eitaa logo
Modiryar | مدیریار
207 دنبال‌کننده
5هزار عکس
794 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
من صبرم زیاد است ⛱ من صبرم زیاد است و دلم قرص، پای احترام ایستاده ام و حرمت عشق را می دانم، دست از مهربانی بر نمی دارم و کینه کسی را به دل نمی گیرم، بازیچه نمی شوم ولی بازی دیگران را هم خراب نمی کنم و تا زنده ام و جان در بدن دارم برای خوشبختی تلاش می کنم. هر چند حواسم به منافع و مصالح خودم هست ولی هیچ گاه به خاطر آن مهربانی و گذشت را در مسلخ خودخواهی قربانی نمی کنم و هرگز زندگی خویش را بر آوار احساسات دیگران بنا نخواهم کرد. بیشتر از آن که به لذت و مصلحت شخصی فکر کنم به وظیفه و تکلیف می اندیشم و احساس می کنم روزی فرا خواهد رسید که حق به حق دار می رسد و کامیابی و شادمانی درِ خانه صبر را با اشتیاق می کوبد. ⛱ اکنون جمع اضدادم. آرام نیستم ولی آرامش دارم، شکست خورده ام ولی از همیشه امیدوارترم، امواج خروشان هر روز مرا به گوشه ای پرتاب می کند ولی احساس امنیت می کنم و در تمام فراز و نشیب ها دلم گرم است به معجزه ی احسان. همان حال خوبِ نیک اندیشی و خوش رفتاری، دیگران را دوست داشتن و مهربانی را تکثیر کردن، گذشت کردن و نادیده گرفتن، صبر کردن و حلم داشتن و از همه مهم تر همه چیز را واگذار کردن به کسی که خوب می داند و خوب می تواند، می بیند و غافل نمی شود، می بخشد و منت نمی گذارد، در آغوش می کشد و رها نمی کند و در زمان خود به بهترین شکل همه چیز را در جای خود می نشاند و پاسخ تمام مرارت ها و سختی ها را می دهد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ حضرت عشق     ⛱ آن زمان که بذر محبت تو در دلم جوانه زد هرگز فکر نمی کردم وجودت باغ دلگشایی شود در برهوت تنهایی من. اینک سرمست شراب ناب وصال تو در قله ی خوشبختی ایستاده ام. درست همان جایی که از همگان بی نیاز گشته ام و از همه ی لذت های دنیا تنها عشق تو مرا کفایت می کند. نه باغ بالا می خواهم نه آسیاب پایین، نه خواسته ای دارم نه تمنایی، نه دلبری دارم نه دلربایی، اصلاً وقتی تو هستی چه نیازی به مه رویان و دلبران، چه نیازی به خانه و کاشانه؟ من در به در توام در کوچه پس کوچه های بی سرانجام شیدایی و تو سايبان خستگی های منی در روزهای بی قراری. اکنون نمی دانم خدا را چگونه سپاس گویم که بی نیاز از همه کس و همه چیز از عنفوان جوانی سر بر بالین محبت تو نهادم، کاری به شر و شور دنیا ندارم و با حس وصف ناپذیر وصالت شانه به شانه تو در ساحل آرامش قدم می زنم.   ⛱ حضرت عشق، عزیزترینم، نور چشمانم، کندوی عسل، امید دل، روح پرفتوح زندگانی، اول و آخر مهربانی، گل خوشبوی من و همراه فراز و نشیب های جوانی ام! تو همان تک شاخه گل خلقتی، نعمت خدای بی همتا و قسمت من از دنیا، که وجودت خیر کثیر است و عیش عظیم، نگاهت صبح بهاران است و تضمین باران، لبخندت امید است و نوید که نمی دانم چه می شود تا به رسم عاشقی پنجه در گیسوانت می زنم زلف تو پریشان می شود و تپش قلب من بی امان‌. تو پا به پای من از دامنه مهربانی تا قله ی بلند عاشقی بالا آمدی و حالا که آرام آرام موهای سرم سپید می شود و پا به پای تو پیر می شوم چیزی نمی خواهم جز اینکه بنشینی تا دور سرت بگردم، جانم را فدایت کنم و هر آنچه از محبت دارم به پایت بریزم. دنیا بی وفاست و تنها دلخوشی من چای تلخی است که در غم و شادی در کنار تو می نوشم.   www.modiryar.com @modiryar
