eitaa logo
Modiryar | مدیریار
201 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ مراحل یک تصمیم درست #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مرحله‌ی اول: شناسایی هدف تصمیم‌ گیری در این مرحله، باید به‌طور کامل بررسی شود. برای اینکه هدفِ تصمیم‌تان را به درستی بشناسید، می‌توانید این چند سؤال را از خودتان بپرسید: ← مشکل دقیقاً چیست؟ ← چرا باید این مشکل حل شود؟ ← آیا برای حل مشکل زمان خاصی وجود دارد؟ ← چه کسانی تحت تأثیر این مشکل قرار می‌گیرند؟ ✅ مرحله‌ی دوم: جمع‌آوری اطلاعات افراد زیادی از مشکلات یک مؤسسه سود می‌برند یا ضرر می‌بینند. به‌علاوه، این مشکل به عوامل زیادی بستگی دارد و همچنین تحت تأثیر مسائل زیادی است. برای حل مشکل، باید تا جایی که امکان دارد در خصوص این عوامل تأثیرگذار و افرادی که تحت تأثیر این مشکل قرار می‌گیرند، جمع‌آوری کنید. برای جمع‌آوری اطلاعات می‌توانید لیستی از حدسیات و احتمالات تهیه کنید و بعد از جمع‌آوری اطلاعات جلوی اسم عاملِ تأثیرگذار، علامت بگذارید. ✅ مرحله‌ی سوم: شناسایی اصول برای بررسی راه‌حل‌ها در این مرحله معیارهای اصلی برای بررسی گزینه‌های ممکن باید تعیین شود. وقتی نوبت به تعریف معیار و ضابطه می‌رسد، باید هدف‌های مؤسسه، مثل در نظر گرفته شوند. ← آیا برای حل مشکل زمان خاصی وجود دارد؟به عنوان مثال، سود یکی از مهم‌ترین مسائل در روند تصمیم‌گیری است. شرکت‌ها معمولا تصمیمی نمی‌گیرند که به سود آنها لطمه‌ای وارد کند؛ مگر اینکه استثنائی وجود داشته باشد. به همین دلیل، معیارهای اصلی باید با توجه به مسأله‌ی پیش رو شناسایی شوند. ✅ مرحله‌ی چهارم: طوفان فکری و بررسی راه‌حل‌های مختلف در این مرحله، استفاده از روش طوفان فکری و تهیه‌ی یک لیست از همه‌ی ایده‌ها بهترین کار است. برای به‌کار‌گرفتن روش طوفان فکری باید چند نفری دور هم جمع شوید و در مورد مسأله مورد نظر بحث کنید. هر کسی می‌تواند ایده‌ی خود را بگوید و اینجاست که تعداد زیادی راه‌حل پیشنهاد می‌شود. قبل از خلق ایده، لازم است که علت‌های مشکل و اولویت‌ بندی‌ ها را به‌درستی شناسایی کنید. برای این کار می‌توانید از نمودارهای «علت و معلول» و «منحنی پرتو» (Pareto Chart) استفاده کنید. نمودارهای «علت و معلول» به شما کمک می‌کنند، تمامی علت‌های ممکن را بشناسید. همچنین با استفاده از «منحنی‌ پرتو» می‌توانید علت‌های مشکل را اولویت‌بندی و تأثیرگذارترین آنها را شناسایی کنید. در ادامه می‌توانید برای خلق همه‌‌ی راه‌حل‌های ممکن برای مشکل‌تان اقدام کنید. ✅ مرحله‌ پنجم: ارزیابی گزینه‌ ها اصول داوری و معیارهای تصمیم‌گیری‌تان را به‌کار گیرید و همه‌ی راه‌حل‌ها را سبک و سنگین کنید. در این مرحله، تجربه و کیفیت اصول داوری وارد بازی می‌شوند. باید همه‌ی گزینه‌ها را با در نظر گرفتن ویژگی‌های مثبت و منفی‌شان با هم مقایسه کنید. ✅ مرحله‌ی ششم: بهترین گزینه را انتخاب کنید اگر مراحل ۱ تا ۵ را با‌دقت انجام دهید، این مرحله برای‌ شما آسان می‌شود. بهتر است بدانید، این مرحله یک نوع تصمیم گیری آگاهانه است؛ زیرا شما همه‌ی مراحل تصمیم‌ گیری را طی کرده‌اید تا بهترین راه‌حل را بیابید و در نهایت انتخاب کنید. ✅ مرحله‌ی هفتم: تصمیم‌تان را اجرا کنید تصمیم‌تان را به نقشه یا مجموعه‌ای از فعالیت‌ها تبدیل کنید و آن را به تنهایی یا با کمک دیگران عملی کنید. ✅ مرحله‌ی هشتم: نتیجه‌ها را بررسی کنید نتیجه‌ی تصمیم‌تان را بررسی کنید. ممکن است لازم باشد موضوعی را یاد بگیرید و آن را در تصمیم گیری‌های بعدی اصلاح کنید. این یکی از بهترین کارهایی است که می‌توانید برای تقویت تصمیم‌ گیری انجام دهید. 🔚 حرف آخر: ← وقتی لازم است در مورد مسأله‌ای تصمیم بگیرید باید عواقب مثبت و منفی مرتبط با آن را بسنجید و همیشه به‌نتیجه‌ی مثبت فکر کنید. این کار، امکان ضرر رساندن به مؤسسه را کاهش می‌دهد و کاری می‌کند که شرکت با یک به جلو حرکت کند. ← گاهی مواقع، انصراف از آسان‌تر به‌نظر می‌رسد؛ مخصوصا وقتی می‌دانید که بعد از گرفتن یک تصمیم سخت باید به هزار نفر جواب پس بدهید، اما تصمیم گیری و قبول مسئولیت آن، تنها راه کنترل وقت و زمان همکاری شما در شرکت است. www.modiryar.com @modiryar
▪️مهارت در واقع یک نوع است که در اثر دانش، تمرین و خوب انجام دادن کاری به دست می آید.   ▪️ما مهارت هم دارد. در اولین قدم ما باید نسبت به موضوعی که می‌خواهیم دانش و آگاهی پیدا کنیم. ▪️بعد که به آن علاقه‌مند شدیم برای سرگرمی و از روی انگیزه و سعی می‌کنیم از آن دانش استفاده کنیم اما هنوز کارمان حرفه‌ای یا تخصصی نیست‌. ▪️در مرحله بعد که کمی مهارت مان بیشتر شد می‌توانیم از آن برای به طور و برای انجام کار استفاده کنیم.   ▪️بعد از آن دیگر تقریباً مهارت خوبی به دست آوردیم و تبدیل به یک متخصص شدیم و حالا می‌توانیم از و مهارت خویش خلاقانه استفاده تا مسائل را حل کنیم‌. ▪️اما مرحله آخر که ممکن است تعداد کمی از ما به آن برسیم، جایی است که آنقدر پیدا کردیم که خودمان می‌توانیم دانش یا محصول جدید خلق کنیم. ولی باید بدانیم بدون گذر از مراحل قبلی نمی‌توانیم به این مرحله برسیم. www.modiryar.com @modiryar
مقیاس حل مشکلاتاول: شما رابطه مستقیمی با مشکلی که برای مشتری حل می کنید دارد. ✅ دوم: تعداد افرادی که در آن حوزه وجود دارند تا آن کار را انجام دهند هم درآمد شما را مشخص می کند. ✅ سوم: شما هر چه بالاتر تعداد افراد مشابه شما کمتر و در نتیجه درآمدتان بالاتر.. مهارت بالا با تجربه و گذشت زمان بدست میاد پس واضح است که باید حداقل پنج سال در یک کار کامل تمرکز کنید تا استاد آن شوید. در کنار همه این موارد مهارت بازاریابی و فروش را باید یاد بگیرید در غیر این صورت تضمینی برای موفقیت نیست. حالا چه آنلاین چه حضوری این دو مهارت رو نمی توان نادیده گرفت. ✅ مثال: 🔺مشکل: 🔻نظافت منزل 🔺چه تعداد: 🔻میلیاردها انسان 🔺مهارت: 🔻فعالیت فیزیکی ساده 🔺نتیجه: 🔻درآمد پایین ---------------- 🔺مشکل: 🔻جابجایی مسافر 🔺چه تعداد: 🔻هر کسی که رانندگی بلده 🔺مهارت: 🔻رانندگی 🔺نتیجه: 🔻درآمد پایین ---------------- 🔺مشکل: 🔻کمر درد شدید 🔺چه تعداد: 🔻متخصص مغز و اعصاب 🔺مهارت: 🔻جراحی بدن 🔺نتیجه: 🔻درآمد بالا ---------------- 🔺مشکل: 🔻ساخت اپلیکیشن اختصاصی برای گوشی های اپل 🔺چه تعداد: 🔻برنامه نویس و توسعه دهنده آی او اس 🔺مهارت: 🔻کسی که چندین سال تجربه دارد 🔺نتیجه: 🔻درآمد بالا ---------------- 🔺مشکل: 🔻پیدا کردن مشتری برای کسب و کار 🔺چه تعداد: 🔻آژانس های تبلیغاتی 🔺مهارت: 🔻بازاریابی دیجیتال 🔺نتیجه: 🔻درآمد بالا www.modiryar.com @modiryar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 در زندگی و کسب وکار، تجربه، دانش، تمرکز، مهارت و مبارزه تا آخرین دقایق موفقیت را به ارمغان می آورد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
