eitaa logo
Modiryar | مدیریار
213 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
800 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
الگوی چرخشی بدست آمده طی دوره ۸ ساله چرخش سياره زمین و زهره به دور خورشید! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
  ✍ ارزپاشی جواب نمی‌دهد     ▪️لزوم توجه به نرخ ارز به‌عنوان یکى از مهم ترین مباحث کلان اقتصادی در هر کشورى ضرورت دارد. مدیریت نرخ ارز خصوصاً به دلیل شوک ها و سکته های نفتی و افزایش تقاضا و نوسانات نرخ ارز در سال های اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. مدیریت نرخ ارز در همواره یکی از چالش‌ها و مسائل عمده سیاست‌گذاران و تصمیم گیران این عرصه بوده به گونه ای که در همه ادوار در محافل دانشگاهی و تصمیم ساز اقتصاد ایران مباحث چالش‌برانگیزی حول نحوه تعیین نرخ ارز در جریان بوده است. نرخ ارز بیانگر ارزش پول هر کشورى است و ارتباط میان با دنیاى مالی خارج را نشان می‌دهد. بر همین اساس ضرورت دارد بانک مرکزی درباره نحوه تامین منابع ارزی و آسیب‌های ناشی از غفلت در تامین آن هوشیار باشد و در توزیع ارز کنترل‌های لازم را به کار گیرد. ▪️در همین راستا یکی از مهم‌ترین وظایف ، حفظ ارزش پول ملی، ثبات و اعمال سیاست‌های ارزی در بستر نظام اقتصادی است و سایر دستگاه‌ها در این شرایط باید کمک‌رسان بانک مرکزی باشند. پس تنظیم مناسب نرخ ارز، توجه به تغییرات و عوامل مؤثر بر آن در هر شرایطى، می‌تواند موضوعى مهم و قابل تأمل باشد. افزایش ، اصلی‌ترین سیاست و رویکرد اقتصادی دولت ایران در چند دهه اخیر بوده است. به‌منظور رهایی از اقتصاد تک محصولی، توسعه صادرات غیر نفتی برای دولت ایران یک ضرورت انکارناپذیر است. تغییر نرخ ارز، مجموعه‌ای از تغییرات متفاوت و حتی متضاد را در بخش خارجی و داخلی اقتصاد به همراه دارد که برآیند آن می‌تواند عملکرد اقتصاد کشور را تحت تاثیر مثبت یا منفی قرار دهد. ▪️مدیریت مناسب از یک طرف نقش موثری در صادرات و واردات و به تبع آن تنظیم و تعدیل تراز تجاری و تراز پرداخت‌های کشور دارد و از طرف دیگر نقش موثری در تعیین قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی و به تبع آن تعیین میزان تولید و اشتغال دارد. مدیریت نرخ ارز نیازمند یک فرآیند علمی مبتنی بر سیستمی حساب شده و بر اساس سایر شاخص های پولی و مالی است. بر این اساس باید گفت آن چه در سال های اخیر در کشور برای مدیریت نرخ ارز رایج شده است جواب نمی دهد. سیاست برای مدیریت نرخ ارز در بازار آزاد پاسخگوی آن چه باید نیست پس ضرورت دارد با اعمال سیاست های یکپارچه نسبت به مدیریت بهینه بازار ارز اقدام شود. اگر دولت ۵ سال قبل ارز کشور را با اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به هدر نمی‌داد و با ارزپاشی منابع ارزی مواجه نمی‌شدیم، اکنون این مشکلات را نداشتیم، همچنین بانک مرکزی می‌توانست کشور را از کالاهای اساسی بی‌نیاز کند. ▪️از طرف دیگر با توجه به فعل و انفعلات حوزه پولی و ارزی در سال های اخیر مردم ارزهای شاخص همچون دلار را ظرفیت‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری و کسب منفعت می‌دانند، از سالی که تحریم‌های ناجوانمردانه اقتصادی آمریکا و شورای امنیت علیه ایران اعمال گردید، نگاه مردم به ارزهای شاخص همچون دیدگاه آن ها نسبت به مسکن، طلا و خودرو حالت سرمایه‌ای پیدا کرده و در حقیقت دلار به عنوان یکی از مهم‌ترین ارزهای مورد و واحدهای تولیدی در سبد سرمایه‌گذاری عموم مردم قرار گرفته است. اگر بانک مرکزی به کمک دستگاه‌های اقتصادی مهم کشور همچون وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت امور اقتصادی و دارایی، در اجرای تعهدات مربوط به سامانه نیما و تأمین ارز مورد نیاز موفق عمل کند و کمبودی در این زمینه نداشته باشد، می‌تواند بدون تزریق غیر هدفمند و کلاسیک ارز در بازار آزاد، آن را مدیریت کرد.   ✍ منبع: هفته نامه نخست، مورخ ۲۲ آبان ۱۳۹۹، شماره ۸۴۸ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
