eitaa logo
مدافعان ظهور
393 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
6⃣2⃣
📚 📖 *امیر هُدی مقدم رو به ما گفت : - داره کم کم باورم میشه که هیچوقت بابا رو نشناختم ... یعنی‌اون همه دعوا و کل کل هاش با عمو عماد فقط یه دعوای زرگری بود؟ واقعاً نمیفهمم ... برای چی دارن اسلحه جمع میکنن؟ شهریار گوشی رو از هُدی گرفت و جواب داد : - خدمتتون عرض کنم‌ اینکه اینا واقعاً با هم مشکل داشتن یا نه چندان اهمیتی نداره. الان نکته ی مهم ماجرا اینه که چی باعث شده که دو تا آدم کله گنده و سرشناس خودشون وارد ماجرا بشن؟ ظاهراً هادی و اون افرادی که قبلاً این زیر زمین رو پُر کردن هم فقط زیر دست ایناِ بودن. ولی الان کجان ...؟! رو به شهریار و هُدی گفتم : - فعلاً که چند تا از کارتن ها رو با خودشون بردن! اما به محض اینکه اوضاع آروم شد باید شما برید پیش ننه نبات و من و امیر بفهمیم اون کارتون هایی که تازه اضافه کردن و بردن اصلاً چی بودن ...؟! هُدی مقدم سرش رو به سمت من برگردوند و گفت : - چرا بهم نمیگین اون مدتی که گوشی هاتون خاموش بود چه اتفاقی براتون افتاد ...؟ سرم رو پایین انداختم و انواع توجیهات و دروغ های مثلاً مصلحتی و غیر مصلحتی که تو عمرم یاد گرفته بودم رو مرور کردم که شهریار جواب داد : - ای بابا مگه امیر بهتون نگفته؟ فقط آخر هفته یه سفر کوتاه رفتیم که حال و هوامون عوض بشه ... همین. اونجا هم که رفتیم اونقدر وضع آنتن افتضاح بود که نشد به شما و بقیه خبر بدیم! هُدی سری به نشونه ی تاسف تکون داد و گفت : - نیازی به دروغ گفتن نیست. بابا گفت که شما پاتون رو از گلیم‌تون درازتر کردین و داشتین سر خودتون رو به باد میدادین! برای همین بهتون گوشزد میکنم‌که هر چه زودتر خودتون رو خلاص کنید و متواری بشید. با تعجب گفتم : - آقای مقدم‌دیگه‌چیا بهتون گفتن؟ هُدی سری تکون داد و گفت : - گفت که اگه میخوام بلایی سرتون نیاد باید کارایی که‌ میخواد رو براش انجام بدم. با تعجب گفتم : - مثلاً چه کارایی ؟! - هنوز چیزی بهم نگفته ... اما ... من توی مدتی که بابا مسافرت بودم تونستم یه سری اطلاعات جمع کنم. - چه اطلاعاتی ...؟! به سمت کوله پشتی رفت و در حال باز کردن زیپش گفت : - یه سری مدارک و کاغذ ... که‌ نمیدونم کدومش واقعاً به درد میخورن و کدوم شون سوخته و از بین رفتن. یه دسته برگه رو به سمت ما گرفت و جواب داد : - با هزار بدبختی و ترفند تونستم توی تایم‌هایی که مامانم خونه نبوده برم توی جعبه سیاه بابا که ته باغه از این اطلاعات کپی بگیرم ...! فکر کنم بابا اگه میدونست که این اتاق مخفی ته باغ که حتی حدس هم نمیزنه کسی از وجودش باخبر باشه ، قبلاً توی ایام بچگی اتاق تنهایی و قایم شدن های من بوده خیییلی تعجب میکنه. شهریار با عجله به سمت برگه های دست هُدی مقدم رفت و گفت : - چرا اینکار رو با باباتون میکنید؟ خیلی برام جالبه که این پدر کُشتگی شما از کجا نشآت میگیره؟! گاهی وقتا شک میکنم که حتی همین هم یکی از حربه های آقای مقدمه تا ُما رو از مسیر درست منحرف کنه! هُدی برگه ای که دست شهریار بود رو از دستش بیرون کشید و گفت : - همونطور که شاید تا حالا متوجه شده باشین ؛ بابا اول به موقعیت و هدف خودش فکر میکنه و بعد به اطرافیانش ... در واقع حس میکنم که اصلاَ به هیچکس توجه نمیکنه!‌ قبلاً حس میکردم که فقط علتش بلند پروازی و جاه طلبیه! اما کم کم دارم به این نتیجه میرسم‌‌که بابا داره برای هدف بزرگتری انقدر تلاش میکنه! برای همین میخوام بفهمم‌اون هدفی که حتی از ما و جاه طلبیش هم‌براش مهمتره چیه؟