eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
795 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ قیف فروش #فروش #قیف_فروش #مدیریت_فروش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
قیف فروش ▪️یکی از مهمترین دلایلی که کسب و کارهای اینترنتی شکست می خورند این است که سیستم اتوماتیکی برای فروش ندارند. بهترین روشی که می تواند کسب و کار را متحول کند ایجاد قیف فروش است. ▪️ یعنی مرحله به مرحله مخاطب هدف (فالوئر) را به مشتری تبدیل کنید. این روش نیاز به اعتمادسازی دارد که مطمناً طی زمان و آشنایی بیشتر مخاطب با برندتان شکل می گیرد به شرطی که روند درست پیاده سازی بشود. 1⃣ مرحله : ▪️مخاطب قبل از این اصلاً نمی دانست شما وجود دارید! و نهایتاً با دیدن محتوای رایگان مفید شما به سمت تان جذب شد. ▪️در این مرحله اکثریت ۷۵٪ فقط به دنبال اطلاعات رایگان هستند و کاری با برندتان ندارند مرحله دوم هدایت آن اقلیت یعنی ۲۵٪ دیگر هست. 2⃣ مرحله : ▪️در این مرحله مشتری تازه با شما آشنا شده است. چند باری هست که محتوای شما را دیده و کم کم نسبت به شما دید پیدا می کند. در این مرحله افزایش اعتماد خیلی مهم است که عملاً محتوای رایگان سطح دوم می تواند به این کار خیلی کمک کند. ▪️محتواهایی که عملاً یک نمونه ساده و کوچک شده از محصولتان هستند و مخاطب می تواند رایگان بدون هزینه تجربه کند. نظرات مثبت مشتری ها می توانو اعتماد سازی را تسهیل کند. 3⃣ مرحله : ▪️در این مرحله فقط ۲٪ از کل مخاطب های شما قرار دارند آن ها دیگر کاملاً به شما اعتماد کردند و مطمئن شدند که محصول یا خدمات شما برایشان مفیده و برندتان می تواند در مسیر مشکلی که دارند کمک حالشان باشد. ▪️اینکه انتظار داشته باشید تمامی ۱۵٪ افرادی که به برند شما علاقه مند شدند به مشتری تبدیل شوند یک اتفاق محال و غیر ممکن است. www.modiryar.com @modiryar
تشریح قیف فروش شاید اصطلاح  یا؛ طی سال‌های اخیر رواج یافته باشد، اما مفهوم آن چندین دهه است که در ذهن فروشندگان وجود دارد. قیف فروش که گاهی به آن قیف بازاریابی یا؛ قیف درآمد یا؛ هم گفته می‌شود، مسیری است که یک  یا سرنخ یا Lead طی می‌کند تا به  شما تبدیل شود. 💢 چند نکته: ▪️قیف فروش، یک ساختار مشخص و فراگیر ندارد  و با توجه به مدل کسب و کار و نوع مشتریان شما (فردی یا سازمانی) می‌تواند شکل‌های متفاوتی داشته باشد. ▪️باید به این نکته هم اشاره کنیم که قیف فروش معمولاً با سرنخ یا Lead شروع می‌شود، اما انتهای پایانی آن ممکن است برای کسب و کارهای مختلف متفاوت باشد. ▪️مثلاً ممکن است شما بعد از فروش محصول به مشتری، عضویت درباشگاه مشتریان را هم به عنوان یک مرحله در نظر بگیرید. ▪️چون از نظر شما آخرین گام در تبدیل شدن به یک مشتری کامل و واقعی، این است که در باشگاه مشتریان شما عضو باشند. بنابراین، نقطه‌ی پایانی قیف، تا حدی بر اساس سلیقه و استراتژی شما تعیین می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
چرخه عمر محصول مورد توجه خیلی از بازاریاب‌ها و مدیرهای کسب‌وکار قرار گرفته است و نقش پررنگی در تعیین استراتژی‌های کسب‌وکاری دارده. این چرخه از ۴ مرحله تشکیل شده که هر کدام ویژگی‌های متفاوتی دارند: 1⃣ مرحله معرفی و عرضه: میزان رشد و کم و محصول به تازگی به بازار عرضه شده است. 2⃣ مرحله رشد:  محصول مورد پذیرش مشتری‌های عمومی قرار گرفته و تمرکز کسب‌وکار روی افزایش است.   3⃣ مرحله بلوغ: دوره‌ای هست که رشد فروش به میزان ثابتی می‌رسد؛ چون مورد پذیرش اکثریت خریدارها قرار گرفته است.   4⃣ مرحله افول: بعد از مدتی ممکن است و سود محصول روند نزولی طی کند و مشتری‌ها کمتر شوند.   💢 این چرخه به بازاریاب‌ها کمک می‌کند تا بفهمند محصولشان در چه مرحله‌ای قرار دارد و با توجه به آن برای جدید خود برنامه‌ریزی کنند و استراتژی‌های جدیدی به کار بگیرند. www.modiryar.com @modiryar
تفاوت فروش و بازاریابی ▪️اگر یک  کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید. به علاوه، فکر نمی‌کنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند. اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری می‌کنند و در نتیجه، نیاز به تخصص‌های متفاوتی دارند. ▪️اگر قرار باشد بخش فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد. اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش می‌دهد. ▪️پس بهتر است به جای اینکه و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند. به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود. البته این فقط حرف ما نیست. نتایج یک  علمی هم این موضوع را تائید می‌کند و به ما نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند، رشد بیشتری را نسبت به رقبا دارند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش #هوش_هیجانی #مدیریت_فروش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش 1⃣ صبر بیشتر برای درک بهتر احساسات و عواطف مشتری همدلی یعنی توانایی اینکه در احساسات یک فرد دیگر سهیم شویم. این توانایی سهیم شدن در تجربه عاطفی‌شان است. افرادی هستند که احساسات دیگران را به راحتی مشاهده می‌کنند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی افراد یک زمینه ژنتیکی برای همدل بودن دارند. برای فروشندگان ، درک مشتری و موقعیت احساسی‌شان به عمیق‌تر کردن درک آن‌ها در کار کمک می‌کند. این به ایجاد ارتباطی کمک می‌کند که شما را در تجربه آن‌ها سهیم می‌نماید. 