eitaa logo
مدافعان ظهور
389 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستداران داستان زیبای کاردینال منتظر قسمت ٣۵ هستند قسمت ٣۵ تقدیم نگاهتان
3⃣5⃣
📚 📖 صدای زنگ آیفون‌ چند بار به صدا در اومد . چشم هام رو باز کردم و بالشی که کنارم بود برای شهریار پرت کردم و گفتم : - پاشو این در کوفتی رو باز کن. شهریار اول شصت پاش رو از پتویی که توش ساندویچ پیچ شده بود بیرون آورد حرکات رقص باله رو با پاهاش درآورد و بعد در یک حرکت کله ش رو از زیر پتو درآورد و بدون اینکه چشماش رو باز کنه داد زد : - خودت باز کن، دفتر پدر زن توئه به من چه بابا! بالش دیگه ای پرت دادم که مستقیم به دماغش خورد و فریادش به آسمون رفت و گفتم : - من که میدونم باز یه کوفتی از اینترنت سفارش دادی و مامور پست اومده. پاشو باز کن دیگه ... ای بابا ول کن هم نیست چقدر زنگ میزنه!! شهریار به سختی از جاش پاشد و شلوارکش رو مرتب کرد و گفت : - جِزه جیگر بگیری ، داغت رو ببینم الهی! اصلاً نمیدونم چه کاربردی داری! داشت به سمت آیفون میرفت که یهو داد زد : - امیر پاشو که بدبخت شدیم ... آقا مقدم اومده ... خاک بر سرمون شد! یهو رو رختخوابم نشستم و گفتم : - آقای مقدم اینجا چکار میکنه؟! مگه تو صبح نرسوندیش؟ شهریار یهو چشم هاش چهارتا شد و گفت : - مگه امروز جمعه نبود ...؟! دستم رو به علامت🙌 درآوردم و گفتم : - دیروز جمعه بود خنگِ خدا ...! امروز شنبه ست! شهریار در حال باز کردن در گفت : - بدبخت شدیم امیر، فکر کنم اومده اخراجمون کنه! کلی تاکید کرد که من آن تایمم و باید سرساعت مجلس باشم ...! با عجله از سر جام پاشدم و از اتاق بیرون اومدم. در باز شد و آقای مقدم با قیافه ی جدی و کیف و مدارک وارد شد. من و شهریار هم مثه طفل صغیر سرمون رو پایین انداختیم و سلام دادیم. آقای مقدم برعکسِ تصور ما با لبخند گفت : - اوقور بخیر نخبگان ایران ‌...! فکر میکردم از صبح پای تحقیق دانشگاهی هستین می بینم که لِنگ ظهر شده و هر دو خواب بودین! آقا شهریار هم که قرار بود ما رو برسونه ،زنگ هم که میزنیم گوشیش رو خاموش میکنه!! شهریار سرش رو بلند کرد و چشم هاش رو که مثه کاسه ی خون شده بود رو چند بر به هم مالید و گفت : - خاک به سرم اون شماره ناشناس شما بودی زنگ زدی؟ شرمنده آقا مقدم من شماره ناشناس جواب نمیدم آخه برا همین خاموش کردم. آقای مقدم با خنده گفت : - مگه دختری که میترسی مزاحمت بشن؟! شهریار که اصلاً چیزی به نام خجالت و شرم و حیا در خلقتش موجود نبود گفت : - اونقدر مزاحم داشتم دوره ی جوونی که حد نداشت. حالا دیگه پیر شدیم گاهی وقتا زنگ میزنن فوت میکنن ... خلاصه شرمنده من امروز مشائِرم رو از دست داده بودم فکر کردم جمعه ست! آقای مقدم روی صندلی نشست و پرونده ها رو روی میز وسط گذاشت. به سمت آشپزخونه رفتم و زیر کتری رو روشن کردم. رو به آقای مقدم گفتم : - حتماً غیر از دسته گلی که شهریار به باد داده ، کار مهمتری داشتین که این موقع روز اینجا اومدین. ان شاالله که خیره؟ آقای مقدم پالتوی طوسی خوش دوختش رو درآورد و من ازش گرفتم تا آویزونش کنم و گفت : - به مدد خواب موندن شهریار جان ، منم برای اولین بار تو تمام این سالها، تا ساعت ۱۰ خوابیدم. برای همین بدون صبحونه و شکم گرسنه یه راست اینجا اومدم و گفتم حالا که امروزمون هدر رفته، حداقل بیام اینجا تا یه کم‌ با شما به کارامون برسیم. شما هم برید دست و روتون رو بشورین که تا کتری جوش بیاد کلی کار هست که بابتش باید توجیه تون کنم. * بعد از خوردن صبحانه ی ۳ نفره رسماً آماده به خدمت بودیم تا آقای مقدم شروع به حرف زدن بکنه ... آقای مقدم چایی دومش رو سر کشید و دکمه ی پوشه رو باز کرد و کلی برگه رو بیرون کشید و روی میز گذاشت و گفت : - قبلاً این پوشه دستِ هادی بود و وظیفه نگهداری اون رو به عهده داشت. اما الان که درگیره و خودمم به شدت سرم شلوغه ، گفتم بهتره این کار رو به شما بسپارم. این لیستی از افرادی هست که اگه خدا قبول کنه هر ماه مبلغی رو به حسابشون واریز میکنم. خیراتِ پدر و پدربزرگ مرحومم که خودشون رفتن و این مال و زندگی رو برای من به ارث گذاشتن. ضمناً خیراتی هم برای برادرمم هست که عمرش رو به شما داده. خلاصه که این افراد عموماً فقیر و مریض و بی سرپرست و بد سرپرست و یتیم هستن. هر کدوم مبلغ متفاوتی براشون واریز میشه که بسته به اینکه مشکل شون چیه و وضع شون‌چطوره ، میزان مساعدتمون فرق داره. مثلاً همین برگه ی اول پدر و مادر پیری هستن که توی روستای دور افتاده زندگی میکنن و بچه شون رو سالهای پیش از دست دادن. اینم یه خانواده هستن که چند تا معلول دارن. مبلغی که باید کمک بشه روی هر برگه نوشته شده. یادتون باشه حداکثر اول تا پنجم هر ماه حتما واریزی رو انجام بدین و بعدش فیش واریزی ها رو همین جا روی هر برگه بچسبونید.‌ ضمناً یه شماره کارت بدین که هر ماه خودم شارژش کنم و برای همین مورد ازش استفاده کنید. 👇
مدافعان ظهور
📚 #کاردینال 📖 #قسمت_سی_و_پنجم ✍ #م_علیپور صدای زنگ آیفون‌ چند بار به صدا در اومد . چشم هام رو باز
شهریار رو به آقای مقدم گفت : - حالا افراد جدید هم به این لیست میتونن اضافه بشن؟ آقای مقدم پوشه رو به دست من داد و گفت : - اگر کسی رو سراغ دارین که آبرومند و نیازمند هستن اطلاعاتشون رو بدین تا بفرستم استعلام کنن و بعد از اون جزو لیست میزاریمشون. راستی این مدت کسی دفتر نیومد؟ یا متوجه رفت و آمد مشکوکی نشدین؟ با تعجب پرسیدم : - چطور مگه؟ مگه قرار بوده کسی بیاد؟ شهریار که انگار منتظر بود دست پیش رو بگیره فوری گفت : - اگه رفت و آمد مشکوکی هم باشه دوربین های بیرون میگیرن و ما هم‌ چک نکردیم ...! میخواین الان که خودتون اینجا هستین پسوورد رو بزنید تا چک بشه. آقای مقدم بی تفاوت جواب داد : - نه لازم نیست ... رو به من گفت : - اومدم یه خبر خوب دیگه هم بهتون بگم. اول صبح سروان شمشادی از پلیس آگاهی زنگ زد ظاهراً دزدهای دستگاه های کارخونه رو پیدا کردن ...! من و شهریار با تعجب و ذوق زدگی گفتیم : - واقعاً؟ خداروشکر ! اقای مقدم گفت : - معلومه که خدا خیلی دوستتون داره. چون که میگفت از آدمای سابقه دار بودن که تازه از زندان آزاد شده بودن که متاسفانه بازم دست به دزدی زدن ...! شهریار مشتش رو آروم به صندلی زد و گفت : - ای که خدا لعنتشون کنه من فقط میخوام ببینم این آقای معروفی چطور میخواد تو چشم های ما نگاه کنه؟ باید حالا که براش مُسجّل شده که کار ما نبوده ازش شکایت کنیم. رو به شهریار گفتم : - هر کسی دیگه هم جای اون بود مطمئنم همین کار رو میکرد. بنده خدا تمام سرمایه ش رو دزدیده بودن. حق داشت به هر دست آویزی چنگ بزنه! حالا تونستن دستگاه ها رو پیدا کنن؟! آقای مقدم جواب داد : - اکثرشون رو پیدا کردن، ظاهراً توی یه انبار پیدا شده. چندتاشون هم فروختن که باید دنبال خریدار بگردن. بهتره آماده بشین که زودتر اونجا بریم ... در حال آماده شدن بودیم که آقای مقدم صدام زد : - از اتاق بیرون اومدم و گفتم : - در خدمتم چیزی شده؟ با دستش بازوم رو گرفت و با صدای آروم تری گفت : - امشب برای پاگشای عقدتون دعوت شدین. خودمم تازه متوجه شدم ... گفتم بدونی که ساعت ۷ به بعد جایی قرار نزاری. خودمون دنبالت میایم و سوارت میکنیم. رنگ از رخسارم پرید و گفتم : - پاگشا؟! ما که فقط یه عقد ساده ... آقای مقدم ادامه داد : - میدونم که صوری بوده اما اونا که نمیدونن ! برای همین دعوت میکنن ... امیدوارم روابط فامیلی و این صحبت ها رو درک کنی و بیای! سرم رو با ناراحتی تکون دادم و گفتم : - آخه من از اون بنده خداها هیچ شناختی ندارم ... آقای مقدم لبخندی زد و گفت : - شانس باهات یار بوده که نفر اولی خیلی هم ناشناس نیست ...! بنده خدا داره تمام تلاشش رو میکنه تا یه جورایی به زور خودش رو به خانواده ی ما بچسبونه و مثلاً صمیمی بشه. رو به جناب نماینده گفتم : - گفتین من میشناسمش؟! آقای مقدم لبخندی زد و جواب داد : - بله که میشناسی ... همون باجناق عزیزه که سالها با هم قطع رابطه کرده بودیم! همون سروان پیکارجو که معرف حضورت هست و میشناسی! ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در بیت حسین بن علی 🎊جشن و سرور است 🎈میلاد عزیزی زسرا پرده نور است 🌸روزی ڪه به دنیا زده پا 🎊روز جوان است 🎈در چشم همه 🌸روی پیمبـر به ظهور است 🌸ولادت حضرت علےاڪبر(سلام الله علیه) 🎉و روز جـوان 🌸بر شما خوبان مبارڪ💐
🇮🇷 ایران سرای امید تار و پود ایران با رای ما ساخته خواهد شد‌.
🚨 عملیات شناختی یعنی 👈 زمانی گاز نداشتیم، شاه خوش پوش داشتیم، با امریکا رفیق بودیم اما درصف نفت می ایستادیم و لبخند می زدیم.. 👈 حالا ۲۵ میلیون خانواده گاز شهری داریم، در خانه با لباس تابستان می خوابیم، خودرو گازسوز را با ۶ هزار تومان شارژ می کنیم؛ 👈اما حس بدبختی داریم!