‌ و الان فهمیدم که شما تا حد زیادی بیشتر از من به اون هدف ها نزدیک شدین که احساس خطر کرده ... شهریار دستش رو دراز کرد و گفت: - مطمئن باشین اگه شما اون اطلاعات رو به ما بدین خیلی زودتر متوجه خیلی از جریانات میشیم. خانم مقدم برگه ها رو به سمت خودش برگردوند و گفت : - ممکنه که فاش کردن خیلی از این برگه ها به قیمت جون من تموم بشه ... برای همین میخوام ارزشش رو داشته باشه. پس در قبال این اطلاعات میخوام شما هم به من کمکی بکنید‌... باتعجب پرسیدم : - مثلاً چه کمکی؟ هُدی مقدم با مِن و مِن جواب داد : - من خیلی نگران حامدم ... یعنی تصور میکنم حامد خیلی از رفتارهاش دست خودش نیست!‌ انگار یه نیرویی اونو مجبور میکنه! میخوام بفهمم اون چیه؟‌ چطور میتونم‌ از حامد دورش کنم؟! شهریار دستی به نشونه‌ تاسف تکون دادو گفت : - بفرما ‌...‌ گاومون ۷ قلو زایید!! بابا این حامد بنده خدا رو ول کنید دیگه ... اینم مثل این همه آدمی که تغییر جنسیت دادن باآغوش گرم بپذیرید دیگه! طفلی که دست خودش نیست. هُدی سری تکون داد و گفت : - ماجرا به این راحتی ها نیست ... یه نیرویی داره حامد رو کنترل میکنه و مطمئنم. باید بهش کمک کنم و تنهایی نمیتونم از پسش بربیام ... حالا میتونید بهم کمک کنید ؟ 👇
مدافعان ظهور
📚 #کاردینال 📖 #قسمت_شصت_و_دوم ✍ #م_علیپور *امیر هُدی مقدم رو به ما گفت : - داره کم کم باور
یه لحظه توی چشم های دختری نگاه کردم که از اولین باری که دیده بودمش برام‌ نماد استقلال و قدرت بود ... اما الان اون دختر کجا رفته بود؟ چطور میتونستم با بی اعتنایی از کنارش رد بشم؟‌ به سمتش رفتم و کنارش وایسادم و گفتم : - تو درست فهمیدی ... ما خوب میدونیم که‌ خیلی از رفتارهای حامد توی کنترل خودش نیست ... اما میخوام بدونی که اگه واقعاً قصد داری بهش کمک کنی باید کفش آهنی به پا کنی و خیلی چیزها ر.و بدونی و بفهمی ً! هُدی چشم هاش برقی زد و قطره ی زلال اشک از صورتش پایین چکید و گفت : - من نمیخوام حامد بخاطر ندونم کاری های بابا ،بیشتر از این آسیب ببینه ... میخوام که‌قدم اول خونه ی حامد رو رصد کنیم. بعدش باید متوجه بشم این نقاشی هایی که روی دیوار اتاق حامد هست چطور کشیده شدن‌... با تعجب پرسیدم‌ : - برای چی انقدر برات مهمه که‌ اونا کی هستن؟ ممکنه فقط چندتا نقاشی ساده باشن! هُدی روی صندلی نشست و به بیرون پنجره زل زد و به آرومی دست هاش رو تو هم قلاب کرد و گفت : - چند وقت پیش که داشتم از توی خیابون رد میشدم ، اتفاقی یکی از بنرهایی رو دیدم که مردم برای بچه هاشون توی محله نصب میکردن ، تا مرگ شون رو اطلاع بدن و حلالیت بطلبن.‌ یه لحظه از ذهنم گذشت که طفلک چقدر جوون بوده و حیف که از دنیا رفته ...! اما اون شب که خونه ی حامد رفتم ، یه لحظه حس کردم قیافه ی یکی از اون آدما خیلی برام آشنا بود ... انگار که سالها می شناختمش. یهو تو خواب و بیداری بودم که پسری که بنرش رو دیده بودم یادم اومد. رفتم‌ سراغ نقاشی حامد و ازش عکس گرفتم ... هُدی مقدم به اینجای صحبت هاش که رسید ، دست ها و صداش با هم‌ لرزیدن و با صدایی که انگار از ته چاه در می اومد گفت : - فرداش رفتم توی همون خیابون و بازم بنر اون پسر رو دیدم.‌ خودش بود ... همون نقاشی بود همون پسری که حامد کشیده بود و عکسش رو گرفته بودم! ادامه دارد ...
إلهی، در شگفتم از این گله گله أشباه الناس و رمه رمه آدمی پیکر، که یکی نمی گوید من کیستم. فراز۳۲۷ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
🌹دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان🌹 🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِكُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین. خدایا آگاهم نما در آن براى بركات سحرهایش و روشن كن در آن دلم را به پرتو انوارش و بكار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان. التماس دعا @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
4_6019304980677133131.mp3
11.34M
شرح دعاي ابوحمزه ثمالي جلسه هجدهم @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_5891077460744736362.mp3
12.08M
اناانزلناه فی لیلة القدر☀️بارش رحمت @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
17-403-1-9.mp3
25.64M
🔷 ماه مبارک رمضان 1445 🔶 افاضات استاد صمدی آملی 🔰موضوع: سیری در معارف قرآنی و روایی 🔶 جلسه 17(شب هجدهم) 1403/1/9 🟢 آمل - حسینیه کوثر 🔹 هر شب ساعت ۲۱/۳۰ 🔸 پخش زنده از سایت تجلی اعظم ................................ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
‌ 💠اولین شب قدر ⭕️اعمال شب نوزدهم اولین شب قدر ماه مبارک رمضان اعمال شب قدر بر دو نوع است: 💠اعمالی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است. 💠اعمال مشترک: ♦️۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود. ♦️۲) خواندن ۲ رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره‌ی توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ. ♦️۳) قرآن مجید را باز کرده و در مقابل خود گذاشته و دعای زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید. 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃📚 ♦️۴) مصحف شریف (قرآن کریم) را بر سر گرفته و مناجات زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید: ♦️۵) زیارت بارگاه امام‌حسین(ع) و خواندن زیارت آن حضرت @modafeanzuhur 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 ♦️۶) احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(ص) و معصومین(ع) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود. ♦️۷) فضیلت و پاداش بسیار دارد که صد رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ی مبارک حمد، ده مرتبه سوره‌ی توحید خوانده شود. ♦️۸) خواندن دعای جهت و طلب بخشش و رحمت از خدا برای گشایش امور مسلمین و خلق خدا: ♦️٩)خواندن دعاي جوشن كبير ♦️١٠) صد مرتبه گفته شود: “اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه” ♦️صد مرتبه گفته شود: “اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ” @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
🌹اعمال مشترکه شب قدر🌹 🌹اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان🌹 @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
ای دوست، وجودت را با تسلیم محض، برای نزول بهترین ها آماده کن. در این چند روز باقیمانده، با مراقبه ای جانانه بیدار باش. اَحیاء را اِحیاء کن. شب زندگان را دریاب. و بدان آنچه در عالَم کبیر اتفاق افتد، در عالَم صغیر نیز که تو باشی، اتفاق خواهد افتاد. "لیله" خود را آماده کن و امسال از او خواستش را بخواه. دست از خواست خود بر دار، تا او هر آنچه که خود صلاح می داند بر تو فرود آرد. جز صلاحش چیزی مخواه. در دعاهایت دستور نده، چون گذشته آرزوهایت را لیست نکن. بلکه تمام وجودت را تسلیم وار در اختیارش بگذار. یکبار هم که شده حرف گوش کن و در برابرش یک پذیرش تام باش. چون "لیله" باش، آرام و پذیرا. و نترس، زیرا آن، "سلام" است تا طلوع سپیده دم. و هشیار باش وقتی قرآن می فرماید که؛ خداوند بین آدمی و قلبش است، وقتی می فرماید؛ "اِنَّ مَعِیَ رَبّی"، پس دریاب که این عظمت ها از کجا به کجا نازل می شود و مرکزش کجاست.  قدر این لیله ات را بدان. التماس دعا @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
‌ 💠واى بر آنکه در شب قدر فرشته بر او فرود نیامده با دیو همدم و همنشین گردد. 💠در انتهای درس شانزدهم کتاب معرفت نفس بیان می دارد: هم اکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیه ای سعادتمند داشته باشید زیرا که باور کرده اید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد حضرت علامه حسن زاده املي ره @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حضرت علامه حسن زاده آملی(ره) 🔹لیله القدر و یوم الله را مراتب و مظاهر بسیار است، چنان که‌ همه حقایق نظام هستی بدین منوال اند، که نسبت دانی به عالی، نسبت فرع به اصل، و نسبت ظِل به ذی ظِل است. و هر مرتبه را احکامی خاص است؛ و در عین حال از غیب تا عین وحدت‌ هویت هر يک محفوظ است. و زمان را، اصلی مفارق است که علت و روح آن است، و با وی معیّت وجودی طولی دارد. 📘 هزار و یک نکته/نکته اول/ص۷ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
💠 استاد صمدی آملی حفظه الله 🔹 ليلة القدر در حقیقت، تجلّی دحوالأرض است. دحوالأرض، به معنای بیرون آمدن سطح خاکی و خشکی زمین از دل آب و گسترده شدن آن است که عَلی‌َالظّاهر بر اساس آیات و روایات، دحوالأرض در روز، محقّق شده است نه در شب. 💿 جلسه شانزدهم - شبِ نوزدهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_422997823_۱۱۷.mp3
5.4M
🔴 قسمت هجدهم وظایف منتظران 🔵 یاد مداوم امام زمان علیه السلام 🎙️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0