eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
795 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ سبک یادگیری دیوید کُلب #یادگیری #دیوید_کلب #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiry
🔴 1⃣ تطبیق دهنده 2⃣ سبک واگرا 3⃣ جذب کننده 4⃣ سبک همگرا ✅ در پروژه‌ها عموما وظایف جدید هستند و قبلا تجربه انجام آن‌ها وجود نداشته است و این بدان معناست که شما باید ابتدا (یا در طول مسیر انجام وظیفه) به خودتان یاد دهید که چگونه وظایف را انجام دهید. بنابراین، شباهت‌های زیادی بین نحوه مهارت‌ها یا دانش جدید و نحوه برخورد با یک پروژه جدید وجود دارد. ✅ به همین دلیل، برای مهم است که بداند و درک کند که فرآیندهای یادگیری چگونه کار می‌کنند و چه سبک‌های یادگیری متفاوتی وجود دارد، زیرا این روش‌ها می‌توانند نکاتی را برای تحلیل رفتارهای گروه پروژه ارائه دهند. برخی از افراد با تأمل و مشاهده به وظایف جدید نزدیک می‌شوند، برخی دیگر رویکرد تجربی را ترجیح می‌دهند. 🔴 نظریه یادگیری تجربی Kolb دو بخش دارد: ✅ اولین مورد این است که یادگیری از یک چرخه چهار مرحله‌ای پیروی می‌کند. معتقد بود که در حالت ایده‌آل، فراگیران مراحل را طی می‌کنند تا یک چرخه را کامل کنند و در نتیجه تجربیات خود را به دانش تبدیل می‌کنند. بخش دوم تئوری کلب بر سبک‌های یادگیری یا فرآیندهای شناختی که برای کسب دانش رخ می‌دهد متمرکز بود. ✅ اساساً، کلب معتقد بود که افراد زمانی می‌توانند خود یا یادگیری را نشان دهند که بتوانند مفاهیم انتزاعی را در موقعیت های جدید به کار ببرند. تکمیل تمام مراحل چرخه اجازه می‌دهد تا تبدیل تجربه به دانش رخ دهد. کل نظریه کلب بر این ایده مبنی بر تبدیل تجربه به دانش استوار است. با هر تجربه جدید، یادگیرنده قادر است مشاهدات جدید را با درک فعلی خود ادغام کند. در حالت ایده آل، فراگیران باید فرصت عبور از هر مرحله را داشته باشند. ✅ تجارب در نظریه کلب نقش اساسی دارند، زیرا او تجارب را فرآیندی می‌دانست که بوسیله آن چیزی باید تغییر یا تبدیل شود. به خاطر سپردن یا یادآوری ایده های آموزش داده شده مساوی با نیست، زیرا هیچ ارزشی به یادگیرنده اضافه نشده است. مدل کلب تصدیق می‌کند که هر چیزی باید از تجربه تولید شود تا بتوان آن را به عنوان یادگیری تعریف کرد. www.modiryar.com @modiryar
مدیر پروژه و ضرورت تعامل با ذینعفان ✅ نقش اصلی در بر عهده مدیران پروژه است. وظیفه اصلی مدیر پروژه ایجاد یکپارچگی در پروژه است. او باید بتواند میان بخش های مختلف پروژه تعادل ایجاد کند تا پروژه به اهداف از پیش تعریف شده دست پیدا کند. ✅ با این حال خیلی اوقات متهم اصلی پروژه نیز هست. نقش مهم دیگر مدیر پروژه تعامل با ذی نفعان و مدیریت ارتباطات پروژه است. در واقع ۹۰ درصد مباحث مدیریت پروژه در حوزه تعاملات و ارتباطات صحیح در پروژه شکل می گیرد. www.modiryar.com @modiryar
مدیریت ریسک در مدیریت پروژه (Project Risk Management) فرآیند شناسایی، تجزیه و تحلیل و پاسخ‌گویی به هر خطری است که در طول چرخه پروژه ایجاد می‌شود. این مدیریت به پروژه کمک می‌کند تا در مسیر درست باقی بماند و بتواند به اهداف خود دست یابد. ✅ یک نکته مهم در فرایند توسعه پروژه است و برای موفقیت پروژه بسیار حیاتی است. بیشتر افراد تمایل دارند همه ریسک‌های موجود را زیر فرش را جارو كنند و گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده، روند توسعه را شروع كنند. ✅ اما بعدا به آن‌ها ثابت می‌شود که این بزرگترین اشتباه آنها است. یک خوب هرگز خطرات را نادیده نمی‌گیرد، مهم نیست که تأثیر آن‌ها تا چه حد جزئی باشد. هر ریسکی باید در اسرع وقت و به درستی تحلیل و بررسی شود. www.modiryar.com @modiryar