2⃣ خودتان را در موقعیتی که هستید تصور کنید همدلی مستلزم این است که آنچه را که احساس می‌کنند احساس کنید، زمانیکه شما تشخیص دادید طرف مقابل چه احساسی دارد می‌بایست خودتان را در موقعیت‌اش قرار دهید. اما این به آن معنا نیست که شما خودتان را منطقی نشان دهید. همدلی توانایی گفتن "بله، می توانم تصور کنم که شما چه احساسی دارید" نیست. در عوض، توانایی گفتن عبارت "بله، احساس می‌کنم که چه احساسی دارید." می‌باشد. برای فروشندگان ، این توانایی به ایجاد ارتباط و بنیان اعتماد کمک می‌کند. این کار به شما کمک می‌کند که مشتری را سر میز مذاکره بیاورید. 3⃣ گوش دادن و پذیرش تفسیر صحبت‌های مشتریان هوش هیجانی یا مستلزم توانایی گوش دادن به دیگران است و پذیرش تفسیر آنها از رویدادها، حقایق و یا ایده‌هایی است که برای آن‌ها درست می‌باشد. برای اینکه واقعا همدلی و هوش عاطفی خود را تمرین کنید، شما باید قادر باشید بدون قضاوت سریع درباره واقعیت‌ها و یا معنای آنچه که گفته می‌شود، گوش دهید. شما باید تفسیر آن‌ها را همان طور که معتبر و ارزشمندند بپذیرید. 4⃣ مکث کنید تا بتوانید بر روی پاسخ تان تمرکز کنید هدایت و تغییر به این معنی است که شما نه تنها باید این مهارت‌ها را با دیگران تمرین کنید، همچنین باید آن‌ها را با خودتان تمرین کنید. این به آن معناست که از احساسات خود آگاه هستید. قبل از اینکه بتوانید احساسات و عواطف دیگران را مدیریت کنید، باید بتوانید احساسات خود را مدیریت کنید. یکی از قدرتمند‌ترین راه‌های مقابله با حوادثی که بار احساسی بالایی دارند این است که قبل از پاسخ دادن مکث کنید. از این مکث استفاده کنید تا ببینید که آیا پاسخ‌تان شما را به نتایج مورد نیاز می‌رساند یا نمی‌رساند. بر روی احساسات و عواطف تمرکز نکنید، بر روی پاسخی متمرکز شوید که شما را به نتیجه مورد نیاز‌تان می‌رساند. 5⃣ از احساسات برای اینکه اقدام نمایید، استفاده کنید مدیران و رهبران با (هوش عاطفی) بالا (EQ) از احساساتشان برای اقدام به عمل استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات منفی برای ایجاد تغییر در تیم خود و هدایت آنها برای انجام کارها استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات مثبت برای ایجاد عملکرد فرهنگی بالا استفاده می‌کنند که بر این باورند که با استفاده از آن‌ها می‌توانند موفق شوند. فروشندگان باید قادر باشند مشتریان و اعضای تیم خود را به سمت عملگرایی سوق دهند.‌‌‌ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل ارزیابی آموزشی فیلیپس #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiry
مدل ارزیابی آموزشی فیلیپس ✅ یک روش خوب و کاربردی برای ، پیروی از مدل فیلیپس V است که به عنوان مدل بازگشت سرمایه فیلیپس نیز شناخته می شود. این مدل که توسط جک فیلیپس توسعه و بسط داده شد، به طور کلی از مدل کرک پاتریک پیروی می کند. ✅ در مقایسه با چهار سطح ارزیابی کرک پاتریکس، پنج سطح را در برمی گیرد. فیلیپس سطح پنجمی را اضافه کرد که بازگشت سرمایه (ROI) است _ معیاری که برای رهبران منابع انسانی به منزله نشان دادن اهمیت آموزش به تصمیم گیرندگان بسیار ارزشمند و حائز اهمیت است. 🔴 مدل فیلیپس V از ترتیب زیر از پنج سطح ارزیابی آموزشی پیروی می کند: ✅ سطح ۱: واکنش ▪این مدل با ارزیابی تجربه شرکت کنندگان در که آن‌ها را پشت سر گذاشته‌اند، آغاز می شود. رایج ترین تکنیک، استفاده از نظرسنجی، پس از آموزش است. با این حال، از آنجایی که کارمندان احساس می‌کنند «بیش از حد مورد بررسی قرار گرفته‌اند»، ▪تکنیک‌های دیگر شامل (پاپ‌آپ)، فناوری هوش مصنوعی برای درک واکنش‌های احساسی، صندوق پیشنهادات و انتقادات و سایت‌های بررسی کننده قابل استفاده است. این مرحله برای جمع آوری داده ها به منظور ارزیابی است. ✅ سطح ۲: یادگیری ▪این مرحله برای ارزیابی این موضوع است که آیا واقعاً انجام شده است یا خیر. به عبارت دیگر، این مرحله راهی موثر برای سنجش این است که آیا اهداف آموزشی برنامه آموزش برآورده شده است و آیا کارکنان حضور موثر داشته اند یا خیر ؟ یک راه برای انجام این امر انجام یک پیش آزمون و پس آزمون مهارتی است. ▪به عنوان مثال، اگر هدف، آموزش به گروهی از یک زبان برنامه نویسی جدید، به عنوان مثال پایتون بود، خوب است که زبان آموزان را قبل از شروع و بعد از برنامه آموزشی با ارزیابی مهارت های پایتون مورد آزمایش قرار دهید. ✅ سطح ۳: کاربرد و پیاده سازی ▪در این مرحله، V سعی در تشخیص این موضوع دارد که آیا مشکل از کاربرد یادگیری است یا مشکل در پیاده سازی آن است. مثلاً فرض کنید اطلاعات جمع‌آوری‌شده در سطح دوم تأیید می‌کند که آموزش موفق نبوده است. سپس سطح ۲ می تواند تعیین کند که زیر ساخت های لازم برای پیاده سازی آموزش در سازمان وجود ندارد. ▪برای مثال، اگر کارمندان نرم افزار پایتون را می‌شناختند، اما به دلیل نیاز به های نرم‌افزاری قادر به استفاده از آن نبودند، مشکلی که بایستی حل شود این است که سازمان بر روی آموزش نرم‌افزار دیگری سرمایه‌گذاری کند. ✅ سطح ۴: تاثیر ▪در سطح چهارم، مدل فیلیپس V بر تأثیر کلی آموزش بر سازمان تاکید می کند. این مرحله نه تنها تأثیر آموزشها را به اثربخشی آموزش نسبت می دهد، بلکه عوامل سازمانی را نیز در نظر می گیرد که ممکن است مانع اجرای موفقیت آمیز مهارت های به دست آمده در طول آموزش شود. عوامل خارجی را نیز در نظر می گیرد و اینکه آیا این عوامل تأثیری بر تمرین دارد یا خیر. ▪به عنوان مثال، فرض کنید یک برنامه آموزشی برای نمایندگان فروش در مورد مهارت آموزش فروش پروموشن در فروشگاه اجرا کرده اید. به دلیل کووید_۱۹، نمایندگان شما نمی توانند به مشتریان نزدیک شوند. بنابراین می توان حدس زد که به کارگیری مهارت های جدید به دست آمده در طول آموزش به دلیل عدم استفاده از آن‌ها با مشکل مواجه می شود. ✅ سطح ۵: بازگشت سرمایه (ROI) ▪در این سطح است که مدل فیلیپس V خود را از مدل کرک پاتریک متمایز می کند. بازگشت سرمایه آموزش را اندازه گیری می کند. اگرچه هیچ راه مستقیمی برای نسبت دادن آموزش به عملکرد کسب و کار وجود ندارد، مدل فیلیپس V از اندازه و مقیاس های خاصی برای ارائه دیدگاه نزدیک‌ترین نقطه ممکن استفاده می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
🔴 مدیرعامل با چه چالش هایی روبرو است؟ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 مدیرعامل با چه چالش هایی روبرو است؟ 1⃣ عقب نماندن از پیشرفت‌های فناوری و تحول دیجیتال ▪بسیاری از کارکردهای یک کسب و کار (Business Functions) مثل ، بازاریابی، مالی، منابع انسانی و… به سمت دیجیتالی شدن در حال حرکت هستند تا هر کدام از دپارتمان‌ها بتوانند با کیفیت و اثربخشی بالاتری، وظایف خود را انجام دهند و نتایج متفاوتی خلق کنند. آگاه بودن مدیر ارشد اجرایی نسبت به بکارگیری از این فناوری‌ها در کسب وکار، به مساله مهمی در سازمان ها تبدیل شده است. 2⃣ نحوه پیدا کردن و حفظ استعدادهای برتر ▪یکی از مشکلات مدیر عامل در سازمان، خلق یک استراتژی کاربردی برای جذب و نگهداشت افرادی است که دارای استعدادهای برتر هستند. CEOs باید سعی کنند در مناسب، استعدادها را جذب کنند و در شرایط بد، آنها را از طریق منابع داخلی، توسعه دهند. 3⃣ پرورش فرهنگ سازمانی قدرتمند ▪پرورش در فضای کسب و کار فعلی و از آنجایی که شرکت‌ها دائماً تغییر می‌کنند، لذا این موضوع یکی از مهم‌ترین چالش های مدیریتی محسوب می‌شود. به عنوان یک CEO، احتمالا دوست داشته باشید فرهنگ پر جنب و جوش و مشارکتی خود را حفظ کنید؛ زیرا امروزه، مزیت رقابتی اصلی کسب وکارها، نیروهای انسانی هستند و فرهنگ سازمانی قوی می‌تواند از این افراد پشتیبانی کند. 4⃣ اختصاص زمان کافی برای فکر کردن ▪اکثر می‌دانند که داشتن زمان برای فکر کردن و تأمل، برای شفاف‌سازی و به حرکت درآوردن یک فرآیند استراتژیک سازمانی بسیار مهم است. شاید در ظاهر، اختصاص دادن زمان به انجام چنین کارهایی ساده به نظر برسد اما حقیقت این است که اصلا کار راحتی نیست و ناتوانی یا عدم برنامه ریزی صحیح در اختصاص این زمان، به یکی از چالش های مدیر عامل تبدیل شده است. 5⃣ توانایی پیشرفت کردن در شرایط عدم قطعیت و نابسامانی ▪به عنوان یک مدیر عامل، بیشتر اوقات زمانی که می‌خواهید دیدگاه‌ها و چشم اندازهای خود را بصورت عملیاتی در سازمان پیاده سازی کنید و در سازمان، را رقم بزنید، تمرکز کافی را ندارید یا به دلیل مشغله‌های زیاد و عدم قطعیت بالا، آن کار را معمولاً به تعویق می‌اندازید. 6⃣ یک گام جلوتر از رقبا بودن ▪همانطور که در مطالب قبلی در مورد این موضوع صحبت کردیم که چگونه یک گام از رقبا جلوتر باشیم، به عنوان یکی از چالش های ، می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که: «چگونه می‌توان در یک بازار رقابتی، رقابت پذیر بود و با دیگران رقابت کرد؟» 