eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
795 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
نردبان وفاداری مشتریان 🔺پله اول: 🔻 (Suspects) 🔺پله دوم: 🔻 (Prospects) 🔺پله سوم: 🔻 (Customer) 🔺پله چهارم: 🔻(Client) 🔺پله پنجم: 🔻 (Advocates) www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نردبان وفاداری مشتریان 🔺پله اول: 🔻#بینندگان (Suspects) 🔺پله دوم: 🔻#مشتری_احتمالی (Prospects) 🔺پ
نردبان وفاداری مشتری مشتریان را براساس سطح تعامل آنها با یک کسب‌وکار دسته‌بندی می‌کند. مدل نردبان وفاداری مشتریان یک مدل در بازاریابی است. شکل یک نردبان را با پله‌های متعدد در نظر بگیرید؛ در این تئوری، فردی که تنها درباره محصولات شما شنیده‌ است در پله اول قرار می‌گیرد و آخرین و بالاترین پله متعلق به مشتریان وفادار شما است. البته در تعداد این پله‌ها اتفاق نظر وجود ندارد و برای آن بین ۴ تا ۶ مرحله یا بیشتر در منابع مختلف در نظر گرفته شده‌ است. اما کلیت نردبان وفاداری مشتری یکسان است و به مسیر وفادارسازی یک مشتری بالقوه و دسته‌‍ بندی مشتریان بر اساس وفاداری و میزان تعامل می‌پردازد. ✅ این است که مشتریان در هر پله از آن پیشرفت کرده در نهایت به حامیان سرسخت کسب‌وکار شما تبدیل شوند. هر سطح نردبان توصیف‌کننده رفتاری است که مشتری از خود نشان می‌دهد. لیدهایی که شما را دوست دارند، با تشویق از نردبان بالاتر می‌روند، در حالی که برخی ممکن است سقوط کنند، به‌دنبال گزینه‌های دیگری باشند یا به سادگی در یک پله بمانند. هدف هر کسب‌وکار از استفاده از نردبان وفاداری مشتری این است که همه لیدها به طرفداران تبدیل شوند. ✅ در این قسمت از مقاله قصد داریم مشتریان حاضر در هر پله از نردبان را شناسایی کرده و نشان دهیم که چگونه می‌توانید آنها را تشویق کنید تا به بالای صفحه صعود کنند. بر اساس رایج‌ترین دیدگاه‌ها، مشتریان ۵ مرحله را تا وفاداری طی می‌کنند: 🔺پله اول: 🔻 (Suspects) اولین دسته از مشتریان در نردبان وفاداری، بینندگانی هستند که ممکن است واجد شرایط تبدیل شدن به مشتری شما باشند یا نباشند. بینندگان همه افرادی هستند که تبلیغات شما را می‌بینند، بروشورهای شما را می‌خوانند و در حالت کلی، به تبلیغات شما توجه نشان می‌دهند. 🔺پله دوم: 🔻 (Prospects) دومین پله نردبان وفاداری مشتری به مشتریان احتمالی تعلق دارد. این دسته از افراد شناخت کمی در مورد کسب‌وکار شما دارند و شما می‌دانید که پتانسیل تبدیل شدن به یک مشتری وفادار را دارند. ممکن است یکی از دوستانشان درباره شما به آن‌ها گفته باشد، تبلیغاتی را روی بیلبوردی در خیابان دیده‌ باشند یا با کلیک روی یک لینک تبلیغاتی، به وب‌سایت شما رسیده باشند. 🔺پله سوم: 🔻 (Customer) مشتریان اولین خریداران شما هستند. آنها محصول یا خدمات شما را خریداری کرده‌اند و شروع به ایجاد نظر در مورد آن می‌کنند. این افراد هنوز رقبای شما را رد نکرده‌اند، اما آماده نیستند که شما را به‌خاطر آنها کنار بگذارند. 🔺پله چهارم: 🔻(Client) پس از پرورش و افزایش رضایت مشتری، مشتریان عادی به مشتری وفادار تبدیل می‌شوند. در این مرحله از نردبان مشتری، آنها دیگرعلاقه‌ای به رقبا ندارند و از کسب‌وکار شما خریدهای تکراری انجام می‌دهند؛ زیرا از قبل می‌دانند که شما آنها را خوشحال می‌کنید. 🔺پله پنجم: 🔻 (Advocates) حامیان که بشارت‌دهندگان برند (Brand Evangelists) نیز نامیده می‌شوند، مشتریان بسیار وفادار هستند. آنها به مرحله‌ای رسیده‌اند که بعید است که از این پله نردبان پایین بیایند؛ آنچه را که شما ارائه می‌دهید، دوست دارند؛ خریدهای تکراری انجام می‌دهند و رقبای شما را نمی‌بینند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مفهوم مدل کسب و کار انواع مدل های #کسب_و_کار مدل هایی هستند که هر یک با توجه به کسب و کار های خاص
انواع مدل های کسب و کار 1⃣ در مدل خرده فروشی شخصی که محصولات را به صورت عمده خرید کرده است آن ها را برای فروش در اختیار همه افراد قرار می دهد برای مثال خرده فروشی آمازون یک خرده فروشی بزرگ است که محصولات خود را برای فروش در اختیار همه مردم جهان قرار می دهد. 2⃣ در این نوع از مدل تولید کنندگان خود را از مواد اولیه تولید و آن را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار مشتریان قرار می دهند برای مثال جنرال الکتریک یک مدل کسب و کار از نوع تولید کننده است. 3⃣ این نوع از مدل کسب و کار برای انوع مدل تولید کننده، توزیع کننده و خرده فروشی است که در آن یک شرکت دستورالعمل راه اندازی کسب و کار موفق خود را به شرکت دیگری می فروشد و در ازای آن مبلغی دریافت می کند که این نوع از مدل کسب و کار در کار رستوران داری رواج بیشتری دارد. برای مثال می توان تجارت را نام برد که در این زمینه فعالیت دارد. 4⃣ این نوع از مدل تولید کننده و را به هم وصل می کند که ممکن است خرید کنندگان همه مردم یا خرده فروشان مختلف باشند. 5⃣ این مدل از کسب و کار مدل سنتی آجر و ملات است که این مدل بر فروش محصول از طریق دنیای مجازی تمرکز دارد و محصولات خود را از طریق فعالیت در شیکه های اجتماعی به فروش می رساند. 6⃣ وقتی هزینه خرید های زیاد است بهترین گزینه از انواع مدل کسب و کار مدل اشتراکی خواهد بود زیرا استفاده از آن باعث می شود که مشتریان بیشتر از یک بار خرید کنند و نسبت به شرکت وفادار شوند همچنین آن ها می توانند با ثبت نام و خرید اشتراک های متفاوت مثل خرید های سالیانه به خدماتی که در این مدت ارائه می شود دست یابند. 7⃣ در این نوع از خرده فروشان، تولیدکنندگان و عمده فروشان در یک مغازه یا فروشگاه به صورت مستقیم و چهره به چهره با مشتریان رو به رو می شوند و مشغول فروش محصول به آ نها می شوند که این نوع مدل از دیر باز وجود داشته و جزو مدل های سنتی است. 8⃣ این مدل که اصول آن بر تولید محتوا در اینترنت استوار است نزد ناشران رسانه ای مانند یوتیوب محبوبیت دارد و به صورت رایگان ارائه می شود. 9⃣ این مدل نوعی از کسب و کار است که در آن شرکت سطحی از و یا محصولات خود را به صورت رایگان در اختیار مشتریان خود قرار می دهد ولی اگر مشتریان خواهان سطح بیشتری باشند باید مبلغی را به شرکت پرداخت کنند. 🔟 در مدل نیکل و دیم کالای هایی که برای مشتری تهیه می شود مقرون به صرفه است و تاکید آن برکم تر کردن تا حد ممکن نسبت به رقبا است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل مفهومی چرخه حیات سازمان در عارضه یابی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www
مدل مفهومی چرخه حیات سازمان در عارضه یابی مدل ده مرحله ای چرخه عمر سازمان آدیزس که یکی از مدلهای رایج برای رشد و تغییر سازمان می باشدبه شرح توضیحات زیر است: 1⃣ ایجاد (Courtship): در اولین دوره از حیات سازمان، موسسین درفکر محک زدن ایده ها و بررسی برنامه ها هستند که امکان تحقق آنها در آینده وجود دارد. تولد زمانی محقق میشود که ایده ها قابلیت آزمایش و داشته باشند. و در صورتی که ارزیابی کافی صورت نگیرد احتمال مرگ در تولد وجود خواهد داشت. سازمان در این مرحله به تعهد بیش از هرچیز دیگری نیاز دارد. 2⃣ طفولیت (Infancy): در این مرحله عمل اهمیت بیشتری نسبت به تفکر پیدا میکند چون چون هرچه خطر پذیری سازمان بیشتر شود، مسئولیت برای کسب موفقیت نیز افزایش خواهد یافت. این دوره، به دوره مدیریت در سازمان معروف است و دو عامل وجود مالی و انگیزه پیشرفت به عنوان دو عامل جهت ادامه حیات سازمان مطرح است. بنیانگذاران براین باورند که به منظور تداوم و رشد سازمان، بایستی باتوسعه ایده های خود، را به کسب درآمد برسانند. 