میدونم عده ای از وضعیت اقتصادی ناراضی اند
میدونم عده ای منتقدند
اما ما این انقلاب رو برای چند مسئول بی لیاقت نمیخواهیم
دلیل اینکه انقلاب رو دوست داریم ، وجود ولایته
ما برای این ، این انقلاب رو دوست داریم که این انقلاب متصل به ظهوره
ما برای امام زمان عج در راهپیمایی امروز شرکت میکنیم
همه انتقادها از مسئولین و عملکردشون سر جاش
ولی ما نمیگذاریم حضرت آقا دشمن شاد بشن
عدم شرکت ما در راهپیمایی امروز خواست دشمنه
پیر و مراد ما فرمودن که مبادا با دشمن هم مخرج بشید
مبادا در پازل دشمن بازی کنید
هر کس به هر اندازه که میتونه ، با حضورش ، دشمن رو ناامید کنه
امروز نشان خواهیم داد که امسال با سالهای قبل خیلی فرق داره
حضور در راهپیمایی امروز عیار انقلاب رو مشخص میکنه
حضور در راهپیمایی امروز ، باعث ناامیدی دشمن میشه
امروز امام زمان عج نظاره گر ما هستند
نزدیک خیمه معاویه ایم و چند ضربه دیگه ان شاالله سر فتنه رو قطع خواهیم کرد
امروز ، یک قدم به ظهور نزدیکتر خواهیم شد ان شاالله
نکته روز:
اگه میخوای کار و بارت رو براه بشه و به قول معروف پول پارو کنی ، پدر و مادرت رو راضی نگه دار
اگر دیگه پیشت نیستن براشون احسان بده
اگه هم دنیا میخوای هم آخرت ، نماز اول وقت بخون
اگه به هر دری میزنی و کارت راه نمیفته بخاطر اینه نماز اول وقت نمیخونی و استمرار نداری
نماز اول وقت هم روزیتو زیاد میکنه هم نگاه خدا رو به سمتت جلب میکنه
از امروز با خودت عهد ببند که نماز اول وقتت در همه حال ترک نشه
آی اونایی که گره تو کارتون افتاده
آی اونایی که نگران آینده خودتون و بچه هاتون هستید
آی اونهایی که به دنبال ازدواج هستید
آی گرفتارا
کارتون رو به امام زمان عج بسپارید خودشون به بهترین شکل حلش میکنند
اصلا هم سخت نیست
اولش یه سلام بده به مولا
بعدش بگو آقا جان فلان جا کارم گیره و فلان حاجت رو دارم
امام زمان عج بابای امته
شک نکن بابا دست بچه اش رو در هیچ زمانی ول نمیکنه
روزت رو با نذر بر تعجیل در فرج مولامون شروع کن تا زندگیت پر رونق بشه
https://ppng.ir/d/3VxA
#پست_شماره_۱۳
✨علت اینکه انسان اشتیاق به کمالات ندارد از ناحیه حجاب های خودش است :
الان که در بدن هستی و گرفتار شواغل و موانع و حجابها هستی ، و اشتیاق به کمال مناسب خود را نداری و یا از کسب رذائل ، احساس رنج نمی کنی ، بدان که علت آن از ناحیه خودت هست ، نه از ناحیه آن کمال. 🌷🌷
#نمط_هشتم ص ۶۹
#شرح_اشارات_و_تنبیهات
#علامه_حسن_زاده_آملی
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏
إلهی، هر که را می بینم با خود است، مرا با خودت دار!
فراز ۲۸۷
#علامه_حسن_زاده_آملی
#الهی_نامه
#شاخه_طوبی
@shakhehtoba
4_5951578826797482069.mp3
14.66M
#شرح_دروس_معرفت_نفس
#جلسه_نودوچهار_۹۴
#درس_۲۲
#شرح_کتاب_معرفت_نفس
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏💢
مدافعان ظهور
#شرح_دروس_معرفت_نفس #جلسه_نودوچهار_۹۴ #درس_۲۲ #شرح_کتاب_معرفت_نفس #علامه_حسن_زاده_آملی #استاد_صمدي
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
▫️
🌸 #قدرت_وهم
🔸جناب آخوند در اسفار می فرماید: انسان به واسطه ی وهم می تواند چیزهایی که در خارج واقعیت ندارد را در خود ایجاد کند.
