Modiryar | مدیریار
✍ سبک یادگیری دیوید کُلب #یادگیری #دیوید_کلب #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiry
🔴 #سبک_یادگیری_دیوید_کُلب
1⃣ تطبیق دهنده
2⃣ سبک واگرا
3⃣ جذب کننده
4⃣ سبک همگرا
✅ در پروژهها عموما وظایف جدید هستند و قبلا تجربه انجام آنها وجود نداشته است و این بدان معناست که شما باید ابتدا (یا در طول مسیر انجام وظیفه) به خودتان یاد دهید که چگونه وظایف را انجام دهید. بنابراین، شباهتهای زیادی بین نحوه #آموزش مهارتها یا دانش جدید و نحوه برخورد با یک پروژه جدید وجود دارد.
✅ به همین دلیل، برای #مدیر_پروژه مهم است که بداند و درک کند که فرآیندهای یادگیری چگونه کار میکنند و چه سبکهای یادگیری متفاوتی وجود دارد، زیرا این روشها میتوانند نکاتی را برای تحلیل رفتارهای گروه پروژه ارائه دهند. برخی از افراد با تأمل و مشاهده به وظایف جدید نزدیک میشوند، برخی دیگر رویکرد تجربی را ترجیح میدهند.
🔴 نظریه یادگیری تجربی Kolb دو بخش دارد:
✅ اولین مورد این است که یادگیری از یک چرخه چهار مرحلهای پیروی میکند.#کلب معتقد بود که در حالت ایدهآل، فراگیران مراحل را طی میکنند تا یک چرخه را کامل کنند و در نتیجه تجربیات خود را به دانش تبدیل میکنند. بخش دوم تئوری کلب بر سبکهای یادگیری یا فرآیندهای شناختی که برای کسب دانش رخ میدهد متمرکز بود.
✅ اساساً، کلب معتقد بود که افراد زمانی میتوانند #دانش خود یا یادگیری را نشان دهند که بتوانند مفاهیم انتزاعی را در موقعیت های جدید به کار ببرند. تکمیل تمام مراحل چرخه اجازه میدهد تا تبدیل تجربه به دانش رخ دهد. کل نظریه کلب بر این ایده مبنی بر تبدیل تجربه به دانش استوار است. با هر تجربه جدید، یادگیرنده قادر است مشاهدات جدید را با درک فعلی خود ادغام کند. در حالت ایده آل، فراگیران باید فرصت عبور از هر مرحله را داشته باشند.
✅ تجارب در نظریه کلب نقش اساسی دارند، زیرا او تجارب را فرآیندی میدانست که بوسیله آن چیزی باید تغییر یا تبدیل شود. به خاطر سپردن یا یادآوری ایده های آموزش داده شده مساوی با #یادگیری نیست، زیرا هیچ ارزشی به یادگیرنده اضافه نشده است. مدل کلب تصدیق میکند که هر چیزی باید از تجربه تولید شود تا بتوان آن را به عنوان یادگیری تعریف کرد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar