eitaa logo
Modiryar | مدیریار
203 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ حکایت چای و عسل #مهدی_یاراحمدی_خراسانی #دلنوشته #غارتنهایی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
✍ حکایت چای و عسل ⛱ آمد کنارم نشست. با یک سینی چای. بوی هل و لیمو قبل از بوی چای به مشامم رسید. رنگ و لعاب چای دلربا و هیجان برانگیز بود. سرم را آرام بالا آوردم نگاهی به قد و بالایش کردم. راستش را بخواهید دلم قنج رفت هم برای چشمان عسلی مهربانش هم برای چای خوش رنگ و لعابش! گفتم: عجب بویی! عجب طعمی! گفت: اینکه شامه تیزی داری قبول دارم ولی نخورده طعمش را از کجا فهمیدی؟ گفتم: نیازی به خوردن ندارد با من حرف می زند. لبخند زیبایی گوشه لبانش نشست و گفت: مگر چای حرف می زند؟ گفتم: یک دنیا حرف دارد. ⛱ گفت: مثلاً چه می گوید؟ گفتم: هم حال و هوای افراد را مشخص می کند و هم نگاه دیگران را به انسان نشان می دهد. به نظر من کسی که اهل چای نیست ضد حال است، آن که چای را با شما می نوشد دوستتان دارد، اگر در چایی هل و لیمو ریخت و کنارتان نشست با شما آرامش دارد، زعفران و نی نبات هم نشان محبت است. اگر همه این ها با هم بود، در کنارت نشست، چایت سرد شد و دلت گرم بدان پای عشق در میان است و چایی بهانه است. فقط می خواهد چشم در چشم تو شود، گل بگوید، گل بشنود و لحظاتش را با تو سپری کند. ⛱ دوباره خندید و گفت: عجب چیز مهمی بوده و من از آن بى خبر بودم. گفتم: کلی حرف دیگر هم با خود دارد. بلافاصله گفت: بگو بگو! دلم می خواهد باز هم بشنوم. همین طور که چای می خوری باز هم برایم بگو. گفتم: فعلاً چایم سرد شده است. بلافاصله از جایش پرید. سینی را برداشت و گفت: الان داغش می کنم. همان طور که به سمت آشپرخانه می رفت بلند صدایم کرد و پرسید: من که زبانش را نمی فهمم خودت بگو چایی من چه می گوید؟ گفتم چایی های تو که همیشه سرد می شود، خودت حدیث مفصل بخوان از این مجمل! www.modiryar.com @modiryar
یافته‌های برخی تحقیقات داخلی و خارجی در زمینه شاخص های شایستگی مدیران www.modiryar.com @modiryar
نقشه جامع مدیریت تحول شیوه‌های معمولاً به دگرگونی تخصیص منابع و امور مالی، چگونگی و ابعاد مدیریت فرایندهای تجاری، امور عملیاتی و دیگر می‌پردازند تا سازمان مربوط بسته به اهداف و نیازها تغییرِ شکل یا حتی ماهیّت پیدا کند. www.modiryar.com @modiryar
چهار موج منابع انسانی ▪️اغلب افرادی که در حوزه منابع انسانی چه به صورت عملیاتی و چه به صورت آکادمیک کار می کنند با نام  آشنا هستند. اخیراًً -۲۰۱۲- کتابی از ایشان منتشر شده تحت عنوان HR From Outside In، که البته فصل اول آن به صورت رایگان نیز قابل دانلود است. ▪️چالش هایی از جمله نوآوری تکنولوژیکی، و دیگر تغییرات محیطی، این نیاز را برای مدیران منابع انسانی ایجاد کرده توجه بیشتری به اطراف خود بکنند. محیط را به عنوان یک عامل اثر گذار ببینند و اگر می خواهند که نقش استراتژیکی خود را در سازمان به خوبی بازی کنند، اقدامات خود را به نحوی تعریف کنند که پاسخگوی نیازهای محیطی باشد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چهار موج منابع انسانی ▪️اغلب افرادی که در حوزه منابع انسانی چه به صورت عملیاتی و چه به صورت آکادم