باور کنید همه برای مردم آمده اند 🔺منبع: ، 🔻۶ خرداد ۱۴۰۰، شماره ۸۷۳ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
باور کنید همه برای مردم آمده اند   ▪️باور کنید همه برای مردم آمده اند نه منافع و مطامع شخصی خودشان، دلشان می سوزد، احساس تکلیف می کنند، درد مردم و محرومان را می فهمند، اوضاع و احوال مملکت دل رئوف و لطیف آن ها را به درد آورده و فکر می کنند بار سنگینی از روی دوش آن ها قرار گرفته است. این ها خادم ملت هستند و عاشق خدمت، بسیار سالم زندگی کرده اند و فراتر از تصور شما مردم دار و دلسوز می باشند.   ▪️هیج یک از این بزرگواران با وجود مناصب کلیدی و مسئولیت های حساسی که بر عهده داشته اند در بروز اتفاقات جاری و اوضاع بسیار نابسامان اقتصادی کشور نقشی نداشته اند ولی امروز دیگر آن ها را رها نمی کند، وقتش رسیده آستین هایشان را بالا بزنند با دست با کفایت خود امور را قبضه کنند و با درایت و حسن تدبیری که دارند کشور را به جایگاه واقعی خود برسانند.   ▪️این سریال تکراری هر دوره انتخابات است که عده ای داوطلب می شوند تا مردم را مجاب کنند که آن ها بهترین هستند و در طول حیات سیاسی خود جز خیر و صلاح مردم اقدامی انجام نداده اند. برای تحقق این هدف باید گذشته را به سختی زیر سئوال برد و بسیار سیاه نمایی کرد، سپس کاندیداها و رقبای دیگر را به شدت نفی کرد و در صورت توان با اسناد و مدارکی آن ها را بی صلاحیت و ناسالم نشان داد، بعد از این نوبت تعریف و تمجید از خود و تبلیغات همه جانبه برای خویش فرا می رسد و در مرحله آخر هم نوبت سیل عظیم وعده های همه جانبه، ریز و درشت، بی نهایت و در حیطه اختیارات رئیس جمهور و یا حتی خارج از آن می باشد. خیلی باید مراقب بود.   ▪️در دوره های گذشته چند بار اتفاق افتاده است که در جریان همین فعل و انفعالات دوران تبلیغاتِ افرادی که در نظرسنجی های اولیه هیچ شانسی نداشته و یا حتی اسم شان آن چنان مطرح نبوده نهایتاً پیروز کارزار شده اند و با بی کفایتی بر مسند امور نشسته و سال ها سبب آسیب های فراوان در حوزه های مختلف در کشور گردیده اند. از دایره هیجانات و کری خوانی هایی که از جنس هواداران آبی و قرمز هست خارج شوید و تنها به صلاحیت، سلامت، نیت و توانایی افراد پی ببرید.   ▪️کشور در مقطع بسیار حساسی قرار گرفته است که هر انتخاب ناصوابی می تواند سبب آسیب های فراوانی شود. خیلی کار سختی نیست. اول مروری باید کرد بر گذشته افرادی که داوطلب شده اند. این که در زمان مسئولیت مراوداتشان با و تعاملاتشان با بیگانه چگونه بوده است، از نظر سلامت و توانایی کجای کار قرار دارند و امروز  سبک و سطح زندگی آن ها به مدیر جامعه اسلامی شبیه است یا خیر؟   ▪️برای هر یک از این موارد هم نشانه های فراوانی وجود دارد. مثلاً سرگذشت خانواده و فرزندان اهمیت فراوانی دارد. قاعدتاً آقازاده هایی که ژن خوب هستند و خود را تافته جدا بافته از مردم می دانند پدرانشان لایق ریاست جمهوری کشور اسلامی نیستند. آن هایی که دستی بر بیت المال داشته اند و زندگی اشرافی برای خود ساخته و پرداخته اند نباید به مناصب کلیدی برسند و بدون شک غرب زده ها و شرق زده ها فکر آبادانی ایران نخواهند بود.   ▪️از افرادی که خود را برای رسیدن به این جایگاه به هر در و دیواری می زنند به شدت حذر کنید و شک نکنید داوطلبی که حدود و حقوق دیگران را در جریان و مناظرات رعایت نمی کند بعد از کسب قدرت حدود و حقوق مردم را نیز رعایت نخواهد کرد. شخصاً معتقدم ما برای آبادانی و پیشرفت مملکت خویش به وظایف خود عمل کنیم تا کم و کاستی از جانب مردم نباشد و آن هایی که در دوران مسئولیت خویش حقوق مردم را تضییع می کنند به خدا بسپاریم که؛ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ   ✍ منبع: ، ۶ خرداد ۱۴۰۰، شماره ۸۷۳ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
خودخواه و حسودم ⛱ محبوب من! برای تو، عشقت، نگاهت، محبتت، شمیم دل انگیز وجودت، زیبایی و مهربانی بی انتهایت هم خودخواه هستم هم حسود. آری! آری! حق با توست، اصلاً ویژگی خوبی نیست ولی چه کنم دست خودم نیست! نمی توانم تحمل کنم کسی از من به تو نزدیک تر باشد، بیشتر دوستش داشته باشی، بر من اولویت داشته باشد و یا هر چیز دیگری که سبب شود من تو را با دیگران شریک شوم یا قسمت کنم نمی پذیرم، نمی خواهم و هرگز تحمل نمی کنم. ⛱ اعتراف می کنم من به حق خودم در قبال تو قانع نیستم و دلم می خواهد حق دیگران را هم غصب کنم. خدا مرا ببخشد که جای پدر و مادرت، خواهر و برادرت، دوست و آشنا، همسایه و فامیل هایت تو را دوست دارم و مهرت را از همه آن ها دزدیده و در پستوی قلبم جایی که دست احدی به آن نمی رسد پنهان کرده ام و هرشب به رسم شیدایی در خلوت خویش آن را از صندوقچه دلم بیرون آورده با عاشقانه هایم جلا می دهم و دوباره همان جا پنهان می کنم. ⛱ باور کن من حتی به سایه ات حسادت می کنم که همواره در کنار تو راه می رود و شانه به شانه ات قدم می زند. اگر زیر لب برای خودت شعر می خوانی دلم می خواهد فقط من زمزمه هایت را بشنوم و به ساز مهربانی هایت سر از پا نشناخته و میانۀ میدانِ عاشقی رسم شیدایی به جا آورم. من در عشق به تو تمامیت خواهم، بدون هرگونه رقیب و عتید، شریک و وزیر، حاضر و ناظر تو را می خواهم و تاوان آن را هم تمام و کمال مى پردازم. ⛱ درد و بلایت به جانم! دور سرت بگردم! چشم هایم کف پایت! جانم به فدایت! آفتاب گرما بخش زندگی من! خودم با تمام وجودم جوانی ام را پای کرشمه هایت می ریزم، ناز و ادایت را به نقد خریدارم و دلبرانه هایت به احساساتم شکوه و زیبایی می بخشد. اینک این عاشق دلباخته را محکم تر از همیشه در آغوش بگیر، فشار بده و جان خسته اش را حیاتی دوباره ببخش. هر آدمی گناهی دارد. حسادت و خودخواهی در قبال تو گناه من است می بینی چگونه غرق گناهم! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