آرام بودن را بیاموزیم ✅ «آرام بودن را بیاموزیم هر رخداد، رفتار، پدیده یا چیزی به واکنش ما نیاز ندارد» امروز با گسترش شهرها، توسعه شهرنشینی و ورود رسانه ها به عرصه اجتماعی روی دور تند قرار گرفته است. همه چیز با سرعت انجام می شود و در کنار این سرعت رفتار انسان ها نیز با عجله همراه گردیده است. خیلی وقت ها گویی دیگر این عقل نیست که فرمان می راند بلکه انسان درگیر هیجان، رقابت، حسادت و احساسات خود هست و ناخودآگاه رفتاری از خود بروز می دهد که هم باعث آزار دیگران می شود و هم بعدش برای خودش پشیمانی به همراه می آورد. همه آنچه گفته شد می تواند سبب بروز تعارضات فراوان بین گروه های انسانی شود. ✅ به مواردی که ذکر شد چالش هایی همچون مشکلات و دغدغه های شخصی افراد در زمینه های مختلف معیشتی، اجتماعی و خانوادگی را اضافه کنید و اثرات آن را بر روحیه پرخاشگری، میان افراد و پایین آمدن آستانه صبر اجتماعی را ملاحظه نمایید. خودرویی که با سرعت از کنار ما می گذرد، فردی که ناخودآگاه در پیاده رو تنه اش به ما می خورد، فردی که بی اختیار صدایش بلند می شود، همکاری که پشت سر ما حرفی زده است و خلاصه هر گونه اتفاق از این جنس چه خودآگاه باشد چه ناخودآگاه، چه عمداً باشد چه سهواً لزوماً شایسته پاسخگویی نیست و نیاز به واکنش فوری و شدیدتر ندارد. 🔴 مراقبت، آموزش و تمرین لازمه رسیدن به آرامش ▪️باور داشته باشیم که لزوماً «جواب کلوخ انداز سنگ نیست» خیلی وقت ها نادیده گرفتن، گذر کردن و به روی طرف نیاوردن بهترین راه حل است. البته رسیدن به این نقطه درجه ای از رشد عقلی و رفتاری لازم دارد و نیازمند خودکنترلی و تمرین فراوان است که انسان بر خویشتن مسلط گردد و افسار نفس سرکش و خود را در اختیار بگیرد تا در برابر هر اتفاقی فوراً وارد عمل نشود و رفتار شدید و نامناسب بروز ندهد. به بیان دیگر کنترل خویشتن، مراقبه، حفظ آرامش و تمدد اعصاب مهارتی است که بر تمام جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی اثرگذار است و فلاح و صلاح انسان را به همراه دارد. ▪️گرچه این خصوصیت تا اندازه‌ای ژنتیکی است ولی بنا برنظر بسیاری از متخصصان با مراقبت، آموزش و تمرین نیز می‌توان در این زمینه به سطح بالایی از و توانایی کنترل رسید. این تمرین سرفصل هایی با عناوینی همچون؛ تقوا، تمرکز، ذهن‌اگاهی، افزایش توجه، توجه آگاهی، هوشیاری دارد که رعایت آن می تواند انسان را خوداگاه و کنترل گر پرورش دهد. زندگی آرام، در زمان حال، بدون ترس از آینده و بدون چالش و تعارض جدی با افراد خانه و جامعه از مهمترین دستاوردهای این مهارت است. 🔴 مثبت بیندیشیم ▪️برای یافتن این سطح از آمادگی کنترل رفتار ابتدا باید مدل ذهنی انسان اصلاح گردد به صورتی که بجای روحیه با مردم با آن ها نمایید. ذهن آدمی همچون اقیانوسی عمیق است که آب سطح آن ‌اندکی متلاطم و مواج است اما در عمق دنیایی آرام و بی‌صدا وجود دارد. ما بیشتر وقت خود را در سطح، در کف های روی آب و در جزر و مد و جریانات روزمره زندگی می‌گذرانیم. در صورتی که این آرامش درونی و عمیق اقیانوس است که ما را آرام کرده و به بدنمان اجازه می‌دهد به حالت تعادل خویش بازگردد. ▪️سپس برهمین اساس رفتارهای ساده ولی اثرگذار در زندگی و واکنش های خود اتنخاب کنید تا آرام آرام این شیوه تفکر و رفتار در وجود شما نهادینه گردد. بعنوان مثال اگر نتوانستید از چراغ سبز عبور کنید و پشت چراغ قرمز مجبور به توقف شده اید به خود بگویید بهتر، زمان بیشتری برای گوش دادن به آهنگ مورد علاقه ام دارم. یا هنگام نهار در ، به جای غیبت و صحبت با همکاران، کمی قدم بزنید و یک موسیقی آرام گوش کنید. اگر یک کار اداری دارید و زمان نهار کارمندان است، به جای حرص خوردن، خود را به یک فنجان چای یا قهوه در کافه‌ای نزدیک دعوت کنید. 🔴 شیرینی گذشت را تجربه کنید ▪️شاید این امور ظاهراً کم‌اهمیت باشند، ولی مجموع آن حالات روحی را متحول می‌کنند و سبب ایجاد آرامش و دستیابی به سطح جدیدی از می گردد. شیرینی گذشت کردن و نادیده گرفتن را بجای تلخی انتقام جویی و کینه توزی تجربه کنید و انرژی خود را بجای آنکه صرف پاسخگویی به دیگران کنید برای رشد و پیشرفت خود ذخیره نمایید. ▪️این روزها بسیاری افراد را می‌بینیم که فراموش کرده‌اند چگونه داشته باشند. آنان همواره عصبی‌اند و به نظر می‌رسد احساس می‌کنند همیشه چیزی وجود دارد که آن‌ها باید انجام دهند. همه ما در طول روز و زندگی جاری خود چرخه‌ای از «فعالیت – آرامش» را داریم و اگر مستمر قسمت آرامش را نادیده بگیریم، دیر یا زود بیمار، عصبی، پرخاشگر، بهانه جو و نامعتدل خواهیم شد که سبب می شود زندگی سخت یا باصرف انرژی فراوان داشته باشیم. 🔺منبع: ، 🔻شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، شماره ۳۹۰۱ @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقش ها و مهارت های مدیران #مهارت_های_مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقش ها و مهارت های مدیران ▪️یک مدیر در به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بر مبنای برخی از مطالعات مدیریت و سازمان، نقش‌های مدیران درسه گروه عمده، دسته بندی می شود: ▪️واضح است که دیگر ممکن‌ نیست‌ بدون‌ مهارت‌ و تبحر در ، بتوان‌ وظایف‌ مهم‌ را به‌ انجام‌ رساند. لذا لازم است به مفهوم مهارت و مصادیق آن توجه جدی داشت و به دنبال کسب مهارت های لازم بود: ▪️اصطلاح ، اشاره به توانایی هایی دارد که الزاما ذاتی نیستند بلکه قابل پرورش هستند و در نحوه انجام وظایف و اقدامات افراد دیده می شوند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه فردی است. معیار اصلی سنجش مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است. ✅ مطالعات انجام شده در زمینه مهارتهای مدیران، غالبا بر سه نوع مهارت تاکید دارند: مهارت فنی ، مهارت انسانی و مهارت ادراکی. 🔴 مهارت های سه گانه مدیریت بر اساس نمودار روبرت کاتز: ▪️دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص و در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در فعالیت حرفه‏ای نظیر دانش، فنون و روش‌های برنامه‌ریزی،‌ امور مالی، کارگزینی و غیره ✅ : ▪️دانایی و توانایی تشخیص و رفتار در زمینه ایجاد محیط و و انجام دادن کار توسط دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه‌های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان. ✅ : ▪️ و درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم)، و تشخیص وابستگی کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر و تأثیر تغییر در هر بخش بر بخش‌های دیگر. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چهارنوع تفکر 1⃣ تفکر انتقادی 2⃣ تفکر خلاقانه 3⃣ تفکر سیستمی 4⃣ تفکر استراتژیک #پایگاه_جامع_مدیری