💢 چهار موج منابع انسانی در کتاب خود چهار موج را برای مدیران منابع انسانی به تصویر می کشد. به عقیده وی محیط کسب و کار، ذینفعان، و تغییرات استراتژی نقش مدیران منابع انسانی و شیوه عمل آنها را تغییر داده است.  ▪️ در موج اول؛ تاکید اولیه و اساسی بر کارهای اداری منابع انسانی مانند و غیره است. واژه ای که خیلی دقیق این موج را توصیف می کند، امور اداری است. این کار اداری و تراکنشی امروزه هم هنوز ادامه دارد ولی در اغلب سازمانها یا اتوماسیون همان کار را انجام می دهد و یا برون سپاری شده است. ▪️در موج دوم؛ تاکید به سمت رویه های منابع انسانی مانند منبع یابی، جبران خدمات، پاداش، یادگیری و ارتباطات و غیره حرکت می کند. در این موج، نوآوری هایی در شیوه های پاداش دهی، آموزش ، ارزشیابی و ارزیابی و … توسعه می یافت.   ▪️در موج سوم؛ بر ارتباط افراد و رویه های منابع انسانی یکپارچه با موفقیت کسب و کار تاکید می شود. همراستایی رویه های منابع انسانی با استراتژی های سازمانی از اصول اساسی این دوره بوده است. در طی دو دهه گذشته بخش اعظمی از انرژی دپارتمانهای منابع انسانی صرف توسعه یک چنین همراستایی و همگرایی شده است. در این موج بود که تاکید صرف از روی افراد در منابع انسانی یافت و رویه هایی نیز برای فرهنگ و رهبری در منابع انسانی توسعه یافت. فرهنگ بخشی از دپارتمان منابع انسانی شد. تا اینجا معمولاً عمده‌ی تاکید بر داخل و رویه های داخلی است. ▪️در موج چهارم؛ چنین توصیه می شود که اگر قرار است مدیریت منابع انسانی به عنوان شریک استراتژیک سازمان تعریف شود بایستی رویه ها و اقدامات به نحوی برنامه ریزی شود که بتواند پاسخگوی نیازهای محیطی باشد و به بیان بهتر عبارت از بیرون به داخل را استفاده نموده است. به نحوی همراستایی مدنظر در موج قبلی که میان رویه های و استراتژی های شرکت بود توسعه یافت و محیط بیرونی و ذینفعان سازمانی نیز به آن افزوده گردیدند. این تغییرات در محیط کسب و کار و به طبع آن تغییرات پیش آمده در منابع انسانی، نیازمند مدیرانی با توانمندی بسیار بیشتر از قبل است که اقای اولریچ تحت عنوان ۶ شایستگی منابع انسانی از آنها یاد می کند که در مطلب بعدی به آن خواهم پرداخت. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی تبیین مشارکت در بهبود بهره وری کارکنان بخش دولتی www.modiryar.com @modiryar
تبیین نقش مشارکت در بهبود بهره وری کارکنان بخش دولتی دربخش پیش برندهای جوهری و مبتنی بر ضرایب همبستگی www.modiryar.com @modiryar
💷 بانک ها و پول مردم 🔴 بانک‌ها با پول مردم چه می‌کنند؟ www.modiryar.com @modiryar
💷 پولشویی در فرایند پول‌شویی، پول حاصل از اقدامات غیرقانونی تبدیل به پول یا ثروتی می‌شود که در ظاهر از راه‌های قانونی بدست آمده‌است و به این طریق «پول شسته شده» وارد اقتصاد می‌گردد. www.modiryar.com @modiryar
📖 ؛ آیه ۱۰۷ ۞ وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ۞ و اگر خدا بر تو ضرری خواهد هیچ کس جز او دفع آن ضرر نتواند، و اگر خیر و رحمتی خواهد باز احدی منع فضل او نتواند، که فضل و رحمت خود را به هر کس از بندگان بخواهد البته می‌رساند و اوست خدای بسیار آمرزنده و مهربان. 💢 پیام ها: خير و شرّ تنها به دست خداست. «إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ، يُرِدْكَ بِخَيْرٍ» هر تلخى و ضررى شرّ نيست، گاهى حوادث تلخ براى بيدارى فطرت يا آزمودن انسان است. «بِضُرٍّ» و نه «بَشِّرِ» مقصود خدا، خير رساندن است. از اين رو در مورد خير، «يُرِدْكَ» و اراده به كار رفته و در ضرر، تعبير «يَمْسَسْكَ» آمده است. خيرى كه به انسان مى‌رسد، فضل الهى است، نه استحقاق انسان. «لِفَضْلِهِ» خواست خدا، بر اساس حكمت است و مشيّت‌هاى او در كنار حكيم بودن او معنى مى‌شود. «يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ» ✍ ؛ www.modiryar.com @modiryar
