هماکنون
انتظار حوزویان و مردم قدرشناس در چهارراه بازار قم برای پیوستن به تشییع پیکر مطهر آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
🔻🔻🔻
@mobahrsat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم
پیکر مطهر حضرت آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی در میان خیل گسترده مردم
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از خانه-مدرسه مبتدا
🔻مرکز نوآوریهای اجتماعی مبتدا با همکاری ستاد نوآوریهای اجتماعی برگزار میکند:
♨️ فراخوان نقشآفرینی "به اتفاق"
⚙️ شرایط شرکت در فراخوان:
- ایدهپردازی برای حل چالشهای اجتماعی
- دارای تیم (حداقل ۲ نفر)
- امکان حضور در قم و شرکت در کارگاه (وابسته به محدودیتهای کرونایی)
- دارای پاسخ مبتنی بر ظرفیتهای دینی، سنتهای ایرانی و تجربیات جوامع اسلامی
🎁 امتیازات:
- جایزه نقدی یکمیلیون تومانی برای راهیافتگان به مرحله دوم
- تسهیلات پیادهسازی ایده تا سقف ۱۵۰ میلیون تومان
- آموزشهای تخصصی توسعه تیم و شناخت مخاطب
- کاروزی مبتنی بر ایده با همراهی راهبر تخصصی
- عضویت در دوره پیششتابدهی مبتدا
- استفاده از خدمات راهبری و فضای اشتراکی شبکه همراهان فراخوان (اشراق، آلاء، امید)
- استفاده از تسهیلات دفتر حمایت از جامعه نخبگانی مرکز خدمات حوزههای علمیه
مهلت ثبتنام: ۱۲ تا ۲۲ بهمن
درگاه ثبتنام و اطلاعات تکمیلی:
🌐 www.mobtada.org
🔅مرکز نوآوریهای اجتماعی مبتدا
@mobtada_org
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 از حجیت انداختن امام جامعه!
📝 هشدار به همه دلسوزان انقلابی
🖋 علی مهدوی
🔸 مسئله کرونا را هرگونه تفسیر کنیم، مهمتر از بحران کرونا، مسئله ولایتمداری و تبعیت از فرامین امام بر حق جامعه در حوزه مسائل و گرفتاریهای کروناست.
🔹 اگر ما در آسانترین و همهفهمترین عبارات رهبری، مردم را به سمت تأویل و توجیه و تفسیرهای بیمبنا و بیمعنا ببریم، عاقبت این کار چه خواهد شد؟
آیا حجیتی برای دستورات و اوامر رهبر معظم انقلاب باقی خواهد ماند؟
🔹 ممکن است فردی شخصا نخواهد یا نتواند واکسن بزند؛ حتی ممکن است کسی نظرش این باشد که اصلا واکسن برای او ضرر دارد؛ باشد قبول؛ اما آیا راهش این است که نظر خود را بر بیان روشن و واضح رهبری تحمیل کند و به زور بخواهد وانمود کند که رهبری هم همین را گفتهاند؟
❓آیا رهبری، امت خود را به اشتباه و سوءتفاهم میاندازد؟
آیا رهبری با جان ملت ایران بازی میکند؟
چرا برخی اصرار دارند با وجود گذشت دو سال از آغاز همهگیری این ویروس منحوس، همچنان رهبری را کانالیزه و آلت دست این و آن معرفی کنند؟!
چرا فکر می کنند که خبر برنامههای گوناگون صداوسیما و مناظرهها و وبینارها و لایوها و ادعاهای افراد مختلف از پزشک و طبیب و کارشناس و کارشناسنما در نفی واکسیناسیون به گوش رهبری نرسیده است؟
آیا رهبری در دیدار با هیأت دولت انقلابی نفرمودند: «حالا شایعاتی در دهنها هست که اینها غالباً اعتبار ندارد؛ غالباً بیاعتبار است؛ کارهای خوبی انجام گرفت؛ باید این کارها دنبال بشود و تأکید بشود»؟
♨️ این را همه باید بدانند و بدانیم که در فقه سیاسی قاطبه فقهای شیعه، تضعیف رهبری، تضعیف نظام و از اعظم کبائر و گناهان کبیره است؛
چراکه تبدیل محکمات و تصریحات رهبری به متشابهات، نتیجهای واضح و بسیار خطرناک دارد: سرگشتگی و تحیّر امت.
🔻 امروز در برهه تاریخی عجیبی قرار گرفتهایم که تا رهبری سخنرانی مینمایند، برخی انقلابیونی که تا دیروز در خط مبارزه با اسلام آمریکایی و FATF و سند 2030 بودند، همانها شروع به تأویل و تحریف و توجیه کلام رهبری میکنند و بصورت نرم، آگاهانه یا جاهلانه، در حال مقابله با ولایتمداری عموم جامعه هستند!
‼️ چه چیزی گواراتر از این میتواند برای دشمن باشد؟
آیا خود این، نفوذ جریانی نیست؟
آیا این زنگ خطر آغاز #آنتی_تز_انقلاب از قم، همدوش با سکولارها و ولایتگریزان نیست؟
🔻 بدتر از همه اینها، خواص و انقلابیونی هستند که شاهدند ولی ساکتند؛ آنها که خوب میدانند این تحریف حجیت رهبری در حال رخ دادن است؛ اما فقط نظارهگرند؛ کسانی که در کانالهای خود صرفا به نبش قبر مردههای سیاسی و تاریخی میپردازند و گویا حواسشان نیست که اولویت در این خط مقدّم، دفاع از کیان رهبری امت و ستون خیمه انقلاب است.