منشور پروژه ✅ منشور پروژه (انگلیسی: Project charter ) به سندی اطلاق می‌شود که آغازگر یا حامی پروژه صادر می‌کند و بر پایهٔ آن پروژه رسمیت می‌یابد و انتظار ذی نفعان را برآورده می‌کند. بر اساس منشور پروژه، اختیار پیدا می‌کند تا منابع موجود را برای فعالیت‌های پروژه تخصیص داده و به کار گیرد. ▪ریسک ها ▪نمودار پروژه ▪بودجه اصلی ▪هدف از پروژه ▪محدوده ی زمان ▪معیارهای موفقیت ▪مایلاستون های اصلی ▪مبنای تصمیم گیری های کلان پروژه ▪تهیه منشور توسط طرفین قراردادها ▪شناسایی اسپانسر ذینفعان و میزان تعهد آن ها www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل کار تیمی بروس تاکمن #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com
مدل کار تیمی بروس تاکمن یکی از مشهورترین و مهمترین ابزارهای کمک کننده در توسعه تیم است. این مدل توسط آقای بروس تاکمن در دهه ۱۳۴۰ شمسی (۱۹۶۰ میلادی) ارائه شده است. با توجه به این که مبنای مدل توسعه تیم است، لازم است کمی در این خصوص توضیح داده شود. ✅ حتي اگر بتواند مهارت هاي كافي را در پروژه گردآوري نمايد، بايد مطمئن شود اين اعضا مي توانند در كنار هم در راستاي اهداف حركت نمايند. بسياري از پروژه هايی که شکست می خورند در جذب افراد بسيار توانمند مشكلي نداشته اند بلكه در ايجاد كارگروهي ناموفق عمل كرده اند. ✅ اعضای گروه شما افرادی با پیش زمینه های مختلف و از بخش های متفاوت هستند و شما به عنوان مدیر پروژه باید این مجموعه متنوع را به یک و کارآمد تبدیل نمایید. برای توسعه گروه باید دو هدف اصلی را مد نظر داشت: ▪ میان اعضا رشد پیدا نماید. ▪ و تعاملات میان افراد افزایش یابد. به این منظور باید هم تیم را شناخت و هم نقش مدیر پروژه را در هر مرحله به تصویر کشید. این موضوع در مدل ۵ مرحله ای تاکمن به تصویر کشیده است. 🔴 مدل 5 مرحله ای بروس تاکمن 1⃣ شکل گیری (Forming) ✅ این مرحله در واقع آشنایی با یکدیگر است. در این مرحله افراد تنها تلاش می کنند توسط دیگران پذیرفته شوند لذا از تعارض و مجادله پرهیز می نمایند. نقش ها و مسئولیت ها مبهم است، توافق ضعیفی در مورد اهداف وجود دارد. ✅ در این مرحله باید قوانین و انتظارات به صورت واضح تعریف شوند. برای توسعه گروه این مرحله لازم است اما کار زیادی در آن صورت نمی پذیرد. مدیر در این مرحله نقش و یکپارچگی را ایفا می نماید. 2⃣ درگیری (Storming) ✅ در این مرحله از مدل تاکمن اختلاف دیدگاه های مختلف اعضا در مورد نحوه انجام کار بازرتر می شود. افراد یکدیگر را آزمایش می کنند و در میان آنها اغلب وجود دارد. ✅ ممکن است برخی واکنش های احساسی در این مرحله وجود داشته باشد. در این سطح اهداف روشن تر از سطح یک هستند و مهی ایفا می کند. نقش مدیر بیشتر هدایتگری است. 3⃣ انسجام (Norming) ✅ این مرحله وقتی شکل می گیرد که اعضا از یک روش مشترک برای انجام کار استفاده می کنند. هماهنگی و همکاری جایگزین و درک نکردن ها می شود. ✅ در این مرحله نقش ها و مسئولیت ها پذیرفته شده و تصمیمات مهم بر اساس توافق گروهی گرفته می شود و نقش تسهیل گر و مربی گری دارد. 3⃣ استحکام (Performing) ✅ تمام به این مرحله نمی رسند. در این سطح افراد یکدیگر را به خوبی می شناسند و به هم اعتماد