3⃣ رشد سریع (Go-go): سازمان در این مرحله بر محور می شود و با کسب وجود مالی کافی، به بازار گرایش پیدا می کند. تفکر و اندیشه فروش در عملیات بازاریابی متحلی می گردد. سازمان در مقابل فرصت ها بدون برنامه ریزی مشخص واکنش نشان می دهد و در واقع محیط، سازمان را کنترل میکند. سازمان در مرحله رشد سریع نیاز به ساختار دهی و نظام مندی خواهد داشت. 4⃣ بلوغ (Adolescence): در این مرحله از عمرمفید سازمان، شاهد تولد مجدد سازمان خواهیم بود. و این تغییر به دشواری انجام می شود. تعارض بین اعضاء قدیمی تر در مقابل افرادی که جدید به سازمان وارد میشوند، ناهماهنگی در اجرا و بی ثباتی در سازمانی از مشخه های این دوره تلقی می گردد. از علل عمده وقوع این مشکلات می توان به جابجایی در اهداف، تغییر و تحول مدیران و تفویض اختیار اشاره کرد. سازمان در این مرحله لازم است از کار بیشتر به کار با اندیشه روی آورد. 5⃣ تکامل (Prime): در این مرحله و نقش افراد جهت دسترسی به اهداف مشخص میشود. رشد و توسعه سازمان بلحاظ وجود تمرکز و اهداف روشن به نقطه مطلوبی رسیده است. در حقیقت این مرحله نقطه بهینه حیات سازمان است و سازمان تلاش می کند در وضعیت تعادل باقی بماند. نهادگرا بودن، وجود سیستمهای منظم و خلاقیت از ویژگیهای این مرحله است و رسیدگی به نیازهای مشتریان با برنامه ریزی در سازمان بوجود می آید. 6⃣ ثبات (Stability): این دوره اولین دوره پیری در چرخه حیات سازمان است و در شرایطی است که سازمان به انتهای دوره رشد خود رسیده است. تاکید بیشتری به دستاوردهای گذشته نسبت به برنامه های آینده وجود دارد و این خود انتظار رشد در سازمان را کاهش می دهد. سامان در این دوره علیرغم ثبات در بازار و وجود قابلیت های اداری و یکپارچگی، از فعالیت های کارآفرینی بهره نمی برد. سازمان در ابعاد منابع انسانی نیز دچار عوارضی می شود، مثلا ممکن است مدیران بصورت مولد و با انرژی فعالیت نکنند یا در برخی مانع پیشرفت امور گردند و میزان انعطاف پذیری آنان کاهش می یابد. 7⃣ اشرافیت (Aristocracy): در این مرحله سازمان ثروتمندی را تجربه کرده و تشریفات رایج می شود. کاهش می یابد و منابع مالی جهت کسب سود و تشکیلات صرف می گردد. مدیران قوانینی را اجرا می کنند که ریسک کمتری داشته باشد وتحرک چندانی را ایجاد نکند چون آرامش در مسیر را ترجیح می دهند. فضای سازمان به شکل کاملاً رسمی شکلی می گیرد و انعکاس نظرات به کندی صورت می پذیرد. 8⃣ اتهام متقابل (Recrimination): سازمان در این مرحله، که به مرحله بروکراسی اولیه معروف است، علیرغم داشتن سیستمهای فراوان اما عملکرد اندکی دارد. از اینرو پیوستگی لازم را با محیط خارج ندارد و هیچ کنترل در آن دیده نمیشود. ارائه خدمات به با پیچیدگی های بسیاری همراه است. کارکنان، به جای انجام وظایف محوله، تلاش دارند تا در سازمان دوام بیاورند و درگیری منافع درون سازمان رایج می‌شود. پرسش رایج این مرحله بجای اینکه چه باید کرد باشد؟ به چه کسی مقصر است تبدیل میشود. تعلیق در این مرحله رایج می شود و سازمان وارد مارپیچی رو به پایین می شود. 9⃣ بروکراسی (Bureaucracy): در این مرحله از عمر مفید سازمان، بی نظمی و پراکندگی در سازمان حکمفرماست. سیستمهای پیچیده و دست و پاگیر امکان نوآوری و خلاقیت را سلب کرده است. سازمانهای بروکراتیک بر روندها و نظام ها و روزمرگی کارها متمرکز هستند. و کمتر بفکر ناکارآمدی بر اثر بزرگی سازمان می باشند. تنها راه سازمان در این مرحله وجود حمایتهای دولتی است. در غیر اینصورت باید منتظر مرگ سازمان باشند. گرچه اغلب در تلاش برای تجدید سازمان نابود می شوند اما طبیعتاً این اقدامات مرگ را به تعویض می اندازد زیر ادامه عمر سازمان مبتنی بر خواست نیست بلکه بیشتر براساس علایق سیاسی است. 🔟 مرگ (Death): این مرحله زمانی اتفاق می افتد که تمام فعالیت ها خاتمه یافته است، به اتمام رسیده است و توان و انرژی برای زنده نگهداشتن سازمان وجود ندارد و سازمان برای همیشه خاموش می گردد. www.modiryar.com @modiryar
مهم ترین چالش های استفاده از یک CRM جدید ◾پشتیبانی مداوم ◾پیچیدگی نرم افزار ◾یادگیری سیستم جدید ◾جاافتادن بین افراد مجموعه ◾ایجاد اختلال در فرایند کسب و کار ◾هزینه و زمان سفارشی سازی ابزار برای مجموعه ◾یکپارچه سازی میان سیستم های موجود و سیستم جدید هیچ سازمانی نمی‌تواند را ملزم به استفاده از یک کانال ارتباطی برای ایجاد ارتباط با سازمان نماید. همچنین نمی‌تواند توسط آن درخواست‌های خود و نظراتش را به سازمان اطلاع دهد. البته سازمان‌ها برای بهتر روش‌هایی را برای ترغیب مشتریان در پیش می‌گیرند اما واقعیت این است که مشتریان از هر کانال ارتباطی راحت‌تری که می‌توانند این ارتباط را برقرار می‌کنند، ایمیل، تلفن، موبایل، فکس، پیامک، شبکه‌های اجتماعی. لذا سازمان برای مدیریت ارتباط با ملزم است همه این کانال‌ها را مدیریت نماید. لذا از CRM که این قابلیت را دارد استفاده می‌نماید. www.modiryar.com @modiryar
مدیریت حاکمیت و رهبری پروژه 🔴 آیا مدیران پروژه می‌توانند رهبری را یاد بگیرند؟ ✅ بسیاری از مدیران پروژه دارای پیشینه فنی هستند و طرز فکر منطقی و تحلیلی دارند. این بدان معناست که آنها در تجزیه و تحلیل حقایق، محاسبه مدت زمان، هماهنگی فعالیت‌ها و منطقی خوب هستند. آنها متمرکز بر کار هستند و نگران چگونگی انجام کارها هستند. آنها نقش اصلی خود را ارائه آنچه مشتری خواسته است در چارچوب پارامترهای توافق شده زمان، هزینه و کیفیت می‌دانند. ✅ علاوه بر این، مدیران پروژه کمتر نگران این هستند که چرا مشتریانشان به محصول نیاز دارند و از چه راه‌هایی بر تجارت آنها و افرادی که آن را می‌دهند و از آن استفاده می‌کنند تأثیر می‌گذارد. قدرت آنها در اجرا و پیروی از دیدگاه و مشخصات شخص دیگری است – به جای کمک به تعریف آن. 🔴 منطقی بودن و تکلیف‌گرایی اشکالی ندارد. به عنوان ، ما به این مهارت‌ها نیاز داریم. به خصوص برای برنامه‌ریزی و هنگام برآورد یک پروژه بزرگ. این موضوع زمانی پیش می‌آید که این تنها سبک در جعبه ابزار است که برای مدیریت افراد و برقراری ارتباط با مشتریان نیز استفاده می‌شود. ✅ ایجاد تیم‌هایی با عملکرد بالا، روابط عالی با مشتری و اطمینان از اینکه پروژه در واقع آنچه را که نیاز دارد را ارائه می‌کند، صرفاً از طریق منطق قابل دستیابی نیست. این امر مستلزم خلاقیت، همدلی، ریسک‌پذیری، بینش و مهمتر از همه توانایی برقراری ارتباط با مردم در سطح بسیار شخصی است. www.modiryar.com @modiryar
🔴 شناخت نیاز مشتری و اجرای پروژه در راستای کسب رضایت او ▪با وجود تغییرات زیاد مباحث مدیریت پروژه ولی موضوع نیاز و الزامات و مدیریت آن یکی از پایه ای ترین مباحث مدیریت پروژه باقی مانده است. ▪دست اندرکاران مدیریت پروژه در کنار همواره باید به خواسته های مشتریان توجه داشته باشند. ▪البته این موضوع نیازمند ظرافت و خاصی از طرف آنهاست. چرا که باید هم مسائل تخصصی و فنی را مدنظر داشته باشند و هم نیازها و خواسته های مشتری را تامین نمایند. ✅ توجه به نیاز مشتری ▪گردآوری الزامات پروژه از جمله مواردی است باید در همان ابتدای پروژه باید صورت پذیرد. این امر به سایر جهت دهی می کند. ▪گاهی اوقات نیازی که توسط مشتری بیان می شود، واقع بینانه نیست. در این صورت باید در خصوص آن صورت پذیرد. ▪همان گونه که بازگو شد لازم است در خصوص نیازهای شفاف سازی صورت پذیرد. با این حال این موضوع تامین نیازها و الزامات باید همواره در دستور کار باشد. www.modiryar.com @modiryar
