eitaa logo
Modiryar | مدیریار
203 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ بی‌تفاوتی‌سازمانی | بحران خاموش سازمان‌ها #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #بی_تفاوتی_سازمانی #پایگاه_جا
بی‌تفاوتی‌سازمانی | بحران خاموش سازمان‌ها ✅ یکی از مسایلی که امروزه در سازمان ها شایع شده است اما توجه کمی به آن می شود، پدیده بی تفاوتی سازمانی است. بی تفاوتی یک فرآیند کند است که به تدریج در کارکنان ظاهر می شود. کارکنانی که به مشاغل کسل کننده و تکراری مشغولند و امید چندانی به بهبود و اوضاع ندارند. ✅ در ، افرادی که علاقه شغلی خود را به دلایلی از دست می دهند به تدریج دچار فرسودگی شغلی و در نهایت بی تفاوتی سازمانی می شوند. گاهی افراد اعتراض خود را به دستورها به صورت اعتصابات و اعتراضات که آشکارترین نوع بیان نارضایتی است، بروز می دهند و گاه غیبت زیاد بیان گر این امر است. 🔴 علایم و نشانه های بی تفاوتی سازمانی: ▪️نسبت به وقوع یا عدم وقوع اتفاقات و مسایل اطراف و به طور مشخص اهداف سازمانی، اجرا یا عدم اجرای برنامه ها و انجام یا عدم انجام ماموریت های سازمان و در نهایت موفقیت یا عدم موفقیت سازمان بی اعتناست. ▪️وظایف و تکالیف محوله را با دقت و سرعت و حساسیت لازم انجام نمی دهد. ▪️مرتب پیگیری امور مربوطه را با بهانه های مختلف به تعویق می اندازد. ▪️در ارایه پیشنهاد، ایده و راهکار جدید و چگونگی بهبود شرایط کار در سازمان، تلاش یا علاقه ای از خود نشان نمی دهد. ▪️از برنامه های آموزشی استقبال نمی کند. ▪️از مواجهه با مدیر اکراه دارد. ▪️تاخیر در ورود و تعجیل در خروج ▪️سنگینی گذشت زمان در داخل سازمان، معرف بیزاری او از ماندن در محیط کار است. ▪️به لحاظ پاره ای از ملاحظات مربوط به تامین شغلی و بالاجبار در سازمان می ماند. ▪️اگر شرایط بهتری هموار باشد، سازمان را ترک می کند. 🔴 دلایل بی تفاوتی سازمانی: 1⃣ عدم همسویی بین اهداف سازمان و اهداف فرد: در این حالت فرد احساس می کند، تحقق یا عدم تحقق هیچ تاثیری در منافع او ندارد و نسبت به سازمان و اهدافش بی خیال یا بی تفاوت می شود. 2⃣ بروکراسی شدید در سازمان و نخبه گرایی در انتصاب ها: بروکراسی شدید یعنی وسعت و گستردگی سازمان، متحدالشکل کردن عملیات، تقسیم بیش از حد وظایف، و قانونمند کردن افراطی مناسبات و رفتارها… وظایف را برای افراد بی معنی کرده و بر شدت بی علاقه گی افراد می افزاید. 3⃣ ساختار سازمانی طولانی: این امر موجب می شود رده های پایین سازمان احساس پیوستگی و خود با سازمان و ارکان آن را از دست داده و به دلیل فاصله سازمانی زیاد، افراد گرفتار ضعف روحیه و در نهایت بی تفاوتی سازمانی می شوند. 4⃣ انجام دادن کار بدون دانستن دلیل آن: در بسیاری از سازمانها، نقش منحصر به انجام یک یا چند فعالیت و کار مشابه و محدود و دریافت حقوق بابت انجام آن شد است. در حالیکه تحقیقات روانشناختی نشان می دهند که افراد هنگام کار علاقه مند و حتی نیازمند این هستند که دلیل انجام آن را بدانند و تا حدودی قدرت و ابتکار شخصی خود را در آن اعمال کنند. 5⃣ عدم فرصت مشارکت در تصمیم گیری: در اغلب سازمان ها، اختیار در سطوح بالای سازمان متمرکز بوده و کارکنان فرصت مشارکت زیادی در تصمیم گیری ها ندارند. لذا علاقه و اعتقادی نسبت به تصمیمات متخذه نداشته و با بی اعتنایی و خونسردی به اجرای آنها می پردازند. 