معنی فکر و مفهوم تفکر چیست؟ ✅ اگر تفکر را به‌مثابه یک فرآیند در نظر بگیریم، ورودی این فرآیند داده‌ها و اطلاعات است و خروجی آن ایده‌ها یا بینش‌ها هستند. در این نوشتار به‌اختصار به معرفی چهار نوع تفکر که در به‌کارگیری آن‌ها نقش مهمی در دارند می‌پردازیم. 1⃣ ▪طبق گفته : «خلاقیت چیزی جز ارتباط دادن چیزها به یکدیگر نیست.» به‌عبارت‌دیگر خلاقیت ایجاد ارتباط بین چیزهای قدیمی (موجود) برای دستیابی به یک ارزش جدید است. ▪در تفکر خلاق نیز داده‌ها، و مفاهیمی که در دسترس همگان است به نحوی پرورش داده می‌شوند (با ایجاد ارتباط بین آن‌ها) که نتیجه آن ایجاد یک ایده یا بینش جدید و منحصربه‌فرد است. ▪تفکر خلاق با تغییر زاویه دید به مسائل، مشکلات و تهدیدها و تفکر خارج از چارچوب مرسوم و معمول به راه‌حل‌ها و فرصت‌های جدید رشد و دست می‌یابد. 2⃣ ▪هدف از تفکر انتقادی دست‌یابی به آگاهی قابل‌ اعتماد است. تفکر انتقادی تلاش برای پیراسته داشتن از خطاهای ذهنی و شناختی است تا نتیجه و خروجی این فرآیند قابل‌اطمینان باشد. ▪تفکر انتقادی با به‌کارگیری و تحلیل موشکافانه و سنجش و ارزیابی اطلاعات، نظرات و ایده‌های جمع‌آوری‌شده، باعث استدلال صحیح و مصون ماندن تصمیمات از مغالطه، جانب‌داری‌ و پذیرش کورکورانه می‌شود. 3⃣ ▪ریشه کلمه سیستم یک واژه یونانی به معنی "قرار دادن کنار هم و باهم" است. بنابراین: ▪اولین نکته مفهومی که از واژه برداشت می‌شود کل‌نگری و دیدن تمام اجزاء یک مجموعه در کنار هم و باهم است.درواقع اولین دستاورد تفکر سیستمی، دست‌یابی به یک تصویر کلی از مجموعه‌ای است که موردبررسی قرار داده‌ایم به همراه شناسایی تمامی اجزا این مجموعه. ▪دومین نکته در مورد تفکر سیستمی کشف و به تصویر کشیدن روابط و اثراتی است که اجزاء تشکیل‌ دهنده مجموعه (سیستم) باهم دارند. ▪سومین نکته: باید در نظر داشت که هریک از اجزاء یک ، خود می‌تواند به‌عنوان یک سیستم جداگانه (زیرسیستم) مورد مطالعه قرار گیرد. ▪برای مثال کسب‌وکار شما به‌عنوان یک سیستم متشکل از اجزای بسیاری است که خودشان می‌توانند به‌عنوان یک مورد واکاوی قرار گیرند و از سوی دیگر خود کسب‌وکار شما یک جزء از یک مجموعه بزرگ‌تر محسوب می‌شود. ▪درک روابط بین کسب‌وکار شما با سیستمی که در آن قرارگرفته از عوامل اصلی موفقیت شما خواهد بود. توانایی درک، شناخت و تحلیل روابط این سیستم‌ها (زیرسیستم‌ها و ابرسیستم‌ها) است. 4⃣ ▪ریچ هورواث (Rich Horwath) درباره تفکر استراتژیک این‌گونه می‌نویسد: تفکر استراتژیک ایجاد و به‌کارگیری پیوسته بینش‌های کسب‌وکار (business insights) برای دست‌یابی به است. ▪تفکر استراتژیک با تفاوت دارد. برنامه‌ریزی استراتژیک (Strategic planning) هدایت بینش‌های کسب‌وکار جهت ایجاد یک برنامه عمل (action plan) برای دست‌یابی به اهداف کسب‌وکار است. تفکر استراتژیک بخشی از فعالیت‌های عادی روزانه است در حالیکه برنامه‌ریزی استراتژیک یک فعالیت دوره‌ای است (مثلاً سه‌ماهه، شش‌ماهه یا سالانه). ▪تفکر استراتژیک به معنی انجام کاری اضافی در کسب‌وکار نیست بلکه همانند بکارگیری یک عدسی جدید برای نگاه به کسب‌وکار است. شاید بتوان گفت که در حوزه کسب‌وکار هم در تفکر استراتژیک و هم در تفکر خلاق هدف اصلی ایجاد ارزش‌های جدید برای است. ▪درواقع در هر دو مفهوم تفکر استراتژیک و تفکر خلاق، یک موضوع کلیدی است. با این توضیح که در تفکر استراتژیک نوآوری باید در راستای دست‌یابی به مزیت رقابتی تعریف شود. به‌عبارت‌دیگر در تفکر استراتژیک، حیطه‌های نوآوری باید از فیلتر استراتژی عبور کنند. www.modiryar.com @modiryar
باری به هر جهت ✅ عده ای از مدیران که متأسفانه تعدادشان هم کم نیست در خیال خام خود تصور می کنند چون یا جایگاه مدیریتی مهمی به آن ها سپرده شده است مالک تمامی امکانات انسانی، مادی و غیرمادی آن جا هستند. بدین ترتیب هنوز به صورت کامل در مقام خود مستقر نشده و جایشان در کرسی مسئولیت گرم نشده است بلافاصله «روابط» را جایگزین «ضوابط» می کنند و «سلایق» را جایگزین «اصول». ✅ صرفاً بر مبنای دوستی ها و علاقه مندی های خودشان اِعمال مدیریت کرده و فراموش می کنند آن چه در اختیار آن هاست طعمه ای برای تأمین مطامع و خواسته هایشان نیست بلکه فرصتی برای خدمت به جامعه و خلق خداست. بدین گونه خیلی زود دفتر مدیریت شان محله برو و بیا و گعده ی رفقایشان می شود و سیستم «مدیریت محفلی» و اصطلاحاً «باری به هر جهت» جایگزین نظام های دانشی و می شود. ✅ چون خودشان از اصالت و صلاحیت لازم برخوردار نیستند خیلی زود افراد نالایق را بر مناصب کلیدی منصوب می کنند و کارهای بزرگ را به افراد کوچک واگذار می کنند و فرومایگان را مقدم می نمایند و بدین ترتیب آن جایگاه مدیریتی به شدت دچار افول و نزول می شود و سرمایه ها انسانی و مادی آن هدر می رود. اکنون با توجه به این که «نظام شایسته سالاری» آسیب های فراوانی دیده و در خوشبینانه ترین حالت «آشناگزینی» جانشین «شایسته گزینی» گردیده است بسیاری از مجموعه های از کارکردهای استاندارد و مطلوب خود فاصله گرفته اند. ✅ البته این موضوع عوامل مختلفی دارد که بخشی از آن ناشی از خلأهای قانونی است. بدین معنا که علیرغم تبلیغات و ادعاهایی که در طراحی مدل های شایسته گزینی و شایسته پروری و کانون های ارزیابی مدیران می شود در عمل اتفاقات دیگری می افتد و بسیاری از تصمیمات و انتصابات بجای آن که به صورت رسمی و شفاف و بر مبنای اصول دقیق علمی و قانونی رخ دهد در «پستوهای سازمان» اتفاق می افتد و تقریباً هیچ مدیری خود را در برابر احدی برای انتصابات پاسخگو نمی داند. ✅ این رخداد