🔹 شناخت دقیق عرصه جهاد تبیین، این واجب قطعی و فوری، زمان شناسی، دشمن شناسی، نیاز شناسی و اولویت شناسی متناسب با بیان صریح امام جامعه میطلبد!
🔹 آقایان خواص! آقایان علما! آقایان اساتید حوزه و دانشگاه! آقایان منبریها! آقایان مشهور انقلابی! خواهران فرهیخته حوزوی و دانشگاهی! نگذارید امامتان را از حجیت بيندازند! خرمشهرها در پیش است!
اگر مؤلفه اصلی قدرت شما را بزنند، دیگر «هیچ» ندارید.
#ستون_انقلاب
#حجیت_رهبری
#جهاد_تبیین
@Manahejj
🔅نکتهای در باب «جهاد تبیین»
🖋احمد اولیایی(طلبه و پژوهشگر حوزه فرهنگ)
🔹یکی از آخرین و مهمترین کلیدواژههای رهبر معظم انقلاب «جهاد تبیین» است.در بدو امر بنظر میرسد این تعبیر و کلیدواژه خیلی تازگی و خاص بودگی ندارد و تقریبا عبارت اخرای «روشنگری»، «پاسخ به شبهات»، «تبلیغ» و مانند اینها است اما شاید فارغ از تمام وجوهی که از اهمیت تا تازگی و نو بودن میتوان برای این کلیدواژه برشمرد، یک وجه پررنگ تر باشد.
🔹اخیرا رویکرد انتقادی در جامعه ایرانی حتی میان انقلابیون و طرفداران نظام به اسم نقدسازنده و لازم، بسیار فراگیر شده و تقریبا کمتر جمع و گروهی را مییابی که مشغول نقد وضع موجود نباشند.
🔹قطعا «تبیین»، خالی از نقد نیست ولی بیان موفقیتها، دستاوردها و به ویژه ارائه راهحلها باید بخش عمدهی تبیین باشد. نه آنقدر به سمت نقد برویم که به قول مارتین جی استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا و یکی از شارحان مکتب فرانکفورت، تبدیل به «خرمگس اجتماعی» شویم.
اهل علوم اجتماعی و سیاسی می دانند که اصطلاح خرمگس اجتماعی یک بیادبی درین متن نیست بلکه اشاره به افرادی دارد که در نقد دچار اسراف شدهاند و هرچند هدفشان تبیین است اما «دیگری» خود را گم کرده اند. در فراخوان جهاد تبیین، دیگری ما دشمن است اما دیگری فضای نقد اسراف گونهی فعلی، یک «خودی» ست و این خطاست.
🔹نگارنده معتقد است «امید»، عنصر سازنده و قوام بخش «تبیین» است. «امید» در تبیین قطعا به معنای نادیده انگاری اشکالات وضع موجود نیست بلکه به معنای بیان داشتهها و در نهایت «گوشه کار را گرفتن» است.
🔹جامعه زمانی رو به افول می رود که نخبگان آن که قرار بود گوشه کار را بگیرند، فقط نقد می کنند و بهتر بگوییم غر میزنند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔅سیاحتی علمی، معنوی در حوزهی علمیه تهران
🔹در تابستان ۹۱ که در حوزه علمیه مروی به جمع طالبان علوم آل محمد علیهمالسلام پیوستیم و به عنوان نوکری ولیعصر ارواحنافداه معنون شدیم، در مدرس اصلی و مرکزی مدرسه -که در سالهای ابتدای تاسیس، مسجد صیفی حوزه هم همان بود و کاشیهای محرابش، از عمر دیرین آن حکایت میکرد- ابتدای صبح مرحوم آیتﷲ حاج آقا مجتبی طهرانی فقیه راحل و استاد اخلاق بلامنازع پایتخت درس فقه و اصول میگفت و سپس حدود ساعت نه مرحوم آیتﷲ حاج شیخ محمدتقی شریعتمدار بر کرسی تدریس تکیه میزد.
🔹کمی آن طرفتر راهروی کوتاه و L شکلی به سوی مدرسهی کوچک و نقلی باز میشد که در لسان عرف طلاب مدرسه، به «مروی کوچک» مشتهر بود، حوالی ساعت ده اگر مسیرت آنجا میخورد یحتمل لهجهی عربی صلاح ملکشاهی را میشنیدی که با صدای بلند قربان صدقهی مرحوم آیتﷲ حاج شیخ محمد حسن آل عصفور اصطهباناتی میرود. کمی اگر صمیمی بودی، یحتمل به صرف قهوهی ترک به داخل حجره دعوت میشدی و آنگاه، پیرمردی با محاسن و لباس سپید و سیمای روشن نشسته بر تخت چوبی نظرت را جلب مینمود که از فرط کوتاهی قامت،پایش به زمین نمیرسد. اغلب در حال تعریف خاطرات نجف بود و صدای گرم و گیرایش گذر زمان را از یادت میبرد و حلاوت کلامش تلخی قهوه را.
🔹اگر سودای چرخی در فضای مدرسه داشتی یحتمل در حجره دوم یا سوم سمت راست، شیخ درشتهیکلی را میدیدی که برای جمع معدودی منظومه حاجی سبزواری را شرح میکند، حاج شیخ محمدرضا شهریاری. معروف بود شاگرد مرحوم علامه حسنزاده بوده در قم، درس رسمیاش نهایه الحکمه بود و منظومه و اسفار را تبرعا میفرمود.
