eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.5هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
108 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
#اعمال_روز_مباهله ۱-غسل ۲.روزه گرفتن ۳-دورکعت نماز مثل نماز عید غدیر ۴-خواندن دعای مباهله ۵-هفتاد ب
😍 ‌روز مُباهله مبارک 🌼🎉 ‌ ⁦✔️⁩ مباهله یعنی طرفین، یکدیگر رو لعن میکنن، تا هرکس باطل است و برحق نیست، به عذاب الهی گرفتار و رسوا شود. ‌ 💞 پيامبر خدا (ص) - پس از اصرار و پافشاری مسیحیان نجران روی آئین خود و قانع نشدن‌شان - به آنها فرمود: ‌ با من كنيد! اگر من راستگو باشم لعن و نفرين، شما را مى گيرد و اگر دروغگو باشم لعن ونفرين، مرا مى گيرد. 🔶 آن ها پذیرفتند! صبح روز كه شد نزد آمدند، ديدند آن حضرت، عزیــزترین افرادش یعنی و و و (ع) را همراه خود آورده است. 🔷 آنان ترسیدند و به رسول خدا گفتند: با تو صلح مى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار! ‌ نقل از امام صادق (ع) ❤ ‌ تفسير القمّی: ۱/۱۰۴ ‌ یعنی روز حقّانیت مبارک 💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸 ‌ @modafehh
راهی برای نکردن🌿 °°°°° علی (ع) فرمـودند: هرکس صبح را بر پا دارد و پس از نماز در جایش بنشیند و«سوره توحید» را یازده مرتبه قبل از طلوع خورشید قرائت کند آن روز مرتکب گناه نمےشود، هر چند شیطان به سوی او طمع کند. «ثواب الاعمال، صفحه ۳۴۱» @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 اوضاع حکومت مصر (۵) معاویه چون از اهمیت آگاه بود، همواره در فکر تصرف آن بود از این رو جلسه ی تشکیل داد. عمرعاص که فردی حیله‌گر بود گفت: حکومت مصر و زیادی و ، فکر تو را به خود مشغول کرده و ما را هم به همین علت جمع کرده‌ای؟ پس بدان عزم خودت را جزم کن و این کار را انجام بده که این بهترین نظر و کار است؛ و بقیه هم حرف را تایید کردند. معاویه ، عمروعاص را همراه با لشکری فراوان راهی مصر کرد و به او گفت: با ما و امیرالمومنین و عثمان هم پیمان شو تا سریع‌تر به مقصودت برسی ، که اگر برسی تا ابد حاکم مصر خواهی ماند. زمانی که عمرعاص به نزدیکی مصر رسید نامه‌ای به نوشت و گفت: پسر ابوبکر نگذار خونت بریزم ، مردم مصر همه به مخالفت با تو برخاستند و از بیعت تو پشیمانند ، خودت از مصر بیرون برو و حکومت را به ما بسپار چرا که من خیرخواه توام. محمد اما نامه‌ای به نوشت: با لشکری در حوالی مصر اردو زده؛ مردم مصر هم به دورش جمع شده‌اند؛ کسانی هم که پیش من هستند در کارها سستی می‌کنند؛ اگر به مصر نیاز داری مال و نیرو برایم بفرست. امام مردم را برای یاری محمد فراخواند اما آنان هم مثل همیشه از یاری امام خودداری کردند. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 اوضاع حکومت مصر (۶) محمد چون شرایط را اینگونه دید مردم را به جنگ دعوت کرد لذا یکی از فرمانده‌های دلاور خود به نام را به همراه ۲۰۰۰ نفر برای جنگ به بیرون شهر فرستاد و خود با همین تعداد در قصر ماند. دلاورانه می‌جنگید و در مقابل حملات مقاومت میکرد ولی هر لحظه بر سپاهیان عمرعاص اضافه می‌شد. کنایه همچنان که میجنگید این آیه را زیر لب میخواند (آل عمران / ۱۴۵) و همچنان شمشیر میزد تا به به شهادت رسید. زمانی که خبر شهادت به شهر رسید یاران هم از دور او پراکنده میشدند. وقتی محمد خود را تنها دید ، از شهر خارج شد به پناه برد و چندین روز در آنجا پنهان ماند به طوری که از شدت نزدیک بود بمیرد. عمرعاص ، به دستور داد تا او را دستگیر کنند و نزد او بیاورند. ، محمد را دستگیر کرد و از آنجایی که نسبت به او و داشت ، میان و نزاع لفظی بر سر و علی بن ابی طالب برگرفت. که سرانجام ، به محمد گفت: می‌دانی با تو چه خواهم کرد؟ تو را خواهم و در . معاویة بن حدیج فردی و بود که همواره به دشنام می‌داد. و بدین گونه محمد بن ابی بکر که امام در مصر بود کشته شد و مصر توسط فتح و به دست افتاد. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 آشوب در بصره (۳) در گفتگوها گاهی کار به دشنام و توهین به هم می‌رسید ولی او خودداری میکرد و در آن روز جنگی پیش نیامد. در پایان روز وقتی که به محل اسکان خودش برگشت ، حدود ۱۰ نفر که گوی از بودند او را تعقیب کردند. آنها به خانه او وارد شدند و با شمشیر به او حمله کردند او از خانه فرار کرد ولی در بین راه گرفتار آنان شد و آنها او را به رساندند. وقتی کشته شد ، تصمیم گرفت با عده‌ای از و جمعی دیگر از یاران امیرالمومنین بر علیه قیام کند اما باز هم به قبیله پیغام فرستاند که: به خدا قسم ما به کسی که شما پناهش داده بودید حمله نکردیم نه به مالش تجاوز کردیم نه به او و نه به مال و جان کسانی که با ما هم عقیده نیستند! آیا می‌خواهید به جنگ ما و جنگ کسی که ما او پناه داده‌ایم بیایید(یعنی ).؟ با دریافت این پیغام از جنگیدن با منصرف شدند. وقتی اوضاع به این گونه پیش رفت نامه دیگری به نوشت و خبر و مخالفت از درگیری با را به عرض حضرت رساند و نوشت: که نظر من این است که را به بفرستد چون او دارای نافذ است وفردی کاردان و کاربلند است و در عشیرش مورد اطاعت و در مقابل دشمنان امیرالمومنین سخت و شدید است و اگر او بیاید انشاالله یاران را متفرق خواهد کرد. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 فساد و فرار برخی از اصحاب امام به سمت معاویه ( ۱ ) ⚡️توجه⚡️ ⚖با توجه به اینکه تمام اعداد و ارقام ذکر شده در کتاب به صورت یا است ما برای درک بهتر آنها ، همه را به تومان تبدیل کرده‌ایم و معادل آن را نوشتیم ⚖ یکی از مشکلاتی که پس از و نمایان شدن یاران برای حکومت آن حضرت به وجود آمد ، این بود که هر کس از اصحاب حضرت که خیانتی می‌کرد، یا به گرایش پیدا می‌کرد یا برای خود مأمنی سراغ داشت که از دست امیرالمومنین بگریزد و به آن پناه ببرد. که آن مأمن ، و قرار گرفتن تحت حمایت بود. در نتیجه عده‌ای از خیانت کرده و به سمت گریختند. که ما برای مثال چند نمونه از این خیانت ها را در ذکر خواهیم کرد. 💢در زمان حکومت امیرالمومنین علیه السلام ، بود. او ۴۰۰ هزار درهم مالیات از مردم جمع آوری کرد و آنها را برای خودش برداشت. امیرالمومنین او را به زندان انداخت پیش امام شفاعت او را کرد و ضمانت کرد که آن مبلغ را بپردازد و در کار او به جد ایستاد تا توانست او را از زندان آزاد کند. ⚖معادل سازی⚖ هر درهم = ۱۳.۸۱۰ تومان (آذرماه ۱۴۰۲) ۴۰۰هزار درهم = ۵.۵۲۴.۰۰۰.۰۰۰ تومان @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 فساد و فرار برخی از اصحاب امام به سمت معاویه ( 4 ) روزی به کوفه و نزد آمد. در حالی که حضرت در صحن مسجد کوفه نشسته بود. خدمت حضرت رسید و به ایشان سلام کرد امام هم جوابش را داد و به فرزندش فرمود: برخیز و را به خانه ببر و برای او لباس و کفش نو بخر. فردای آن روز نزد امیرالمومنین آمد در حالی که تمام لباس‌هایش نو بود ، به حضرت سلام کرد و گفت: یا امیرالمومنین می‌بینم که چیزی از این دنیا جز سنگریزه‌ها نصیبت نشده است. ( از اینکه آنچه به من داده‌ای بسیار ناچیز است) حضرت فرمود: وقتی سهم خودم را از بگیرم آن را به تو می‌دهم. اما به این مقدار راضی نبود و سهم بیشتری از المال می‌خواست. حضرت به او فرمود: تا روز جمعه صبر کن. در روز جمعه وقتی حضرت ، نماز جمعه را اقامه کرد ، جمعیت نمازگزار را به نشان داد و فرمود: نظرت در مورد کسی که به این جماعت کند چیست؟ گفت: انسان بسیار بدی است!! حضرت به او فرمود: آیا تو به من می‌گویی به این جماعت کنم و سهم آنها را به تو بدهم !!؟ اینگونه شد که را ترک کرد و به سوی رفت. در قدم را در مجلس در کنار خود نشاند و به او ۱۰۰ هزار درهم داد. ⚖معادل سازی⚖ ۱۰۰ هزاردرهم=۱.۳۸۳.۰۰۰.۰۰۰ تومان @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 اقدامات معاویه برای تضعیف حکومت امیرالمومنین(پایان) چون به مکه رسید ، ابتدا خواست را بر عهده بگیرد و مردم را به سوی معاویه دعوت کند اما با مقاومت مردم مواجه شد از این رو گفت: پس نه من امام جماعت باشم و نه قیس؛ امامی را انتخاب کنند و به او اقتدا کنند. مردم را انتخاب کردند. چون به پایان آمد ، به سمت شام حرکت کرد در این بین سپاه امام به فرماندهی به مکه رسید و زمانی که از رفتن سپاه یزید مطلع شد به دنبال آنان رفت و در منطقه به آنها رسید و توانست در جنگی نمایان ، آنان را به غنیمت گرفته و تعداد زیادی را کند. امام بعدها این اسیران را با عده‌ای از اصحابش که نزد معاویه اسیر بودند مبادله کرد. 💢معاویه بعد از ماجرای خود را و خواند و برای تثبیت خلافت خودش ، برای مناطقی از حکومتش تعیین کرد. یکی از این امیران بود که او را به فرمانداری ، ، و مامور کرده بود. امام علی برای مقابله با این حرکت معاویه ، را به جنگ و مقابله با فرستاد. بین ضحاک و مالک جنگ سختی در گرفت و ضحاک مجبور شد شبانه به داخل شهر رفت و در حصار آنان پناه گرفت و دیگر برای مقابله با سپاه مالک بیرون نیامد. بعد از این داستان‌ها مالک به حکومت خودش نصیبین برگشت. وقتی خبر به نیروهای معاویه رسید آنها هم به شام برگشتند. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 غارت و شبیخون های معاویه(۳) 💢 جنایات لعنت الله علیه آنچه که باعث شد ، را برای حجاز و آن سفر خونینش بفرستد ، اخباری بود که از به او رسید. عده‌ای از مردم صنعا در که هواخواه بوده و برخلاف میلشان با بیعت کرده بودند ، بعد از توسط و و و ، آنها هم جرات پیدا کردند و با حکومت امیرالمومنین را برداشتند و حاضر به دادن نشدند. لذا امام پیکی را به جانب آنان فرستاد و از آنان خواست که یا دست از شورش بردارند و یا با سپاه عظیمی به فرماندهی به آنها حمله خواهد کرد. چون مردم و این پیغام رو شنیدن ، از ترس جان خود ، از اعتراضاتشان دست کشیدن و در عین حال نامه‌ای هم به معاویه نوشتند و از او خواستند که به آنها کمک کند و معاویه برای یاری آنها را فرستاد. چون نامه یمنی‌ها به معاویه رسید، او را که فردی و بود ، با ۳۰۰۰ سوار جنگی به یمن فرستاد و به او گفت: راه حجاز و مدینه و مکه را در پیش بگیر و برو تا برسی به یمن. در راهت به هر شهری که رسیدی پیروان علی را با تهدید به بیعت با ما فرا بخوان و اگر قبول نکرد ، آنها را بکش؛ و اموالشان را غارت کن ؛ در بین راهت مردم را بترسان و متفرقشان کن تا به صنعا و جند برسی که در آنجا طرفداران ما هستند. و اینگونه شد که به راه افتاد... @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 غارت و شبیخون های معاویه(۸) وقتی خبر غارت‌های به کوفه رسید ، امیرالمومنین مردم را به جنگ دعوت کرد اما آنها نپذیرفتند و حاضر به حرکت نبودند. امام با خطبه‌هایش مردم را سرزنش میکرد و نشان میداد که فریب دنیا را خورده اند و عاقبت کار اطاعت نکردن از امام را به آنان گوش زد میکرد. ایشان همچنان مردم را به جهاد دعوت می‌کرد ولی هیچکس لبیک نمی‌گفت! آنگاه امام گفت: شما را چه شده است؟ آیا لال شده‌اید و سخن نمی‌گویید؟ برخاست و گفت:یا اگر تو خود رهسپار جنگ شوی با تو می‌آییم! امام گفت:شما را چه شده است که چنین سخنی بر زبان می‌آورید! آیا برای چنین کاری باید من بروم! شایسته نیست که من و و و و و را رها کنم و با گروهی از سواران ، دنبال گروهی از در بیابان‌ها و بالای کوه‌ها بروم!! به خدا این نظر بدی است. در بین مردم برخاست و گفت: یا امیرالمومنین خدا تو را از ما نگیرد و ما را به فراق تو دچار نکند ، من آماده جنگ با آنها هستم ، مرا به سوی آنها بفرست. امام قبول کرد و همچنین هم برخاست و اعلام آمادگی کرد و هر دو را با سپاهی ۴ هزار نفره به دنبال فرستاد. به سرعت دنبال می‌رفت تا به او برسد؛ در راه به شهرها وارد نمی‌شد و هیچ توقفی نداشت ، کم میخوردند و کم استراحت میکردند تا هر چه سریع تر به برسند. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 غارت و شبیخون های معاویه(۹) از رفت و وقتی شنید که سپاه دنبال اوست راهش را عوض کرد و از راهی که از آنجا آمده بود ، برنگشت. مردمی که در راه‌ها بر سر آب جمع می‌شدند از روبرو شدن با او اجتناب داشتند و به خاطر ظلم‌هایش از او فرار می‌کردند. از تغییر مسیر برگشت خبردار شد و دنبال او رفت تا او را از سراسر بیرون راند و در نیز به دنبال او رفت. وقتی توانست او را به طور از بیرون کند در (منطقه‌ای بین یمن و مکه) مدتی اقامت کرد ، تا خود و یارانش استراحت کنند. در این بین ، در بین آشوبی برپا شد. ظاهرا پس از آنکه اخبار به کوفه رسید و مردم امنیت خود را در خطر جدی دیدند ، یکدیگر را برای امام برای مقابله با ملامت کردند و بر آن شدند که از امام بخواهند تا نیروی کمکی برای بفرستد تا او بتواند کار و لشکرش را یکسره کند اما با این پیشنهاد مخالفت فرمودند و آنها را به رفتن به با فراخواندند و گفتند: من کسی را برای جنگ با فرستاده‌ام که باز نمی‌گردد مگر اینکه یکی از آن دو دیگری را یا ، از این جهت خیالم از او راحت است ، ولی خواسته من از شما این است که زمانی که شما را به جنگ و اهل شام فرمان می‌دهم و به آن فرا می‌خوانم کنید. مردم سخن امام را تایید کردند و هر کدام چیزی می‌گفت و به ندای امام می‌گفتند. تا اینکه ... @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 سرنوشت بُسر بن ارطا پیش از شهادتشان ، را نفرین کرد و فرمود: دینش را به دنیایش فروخت ، حرمت‌های تو را هک کرد و اطاعت یک مخلوق فاجر و گناهکار را بر آنچه نزد تو است ، ترجیح داد. جان او را نگیر تا اینکه عقلش را از او بگیری. و در جای دیگر فرمودند: و را لعنت کن و غضب خود را بر آنان نازل کن و عذاب و مجازاتی که از مجرمین برنمی‌گردد را ، بر آنان بفرست. کمی بعد از امیرالمومنین ، به هذیان گویی و جنون دچار شد. دیوانه شده بود و می‌گفت: شمشیر مرا بدهید تا با آن بکشم. شمشیر چوبی برایش ساخته بودند و هر وقت شمشیر می‌خواست به او می‌دادند. آنقدر آن شمشیر را به حرکت در می‌آورد تا بیهوش می‌شد و وقتی به هوش می‌آمد ، باز شمشیر می‌خواست همان را به دستش می‌دادند و باز هم همان کار را تکرار می‌کرد تا اینکه بیهوش می‌شد و همین گونه بود تا اینکه به دَرَک واصل شد لعنت الله علیه @modafehh