▪️اکثر مردم به شما می‌گن نیازه که ادامه بدید، سخت‌تر تلاش کنین، ساعات بیشتری کار کنین، آموزش‌های بیشتری ببینین و سخت کار کنین. اونا ملتمسانه بهتون میگن ! اما اگه همه‌ ی چیزی که برای موفقیت به اون نیاز دارین، تسلیم نشدنه، پس چرا سازمان‌ هایی که از شما انگیزۀ کمتری دارن، موفق می‌شن؟ چرا افرادی که کمتر از شما باهوشن، برنده می‌شن؟ این مستلزم درک ساختارِ کنار کشیدنه و چه اعتقاد داشته ‌باشین چه نه، این به معنی اینه که باید بیشتر از الان، از یه سری کارا دست بکشین. ▪️جا زدنِ استراتژیک رازِ موفقیت سازمان‌هاست. جا زدنِ انفعالی و جا زدن‌های پی‌درپی، قاتل اوناییه که سعی می‌کنن تا چیزی رو که می‌خوان به دست بیارن (و شکست می‌خورن). و اکثر مردم دقیقاً همین‌طور می‌کنن. اونا دقیقاً وقتی که باید یه کمی به خودشون زحمت بدن، جا می‌زنن و وقتی که نمی‌تونن ناراحتیِ بعد از جا زدن رو ببینن، ادامه می‌دن. 📔 www.modiryar.com @modiryar
📔 پدرم اعتقاد داشت نه تنها من بلکه خواهر و برادم هم نابغه نیستند و نابغه هم نخواهیم شد. همیشه نگران بود که نقص هوشی ما محدودیت ایجاد کند اما من جایزه که جایزه نبوغ نامیده میشود را کسب کردم. کسی که بارها به او گفته شده بود نابغه نیستی در نهایت برنده جایزه نبوغ شد. چیزی که به دست می آوریم به اشتیاق و پشتکار ما بستگی دارد. دوست ندارم فقط شغلی داشته باشم! میخواهم یک کار داشته باشم. در بلندمدت سرسختی بیشتر از استعداد اهمیت دارد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
📔 #سرسختی ✍ #آنجلا_داکورث پدرم اعتقاد داشت نه تنها من بلکه خواهر و برادم هم نابغه نیستند و نابغه هم
📔 ▪️فصل اول: کتاب با موضوعیت سربازخانه‌ای با نام هیولا (وست پوینت) آغاز میشود که چطور همه سر و دست می‌شکنند که وارد آنجا شوند و در ماه اول بیشتر افراد انصراف میدهند. چیزی که در این دوره اهمیت داشت نگرش هرگز تسلیم نشدن بود. دیدگاه‌های افراد حوزه های مختلف جالب بود: 🔴 تاجرها: گرفتن تصمیمات سنجیده در مورد میلیون‌ها دلار و شب‌ها آسوده خوابیدن 🔴 هنرمندان: دوست دارم چیز جالبی درست کنم. 🔴 ورزشکاران: علاقه‌ای وصف ناپذیر به پیروزی. حفظ پشتکار بعد از هر شکست اهمیت فراوان دارد. افراد موفق همیشه دوست دارند پیشرفت کنند و هرگز به تسلیم شدن فکر نمیکنند. میزان استعداد یک دانشجو هیچ ارتباطی با سرسختی او نداشت. سرسختی ملاک موفقیت در دانشگاه هیولاهاست. نویسنده در قسمت بعدی وارد یک آژانس مسافرتی میشود تا پرسنل آن مجموعه به مجموعه ای از پرسش نامه های شخصیتی در مورد مقیاس های سرسختی جواب بدهند: ← برونگرایی، ثبات عاطفی و وظیفه شناسی به اندازه سرسختی مهم نبود. ← افرادی که احتمالات را به چالش میکشند سرسختی ویژه ای دارند. ← تازه کارها با احتمال کمتری نسبت به افراد با سابقه شغل شان را حفظ میکنند. ← نویسنده به مکان های مختلف سر زده است و با پرسش نامه های مختلفی موارد را مورد سنجش قرار داده است. از سربازخانه تا آژانس مسافرتی و ... که نتایج این پرسش نامه ها بسیار جالب است که پیشنهاد میکنم حتما در کتاب مشاهده کنید. ← توانمندی های ما یک قسمت قضیه است و کارهایی که با توانمندی هایمان انجام می‌دهیم قسمت دیگر داستان است. ▪️فصل دوم: نویسنده کتاب از یک شغل خوب در