7⃣ ایجاد یک تیم قوی مدیریتی در سازمان ▪یک CEO باید زمان خود را بر روی استخدام مدیران مناسب (از منابع داخلی یا خارجی) متمرکز کند و سپس مستمر و متمرکزی در راستای حل مشکلات سازمان داشته باشد. ▪داشتن یک تیم مدیریتی قوی، به کمک می‌کند تا در هر چالشی که سازمان با آن روبرو می‌شود، بتوانند از فکر، ایده و نظرات دیگر مدیران بیشترین بهره را ببرند و آن مشکل را با کمترین هزینه و زمان حل و فصل کنند. 8⃣ برقرای ارتباط قوی توأم با تغییرات مداوم ▪ همه یا رهبرانی که با آن‌ها کار کرده‌ایم، چه در خود سازمان و چه در صنعت، با تغییر مسیر کسب وکار و منحرف شدن آن مبارزه می‌کنند. ▪وقتی می‌خواهید را بر عهده بگیرید، کلید موفقیت، اعتماد و ارتباط شفاف است. 9⃣ ایجاد یک محیط امن و حمایتی ▪در اولویت قرار دادن ، نحوه انعکاس فرهنگ سازمانی بر روی آنها و تاثیر آن بر سازمان، همگی جز دغدغه های مدیریت عامل محسوب می‌شوند. ▪️وقتی نیروهای انسانی احساس می‌کنند به شکلی که به آن عادت نکرده‌اند، به چالش کشیده می‌شوند، و در عین حال فکر می‌کنند که توسط مدیریت درک و حمایت می‌شوند، اتفاقات مختلف در رخ می‌دهد. 🔟 شناسایی فرصت‌ها و انتخاب بهترین گزینه‌ها ▪به عنوان یک ، باید هوش و شَمه‌ی بالایی برای جستجو کردن و شکار بهترین فرصت‌ها برای رشد و تقویت کسب وکار خود داشته باشید. ▪اما چالشی که این دسته از با آن روبرو هستند این است که «کدامیک بهترین انتخاب ممکن است؟» www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ زنجیره ارزش پورتر ؛ نقشه راه کسب‌وکارها ✅ #زنجیره_ارزش (Porter's Value Chain) یک چارچوب مدیریتی ا
تقسیم فرایندها بر اساس مدل زنجیره ارزش پورتر ✅ وقتی صحبت از تقسیم فرایندها بر اساس می‌شود، سازمان‌ها می‌توانند از آن به عنوان چارچوبی برای شناسایی و تجزیه‌وتحلیل وظایف و فرایندهای خاص هر دسته استفاده و درک کنند که چگونه هر فرایند به خلق ارزش و مزیت رقابتی سازمان کمک می‌کند. زنجیره ارزش شامل فعالیت‌های پیوسته‌ای است که می‌توان آن‌ها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: فعالیت‌های اصلی و فعالیت‌های پشتیبان. ✅ تفاوت بین فعالیت‌های اصلی و فعالیت‌های پشتیبان در در رابطه با نوع فعالیت‌ها و نقش آن‌ها در ایجاد ارزش در کسب‌وکار است. فعالیت‌های اصلی (Primary Activities)به فرایندهای کلانی اطلاق می‌شوند که فعالیت‌های اصلی مورد نیاز برای رسیدن به اهداف و ماموریت‌های سازمان را برعهده دارند و مستقیماً در تولید، توزیع، فروش و خدمات پس از فروش محصولات و خدمات شرکت دخیل هستند، در حالی که فعالیت‌های پشتیبان (Support Activities)ارائه خدماتی هستند که برای حمایت از فعالیت‌های اصلی و بهبود عملکرد کلی کسب‌وکار انجام می‌شوند. ✅ می‌توان گفت که تاکید بر ایجاد برتری رقابتی است و این فرایندها بر اساس عملکردهای اصلی و پشتیبانی، به ارزیابی کسب‌وکار، بهبود توانایی‌ها و در نهایت ایجاد ارزش رقابتی کمک می‌کند. تفاوت بین ارزش نهایی محصول و هزینه‌ای که بابت ایجاد ارزش صرف می‌شود، حاشیه سود (PROFIT MARGIN) محصول را تعیین می‌کند. بنابراین، هرچه با هزینه ثابت ارزش بیشتری ایجاد کنیم، سود بیشتری نیز به دست خواهیم آورد. ✅ فعالیت‌های اصلی شامل ۵ مرحله و فعالیت‌های پشتیبان شامل ۴ مرحله هستند که در ادامه به توضیح هر یک می‌پردازیم. 🔴 زنجیره ارزش 1⃣ فعالیت‌های اصلی:: این فعالیت‌ها شامل دریافت، ذخیره‌سازی و توزیع ورودی‌ها یا مواد خام برای عملیات سازمان است و با بهبود روابط با تامین کنندگان، باعث ایجاد ارزش می‌شود. ▪: عملیات فرایندهای حیاتی هستند که ورودی دریافتی شما به عنوان یک کسب‌وکار را به خروجی ارزشمندی که در نهایت به دست مشتریان می‌رسد، تبدیل می‌کنند. نرم افزار تولید و دیگر نرم افزارهای صنعتی به مدیریت بهینه‌‌سازی این مرحله کمک بسزایی می‌کنند. ▪: لجستیک خروجی فعالیت‌های مربوط به تحویل محصول یا خدمات به مشتری نهایی است. برای مشاغلی که ارزش نهایی آن‌ها یک محصول فیزیکی است، این گروه شامل فرآوری سفارش، انبارداری و توزیع محصولات ساخته‌شده به مشتریان می‌شود. ▪ و : بازاریابی و فروش هر فعالیتی است که به اطلاع رسانی به مشتریان احتمالی، توسعه بازار و در نهایت فروش محصولات کمک کرده و شامل فعالیت‌هایی از قبیل تبلیغات و فروش محصول، تحقیقات بازار و مدیریت ارتباط با مشتریان می‌شود. ▪: فعالیت‌هایی که به‌عنوان خدمات طبقه‌بندی می‌شوند، مواردی هستند که پس از فروش رخ می‌دهند و به درگیر نگه‌داشتن مشتریان، عمر محصولات، کاهش قیمت یا ادامه تعامل با مشتریان مربوط می‌شوند. مواردی مانند نصب، تعمیر و پشتیبانی پس از فروش برای افزایش رضایت مشتریان را می‌توان در این بخش قرار داد. 2⃣ فعالیت‌های پشتیبان: ▪: شامل فرایند تأمین و خرید ورودی‌ها یا منابع مورد نیاز برای عملیات سازمان است. ▪: فعالیت‌های مرتبط با تحقیق و توسعه، نوآوری و زیرساخت فناوری برای پشتیبانی عملیات سازمان را می‌توان عضوی از این بخش دانست. ▪: مدیریت منابع انسانی نقش مهمی در حمایت از کسب‌وکارهای بزرگ ایفا می‌کند. این بخش شامل فعالیت‌هایی مانند جذب، آموزش و مدیریت نیروی کار در سازمان می‌شود. ▪: شامل کارکردهایی مانند امور مالی، حسابداری، حقوقی و مدیریت عمومی است و امکان انجام مؤثر سایر فرایندها را فراهم می‌سازد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان #کسب_و_کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @mo
فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان فاز اول(راه اندازی) در فاز راه اندازی، کم است اما به آرامی (به این امید که به طور پیوسته) در حال افزایش است. کسب‌وکارها با تبلیغ مزیت‌های نسبی و ارزش‌های پیشنهادی خود بر بازاریابی برای بخش‌های مصرف‌کننده هدف تمرکز می‌کنند. با این حال، از آنجایی که درآمد کم است و هزینه های اولیه راه اندازی بالا است، کسب و کارها در این فاز مستعد ضرر و زیان شدید هستند. ✅ فاز دوم (طفولیت) در این دوره، کسب و کار، کودکی بیش نیست و باید حمایت کامل شود. شبانه روز کار و سرمایه گذاریهای متعدد را خسته و پشیمان می کند. اما همان طور که زمان پیش می رود، این کودک رشد میکند. ✅ فاز سوم (رشد سریع) در ، سازمان ها رشد سریع فروش را تجربه می کنند. از آنجایی که فروش به سرعت افزایش می‌یابد، کسب‌وکارها پس از عبور از نقطه سربه‌سر، شروع به سوددهی می‌کنند. با این حال، از آنجایی که چرخه سود همچنان از چرخه فروش عقب است، سطح سود به اندازه فروش بالا نیست. در نهایت، جریان نقدینگی در فاز رشد مثبت می شود، که نشان دهنده جریان نقدینگی اضافی است. ✅ فاز چهارم (بلوغ) در این فاز، فروش افزایش می‌یابد، اما با سرعت کمتر، معمولاً به دلیل نزدیک شدن به اشباع بازار یا ورود رقبای جدید به بازار. اوج فروش در فاز ترک فروش اگرچه فروش همچنان در حال افزایش است، اما سود در این فاز شروع به کاهش می کند. این رشد در فروش و کاهش سود نشان دهنده افزایش قابل توجه هزینه ها است. در نهایت، افزایش می یابد و از سود فراتر می رود. ✅ فاز پنجم (تکامل) زمانی که کسب و کار بالغ می شود، فروش به آرامی شروع به کاهش می کند. کمتر می شود، در حالی که جریان نقدی نسبتا راکد باقی می ماند. با نزدیک شدن به بلوغ سازمان ها، سرمایه تا حد زیادی حامی کسب و کار است و بنابراین تولید وجه نقد بالاتر از سود در صورت سود و زیان است. ✅ فاز ششم (نقطه اوج) در این فاز، بسیاری از کسب‌وکارها با زیرسازی و ساختارسازی مجدد خود و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و بازارهای نوظهور، چرخه عمر تجاری خود را در این فاز گسترش می‌دهند. این به سازمان ها اجازه می دهد تا خود را در خود قرار دهند و رشد خود را در بازار به روز کنند. به هررو این نقطه اوج است و بسیاری از سازمانها در این نقطه در معرض شروع غرور قرار دارند. ✅ فاز هفتم (ثبات) در این فاز، ثابت شده و سود کاهش یافته و هزینه ها بالاست اما کسب و کار روتین خود را یافته و درحال جلورفتن است. سازمان های باثبات معمولا به سختی از بین می روند اما در همین جاست که در معرض آغاز فاز سقوط قرار دارند. اگر در این فاز کارهایی که لازم است انجام نشود، سازمان به سقوط نزدیک می شود. ✅ فاز هشتم (اشرافی گری) پس از اینکه شرکت به مناسبی دست یافته، اشرافی گری و خرجهای اضافی آغاز می شود. پیش از این مرحله اگر نوآوری و دگردیسی اتفاق نیفتد، همه تصور میکنند که شرکت در ثبات دیگر از بین نخواهد رفت و اما غافل از اینکه «آنجا که توفرعون زمانی، در تیررس باد خزانی». کارکنان، مدیران و خصوصا اقوام و بستگان مدیران، شروع به گسترش مافیای خود نموده و خرجهای بیربط آغاز می شود و سود کاهش می یابد. ✅ فاز نهم (بوروکراسی اولیه) مدیران در این فاز به دست پا افتاده و شروع به جزیره ای میکنند. کم کم قوانین دست و پاگیر آغاز شده و سازمان عریض و طویل میشود. ✅ فاز دهم (بوروکراسی) در این فاز کاملا بروکراتیک و فشل است. همه چیز بارها تایید گرفته شده و سرعت به شکل فزاینده ای کاهش می یابد. هر چیز بیش از زمان ممکن، طول میکشد و کارها به سرانجام نمیرسند. ✅ فاز یازدهم (اتهام زنی و فرافکنی) در فاز یازدهم ، فروش با سرعتی شتابان شروع به کاهش می کند. این کاهش فروش نشان دهنده ناتوانی سازمان ها در انطباق با محیط های بیرونی است. اینجاست که اقوام خرج تراش و مدیران بریز و بپاش کن، شروع به اتهام زنی به یکدیگر کرده و ایرادات را گردن یکدیگر میاندازند. ✅ فاز دوازدهم (مرگ) در فاز آخر ، فروش در پایین ترین سطح است. سود میزان کمینه خود را تجربه میکند و مدیران در حال استعفادادن هستند. شرکت ورشکسته شده یا واگذار میشود و یا تعطیل خواهد شد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل هفت گام در مدیریت فروش #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