🔴 شناخت نیاز مشتری و اجرای پروژه در راستای کسب رضایت او ▪با وجود تغییرات زیاد مباحث مدیریت پروژه ولی موضوع نیاز و الزامات و مدیریت آن یکی از پایه ای ترین مباحث مدیریت پروژه باقی مانده است. ▪دست اندرکاران مدیریت پروژه در کنار همواره باید به خواسته های مشتریان توجه داشته باشند. ▪البته این موضوع نیازمند ظرافت و خاصی از طرف آنهاست. چرا که باید هم مسائل تخصصی و فنی را مدنظر داشته باشند و هم نیازها و خواسته های مشتری را تامین نمایند. ✅ توجه به نیاز مشتری ▪گردآوری الزامات پروژه از جمله مواردی است باید در همان ابتدای پروژه باید صورت پذیرد. این امر به سایر جهت دهی می کند. ▪گاهی اوقات نیازی که توسط مشتری بیان می شود، واقع بینانه نیست. در این صورت باید در خصوص آن صورت پذیرد. ▪همان گونه که بازگو شد لازم است در خصوص نیازهای شفاف سازی صورت پذیرد. با این حال این موضوع تامین نیازها و الزامات باید همواره در دستور کار باشد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدیریت مؤثر زمان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدیریت مؤثر زمان پس از در نظر گرفتن مزایای ، بیایید به برخی از روش های مدیریت موثر زمان نگاه کنیم: ✅ اهداف را درست تنظیم کنید اهدافی را تعیین کنید که قابل دستیابی و اندازه گیری باشد. هنگام از روش SMART استفاده کنید. در اصل ، اطمینان حاصل کنید که اهدافی که تعیین کرده اید خاص ، قابل اندازه گیری ، قابل دستیابی ، مرتبط و به موقع هستند. ✅ عاقلانه اولویت بندی کنید را بر اساس اهمیت و فوریت طبقه بندی کنید. به عنوان مثال، به کارهای روزانه خود نگاه کنید و تعیین کنید که موارد زیر است: ▪مهم و فوری: این کارها را فوراً انجام دهید. ▪مهم اما فوری نیست: تصمیم بگیرید که چه زمانی این کارها را انجام دهید. ▪فوری اما مهم نیست: در صورت امکان این وظایف را تفویض کنید. ▪فوری و مهم نیست: بعداً این موارد را کنار بگذارید. ✅ تعیین محدوده ی زمانی: ▪تعیین یک محدوده ی زمانی برای کارهایتان می تواند شما را کارآمدتر کرده و بیشتر بر روی کارها متمرکز کنید زیرا به شما کمک می کند تا بدانید بر روی هر کاری چه مقدار زمان را اختصاص می دهید و این کار از بروز اشکالات دیگر جلوگیری میکند و حتی می توانید برای مقابله با مشکلات احتمالی داشته باشید. ▪مثلا فرض کنید برای یک جلسه باید 5 تا از کارهای خود را تا زمان مقرری تحویل دهید اما خودتان می دانید که تنها می توانید 4 تا از آن ها را آماده کنید. اگر برنامه داشته باشید می توانید این کار را سر موعد مقرر تحویل دهید و خود را کاهش دهید. ✅ ایجاد وقفه بین کارها: ▪وقتی کارهایی با حجم زیاد را بدون وقفه و استراحت انجام می دهید؛ و تمرکز شما در آن کار کاهش می یابد. ▪مثلا بین کارهای تان چرت بزنید، کنید و یا کاری که می تواند خستگی را از شما بزداید. ✅ خود سازماندهی داشته باشید: ▪برای اینکه بتوانید برای طولانی مدت مدیریت زمان داشته باشید؛ از یک کمک بگیرید. ✅ کارهای غیر ضروری را حذف کنید: ▪حذف و یا به انداختن کارهای اضافی می تواند به شما بگوید که چه کارهایی ارزش وقت شما را ندارند. با حذف کارهای غیر ضروری زمان بیشتری را می توان به کارهای مهم اختصاص داد. ✅ از قبل برنامه ریزی داشته باشید: ▪هر روز خود را طوری شروع کنید که مطمئن باشید در آن روزها چه کارهایی باید انجام دهید. ✅ پیامدهای مدیریت ضعیف زمان: ▪بیایید باهم نگاهی به عواقب مدیریت ضعیف بیاندازیم: ✅ تضعیف در پیشبرد کار: ▪عدم توانایی در پیشبرد برنامه ریزی و رسیدن به اهداف به معنای ضعیف است. به عنوان مثال اگر مجبور باشید چند کار را با هم انچام دهید اما برنامه ریزی درستی نداشته باشید؛ کارهای شما عقب جلو خواهد شد و همین امر می تواند به معنای همان عدم کارآیی و نرسیدن به اهداف باشد. ✅ اتلاف وقت: ▪عمد داشتن مدیریت زمان و یا مدریت زمان ضعیف می تواند وقت شما را تلف کند؛ به عنوان مثال اگر برنامه نداشته باشید ممکن است زمان طولانی را به چت کردن و یا گشتن در رسانه های مختلف صرف کیند و زمان خود را هدر دهید بدون اینکه کوچکترین کار مفیدی را انجام داده باشد. ✅ عدم کنترل: ▪وقتی بدانید کاربعدی که می خواهید انجام دهید چیست؛ می توانید کنترل زندگی خود را به دست بگیرید در عیر این صورت را بر روی زندگی خود از دست داده و همین امر استرس و تنش مضاعفی را برای شما به همراه خواهد داشت. ✅ کیفیت پایین در کارها: ▪نداشتن مدیریت زمان باعث می شود شما در کارهای خود ضعیف عمل کرده و کیفیت آن پایین بیاید. زیرا وقتی زمان نباشد؛ شما مجبورید برای اینکه به کارهای خود برسید؛ با عحله کارهای خود را انجام دهید و همیشه عجله کیفیت را پایین می آورد. ✅ پایین آمدن اعتبار: ▪اگر و کارفرمای شما روی تحویل سریع و به موقع کارها نتواند روی شما حساب کند؛ انتظارات و توقعات آن ها تحت تاثیر منفی قرار گرفته و دیگر نمی توانند به شما اعتماد کنند. www.modiryar.com @modiryar
ارزش ویژه برند ✅ منظور از Brand Equity، میزان تاثیری است که یک در ذهن بازار هدف می‌گذارد. به زبان ساده‌تر، رشد ارزش ویژه برند به این معناست که بازار موردنظرتان برند شما را بهتر از محصولات سایر برندها می‌دانند که برندتان قیمت بیشتر محصول را توجیه می‌کند. ✅ می‌توانید انتظار داشته باشید که در طول زمان، در صورت خلق تجربۀ مثبت برای و از طریق همکاران و ارزش‌هایی که نمایش می‌دهید، بتوانید یک ارزش ویژه برای برندتان خلق کنید. ✅ نکته: یکی از عوامل مهمی است که باعث می‌شود حساسیت نسبت به قیمت کاهش پیدا کند و مشتری آن را به‌پای نام قدرت برند بنویسد. شما هم با مدیریت درست برندتان، درک مخاطبان از آن را بهبود می‌بخشید تا به این نقطه برسید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل هفت گام در مدیریت فروش #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
🔴 مدل ۷ گام در مدیریت فروش هرکس نسبت به محصول شما کنجکاوی یا علاقه‌ای نشان داد، یک احتمالی است. برای اینکه به این مشتری احتمالی کمک کنید تا درباره خرید از شما تصمیم بگیرد، باید هفت گام زیر را بردارید: 1⃣ ارتباط با مشتری ✅ به محض اینکه نشانه یا سرنخی از علاقه مشتری به محصولتان پیدا کردید برای ارتباط با او کنید. این بخش مهمی از مدیریت فروش است. ممکن است در فروشگاه لوازم خانگی متوجه شوید که یک زوج جوان روی تلویزیون‌های LED‌ تمرکز کرده‌اند. ✅ آنها را زیر نظر بگیرید و با توجه به اینکه کدام محصولات را بیشتر بررسی می‌کنند، علاقه و توان خرید آنها را محک بزنید. بعد از مدت کوتاهی به آنها مراجعه کنید و سعی کنید به عنوان یک به آنها کمک کنید در مورد خریدشان تصمیم بگیرند. ✅ در سازمان‌های بزرگتر موضوع به این سادگی‌ها نیست. سازمان‌های بزرگ از مدیریت ارتباط با مشتری CRM یا Customer Relations Management استفاده می‌کنند و به دقت رفتار و شخصیت مشتریان را زیر نظر می‌گیرند تا خواسته‌ها و سلیقه آنها را بشناسند و در بهترین زمان ممکن تماس بگیرند. 2⃣ معرفی محصول ✅ مدتی که از ارتباطات شما با مشتری گذشت، می‌توانید محصول مناسبی را به او معرفی کنید. بسته به نوع محصول، این مدت ممکن است از چند دقیقه تا چند سال باشد! برای اینکه بتوانید از پس این کار بر بیایید باید علاوه بر نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری را نیز برآورد کنید. یک مشتری تشنه نیاز به نوشیدنی دارد. ولی خواسته او ممکن است آب خنک، چای داغ یا دوغ گازدار باشد! ✅ یک کارآفرین جوان که به دنبال راه‌اندازی یک اینترنتی است شاید یک وبسایت‌ پر از عکس را به یک وبسایت پر از متن ترجیح دهد. در مدیریت فروش حواستان باشد برای اینکه محصول خود را به‌خوبی معرفی کنید باید آن را به‌خوبی بشناسید و با نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری مطابقت دهید. 3⃣ مقابله با ترس‌ها ✅ پول دادن، هم درد و هم ترس دارد. خریدن یک به معنی صرف‌نظر کردن از تمام چیزهای دیگر در دنیاست که می‌توان با پول آن خرید! باید این را درک کنید و با مشتری همدلی کنید تا با احساس خوبی که در ارتباطات با شما پیدا می‌کند حاضر شود از پولش بگذرد. ممکن است مشتری سوالات و تردیدهایی را مطرح کند. از قبل آنها را حدس بزنید، فهرست کنید و جواب‌های متقاعد کننده‌ای برای آن پیدا کنید. ✅ به تدریج که با مشتریان محتلف روبرو