6⃣ بی نیازی یا عدم آگاهی و شناخت به نیازهای خود: بی اطلاعی افراد از روشها و دستورالعمل های ارتقاء و پیشرفت در باعث می شود که فرد پس از ارضاء نیازهای سطوح پایین، متوجه نیازهای ثانویه نمی گردد. 7⃣ فقدان یا ناکارآمدی نظام ارزشیابی عملکرد کارکنان: زمانی که کارکنان سازمان ناکارآمد باشد و یا اصلا سازمان از چنین فرایندی بهره مند نباشد به مرور زمان شایستگی ها نادیده گرفته می شود و بی تفاوتی بروز می کند. 🔴 پیامدهای بی تفاوتی سازمانی: ✅ بی تفاوتی سازمانی، و تلاش را از کارکنان می گیرد و بالطبع کارکنان بی تفاوت، سازمان بی تفاوت را شکل می دهند که منجر به کاهش یکپارچگی اجتماعی سازمان می شود. چون این کارکنان تعهد کمتری نسبت به سازمان دارند در نتیجه تاثیر مستقیم و منفی روی عملکرد سازمان خواهند داشت. ✅ افرادی که دچار این پدیده می شوند، به آینده توجهی ندارند، زیرا از نظر آنها حال، گذشته و آینده تفاوتی با هم ندارند. بی تفاوتی سازمانی عامل مخربی در سازمان و نوعی ، سقوط آرام و تخریب مستمر و بدون صدا است که خلاقیت و ریسک پذیری را سرکوب می کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
اکنون رسم عاشقی در عاقلی است ⛱ هر چقدر زیبا، بی‌نظیر و بامرام باشد، هر قدر او را دوست داشتنی و معشوقی بی همتا می دانید، هر اندازه در نظر شما دارای اخلاق پسندیده است باز هم فرقی نمی کند. به هر حال انسان است. آدم ها ویژگی هایی دارند که اگر مراقب نباشید دیر یا زود رفتارشان را تحت تاثیر قرار می دهد، آن ها را عوض می کند و باعث آزار شما می شوند؛ اگر همیشه در کنارش باشی، هر چه خواست برایش برآورده کنی، هر لحظه اراده کرد در خدمتش باشی از یک جایی به بعد توهم بر میدارد، غرور می گیرد، از خود بیخود می‌شود و هر آنچه تو از روی عاشقی و فداکاری به پایش ریختی بلایی می شود که به جان خودت انداخته ای. ⛱ حواس‌تان باشد از یک جایی به بعد "لطف مکرر می شود وظیفه مقرر"، یعنی دیگر برایش جذاب نیستید، دلش را می زنید، هر کاری بکنید به چشم نمی آیید و خلاصه ارزش وجودی شما کمتر و کمتر می شود. پس تا دیر نشده به خود بیایید، گاهی خود را از او دریغ کنید، گاهی اجازه بدهید برای با شما بودن تلاش کند، گاهی مجبور شود دنبال تان بگردد و حتی برخی اوقات بخاطر بی خبری و نبودنتان استرس پیدا کند. حتی اگر عاشق و شیدا هستید یک اصل را هرگز فراموش نکنید: در هیچ ارتباطی همه ی بار عاطفی را نباید یک نفره به دوش بکشید. در غیر این صورت وقتی به خود می آیید خواهید دید بخش زیادی از مسیر را تنهایی طی کرده‌اید و کسی همراهتان نیست! ⛱ لطفاً مرا متهم نکنید و در دل