🔹دستار کوچک و محاسن کوتاهش، او را به کلی از زی عالمان برجسته خارج میساخت. رحمهﷲ رحمه واسعه و اسکنه اعلی بحبوحات جنانه.
این برنامهی روتین و هرروزه مدرسه است. چهارشنبهها یومالفرح است، از اول صبح، صحن حیاط آب و جارو میشود و فوارههای حوض روشن میگردد، تولیت مدرسه که شیخ الفقهای پایتخت است و رئیس عالیرتبهترین نهاد صنفی روحانیت، در راه است، مثل همیشه قبای اتوکشیده و عبای شکلاتی بر تن دارد، در وسط حلقهی مدیران و محافظان از در مسجد که داخل میشود، همه در حالی که قیام میکنند، صلوات میفرستند.
🔹پیرمرد اغلب سه ربع تا یک ساعت صبحت میکند در سه محور نخست فقه، سپس اخلاق و در آخر سیاست، توصیه به تحفظ آداب و قناعت و زهد و نماز شب و درسخواندن ترجیعبند کلمات اوست. درسش که تمام میشود، آنهایی که مثل من مشتاق اشکال و نقد مواضع رییس جریان اصولگراییاند با شوق و هیجان دور میز آیتﷲ کهنسال حلقه میزنند، با سابقهترها اما، گویی فهمیده باشند دعوا بر سر لحاف ملاست، آهسته از درب پشتی، مسجد را ترک میکنند.
جمع محدودتر میشود و انتقاد از تولیت راحتتر، پیرمرد معمولا بیست دقیقه تا نیمساعت مینشیند، حرفها را میشنود و کمتر پیش میآید حرارت شاگردان و پختگی استاد به نقطهی تعادل و همفکری برسد، اما هر دو از این گفت و شنود خرسند به نظر میرسند، گهگاه محافظان شاگردان را از نزدیک استاد، کنار میزنند، پیرمرد آشکارا عتابشان میکند «کاری نداشته باشید».
🔹باری یکشنبه و سهشنبه برای من روزهای خوب هفته بود، حکیم متأله آیتﷲ حاج سید حسن سعادت مصطفوی که مدرس مدرسه سپهسالار بود، تشریف میآورد. دو درس صبح میفرمود و یکی بعدازظهر، اولی اشارات، دومی شرح تجرید و سومی منظومه. بوعلی را خیلی ارادت داشت و -بر خلاف مسلک و مرام اغلب اساتیدمان- مرحوم صدرا را چندان تحویل نمیگرفت. من تنها درس کلام را حاضر میشدم و خیلی هم لذت میبرم جهتش هم آن بود که با دروس این استاد عزیز از قبل از طلبهشدن و بواسطه شبکه چهار آشنا بودم. دوشنبه صبح ها عالم ربانی و سالک الی ﷲ مرحوم آیتﷲ حاج سید ابراهیم خسروشاهی با قدوم مبارکش فضای مدرسه را گرما و نورانیت مضاعف میبخشید. این عالم کهنسال بیاغراق محبوبترین چهره نزد طلاب جاافتادهتر و نسلی از اساتید ما بود. درس اخلاقش بر محور کتاب «نقطههای آغاز در اخلاق عملی» بود نوشتهی تولیت فقید، اصرار داشت که خواندن ده صفحه از آن مقدمهی حضور در درس است، یکبار پرسید چه کسی ده صفحه را خوانده؟ همه سرها را به زیر انداختند. روحش شاد.
🔹باری این چند خط به رسم ذکر خیر از اساتید فقیدی بود که ارکان و اساطین حوزه علمیه تهران بودند، به این مسوده اضافه کنید مرحوم آیتﷲ انواری، مرحوم آیتﷲ خزعلی، مرحوم آیتﷲ رضوانی (مسجد سید عزیزﷲ) مرحوم آیتﷲ حاج آقا مرتضی تهرانی، مرحوم آیتﷲ آقا رضی شیرازی و مرحوم آیتﷲ خوشوقت اعلیﷲ مقامهم را.
مشاهده متن کامل یادداشت:
https://mobahesat.ir/23697
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔅در گفتوگو با استاد سطوح عالی حوزه بیان شد:
از حاشیه تا متن نشست مدیر حوزههای علمیه با طلاب
🔸روز ۲۱ بهمن نشست صریح و بدون واسطهی تعدادی از طلاب و نخبگان حوزه علمیه به آیتﷲ اعرافی مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور برگزار شد. در این نشست طلابی از قم و مناطق مختلف کشور به ارائه دیدگاههای خود پرداختند. با توجه به برخی نقدهای پیش آمده در خصوص این برنامه گفتوگوئی با حجتالاسلام مهدی رهنما انجام داده ایم. وی مسئول مدیر بخش سطح مدرسه تخصصی فقه امام کاظم بوده که به عنوان یکی از اساتید نخبه در این جلسه به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
🔹همانطور که در خبرهای مربوط به این برنامه هم آمده است، فلسفهی این نشستها صحبتهای بیپرده و مستقیم با مدیران تصمیمگیر است و این جلسه را هم آیتﷲ آقای اعرافی زحمت کشیدند و دستور انجام آن را دادند و ظاهراً اینطور بوده که جناب آقای بهاری به عنوان مدیر نخبگان چهار نفر را معرفی کردند که یکی از این افراد بنده هستم، چون بنده عضو این بنیاد نخبگان حوزه به عنوان استعداد برتر الف سطح چهار -به زعم آقایان- هستم. چهار نفر را به عنوان استعداد برتر انتخاب کرده بودند، دو نفر از مدارس مقدمات که یک نفر از مدرسهی حقانی و یک نفر از مدرسهی معصومیه و دو نفر از سطح عالی صحبت کردند که طبیعتاً افرادی که از مقدمات هستند را جناب آقای همّتیان و افرادی که از سطح عالی هستند را جناب آقای حامدی معرفی کردند.
