eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.5هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
108 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ✨تا خط شهادت آمد رزمندگان داخل تصویر رزمندگان کادر گروهان هستند. از بچه‌های توی عکس من و دو برادر عزیزم یوسف ترابی و شالباف زنده ماندیم ، ۸ نفر دیگر امروز جمعشان سر سفره آقا امام حسین جمع است. ، ، هر کدام نقش ارزنده‌ای در داشتند. ، علاقه ی زیادی به بچه‌های قزوین داشت و از ۱۷ علی بن ابیطالب جدا شد و به عاشورا آمد. نزدیک عملیات تلاش زیادی کرد که فرمانده گردان او را در عملیات شرکت دهد اما فرمانده قبول نمی‌کرد. سرانجام با گریه و زاری و خواهش و تمنا ، دل فرمانده را به دست آورد تا به او اجازه دهد حداقل پشت خط یعنی و کنار سایر بچه‌های رزمنده مستقر شود. اما انگار جعفر امضا شده بود بچه‌های زیادی در عملیات به خط دشمن زدند و سالم برگشتند اما در پشت جبهه آماده شهادت بود و سرانجام هم بر اثر بمباران هوایی ، به رسید. : جانباز علی قلی‌پور : سال ۶۳ قبل از عملیات بدر
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای بهترین رفیق هاتون آرزوی شهادت کنید 🤲🏻❤️•° 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج🍃
🥀 ✨اگر بمانید ضرر کرده‌اید این ، ما در است که روی رود خروشان نصب شده است و ارتباط اهواز - آبادان و اهواز-خرمشهر را برقرار می‌کند. نزدیکی‌های عصر یکی از روزهای سال ۱۳۶۳ اعلام شد دشمن بعثی در منطقه شدیدی زده و باید نیروهای جدیدی برای استحکام خط پدافندی به نیروهای خط‌کش در حال هستند ، ملحق شوند. ما چون از آمادگی خوبی برخوردار بود برای انجام این ماموریت انتخاب شد. همگی به سرعت تجهیزات تحویل گرفتیم و سوار اتوبوس‌ها ، عازم منطقه مورد نظر شدیم. در بین راه که از جوان و خوش فکر بود شروع به سخنرانی کرد و داستان را برای ما تعریف کرد. اینکه چگونه ظرف‌های آب مجنون را می‌شکست. ( از اینکه اگر ما اینجا هستیم و می‌خواهیم جانفشانی کنیم،صرفاً اینگونه نیست بلکه به خاطر این است که محبوب به ما نظر کرده و ما رو از میان تمام بندگانش برگزیده است و ما هم باید بر این لطف و کرامت الهی شاکر و سپاسگزار باشیم). حرف‌های سید باقر که تمام شد به نزدیکی منطقه رسیده بودیم ایشان جمله‌ای گفت که هنوز پژواک این جمله مرا متاثر می‌کند: بچه‌ها بدانید که اگر به فعل برسید ، خوش به حالتان و اگر بمانید ضرر کرده‌اید. به راستی که خسران این فیض اعظم هیچگاه و با هیچ چیز قابل قیاس نیست. : علی گلپور
🥀 آمبولانس متلاشی شد عکس سنگر فرماندهی در را می‌بینید. نوروز سال ۶۲ بود که با دوربین عکاسی‌اش آمده بود تا از ما و اتفاقات منطقه عکس بگیرد. عکس‌های زیادی گرفت . به ما که رسید دوست داشت با جمع ما عکس یادگاری داشته باشد. ایستاد و یکی دیگر از دوستان از ما عکس گرفت. ایشان در همین منطقه بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و برای انتقال به بیمارستان داخل گذاشتنش اما در بین راه مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و به رسید. ضمناً هم در جمع ما است. : جانباز فرج الله فصیحی رامندی