می‌شوید سوالات و تردیدهای آنها را به این فهرست اضافه کنید. خیلی از وبسایت‌ها بخشی به نام سوالات متداول دارند و پاسخ‌های مناسب برای آنها پیش‌بینی کرده‌اند. علاوه بر این‌ها اگر مشتریان دیگری باشند که از شما تعریف کنند یا رضایت خود را از شما ابراز کرده باشند، به رفع ترس‌ها و تردیدهای مشتریان جدید کمک خواهند کرد. بنابراین بارخوردی از آنان به جدید ارائه کنید. 4⃣ توافق بر سر خواسته‌ها ✅ بعد از اینکه مشتری آرامش خود را به‌دست آورد و به نزدیک شد، خواسته‌هایش را با او مرور کنید تا مطمئن شوید آنها را درست فهمیده‌اید. یک بار دیگر از او تایید بگیرید و بعد از آن محصول را برای تحویل به او آماده کنید. این کار اعتماد بیشتری نسبت به شما فراهم خواهد کرد. در فروش عجله به‌خرج ندهید تا مشتری هراسان نشود. یادتان باشد، پول دادن ترسناک است. در ، این یک مرحله اعتمادساز است. 5⃣ گرفتن پول را ارائه دهید و پول را دریافت کنید. ممکن است فکر کنید فروش تمام شده، ولی این‌طور نیست! از مشتری به‌خاطر خریدش از شما تشکر کنید و به او اطمینان دهید از او پشتیبانی خواهید کرد. این پشتیبانی ممکن است از جنس گارانتی، خدمات پس از فروش یا پاسخگویی به سوالات بعدی او باشد. اگر شرایط اقتصادی اجازه می‌دهد یادگاری یا هدیه کوچکی به مشتری بدهید تا احساس خوبی در او ایجاد کنید. یادتان باشد، فرایند بازاریابی تا آخر فرایند فروش و حتی پس از آن ادامه دارد. 6⃣ فروش جانبی ✅ کسی که به شما پول پرداخت کرده، اعتماد زیادی از خود نشان داده است. همین حالا می‌توانید نسبت به معرفی محصولات جانبی به او اقدام کنید. مثلا کسی که یک کفش شما خریده را راهنمایی کنید که چگونه از کفش خود نگهداری کند و یک واکس به او پیشنهاد بدهید. مدیریت فروش در همینجا پایان یافته است ولی واقعیت این است که مدیریت فروش و گاهی باید به هم کمک برسانند. 7⃣ درخواست معرفی شما به دیگران ✅ از مشتری بخواهید اگر از محصول یا نحوه شما رضایت داشت، شما را به دوستانش معرفی کند. اگر شرایط اجازه می‌دهد از آنان بخواهید خاطره خوش خود را در رابطه با شما در دفترچه‌ای همگانی یا وبسایت شما بنویسند. ✅ هم هتل‌ها، هم فروشگاه‌های این کار را می‌کنند. این کار در فرایند مدیریت فروش گنجانده شده است ولی عملا در حال کمک‌رسانی به اهداف مدیریت بازاریابی است. سیستم فروش در عمل ارتباطات و اشتراکات زیادی با سیستم بازاریابی دارد. www.modiryar.com @modiryar
اساسی ترین نکات طراحی برند (استراتژی توسعه برند) برنامه‌ای برای دستیابی به یک سری اهداف بلندمدت است که در نهایت منجر به انتخاب برند و محصولات توسط مصرف‌کنندگان می‌شود. یک استراتژی برندینگ موفق، شامل مأموریت برند، وعده‌های آن به مشتریان و نحوه ارتباط با آنها است. ✅ یا همان شعار برند شما باید کوتاه، جذاب و نشان دهنده ماهیت و ارزش برندتان باشد. در اصل باید تداعی گر داستان برند باشد. پیام کسب و کار شما فقط مربوط به مشتریان شما نیست، برندینگ یک سازمان از درون تیم و همکارانش شروع می‌شود و روی مخاطبان تأثیر می‌گذارد. ✅ تجربه مشتری حاصل مجموعه ادراکات احساسی یا منطقی مشتری در طول هرگونه تعامل مستقیم یا غیر مستقیم با یک کسب و کار است.در نتیجه اینکه شما بدانید چقدر در خلق یک تجربه مشتری موثر، عالی و لذت بخش موفق بوده اید به شما نشان خواهد داد که چقدر می توانید به آینده کسب و کار خود امیدوار باشید. بنابراین سنجش تجربه قطعاً یکی از مهم ترین اصولی است که برای ارائه یک تجربه مشتری خوب باید به آن توجه کرد. در ادامه با اصول کلیدی خلق یک تجربه مشتری عالی آشنا می شویم. ✅ طراحی (Visual identity design) فرآیند طراحی عناصری است که هویت بصری یک سازمان را تشکیل می‌دهند به بیان ساده‌تر عناصری که در زمان برقراری ارتباط با یک شرکت برای شما ملموس هستند اجزای هویت بصری آن سازمان و شرکت هستند و ما قصد طراحی این اجزا را داریم. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ تکنیک پا لای درب در متقاعدسازی مشتریان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تکنیک پا لای درب در متقاعدسازی مشتریان 🔴 تکنیک متقاعدسازی ✅ آیا برای شما نیز اتفاق افتاده است که در بعضی مواقع با خواسته‌های ناچیز فردی موافقت کنید. و مدت زمان کمی بعد متوجه شوید که یک درخواست بزرگ را از طرف همان فرد پذیرفته‌اید؟ اگر شما نیز جوابتان به این سؤال بله است. باید به شما بگویم که شما نیز قربانی تکنیک (پا لای در) به شمار می‌روید. و با چشم خود، تاثیرات زیاد این تکنیک فوق العاده را دیده‌اید. ولی تا به حال خودتان نیز از این تکنیک منحصر به فرد در کارهای تان مانند فروش بهره گرفته‌اید؟ ✅ اگر تاکنون این کار را نکرده‌اید بهتر است بدانید که اجرای این تکنیک بسیار ساده است. و می‌تواند در بازاریابی آنلاین و آفلاین تاثیرات بسیاری بگذارد. می‌خواهیم در این مقاله در مورد تکنیک (پا لای در) به طور مفصل برایتان توضیحاتی را ارائه کنیم . و همچنین مطالعات و تحقیقات انجام شده در این حوزه را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. همینطور قصد داریم علتهای اثرگذاری بسیار این تکنیک را شناسایی کنیم و راهکارهایی را عنوان کنیم که با استفاده از آنها قادر باشید از این تکنیک فوق‌العاده در بازاریابی دیجیتال خود استفاده کنید. 🔴 تکنیک فروش (پا لای در) دقیقاً چگونه تکنیکی است؟ ✅ تکنیک (پا لای در) در واقع به شمار می‌رود. به این صورت که شما یک خواسته کوچک و کم اهمیت‌تر را قبل از مطرح کردن خواسته اصلی و بزرگتر خود به طرف مقابل خود عنوان می‌کنید. و بعد از گرفتن موافقت او به سراغ گرفتن تأیید برای خواسته اصلی خود می‌روید. این مفهوم را می‌توان از نام این تکنیک به راحتی متوجه شد. ✅ شما زمانی که پای خود را لای در قرار دهید و یا به عبارت دیگر مشتریان خود را در مسیری که می‌خواهید به جلو برانید.. این را خواهید داشت که بتوانید مشتریان خود را متقاعد کنید تا به پیشنهادات و خواسته‌های بزرگتر شما بیاندیشند. ✅ در نتیجه بیشتر محصولات برایتان محقق می‌شود. حتماً شما نیز در طول روز با فروشنده‌هایی روبرو شده‌اید که دارند به هر روشی که شده است شما را مجبور به خرید محصولات خود کنند. این کار فروشندگان طبق حق انتخاب مشتری به ضررشان تمام می‌شود ✅ حتماً شما نیز در طول روز با فروشنده‌هایی روبرو شده‌اید که دارند به هر روشی که شده است شما را مجبور به خرید محصولات خود کنند. این کار فروشندگان طبق حق انتخاب مشتری به ضررشان تمام می‌شود. اما در این نوع تکنیک متقاعد سازی فشار بسیار کمتری از طرف فروشنده به تحمیل می‌شود. ✅ به این معنی که تنها یک به او مطرح می‌شود. و خود او کسی است که فشار اصلی را به خود وارد می‌کند. زیرا مشتری با درخواست کوچک و کم اهمیت شما در ابتدا موافقت کرده است و چیزی را از خود به نمایش گذاشته است که نادیده گرفتن آن برای خود او کار راحتی محسوب نمی‌شود. 🔴 مثال ✅ بگذارید با یک مثال آشناتر برایتان توضیح دهیم. ممکن است که یک فروشنده زنگ در منزلتان را به صدا در بیاورد و از شما درخواست کنند تا به یک سؤال پاسخ دهید. و یا از شما بخواهد تا تنها نگاهی به وسایلی که همراه خود دارد بیاندازید. این‌ها درخواست‌هایی کم اهمیت و کوچکی هستند که از سوی به شما مطرح می‌شود که ضرری برای شما در پی نخواهد داشت. ✅ در نتیجه شما نیز در را برای او باز می‌کنید و حرف‌هایش را کاملاً می‌شنوید. اما ممکن است که مدتی بعد خود را در شرایطی متفاوت مشاهده کنید. در حالی که از شما درخواستی بزرگ‌تر و پر اهمیت‌تر دارد. یعنی شرایطی که در آن شما باید انتخاب کنید که کدام یک از اجناس او را می‌خواهید خریداری کنید؟ 🔴 مطالعات صورت گرفته در حوزه تکنیک (پا لای در) ✅ معروف‌ترین مطالعاتی که در حوزه یا همان تکنیک (پا لای در) انجام شده است، توسط دو پژوهشگر به نامهای فریدمن و فریزر در سال ۱۹۶۶ اجرا شده است. نام آزمایشی که انجام داده‌اند موافقت بدون فشار بود که به خوبی بیانگر مفهوم و جنبه روانشناسی این تکنیک است. این مطالعه در دو آزمایش انجام شده است که در هر دوی این آزمایش‌ها تاثیرات چشمگیر تکنیک (پا لای در) توسط پژوهشگران تأیید شده است. www.modiryar.com @modiryar
