مثل امام حسین ع که وقتی زنده بودند در آن محدوده زمانی و مکانی تاثیرگذار بودن ولیکن بعد از شهادتشون اسلام ١۴٠٠ سال با تاثر از قیامشون زنده مونده تا الان به گونه ای که امام خمینی ره میفرمایند: این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است

حالا متوجه میشیم حاج قاسم چی گفتن ای آقای ترامپ دیوانه سپاه قدس نمیخواهد حریف تو منم اون زمان هیچکس نفهمید ایشان چی گفت الان میفهمیم که بعد از شهادتشون هیچ پایگاه آمریکایی در منطقه امنیت به خود ندیده

و اما یک زاویه دیگه این شهادت ها رو هم باید ببینیم

علت شهادت امام حسین چه بود؟ خود حضرت میفرمایند: من برای احیای جدم و احیا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه قیام میکنم و یا در جای دیگری میفرمایند اگر اسلام با خون من پابرجا میماند پس ای شمشیر ها مرا دریابید

پس استراتژی جبهه حق مهمتر است حتی از جان امام چون خود امام حسین ع فرموده اگر با خون من اسلام زنده میماند پس ای شمشیرها مرا دریابید

پس شهادت سید رضی و حاج قاسم و حاجی زاهدی در راستای استراتژی جبهه حق بوده پس الان اگر انتقامی قرار باشه گرفته بشه باید در راستای تقویت جبهه حق باشه نه صرفا حذف آدمهایی در طراز نظامی حاج قاسم و بقیه شهدا چون همانطور که حضرت آقا فرمودن کل نظامی های آمربکایی اندازه بند پوتین حاج قاسم هم ارزش ندارند پس انتقام اصلی این عزیزان ، فلج کردن توانایی های دشمن صهیونیستی است

قبل از شهادت حاج قاسم هیچکس حتی جرأت نداشت که به سمت پایگاه‌های آمریکایی یک گلوله شلیک کنه ولی الان فقط در طی دو ماه گذشته چیزی بالغ بر ١٧٠ حمله به پایگاه های آمریکایی صورت گرفته امام حسین ع و حاج قاسم الگوی بزرگ مقابله با استکبارند و با شهادتشون به بقیه جرأت دادن تا در برابر دشمن مقاومت کنند

الان همین بلا هم سر اسرائیل اومده الان داغه حالیش نیست قطعا چند وقت دیگه خواهید دید که پایگاه های اسرائیل هر روز زیر ضربات محور مقاومت میره همونطور که عین الاسد مهمترین پایگاه آمریکا در منطقه بود و ما اونو زدیم پایگاه نواتیم هم مجهزترین و تخصصی ترین پایگاه اسرائیل در منطقه بود تابوی حمله به پایگاههای اسرائیلی شکست از این به بعد وای به حال اسرائیلی ها

به فرموده حضرت آقا انتقام سخت ، ازاله آمریکا از منطقه است که دارید میبینید به چه وضعی افتاده داره التماس میکنه که ما باهاش کاری نداشته باشیم و به اسرائیل دیگه حمله نکنیم

و اما یک اصل دیگه در شیعه اینه که هر چقدر از شیعیان رو شهید کنند اونها قوی تر میشن

وقتی انقلاب کردیم هیچی نداشتیم حتی سیم خارپار جنگ رو به ما تحمیل کردن الان ١٩ تا کشور در صف خرید موشک و پهپاد ما هستند تازه ما به وجود آورنده حزب الله لبنان و حشدالشعبی و فاطمیون و زینبیون و انصارالله یمن هم هستیم درسته ٢۵٧ هزار شهید دادیم ولیکن الان تبدیل به یک درخت تناور شدیم

یمن رو ببینید تا ١٠ سال پیش هیچی نداشت حتی تهدیدی هم برای کسی نبود ٨ سال زیر شدیدترین جنگها قرار گرفت الان تبدیل شده به یک بازوی قدرتمند محور مقاومت در منطقه که آمریکا و انگلیس از پسش برنمیان و عربستان جرأت نمیکنه دیگه بهش چپ نگاه کنه

حزب الله لبنان هم همینطور قبل از جنگ ٣٣ روزه قدرتی نداشتند ولی بعد از اون حزب الله قدرت گرفت و الان داره پدر اسرائیل رو درآورده

الان همین اتفاق هم برای مردم غزه افتاده خپاهید دید که چند وقت دیگه خود مردم غزه صهیونیستها رو از کشورشون بیرون میکنند و حضرت آقا فرمودن قطعا اینها پیروز خواهند شد این سنت الهی است

باید مواظب باشیم که برای انتقام نیاز نیست جگرمون خنک بشه مهم اینه که دشمن و جبهه باطل ضعیف بشه تا دیگه نتونه استکبار کنه