پاک از خودم یادم رفته بود ⛱ تا به حال این گونه جلب چهره خودم در آیینه نشده بودم. با این که صبحگاهان مکرر بعد از حمام روزانه و قبل از خروج از خانه در برابر آیینه موهایم را شانه می کردم، به چهره ام می نگریستم و مراقب آراستگی ظاهری ام بودم ولی به طرز عجیبی گویی هرگز خودم را ندیدم! این بار که مقابل آیینه رفتم، به یک بار انگار آدم دیگری را ديدم! موهایی که کم کم سپید و سپیدتر شده اند، دور چشمانی که گود و تیره به نظر می رسند و چین و چروک هایی که قبلاً هرگز توجه مرا به خودش جلب نکرده بودند! ⛱ خیره تر در شفافیت آیینه نگریستم. یک لحظه حس کردم دارد با من حرف می زند! باور کنید دیوانه نشدم. حتماً برای شما هم پیش آمده است که گاهی حس کنید اجسام با شما حرف می زنند و برایتان پیامی دارند. به خصوص آیینه که در بین تمام اجسام همانند طوطیِ سخنگو هم جاندار است و هم پند و اندرز می دهد. بی پرده و صادقانه شروع کرد به سخن گفتن. اول گفت: خوب می دانی که دروغ در ذات ما آیینه ها راه ندارد و حتی اگر خودمان هم بخواهیم جز صداقت چیزی نمی توانیم بگوییم! ⛱ بعد ادامه داد: حواست هست موهای سرت چقدر سفید شده است؟ می بینی از همیشه شکسته تر به نظر می رسی؟ چرا به خودت اهمیت نمی دهی؟ چرا هوای خودت را نداری؟ تا آمدم چیزی بگویم خودش به جای من پاسخ داد: نمی خواهد چیزی بگویی خودم همه چیز را می بینم و به خوبی می دانم! تو از همان هایی هستی که دیگران را به خودت ترجیح دادی، زیادی مهربانی می کنی، شور گذشت کردن را در آوردی و گویی همه حق دارند و تو تنها کسی هستی که حق زندگی کردن و لذت بردن را نداری. ⛱ اما زندگی همه اش این نیست. اولین کسی که باید دوستش داشته باشی و به آن احترام بگذاری خودت هستی. هیچ کس از تو اهمیت بیشتری ندارد. هوای خودت را داشته باش و هرگز فراموش نکن آدم های این دوره زمانه نمک می خورند و نمکدان می شکنند، دل می برند و دل نمی دهند، کوزه را می شکنند و آبی نمی آورند، حال می گیرند و حال نمی دهند. پس به خودت بیا و کمی خوشایند و بدآیند دیگران را فراموش کن. تو برای زندگی خیلی زحمت کشیدی پس شادمانی و موفقیت حق توست. حقت را در آغوش بگیر و آنچه مانع پرواز است رها کن که پرنده مردنی است! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
آنهایی که بی بهانه دوستم دارند ✍ ⛱ بی حوصله تر از آنم که تحمل شنیدن پند و اندرز دیگران را داشته باشم. خیلی خوب می دانم انتقاد خوب است و انتقاد پذیری خوب تر. ولی من حالش را ندارم. اصلاً هر کسی هر چه می گوید درست است اما به من ربطی ندارد. این روزها آن قدر بی حوصله و بی منطق شده ام که دوست دارم همه کسانی که حتی از روی دلسوزی و محبت می خواهند نقدی بکنند و اصلاحی انجام بدهند را کنار بگذارم و رهایشان کنم و به آنها بگویم: ببخشید لطفاً نباشید! ⛱ گاهی از خودم سؤال می کنم این همه فیلسوف و دانشمند از کجا آمده اند و یا مگر هنوز هم پیامبری مبعوث می شود که هر روز عده ی بی شماری گمان می کنند در سرزمین جاهلیتِ دیگران به پیامبری برانگیخته شده اند. همان هایی که مکرر پند می دهند، نصیحت می کنند، نسخه می پیچند، هدایت می کنند و خلاصه با خط کش عقل ناقص خود زندگی و رفتار دیگران را اندازه می گیرند و در گوش مردم آیه یأس می خوانند. ⛱ در حال حاضر فقط کسانی را می خواهم که بی دلیل مرا تأیید می کنند، بی بهانه دوستم دارند، بی منت محبت می کنند، بی ادعا پای سخنانم می نشینند، برایم کاسه داغ تر از آش و یا دایه مهربان تر از مادر نمی شوند، در غم و شکست شریک من می شوند، به هنگام موفقیت و پیروزی از من شادمان ترند و خلاصه به من با تمام کم و کاستی ها و ضعف هایی که دارم احترام می گذارند و آب از آسیاب علاقه شان نمی افتد. www.modiryar.com @modiryar