پنج سطح محصول در اختیار مشتری از دیدگاه فیلیپ کاتلر 🔺سطح اول: 🔻مزیت اصلی (core benefit) این سطح شامل مزایا و است که در اختیار مشتری قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، شخصی که اتاقی را در یک هتل اجاره می‌کند می‌تواند از مزیت استراحت کردن و خوابیدن بهره گیرد. 🔺سطح دوم: 🔻سطح عمومی محصول (basic product) موظف است تا مزیت اصلی را به ارائه محصولاتی کاربردی‌تر تبدیل کند. بنابراین، اتاق هتل باید دارای تخت، حمام و حوله باشد. 🔺سطح سوم: 🔻سطح مورد انتظار مشتری (expected product) بازاریاب خود را مطابق با انتظارات مخاطب آماده می‌کند. به عبارتی، این سطح، شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و شرایطی است که خریداران در هنگام خرید یک محصول از آن انتظار دارند. مهمانان هتل یک تخت تمیز، حوله‌های نو و … را می‌خواهند. 🔺سطح چهارم: 🔻سطح برتری محصول (augmented product) بازاریاب، محصولی تقویت شده و فراتر از انتظار را به او ارائه می‌دهد. معمولاً مشاغل در این سطح، برای ارائه محصولات برتر با یکدیگر رقابت می‌کنند. 🔺سطح پنجم: 🔻خصوصیات بالقوه محصول (potential product) معمولاً بازاریاب، تغییرات و حوادث احتمالی را پیش‌بینی کرده و به ارائه ایده‌ها و راه‌حل‌های مناسب می‌پردازد. به عبارتی، پس از شناسایی جدیدترین نیازها و نگرانی‌های خود، در جهت برطرف کردن آن‌ها تلاش می‌کند. مانند تولید پارچه‌ای که علاوه بر راحتی و سبکی از مقدار زیادی الیاف برای گرم نگه‌داشتن بدن تشکیل شده است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل متقاعدسازی مشتری (FABC) #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com
مدل متقاعدسازی مشتری (FABC) 🔴 تکنیک F.A.B.C در فروش تکنیک F.A.B.C در فروش یکی از بهترین و پربازده‌ترین تکنیک‌های است که یک ابزار کلیدی در شناخت نیاز و ارتباط بهتر با مشتریان به ما کمک می‌کند. F.A.B.C مخفف کلمه‌های Benefit ، Advantage ، Featue و Closing است. مدل F.A.B.C یا ویژگی، مزیت، منفعت، بسته فروش در فروش ترجمه‌شده و خود دارای ساختار به خصوصی است: ✅ ویژگی یا Feature: شامل مشخصات پایه، توانمندی‌ها یا قابلیت‌های اصلی یک کالا یا خدمت است که رنگ، طعم، حجم، اندازه، ابعاد فیزیکی، کیفیت، و خدمات پس از فرش همگی در این دسته جای می‌گیرند. ✅ مزیت یا Advantage: دلایل برتری محصول ما نسبت به محصولات دگر چه چیزهایی است؟ این مزیت همیشه باید قابل‌اثبات و توضیح بوده و به‌گونه‌ای باشد تا مشتری حاضر شود بابت بهره‌مندی از آن پول داده و از محصولات ما استفاده کند. ✅ منفعت یا Benefit: در منفعت از به محصول نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که آیا محصول می‌تواند به‌خوبی نیازهای مشتری را تأمین کند؟ منفعت موردنظر هر مشتری می‌تواند با مشتری‌های دیگر متفاوت باشد و باید توجه کنیم که مشتری به دنبال چه چیزی است؟ حاشیه سود مناسب؟ خدمات جانبی خوب محصول یا برند بودن آن؟ کدام اهمیت بیشتری دارد؟ ✅ بسته فروش یا Benefit: بعد از توضیح ویژگی‌ها، مزیت و منافعی که خرید محصول برای خواهد داشت، نوبت به اصل ماجرا یعنی اخذ سفارش از مشتری می‌رسد. در این مرحله از تکنیک‌هایی مانند دعوت، اجازه دارم، بله – بله، دستگیره در و مزایای ثانویه استفاده می‌شود. 🔴 نکات مهم در تکنیک F.A.B.C در فروش ▪فن بیان قوی و اعتمادبه‌نفس بالا ▪آراستگی ظاهری و خوش‌برخورد بودن ▪همدلی و نشان دادن علاقه به صحبت‌های مشتری ▪نحوه ورود به فروشگاه و تعامل و برقراری ارتباط با مشتری ▪در هنگام پایان مکالمه و فروش حتماً از انرژی مثبت و اکسیژن فروش یا همان تشکر استفاده کنید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل بازاریابی RACE #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modi
مدل بازاریابی RACE 🔴 مدل RACE چهارچوب و یا مدلی است که خلاصه ای از فعالیت های کلیدی در بازاریابی دیجیتال را ارائه می دهد و قیف بازاریابی را با چرخه پوشش می دهد که شامل موارد زیر بوده و در تصویر نیز نشان داده شده است: ✅ جذب و رسیدن به مشتریان احتمالی (Reach) ✅ اقدام (Act) ✅ تبدیل (Convert) ✅ ایجاد تعامل با مشتری (Engage) 🔴 مدل RACE در دیجیتال مارکتینگ ✅ پیش از اینکه به بررسی مراحل این مدل بپردازیم باید این نکته را بگوییم، که در مدل RACE که بصورت قیف بازاریابی ازچرخه عمر مشتری طراحی شده است، یک مرحله اولیه نیز وجود دارد. این مرحله، مرحله برنامه ریزی و تعیین یک کلی برای کسب و کار شما است. ✅ از این رو چرخه RACE با نام PRACE نیز شناخته می شود که P نشان دهنده plan و همان مرحله برنامه ریزی است. در مشتری 4 مرحله وجود دارد که شما باید بتوانید در هر مرحله مشتریان خود را مدیریت کنید. این چهار مرحله درواقع، چهار فعالیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ هستند. 1⃣ جذب یا رسیدن به مشتری (Reach) : ✅ در این مرحله شما باید برای ، محصولات و یا خدمات خود از ظریق وب سایت، شبکه های اجتماعی و یا دیگر راه های ارتباطی با مشتریان، آگاهی سازی کنید تا در نهایت مشتریان بیشتری جذب شما شوند و از محصولات و خدمات شما آگاهی پیدا کنند. 2⃣ اقدام (Act) : ✅ یکی از بزرگترین چالش هایی که هر با آن مواجه می شود، تبدیل مشتریان احتمالی به مشتری واقعی است. اقدام به عمل یک فرآیند مهم در این مرحله است، یعنی شما باید بتوانید کاربرانی که از وب سایت یا شبکه های اجتماعی شما بازدید می کنند را تشویق به خرید یا استفاده از محصولات خود کنید. برای این کار می توانید از ابزاری مانند گوگل آنالیتیک استفاده کنید و رفتار کاربران خود را رصد کنید. ✅ برای مثال می توانید بررسی کنید که چه تعداد کاربر وارد سایت شما شده است، از کدام صفحات سایت بازدید بیشتری شده است، چه تعداد از مشتریان کالایی را به سبد خرید خود اضافه کرده اند و چه تعدادی فرآیند خرید را تکمیل کرده اند یا کاربران بعد از بازدید از کدام صفحه از سایت شما خارج شده اند. با داشتن تمامی این اطلاعات شما می توانید محتوایی روی سایت خود قرار دهید که مطابق با نیاز کاربر است و این امر باعث رضایت آنها می شود، همچنین می توانید با ایجاد بازی سازی (gamification) در وب سایت و شبکه های اجتماعی خود آنها را به یا استفاده از محصولات خود تشویق کنید. 3⃣ تبدیل (Convert) : ✅ این مرحله برای شما بسیار حیاتی و مهم است، زیرا در این مرحله کاربر فرآیند خرید را تکمیل می کند و محصولی را از شما خریداری می کند. در این قسمت تبدیل ایجاد شده است یعنی مشتری احتمالی شما به واقعی تبدیل شده است. ✅ در اینجا شما می توانید مقدار این تبدیل را اندازه گیری کنید که به آن نرخ تبدیل گفته می شود. البته نرخ تدبل فقط برای خرید محصول از شما نیست، می توانید موارد دیگری مانند عضویت در وب سایت، دانلود نسخه آزمایشی نرم افزار، شرکت در یک مسابقه و … به عنوان هدف خود تعیین کنید. 4⃣ ایجاد تعامل با مشتری (Engage) : ✅ در این مرحله هدف ایجاد و حفظ یک تعامل بلند مدت با مشتریان واقعی (مشتریانی از خدمات شما استفاده کرده اند و یا محصولی را کرده اند). در این مرحله شما می توانید مشتری واقعی را به مشتری وفادار تبدیل کنید، یعنی بعد از یک مرتبه خرید آنها را به خرید دوباره تشویق کنید تا در نهایت منجر به خرید مکرر آنها از شما شود. ✅ برای این امر شما می توانید از راه های مختلفی مانند ، پیامک، ایمیل مارکتینگ و … استفاده کنید. در اینجا شما می توانید مشتریان خود را درجریان آخرین اخبار مجموعه، فروش ویژه، تخفیفات و … قرار دهید تا آنها را به خرید تشویق کنید. ✅ در ادامه نیز میتوانید با استفاده از این روش میزان ثابت خود را اندازه گیری کنید و از آنها درباره نحوه عملکرد خود نظرسنجی کنید. درنظر داشته باشید که برای ایجاد و حفظ یک تعامل مداوم و بلند مدت با مشتریان خود، شما باید از ابزار و روش های مختلفی استفاده کنید، استفاده از یک ابزار و روش در بلند مدت به شما کمکی نخواهد کرد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مهارت های نرم توسعه فردی و حرفه ای #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مهارت های نرم توسعه فردی و حرفه ای ▪مهارت های نرم به صورت همزمان هم به معنی ویژگی‌های شخصی و هم به معنی مهارت‌های میان‌فردی است که بر چگونگی کار کردن یک شخص یا تعامل او با دیگران تاثیر می‌گذارند. عبارت مهارت های نرم گستره وسیعی از مهارت‌ها را در بر می‌گیرد که می‌توانند در حوزه‌های گوناگون نظیر کار تیمی، ، هم‌دردی و سرسختی کارآمد باشند. ✅ مهارت های نرم چیست؟ در واقع مشخصه‌هایی فردی هستند که روی بهینگی شما در کار کردن و همینطور تعامل با دیگران تاثیر می‌گذارند. این مهارت‌ها باعث می‌شوند شکل دادن ارتباط با دیگران، ایجاد اعتماد، اتکا‌پذیری و مدیریت تیم‌ها شکلی بسیار آسان‌تر به خود بگیرند. در غایی‌ترین حالت، مهارت های نرم برای موفقیت شما در محیط‌های کاری آینده ضروری هستند و همین موضوع راجع به موفقیت شرکت‌ها و حتی زندگی شخصی شما هم مصداق دارد. ✅ چه کسی از مهارت های نرم استفاده می‌کند؟ ▪برخی مانند سرویس‌های مخصوص مصرف‌کنندگان عملا مترادفی برای مهارت های نرم به حساب می‌آیند، اما این‌طور نیست که قشر محدودی را نیازمند کسب چنین دانشی به حساب آوریم و هرکسی می‌تواند فارق از حرفه شغلی خود از کمک مهارت های نرم در کار و زندگی برخوردار شود. ▪هر زمان که شما مشغول تعامل با یک همکار یا می‌شوید، فرصتی برای استفاده از این نوع مهارت ها در اختیار دارید تا کار خود را آسان‌تر، بهتر و بهینه‌تر به انجام برسانید. مدیریت زمان، تطبیق یافتن با شرایط تازه و کار کردن بهینه تحت فشار، همگی مهارت های نرمی هستند که هر محیط کاری با هر میزان تجربه میان کارمندان را دگرگون می‌سازند. ✅ چرا مهارت های نرم اهمیت دارند؟ ▪برای به دست آوردن و نگه داشتن یک ، شما معمولا نیازمند به نمایش درآوردن مجموعه‌ای از مهارت‌های فنی خواهید بود. دندان‌پزشکان باید بدانند که چطور می‌توان حفره دندان‌ها را پر کرد. ▪منشی‌ها معمولا باید قادر به تایپ بیش از ۱۰۰ کلمه در هر دقیقه باشند. حسابداران هم باید مدارک و جوازهای لازم برای کار خود را دریافت کرده باشند تا یک سازمان به آن‌ها در رسیدگی به اعتماد کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ماتریس محتوا و تولید محتوای آسان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ماتریس محتوا و تولید محتوای آسان 🔴 ماتریس محتوا چیست؟ در دو محور تقسیم می شود و شامل چهار وجه است. محورافقی شامل آگاهی و خرید است. سمت چپ این محور مرحله آگاهی و سمت راست محور، مرحله خرید در سفر مشتری را نشان می دهد. محورعمودی از سمت بالا رویکردی کاملا احساسی داد و از سمت پایین، یک رویکرد کاملاً عقلانی را نشان می دهد. 🔴 چهار وجه ماتریس بازاریابی محتوایی: 1⃣ محتوای سرگرم کننده: هدف از محتوای سرگرم کننده آگاه شدن از حضورشماست. با ایجاد این گونه از محتوا می توانید با جنبه احساسی مخاطب خود ارتباط برقرار کنید. ایجاد محتوای مفرح، جذاب و سرگرم کننده بهترین راه برای ایجاد سروصدا و آگاهی است. مردم فعالانه با نام تجاری شما درگیر می شوند و داده هایی را از خود در اختیار شما قرار می دهند. محتواهایی مانند بازی ها، آزمون ها، مسابقات، فیلم ها و ویدیوها. 2⃣ محتوای الهام بخش: روی مخاطب تاثیر گذار است با این تفاوت که او را برای خرید ترغیب می کند. نظرات و تاییدیه ها و رتبه بندی هایی است که افراد تاثیر گذار و برندها درباره شما می گویند و باعث می شود طرفداران آن ها به کسب و کار شما روی آورند. تبلیغات سلبریتی ها از مهمترین محتواهایی است که در این قسمت قرار می گیرند. 3⃣ محتوای آموزنده: فرصتی که می توانید و اطلاعات خود را با مشتریان به اشتراک بگذارید تا بتوانند تصمیمی آگاهانه بگیرند و از مرحله تصمیم احساسی به تصمیم منطقی برسند و بدون تردید از شما خرید کنند. چرا که برای فروش همه محصولات تنها جلب توجه مخاطب و به هیجان آوردن او کافی نیست. محتواهای مناسب در این قسمت مانند اینفوگرافیک ها و راهنمای استفاده از محصولات، گزارشات و مقالات در خبرگزاری ها و کتاب های الکترونیک است. 4⃣ محتوای متقاعدکننده: ثابت کنید که یا خدمت شما اثربخش است. ویژگی های محصول خود را نشان دهید. این گونه محتوا تاثیر زیادی بر تصمیمات خرید دارد. اگر محصول شما هزینه بالایی دارد بهتر است از این گونه محتوا استفاده کنید. محتواهایی مانند وبینارهای آموزشی، مطالعه موردی، آمار و ارقام. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ روند تحول دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
روند تحول دیجیتال ✅ یک سازمان ممکن است یک سری پروژه‌های دیجیتالی‌سازی را انجام دهد، از مراحل خودکارسازی گرفته تا آموزش مجدد کارگران برای استفاده از رایانه؛ اما چیزی نیست که شرکت‌ها بتوانند به عنوان پروژه اجرا کنند. این اصطلاح گسترده‌تر به تغییر استراتژیک کسب و کار و تمرکز بر مشتری‌محوری اشاره دارد که نیاز به تغییر همه‌جانبه سازمان و همچنین پیاده‌سازی فناوری‌های دیجیتال دارد. ✅ هر (Digital transformation initiative) شامل چندین پروژه دیجیتال‌سازی است و افرادی که فکر می‌کنند تفاوتی بین تحول دیجیتال و دیجیتال‌سازی نیست سخت در اشتباهند. تحول دیجیتال تبدیل فعالیت‌های کسب ‌و کاری، فرآیندها، محصولات و مدل‌ها برای بهره‌برداری کامل از فناوری‌های نوظهور دیجیتال است. ✅ هدف اصلی بهبود بهره‌وری، مدیریت ریسک یا کشف فرصت‌های جدید کسب درآمد فرهنگ و تجربیات مشتری است. تحول دیجیتال انجام کارها به روشی جدید (دیجیتال) است و سازمان‌هایی که سفر تحول خود را آغاز نموده‌اند چابک‌تر، مشتری محور و داده محور هستند. تحول دیجیتال فقط به معنای پیاده‌سازی فناوری یا اتوماسیون در فرآیندهای موجود نیست بلکه اصلاح مدل کسب و کار، تغییر زنجیره ارزش به روشی برای ارائه ارزش‌های بیشتر به است. ✅ بنابراین بازنگری و بازاندیشی در تمام حوزه‌های سازمانی از الزامات این مفهوم است و برای مثال می‌توان از موارد زیر به عنوان مصادیق تحول دیجیتال نام برد: خواندن داده ها از PDF آنلاین یا انتقال داده‌ها از یک google sheet به برنامه یا سیستمی که داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند. هدف این است که بینش‌هایی را برای ارائه محصولات جدید یا بهبود خدمات به ارائه شود که این فرآیند به دلیل خودکار بودن نیاز به تعامل انسانی زیادی ندارد و در نتیجه باعث افزایش کارایی، کاهش هزینه‌ها به افزایش فروش می‌شود. ✅ مهاجرت از google sheet به برنامه‌های موبایل برای دریافت سریع‌تر بینش و بهبود تجربه مشتری پخش آنلاین آهنگ ها، فیلم ها و سریال‌ها و ارائه پیشنهاد بر اساس علایق افراد در نهایت می‌توان رقمی‌سازی، و تحول دیجیتال را سه مفهوم وابسته و پیوسته معرفی کرد که برخی منابع آن‌ها را به شکل زنجیره‌ای با شروع از رقمی‌سازی نشان داده و برخی دیگر آن‌ها را به شکل هرمی که در راس آن تحول دیجیتال قرار دارد ترسیم می‌کنند. ✅ بدین ترتیب در Digitization اطلاعات انجام می‌شود، در Digitalization فرآیندها و نقش‌هایی که عملیات سازمان را شکل می‌دهند دیجیتالی می‌شوند و در Digital transformation به صورت دیجیتالی، کسب و کار و استراتژی‌اش متحول می‌گردد؛ هر یک لازم است اما برای بعدی کافی نیست و از همه مهم‌تر، رقمی‌سازی و دیجیتالی‌شدن اساساً مربوط به فناوری است، اما تحول دیجیتال چنین نبوده و مربوط به مشتری است. www.modiryar.com @modiryar