تلخ سبب می شود آرام آرام فساد در رخنه کند و کارآمدی و انگیزه سرمایه های انسانی سازمان به حداقل ممکن کاهش یابد. این که برخی افراد در جایگاه های مهم سازمانی کارهایشان را سرسری و بی اشتیاق انجام می دهند و هدف مشخصی در روند مدیریت آن ها وجود نداشته باشد به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. مگر بیت المال و مصالح و منافع جامعه اسلامی شوخی بردار است که عده ای آن را ملک طلق خود می پندارند و حقوق عمومی را تضییع می کنند. ✅ این واقعیت تلخ را بپذیریم که شاید ریشه بسیاری از مهاجرت ها و نارضایتی های گروهی از جوانان که اتفاقاً صاحب و اندیشه هستند به دلیل عدم امکان پیشرفت در کشور به خاطر وجود این گونه افرادی است که صاحب برنامه و تصمیم بوده و اصول را تضییع می کنند. خدا را خوش نمی آید به خاطر بی کفایتی و زیاده خواهی و نگاه «باری به هر جهت» کوتوله های مدیریتی امید جوانان و مردم کمرنگ شود و عطای خدمت به کشور را به لقایش ببخشند یا انگیزه های آن ها به شدت کاهش یابد. ✅ موضوع «امید» در جامعه امروز یکی از چالش های مهم در کشور است که در فرمایشات رهبر انقلاب نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است و به تعبیر ایشان هر فردی در هر جایگاه و مقامی سبب تضعیف و آسیب این مهم در کشور شود مرتکب گناهی بزرگ و نابخشودنی شده است. البته بخشی از این امر هم متوجه خود مردم است که در زمان در گزینش و انتخاب افراد با دقت و وسواس بیشتری اقدام نمایند تا این چنین افراد بی تعهد و ناتوانی صاحب مسئولیت ها و جایگاه های مهم تصمیم گیری و مدیریتی نشوند. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۲ www.modiryar.com @modiryar
پیوند فرایند تصمیم گیری و حل مسأله مهارت تصمیم گیری بخشی از مهارت است و شامل بررسی و پیش بینی پیامدها و نتیج راه های موجود و مقایسه آنها با یکدیگر است. تصمیم گیری نتیجه ای در پی خواهد داشت و ما در زندگی نیازمند یادگیری مهارت تصمیم گیری هستیم تصمیم گیری بما کمک می کند که از بین گزینه های مورد نظر بهترین گزینه را انتخاب کنیم و میزان اشتباهات ما کم می شود اما در تصیمم گیری بیشترین دقت را داریم عده ای میتوانند به صورت تنهایی تصمیم بگیرند و عده ای بدون فکر و خیلی سریع تصمیم می گیرند www.modiryar.com @modiryar
✍ ناتوانی در تصمیم گیری ✅ همه‌ی مشکلات ما در تصمیم گیری،‌ الزاماً به علت ضعف در تصمیم گیری نیستند. گاهی ترس از تصمیم گیری است که ما را به سوی انتخاب‌های اشتباه سوق می‌دهد (در زبان روزمره، ممکن است این وضعیت را به جای تردید با دو دل بودن در تصمیم گیری توصیف کنیم). ✅ ترس از تصمیم گیری یا فوبیای تصمیم گیری، باعث می‌شود ما جرات انتخاب یک گزینه را از میان گزینه‌های موجود نداشته باشیم. این در حالی است که در بسیاری از موارد، گزینه‌ی درست را می‌توانیم به سادگی از میان گزینه‌های پیش رو تشخیص دهیم. اما و ده‌ها عامل دیگر، ما را به سمت توقف و تصمیم نگرفتن سوق می‌دهند. ✅ تردید در تصمیم گیری: وقتی تردید، باعث می‌شود از انتخاب کردن بترسم نباید این نوع تردیدها را در ، به عنوان یک اختلال تصمیم گیری در نظر بگیریم. اما واقعیت این است که تأثیر تردید (خصوصاً اگر به رفتاری دائمی و مزمن تبدیل شود) می‌تواند در حد یک اختلال جدی، به ما لطمه بزند. ✅ ترس از تصمیم گیری به حدی جدی است که برای آن یک نام اختصاصی هم در نظر گرفته شده است: همانگونه که مشخص است این عبارت، از ترکیب دو کلمه Decide به معنای تصمیم گیری و Phobia به معنای ترس بی دلیل شکل گرفته است. این لغت توسط ابداع شد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل رشد سازمانی گرینر | 5 مرحله تکامل سازمان ها ✅ چالش های یک سازمان فقط مخصوص ابتدای مسیرِ راه
✅ مدل رشد گرینر (Growth Theory of Organizations) یکی از مهم ترین مدل های _چرخه_حیات_سازمانی است که توسط لاری گرینر ارائه شده است. این مدل در ابتدا براساس پنج مرحله اصلی برای توسعه و رشد سازمان بود که بعد از گذشت چند سال گرینر مرحله ششم را هم به آن اضافه کرد. ✅ با توجه به سن کسب و کار، بحران های اصلی که در مراحلِ مختلف، برای سازمان ایجاد می شود را پیش بینی می کند. کسب و کار برای رشد و بقا و عبور از این بحران ها، باید راه حلی در مقابل هرکدام از این مشکلات داشته باشد؛ پس 6 فرایند را برای رشد و تکامل طی می کند. ✅ در واقع در هر مرحله، در مقابل هر یک از بحران های بوجود آمده، راه حل متفاوتی وجود دارد و رشد سازمان از طریق یک خاص اتفاق می افتد. این فرآیندها شامل موارد زیر هستند: ▪خلاقیت ▪هدایت ▪تفویض اختیار ▪هماهنگی و همکاری ▪اتحاد 🔴 مراحل رشد و تکامل سازمان ها 1⃣ رشد از راه خلاقیت (Growth Through Creativity) ▪در این مرحله، معمولاً به تازگی تأسیس شده است؛ تعداد افراد تیم زیاد نیست و ارتباطات غیررسمی و صمیمانه تر است. در ابتدای کار سازمان، افراد در حال راه‌اندازی فعالیت‌های جدید و تامین نیازهای اولیه برای رشد کسب و کار هستند و تلاش می کنند با استفاده از خلاقیت و ایده های نو، محصولات یا خدمات جدیدی را اضافه کنند. در این مرحله برای رشدِ سازمان، باید به نوآوری و تولید ایده‌های جدید توجه شود. 2⃣ رشد از راه هدایت (Growth Through Direction) در این مرحله، بحران رهبری که در مرحله قبل ایجاد شده بود؛ با انتخاب یک فرد به عنوان و تیم مدیران ( هیئت مدیره) و مشخص کردن چارچوب های سازمان، کنترل می شود در واقع در این دوره رشد از راه هدایت و جهت دهی اتفاق می افتد. ▪در این دوره، سازمان به مرور بزرگتر می‌شود و تلاش می‌کند با گسترش فعالیت‌ها و افزایش تولید، در حوزه ای که در آن فعالیت می‌کند؛ ایجاد کند و با تغییرات بازار هماهنگ شود. گرینر می گوید اینجا سازمان بیشترین رشد و توسعه را تجربه می‌کند و به همین دلیل، نیاز به ساختار و فرآیندهای مناسبی برای مدیریت و کنترل دارد. 3⃣ رشد از راه تفویض اختیار (Growth Through Delegation) ▪در این مرحله برای حل ، سازمان ها بخشی از مدیریت را به افراد دیگر می‌سپارند تا شرکت را به سمت رشد و توسعه هدایت کنند. به این ترتیب قسمت های مختلف شرکت که با رشد کسب و کار به وجود آمده اند (مثل امور مالی، منابع انسانی و…) هرکدام یک مدیر مجزا خواهند داشت و مدیر ارشد می‌تواند فقط بر مسائل نظارتی کلی داشته باشد. ▪چالشی که در این مرحله وجود دارد این است که بسیاری از بنیان گذاران کسب و