🔴 مدل ۷ گام در مدیریت فروش هرکس نسبت به محصول شما کنجکاوی یا علاقه‌ای نشان داد، یک احتمالی است. برای اینکه به این مشتری احتمالی کمک کنید تا درباره خرید از شما تصمیم بگیرد، باید هفت گام زیر را بردارید: 1⃣ ارتباط با مشتری ✅ به محض اینکه نشانه یا سرنخی از علاقه مشتری به محصولتان پیدا کردید برای ارتباط با او کنید. این بخش مهمی از مدیریت فروش است. ممکن است در فروشگاه لوازم خانگی متوجه شوید که یک زوج جوان روی تلویزیون‌های LED‌ تمرکز کرده‌اند. ✅ آنها را زیر نظر بگیرید و با توجه به اینکه کدام محصولات را بیشتر بررسی می‌کنند، علاقه و توان خرید آنها را محک بزنید. بعد از مدت کوتاهی به آنها مراجعه کنید و سعی کنید به عنوان یک به آنها کمک کنید در مورد خریدشان تصمیم بگیرند. ✅ در سازمان‌های بزرگتر موضوع به این سادگی‌ها نیست. سازمان‌های بزرگ از مدیریت ارتباط با مشتری CRM یا Customer Relations Management استفاده می‌کنند و به دقت رفتار و شخصیت مشتریان را زیر نظر می‌گیرند تا خواسته‌ها و سلیقه آنها را بشناسند و در بهترین زمان ممکن تماس بگیرند. 2⃣ معرفی محصول ✅ مدتی که از ارتباطات شما با مشتری گذشت، می‌توانید محصول مناسبی را به او معرفی کنید. بسته به نوع محصول، این مدت ممکن است از چند دقیقه تا چند سال باشد! برای اینکه بتوانید از پس این کار بر بیایید باید علاوه بر نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری را نیز برآورد کنید. یک مشتری تشنه نیاز به نوشیدنی دارد. ولی خواسته او ممکن است آب خنک، چای داغ یا دوغ گازدار باشد! ✅ یک کارآفرین جوان که به دنبال راه‌اندازی یک اینترنتی است شاید یک وبسایت‌ پر از عکس را به یک وبسایت پر از متن ترجیح دهد. در مدیریت فروش حواستان باشد برای اینکه محصول خود را به‌خوبی معرفی کنید باید آن را به‌خوبی بشناسید و با نیازها، خواسته‌ها و سلیقه مشتری مطابقت دهید. 3⃣ مقابله با ترس‌ها ✅ پول دادن، هم درد و هم ترس دارد. خریدن یک به معنی صرف‌نظر کردن از تمام چیزهای دیگر در دنیاست که می‌توان با پول آن خرید! باید این را درک کنید و با مشتری همدلی کنید تا با احساس خوبی که در ارتباطات با شما پیدا می‌کند حاضر شود از پولش بگذرد. ممکن است مشتری سوالات و تردیدهایی را مطرح کند. از قبل آنها را حدس بزنید، فهرست کنید و جواب‌های متقاعد کننده‌ای برای آن پیدا کنید. ✅ به تدریج که با مشتریان محتلف روبرو می‌شوید سوالات و تردیدهای آنها را به این فهرست اضافه کنید. خیلی از وبسایت‌ها بخشی به نام سوالات متداول دارند و پاسخ‌های مناسب برای آنها پیش‌بینی کرده‌اند. علاوه بر این‌ها اگر مشتریان دیگری باشند که از شما تعریف کنند یا رضایت خود را از شما ابراز کرده باشند، به رفع ترس‌ها و تردیدهای مشتریان جدید کمک خواهند کرد. بنابراین بارخوردی از آنان به جدید ارائه کنید. 4⃣ توافق بر سر خواسته‌ها ✅ بعد از اینکه مشتری آرامش خود را به‌دست آورد و به نزدیک شد، خواسته‌هایش را با او مرور کنید تا مطمئن شوید آنها را درست فهمیده‌اید. یک بار دیگر از او تایید بگیرید و بعد از آن محصول را برای تحویل به او آماده کنید. این کار اعتماد بیشتری نسبت به شما فراهم خواهد کرد. در فروش عجله به‌خرج ندهید تا مشتری هراسان نشود. یادتان باشد، پول دادن ترسناک است. در ، این یک مرحله اعتمادساز است. 5⃣ گرفتن پول را ارائه دهید و پول را دریافت کنید. ممکن است فکر کنید فروش تمام شده، ولی این‌طور نیست! از مشتری به‌خاطر خریدش از شما تشکر کنید و به او اطمینان دهید از او پشتیبانی خواهید کرد. این پشتیبانی ممکن است از جنس گارانتی، خدمات پس از فروش یا پاسخگویی به سوالات بعدی او باشد. اگر شرایط اقتصادی اجازه می‌دهد یادگاری یا هدیه کوچکی به مشتری بدهید تا احساس خوبی در او ایجاد کنید. یادتان باشد، فرایند بازاریابی تا آخر فرایند فروش و حتی پس از آن ادامه دارد. 6⃣ فروش جانبی ✅ کسی که به شما پول پرداخت کرده، اعتماد زیادی از خود نشان داده است. همین حالا می‌توانید نسبت به معرفی محصولات جانبی به او اقدام کنید. مثلا کسی که یک کفش شما خریده را راهنمایی کنید که چگونه از کفش خود نگهداری کند و یک واکس به او پیشنهاد بدهید. مدیریت فروش در همینجا پایان یافته است ولی واقعیت این است که مدیریت فروش و گاهی باید به هم کمک برسانند. 7⃣ درخواست معرفی شما به دیگران ✅ از مشتری بخواهید اگر از محصول یا نحوه شما رضایت داشت، شما را به دوستانش معرفی کند. اگر شرایط اجازه می‌دهد از آنان بخواهید خاطره خوش خود را در رابطه با شما در دفترچه‌ای همگانی یا وبسایت شما بنویسند. ✅ هم هتل‌ها، هم فروشگاه‌های این کار را می‌کنند. این کار در فرایند مدیریت فروش گنجانده شده است ولی عملا در حال کمک‌رسانی به اهداف مدیریت بازاریابی است. سیستم فروش در عمل ارتباطات و اشتراکات زیادی با سیستم بازاریابی دارد. www.modiryar.com @modiryar
هرم مهارت های کسب و کار افرادی که مسئول اداره‌ی شرکت یا مدیر آن هستند، برای اطمینان از تحقق اهداف تجاری شرکتشان، باید از ویژگی‌هایی از جمله مهارت های مدیریت کسب ‌و کار برخوردار باشند. این مهارت‌ها معمولا از طریق تجربه‌آموزی در محل کار یا با مطالعه‌ی شخصی به‌ دست می‌آیند. به ‌احتمال زیاد، به استخدام کارکنانی با مهارت مدیریت کسب ‌و کار بیش‌تر تمایل دارند، زیرا این افراد درمورد عملکرد هر بخش شرکت به قدر کافی دانش دارند. ✅ و ▪بازاریابی یعنی مشتری را راهی سفر عاطفی کنید و یاری اش کنید به انسانی که همیشه آرزو داشته یک گام نزدیک شود ✅ ▪شما چیزی که لایق هستید کسب نمی کنید؛ بلکه چیزی را که برایش مذاکره می کنید به دست می آورید ✅ ▪هرکاری تا زمانی که خودتان مجبور نباشید انجام دهید ساده به نظر می رسد؛ رهبری هم همین طور! ✅ ▪توسعه کسب و کار شما هرگز از توسعه فردی شما پیشی نمی گیرد www.modiryar.com @modiryar