نگویید بویی از محبت نبرده است یا رسم عاشقی نمی داند. با دقت بیشتری سخن مرا بخوانید. آخرالزمان همه چیز وارونه است پس اگر می خواهید عاشقانه زندگی کنید تا می توانید عاقل باشید. عصر فراصنعتی است، دوران عشق های اساطیری و زلیخایی به سر آمده است و آدم ها بیشتر از همیشه حسابگر شده اند. پس واقع گرا باشید و بدانید اکنون رسم عاشقی در عاقلی است. با حسن نیت محبت کنید اما قدر و اندازه نگاه دارید و هرگز فراموش نکنید احترام شما مهم تر از هر چیز دیگری است. محبت شما بی اندازه ارزشمند است اما آدم های این دوره زمانه یاد گرفته اند تنها چیزی را با ارزش بدانند و قدرش را نگاه دارند که برایش بهای سنگینی پرداخته باشند. www.modiryar.com @modiryar
مدل تأثیر عوامل ایجاد کننده ترومای سازمانی (ضربات روحی سازمانی) بر میزان ترک خدمت ✅ ترومای سازمانی تجربه جمعی کارکنان از یکسری از ضربات و شوک هایی است که معمولاً سوء کارکرد یک یا چند رکن از ارکان یک سازمان است. این حوادث بر توانایی سازمان اثر می‌گذارد و می‌تواند به از دست دادن استعدادهای سازمانی منجر شود. همچنین شوک وارد شده ساختار محافظتی و دفاعی یک درهم می شکند. ✅ مدیریت سازمان برای برون رفت از بحران‌های شکل گرفته، راهبردها و نظریه‌های خاصی را اتخاذ می‌کنند. هدف آن است از عمیق ترشدن و سرایت عدم اطمینان و ناآرامی به دیگر بخش‌ها جلوگیری شود. یکی از نظریه‌های مطرح شده در حوزه سازمان و مدیریت، در مقابله با این ناآرامی ها، نظریۀ است. ✅ با تأثیرگذاری بر توانایی افراد و سازمان موجب نقصان و تقلیل ظرفیت ها، استعدادها و انرژی سازمان می‌شود. سازمان‌هایی که دچار ضربه روحی شده اند، معمولاًدر حالت رکود، ورشکستگی و کاهش منابع مالی قرار می‌گیرند. همچنین به دلیل عدم بهره برداری از فناوری مناسب، عملکرد آنها در حالت نزولی قرار دارد. مهم‌ترین ابزار مواجهه با این حال بکارگیری شیوه‌های مدیریت بحران است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل تأثیر عوامل ایجاد کننده ترومای سازمانی (ضربات روحی سازمانی) بر میزان ترک خدمت #دکتر_مهدی_
🔴 تعریف ترومای سازمانی ✅ واژه تروما از و روان‌شناختی اقتباس شده است. تروما به جراحت‌های شدیدی اطلاق می‌شودکه در اثر وقوع حادثه یا تصادف و هرگونه آسیب یا صدمه ناشی از برخورد عوامل فیزیکی یا شیمیایی با بافت‌های بدن به وجود آید. ✅ از نظر پزشکی، تروما به یک جراحت بدنی شدید یا و از نظر روان شناختی، تجربه‌ای است که ازنظر هیجانی دردناک، پریشان کننده و ناگهانی باشد و اغلب باعث اثرات پایدار بدنی و ذهنی شود. به زبان ساده تربه “مواجهه با یک عامل فشار آسیب‌زای بی‌هایت شدید” گفته می‌شود. ✅ با درنظرگرفتن همانند موجود زنده، سازمان هادر طول حیات خودبا مصائب، بلایا و آسیب‌های مختلفی مواجه می‌شوند که از آن به عنوان ترومای سازمانی تعبیر می‌کنند. ترومای سازمانی پدیده‌ای است که در صورت وقوع، شوک فراوانی به همه افراد و گروه‌های سازمانی وارد می‌کند. ✅ حتی به نیز شوک وارد نموده و ساختارهای دفاعی و محافظتی سازمان را در هم می‌شکند. در تعریفی دیگر، به احساس ناامیدی، یاس و دلسردی شدیدی بر سازمان حاکم می‌نماید ضربات، جراحات، شوک‌ها و آسیب هایی که به سازمان و ارکان آن وارد می‌شود، ضربات روحی سازمانی گفته می‌شود. 