یک شرکت درجه یک استعفا میدهد و شغل معلمی را در جنوب شهر آغاز میکند چون اعتقاد داشته که معلم بودن و آموزش دادن کارش است. ⓵ جالب بود که شاگردان با استعداد هنگام امتحانات نمرات مناسب و قابل انتظاری کسب نمیکردند و در عوض دانش آموزانی که بیشتر با مسایل کلنجار میرفتند و همه چیز را مینوشتند بیشتر نمرات خوب میگرفتند. خانم داک‌ورث به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج از نیویورک به سانفرانسیکو مهاجرت میکند و مدرسه بهتری را انتخاب میکند. ⓶ اینجا هم داستان نیویورک تکرار میشود. دانش آموزانی که حس میکردم دارای هوش بالاتری هستند و باید نمرات بهتری در ریاضیات کسب کنند آنطور نشد و سخت کوش ها پیشرو بودند. ⓷ در این قسمت، داستان زندگی فردی را تعریف میکند که بسیار سخت کوش بود و در جبر و هندسه نمرات خوبی نمیگرفت اما آنقدر تلاش کرد تا در بهترین دانشگاه آمریکا قبول شد و با بهترین نمرات فارغ التحصیل شد. سپس نویسنده اعلام میکنه که تدریس را رها کرده و به سمت رشته روانشناسی حرکت میکند! 🔴 موفقیت انسان ها را در سه چیز می‌داند: ⓵ توانایی غیرمعمول ⓶ اشتیاق استثنایی ⓷ ظرفیت لازم برای انجام کار سخت 🔴 که پسرخاله فرانسیس بود اعتقاد داشت: اشتیاق و سخت کوشی در نهایت اهمیت بیشتری از توانایی هوشی دارد. 🔴 اعتقاد دارد شکاف عمیق بین توانایی های بالقوه و نمود واقعی آنها وجود دارد. عملکرد انسان‌ها پایین تر از حالت بهینه شان می باشد. 🔴 مهم است یا ؟ احتمال اینکه آمریکایی ها تلاش را انتخاب کنند دو برابر بیشتر است. نظرسنجی ها نشان میدهد امکان انتخاب کارمندی که سخت کوش است نسبت به کارمندی که استعداد دارد ۵ برابر بیشتر است. اما ما با استعدادها را دوست داریم. نظرسنجی و تحقیقات در مورد نوازدگان یا کارآفرینان موفق نشان داد که آنهایی که دارای استعداد ذاتی بودند بیشتر مورد حمایت و نظر مردم قرار میگرفتند. تحقیقات نشان داده شرکت هایی از دیگر رقبا سبقت میگیرند که به شدت مستعدترین کارکنانشان را ترفیع میدهند. تفکر "برنده همه چیز را میبرند" در این شرکت ها حکم فرماست. 🔴 استعداد چیز بدی نیست: همه ما از لحاظ استعداد برابر نیستیم. صعود سریع از منحنی یادگیری قطعا چیز خوبی است. حال چرا باید افرادی با استعداد ذاتی به افرادی سخت کوش اولویت داده شوند. وقتی همه چیز را به سمت استعداد میبریم ناخودآگاه سخت کوشی و تلاش را کمرنگ میکنیم. چرخش از موضع: تمام کاری که میتوانی انجام دهی همین است؟به حالت، چه کسی میداند تو چه کارهایی میتوانی انجام دهی؟ ▪️فصل سوم: چرا ما ناخودآگاه به وجود استعداد تعصب داریم؟ عملکرد عالی تلاقی ده ها مهارت یا فعالیت کوچک است که هر کدام از آنها یا یادگرفته شده یا ذاتا وجود داشته اند. اگر نتوانیم توضیح دهیم که یک ورزشکار، موسیقیدان و یا مدیر چطور کاری خارق العاده انجام میدهند دوست داریم آنرا به استعداد ربط بدهیم. 🔴 سطح برتری در یک مورد = آموزش + تجربه 🔴 سطح بالای عملکرد <-- اتحاد کارهای معمولی www.modiryar.com @modiryar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 از مواجهه با مشکلات نهراسید. مبارزه با مخاطرات عاملی مهم در جهت قدرتمند شدن شماست. www.modiryar.com @modiryar