کارها چون در ابتدای کار همه تصمیم گیری ها را خودشان انجام می دادند؛ واگذاری تصمیمات و برایشان مشکل است. هچنین مدیران میانی و جدید هم، وظیفه جدیشان به عنوان رهبر برایشان چالش برانگیز است. ▪ در این دوره باید بتواند تسهیل تصمیم‌گیری در سطوح پایین‌تر را ایجاد کند و با اعتماد نسبت به همکاران و سپردن اختیارِ تصمیمات به آنها منجر به رشد و فراروی بیشتر سازمان شود. 4⃣ رشد از راه هماهنگی (Growth Through Coordination) ▪در این مرحله، سازمان برای حل بحران کنترل، نیازمند رسیدن به حالتی استوار و متعادل است و برای حفظ ثبات باید سعی کند بهینه سازی خود را ادامه داده و با تغییرات محیط همگام شود. ▪در این دوره، سازمان به پایداری و استحکامی که ایجاد کرده است؛ تمرکز می‌کند. با توجه به مدل گرینر، برای رشد و کسب و کار، باید قدرت هماهنگی و همسو سازی بین بخش‌های مختلف و دستگاه‌های مدیریتی تقویت شود تا همه به یک هدف مشترک متمرکز باشند. 5⃣ رشد از راه همکاری (Growth Through Collaboration) ▪در این مرحله، برای حذف تشریفات زائد اداری و راه ها و قوانین سختگیرانه، سازمان باید با تقویت همکاری و ایجاد # بین کارکنان به رشد و توسعه برسد. ▪در این دوره سازمان باید بتواند به طور صحیح با دیگران کند و روابط مؤثر و مثبتی را با همکاران، مشتریان، رقبا و سایر ارکان خارجی بهبود بخشد. 6⃣ رشد از راه اتحاد (Growth Through Alliances) ▪گرینر مرحله ششم را بعد از گذشت چند سال به مدل خود اضافه کرد. در مرحله نهایی، سازمان تنها می تواند چالش های خود را از طریق با سایر سازمان ها از طریق اقداماتی مانند برون سپاری، خرید، ادغام و همکاری با شرکت‌های دیگر حل کند. ▪ مورد نیاز برای پیشرفت در مرحله اتحاد این است که، سازمان روی چشم انداز، ماموریت و استراتژی خود تمرکز کند و با سازمان هایی شریک شود که به بهترین وجه آن را پیش می برند. www.modiryar.com @modiryar
🔴 هر جای نیازهای جامعه به استعداد شما گره می خورد آن جا شماست. ✅ کاری که بهش داری (رسالت، علاقه) ✅ کاری که جامعه بهش داره (رسالت، کسب و کار) ✅ کاری که میتونی ازش دراری (کسب و کار، حرفه) ✅ کاری که توش داری (حرفه، علاقه) www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مهارت های مدیریت زمان #مدیریت_زمان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مهارت های مدیریت زمان شامل مهارت‌های متنوعی است که به شما کمک می‌کند تا زمان خود را به خوبی مدیریت کنید. در برخی از افراد این مهارت‌ها به صورت ذاتی وجود دارد و در برخی دیگر هیچ کدام از این مهارت‌ها وجود ندارد. ✅ در هر صورت وقتی واژه را به کار می‌بریم در واقع از چیزی صحبت می‌کنیم که قابل یادگیری است و همه می‌توانند با تمرین و تکرار این مهارت‌ها را کسب کنند. اختصاص زمان برای توسعه هر یک از این مهارت‌ها به شما کمک می‌کند تا کارهای روزمره خود را سازماندهی کنید. ✅ در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین مهارت‌های اشاره شده است: 1⃣ ماندن می‌تواند به شما کمک کند تا تصویری واضح از آنچه باید انجام بدهید و نیز زمان انجام آن، داشته باشید. به روزرسانی کردن تقویم کاری، دسترسی راحت به اسناد مورد نیاز، داشتن محیطی مرتب و یادداشت‌های دقیق و با جزییات می‌تواند مصداق‌هایی از سازمان‌دهی، منظم و مرتب بودن باشد. 2⃣ برای اینکه در بحث مدیریت زمان خود، مدیر خوبی باشید باید هر یک از مسئولیت‌های خود را ارزیابی و اولویت آن‌ها را تعیین کنید. روش‌های زیادی برای اولویت‌بندی کارهای شما وجود دارد. ممکن است بگیرید که در ابتدا کارهای ساده و سریع را انجام دهید و سپس به دنبال آن کارهای طولانی‌تر و دشوارتر را به پایان برسانید. روش دیگر این است که در ابتدا کارهای زمانمند را انجام دهید که مهلت محدودی دارند یا اینکه اصلا ترکیبی از هر دو روش را بکار بگیرید. آنچه مهم است این است که حتماً کارهای خود را اولویت بندی کنید. 3⃣ تعیین اهداف نخستین گام برای مدیریت درست زمان است. تعیین هدف به شما این امکان را می‌دهد که هدف نهایی خود را بطور واضح درک کنید و بدانید که برای رسیدن به آن باید دقیقاً چه مواردی را در اولویت قرار دهید. تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می‌تواند به موفقیت در حرفه شما منجر شود. پس در صورتی که می‌خواهید در زمینه مدیریت زمان موفق شوید، حتماً خود را تعیین کنید. 4⃣ پرورش قوی به شما امکان می‌دهد برنامه‌ها و اهداف خود را برای افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید، توضیح داده و روشن کنید. همچنین این مهارت‌ها به شما اجازه می‌دهد بعضی از کارها و مسئولیت‌های خود را برون‌سپاری کنید. برون‌سپاری به شما اجازه می‌دهد تا روی مهم‌ترین وظایف و مسئولیت‌هایی تمرکز کنید که با اهدافتان هم‌راستا هستند. 5⃣ یکی از پایه‌های اساسی مدیریت زمان، برنامه‌ریزی است. کارآمد بودن در روزانه و همچنین برنامه‌ریزی جلسات و چگونگی انجام کارها به شما کمک می‌کند تا به برنامه خود پایبند باشید. وقتی برنامه روز خود را می‌چینید دیگر هیچ زمانی را برای تصمیم‌گیری و مردد بودن بین انجام کارهای مختلف یا نحوه انجام آن‌ها صرف نخواهید کرد. در این حالت است که انجام کارها شتاب بیشتری به خود می‌گیرد و به کارهای بیشتری رسیدگی خواهید کرد. 6⃣ مدیریت زمان به شکل درست فقط به معنای تکمیل کارهایی است که به شما و شرکت شما در رسیدن به اهداف کمک می‌کند. گرچه که این رفتار اغلب از سوی مدیران ارشد سر می‌زند، با این حال اگر مدیریت یک پروژه را برعهده دارید نیز می‌توانید تفویض وظایف یا برون‌سپاری نیز انجام دهید. اگرچه اغلب اوقات در محل کار وقتی کسی چیزی را از شما می‌خواهد، «نه» گفتن دشوار است، اما با این وجود باید مرزهایی را تعیین کنید تا بتوانید زمان خود را به خوبی کرده و به اهداف مورد نظر خود برسید. 