🔴 ابعاد ترومای سازمان بیانگر آن دسته از ضربات و شوک‌های وارده به سازمان است. معمولاً به دلیل سوء کارکرد یک یا چند رکن از ارکان سازمان نظیر افراد، اهداف، ساختار، فناوری و یا محیط به وجود می‌آید. مهم‌ترین عواملی که به هر یک از ارکان سازمان آسیب و شوک وارد می‌نمایند، عبارتند از: ▪️: ازدست دادن عزیزان، ابتلا به بیماری‌های سخت، بیماری صعب العلاج بستگان و نزدیکان، طلاق، مقروض شدن. ورشکست شدن، هتک حرمت، ازدست دادن اعتبار و اعتماد اطرافیان، رسوایی اخلاقی، مالی، تغییر مدیران ارشد. شایعات، اخراج، اشتباهات و خطاهای کاری، بی تجربگی و نداشتن مهارت‌های کاری لازم، جابه جایی درون واحدی اجباری. تنزل مقام، نبود شایسته سالاری در سازمان، افزایش ناگهانی وظایف و مسئولیت‌های شغلی. ▪️: رقبا، مشتریان، بنیان گذاران سازمان، مدیریت ارشد، مأموریت گر انبودن سازمان. ▪️: تغییرات شدید ساختاری در سازمان، کم وزیادشدن سطوح سازمان، افزایش تمرکز به دلیل تمایل مدیران ارشد برای دردست گرفتن کلیه امورسازمان، افزایش رسمیت به دلیل عدم روابط غیررسمی با کارکنان، افزایش پیچیدگی، تمایل مدیران برای استخدام نیروهای موردنظر و به کارگماری آنها در بخش‌ها و واحدهای جدیدالتأسیس. ▪️: به روزنشدن فناوری‌های سازمان، به کارگیری فناوری‌های نامناسب و کم بازده، استفاده از فناوری‌های پرهزینه. ▪️: خصمانه شدن روابط سازمان با محیط، کاهش پذیرش و مشروعیت سازمان در نظر ذی نفعان 🔴 نتیجه‌گیری ✅ این واقعیتی ناگزیر است که امروزه ترومای سازمانی بسیاری از سازمان‌ها را دچار خود کرده است. ترومای سازمانی تغییرات مخربی است که بر الگوهای رفتاری در سطح سازمان اثرگذار است. سازمان‌ها به موجوداتی که به دنبال بقا هستند باید از لازم در خصوص مدیریت تروما برخوردار باشند تا بتوانند در محیط‌های پرآشوب کنونی به حیات خود ادامه دهند. ✅ برای سنجش این مقوله از پرسشنامه ترومای سازمانی استفاده می‌شود. سازمان‌ها باید با فراهم کردن زمینه‌های لازم و اتخاذ راهکارهایی در خصوص جلوگیری از اثراد تروما، به بهبود وضعیت شرایط و کمک کنند. تروما می‌تواند با تاثیر بر توانایی افراد، زمینه‌های از دست رفتن استعدادها و تحلیل انرژی سازمان راه فراهم آورد. ✅ سازمان‌هایی که دچار می‌شوند در بیشتر موارد حالت رکودی به خود می‌گیرند. در صورت نبود مدیریت صحیح و ناتوانی در بکارگیری فناوری مناسب، ورشکسته و از صحنه رقابت محو می‌شوند. همچنین نادیده گرفتن ترما باعث کاهش تعهد و تمایل افراد به انجام وظایف می‌شود. بنابراین این مساله باید در کانون توجه سازمان‌های امروزی قرار گیرد. www.modiryar.com @modiryar