دقت کنید مختار تمام قتله کربلا رو گرفت و همه رو به فجیع ترین حالت ممکن کشت اینجور علی الظاهر انتقام گرفته شد ولی چرا ما همیشه میگیم این الطالب بدم المقتول بکربلا چون خون بهای امام حسین که کشتن شمر و عمر سعد و اینها نیست که خون بهای امام حسین ع اقامه کلمه حق و اعتلای جبهه حق و اظهار تمام دین در قالب یک حکومت جهانی است که توسط امام زمان عج ان شاالله به وقوع خواهد پیوست

ان شاالله جبهه حق روز به روز به برکت خون این شهدای عزیز که الان در نزد خدا روزی میخورند و بیشتر از قبل تاثیرگذارند قویتر خواهد شد و ریشه ظلم و ستم رو خواهد کَند

به امید طلوع خورشید حق (همتون اون روز رو میبینید ان شاالله)

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

7⃣7⃣

📚 #کاردینال 📖 #قسمت_هفتاد_و_هفتم ✍ #م_علیپور *امیر رو به خاتم مقدم گفتم : - ولی واقعاً فکر نمیکردم که بعد از ۲ ساعت رضایت بدین و از حرم بیرون بیاین! آخه همچین قبلش گفتین که تا وقتی حال دلم خوب بشه ... با خودم گفتم حتماً تا فردا اینجا موندگار میشیم! خانم‌ مقدم زل زد به مردمی که بی توجه به همدیگه پای میزهای خودشون مشغول سفارش غذا یا خوردن بودن گفت : - گرچه دلم میخواست که بیشتر بمونیم ، اما بازم عالی بود و اونطور که دلم میخواست تونستم خلوت کنم و دلم باز بشه ... با خنده گفتم : - حتماً کلی نماز خوندین و با خدا راز و نیاز کردین ... خوش به‌ سعادتتون! من یه دو رکعت نماز خوندم و میخواستم تو حالت عرفانی برم و دعا کنم ، یهو یه بچه چنان جیغ و شیونی به پا کرد که بیا و ببین! دیگه منم طفل معصوم رو بغل کردم و فهمیدم که اصلاً ایرانی نیست و ظاهراً گم شده بود! سرتون رو درد نیارم که بچه رو که خواستم تحویل بدم تا خانواده ش پیدا بشن ، ولی از بغل من جُم نمیخورد و منتظر شدم تا خداروشکر خانواده س از عراقی بودن اومدن! چقدر خانواده محترم و خوبی! جالبتر اینکه اونقدر آروم و ریلکس بودن که انگار نه انگار بچه شون گم شده! خیلی راحت بچه رو گرفتن و تشکر کردن! به پدرشون گفتم چقدر با آرامش برخورد کردین انگار که اصلاً نگران نبودین! پدرش که بعدش متوجه شدم خودش یکی از خُدّام حرم امیرالمومنین(ع) هست ، رو به من با یه آرامش و لبخند گفت : - وقتی دستت رو توی دست این خانواده میزاری که دیگه ناراحتی معنایی نداره! ما توی کربلا هم اصلاً بچه ها رو اجبار نمیکنیم که حتماً بغل ما یا همراهمون باشن ، چون مطمئنیم که اهل بیت سلام الله خودشون هواشون رو دارن و بهترین مراقب و مربی شون هستن ...! همیشه هم اگر گم بشن یا به چیزی نیاز پیدا کنن یه بنده ی خوب خدا پیدا پیشه و حاجت شون رو رفع و رجوع میکنه!! خلاصه که آخرش هم گفتن که اگه زائر اهل بیت به یه زائر دیگه رو بندازه و حاجتی رو ازش بخواد ، ما رو به کسی که برآورده ش کرده میگیم برو که اهل بیت منت به سرت گذاشتن و میخوان حاجتی که الان توی دلت میخواستی ازشون بخوای یا خواستی رو الساعه برآورده کنن! بعدشم بهم گفتن که چون پسر ما رو پیدا کردین حتماً خودتونم حاجت روا میشین ...! خانم مقدم با لبخند جواب داد : - چقدر جالب! ان شاالله که همینطور باشه و شما هم‌ حاجت روا بشین. لبخند کمرنگی رو لبم اومد و چیزی نگفتم.‌ گرچه خوش شانس بودم که گارسون بالاخره سفارش مون رو سر میز چید. چند دقیقه ای بیشتر از خوردن مون نگذشته بود که آقای مقدم تماس گرفت. رو به خانم مقدم که مشغول خوردن بود گفتم : - فکر کنم آقای مقدم فهمیدن که شما هم‌‌ همراه من به تعطیلات عید اومدین. رنگ گندمی خانم مقدم یهو مثل گچ سفید شد و قاشقش رو روی بشقاب گذاشت و به من که میخواستم‌ تماس رو برقرار کنم چشم‌ دوخت ... - سلام ... ظهرتون بخیر! آقای مقدم با صدای گرم و کاریزماتیک همیشگیش گفت : - به به ... سلام بر داماد عزیز!‌ ظاهراً مراسم ماه عسل تون رو زودتر برقرار کردین! حداقل به من هم خبر میدادین شاید به جای سفر به شهر آبا و اجدادی شما ، به شهر سرسبزتر و پر آب و علف تری میفرستادمتون! اصلاً شاید میفرستادمتون آنتالیا ... که چند صباحی رو با هم خوش باشید و ما رو هم دعا کنید! در حالی که عرق سردی به پیشونیم می نشست با خجالت جواب دادم : - خانم مقدم قدم رنجه کردن و کلبه درویش پدری ما رو با اصرار مادرجان ، قراره مُنوَّر کنن!‌ البته که من از حرفای خانم ها و تصمیمات شون بی اطلاع بودم و گرنه وظیفه م این بود خدمت شما تماس بگیرم و اجازه بخوام! آقای مقدم زیر خنده زد و جواب داد : - حالا لازم نیست عصا قورت داده جواب بدی !‌ درسته که خیلی مسائل بود که من چند روز پیش با هُدی مطرح کردم تا هر چه زودتر نامزدی تون رو تموم کنید و هر کدوم دنبال بخت خودتون برید! اما هُدی با انتخابی که انجام داد کاملاً منظورش رو رسوند که انتخاب اول و آخرش تویی ... ای جووونی کجایی که یادش بخیر! یه زمانی ما هم دل باختیم و با هزار ترفند ننه نبات رو راضی کردیم " مهری خانم " رو برای ما خواستگاری کنه! البته که حاج خانم من مثه عروس خانم شما انقدر ورپریده نبود که خودش شوهرش رو انتخاب کنه و به وقتش هم دستش رو بگیره و باهاش بره! اما براتون آرزوهای خوبی دارم! خوش بگذره ... با خجالت و در حالی که واقعاً نمیدونستم چه جوابی بدم و بگم که از نظر من هنوز هم این نامزدی صوری هست گفتم : - لطف دارین. آقای مقدم در جواب من گفت : - اگه هُدی اونجاست گوشی رو بدین که با دختر گلمم حال و احوال کنم!‌ گوشی رو به سمت خانم مقدم گرفتم و خودم مشغول خوردن شدم ... گرچه ذهنم کاملاً معطوف به حرف های خانم مقدم بود و هیچ عطر و بویی از غذای ظاهراً خوشمزه ای که جلوم بود نداشتم. 👇

