eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
803 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ ماتریس کوچینگ سازمانی و نقش تحولی آن #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ماتریس کوچینگ سازمانی و نقش تحولی آن و به طور کلی کوچینگ دارای روندی رو به رشد در فضای جامعه و فضای کسب و کار است. با وجود این افزایش توجه به کوچینگ و کارکرد آن، اتفاق‌های کارآمد و ناکارآمد بسیاری نیز بروز می‌یابد. ✅ یکی از ناکارآمدی‌های معمول در چنین موارد، ارسال پیام‌های نه چندان دقیق و واقع‌بینانه است. کوچینگ یا به قول کیفکو، رهیاری، مانند هر حرفه دیگری می‌تواند باشد اما نه برای هر کسی و نه به هر روشی و نه ضرورتاً به سرعت. ✅ کوچینگ سازمانی و ، در صورتی که تعریف آن را برای خودمان به عنوان کارفرما، بدانیم یا دست کم شفاف کرده باشیم، بازگشت سرمایه‌ی بالایی دارد اما به شرطی که با در نظر گرفتن موقعیت، به درستی و بدون دخالت‌های معمول در فرهنگ جاری اجرا شود. 🔴 درون سازمان، چهار نوع موقعیت کوچینگی وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت: 1⃣ برای عملکرد، بهبود عملکرد کارکنان است. اهداف این نوع کوچینگ توسط سازمان تعیین می‌شود. در واقع کوچینگی غیررسمی است که توسط مدیران صف اجرا شده و فرایندی روزانه است. ✅ این رویکرد می‌تواند به عنوان کلاهی استفاده شود و در کنار سایر ابزارها و نقش‌های مدیریتی مانند دستور دادن، منتور کردن، آموزش دادن و … قرار می‌گیرد. 2⃣ ✅ یکی از دلایل توسعه و اقبال به غیرمستقیم و مبنی بر پرسش‌گری، اثربخشی بالا و تاثیر آن بر مشارکت و انگیزه‌مندی افراد است. CIPD مشارکت را این گونه تشریح می‌کند: ✅ تعهد به و ارزش های آن و خواست ارادی برای کمک به همکاران؛ این مساله فراتر از رضایت شغلی است و به سادگی صرفاً انگیزه نیست. مشارکت چیزی نیست که کارمند مجبور باشد عرضه کند و نمی‌توان آن را به عنوان بخشی از قرارداد استخدام درخواست کرد. 3⃣ ✅ در این موقعیت، اهداف تعیین شده متعلق به مراجع است و او تمایل دارد تحولی در فرایند را تجربه کند. این اهداف ممکن است با اهداف و چشم‌انداز هم‌راستا باشند یا نباشند. ✅ در سازمان‌ها از کوچ‌های (Executive coach) برای کارکنان دارای پتانسیل یا مدیران ارشد برای رسیدن به بالاترین پتانسیل خودشان که در نهایت سازمان از آن منفعت خواهد برد، استفاده می‌کنند. 4⃣ ✅ چهارمین بخش ، درون بستر سازمان اتفاق می‌افتد، جایی که فرهنگ سازمانی می‌تواند تحول و تغییر سیستمی را ایجاد و از آن حمایت کند. ✅ در این بخش، برای تحول خود از طریق رویکرد کوچینگی و چابک با استفاده از کوچ‌های برون‌سازمانی و درون‌سازمانی و ابزارهای دیگر، اقدام می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ کوچینگ سازمانی و تحول در سازمان #پایگاه_جامع_مدیریار @modiryar