نقش های منابع انسانی الریچ در ایجاد یک سازمان رقابتی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقش های منابع انسانی الریچ در ایجاد یک سازمان رقابتی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیری
🔴 چهار موج منابع انسانی در کتاب خود چهار موج را برای مدیران منابع انسانی به تصویر می کشد. به عقیده وی محیط کسب و کار، ذینفعان، و تغییرات استراتژی نقش مدیران منابع انسانی و شیوه عمل آنها را تغییر داده است. ✅ موج اول: بر اساس موج اول، تاکید اولیه و اساسی بر کارهای اداری منابع انسانی مانند شرایط کار و غیره است. واژه ای که خیلی دقیق این موج را توصیف می کند، است. این کار اداری و تراکنشی امروزه هم هنوز ادامه دارد ولی در اغلب سازمانها یا اتوماسیون همان کار را انجام می دهد و یا برون سپاری شده است. ✅ موج دوم: در موج دوم تاکید به سمت رویه های منابع انسانی مانند موارد زیر است: ▪️پاداش ▪️یادگیری ▪️ارتباطات ▪️منبع یابی ▪️جبران خدمات ▪️و غیره ......... در این موج، نوآوری هایی در شیوه های پاداش دهی، آموزش، ارزشیابی و ارزیابی و … توسعه می یابد. ✅ موج سوم: در موج سوم بر ارتباط افراد و رویه های منابع انسانی یکپارچه با موفقیت کسب و کار تاکید می شود. همراستایی رویه های منابع انسانی با استراتژی های سازمانی از اصول اساسی این دوره بوده است. در طی دو دهه گذشته بخش اعظمی از انرژی دپارتمانهای منابع انسانی صرف توسعه یک چنین همراستایی و همگرایی شده است. در این موج بود که تاکید صرف از روی افراد در منابع انسانی توسعه یافت و رویه هایی نیز برای فرهنگ و رهبری در منابع انسانی توسعه یافت. فرهنگ بخشی از دپارتمان شد. ✅ موج چهارم: تا اینجا معمولا عمده‌ی تاکید بر داخل و رویه های داخلی است. ولی در موج چهارم چنین توصیه می شود که اگر قرار است مدیریت منابع انسانی به عنوان سازمان تعریف شود بایستی رویه ها و اقدامات به نحوی برنامه ریزی شود که بتواند پاسخگوی نیازهای اجتماعی باشد و به بیان بهتر عبارت از بیرون به داخل را استفاده نموده است. به نحوی همراستایی مدنظر در موج قبلی که میان رویه های منابع انسانی و استراتژی های شرکت بود توسعه یافت و محیط بیرونی و ذینفعان سازمانی نیز به آن افزوده گردیدند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
آینده سازان شهر ✅ «بچه ها» از ساکنین مهم شهرها هستند که بخش قابل توجهی از شادمانی، امید و طراوت شهر به حضور آن ها بستگی دارد. بر این اساس چگونگی آموزش، پرورش و تربیت بچه ها آینده شهر و کیفیت زندگی فردا را رقم می زند. امروزه یکی از پدیده های مهم «مدرسه ها» هستند که در آن آینده سازان شهر برای پذیرش مسئولیت های مهم اجتماعی به کسب دانش و مهارت می پردازند. همه جمله «مدرسه خانه دوم است» را بارها شنیده ایم. اما آیا واقعا در زمان تحصیل مدرسه را خانه دوم می دانستیم؟ دانش آموزان ما تا چه اندازه مدرسه را دوست دارند و آن را خانه دوم می پندارند؟ مدارس در این میان چه وظیفه ای دارند و چگونه باید به خانه دوم دانش آموزان تبدیل شوند؟ مسلماً ایجاد محیطی مطلوب در کنار آموزش یکی از وظایف مهم مدارس است. ✅ محیطی که دانش آموزان آن را دوست داشته باشند و از حضور در آن لذت ببرند. ضرورت دارد در طلیعه پاییز و شروع ماه مهر و بازگشایی مدارس پاسخ مناسبی برای این سوال ها و اینکه «آیا باید بچه ها را برای مدرسه ساخت یا مدرسه را برای بچه ها؟» داشته باشیم. یعنی این بچه ها هستند که باید خود را با شرایط مدرسه وفق دهند یا مدرسه باید به گونه ای باشد که بچه ها آن را بپسندند؟ در بیشتر مدارس این شیوه وجود دارد که دانش آموز وقتي وارد محیط جدید می شود ناچار است با شرایط آن کنار بیاید! کمتر این تفکر حاکم است که مدارس باید زمينه اي فراهم سازند تا دانش آموزان خود را به آن محیط وابسته بدانند و حضور در آن را مایه خود قلمداد کنند. ✅ جذب دانش آموزان به مدرسه، ارتقا کیفیت آموزش و افزایش رغبت فراگیری راهکارهایی دارد که باید برای دستیابی به آن ها برنامه ریزی ویژه ای انجام دهیم؛ «افزایش زیبایی و جذابیت ظاهری مدرسه»، «بهره مندی از فضای فیزیکی مناسب (آموزشی، کارگاهی، ورزشی، پرورشی و ...)»، «بکارگیری تجهیزات مدرن آموزشی و آزمایشگاهی»، «برگزاری اردوهای تفریحی آموزشی»، «برخورد مهربانانه و متعهدانه معلم ها و کادر آموزشی»، «مشارکت دانش آموزان در مدیریت مدرسه و فرآیندهای آموزشی»، «توسعه رویکرد مهارت محوری در مدارس» و ... از مهم ترین راهکارهای افزایش نشاط و رغبت دانش آموزان و ارتقا است. ✅ بنا به تأکید امام راحل «باید مدارس را دریابیم که دانشگاه دیر است». اگر می خواهیم با سرعت فزاینده فناوری و تغییرات گسترده اخلاقی و اجتماعی در جامعه امروزی مطابق با پیش نیازهای الگوی اسلامی ایران پیشرفت حرکت کنیم باید نسبت به ارتقا آموزش و پرورش در کشور اهتمام ویژه داشته باشیم. فرزندان ما زندگی کردن را در خانه و مدرسه می آموزند و بر اساس نظریه «یادگیری اجتماعی» شهر و جامعه از نتیجه رفتار آن ها متأثر می گردد و بر آن تأثیر می گذارد. پس تحقق «نظام شهروندی فعال، مسئولیت پذیر، کرامت محور، مشارکت جو و توسعه یافته» تنها در سایه نظام آموزش و پرورش متعالی امکان پذیر خواهد بود. لذا شایسته است اکنون در ابتدای این رویکرد بیش از پیش توسط رسانه ها و مسئولان ذیربط از نهادهای متولی مطالبه گردد. 🔺منبع: ، 🔻یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱، شماره ۳۷۷۳ www.modiryar.com @modiryar
راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش #هوش_هیجانی #مدیریت_فروش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