🔹با توجه به اینکه جناب آقای ملکی –قائم مقام حضرت آیتﷲ اعرافی- برای مدیریت حوزههای علمیهی غیر از استان قم –که تحت اشراف مرکز مدیریت قم هست- کشور را به سه منطقه بر اساس جغرافیا تقسیم کردند، از هر منطقه دو طلبه صحبت کردند که در مجموع شش طلبه میشد و در مجموع ۱۴ نفر محضر آیتﷲ اعرافی صحبت کردند.
شاید هرکدام از دوستان در چندین محور هم فرمایشاتشان را گفتند. یک محور پرتکرار بحث معیشت طلاب بود که دغدغه مشترک بود، هرچند طلبهی عزیزی که از خوزستان روی خط بود، همهی دوستان دیگر را مورد نقد قرار داد که اصلاً چرا باید اینقدر در مورد بحث معیشت گفتوگو شود و ما نباید اینقدر به بحث معیشت بپردازیم. مگر حوزهی قبل از انقلاب و زمان حضرات معصومین در چه شرایطی بوده که ما اینقدر بخواهیم به مباحث معیشتی بپردازیم.
🔹دوستان صحبتهای زیادی کردند و حتی نقدهای نسبتاً تندی هم گفته شد، لذا شاید کمتر محوری را بتوانیم بگوییم که به آن اشاره نشده باشد، مخصوصاً آنها که از حوزهی شهرستانها و استانها بودند، به مباحث استانی خودشان و مشکلاتی که دارند میپرداختند، از جمله کمبود استاد، کمبود منابع، کمبود امکانات، کمبود رشتههای تخصصی و ضعف مدیریتهای استانی که به صورت جدی به آن اشاره شد، نقد شد و بعضاً با عبارتهای تند و صریحی بود.
🔹خلاصه عرایض بنده این بود که با توجه به اینکه بنده در مدرسهی تخصصی امام کاظم(ع) محضر طلاب هستیم، شاید مهمترین چالش پیشروی طلاب را این احساس کمفایده بودنِ دروس موجودی که در حال خواندن هستند و فاصلهی بین دروس موجود با نیازهای جامعه، مأموریتها و رسالتهایی که دارند و اینطور شبهات، میدیدم. لذا به ایشان عرض کردم که زمانی که رهبری میفرمایند جهاد تبیین باید نسبت به اصل انقلاب اتفاق بیفتد، حوزه هم به عنوان جایی که اکنون به صورت جدی مورد هجوم تبلیغات سوء دشمن و نگاههای منفی و تخریبگونه است، بسیار شایسته است که مدیریت حوزه یک جهاد تبیینی را نسبت به همین برنامههایی که میفرمایید کاملاً تدوین شده، با یک گفتمان جدی به محضر اساتید، طلاب و بخشهای مختلف برسانید .
🔹این را محضر ایشان عرض کردم و گفتم مسلماً همانطور که فرمایش رهبری نسبت به اصل نظام با یک نمایشگاه دستاوردهای جمهوری اسلامی نمیتواند اتفاق بیفتد، شما هم نمیتوانید برای تبیین عملکرد حوزه به صرف یک نمایشگاه که برگزار شود، اکتفا کنید، بلکه واقعاً احتیاج است که در درجهی اول مدیران بعد اساتید و خودِ طلّاب نسبت به برنامههایی که حوزه جهت این دارد که یک طلبه را از ابتدای مسیر تا آنجا که قرار است در خدمت پاسخگویی به نیازهای نظام، حوزه و تشیّع قرار گیرد تبیین و ترسیم کند.
🔹این عرایضی بود که بنده داشتم و پیشنهاد روشنم هم این بود که، بنده دو سال قبل به عنوان اسم نخبگان –که بنده خیلی ربط بامسمّایی هم با این عنوان ندارم- پیشنهاد داده بودم که کانونهای نخبگانی شکل بگیرد تا با آن کانونها، خودِ نخبگانِ حوزه که سرمایههای جوان حوزه هستند، در این زمینهها فکر کنند، ایدهپردازی کنند و وارد میدان شوند. ایشان همان زمان نیز از این پیشنهاد استقبال فرموده بودند و هنوز بخاطر موانعی اتفاق نیفتاده بود، لذا عرض کردم میتوانید از این ظرفیت کانونهای نخبگانی در این جهت نیز استفاده کنید، این هم اجمالی از عرایض بنده بود.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/23704
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️به بهانه بررسی کتاب نظام اقتصادی سازمان روحانیت/
از نظام اقتصادی حوزه تا شفافیت مالی بیوت مراجع
🔹کتاب «نظام اقتصادی سازمان روحانیت» توسط موسسه مطالعاتی صراط مبین و با قلم حجت الاسلام وحید نجفی چاپ و منتشر شد است. وی در گفتگویی به ارائه تصویری کلی از این اثر، چالشهای پیشروی پژوهشی اینچنینی و برخی مباحث مهم کتاب پرداخته است که مشروح آن در ادامه میآید:
در رابطه با اهمیت موضوع اقتصاد در سطح حوزه میتوان به عنوان نمونه به چندین پیمایش برگزار شده بین طلاب سطوح مختلف استناد کرد. در این پژوهشها سوالات مختلفی در رابطه با مسائل گوناگون درسی، تبلیغی و دیگر شئونات طلبگی از طلاب پرسیده و از آنان خواسته شده بود که به مهمترین دغدغه خود از میان این مسائل مختلف، اشاره کنند؛ نکته قابل توجه اینکه در نتیجه این نظرسنجیها، مسائل مالی و اقتصادی دارای بیشترین امتیاز شده است، مسائلی که در دوران همهگیری کرونا به شکلی حادتر نمایان گردیده است.