7⃣ هنگام تمرین ، باید مراقب سلامت روانی خود نیز باشید. کنترل استرس به روشی مثبت می‌تواند به شما کمک کند تا هنگام گذراندن برنامه خود انگیزه و عملکرد خوبی داشته باشید. شما ممکن است این کار را با در نظر گرفتن استراحت‌های کوچک در طول روز خود انجام دهید، یا اینکه در انجام کارها با شیوه‌های کوچک به خود پاداش دهید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مهارت های زندگی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مهارت های زندگی در واقع نوعی تمرین های رفتاری است که کمک می کند در موقعیت های مختلف زندگی بهترین واکنش و رفتارها را داشته باشید. طبق تعریف سازمان بهداشت روانی، مهارت های زندگی، مهارت هایی هستند که برای افزایش توانایی های روانی اجتماعی افراد آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی رو به رو شود. ✅ در واقع بسیاری از شکست ها، ناکامی ها و مشکلاتی که افراد در زندگی خود تجربه می کنند به خاطر وجود نقص هایی است که در این زمینه دارند. مهارت های زندگی ویژگی هایی نیستند که به طور ذاتی در افراد وجود داشته باشند بلکه نیازمند و تمرین بسیار در موقعیت های مختلف هستند که عبارتند از: 1⃣ مهارت روانشناختی خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع‌بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی. 2⃣ مهارت روانشناختی همدلی درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر می‌انجامد. 3⃣ مهارت روابط بین فردی مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با ، که در کنار تقویت دوستی‌ها، دوستی‌های ناسالم را خاتمه می‌دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند. 4⃣ مهارت ارتباط مؤثر درک بهتر نیازها و دیگران، به شیوه‌ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت‌بخش شکل گیرد. 5⃣ مهارت مقابله با فشار عصبی با آموختن این افراد هیجان‌های مثبت و منفی را در خود و دیگران می‌شناسند و سعی می‌کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند. 6⃣ مهارت مدیریت هیجان هر انسانی که در زندگی خود با گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تأثیر می‌گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند. 7⃣ مهارت حل مسئله سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می‌توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می‌دهند، از سر راه زندگی‌مان برداریم. 8⃣ مهارت تصمیم‌گیری برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم‌گیری‌های او مشخص می‌کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع‌بینانه تعیین و از میان راه‌حل‌های موجود، بهترین را انتخاب می‌کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می‌گیریم. 9⃣ مهارت روانشناختی تفکر خلاق تفکر یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده‌ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و مؤثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری‌ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می‌کنیم. هنگامی‌که را می‌آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه‌حل‌های جدید بیابیم و مشکلات را به‌گونه‌ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد. 🔟 مهارت تفکر نقادانه این مهارت موجب می‌شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم‌گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی‌خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می‌کنیم و دقیق و درست می‌گیریم و ارتباطات درستی برقرار می‌کنی. ✍ منبع: مجله تخصصی بهداشت روان www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ انواع سندروم ایمپاستر #روانشناسی_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سندروم ایمپاستر چگونه ما را درگیر می کند؟ ▪یک و با تجربه ممکن است زمانی به خودش بیاید و ببیند درگیر سندروم ایمپاستر شده است؛ متاسفانه هرچه روند موفقیت فرد بیشتر شود و بیشتر مورد تحسین و تشویق دیگران قرار بگیرد، احتمال اینکه بیشتر درگیر این سندورم شود، بالاتر می رود. ▪وقتی یک نفر با سندورم ایمپاستر درگیر شود، احساس نالایق بودن، بی کفایت بودن، متقلب بودن وجودش را فرا می گیرد. فرد دیگر خودش را باور ندارد و دائما نسبت به مهارت هایش و تردید و دو دلی دارد. 🔴 انواع سندروم ایمپاستر پنج نوع رایج عبارت است از: ✅ کمال گرا یکی از رایج ‌ترین انواع سندروم ایمپاستر است. افراد کمال گرا معمولاً استانداردهای غیرممکن بالایی را برای خود تعیین می کنند که اغلب نمی توانند به آن ها دست یابند. ▪، اگر نتوانند به هر هدفی دست پیدا کنند، در هر مهارتی برتری پیدا کنند یا هر کاری را به بهترین نحو انجام دهند، احساس بی کفایتی خواهند کرد. ▪هر اشتباه کوچک یا شکست می تواند منجر به شک و تردید به خود، نگرانی بیش از حد یا احساس بی کفایتی شود. فارغ از سطح ، هرگز احساس رضایت نمی کنند. ✅ متخصص بر این باورند که قبل از شروع هر کاری، باید همه چیز را بررسی کنند و در مورد اصول کلی کار مطلع باشند. ▪آن ها به طور مداوم در طول زندگی خود به دنبال گواهینامه ها، اطلاعات یا های جدید برای بهبود شایستگی خود هستند. ▪ ارزش فردی خود را با میزان آگاهی که دارند می سنجند و اصلا مهم نیست که چقدر در مورد یک موضوع اطلاعات دارند یا مهارت آن ها چقدر است. ▪این گروه به طور مداوم احساس ناآماده بودن، نادانی یا بی تجربه بودن می کند. مثلا فردی را در نظر بگیرید که علی رغم دانش و برای شغل مورد نظرش درخواست نمی دهد. ✅ نابغه طبیعی ▪یک بر این باور است که ارزش شخصی او با چگونگی به دست آوردن یک در ارتباط است. ▪اگر مجبور باشند برای ارتقا و کسب یک مهارت تلاش کنند یا یک را آسان به دست بیاورند فکر می کنند شیاد و کلاهبردارند. ▪اگر زمان انجام یک طول بکشد یا فرد به اندازه کافی خوب نباشد، ممکن است به دلیل شرم و خجالت کار را کنار بگذارد و از ادامه کار انصراف بدهد. ✅ تک نوازنده علاقه مند به انجام کار به صورت انفرادی و مستقل است. درخواست از دیگران به منزله شکست خوردن برای این افراد است چرا که فکر می کنند به تنهایی و بدون کمک دیگران می توانند به هر چیزی دست پیدا کنند. ▪درخواست کمک از دیگران برای آن ها با چیزی جز و خجالت همراه نیست. هیچ چیز به اندازه خودمختاری و استقلال برای این افراد خوشایند نیست. ✅ ابر قهرمان ▪یک برای اینکه خودش را به دیگران ثابت کند، بیشتر از اطرافیان کار می کند. آن ها بیش از اندازه مسئولیت پذیر هستند، و تعهدات کاری و وظایف خانوادگی زیادی را قبول می کنند و نسبت به انجام همه ی این کارها احساس نیاز دارند؛ اگر این کار را انجام ندهند حس می کنند کلاه بردارند. ▪آن ها نیاز دارند که در تمام جنبه های شوند و همین مسئله باعث می شود، احساس استرس، اضطراب، درگیری بیش از حد در کارها، داشته باشند. www.modiryar.com @modiryar