وعده های سرخرمن 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره ۸۷۴ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
وعده های سرخرمن   ▪️بعد از مسائل مربوط به تأیید صلاحیت یا عدم احراز برخی نامزدها از سوی شورای نگهبان حالا آرام آرام حساسیت مردم و رسانه ها به اظهارات، تبلیغات و ادعاهای کاندیداها بیشتر و بیشتر می شود. بر همین اساس هر چقدر رقابت داغ تر می شود وعده ها هم بزرگ تر می گردد. در برخی موارد سخنان کاندیداها وعده هایی است که پشتوانه درست و حسابی ندارد یا اگر دارد برای مردم شفاف نیست.   ▪️یکی می خواهد سه روزه مشکل را حل کند، دیگری ادعا می کند ارزش پول ملی را در منطقه بعد از دلار و یورو به بالاترین سطح می رساند در حالی که گویی خبر ندارد همین الان ارزش پول کویت و چند کشور دیگر از ارزهای غربی بیشتر است!! کاندیدایی مدعی است ظرف مدت کوتاهی تورم ده برابر کاهش خواهد یافت و احدی از آقایان ادعا کرده اند یارانه را تا ده برابر افزایش می دهد.   ▪️خلاصه گویی اکنون دوره ی وعده های سرخرمن است که هر کسی هر چه دلش خواست می گوید و کسی هم نمی تواند کاری انجام دهد. به یاد دارم چند سال قبل در یکی از شهرهای کشور ادعا کرد به مناسبت فرارسیدن بهار شش میلیون گل در سطح فضای سبز شهر کاشته شده است. وقتی خبرنگاران در مورد صحت این ادعا سئوال کردند با اعتماد به نفس قابل توجهی گفت: هر کسی باور ندارد می تواند برود شمارش کند!   ▪️الان هم گویی همین جریان حاکم است. البته این اتفاق شاید بیانگر هم باشد که ضمانت اجرایی دقیقی برای نظارت بر برنامه ها و ادعاهای کاندیداها در دست نیست و بسیاری از آن ها بعداً به فراموشی سپرده خواهد شد. الغرض! شاید فعلاً به دلایلی که عرض کردم نشود نظارت دقیقی بر این گونه سخنان و اظهارنظرها داشت اما طرف اصلی این جریان مردم هستند که باید با منطق و عقل و حسابگری دقیق این موارد را شنیده و تحلیل کنند.   ▪️برخی ادعاها آن قدر غیرممکن و غیراصولی است که حتی نیازی به تحقیق و تحلیل هم ندارد. مسلماً فردی که برای کرسی ریاست جمهوری وعده هایی تو خالی، غیراصولی و یا عوامفریبانه می دهد برای کسب قدرت هم لازم را ندارد که حتماً این امر باید از سوی مردم مورد توجه قرار گیرد. البته آن چه تا بدین جا گفتم مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بود که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.   ▪️اما بدانید این امر در مورد کاندیداهای شوراهای اسلامی شهر و روستا بسیار بیشتر و جدی تر است. به هر حال با توجه به حساسیتی که وجود دارد و ذره بینی که از سوی مردم و رسانه ها بر رفتار تعداد محدودی که کاندیداهای هستند وجود دارد آن ها بسیار بیشتر مراقب رفتار و گفتارشان هستند. اما اگر کمی بیشتر در مورد کاندیداهای شوراهای اسلامی خصوصاً در کلان شهرها دقت کنید با چشمان خود با مواردی بسیار بدتر از این مواجه خواهید شد.   ▪️چه بسیار افرادی که صلاحیت اداره باغچه جلوی در منزل خود را ندارند و امروز داوطلب سیاست گذاری و قانون گذاری در هستند و متأسفانه با توجه به کاستی های فراوانی که در روند انتخابات وجود دارد بر اساس سیاق گذشته تعداد قابل توجهی از همین افراد متأسفانه به شوراها راه پیدا کرده و بلای جان و مال مردم می شوند.   ▪️پس باید بدین نکته توجه کرد به هر دلیلی که ناراضی و شاکی هستید یا به هر چیزی که اعتراض دارید باید حواستان به این امر هم باشد که نادیده انگاشتن و از مسئولیت گریختن اوضاع را بدتر خواهد کرد. ما همه ایرانی هستیم و در کشتی نشسته ایم و مصالح و منافع ما در وحدت و استیفای حقوق قانونی است پس مشارکت فعال داشته باشید و مراقب باشید کسانی بر ما مسلط نشوند که از فهم و صلاحیت کافی برخوردار نیستند!   ✍ منبع: ، پنجشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره ۸۷۴ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
امان از مهربانی و دل رحمی ⛱ امان از مهربانی و دل رحمی! امان از دوست داشتن و عشق ورزیدن! امان از توانستن و گذشت کردن! امان از دلِ سوخته و بغض شکسته! امان از زندگی و وارونگی! حکایت رنج های بی حساب؛ حق با من است او مطالبه می کند، او مرا آزرده کرده من عذرخواهی می کنم، حس و عاطفه من به یغما رفته او منتظر دلجویی است و خلاصه در دادگاه منیت ها همواره من متهم هستم و او مدعی. اما باکی نیست وقتی قرار است من هم سهمی در زیبایی بخشیدن به این دنیا داشته باشم با صبر، سکوت، گذشت، مهربانی و عذرخواهی های کریمانه! ⛱ من کوتاه می آیم، عذرخواهی می کنم، مسؤوليت ها را به گردن می گیرم و به جای همه تاوان پس می دهم. نه برای اینکه حق با من نیست یا گناه همه مشکلات و تلخی ها بر گردن من باشد نه! تنها به این خاطر که دلم نمی خواهد عمر و زندگی خود را در تلخکامی و سردی سپری کنم. اصول قهر کردن را نمی دانم، چهره عبوس کردن و خود را حق به جانب گرفتن بلد نیستم، باد به غبغب انداختن و طاقچه بالا گذاشتن را دوست ندارم و هرگز از اینکه فردی در برابر من سر به زیر باشد و مجبور به عذرخواهی گردد حس خوبی به من دست نمی دهد. ⛱ از نظر من زندگی سخت است، خیلی سخت. ولی باید آسان گرفت، خیلی آسان. هر چند برای ماهی ها شنا کردن در اقیانوس ها، دریاها و رودخانه ها خیلی لذت بخش است اما اگر مجبور شدند باید بتوانند در آکورایوم های کوچک هم برقصند، شنا کنند و به زندگی ادامه دهند. آن طرف رودخانه های خروشان و پرتلاطم دشتی زیباست. پر از لاله های سرخ و درختان افراشته با سایه های بلند و میوه های رسیده. تنها کافیست از این رودخانه عبور کنی و خود را به آن طرف برسانی تا از بهترین ها لذت ببری. فقط باید شنا کردن در آب های متلاطم را یاد بگیرید. www.modiryar.com @modiryar
لطفاً مراقب حرف زدنتان باشید 🔺، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰، 🔻کد خبر ۷۵۵۶۴۹ www.modiryar.com @modiryar