🔹با وجود این درجه از اهمیت مسائل اقتصادی، همچنان نگاهی سطحی در مورد آن وجود دارد به این شکل که برای مثال حداقل تا همین چند صباح پیش تمام دغدغههای اقتصادی حوزویان محدود به وجود چالشی با عنوان صف شهریه بود. یعنی از کل مسائل کلان اقتصاد حوزه، تنها به بخش بسیار کوچک نحوه توزیع شهریه توجه شده بود. یا حتی از زاویه نگاه مسئولان نیز احتمالا مسئله در سطح چگونگی توزیع وجوهات خلاصه میشد.
🔹تلاشی که در این کتاب انجام شده و در نام آن یعنی « نظام اقتصادی سازمان روحانیت» نیز آشکار است این بوده که مسأله اقتصاد حوزه به شکلی گسترده و واقعی بررسی شود. یعنی سعی در این بوده که تمام ابعاد مسأله اقتصاد حوزه با همه گستردگی، ابعا و زوایای مختلفی که دارد مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
یکی از ابعاد مسأله اقتصادی حوزه که باید امروز مورد توجه قرار گیرد بحث شکاف بین طلاب و بزرگان حوزه و روحانیت است. احساسی که با کمی کنکاش در کف حوزه به خوبی قابل لمس است و عبارتست از اینکه طلبهها معتقدند که بزرگان حوزه با مشکلات شدید معیشتی که گریبانگیر عموم طلاب است مواجه نیستند و در مقایسهای بین سطح زندگی خود و این بزرگان به این نتیجه رسیدهاند که آنان چنین مشکلات مالی و دغدغههایی آنرا ندارند.
🔹از طرف دیگر طلاب میبینند که در سطح سازمانی ساختمانهای بسیار لوکس، شیک و مفصل توسط مراجع و بزرگان با استفاده از وجوهات ساخته میشود. از سویی دیگر هم زمانیکه اقدام به گله و شکایت از مشکلات مالی خود میکنند، معمولا با توصیههای اخلاقی مواجه میشوند. در حالیکه حداقل میتوان گفت که وظیفه بزرگان حوزه با وظیفه طلاب متفاوت هست و اگر طلاب موظف هستند که تمام مشکلات را تحمل بکنند، بزرگان باید به نحو کامل برای حل مشکلات معیشتی طلبهها دغدغه داشته باشند.
🔹درباره شفافیت گردش وجوه مالی که در اختیار بیوت قرار دارد میتوان گفت، اولا در منابع متولی مطالعات آیندهپژوهی این مسأله مهم مطرح شده است که به زودی روحانیت مجبور به ارائه بیلان کاری خود است، یعنی بیوت حتما باید این کار را انجام دهند.البته هماکنون نیز تا حدودی این اتفاق رخ داده است تا جایی که شخصا و در همین اواخر شاهد تهیه یک گزارش اینفوگرافیک توسط بیت یکی از مراجع بودهام مشتمل بر اینکه در فلان قضیه چه مبالغی هزینه و این پولها صرف چه کارهایی شدهاند.
🔹در مورد قابلیت دسترسی و ارائه کتاب به بزرگان و مسئولان حوزه باید گفت که جزوهای به صورت خلاصه از کلیات و مباحث اصلی کتاب تهیه شد تا به صورت رایگان پخش شود و در اختیار افراد قرار گیرد ولی به عنوان نمونه در آستانه برگزاری یکی از اجلاسیههای حوزه و پس از تقاضای توزیع این جزوه، مسئولان ذیربط به این دلیل که جزوه در مجموعهای خارج از حوزه گردآوری و تهیه شده و در نتیجه پخش شدن آن به مصلحت نیست، اجازه توزیع آنرا ندادند.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/23710
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/ نگاهی به روشهای تبلیغی امام کاظم(ع)
http://mobahesat.ir/10437
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/بهمناسبت مبعث
✔️ «گوشهای از اخلاق محمد» در کلام مرحوم آیتالله سید ابوالفضل زنجانی
🔸 آیتالله سید ابوالفضل زنجانی، مجتهد، نویسنده و سیاستمدار ملیگرای ایرانی و از اعضای نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی بود. وی که از شاگردان آیات عظام میرزای نایینی، غروی کمپانی و سید ابوالحسن اصفهانی بود، از منتقدان حکومت پهلوی، و هوادار محمد مصدق بهشمار میرفت. آیتالله سید ابوالفضل زنجانی خود را مخالف استبداد دینی و از طرفداران حقوق بشر میدانست. «گوشهای از اخلاق محمد» از تألیفات اوست که مباحثات بهمناسبت مبعث، دو بخش از آن را بازنشر کرده است.