راهکارهای بهبود هوش هیجانی در فروش 1⃣ صبر بیشتر برای درک بهتر احساسات و عواطف مشتری همدلی یعنی توانایی اینکه در احساسات یک فرد دیگر سهیم شویم. این توانایی سهیم شدن در تجربه عاطفی‌شان است. افرادی هستند که احساسات دیگران را به راحتی مشاهده می‌کنند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی افراد یک زمینه ژنتیکی برای همدل بودن دارند. برای فروشندگان ، درک مشتری و موقعیت احساسی‌شان به عمیق‌تر کردن درک آن‌ها در کار کمک می‌کند. این به ایجاد ارتباطی کمک می‌کند که شما را در تجربه آن‌ها سهیم می‌نماید. 2⃣ خودتان را در موقعیتی که هستید تصور کنید همدلی مستلزم این است که آنچه را که احساس می‌کنند احساس کنید، زمانیکه شما تشخیص دادید طرف مقابل چه احساسی دارد می‌بایست خودتان را در موقعیت‌اش قرار دهید. اما این به آن معنا نیست که شما خودتان را منطقی نشان دهید. همدلی توانایی گفتن "بله، می توانم تصور کنم که شما چه احساسی دارید" نیست. در عوض، توانایی گفتن عبارت "بله، احساس می‌کنم که چه احساسی دارید." می‌باشد. برای فروشندگان ، این توانایی به ایجاد ارتباط و بنیان اعتماد کمک می‌کند. این کار به شما کمک می‌کند که مشتری را سر میز مذاکره بیاورید. 3⃣ گوش دادن و پذیرش تفسیر صحبت‌های مشتریان هوش هیجانی یا مستلزم توانایی گوش دادن به دیگران است و پذیرش تفسیر آنها از رویدادها، حقایق و یا ایده‌هایی است که برای آن‌ها درست می‌باشد. برای اینکه واقعا همدلی و هوش عاطفی خود را تمرین کنید، شما باید قادر باشید بدون قضاوت سریع درباره واقعیت‌ها و یا معنای آنچه که گفته می‌شود، گوش دهید. شما باید تفسیر آن‌ها را همان طور که معتبر و ارزشمندند بپذیرید. 4⃣ مکث کنید تا بتوانید بر روی پاسخ تان تمرکز کنید هدایت و تغییر به این معنی است که شما نه تنها باید این مهارت‌ها را با دیگران تمرین کنید، همچنین باید آن‌ها را با خودتان تمرین کنید. این به آن معناست که از احساسات خود آگاه هستید. قبل از اینکه بتوانید احساسات و عواطف دیگران را مدیریت کنید، باید بتوانید احساسات خود را مدیریت کنید. یکی از قدرتمند‌ترین راه‌های مقابله با حوادثی که بار احساسی بالایی دارند این است که قبل از پاسخ دادن مکث کنید. از این مکث استفاده کنید تا ببینید که آیا پاسخ‌تان شما را به نتایج مورد نیاز می‌رساند یا نمی‌رساند. بر روی احساسات و عواطف تمرکز نکنید، بر روی پاسخی متمرکز شوید که شما را به نتیجه مورد نیاز‌تان می‌رساند. 5⃣ از احساسات برای اینکه اقدام نمایید، استفاده کنید مدیران و رهبران با (هوش عاطفی) بالا (EQ) از احساساتشان برای اقدام به عمل استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات منفی برای ایجاد تغییر در تیم خود و هدایت آنها برای انجام کارها استفاده می‌کنند. آن‌ها از احساسات مثبت برای ایجاد عملکرد فرهنگی بالا استفاده می‌کنند که بر این باورند که با استفاده از آن‌ها می‌توانند موفق شوند. فروشندگان باید قادر باشند مشتریان و اعضای تیم خود را به سمت عملگرایی سوق دهند.‌‌‌ www.modiryar.com @modiryar
