ما همه برروی حوض‌های کاشی‌شان / سرپوش می‌گذارند / و حوض‌های کاشی / بی‌آنکه خود بخواهند / انبارهای مخفی باروتند / و بچه‌های کوچۀ ما کیف‌های مدرسه‌شان را / از بمب‌های کوچک پرکرده‌اند / حیاط خانۀ ما گیج است. از مقایسۀ این سطرها و اشعار شاعران شاخص چریکی می‌توان نتیجه گرفت که واقع‌مداری، نزدیکی به زبان روزمره، استفاده از نمادهای چریکی چون خمپاره، مسلسل، بمب، اهمیت محتوا در مقایسه با شاعرانگی، تعهد اجتماعی، طول نسبی اشعار و... از ویژگی‌های این دسته از اشعار فروغ است که به شعر شاعران چریکی نیز راه یافته است؛ بااین‌حال علاوه‌بر اشعار فروغ فرخزاد، شعر شاعران چریکی در درازمدت با جریان شعر سیاسی و اشعار شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی و دیگران نیز ارتباطی تنگانگ دارد. با وجود مشابهت‌های موجود، شعر چریکی از جنبه‌های متعدد با اشعار اجتماعی و سیاسی دهه‌های پیشین متفاوت است؛ برخی از این تفاوت‌ها عبارتند از: 1- «شعر چریکی، صریح خشن و آکنده از کلماتی چون خون و تفنگ و ستاره و زندان... بود، حال آنکه شعر سیاسی - اجتماعی پیشین، در پردۀ ایماواشاره و سرشار کلماتی چون صبح، فردا، لاله، آفتاب، ظلمت، زمستان،... بود. 2- شعر سیاسی - اجتماعی پیشین، طرف سخنش روشنفکران بود، حال آنکه طرف توجه شعر چریکی، قهرمانان، توده‌های غایب مردم، سازمان‌ها و یا احزاب بود. 3- در شعر سیاسی - اجتماعی پیشین، نمادهای پیروزی و امید، عناصری چون آفتاب و گلسرخ و باران و صبح،... بود، درحالی‌که نمادهای شعر چریکی، مسلسل و رگبار و خون بود.»(تاریخ تحلیلی شعر نو، شمس لنگرودی) با درنظرگرفتن این تفاوت‏ها، می‏توان شعر چریکی را جریانی متمایز با شعر سیاسی معرفی کرد. براین‌اساس اگر از شاعران سیاسی نیمۀ نخست دهۀ چهل درگذریم، دوران فراگیری شعر چریکی را باید ده سال پایانی حکومت پهلوی دانست. در این دوران علاوه‌بر وضعیت سیاسی و آرای منتقدان اجتماعی و ادبی که بر رشد جریان شعر چریکی تأثیر مستقیم گذاشته، سرآغاز رسمی شعر چریکی را باید در رویدادهای ادبی سال 1347 جست‌وجو کرد. در این سال انتشار مجموعۀ شعر «صدای میرا» از سعید سلطان‌پور، برگزاری شب‌های شعر خوشه و رشد مفاهیم سیاسی اشعار باتوجه به نوع مخاطبان، استقبال از اشعار سیاسی و شعاری و نقد اشعار و سخنرانی‌های متعدد این شب‌های شعر و در کنار آن مرگ صمد بهرنگی عواملی مؤثر در شکل‌گیری جریان شعر مبارزه‌محور بود. "کتاب نیما و پیروانش، محمد مرادی" (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan
"آگهی" این‌جا تمام مردم بی‌خانه... بی‌حیات/ط در آرزوی یک‌دو وجب ویلا دنبال یک مشاور املاک‌اند * من: خانه‌ام مهیا (کوچک ولی زلال) در جمع بی‌ستاره‌ی آدم‌ها محتاج یک مشاور افلاکم مجموعه‌ی ۱۴۰۱: شعر پایداری و اعتراض (پرویزن: اشعار، نقدها و یادداشت‌های محمد مرادی) https://eitaa.com/mmparvizan