«با ستمدیدگان»
🔹 از نظر رسول اکرم، همهی افراد جامعه موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر ایفا بنمایند و میفرمود برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم یاری نما! اصحاب گفتند معنی یاریکردن به مظلوم را فهمیدیم؛ ولی ظالم را چگونه یاری کنیم؟ فرمود دستش را بگیرید تا نتواند به کسی ستم کند.
🔹 در دوران جاهلیت نظم و قانونی که حدود و حقوق افراد را تأمین بکند و یا سازمانی که مرجع دادخواهی و احقاق حق بوده باشد وجود نداشت و جز افرادی که به قدرت و یا نفوذ شخصی و یا به عصبیت قبیلهای متکی بودند، باقی مردم در معرض همهگونه تعدی به جان و مال و ناموس واقع میشدند و خوی وحشیانهی آکل و مأکول و قانون جنگل همهجا حکمفرما بود.
🔹 روزی مرد غریبی از قبیلهی زبید، کالایی در بازار مکه عرضه کرد و عاص بن وائل که از سرکشان قریش بود کالای زبیدی را خریده و از دادن بهای آن امتناع نمود. مرد مالباخته، مأیوسانه بالای کوه ابوقبیس صدا به دادخواهی بلند کرد و میگفت ای خاندان فَهر (جد اعلای قریش که به مردانگی شهرت داشت) من غریب دیار شما هستم و هنوز مراسم عمره را انجام ندادهام. حرمت مرا رعایت نکردند و مالم را به ستم ربودند؛ کجایند جوانمردانی که به دادم برسند و حق مرا بازستانند؟ آه مظلوم در فضای مکه پیچید.
🔹 محمد به اتفاق عمویش زبیر بن عبدالمطلب بهپا خواست و با همکاری چند نفر از سران قبایل قریش در خانهی عبدالله بن جدعان تیمی گرد آمده، همقسم و همپیمان شدند که بدین هرج و مرج پایان بدهند و متفقاً به دادرسی ستمدیدگان برخیزند. آنگاه به حالت اجتماع نزد عاص بن وائل رفتند. او که یارای مقاومت در برابر این نیروی تحریکشده و عصبانی را در خود نمیدید، به ناچار تسلیم شد و مال اعرابی را پس داد.
«با بردگان»
🔹بردهگیری یکی از عادات زشت و معرف خوی ستمگری بشر است و از صدر تاریخ پیدایش انسان متداول بوده و رفتهرفته جزو حقوق اربابان و از اصول مسلم اجتماعی بهشمار رفته و در همهی جوامع بشری آنچنان رسوخ یافته بود که حتی عقلا و دانشمندان ملل نیز آن را مستحسن میدانستند. در هیچیک از تمدنها نهتنها در برانداختن آن، بلکه در تعدیل آن نیز قدمی برداشته نشده است.
🔹 فلاسفه یونان معتقدند بودند که اساساً افراد بشر دونوع آفریده شدهاند: نخست آزادان و دوم بردگان و این نوع اخیر تنها برای خدمت به نوع اول آفریده شده است. ارسطو نظام بردگی را یکی از ضروریات مجتمع بشری دانسته و گفته است در کارهایی که به نیروی جسمانی بیشتری نیازمند است، دولت باید تنها از بردگان استفاده کند؛ نهایت آنکه به بهبود زندگی آنها هم توجه نماید.
🔹 رسول اکرم با عقل رشید و وجدان سلیم دریافته بود که افراد بشر در اصل طینت و مواهی فطری نظیر یکدیگرند و همهی آنان دارای روح و اراده و عواطف و احساسات انسانی هستند و تفاوت در نژاد و رنگ و زبان و زاد و بوم و حتی امتیاز در تقوا و دانش نیز مطلقاً منشأ تبعیض در حقوق نمیتواند بود؛ پس چرا بعضی از افراد بشر بعضی دیگر را به بردگی بگیرند و علاوه بر سلب آزادی، آنها را از تمام حقوق بشری نیز محروم بدارند؟
🔹 او نیک میدانست که زدودن یک فکر هزارانساله که در دماغ هر دو دستهی اربابان و بردگان رسوخ کرده است، جز از راه ایجاد تحول در طرز فکر جامعه میسر نمیگردد و با وضع یک ماده قانونی بدون ضمانت اجرا، از داخل نفس مالک و مملوک، یک نظام طبقاتی ریشهدار را نمیتوان از میان برداشت؛ چه اربابان، این ظلم فاحش را جزو حقوق اساسی خود میپنداشتند؛ بردگان نیز به حکم عادت و مرور زمان نیروی ارادهشان از کار افتاده و قدرت استقلال تصرف را از دست داده بودند و حس آزادگی و آزادزیستن در وجودشان کاملاً تخدیر شده و باورشان شده بود که حق حیاتشان در همین وضع مرگآساست. پس باید این شکل اجتماعی را بهتدریج و با پیشرفت رشد جامعه و اتخاذ تدابیر حکیمانه حل نمود.