مدل 3p برند 1⃣ وعده promise ▪پیشنهاد منحصر به فرد شما چیست؟ 2⃣ جایگاه سازی positioning ▪چگونه وعده برند خود را ابلاغ می کنید؟ 3⃣ عملکرد performance ▪چگونه به وعده برند خود عمل می کنید؟ 🔴 ▪برند توقع در مورد محصول را شکل می‌دهد. ▪برند Brand مجموعه‌ای از ارتباطات و عملکردی است. ▪برند قولی است که محصول با توجه به توقع به آن عمل می‌کند. ▪برند این اطمینان را می‌دهد که یک یا خدمت، خاص و بی‌همتا است. ▪برندها دارای علامت هستند که از استفاده شدنشان توسط دیگران جلوگیری کند. ▪ همان محصول نیست، توجه نمایید که برندها “چیزهایی هستند که مشتری می‌خرد” درحالی‌که محصولات “کالایی هستند که شرکت تولید می‌کند.” ▪یک برند مشخصی در مورد سازمان و محصولات ارائه می‌دهد که سبب تمایز آن در بازار می‌گردد. ▪یک برند قدرتمند وسیله‌ای برای آگاه ساختن مردم از این موضوع است که چه پیشنهادها و محصولاتی ارائه می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
حق با مشتری نیست ✅ سال های فراوانی است که در بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، سخنرانی ها، همایش ها، سمینارها و کتاب های «کسب و کار و بازاریابی» بسیاری از اساتید گفته اند: «حق با مشتری است». همچنین جملاتی همچون؛ مشتری تاج سر است، خیلی خوب است، همیشه باید مطابق میل او رفتار کرد و ... کلیدواژه های پر تکرار حوزه بازار و محافل کسب و کار بوده اند. به یاد دارم در مقاله ای پر طرفدار نظریه پردازی به دو اصل مهم در این رابطه پرداخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی گفت: اصل اول این که: «همیشه حق با مشتری است» و اصل دوم «هر وقت در این رابطه شک کردید به اصل اول برگردید.» اما با گذر زمان این نظریه (همانند بسیاری دیگر از ایده ها و عقاید پرطرفدار که در زمان خود کاربرد فراوانی داشته اند) اکنون نیازمند به روزرسانی و اصلاح است. امروز باید بگوییم این اصل کامل نیست و نیاز به اصلاح دارد. بدین صورت که باید بگوییم «صرفاً حق فقط با با کیفیت و با ارزش است». ✅ هر رهگذری که از ما، پرستیژ برند، جذابیت و خدمات، ویترین زیبا و پر رونق و یا هر مورد دیگری که از ما برایش جالب بود خوشش آمد قطعاً نمی تواند و نباید یک مشتری مناسب و ارزشمند تعریف شود. به بیان دیگر فردی که قصد خرید ندارد، پول پرداخت نمی کند، مانع کسب است و یا به هرصورتی آیینه دق می شود چرا باید در زمره ی مشتریان ما قرار بگیرند که قرار هم هست همیشه حق با او باشد؟ جیمز کالینز استاد مدرسه عالی کسب و کار استنفورد در کتابش این گونه اشاره می کند: «حقیقت این است که امروز می گوییم ارزشمندترین دارایی سازمان، منابع انسانی شایسته اش است. پس شما هم صرفاً روی مشتریان با کیفیت و شایسته حساب کنید.» مشتریان ارزشمند همان هایی هستند که از نردبان شرکت، سازمان یا کسب و کار ما بالا می روند و تعریف خاصی دارند. آنها خواهان گسترش روابط با ما هستند، شرکت ما را به دیگران توصیه می کنند، جذب رقبا نمی شوند، حاضر به پرداخت قیمت بالاتری هستند، با ما همکاری می کنند و در نهایت حتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ما هستند. ✅ پس شما باید اول خود را کاملاً شناسایی کنید و به میزان ارزشمندی برای کسب و کارتان روابط خود را با آن ها تنظیم کنید. گاهی مشتری صرفاً به دنبال آشنایی با برند شماست که از آن با عنوان «بیننده» یاد می شود. گروهی از مشتریان احتمالاً در آینده نزدیک از شما خرید خواهند کرد که به آن ها «مشتری احتمالی» گویند. برخی برای اولین بار از شما خرید می کنند که به آن ها می توان عنوان «مشتری» اطلاق کرد. اگر این دسته از مشتریان خرید خود را تکرار نمایند به «مشتری وفادار» تبدیل می شوند و نهایتاً زمانی فرا می رسد که مشتری وفادار حامی برند شما خواهد بود و آن را به دیگران توصیه می کند که به بالاترین و ارزشمندترین سطح می رسد و تبدیل به «مشتری حامی» می گردد. بر این اساس شیوه ی مواجهه شما و وقت سپاری و اختصاص انرژی و اهمیت برای مشتریان تان متفاوت خواهد بود. ✅ اگر فله ای یا کیلویی و از یک کنار هر رهگذری را بخوانیم و برایش فرش قرمز پهن کنیم و «همواره هم بگوییم حق با اوست» بدین ترتیب در عصر رقابت و سرعت انرژی ما برای جذب مشتریان ارزشمند کاهش می یابد و توانایی اختصاص وقت کافی برای آن ها را نخواهیم داشت. بدون شک ما همواره مبادی آداب خواهیم بود، به همگان احترام می گذاریم، کسی را از خود نرانده و دشمن خود و کسب و کارمان نمی کنیم ولی با این همه دلیلی هم ندارد از یک کنار همه را با یک چشم ببینیم و تفاوتی برای «رهگذر، بیننده و مشتری وفادار» قائل نشویم. هر مشتری زمانی که در مسیر «ارزش آفرینی» برای ما، تجارت و کسب و کار ما قرار می گیرد در برنامه ریزی های ما به صورت هدفمند مورد توجه قرار خواهد گرفت و برای توسعه ی ارتباطش با خویش تلاش می کنیم. ✅ قاعدتاً به میزانی که مشتری با ما همراهی کند، ارزش آفرین باشد و از ما حمایت به عمل آورد به او حق می دهیم و تمامی تلاش خود را در سوگیری، برنامه ریزی، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر در جهت او انجام خواهیم دارد. در عصر تنوع و تکثر که گستردگی و پیچیدگی ها بسیار بالا است آن چنان «امکان و زمان» نداریم که بدون دسته بندی و طبقه بندی حرکت کنیم. تبلیغات ما باید به صورت هدفمند، گزیده شده و در محیط های مربوط صورت پذیرد و مراوده، زمان و تلاش ما هم در جهت کسب رضایت مشتریان ارزشمند و وفادار است. بدین صورت آن ها همواره از ما و خدمات ما راضی هستند و ما به حداکثر بهره وری می رسیم. فقط در این میان می ماند افرادی که به صورت بالقوه صلاحیت تبدیل شدن به مشتریان ارزش آفرین را دارند که برای توسعه کسب و کار و تجارت باید به صورت ویژه آن ها را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنیم. 🔺منبع: ، 🔻بهار 1403، شماره 7 www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ عناصر برندینگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
عناصر برندینگ 🔴 گام نخست در فرآیند برندینگ آشنایی با برخی مفاهیم کلیدی‌ست که به آن‌ها «عناصر برندینگ» می‌گوییم. این عناصر عبارتنداز: نام: بخش مهمی از هویت آن است. این نام باید کوتاه، قابل‌فهم و به‌یادماندنی باشد. ✅ صفت‌ها: صفت‌های برند واژگانی مثبت، گیرا، و قانع‌کننده هستند که به ویژگی‌ها و خصوصیت‌های اشاره دارند. ✅ تداعیات ذهنی: آن دسته از مفاهیم و احساساتی هستند که با شنیدن نام برند در مخاطب تداعی می‌شوند. این احساسات باید مثبت و متناسب با ارزش‌های کسب‌وکار شما باشند. ✅ هویت: منظور از همان تصویر کلی برند در ذهن مخاطب است. هویت برند باید به‌طور مداوم و در تمام نقاط تماس برند با مخاطب حفظ شود. ✅ تجربه برند: به مجموع تعامل‌های مخاطب با برند گفته می‌شود. هرچقدر این تجربه رضایت‌بخش‌تر باشد، برندسازی کسب‌وکار شما قوی‌تر خواهد بود. به‌کارگیری ابزارهای مختلفی همچون برای بهبود تجربه مشتری می‌تواند در برجسته‌ترشدن برند شما تاثیر به‌سزایی داشته باشد. ✅ تصویر: مخاطب از برند شما است. تصویر برند، ممکن است با هویت برند فرق داشته باشد. ✅ پیام برند: درواقع خلاصه‌ای از وعده‌های است. این پیام‌ها باید ساده، قابل‌فهم و به‌یادماندنی باشند. ✅ شخصیت: به ویژگی‌های انسانی و شخصیتی گفته می‌شود که باید با ارزش‌های برند هم‌سو باشند. ✅ صدای برند: لحن و زبانی است که برند برای ارتباط با استفاده می‌کند. صدای برند باید با شخصیت آن هماهنگ باشد. ✅ جایگاه‌یابی: جایگاه‌یابی برند همان موقعیت ویژه برند در