إلهی هر نقمت و زحمت بر حسن آید نعمت و رحمت است، و همۀ تلخی ها در کامش شیرین تر از عسل است، و هر دشواری برای او آسان است جز اینکه گرفتار احمق شود؛ به عزّت و سلطانت در چنگ احمق گرفتارش مکن! فراز ۲۹۳ @modafeanzuhur
✨دنیا محل کسب و کار وسرمایه جمع کردن و آخرت محل برداشت : 🌳در آن دنیا (گناهکاران و فاسدان) می گویند : خدایا ما را به دنیا برگردان !! جای به آن خوبی ، چرا می خواهند به دنیا برگردند ؟ برای اینکه آنجا دیگر جای کسب و کار نیست. «الدنیا مزرعه الاخره» است . آخرت روز درو کردن و نتیجه گرفتن است ، و این بازگشت به دنیا هم امکان پذیر نیست و اگر فرضا هم برگردد، آن قدر پلیدی وجودش را فرا گرفته و برایش ملکه شده که قرآن می‌فرماید: « اگر بازگردند ، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند باز میگردند ، آنها دروغگویانند» . ✨✨✨✨✨ ✨به هر حال به فکر خود باش و خودت را وِجین کن : 🌳به هر حال اگر انسان در این دنیا دست و پا کرد و خودش را وِجین کرد و گیاهان هرزه وجودش را ریشه کن نمود ، و الان به فکر بیچارگی اش افتاد و اگر این توفیق برایش حاصل شد که فَبِها ، و اگر اینها(گناهان و آلودگی‌ها) را با خود ببرد چون با نفس بیگانه اند ، او را آزار می دهند باعث عذابش می شوند . 🌳 📗 ص ۸۰ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید🙏
خواهي که ببيني رخ پيغمبر را بنگر رخ زيباي علي اکبر را در منطق و خلق و خوي او مي بيني با ديده ي جان محمدي ديگر را *ميلاد شبيه ترين آينه ي پيغمبري مبارک* و همچنین روز جوان مبارک @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💠در فضائل علی اکبر علیه‌السلام گفته ‏اند: "الفضل ما شهدت به الاعداء" فخر آن است که دشمن بگوید، حالا اگر بخواهی اولین فرزند امام حسین علیه‏السلام را بهتر بشناسی کافی است از زبان معاویه علیه الهاویه بشنوی که در وصف او سخن‌سرایی می‏کند. ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست. "اولی الناس بهذاالامرعلی بن الحسین بن علی جده رسول الله و ضیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه ورهو ثقیف" شایسته ترین افراد برای امر حکومت علی اکبر فرزند امام حسین علیه‏السلام است که جدش رسول خدا(ص) است و در شجاعت بنی هاشم سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است.. ، #ص ۴۵۸ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
سخنی با جوانان (1)_۲۰۲۴_۰۲_۲۱_۰۱_۳۸_۴۹_۳۲۴.mp3
458.8K
سلسله حضرت علامه حسن زاده آملی (ره) - ✅️ لطفا در نشر حداکثری این مطالب ناب معرفتی و عرشی همراهی بفرمایید🙏 @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
. 🌛عروس ماه 🌜 فصل دوم: ☀️طلوع خورشید☀️ قسمت دوم امام هادی علیه‌السلام گنجینه ای پایان ناپذیر از دانش بود. او از همان کودکی مسائل پیچیده فقهی را که بسیاری از دانشمندان در حلّ آن فرومانده بودند، حل می‌کرد. با این همه، خلیفه عباسی، مانع گسترش علوم از سوی ایشان می‌شد و همیشه در تلاش بود تا شخصیت علمی امام بر مردم آشکار نشود. از این رو، امام را تحت مراقبت شدید نظامی گرفته بود و از ارتباط دانشمندان و حتی مردم عامی با ایشان جلوگیری می‌کرد. دشمن نادان باخیال خود می‌خواست با شمعی به جنگ آفتاب برود. علی رغم سخت گیری های دشمنان، امام باصبری بی پایان، لحظه ها را به کار می‌گرفت و تیرگی جهل را با نور دانش خود می‌زدود. امام هادی علیه‌السلام نمونه بارز تمامی صفات اخلاقی و انسانی بود. و اما دشمنی که نتوانست حضور چنین مردی را تاب بیاورد، سرانجام هدف خود را عملی کرد و امام هادی، به سم خیانت مسموم گردید. امام مهربانی ها در بستر