ادامهی مطلب👇👇👇
http://mobahesat.ir/16042
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️در گفتوگو با حجتالاسلام سیدنژاد بررسی شد/
تخطیهای فقهی سینمای ایران و مواجههی حوزه با آن
🔹در خصوص مباحث دینی و اسلامی جشنواره چهلم نیز مانند ادوار گذشته با ضعف جدی مواجه بود چرا که در سینما آنچه در فرم یک فیلم مورد توجه قرار میگیرد، نمایش نمادهاست و در این جشنواره نمادهای انقلابی، اسلامی و دینی خیلی کم دیده شد. در حالیکه توقع از یک مراسم سینمایی با نام فیلم فجر، نمایش اینگونه نمادها و پرداختن به مضامینی اینچنینی است، چیزی که در سالهای اخیر کمتر به آن پرداخته شده است.
🔹تمام اتهام را هم نمیتوان متوجه سینماگران دانست و گفت همه آنها در برابر اسلام ایستادهاند، ممکن است برخی مقاصد و اغراضی داشته باشند ولی این مسأله عمومیت ندارد.
🔹 البته بخش قابل توجهی از سینماگران ایران دغدغه دین و اسلام را ندارند و هدفشان گیشه، پول و فروش است که برای رسیدن به آن به دنبال ارائه یک اثر جذاب یا کمدی و یا نمایش خشونت و سکس هستند. پس با قاطعیت میگویم که واقعا دغدغه دینی و اسلامی ندارند. به هر حال این وضعیت و واقعیت سینمای ایران است و بنابر ضربالمثل معروف «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، خروجی سینمای ایران هم همین مسائل است و نه چیز بیشتری.
🔹 در ایران محدودیتهایی برای نمایش وجود دارد و بر خلاف غرب که سینماگر قادر به نمایش برخی صحنههای جنسی برای بیننده است، سینماگر ایرانی به علت حرام بودن، عدم اجازه نظام و حاکمیت و همچنین مغایرت چنین مسائلی با ارزشهای اسلامی، دینی و بومی کشور، اجازه چنین کاری ندارد. بنابراین کارگردان ایرانی با اطلاع از این عدم اجازه و به منظور پر کردن این خلأ، فرمی را کشف کرده که اتفاقا از آن جواب هم گرفته و در جلب توجه مخاطب هم موفق بوده است. البته این فرمها با توجه به شخصیتهای مختلف کارگردانان ایرانی، متفاوت است، به عنوان نمونه «منوچهر هادی»، فرم مختص به خود را دارد و پورنی که نمایش آن محدودیت دارد را در قالب کلمات به مخاطب القا میکند و به این وسیله گیشه را نیز تصاحب کرده است. روشی که زمانی من برای آن واژه «پورنوکلماتور» را جعل کرده بودم.
🔹 یکی از عناصری که غرب در رابطه با سینما به ما معرفی کرده است همین پورن، سکس و عاطفه است. کارگردان هم مدعی است که نمیتواند از آن بگذرد، هر چه بگویید و هر کاری کنید او به روش خود مسیر را پیمیگیرد، اگر نمایش سکس ممنوع است پس آن را در قالب کلمات بازنمایی میکند که از نظر روانشناسی تأثیر به مراتب مخربتری از نمایش و صحنه پورن دارد.
🔹مسأله لمس در فقه و احکام اسلامی ما به صراحت آمده و به شکل کلی و بنابر شرع، لمس نامحرم در موارد ضروری جایز شمرده شده است آن هم از روی لباس و بدون لذت ولی شما میبینید که در سالهای اخیر لمس نامحرم در سینما بسیار عادی شده است. نکته عجیبتر در جشنواره فیلم فجر امسال و در فیلمی به نام «لایههای دروغ» اتفاق افتاد که کار از لمس گذشته بود، در این فیلم کاراکتر زن و مرد، یکدیگر را میگرفتند و ورزشی مانند کشتیکج را به نمایش میگذاشتند. من تعجب کردم که این فیلم چگونه از ممیزی عبور کرده و چگونه مجوز گرفته است چرا که کار از لمس گذشته و اساسا به در آغوش کشیدن رسیده است.
🔹 واقعیت این است که باید یک فرمی طراحی بشود چرا که خود سینماگران هم به هر حال اعتقاد به فرم دارند ولی این طراحی نشده و ما درسینمای ایران فرم بیان احکام نداریم که البته برای جمهوری اسلامی که قرار بود در این زمینهها کاری انجام دهد، اتفاق بدی است.
🔹علت عدم چنین فرمی دو چیز است، یکی اینکه سینماگران ما دغدغه دینی ندارند و دیگر اینکه حوزه و اهل دین آنگونه که باید به مسائل تخصصی سینما نپرداختهاند.
🔹به نظر چند راهکار بسیار ساده و معمولی برای حل معضل امروز سینما در حوزه دین وجود دارد. اول اینکه پیوند سینمای تکنیکال و فرم واقعی با مباحث دینی، فقهی و اندیشمندان این حوزه ضروری است. راهحل دوم این است که آن عالم، روحانی و طلبهای که معتقد است سینما در جامعه آثار مثبت یا منفی موثری دارد، باید مقداری معلومات و تخصص خود را در حوزه سینما افزایش دهد. راه سوم، تولید فرم دینی در سینمای ایران با روش انگارهسازی مفاهیم دینی است.