است. این جایگاه‌یابی باید منحصربه‌فرد و متمایز از سایر رقبا باشد. ✅ آگاهی از برند: میزان آشنایی مخاطب با برند است. هر چه آگاهی از بالاتر باشد به این معناست که مخاطبان بیشتری نیز برند را می‌شناسند. ✅ یادآوری برند: توانایی مخاطب برای به یادآوردن برند شماست. افزایش میزان یادآوری برند به این معناست که شما را راحت‌تر و سریع‌تر به یاد می‌آورند. ✅ ارزش برند: ارزش کلی برند شاخصی‌ست که مشخص می‌کند و مخاطبان چه مقدار پول و هزینه برای محصول‌ها و خدمات شما خواهند پرداخت. ✅ مدیریت: به فرآیند حفظ و توسعه آن گفته می‌شود. این مدیریت باید به‌طور مستمر و مداوم صورت بگیرد تا برند مستحکم و قدرتمند باقی بماند. ✅ فرهنگ برند: از مجموعه‌ای از ارزش‌ها و باورهای برند تشکیل می‌شود و باید در تمام نقاط تماس برند با به‌طور مداوم جریان داشته باشد. ✅ وعده: وعده‌های باید قابل‌دستیابی و متناسب با ارزش‌های آن باشد. ✅ سفیر برند: فردی‌ست که برند را نمایندگی می‌کند. این فرد باید نشان‌دهنده ارزش‌ها و باشد. ✅ نقاط تماس برند و مشتری: موقعیت‌هایی است که برند و در آن با یکدیگر تعامل دارند. این تعامل باید به‌طور مداوم بهبود یابد تا تجربه مخاطبان از برند، همیشه مثبت‌ و خوب باشد. ✅ شکاف برند: به فاصله بین وعده‌های و عملکرد واقعی آن گفته می‌شود. این شکاف‌ها حتماً باید برطرف شوند تا اعتماد مخاطبان از دست نرود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ همگرایی بین حوزه ای با مدیریت دانش #مدیریت_دانش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
همگرایی بین حوزه ای با مدیریت دانش و ارتباط سیستم های مدیریتی یا به تعبیری همگرایی بین حوزه ها یکی از نیازهای فعلی سازمان ها است. مدیریت دانش به توسعه و تکامل سایر سیستم های مدیریتی کمک می کند و این همگرایی و ارتباط بستر مناسبی برای همکاری بین متخصصین حوزه های مختلف نیز خواهد بود. ✅ مدیریت دانش به توسعه و تکامل سیستم های مدیریتی کمک می کند. به عنوان مثال: ◾مدیریت دانش مکمل است. ◾مدیریت دانش یک راه برای کاهش یا است. ◾مدیریت دانش از فرایند پشتیبانی می کند. ◾مدیریت دانش و نقاط تلاقی متعددی دارند. ◾دانش و مدیریت دانش ورودی و خروجی است. ◾مدیریت دانش به عنوان اهرمی بری رسیدن به یادگیری و است. ◾مدیریت دانش به عنوان وسیله ای برای مدیریت بهتر ارتباط با عمل می کند. ◾مدیریت دانش با ایجاد، به اشتراک گذاری و استفاده از دانش، به و جمعی کارکنان و بهبود بهره وری آنها کمک می کند. ◾ مرتبط با مدیریت دانش است. مدیریت نوآوری توسط فعالیت های مدیریت دانش تسهیل شده و دانش جدید خلق می کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ قیف بازاریابی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
قیف بازاریابی چیست؟ ✅ «قیف بازاریابی» (Marketing Funnel) در واقع یک ابزار و است که در هر مرحله از فرایند فروش، بهترین استراتژی را برای جذب مشتریان و تحقق اهداف سازمان مشخص می‌کند. به عبارت دیگر، این قیف، مجموعه‌ مراحلی است که مخاطب قبل از خرید و تبدیل شدن به مشتری، طی خواهد کرد. این ابزار در کسب و کارهای دیجیتالی هم با استقبال خوبی مواجه شده است. بسیاری از شرکت‌های فعال در حوزه تجارت الکترونیک از قیف بازاریابی برای پیشبرد روند فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند. ✅ بهره‌گیری از این قیف در باعث افزایش حجم خرید مشتریان می‌شود. به عبارت دیگر، با استفاده از آن می‌توان فروش را بدون افزایش مشتریان جدید، چندین برابر کرد. تقریبا همه مخاطبان، وارد قسمت بالای قیف می‌شوند. هنر شما این است که مخاطب را به قسمت‌های پایین‌تر قیف، هدایت کنید. قیف بازاریابی دارای چند مرحله است: 🔺مرحله اول: 🔻آگاهی مشتری کسب آگاهی بالاترین مرحله است. در این مرحله با فعالیت‌هایی که در بخش فروشتان انجام می‌دهید، قادر به برانگیختن حس اعتماد در مخاطبان خود خواهید شد. همواره به یاد داشته باشید که مشتریان بالقوه شما در میان همین مخاطبان حضور دارند. 🔺مرحله دوم: 🔻حس علاقه‌مندی را در مشتریان خود زنده کنید اگر در مرحله اول خوب عمل کرده باشید، حتما با مخاطبانی که حس کنجکاوی‌شان برانگیخته شده روبه‌رو می‌شوید. انتظار این را داشته باشید که از شما بروشور و توضیح بیشتری ‌بخواهند. این ارتباط را بسیار غنیمت شمارید. در واقع، این تنها فرصت برای معرفی «برند» (Brand) و تثبیت جایگاهتان در نظر است. 🔺مرحله سوم: 🔻مخاطب علاقه‌مند را به مشتری بالقوه تبدیل کنید این مرحله، زمانی است که شما باید هنر خود را به نمایش بگذارند. گوی قدرت در دست تیم‌هایی است که در قسمت سوم قیف، بازاریابی با کیفیتی ارائه می‌دهند. 🔺مرحله چهارم: 🔻تصمیم خرید را در مشتری تقویت کنید مشتریان بالقوه در این مرحله تصمیم به خرید می‌گیرند. به مشتری ثابت کنید که به کیفیت و کارایی محصولتان اطمینان دارید. برای شروع، استفاده از نسخه آزمایشی محصول توسط مشتری گزینه مناسبی به نظر می‌رسد. این دقیقا همان کاری است که شرکت‌های بزرگی مانند «نایک» (.Nike, Inc) و «والت دیزنی» (Walt Disney) با ساخت فروشگاه‌های رایگان و ارائه نسخه‌های آزمایشی محصول‌های خود، انجام داده و تجربه مشتری را هدف قرار می‌دهند. برای بیشتر در این مورد می‌توانید سری مقاله‌های «همه‌چیز در مورد اقتصاد تجربه» را مطالعه کنید. 🔺مرحله پنجم: 🔻مشتری در حال ارزیابی محصول شما است این مرحله ارتباط کاملا مستقیمی به رفتار فروشنده با دارد. مشتری صمیمت و رفتار خوب را احساس می‌کند. گاهی یک مشتری بالقوه تا این مرحله از قیف پایین می‌آید اما به دلیل یک برخورد نامناسب، تمام زحمت‌های قبلی از بین می‌رود. لزوم اهمیت آموزش کارکنان سازمان در این مرحله خود را به نمایش می‌گذارد. 🔺مرحله ششم: 🔻مشتری دست به جیب می‌شود تنها در مرحله ششم است که ، نتیجه زحمت‌های خود را می‌بیند. چون مشتری بالاخره محصول را می‌خرد. در واقع این مرحله نشان‌دهنده کیفیت و درستی استراتژی‌ها و عملکرد تک‌تک افرادی است که در کل سازمان کار می‌کنند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چالش صف آرایی سازمان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چالش صف‌آرایی سازمان ✅ یکی از دوستان صمیمی‌ام مدیر یک رستوران لوکس بود. ما هم زیاد به این رستوران سر می‌زدیم. یک روز که داشتیم شام می‌خوردیم، یکی از پیشخدمت‌ها با یک اختلاف پیدا کرد. مشتری با عصبانیت دادوفریاد کرد و پیشخدمت هم صبر و حوصله به خرج نداد. رستوران به هم ریخت. بدتر از همه این که آن شب صاحب رستوران هم آنجا بود. ✅ دوستم به سرعت پیشخدمت را از مشتری دور کرد. پیشخدمت با دادوفریاد گفت «این آقا به من توهین کرده، این شرایط غیرقابل‌تحمل است. یکی او را بیندازد بیرون.» مشتری که هنوز عصبانی بود فریاد کشید «ما مشتری رستوران هستیم، دزدی که نیامده‌ایم.» ✅ صاحب رستوران به دوستم گفت «مشتری را به بیرون رستوران هدایت کن و به سرعت پیشخدمت را اخراج کن. حواست باشد. این اتفاق دیگر نباید تکرار شود.» این مشکل یکی از چالش‌های اصلی و مداوم است: وقتی که منافع مشتری‌ها، و سهام‌داران در مقابل هم قرار می‌گیرد. ✅ در آن لحظه خودم را به جای دوستم گذاشتم. باید طرف چه کسی را می‌گرفتم؟ مشتری، کارمند یا صاحب رستوران؟ به خصوص که نمی‌خواستم و کارمندهای دیگر هم درگیر ماجرا شوند. ✅ این مشکل یکی از چالش‌های اصلی و مداوم مدیران است. وقتی که منافع مشتری‌ها، کارمندان و سهام‌داران در مقابل هم قرار می‌گیرد و طرفداری از هر کدام می‌تواند تمام سیستم را به شکل آبشاری پایین بکشد: ✅ اخراج یک باعث می‌شود که احساس ناامنی به دیگر اعضای سازمان سرایت کند. به نظر شما انتخاب درست حمایت از کدام راس مثلث است؟ سازمان یک سیستم باز است که به سختی می‌شود حدود آن را تعیین کرد. www.modiryar.com @modiryar