🔸وهم سلطان بدن حیوانات است که از این مرتبه قوی تر، عقلانی است که حقایق را انشا می کند که مشابه آن در عالم نیست تا این که انسان به مقام همت و توجه عرفانی و امر برسد که حضرت بقیه الله (عج) فوق امر و صاحب و مالک امورند.
🔸ذات و حقیقت تو، غیر از تن تو و غیر از آن چه در بیرون تو است، می باشد که از آن کمون غیبی ذات، هیچ گاه غافل نمی شوی.
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
@modafeanzuhur
شیخ الرییس در اشارات و شفا، در اثبات این که حقیقت نفس ناطقه ما غیر از بدن ماست دلیل تجربی اقامه می کند که باید به مسأله تلقین توجه داشت.
غرض جناب شیخ این است که ما کاری کنیم که تمام اداراکات حواس پنج گانه را نداشته باشیم.
تمام اداراکات حواس پنج گانه را می شود به آسانی کنار گذاشت، فقط یک قوه لامسه باقی می ماند که درآمدن از آن به راحتی صورت نمی گیرد.
از طرفی تمام ادراکات ابتدا به واسطه لمس صورت می گیرد.
قوه لامسه در سراسر بدن تافته شده از درون و از بیرون، منتهی قوه لامسه از بیرون حساس تر است.
#شرح_دروس_معرفت_نفس
#جلسه_نودوچهار_۹۴
#درس_۲۲
#شرح_کتاب_معرفت_نفس
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏💢
مدافعان ظهور
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨ ▫️✨✨▫️ ✨▫️ ▫️ 🌸 #قدرت_وهم 🔸جناب آخوند در اسفار می فرماید: انسان به واسطه ی وهم می تو
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
#تلقین
🔸وادی تلقین خیلی عجیب است که بسیاری از بیماریها را درمان می کند و بالعکس.
غرض این که برخی از حالات در انسان، تاثیرات مثبت و منفی می گذارد. مثلا کسی که خوش اخلاق و بشّاش و پر نشاط است کمتر مریض می شود و بالعکس کسی که آدم عصبانی و اخم کرده است، زود بیمار می شود.
🔸جناب امیرالمؤمنین علی علیه السلام بشّاش بودند و آقا با اصحاب مطایبه می فرمودند. البته مطایبات پر معنا و لطیف که اشاره به اسرار و رموز دارد نه همراه با خنده و شوخیها و بذله گوئیهای بی مفهوم متعارف که انسان را پوچ بار می آورد.
#شرح_دروس_معرفت_نفس
#جلسه_نودوچهار_۹۴
#درس_۲۲
#شرح_کتاب_معرفت_نفس
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏💢
مدافعان ظهور
#پست_شماره_۱۴
✨سرگرمی انسان به بدن ، انسان را از کمال باز می دارد :
پس اگر لذات عقلی و معنوی قویتر از لذات حسّی است پس چرا ما آن را احساس نمی کنیم و طالب کمال نیستیم ؟؟
چون این شخص قانع شده و برای آموختن تلاشی نمی کند ، چون اشتغالات بدن و تدبیر زندگی حجاب و عایق او شده است.
اولین عایق ، خود بدن است . برای اینکه باید بدن را بپروراند و نگهداری کند ، لذا آن طور یک دل و یک دست بکار خودش نیست .
لذا هرچه که خواسته های آن را قیچی کنی ، راحت تر و آرامتر و بهتر به کار خودش می رسد ، تا در آن حدّی که حالات خلوت و اُنسش با او هست به مقصود و کمالش می رسد.
🌷اصلا «توحّد» به معنای آن است که یکتایی پیدا کند و غیر از خودش را الغا نماید(کنار بگذارد) تا بهتر به مقصودش برسد .
سرگرمی به بدن و حواشیِ بدن انسان را از کمال باز می دارد .
🌹آری! اینها حجاب شده و نمی گذارد که تو بال و پر دربیاوری ، و دیگری که اینها را ندارد می بینی که چه بال و پر ، چه سیرها و چه باغ ها دارد .
این سراب و باغ تو زندان توست
ملک و مال تو بلای جان توست
ولی اگر اینها را وارهاندی و گام بسوی کمال برداشتی ، آن وقت است که باید گفت:
اگر لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت نخوانی
هر صدایی که تو را بالا کشد
آن صدایی دان که از بالا رسد
الان از حصول و کسب ضدّ کمال خود رنج نمی برد ، از خیالات منفی و درنده خویی خودش رنج نمی برد ، علت آن از خودت هست ، از ناحیه آن کمال نیست . 🌹
#نمط_هشتم_ص۷۰
#شرح_اشارات_و_تنبیهات
#علامه_حسن_زاده_آملی
کاری از گروه شاخه طوبی
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏
📚 #کاردینال
#قسمت_بیست_و_هشتم
✍ #م_علیپور
چشمام رو باز کردم.
سرم به شدت درد میکرد.
خواستم از جام پاشم اما دستی منو محکم نگه داشت.
به سمت دستی که ظاهراً کنارم بود برگشتم.
هادی بود!
چشم هاش به شدت متورم و قرمز بود
انگار که خیلی گریه کرده بود.
رو به من که متعجب نگاش میکردم گفت :
- توی جاده تصادف کردین.
چیزی یادته؟ حالت خوبه؟
بی توجه به هادی روی تخت نشستم و گفتم :
- خانم مقدم؟ خانم مقدم حالشون چطوره؟
با نگرانی گفتم :
- یهو با یه جسمسختی برخورد کردیم و خانم مقدم محکم به شیشه خورد و شیشه شکست ...
حالشون چطوره؟
داشتم به زجه زدن میرسیدم که هادی با بغض جواب داد :
- هُدی هم ... خوبه!
ضربه ی بدی به سرش خورده!
یه لخته خون توی سرشه
دعاش کن ... دعا کن اتفاق بدتری نیفته!
فقط خدا میتونه به دادمون برسه.
به اینجا که رسید شروع کرد به گریه کردن.
قلبم شروع کرد به تیپدن
احساس میکردم باری به سنگینی یه کوه روی مغز و قلبم در حال فشاره.
بدون هیچ فکر و مقدمه ای اینبار من دست های هادی رو گرفتم و گفتم :
- خیلی متاسفم ... اما میخوام بدونید من اصلاً نمیدونم چرا خانم مقدم از شهر خارج شد
قرار بود یه رستوران بریم و من دخالتی نکردم چون جایی رو بلد نبودم .
هادی دستام رو فشار داد و گفت :
- میدونم. اون میخواست به باغ رستوران قدیمی که وقتی بچه بودیم همیشه میرفتیم بره.
همیشه میگفت دلش تنگ شده که به اونجا بره.
اون موقع ها من و هُدی و حامد ...
به اینجا که رسید حرفش رو خورد و چهره ش به کبودی زد و گفت :
- همیشه دور تخت ها و حوض های وسط باغ می دوییدیم.
خیلی نوستالوژی برامون ... حتی یه وقت هایی حرفمیزدیم که اگه پول داشتیم اونجا رو بخریم.
اونجا یادآور بهترین خاطرات عمرمون بود ...!
رو به هادی با احساس همدردی گفتم :
- ان شاالله که هر چه زودتر حال خانم مقدم بهتر بشه...
میتونم ببینم شون؟
فعلا توی بخش مراقبت ویژه ست.