🔹حدود ۶۰ فیلم پروانه نمایش نگرفتند و طبق قانون، ارشاد باید غرامت همه اینها را بدهد. میانگین غرامت هر فیلم هم ۶ میلیارد تومان است.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/23716
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️به بهانه انتشارکتاب «آراء الامامیة أو الفقه علیالمذاهب الخمسة»
🔅آیتاللهالعظمی سیداحمد حسینی زنجانی و فقه مقارن
🔸مقدمه/کتاب «آراء الامامیة أو الفقه علی المذاهب الخمسة» از آثار مرحوم آیتﷲ حاج سید احمد زنجانی، والد آیتﷲالعظمی سید موسی شبیری زنجانی، به تازگی توسط مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام تحقیق و منتشر شده است. «آراء الامامیة»، از اولین آثاری است که در دورۀ معاصر، مسائل فقهی را با نگاه فقه مقارن بررسی میکند. از همین رو بر آن شدیم تا در اینباره، پای سخن یکی از اعضای گروه تحقیق کتاب، حجتالاسلام و المسلمین سید عبدالحسین آل یاسین بنشینیم. آقای آل یاسین از محققین مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام، و استاد سطح عالی حوزۀ علمیه قم است.
🔹داستان تألیف کتاب آراء الامامیه این است که وقتی کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه توسط وزارت اوقاف مصر تألیف شد ـ که کتابی بود بسیار جامع، مشتمل بر آرای مذاهب چهارگانه اهل سنت در ابواب مختلف فقه[۱] ـ و در محافل علمی منتشر گردید، بسیاری از علما و اهل تحقیق آن را پسندیدند. پس از جا افتادن این کتاب در محافل اهل سنت، علمای شیعه هم کتاب را دیدند و پسندیدند؛ اما متأسف بودند که چرا جای آرای امامیه در کتاب خالیست. مرحوم آیتﷲ زنجانی هم پس از دیدن این خلأ و به جهت همان دغدغهمندی و نگاه جامع فرامنطقهای تصمیم گرفتند از ابتدا تا انتهای فقه، آرای مشهور امامیه را هم بهصورت تعلیقه به آن کتاب اضافه کنند. بهعبارت دیگر کتاب آیتﷲ زنجانی شبیه تعلیقهای بود بر کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه. البته مرحوم زنجانی به دو شکل کتاب را تألیف کردهاند: شکل جدولی و شکل تعلیقهای. متأسفانه شکل تعلیقهای کتاب ـ جز چند صفحهاش ـ مفقود است. بنابراین محققان مرکز فقهی امام محمد باقر(ع) برای تحقیق و چاپ کتاب مذکور، از نسخه جدولی استفاده کردند.
🔹نکته بسیار مهم کتاب، «مقارَن» بودن است. نوشتن «فقه مقارن» کار راحتی نیست؛ زیرا شما وارد عرصهای میشوید که قرار است در آن یکسری آرای متشتت را جمعآوری کنید. اختلاف نظر در این حوزه بسیار زیاد است. اساساً اختلاف نظر و رأی حتی در درون خود یک مذهب بعضاً بسیار زیاد دیده میشود. حتی یک عالم هم ممکن است در آثار مختلفش آرای مختلفی داشته باشد. مثلاً کراراً دیده شده که مرحوم علامه حلی یا مرحوم شیخ طوسی که کثیرالتألیف بودند، در آثار مختلفشان آرای مختلفی دارند. حالا هرچه مقیاس کار بیشتر شود (چند نفر یا چند مذهب) طبعاً اختلافات هم بسیار زیاد میشود و ما در نوشتن اثری با رویکرد فقه مقارن باید تمام این اختلافات را درنظر بگیریم.
🔹نکته یا فایده دیگر نوشتن فقه مقارن این است که در بسیاری مواقع، حقیقت از خلال همین تضارب آرا و اصطکاک اقوال مختلف راحتتر هویدا میشود. گاهی انسان فقط یک مطلب را میشنود و ممکن است احساس کند حقیقت همین است. اما گاهی حرف مخالف را هم میشنود و طبعاً بهتر میتواند قضاوت کند که کدام به حقیقت نزدیکتر است و ایجاد مقارنه بین آرای مختلف چنین ثمری دارد. به همین خاطر از قدیم بزرگان ما ـ مانند شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و طبرسی ـ نیز به فقه مقارننویسی نظر داشتند. البته یک دوره فترتی هم داریم در این زمینه؛ یعنی از زمان خود شیخ انصاری و بعد از او ما اثر بارزی در زمینه فقه مقارن نداشتیم؛ تا زمان مرحوم سید احمد زنجانی. حتی کتابهای فقه مقارنی که ذیل آن کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه نوشته شدند ـ مانند الفقه علی المذاهب الخمسه مرحوم مغنیه یا الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت(ع) ـ نیز مربوط به بعد از کتاب مرحوم زنجانی است.
🔹یکی دیگر از امتیازات این اثر، انعکاس آرای مشهور است. بعضی آثار فقه مقارنی که پس از اثر مرحوم زنجانی منتشر شدند و حالت تعلیقه بر کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه داشتند، مقید بر آوردن آرای مشهور امامیه نبودند. مثلاً مرحوم مغنیه غالباً نظرات فقهای معاصر مانند مرحوم خویی و یا حتی آرای خودش را آورده است. در حالی که مرحوم زنجانی مقید به آوردن آرای خودش نبوده و چه بسا بعضی آرایی که در این کتاب آورده با آرای خودش در کتابهای دیگرش موافق نباشد؛ اما چون نظر مشهور بوده، آورده است.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو و راهنمای خرید کتاب:
https://mobahesat.ir/23723
🔻🔻🔻
@mobahesat