💢 مقایسه چرخه سنتی BPM و چرخه جایگزین ▪️در این نوشته از تصویر سنتی چرخهٔ مدیریت فرایندهای کسب و کار به یک چرخهٔ جایگزین حرکت کردیم تنها به یک دلیل: مدیریت بر روی سطح «مورد» از مدیریت بر روی سطح «فرایند». ▪️وقتی تصویر نهایی چرخهٔ جایگزین را با تصویر اصلی مقایسه می‌کنید متوجه می‌شوید که دو مورد و غیب شده‌اند. برای من «مدل‌سازی» گامی مجزا نیست بلکه اقدامی است که می‌توان در خلال گام طراحی انجام داد. به نظرم در چرخه سنتی BPM مدل‌سازی به دلیل گرایش‌های مبتنی بر سیستم‌های مدیریت فرایندهای کسب و کار یا همان BPMS‌ها مجزا از طراحی در نظر گرفته شده است. ▪️علاوه بر «مدل‌سازی» من «بهینه‌سازی» را هم به عنوان یک گام جدا در نظر نگرفتم چون فکر می‌کنم «بهینه‌سازی» اصولاً یک فعالیت نیست بلکه هدف هر دو چرخهٔ موجود در مدل جایگزین است. چرخهٔ «پایش» در مورد بهینه‌سازی در سطح هر موردِ مشخص است. و چرخهٔ طراحی به بهینه‌سازی فرایند در زمانی که مناسب نیست بر‌می‌گردد. 💢 به کدام چرخه باید بیشتر توجه داشت؟ ▪️این که به کدام چرخهٔ بهینه‌سازی توجه بیشتری داشته باشیم بستگی به سطح ارائه شده یا امکان استقرار در خلال عملیات اجرای فرایند‌های‌مان دارد. اگر روند‌های ثابتی داشته باشم که امکان تغییر در سطح هر مورد مشخص برای آن‌ها فراهم نباشد باید به سراغ چرخهٔ «بازطراحی» برویم. و اگر در خلال اجرای فرایند آزادی بیشتری داشته باشیم انعطاف بیشتری در چرخه «پایش» خواهیم داشت. ▪️ولی بزرگ‌ترین تفاوت میان چرخهٔ اصلی و چرخهٔ جایگزین در است. در چرخهٔ جایگزین «اجرا» بالا قرار گرفته است چون بیشتر شرکت‌ها و سازمان‌ها در حال حاضر فرایند‌های خود را دارند و در نهایت با اجرای فرایند است که می‌توانند به مشتریان خود خدمت بدهند. www.modiryar.com @modiryar
بزرگ‌نمایی اقدامات کوچک مدیران www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
۶ جمله یک مدیر ضعیف:‌ با صندلی من حرف بزنید!   شناختن یک  کار چندان سختی نیست. از مرور تجربیات روزمره تان هم به راحتی می‌توانید یک مدیر ضعیف و نالایق را بشناسید. کافی است به وضعیت کارتان در این یکسال اخیر فکر کنید. به جملاتی که هرروز صبح تا عصر از مدیر و کارفرمایتان شنیده‌اید فکر کنید. حتماً بسیاری از آن جملات را به خاطر می‌آورید. خیلی‌هایشان به دل شما نشسته و خیلی‌هایشان عذابتان داده است. در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۶ جمله یک مدیر ضعیف را برای شما فاش کنیم.   ➊ به نظر می‌رسد این مشکل شخصی است: افرادی که سرکار می‌آیند با دیدگاه‌ها، افکار، و استعدادهایشان می‌آیند. هم‌چنین تعهداتی را با خود به همراه می‌آورند که از آنان جدا‌ناپذیر است تعهداتی نسبت به کودکان، والدین و سایر بستگانشان دارند و حتی نسبت به حیوانات و گل و گیاهانی که در منزل نگهداری می‌کنند نیز متعهد هستند. اگر رییس شما به زندگی خصوصی شما اهمیتی نمی‌دهد چرا باید هم‌چنان کنار او بمانید؟ استعدادتان را برای رییسی خرج کنید که انسان بودن شما را می‌فهمد و به نیازهای محل کار و خارج از محل کار شما آگاهی دارد. ➋ من برای فکر کردن به شما پول نمی‌دهم: اشتباه بزرگ این‌جاست. یک مدیر دقیقا برای فکر کردن به کارکنان‌اش پول می‌دهد. اگر برای چیزی غیر از اندیشیدن و تفکر خلاق پول می‌دهد پس حتما در حال تاراج سرمایه‌ی خود یا سهامداران شرکت‌اش است.   ➌ ما همیشه این کار را به این صورت انجام می‌دهیم: بیش‌تر مدیران ایستا و کارنابلد سعی می‌کنند ضعف خود را زیر پوشش ثبات رویه پنهان می‌کنند و معمولا می‌گویند: خدا می‌داند از وقتی ما این رویه را پیش گرفته‌ایم، هیچ چیز در دنیا عوض نشده است!   ➍ نمی‌توانم کاری برایتان انجام دهم، تصمیم گرفته شده است: حتماً قبلاً این جمله را زیاد شنیده‌اید: بله، می‌دانم من مدیر هستم، اما من نمی‌توانم کاری کنم. من فقط مطابق با دستورالعمل‌های داده شده رفتار می‌کنم، چون من برای هیچ شخصی از قدرت سیاسی استفاده نمی‌کنم، حتی برای خودم! ➎ من مدیرم! فقط کاری را که به شما گفته شده است انجام دهید:   این جمله ناشی از یک ترس مدیریتی است. پس از شنیدن این جمله نفسی عمیق بکشید، کاری را که به شما گفته شده است انجام دهید، سپس به خانه بروید و رزومه‌ی کاری خود را برای شغلی دیگر تقویت کنید و به هر جایی که می‌توانید بفرستید. ➏ اگر این شغل را نمی‌خواهی شخص دیگری را به جای تو خواهم گذاشت: این جمله‌ی احمقانه، دعوتی است از شما که در شغل خود به جلو بروید و قدمی بردارید. از رییسی که از این جملات می‌گوید دوری کنید و بدانید فقط کارفرمایان بزرگ می‌توانند یک شرکت بزرگ بسازند.   🔚 سخن پایانی: ▪️اگر این ۶ عبارت را بارها شنیده‌اید وقتش رسیده است عطای این رییس و محل کار را به لقای‌اش ببخشید و به یک محیط کاری بروید که انرژی شما، عرق کاری‌تان، علاقه و اشتیاق‌تان مهم باشد و از ایده‌هایتان استقبال شود. ▪️به دنیای جدید کاری قدم بگذارید. محیط کار انسانی دقیقا همین جاست. از این ترس خود بیرون بیایید و به مکانی بروید که انسان‌ها مشکلات‌شان را با هم حل می‌کنند. می‌توانید این برنامه را از همین لحظه آغاز کنید! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
چرتکۀ عاشقی ⛱ وای به حال وقتی که عشق و دوست داشتن به جای آن که در ترازوی اخلاصِ دل وزن شود در ترازوی دیجیتال بازار عیارش مشخص شود. به جای دل و دلدادگی حساب دو دو تا چهارتا بنشیند و رنگ و بوی محبت جایش را با زرق و برق دنیا و حرف های تلخ چه دادیم و چه گرفتیم عوض کند. اینجا همان وقتی است که به جای فکر کردن به این که چه کنم تا کام محبوبم شیرین شود و حال معشوقم خوب، طرف می نشیند و فکر می کند برایم چه کرده و چه آورده! یا از این بدتر چرتکه می اندازد و بده و بستان های خودش را با او و دیگران مقایسه می کند و فی بازارِ عشق و محبت را به نرخ روز محاسبه می کند. ⛱ کاسب کاری به اوج می رسد، در ترازنامۀ عاطفی هر جا عاشق بیچاره کاری نکرده یا نتوانسته بی عرضه، کم فروش و بی محبت است و بویی از عاشقی نبرده و آنجا که کاری انجام داده و خواسته ای را برآورده وظیفه اش بوده و همان قدر برایم می ارزد و همان میزان دوستش دارم. الان هم که روزگار تحریم و تورم است و وضع بازار خوب نیست و قلمروی نتوانستن ها بسیار گسترده تر از توانستن هاست عده ای هیچ سهمی برای محبت و عشق قائل نیستند! ⛱ اما قطعاً این همه ماجرا نیست! عشق کرامت می خواهد و شرافت و عاشقی و شیدایی زن و مرد نمی شناسد. عشق باید در دل ظهور کند و در فداکاری بروز، با اخلاص متولد شود و با ایثار به شکوه برسد. عاشق رنگ عوض نمی کند، چشم و دلش سیر است و گرفتار زرق و برق نمی شود. که اگر غیر از این باشد خانۀ محبت از پای بست ویران است. پس چرتکه را کنار گذارید و زلف یار در دست بگیرید، از شراب ناب وصال معشوق سرمست باشید و رسم وفاداری به جای آورید، سختی و کاستی ها را نادیده بگیرید و از هر آن چه دارید لذت ببرید که عمر دنیا بدجوری کوتاه است. www.modiryar.com @modiryar