خانم مقدم چند دقیقه بعد چهره ش به شدت تغییر کرد و در حال رنگ به رنگ شدن بود که گفت : - بله فکرامو کردم. - میدونم که چیکار دارم میکنم. - نیازی به تشویق نیست ... - نیازی به تهدید هم نیست! - من خیلی خوب فهمیدم چی رو انتخاب کردم ، متاسفانه شما افکار خودتون و هادی رو با من مقایسه میکنید. - گفتم که ... من خیلی وقته که آماده ام! - باشه خداحافظ ... خانم مقدم که به شدت از پیشونیش عرق می ریخت گوشی موبایلم رو روی میز گذاشت و رو به من که منتظر اشاره ای بودم گفت : - بابا فهمیده که عتیقه ها پیش منه!! با تعجب و وحشت گفتم : - چطوری فهمیدن؟! هُدی مقدم سری به نشونه ی تاسف تکون داد و گفت : - متاسفانه بابا همیشه یه قدم از من جلوتره! و منم بی حواسی کردم و اصلاً دقت نکردم که ردیاب داخل شون هست. سری تکون دادم و گفتم : - ای وای من! الان چه فکری درباره ی من میکنه! شاید فکر کنه من زیر پای شما نشستم ک خواستم اونا رو بردارین یا پیدا کنید. خانم مقدم در حال بازی کردن با غذاش گفت : - الان هم تهدید کرد که باید یا برگردیم و عتیقه ها رو پس بدیم، یا منتظر عواقب کاری که من کردم باشیم. با ناراحتی جواب دادم : - خداروشکر که هنوز خیلی دور نشدیم و میتونیم برگردیم و پسشون بدیم! خانم مقدم با ناباوری به من نگاهی کرد و گفت : - هیچوقت فکر نمیکردم انقدر ترسو باشین که بخواین زود جا بزنید! رو به خانم مقدم با استیصال گفتم : - چه کاری از ما ساخته ست ؟ مگه نمی بینید که خیلی راحت داریم ردیابی میشیم؟ خانم مقدم به صندلی تکیه داد و نفس عمیقی کشید و در حال شماره گرفتن جواب داد : - همین امروز قراری که داشتم رو جلو میندازم. با تعجب جواب دادم : - چه قراری؟! - به زودی میفهمین که من برای مسافرت و تفریح نیومدم و خیلی کارای عقب افتاده دارم که باید به سرانجام برسونم ... ادامه دارد ... #م_علیپور