دارند. نقش ها و مسئولیت ها مطابق با نیازها بازتعریف می شود. ✅ تاکید بر دستیابی به است، روابط استحکام پیدا می کند و اعضای تیم با صداقت با هم برخورد می کنند. رهبر در این مرحله نقش تفویض کننده امور را دارد و این خود تیم است که کار مدیریت را بر عهده دارد. 4⃣ اختتام (Withdrawing) ✅ این مرحله مختص پروژه هاست. در این مرحله از همکاری تیم خاتمه می یابد. ✅ ممکن است اعضا در این مرحله از هم جدا شوند. ممکن هم است که کار در یک و با همان تیم یا اعضای دیگر آغاز شود. 5⃣ اختتام تنها برای مدت ثابتی وجود دارند، و حتی تیم های دائمی نیز ممکن است بخاطر بازسازی سازمانی منحل شوند. دغدغه شما بعنوان رهبر تیم، هم برای هدف تیم و هم برای اعضای تیم است. ✅ فروپاشی یک تیم می تواند برای تمام علاقمندان به تیم تنش زا باشد و مرحله “خاتمه” در رسیدن به هدف تیم و افراد مهم است. ✅ می تواند برای آن دسته از اعضای تیم که کار روتین را دوست دارند یا کسانی که روابط کاری نزدیکی با اعضای دیگر تیم ایجاد کرده اند دشوار باشد، بویژه اگر نقش ها یا حتی شغل های آینده شان نامعلوم باشد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ تفاوت مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تفاوت مدیر پروژه و تحلیل گر کسب و کار ✅ نقش تحلیلگر اغلب به اشتباه درک شده و معمولاً با نقش‌های سازمانی دیگر اشتباه گرفته می‌شود. نقش تحلیلگر کسب و کار اغلب به خاطر همپوشانی با نقش مدیر پروژه اشتباه گرفته می‌شود؛ با این حال، آن‌ها هر دو از نقش‌های حیاتی در برنامه‌ها و پروژه‌ها به حساب می‌آیند. یک عامل پیچیده‌کننده دیگر آن است که افراد زیادی که تحلیل کسب و کار انجام می‌دهند در صنایع مختلف و برخی اوقات حتی در داخل همان سازمان عناوین شغلی متفاوتی دارند. ✅ به طور مشابه، بسیاری از سازمان‌ها موقعیت‌های تحلیل کسب و کار را ایجاد می‌کنند اما از این موقعیت به عنوان یک موقعیت «همه‌کاره» استفاده می‌کنند و از کسب و کار می‌خواهند که فعالیت‌های خارج از مسئولیت عادی خود را انجام دهند، مانند انجام وظایف اداری و اجرایی. ✅ برای اطمینان از همکاری نقش‌ها، درک مرزهای نقش بین منابع مهم موجود در پرتفوی‌ها، برنامه‌ها و امری ضروری است. تحقیقات نشان داده است سازمان‌هایی که به سطح بالای همکاری بین مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار دست می‌یابند، می‌توانند عملکرد موفقیت‌آمیزتری در پروژه‌ها داشته باشند. ✅ این تحقیق باید به عنوان یک تشویق برای ایجاد باشد که از همکاری بین نقش‌ها استقبال می‌کند. هنگامی که به فردی بیش از یک نقش داده می‌شود، مانند نقش دوگانه تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه، این فرد مسئولیت دارد که بین اولویت‌ها، وظایف و روش‌های متفاوت و برخی اوقات رقابتی موجود در هر نقش تمایز قائل شود. 🔴 تحلیلگر کسب و کار (Business Analysis) کیست؟ مشکلات و فرصت ها کسب و کار را شناسایی می کند و راهکارهای مختلف را بررسی و راهکار اثربخش را پیشنهاد می کند. تحلیلگر کسب و کار توانایی استخراج، مستندسازی الزامات و ارتباط موثر با ذینفعان را دارد. 🔴 مدیر پروژه کیست؟ مسئولیت برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت تیم پروژه را برای تکمیل پروژه تعریف شده بر عهده دارد. مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که پروژه در زمان، هزینه و کیفیت و محدوده تعریف شده به صورت موفق خاتمه می یابد. www.modiryar.com @modiryar