احتضار بود. زهر درسراسر بدن پاکش پراکنده شده بود و دیگر از دست کسی کاری ساخته نبود. از اتاق مجاور ناله سوزناک به گوش رسید. آن ماه تابان و نور درخشانی که مانند ستاره ای روشن کننده زندگی ره گم کردگان در تاریکی ها بود دیده از جهان فرو بست. بازتاب خبر شهادت پیشواى شیعیان، قلب ستم دیده مردم را جریحه دار کرد. شهر یکپارچه درسوگ پدرى مهربان براى مستمندان و یتیمان نشست. بدن مطهر امام هادی در منزل خود ایشان به خاک سپرده شد. ادامه دارد.. ✍نویسنده و پژوهشگر:فاطمه استیری 📝ویـراسـتـــار:دکتـر زهـــرا خـلخـالـی @modafeanzuhur
بسم‌الله الرحمن الرحیم
سلام به همگی
نکته روز: در کتاب امالی از شیخ صدوق نقل شده است که علی (ع) فرمود: اگر بدانید آیت الکرسی چه اندازه با اهمیت و با ارزش است در هیچ حالی آن را ترک نمی‌کنید. برای رفع و از بین بردن مشکلات خود به آیت الکرسی پناه ببرید، اگر مشکلی دارید و یا اگر گرفتارید، اگر بیمارید، اگر تمام درهای این عالم به روی شما بسته شده است چرا از آیت الکرسی غافلید. با ایمان کامل و اعتقاد به اثر بخوانید و نتیجه بگیرید کما اینکه خواندن و نتیجه گرفتند. تو روز یک دقیقه برای خدا و امام زمان عج وقت بگذار 🦋 یک دقیقه طلایی همین الان شروع کن به خوندن آیت الکرسی و بعدش یک سلام بده به امام زمان کلا یک دقیقه هم وقت نمی‌بره
وقتی هر روز به امام زمان عج سلام دادی همونجا بگو آقاجان فداتون بشم ، حواستون به من و زندگیم و بچه هام باشه همه رو به شما سپردم 💥 و اما یک نکته خیلی مهم وقتی میگیم روزتون رو با نذر برای تعجیل در فرج مولامون شروع کنید یه عده خیال میکنند این مقداری که نذر میکنند از دستشون میره نه رفیق من شرفم رو گرو میذارم که شما هر چی بدی قطعا چندین برابرش بهتون برمیگرده و زندگیت با پول امام زمان عج قاطی میشه و برکت میگیره کافیه یه بار به امام زمان عج اعتماد کنید و روزتون رو با نذر برای تعجیل در فرج مولامون شروع کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💠 بزن رو لینک https://ppng.ir/d/3VxA
💪رای من قدرتمند است... 👊 می شود دشمن را زیر یک بند انگشت له کرد. 👆👆👆
👿 وقتی که دشمنانت بی صبرانه منتظرند خسته شوی تا حمله کنند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫روایت پیــــشرفت اجرای مصوبات مجلس توسط دولت 👆👆👆👆 افزایش تولید صنعت برق خاموشی های مکرر در کشور طی سالیان گذشته باعث شد تا با تلاش دولت سیزدهم ۷۰۰۰ مگاوات طی ۲ سال گذشته به ظرفیت تولید برق اضافه شود.
4_5951674668992696886.mp3
16.81M
🎙 جلسهٔ هشتم در محضر (طال‌عمره) تاریخ - ۹۴/۴/۷ 🔻عناوین : (01:00)سه خصوصیت قلب محبوب خداوند در روایت {روي أن لله في عباده آنية وهو القلب، فأحبها إليه أصفاها وأصلبها وأرقها: أصلبها في دين الله، وأصفاها من الذنوب، وأرقها على الاخوان} ↩️(02:00)منظور از صافترین قلب در حدیث ↩️(03:00)سخت‌ترین قلب در حدیث ↩️(09:00)رقیق‌ترین قلب در حدیث (11:00)دلیل سردشدن دنیا در قلب اصحاب در محضر ائمه ع و پیامبر ص در روایت {عن سَلاّم : كنتُ عند أبي جعفرٍ عليه السلام فَدَخَلَ علَيهِ حُمرانُ بنُ أعيَنَ فَسَأَلَهُ عن أشياءَ ، فلَمّا هَمَّ حُمرانُ بالقِيامِ قالَ لأبي جعفرٍ عليه السلام : اُخبِرُكَ أطالَ اللّه بَقاكَ ...}‍ ↩️(18:00)لزوم مراقبه در خروج محبت دنیا از قلب (یاد مرگ ، بهترین مراقبه) ↩️(28:00)معنای باطنی راه رفتن بر روی آب و هوا در روایات @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