قیف مشترک بازاریابی و فروش ✅ طبق گفته‌های در کتاب ، می‌توان گفت بازاریابی یعنی برآوردن نیازهای مشتریان همراه با سود. بازاریابی مفهومی گسترده‌تر از است! اینجاست که پای تحقیقات بازاریابی، آمیخته بازاریابی، فرایندهای بازاریابی، خدمات پس از فروش و… به میان کشیده می‌شود. ✅ هدف اصلی افزایش تقاضا و درآمد از طریق جلب رضایت مشتری است. بازاریابی قبل از فروش شروع می‌شود و پس از آن هم در قالب خدمات ادامه دارد؛ از اینکه مشتری چه می‌خواهد تا گرفتن ارزش از طرف مشتری با بازگشت او و افزایش ارزش مشتری. ✅ هدف ما این است را قبل از اینکه بدانند به کجا می‌خواهند بروند، به‌ جایی که می‌خواهند برسند، هدایت کنیم. درک نیازهای مشتری حتی بهتر از خودشان و ایجاد محصول و خدمتی که نیازهای واقعی و نهفته را در حال و آینده برآورده کند، کاری است که به آن بازاریابی می‌گوییم www.modiryar.com @modiryar
برای زندگی سالم ✅ مطمئناً همه ما تا حدودی می‌دانیم که خوردن چه غذاهایی برای سلامتی ما مفید است و چه غذاهایی ممکن است به بدن ما آسیب برساند و چگونه می‌توانیم تغذیه‌ سالم داشته باشیم؛ همان‌طور که درباره ضرر و زیان خیلی از چیزهای دیگر در اطلاعات داریم. ✅ با این حال، اطلاعاتی که ما داریم عموماً کافی نیستند چراکه اگر به اعماقِ این ضرر و زیان‌ها برویم، فست‌فودی‌ها کم‌ترین سهم بازار را در جهان به خودشان اختصاص می‌دادند یا چیپس و پفک به عنوان کم‌ترین کالایی شناخته می‌شد که در فروشگاه‌ها به می‌رسد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی ✅ راه اندازی کمپین‌های موفق در ، نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین گام‌های آن است. در ادامه به فرآیند ۵ مرحله‌ای توسعه این برنامه اشاره می‌کنیم تا بتوانید برای برند یا کسب وکار خود، آن را تهیه کنید. 🔴 مرحله اول: درک موضوع ▪در این مرحله با دستیابی به موضوع خود (شرکت، سازمان، محصول یا خدمات هر چه که باشد)، کار را شروع می‌کنید. ✅ مواردی که باید در این مرحله بررسی کنید عبارتند از: ▪موقعیت در بازار: برای مثال اینکه آیا در حال افزایش یا کاهش است، سهم در بازار و غیره. ▪هرگونه پیشرفت برنامه ریزی شده: شاید راه اندازی ، افزایش دامنه، تعطیلی کارخانه و غیره. ▪فعالیت رقبا: چه کسانی هستند و چه کاری انجام می دهند؟ ▪هر گونه مسائل پیرامون سازمان: مانند ، اجتماعی، سیاسی و غیره. 🔴 مرحله دوم: شناخت مخاطبان ✅ در مرحله بعدی برنامه ریزی باید با مخاطبان هدف آشنا شوید. برای شروع باید از خود بپرسید آنها چه کسانی هستند و چه تعدادی را شامل می‌شوند؟ ✅ نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر یک قابل توجه برای اختصاص دادن به این پروژه در اختیار دارید، هیچگاه تمام بودجه را صرف همه یک جمعیت آماری بزرگ نکنید(مثل همه افراد واقع در یک کشور یا استان)؛ چون علاوه بر اینکه این کار، اتلاف منابع مالی است، به احتمال زیاد همه اعضای آن جامعه آماری، جز مخاطبان اصلی شما نیستند و پیام شما از طریق کمپین، تنها به بخشی از جامعه هدف شما منتقل می‌شود. ✅ با توسعه بیشتر این ، می‎توانید مخاطبان خود را به گروه‌های مختلفی تقسیم کنید که هر کدام دارای ویژگی‌های مشترک خاصی هستند. برای مثال پس از انجام تحقیقات مشخص می‌شود که ویژگی‌های سبک زندگی یا سطوح درآمد آنها چقدر است تا بر این اساس بتوانید نحوه ارتباط با آنها و همچنین پیام‌ها یا وسایل ارتباطی خود را برای هر یک از آنها تنظیم کنید. 🔴 مرحله سوم: پاسخ‌های مورد نیاز ✅ اکنون که ما مخاطبان هدف خود را شناسایی کردیم، مرحله بعدی این است که تصمیم بگیریم در هنگام برقراری ارتباط با آنها، چگونه واکنش نشان دهند – چه چیزی را می‌خواهیم بدانند، فکر کنند، احساس کنند و انجام دهند. ✅ در این راستا باید به سوالات زیر، بصورت دقیق پاسخ دهید: دانستن یا آگاهی: به معنای واقعی کلمه می‌خواهید مخاطب هدف در مورد موضوع، چه چیزی را متوجه شود؟ ▪فکر کردن یا باور کردن: از مخاطبان هدف خود می‌خواهید چه ویژگی های را در مورد محصول یا برند شما باور کنند؟ ▪احساس: شما می‌خواهید که مخاطب چه احساسی نسبت به محصول داشته باشد؟ ▪انجام: در نهایت می خواهید مخاطب چه کاری انجام دهد؟ 🔴 مرحله چهارم: اهداف روابط عمومی ✅ سوال مهم در مورد این است که چرا به آنها نیاز داریم – چرا به مجموعه ای از اهداف نیاز داریم که با هدف کلی تعریف شده در مرحله ۱ متفاوت است؟ در پاسخ باید گفت: ▪اولاً در گام اول روابط عمومی، هدف کلی به اندازه کافی برای عملکرد PR مشخص نیست، بنابراین باید دقیقاً آنچه را که برای دستیابی به هدف کلی به دست آوریم، تعریف کنیم. ▪ثانیاً بسیار بعید است که بتوانیم روابط عمومی را از نظر اندازه گیری و ارزیابی کنیم. به عنوان مثال، اگر در مرحله ۱، تصمیم گرفتیم که باید سهم بازار را N% افزایش دهیم، در نهایت چگونه می‌توانیم سهم روابط عمومی در آن دستاورد را از سایر فعالیت‌های بازاریابی که ممکن است انجام شده باشد، جدا کنیم؟ با توجه به این دو دلیل، می‌توان نتیجه گرفت تعریف دقیقِ PR گام مهمی در تعریف کمپین‌های Public Realtions تلقی می‌شود. 🔴 مرحله پنجم: تعریف استراتژی ✅ در این مرحله می‌توانیم خود را برای رسیدن به اهداف روابط عمومی توسعه دهیم. برای شروع باید همه چیزهایی را که نسبت به آنها اطلاعات بدست آورده‌ایم، در نظر بگیریم – مسائل کلیدی پیرامون موضوع، بینش اصلی ما در مورد مخاطبان هدف، نحوه دستیابی به آنها و استفاده از خلاقیت همگی جزو مواردی هستند که باید در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در روابط عمومی مورد استفاده قرار بگیرند. ✅ در طول ، آماده تجدید نظر در آن باشید و در صورت امکان با همکاران خود بحث و تبادل نظر کنید. تا زمانی که تغییرات بعدی با حقایقی که جمع آوری کرده اید مطابقت داشته باشد، تغییر استراتژی مشکلی ندارد. با این حال، اگر فرآیند برنامه ریزی روابط عمومی به خوبی پیش رود، متوجه خواهید شد که استراتژی به طور طبیعی شکل گرفته است و تنها لازم است که آن را در یک برنامه منسجم بنویسید تا در ادامه بتوانید آن را اجرا کنید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چرا روابط عمومی در کسب و کارها اهمیت دارد؟ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiry
چرا روابط عمومی در کسب وکارها اهمیت دارد؟ تاثیرات گسترده ای در راستای حفظ و ارتقاء برندها دارند. در زیر به ۴ مورد از مهم‌ترین دلایل اهمیت PR اشاره می‌کنیم: 1⃣ روابط عمومی، اعتبار برند را افزایش می‌دهد ✅ در هر صنعتی، در تعیین موفقیت یک کسب وکار نقش مهمی ایفا می‌کند و بدون اعتماد، فروش در کسب وکار اتفاق نمی‎‎افتد. ✅ برای پر کردن بین یک کسب و کار و مشتریان، شرکت‌ها می‌توانند فردی را در حوزه روابط عمومی استخدام کنند. ✅ Public Relations، در راستای افزایش اعتبار برند و بهبود شهرت کسب وکار، اقدامات خلاقانه‌ای متناسب با آن صنعت انجام می‌دهند. 2⃣ روابط عمومی، تعداد سرنخ‌های فروش و میزان سودآوری را افزایش می‌دهد بدون بازاریابی کامل نیست. شرکتی که شهرت خود را از طریق طیف وسیعی از روش‌های روابط عمومی افزایش می‌دهد، احتمال اینکه مشتریان بالقوه با آن کسب وکار به راحتی آشنا شوند، افزایش پیدا می‌کند. ✅ بطور کلی، تعداد زیادی از عمدتاً از طریق رسانه‌ها یا داستان‌هایی که از کسب وکار و در بین مردم رد و بدل می‌شود، با برندها آشنا می‌شوند. هرچقدر تعداد کسانی که با یک برند آشنا می‌شوند؛ افزایش یابد، شانس پیدا شدن سرنخ‌های فروش و در نتیجه افزایش سودآوری آن کسب وکار بیشتر خواهد شد. ✅ از طرفی، افزایش سرنخ‌های ، منجر به این می‌شود افراد بیشتری در سازمان درگیر پیگیری و تبدیل آنها به مشتریان نهایی شوند. با این روند افزایشی، کسب و کارها برای اینکه کار کارکنان با یکدیگر مختل نشوند و هر فرد، به خوبی بداند چه وظیفه ای دارد و به چه کسی باید گزارش دهد، ✅ باید فرآیندهای کسب وکار را در دستور کار خود قرار دهند. از طرفی مدیر نیز باید بتواند با تمرکز کافی علاوه بر فیلتر کردن سرنخ‌های فروش و انتخاب بهترین گزینه‌های موجود، کارهای روتین را به بهترین شکل در سازمان مدیریت کند. 3⃣ روابط عمومی طرز فکر مردم در مورد یک کسب و کار را تغییر می‌دهد ✅ فضاهای به افراد این امکان را داده تا در مورد کسب وکارهای مختلف، درست یا نادرست، اظهار نظر کنند؛ بدون آنکه این کسب وکارها بدانند که چه چیزی در مورد آنها گفته می‌شود یا بتوانند آنها را تایید را رد کنند. ✅ یکی از کارکردهای اصلی کمپین‌های PR، ترمیم تصویر برندهایی است که از این طریق، به آنها لطمه وارد شده است. این کمپین‌ها، آگاهی عموم نسبت به برند یا Brand Awareness را افزایش می‌دهند و در عین حال، تصویر مثبتی از کسب وکار را در ذهن ایجاد می‌کنند. 4⃣ روابط عمومی، حضور آنلاین افراد در رسانه‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد ✅ امروزه همه در دنیا به صورت به هم متصل هستند و Public Relations به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ضمن ایجاد حضور آنلاین قوی، فعالیت موثر خود را برای مخاطبان هدف، قابل مشاهده کند. ✅ متخصصان PR، کسب‌وکارها را جهت فعالیت راهنمایی می‌کنند تا در مواقع لازم، نسبت به تولید محتوا در مورد برند یا واکنش نشان دادن نسبت به اخبار ، اقدامات لازم را انجام دهند. ✅ همچنین این افراد می‌توانند بهترین و تأثیرگذاران کانال‌ها را برای شرکت به افراد مناسب شناسایی کنند و می‌توانند از تجربیات و ارتباطات صنعتی خود برای به حداکثر رساندن اثربخشی استفاده کنند. www.modiryar.com @modiryar