مهارت و شجاعت تغییرمگه مهارت است؟! اجازه بدهید بدون هیچ مقدمه‌ای برویم سراغ این که اصلاً چرا تغییر؟ مگه تغییر مهارت است؟ آخر مگر می شود تغییر کردن را یاد گرفت؟ جواب مثبت است! وقتی میگوییم مهارت است، پس حتماً قابل یادگیری نیز هست! یعنی تمام چیزهایی که ما می‌دانیم و نیاز داریم به نظر قابل یادگیری هستند! ✅ ما توانمندی تغییر را داریم از گذشته تا امروز، توانمندی‌های ما بیشتر شده و اگر به هر دلیلی یک‌جایی به‌خاطر عدم هوشمندی خود یا آموزش ندیدن و درست آموزش ندادن خانواده و جامعه‌ این مسیر متوقف شده است معنایش این نیست که همیشه همین است! باید اراده کرد و انجام داد تا ببینید که توانمندی را دارید و می‌تواهنید حتی اگر مسیر مسئله دارد، خودرو تغییردهی به آدمی که می‌تواند از این مسیر، با لذت عبور کند و چالش‌ها را حل کند. www.modiryar.com @modiryar
مهارت های لازم در مدیریت زمان ✅ در همین ابتدا باید بگوییم که مدیریت زمان (time management)، یک است؛ مهارتی که این روز ها توجه انسان ها را به خود جلب کرده است و تبدیل به دغدغه ای برای فراگیری شده است. ✅ وقتی صحبت از مدیریت زمان می شود، اولین چیزی که به ذهن ما می رسد این است که باید زمان را مدیریت کرد. مدیریت زمان به طور کلی به شما این امکان را می دهد که از زمان تان به خوبی استفاده کنید تا عملکرد و بهره وریتان را افزایش دهید. ✅ در باید با یک برنامه ریزی درست، به زمان توجه داشته باشیم و فعالیت های روزانه ای که قرار است انجام دهیم را بین زمانی که داریم، تقسیم کنیم. ✅ شاید با خود فکر کنید، اگر زمان خیلی کمی در دست داشته باشیم چه، آیا باز هم زمان ممکن است؟ بله! اگر این مهارت را بلد باشید، مدیریت زمان کاملا امکان پذیر است. ▪برنامه ریزی ▪تهیه لیست ▪اولویت بندی ▪خواب به اندازه ▪تفویض اختیار امور www.modiryar.com @modiryar
رسیدن به تسلط در فرایند یادگیری ✅ در اساسی‌ترین مفهوم «تسلط» است. تسلط به میزان یادگیری واقعی یادگیرنده اشاره می‌کند. مفهوم تسلط به مفهوم مهارت هم نزدیک است. مهارت به فرد در استفاده از یادگیری‌هایش مربوط است. تسلط هم‌چنین به اثربخشی فرایند یادگیری در ایجاد یادگیری مطلوب اشاره می‌کند. ✅ به دنبال تسلط می‌آید؛ یعنی نخست شخص باید ابتدا بر کاری تسلط یابد تا بعد در آن ماهر شود. یادگیرندگان از راه تمرین کردن یادگیری‌هایی که قبلاً بر آن‌ها یافته‌اند مهارت کسب می‌کنند. می‌توان گفت تسلط پیش‌نیاز مهارت است. www.modiryar.com @modiryar
مدل منشا رضایت و خوشبختی در زندگی می‌تواند شیرین و رضایت‌بخش باشد. نا‌امیدی و نارضایتی زیبنده شما نیست. چه بسا زندگی‌هایی که دیده‌اید و به خوشبختی آنان حسرت خورده‌اید. برخورداری از یک زندگی آرام، شیرین و رضایت‌بخش، آرزوی انسان است؛ که البته گاهی به یک رؤیا و یا افسانه می‌ماند. اما شما هم می‌توانید زندگی شیرین و رضایت‌بخشی داشته باشید، به شرط آن که «روش» آن‌را بدانید. ✅ زندگی کردن همانند هر کار دیگری، نیازمند است. علت بسیاری از ناکامی‌های زندگی را باید در فقدان مهارت‌های زندگی جستجو کرد. بخش مهم و قابل توجهی از مهارت‌های زندگی را «مهارت‌های شناختی» تشکیل می‌دهند. بسیاری از موفقیت‌ها و شکست‌های زندگی به طرز فکر ما بر می‌گردد. مطمئن باشید که اگر طرز فکر شما اصلاح شود، زندگی شما تغییر خواهد کرد و آنگاه طعم شیرین یک زندگی همراه با آرامش را خواهید چشید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل کوه یخ شایستگی (شایستگی های درونی و سطحی) #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modir
مدل کوه یخ شایستگی (شایستگی های درونی و سطحی) شایستگی چیست؟، یک ویژگی زیربنایی فرد است که با معیار مرجع برای عملکرد مؤثر و/یا عالی در یک شغل یا موقعیت، رابطه علّی دارد. ▪ یعنی قسمت به نسبت عمیق و پایدار شخصیت فرد است و می‌تواند رفتارش را در موقعیت‌های مختلف پیش‌بینی کند. ▪ یعنی مثل یک استاندارد یا معیار مشخص، پیش‌بینی می‌کند چه کسی کاری را خوب یا ضعیف انجام می‌دهد. ▪ یعنی علت یا پیش‌بینی‌کننده رفتار و عملکرد است. ✅ چه نوع ویژگی‌هایی داریم؟ از پنج نوع ویژگی زیربنایی نام می‌بره: انگیزه‌ها، خصلت‌ها، خودپنداره‌ها، دانش و مهارت. و اینطور تعریفشون می‌کند: ▪، محرّک، جهت‌دهنده و انتخاب‌گر رفتارها به سمت اهداف و عمل‌هایی معین (و دورکننده از دیگر موارد) است. برای نمونه، افراد دستاوردگرا، پیوسته اهداف چالش برانگیز برای خود تعیین می‌کنند، تلاش می‌کنند به آن برسند و از بازخوردها برای بهتر شدن بهره می‌برند. ▪، ویژگی‌های فیزیکی و پاسخ ثابت به موقعیت‌ها یا اطلاعات است. برای نمونه، زمان واکنش و بینایی خوب، خصلت‌های خلبان‌های جنگنده هستند. کنترل احساسات هم نمونه‌ای پیچیده‌تر از «پاسخ ثابت به موقعیت‌ها» به حساب می‌آید. ▪ (Self-concept)، نگرش،‌ ارزش‌ها و تصویر فرد از خودش است. برای نمونه، اعتماد به نفس، باور فرد به این است که می‌تواند در هر موقعیتی تأثیرگذار باشد. انگیزه‌ها و خصلت‌ها، عامل (یا محرک) درونی برای پیش‌بینی عملکرد فرد در طولانی مدت و بدون نظارت هستند. خودپنداره‌ها و ارزش‌های فرد، انگیزه‌های واکنشی هستند که نشان می‌دهد در کوتاه‌مدت و با حضور دیگران، چگونه عمل خواهد کرد. ▪، اطلاعات فرد در یک حوزه مشخص است. دانش، ویژگی پیچیده‌ای‌ست. نمرات آزمون‌های دانشی اغلب نمی‌توانند عملکرد شغلی را پیش‌بینی کنند! چون نمی‌توانند دانش و مهارت را آن‌گونه که در کار استفاده می‌شوند، ارزیابی کنند. اوّل اینکه اغلب آزمون‌ها بیش‌تر ارزیابی‌کننده حفظیات هستند درحالی که چیزی که در کار مهم است، قابلیت یافتن اطلاعات است. حفظ اطلاعات خاص کمتر از دانستن اینکه چه اطلاعاتی مربوط به این مشکل خاص وجود دارد و کجا می‌توان آن‌ها را پیدا کرد، اهمیت دارد. و بعد، آزمون‌های دانشی، پاسخی هستند و مهارت فرد در انتخاب گزینه درست را ارزیابی می‌کنند نه قابلیت او در به کارگیری این دانش را! در نهایت، دانش در بهترین حالت می‌تواند پیش‌بینی کند که فرد «قابلیت» انجام چه کاری را دارد، نه اینکه در عمل چه کاری انجام خواهد داد. ▪، قابلیت انجام وظایف خاص فیزیکی (مثل پُرکردن دندان بدون آسیب زدن به عصب!)‌ یا فکری (مثل تفکر تحلیلی) است. ✅ شایستگی‌های درونی و سطحی ▪نوع و تأثیر بسزایی در برنامه‌ریزی منابع انسانی دارد. بسیاری از سازمان‌ها برمبنای شایستگی‌های سطحی دانش و مهارت گزینش می‌کنند و فرض می‌کنند که یا کارکنان جذب شده انگیزه‌ها و خصلت‌های مورد نظر را دارند، یا به مرور توسط مدیریت خوب در آن‌ها ایجاد خواهد شد. درحالی که برعکس این بیشتر مقرون به صرفه است: سازمان‌ها باید دنبال انگیزه‌ها و خصلت‌ها بگردند و دانش و مهارت لازم برای انجام کارها را آموزش دهند. ▪می‌توانید به بوقلمون یاد بدهید از درخت بالا برود؛ ولی ساده‌تر اینه که سنجاب استخدام کنید! در مشاغل پیچیده، شایستگی‌ها به طور نسبی اهمیت بیشتری در پیش‌بینی عملکرد عالی دارند تا مهارت‌، هوش یا مدرک مرتبط با شغل. در این جایگاه، اکثر افراد بهره‌هوشی ۱۲۰ یا بالاتر و مدرکی از دانشگاه خوب دارند؛ چیزی که گروه عالی را از معمولی متمایز می‌کند، هاست. www.modiryar.com @modiryar