🌷سالروز ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) مبارک🌷 🔰علی‌اکبر در کتاب وجودی کربلا- شماره ۱🔰 ✍ حضرت استاد صمدی آملی: 🔹حالات حضرت علی‌اکبر جهت حضور در میدان تا لحظه شهادت لطائف معرفتی دارد: ۱) اینکه علی اکبر قبل از رفتن به میدان به محضر امام و حجت عصر تَشَرُّف یافته همین اصل حضور با بدن عنصری در محضر ولی‌الله(ع) یک تاثیرات در تمام عوالم وجودی نفس ناطقه علی اکبر(ع) داشته است. ۲) به زبان آوردن این درخواست، اذن و اجازه توسط رزمنده از حجت الهیّه(ع) برای حضور در رزم 3) حُجّة الله《حضرت کَون جامع》است؛ یعنی جامع حضرات عوالم غیب و شهود بی‌نهایت در نظام وجود است. این "اِذنِ توحیدی" امام(ع) برای روح و جسم علی اکبر_ از جدول وجودی حضرت کَون جامع نظام وجود- یک نحوه تطابق اَتَم "دفعی" برای علی اکبر با تمام عوالم وجودی بی‌نهایت غیب و شهود ایجاد می‌کند. البته این تطابق اَتَم به قدر سعه وجودی این شخص رزمنده با حفظ مراتب برای هر رزمنده تفاوت دارد. ۴) ما در کتب تاریخی از جزئیات ذکر و دستورالعمل امام(ع) به رزمندگان خبری نداریم. امام شاهد تاثیرات خارق‌العاده این اذن قبل از رزم بر حالات این رزمندگان در میدان جهاد هستیم. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰علی‌اکبر در کتاب وجودی کربلا- شماره۲🔰 ✍ ۵) این که امام فرمودند : قبل میدان جلوی من کمی راه برو تا نگاهت کنم، به یک جنبه ، بحث عاطفی پدر و فرزندی مرسوم است. اما اهل معرفت می‌دانند که نگاه معنادار حُجّة الله در نظام وجود یک تاثیر تکوینی و ملکوتی بر جان این رزمنده دارد چون این نگاه "حضرت کَون جامع" از بین حضرات خمس است که این نگاه جامع غیب و شهود است. تمام این حالات حجت الهی بر تمام آلات و ادوات حرب در دست و تن رزمنده و بر مرکب سواری و جان رزمنده و حتی بر دشمنان مقابل نیز تاثیرات شگرف دارد. ۶)  در حین رفتن به میدان و دور شدن علی‌اکبر مجدد یک "نگاه تیز" حُجّة الله در نظام وجود به علی اکبر که این خود یک تاثیرات دیگر تکوینی بر نفس و جان رزمنده دارد ۷) امام(ع) در حین دور شدن علی اکبر دعایی  خواندند که تک تک عبارات یک حساب خاص در متنِ ملکوتِ جان علی اکبر(ع) داشت. 🔹 هر کلمه این دعا نزد "اَهل‌ُالله" حاوی معانی عرشیه می‌باشد. فرمودند: « اللهمَّ اشْهَد علي هؤلاءِ القَومِ فَقَد بَرَزَ اِلَيهِم غُلامٌ اَشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسُولکَ کُنّا اِذا اشتَقنا اِلی نَبِیکَ نَظَرنا اِلی وَجهِه.." @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰علی‌اکبر در کتاب وجودی کربلا- شماره۳🔰 ✍۸)نگاه به آسمان از امام در حال دعا اثراتی باطنی دارد ۹)  بر اساس اذن الهیّه درونی امام(ع)- که جان مبارکشان متصل دائم به مبدا عالم است- حالتی از حضرت به قرار ذیل ساطع و رویت شد که هر کدام یک دستورالعمل خاص و یک اذن تکوینی خاص حاصل از حکومت مطلق سلطان توحیدصمدی قرآنی بر جان "حضرت کون جامع" امام، حجة الله و ولی‌الله در نظام وجود است.  الف) نگاه به آسمان ب) دست مبارک چپ را زیر قبضه محاسن بردند ج) نوک تیز قبضه محاسن مبارک را به سمت آسمان هدایت فرمودند. د) براساس ضوابط توحیدی و باطنی عالم، دست راست و انگشت اشاره دست راست را به حالت اشاره به سمت آسمان بردند. 🔸جزء به جزء این حالات سراسر رموز باطنی و ملکوتی دارد که ما در راه ماندگان فقط ظواهرش را می‌بینیم. 🔹 قرآن در مورد این حالات امام(ع) می‌فرماید: 《 وَ إِنْ مِنْ شَيْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ: شما فقط "قَدَرِ معلوم" و ظواهر حالات را ادراک می‌کنید در حالی که در تک تک این حالات "حُجة الله نظام وجود" خزائن بی‌نهایتی از اسرار و رموز و تاثیرات تکوینی محفوف و مکتوم است》 @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0