کوچینگ سازمانی و تحول در سازمان و به طور کلی کوچینگ دارای روندی رو به رشد در فضای جامعه و فضای کسب و کار است. با وجود این افزایش توجه به کوچینگ و کارکرد آن، اتفاق‌های کارآمد و ناکارآمد بسیاری نیز بروز می‌یابد. ✅ یکی از ناکارآمدی‌های معمول در چنین موارد، ارسال پیام‌های نه چندان دقیق و واقع‌بینانه است. یا به قول کیفکو، رهیاری، مانند هر حرفه دیگری می‌تواند پول‌ساز باشد اما نه برای هر کسی و نه به هر روشی و نه ضرورتاً به سرعت. ✅ کوچینگ سازمانی و ، در صورتی که تعریف آن را برای خودمان به عنوان کارفرما، بدانیم یا دست کم شفاف کرده باشیم، بازگشت سرمایه‌ی بالایی دارد اما به شرطی که با در نظر گرفتن موقعیت، به درستی و بدون دخالت‌های معمول در فرهنگ جاری اجرا شود. ✅ سوال‌های مهمی اینجا هست: آیا تعریف کوچینگ برای مالک اصلی پروژه در سازمان، عموماً واحد منابع انسانی، شفاف است؟ آیا از کوچینگ درون سازمان، انتظاراتی غیرمعمول می‌رود؟ تعریف پروژه سازمانی به درستی انجام شده و مراجعان امکان انتخاب کوچ خود را دارند؟ آیا کوچ دارای توانمندی متناسب و البته شایستگی کافی، برای اجرای فرایند هست؟ روش سنجیدن کارآمدی چیست و همه طرفین درباره آن و سایر موارد شفاف هستند؟ ✅ از منظر من به عنوان یک کوچ با تجربه کار در پروژه‌های مختلف سازمانی، اشتباهات مرسومی در این فرایند، مانند هر فرایند دیگری، صورت می‌گیرد و توجه به تجربه‌های اجرایی و تجربه‌های موجود در دنیا، در کنار دیدن تعاریف استاندارد شده، می‌تواند به استفاده بهتر از کوچینگ در سازمان‌ها منجر شود و این مقاله قصد دارد کوچینگ در موقعیت‌های مختلف درون سازمان را شفاف‌تر کند. ✅ از منظر برخی، ، صرفاً کوچینگ است و موقعیت یا بستری که در آن کوچینگ صورت می‌گیرد، در آن تاثیری ندارد. توجه به تفاوت‌های ظریفی که بستر بر روی روش و انتظارات می‌گذارد، می‌تواند تعیین‌کننده باشد. درون سازمان، چهار نوع موقعیت کوچینگی وجود دارد: ◾: هدف ، بهبود عملکرد کارکنان است. اهداف این نوع کوچینگ توسط سازمان تعیین می‌شود. در واقع کوچینگی غیررسمی است که توسط مدیران صف اجرا شده و فرایندی روزانه است. این رویکرد می‌تواند به عنوان کلاهی مدیریتی استفاده شود و در کنار سایر ابزارها و نقش‌های مدیریتی مانند دستور دادن، منتور کردن، آموزش دادن و … قرار می‌گیرد. ◾: یکی از دلایل و اقبال به رویکرد کوچینگی غیرمستقیم و مبنی بر پرسش‌گری، اثربخشی بالا و تاثیر آن بر مشارکت و انگیزه‌مندی افراد است. CIPD مشارکت را این گونه تشریح می‌کند: تعهد به سازمان و ارزش های آن و خواست ارادی برای کمک به همکاران؛ این مساله فراتر از رضایت شغلی است و به سادگی صرفاً انگیزه نیست. مشارکت چیزی نیست که کارمند مجبور باشد عرضه کند و نمی‌توان آن را به عنوان بخشی از قرارداد استخدام درخواست کرد. ◾: در این موقعیت، اهداف تعیین شده متعلق به مراجع است و او تمایل دارد در فرایند را تجربه کند. این اهداف ممکن است با اهداف و چشم‌انداز سازمان هم‌راستا باشند یا نباشند. در سازمان‌ها از کوچ‌های مدیران اجرایی (Executive coach) برای کارکنان دارای پتانسیل یا مدیران ارشد برای رسیدن به بالاترین پتانسیل خودشان که در نهایت سازمان از آن منفعت خواهد برد، استفاده می‌کنند. ◾: چهارمین بخش ، درون بستر سازمان اتفاق می‌افتد، جایی که فرهنگ سازمانی می‌تواند تحول و تغییر سیستمی را ایجاد و از آن حمایت کند. سازمان در این بخش، برای تحول خود از طریق رویکرد کوچینگی و چابک با استفاده از کوچ‌های برون‌سازمانی و درون‌سازمانی و ابزارهای دیگر، اقدام می‌کند. @modiryar