نقش ها و مهارت های مدیران ✅ یک در سازمان به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بر مبنای برخی از مطالعات مدیریت و سازمان، نقش‌های مدیران درسه گروه عمده، دسته بندی می شود: 1⃣ مراودات 2⃣ اطلاعات 3⃣ تصمیمات ✅ واضح است که دیگر ممکن‌ نیست‌ بدون‌ مهارت‌ و تبحر در علم، بتوان‌ وظایف‌ مهم‌ را به‌ انجام‌ رساند. لذا لازمست به مفهوم مهارت و مصادیق آن توجه جدی داشت و بدنبال کسب مهارت های لازم بود. ✅ اصطلاح ، اشاره به توانایی هایی دارد که الزاما ذاتی نیستند بلکه قابل پرورش هستند و در نحوه انجام وظایف و اقدامات افراد دیده می شوند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه فردی است. معیار اصلی سنجش مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است. ✅ مطالعات انجام شده در زمینه ، غالبا بر سه نوع مهارت تاکید دارند: 1⃣ مهارت فنی 2⃣ مهارت انسانی 3⃣ مهارت ادراکی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ فرایند تصمیم گیری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فرایند تصمیم گیری ✅ فکر کنم اهمیت بالای مورد تائید همه ماست، اما عده کمی از ما به سراغ کسب این میرویم. امروزه کتابهای زیادی در مورد تصمیم گیری نوشته شده و حتی در بعضی دانشگاه ها، تصمیم گیری به صورت یک درس آکادمیک آموزش داده می شود. اما متاسفانه مثل خیلی دیگر از مهارتهای مفید، این مهارت نیز در جامعه ما مهجور مانده و به آن پرداخته نشده است. مهارتی که تبحر در آن میتواند تاثیر چشمگیری در رضایت ما از زندگی داشته باشد. ✅ می توانیم را مشابه شکل نشان دهیم. (تصمیم هایی که خودآگاه هستند) ما برای هر تصمیم، مجموعه ای ورودی داریم که بر تصمیم ما تاثیر خواهند گذاشت. علاوه بر این، وزن هر یک از این ورودی ها میتواند متفاوت از سایرین باشد. وزن هر ورودی، در واقع اهمیتی است که ما برای آن ورودی لحاظ میکنیم. مثلا تصور کنید میخواهید در مورد محل منزلتان در تهران تصمیم بگیرید، این تصمیم ورودیهای مختلفی دارد، مثل: ◾نزدیکی به محل کارتان ◾وجود پارک خوب در محله ◾موقعیت محله آن در شهر ◾فاصله آن با مدرسه فرزندتان ◾نزدیکی به محل کار همسرتان ◾بودن یا نبودن در طرح ترافیک ◾ و … ✅ اهمیت هر یک از این ورودی ها برای شما متفاوت است، مثلا شما حاضرید پارکی در محله تان نباشد ولی منزل مورد نظر به محل کارتان نزدیک باشد. یا حاضرید خودتان فاصله دورتری بروید ولی همسرتان راه کوتاه تری تا محل کارش داشته باشد. تصمیم نهایی ما بدون شک تابعی از همین ورودیها و وزن هر یک از آنها خواهد بود. ما اطلاعات دریافتی را با توجه به اهمیت هر کدام در ذهنمان پردازش میکنیم و در نهایت مربوطه را اخذ می کنیم. ✅ به نظر میرسد روال ساده ای است که ما حین آن را طی میکنیم، اما اگر واقعا به همین سادگی است پس چرا اکثر ما اینقدر در تصمیم گیریهای مان دچار سردرگمی هستیم؟ من یک مثال ساده را بیان کردم، تصمیمهای مهمی دیگری مثل مهاجرت به یک کشور دیگر، ازدواج کردن یا نکردن، تصمیم در مورد ازدواج با یک فرد خاص، تغییر شغل و سایر تصمیمها هستند که ما در برخورد با آنها واقعا دچار مشکل میشویم و دامنه مشکلات در اخذ آن تصمیم به بخشهای مختلف زندگی مان کشیده می شود. 🔴 بخش های مختلف فرایند تصمیم گیری: 2⃣ ورودی ها ✅ اکثر موارد در جمع آوری اطلاعات لازم برای آن تصمیم خاص خوب عمل نمی کنیم. مثلا در موردی مثل انتخاب محل منزل، بجای حدس در مورد مدارس آن محل یا مثلا کیفیت یک محله خاص، بهتر است وارد عمل شویم و اطلاعات میدانی کسب کنیم. بهتر است حتما از مکتوب کردن این موارد بر روی دفترچه شخصی بهره ببریم. مغز ما به دلیل محدودیت هایی که دارد نمی تواند حجم زیادی از اطلاعات را در خود نگه دارد و آنها را به موقع در اختیار ما قرار دهد، پس به آن اعتماد نکنیم و از نوشتن استفاده کنیم. مثلا وقتی قرار است لپتاپ جدیدی بخریم بهتر است ابتدا مواردی که به عنوان پارامترهای متمایز کننده لپتاپ ها مطرح است را بر روی کاغذی بنویسیم و سپس به سراغ جمع آوری اطلاعات لپتاپ های مختلف در خصوص هر یک از آن پارامترها برویم. 2⃣ وزن ورودی ها (اولویت ها) ✅ موضوع دیگری که ضعف در آن باعث ضعف در تصمیم گیری میشود، ندانستن شفاف اولویت های تصمیم است. واقعیت این است که اکثر ما در تصمیم هایمان یک اولویت بندی شفاف راجع به ورودیهای مختلف نداریم. وقتی ندانیم چه چیزی در تصمیم برای ما اهمیت بیشتری دارد، احتمالا تصمیم خوبی هم نخواهیم گرفت. ✅ در این مورد هم بنظرم بهتر است به مغزمان اعتماد نکنیم و با مکتوب کردن ورودیهای مختلف و مقایسه دو به دوی آنها بفهمیم “واقعا” هر یک از آنها چقدر برای ما اهمیت دارند. 3⃣ پردارش اطلاعات و تصمیم گیری ✅ فکر می کنم اگر مراحل ۱ و ۲ را به خوبی طی کرده باشیم، مشکل چندانی در مرحله پردازش اطلاعات نخواهیم داشت. با یک قلم و کاغذ و با دانستن اولویت هایمان و اطلاعات مربوط به آن ، این مرحله بسیار ساده خواهد بود. در اکثر موارد با لیست کردن ورودیهای مختلف و مشخص شدن اولویت هرکدام بر روی کاغذ، تصمیم هم مشخص شده است و نیازی به تقلای بیشتر نیست. در این خصوص بنظرم: ✅ حال اینکه اکثر ما گمان می کنیم مشکل اصلی در تصمیم گیری در مرحله پردازش اطلاعات است. فکر میکنم به همین دلیل هم هست که زیاد به سراغ مشورت گرفتن می رویم. در دنیای امروز که حجم بسیار زیاد شده و با توجه به تنوع موجود، تصمیمهای مختلفی هم پیش روی ما قرار دارد، هیچ کس بهتر از خود ما نمی تواند برایمان تصمیم بگیرد و اگر هم مشاور، مشاور خوبی باشد ما را در فهم بهتر مراحل ۱ و ۲ کمک خواهد کرد و تصمیم نهایی را بر عهده خودمان خواهد گذاشت. www.modiryar.com @modiryar