🥀 ✨قول بده شفیعم باشی روزهای آماده شدن برای بود. که در عملیات قبلی مجروح شده بود با عصا آمد. وقتی او را دیدم حیرت کردم . تعجبم از این بود که چرا او با این وضعیت جسمی دوباره آمده تا در عملیات حضور یابد. همه دوستش داشتند. دوربینش همیشه همراهش بود. به دلم افتاده بود او نور بالا می‌زند و عاشق شده است. اینجا است جایی که بچه‌ها ساماندهی شدند تا کار قهرمان را یکسره کنند. در فرصتی کوتاه را پیدا کردم دست در گردن هم انداختیم. گفتم: قول بده اگر شدی مرا شفاعت کنی. او خندید و همین درخواست را از من کرد. اما او کجا و من کجا... او در همان عملیات و در راه حفظ آرمان‌های اسلام و امام و آزادسازی خرمشهر به رسید. :جانباز محسن صباغ
🥀 ✨خدایا قربانیم را بپذیر عکس مربوط به روز وداع است. پدر بزرگوارش در پشت عکس نوشته است: تولد مصادف بود با روز ولادت و روز شهادتش هم مصادف با روز شهادت . او در ۱۸ سالگی و در روز از قزوین اعزام شد و پس از دو سال دوری از خانواده و شهرش به رسید. امید است این قربانی را خدای متعال از ما قبول فرماید. : حسن شکیب‌زاده
... ادامه قسمت قبل ... از او پرسیدم: برادر رزمنده چه شده؟( من در آن لحظه کاملاً گرم بودم و هیچی متوجه نمی‌شدم او هم که می‌دانست چه اتفاقی افتاده از دلش نمی‌آمد که ماجرا را مستقیم به من بگوید.) گفت : خودت نگاه کن. دستش را زیر سرم گذاشت و بلند کرد تا خودم ببینم. کمی بلند شدم مسیر نگاهم را اول انداختم به بدن او ولی وقتی مسیر خون را پی گرفتم ، رسیدم به خودم . دیدم پای راستم تقریباً از زانو به پایین نیست. خواستم پایم را تکانی بدهم که را ببینم ، احساس کردم پایم کاملاً بی‌حس است و انگار اصلاً جزو بدنم نیست. دوست رزمنده‌ام پرسید: چه شده؟ گفتم: پایم نیست اما چرا اصلاً درد ندارم!!؟ در همین حال و روز بودم که که در عملیات بعدی شد ، از راه رسید و بالای سرم نشست . سرم را روی دامانش گذاشت شروع کرد به پاک کردن صورتم و بوسه زدن بر آن. گفت: منو می‌شناسی؟ گفتم:راستش درست نمی‌توانم ببینم. گفت: اشکال ندارد ناراحت نباش. من دیگر نمی‌توانستم جوابش را بدهم در حالی که به سر و صورتم می‌ریخت ، شنیدم که می‌گوید: باش به خدا داداشم ، خوش به ، ای کاش این محبت در حق من می‌شد. گوی خدا ، صدای نجوای از سر اخلاصش را شنید ، چرا نصیبش شد./ : جانباز سعیدی
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
● 🖤هزار طائفه آمد، هزار مکتب رفت و ماند شیعه که قال الامام صادق داشت سالروز شهادت جانسوز امام جعفر صادق علیه السلام بر شما تسلیت باد.
ای ! سربنـد يا حُسينت... نشان از عشقی کهن دارد عشقی که تمام مبتلايان را نيازمند شفا می‌کند شفايی از جنس ... 💐نثار ارواح مطهر شهیدان 💐
ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت ، شهدای جمهوری اسلامی ایران در حادثه اخیر ، اطلاعیه ارتش در خصوص شهدای این حمله به شرح زیر است: به اطلاع می‌رساند آمار شهدای ارتش در حادثه اخیر صرفا ۴نفر بوده و این آمار افزایش نیافته است.
امام موسی کاظم (ع): هر کس بخواهد (در هر جهتی) قوی ترینِ مردم باشد باید توكّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید. ▪️سالروز مظلومانه امام (ع) تسلیت باد.
امام صادق علیه السلام به یکی ازشیعیان بعنوان موعظه فرمودند:🖤 کارخوب ازهرکسی سربزندخوب است، ولی ازتو خوب تر؛ چون منسوب به ماهستی... وکاربدازهرکسی سربزندبداست، ولی ازتوبدتر؛ چون منسوب به ماهستی... [ @modafehhh