خودتم نباید فعلا جا به جا بشی.
خداروشکر چون صندلی عقب بودی اتفاقی برات نیفتاده.
البته ضربه خفیفی به سرت خورده که توی اسکن نشون داد چیزی نیست.
ولی ظاهراً یه جراحی پشت سرت داشتی که در حال جوش خوردنه.
اون دیگه از کجا اومده؟ دکتر گفت جدیده و هنوز کاملاً ترمیم نشده.
جواب دادم :
- متاسفانه توی جریان اتفاقات چند وقت پیش، یه بنده خدایی رو داشتن میزدن
ما هم خواستیم طرفداری کنیم که خودمونم قاطی ماجرا شدیم و کلی کتک خوردیم!
هادی با تعجب گفت :
- پس این روحیه ی حمایتی تون رو همیشه داشتین ...
با خجالت گفتم :
- چی بگم! شاید باید اسمش رو گذاشت اتفاقات باورنکردنی!
یا چه میدونم قسمت و حکمت الهی.
هادی از جاش پاشد و گفت :
- خداروشکر که وضع عمومی خوبی داری
همینجا روی تختت بمون.
صبح متخصص میاد و بهت سر میزنه.
الانمبهتره استراحت کنی.
امیدوارم که هر چه زودتر بهتر بشی.
ازش تشکر کردم و با نگاهم بدرقه ش کردم.
اما تا صبح علیرغم سر دردی که داشتم و پرستارا برام مسکن تزریق کردن ،
اصلاً خواب به چشم هام نیومد
فقط به حرف های خانم مقدم فکر میکردم
و توی دلم به خودم و شهریار ناسزا میگفتم که باعث شده بودیم اونقدر خانم مقدم عصبی بشه که تصادف کنه!
حتماً تا الان ماجرای شهریار و من رو اونطوری که خودش فکر میکرد به خانواده ش گفته بود.
البته در وجنات و برخورد هادی چیزی اعیان نبود.
نمیدونم چقدر رفتم و اومدم و زل زدم به ساعت تا بالاخره دکتر اومد و معاینه کرد و گفت میتونم مرخص بشم.
اما باید حسابی مراقب خودم باشم و دیگه سوار ماشین درب و داغون نشم ...!
بعد از روشن شدن هوا،
شهریار خبردار شد و خودش رو به بیمارستان رسوند.
گرچه حوصله شو نداشتم و با اصرار ازش خواستم که پیگیر کارای ترخیصم رو انجام بده
تا خودم سری به خانم مقدم بزنم.
در حالی که بدنم به شدت کوفته بود به زحمت خودم رو به بخشی که خانم مقدم بستری بود رسوندم.
به لحظه با دیدن مهری خانم با چشم های گریان ، از خودم متنفر شدم.
که از وقتی که وارد زندگی این خانواده شده بودم فقط باعث بدبیاری هستم ...!
مهری خانم با دیدن من اشک هاش روان تر شد و گفت :
- آقا امیر تو رو خدا راستش رو بگو؟
دعواتون شد؟ جر و بحث کردین ها؟
رو به مهری خانم با خجالت گفتم :
- آخه ما اولین باری بود که قرار شد با هم بیرون بریم
من حتی نمیدونستم که قراره کجا بریم.
یهو پلیس به سمت ما اومد و گفت :
- شما نامزد خانم مقدم هستین؟
- بله ...
- خب لازمه تشریف بیارین تا چند تا سوال ازتون پرسیده بشه.
بعد از اینکه کلی توضیحات مو به مو جواب دادم
و البته حرف های آخر خانم مقدم رو فاکتور گرفتم ، رضایت دادن که برم.
اما همه ش استرس داشتم که خانم مقدم بازم نسبت به ما مشکوک باشه و تموم اون حرف ها رو به پلیس هم بگه ...!
پس باید زودتر می دیدمش.
با کلی اصرار وارد اتاق خانم مقدم شدم
👇