▪️روزی حضرت سلیمان(ع) کنار دریا نشسته بود، نگاهش به موری افتاد که دانه گندمی را باخود سمت دریا حمل می کرد. سلیمان(ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مور داخل دهان او وارد شد و قورباغه داخل آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مور از دهان او بیرون آمد، ولی دانه گندم را همراه نداشت. سلیمان مور را طلبید و سرگذشت او را پرسید. ▪️مور گفت: پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی درون آن زندگی می کند. خداوند آنرا آنجا آفرید. او نمی تواند از آنجا خارج شود و من  روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم. ▪️سلیمان به مور گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای؟ مور گفت آری می گوید: ای خدایی که رزق مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن. 📔 قصص انبیاء از هبوط آدم(ع) تا پیامبر اسلام(ص)   @modiryar  
Modiryar | مدیریار
▪️روزی حضرت سلیمان(ع) کنار دریا نشسته بود، نگاهش به موری افتاد که دانه گندمی را باخود سمت دریا حمل
منسوب به   بر سر هر دانه بنوشته عیان كان بود رزق فلان بن فلان   غم مخور بر هم مـزن اوراق دفـتـر را كه پيش از طفل،ايزد پركند پستان مادر را   رو توكـل كـن مــشـو بي پا و دسـت رزق تـو بـر تـو ز تـو عـاشق ر است   بـــر سـر هـــر لـقـمـه بـنوشته خدا اين نصيب است بر فلان شه يا گدا www.modiryar.com @modiryar
🔴 رزق تو بر تو ز تو عاشق‌ترست   شیخ می‌شد با مریدی بی‌درنگ سوی شهری نان بدانجا بود تنگ ترس جوع و قحط در فکر مرید هر دمی می‌گشت از غفلت پدید شیخ آگه بود و واقف از ضمیر گفت او را چند باشی در زحیر از برای غصهٔ نان سوختی دیدهٔ صبر و توکل دوختی تو نه‌ای زان نازنینان عزیز که ترا دارند بی‌جوز و مویز جوع رزق جان خاصان خداست کی زبون هم‌چو تو گیج گداست باش فارغ تو از آنها نیستی که درین مطبخ تو بی‌نان بیستی کاسه بر کاسه‌ست و نان بر نان مدام از برای این شکم‌خواران عام چون بمیرد می‌رود نان پیش پیش کای ز بیم بی‌نوایی کشته خویش تو برفتی ماند نان برخیز گیر ای بکشته خویش را اندر زحیر هین توکل کن ملرزان پا و دست رزق تو بر تو ز تو عاشق‌ترست عاشقست و می‌زند او مول‌مول که ز بی‌صبریت داند ای فضول گر ترا صبری بدی رزق آمدی خویشتن چون عاشقان بر تو زدی این تب لرزه ز خوف جوع چیست در توکل سیر می‌تانند زیست ✍ ، ، دفتر پنجم www.modiryar.com @modiryar
▪️هرگز کسی شور و نشاط شما را نمی‌رباید. خود شما با متکی کردن نشاط خود به دیگران آن را از خود می ربایید. ▪️لحظه های ناب و حقیقی لحظه هایی است که ارزش و اهمیت زندگی به آنها وابسته است. لحظه های ناب زندگی، لحظه هایی است که ما با خودمان در صلح هستیم و آرامش بی نظیر را تجربه می کنیم. ▪️خلق لحظه های ناب به این معناست که به لحظه های زندگی مان که از مقابل دیدمان در حال گذر هستند، توجه کنیم و با تمام وجود در آن لحظه حضور داشته باشیم و زندگی و زنده بودن و آرامش در آن لحظه را احساس کنیم. ▪️این لحظه های ناب گاهی از شادی و خوشحالی اند و گاهی از غم و اندوه، ولی آنچه مهم است اینست که آن لحظه را با تمام وجودتان احساس کنید.   📔 ✍ نویسنده: www.modiryar.com @modiryar
🔴 کجاست؟ ▪️منطقه امن برای هرشخص و هر موقعیتی متفاوت است و به نسبت شرایطی که حاکم است بزرگ یا کوچک می‌شود. اما هیچگاه نمی‌توان گفت  برای شخصی وجود ندارد بلکه مفهوم این منطقه هر لحظه همراه ماست. ▪️بنابراین هرکجا که ما وجود داشته باشیم همانجا منطقه امن ما وجود دارد و مفهوم آن جاریست. تلاش در شناسایی منطقه امن و مدیریت آن می تواند به و شغلی همه ما کمک کند. آیا تا کنون به منطقه امن خویش اندیشیده اید؟ www.modiryar.com @modiryar