🎙#معاد جلسهٔ هفدهم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامت‌برکاته) تاریخ - ۹۱/۸/۱۵ - تغایر دنیا و آخرت 🔻 عناوین: -(01:00) بحث تغایر دنیا و آخرت -(02:00) دیدگاه فلاسفه قبل از ملاصدرا درباره معاد و اشکالات وارد بر آنها -(12:00) آیا قیامت در طول دنیاست؟ -(18:00) تقابل دنیا و آخرت از دیدگاه قرآن -(23:00) آخرت، باطن دنیاست(يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ - روم۷) -(26:00) اثبات ملکوتی بودن قیامت بر اساس آیات (كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ - لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ) و (وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ) -(37:00) قیامت ، غایت دنیاست -(39:00) قیامت، عالم تامّ -(47:00) معاد با جسم مادی نیست -(54:00) معاد، عود روح به عالم ملکوت @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

💫✨ انس با حق و فراموش کردن حاجت‌ها 🔹 چون حلاوت ذکر خدای تعالی را چشیدی و بدان انس گرفتی و به بهشت لقاء رسیدی، از خداوند جز خودش را مخواه. و جز او را به فراموشی سپار. 🔸چنان‌که امام صادق(ع) فرمود: "خدا را یک مرتبه خواندم اجابت فرمود و حاجتم را فراموش کردم؛ چه، اجابتش به اقبال بر بنده‌اش، چون او را می‌خواند، اعظم و اجلّ از حاجتی است که بنده از او خواسته است. گرچه حاجت، بهشت و نعمت‌های ابدی آن باشد. و این را کسی جز عاملان محبّ و عارفان صفه‌الله و خواص درگاهش نداند". 🔹گویی شیخ عارف، سعدی(ره) در آنجا که مطلع گلستانش را به گُلِ بیانش زینت داده است، به همین حقیقت اشاره دارد که گفته است: "یکی از صاحبدلان، سر به جیب مراقبت فرو برده و در بحر مکاشفت مستغرق گشته، حالی که از آن حالت باز آمد، یکی از دوستان گفت: در این بوستان که بودی ما را چه تحفه آوردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رِسَم؛ دامنی پر کنم هدیه‌ی اصحاب را، چون برسیدم؛ بوی گلم چنان مست کرد که دامن از دست برفت". 🔸 پس کسی که خدای را برای ثواب و ترسِ عقاب عبادت کند از این لذّت حقیقی محروم است. و اگر دقت کنی خواهی یافت که اگر کسی خداوند را از روی رغبت به بهشت عبادت نموده؛ هوای خود را عبادت کرده است و اگر از ترس و وحشت، عبادت نموده؛ به سبب عشق به خود، او را عبادت کرده است نه برای عشق و محبت به مولایش. ✅ حضرت علامه حسن زاده آملی (ره) ✅ ترجمه‌ی رساله لقاءالله/ ص۲۲۲ و ۲۲۳ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

🌱نحوه ی صحیح خوابیدن برای سلامتی #سبک_زندگی_سالم 🔸️ نحوه خوابیدن ، به پهلو خوابیدن است؟؟؟ حالا یا به پهلوی راست، یا به پهلوی چپ ؟؟؟ #استاد_صمدی_آملی @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

#صد_کلمه_در_معرفت_نفس #کلمه_هفتاد_و_یکم ✏️ آن كه را آه و سوز و گداز كه روح و ريحان و جنّت نعيم اهل دل است، و راز و نيـاز كـه قـرّة العـين عارف است نباشد، پس نشاط و شادی او در چيست؟! @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

فضيلت شب جمعه و زيارت سيدالشهداء استاد عالي ... آکنده از توستــــ تمـام قلبــــ‌ها تو تشنه ماندے تا ما سیراب شویم #السلام_علیک_یا_حسین_بن_علی @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

@modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

إلهی، آنچه به حسن داده ای همه از تفضّل آن ولی نعم بود، وگرنه این منعم چه کاری کرده است تا به موجب آن استحقاق ثوابی را داشته باشد؛ باز هم چشم توقّع به تفضّل آن جناب دارد که دست دیگر نمی شناسد. فراز۳۴۰ #علامه_حسن_زاده_آملی #الهی_نامه #مدافعان_ظهور @modafeanzuhur