مدل جامع رهبری ✅ يکي از وظايف مهم و اساسي که برعهده مديريت نهاده شده، سازمان است. در واقع شالوده عملکرد يک رهبر سازمان در ميزان تاثيرگذاري و نفوذ وي در اعضاي سازمان و افراد جامعه است که قواي محرکه پيشرفت و نيل به اهداف تعيين شده را توليد مي کند و اين مهم در راس وظايف رسمي و سازماني يک مدير قرار مي گيرد. ✅ محیط آشفته و متغیر است و رهبری یک عنصر کلیدی در هدایت و این محیط است. با کمی دقت بر روی شرکت‌های مختلف می‌توان فهمید که رهبران بزرگ تفاوت‌های بزرگی ایجاد می‌کنند، رهبران مؤثر کسانی هستند که نتایج را در یک چارچوب زمانی معینی بدست می‌آورند تا برای سازمان و کار خود مؤثر واقع شوند. ✅ رهبران باید برای تغییرات و در سازمان برنامه ریزی نمایند و با همه ذینفعان تبادل نظر کنند و امور مربوط به خود را مورد بررسی قرار دهند.در غیر این صورت نیروهای بازدارنده بر نیروهای وادارنده تاثیر می گذارند و تغییرات با شکست مواجه می شود.تحول در انسان ها مشکل ترین تغییری است که می توان بوجودآورد. ✅ رهبران همواره در این زمینه حساسیت دارند برای تغییردادن برنامه ریزی و اجرا باید بادر نظر گرفتن عوامل بیرونی و درونی همراه باشد. برای کسی که مایل به تغییر و تحول درهر بعدی از سازمان است صبر و انعطاف زیادی لازم است. تحول امری تدریجی و زمان بر است که طی فرایند علمی خاص همچون، ذوب شدن باورهای غلط و فراگیری ارزش های نوین و طراحی و استقرار نظام جدید و رخ می دهد. www.modiryar.com @modiryar
مدیریت هیجانات اجتماعی 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱، شماره ۹۳۷ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
مدیریت هیجانات اجتماعی آدم های خطرناکی هستند. همان هایی که در هر رویداد و اتفاق اجتماعی بلافاصله و کورکورانه یا برای منافع احتمالی چشم خود را بر روی هر آنچه عقل و منطق حکم می کند می بندند و خیلی زود تغییر رنگ و فاز می دهند و با جریان های جاری هماهنگ می شوند. انسان مجموعه ای از ارزش ها، باورها، اعتقادات به علاوه ی دامنه ای از درک، عقل و شعور است که باید قبل از هر اقدامی آن ها را در نظر بگیرد و در چارچوب منطق رفتار نماید. اما گروهی از انسان ها هستند که فارغ از چارچوب معرفتی خویش با هر نسیم اجتماعی تغییر می کنند و در روندهای جاری غرق می گردند. مدیریت هیجان به صورت کلی و مدیریت هیجانات اجتماعی به صورت خاص یکی از مهارت‌های مهم در زندگی آدمی است که به رفتار آگاهانه، هوشیارانه و خلاقانه می‌انجامد و سبب می گردد فرد بتواند اقدامات خود را در مسیر منطقی و معقول کنترل و هدایت نماید. ✅ برای آن که بتوانیم خود را آگاهانه و خلاقانه مدیریت کنیم، لازم است انواع آن را به خوبی بشناسیم و از وجود آن‌ها آگاه باشیم. مهارت مدیریت هیجان سبب می‌شود تا بتوانیم احساسات متفاوت را درک کنیم، هیجانات ایجاد شده در شرایط مختلف را پیش‌بینی کنیم و بدانیم که در زمان بروز هر هیجان چه واکنشی باید از خود نشان دهیم. مدیریت هیجان اشاره به این موضوع دارد که هیجان‌های خود را بپذیریم، اما نه به این معنا که هر زمان و در هر جایی آن را بروز دهیم. درواقع در این مهارت یاد می گیریم که هر انسان میزبان مجموعه ای از هیجانات است، اما نمی‌تواند به هر شکلی که خواست آن‌ها را ابراز کند. چه بسا بسیاری از رفتارهای ناصواب آدمی پیامد هیجانی نامتعارف و یا کنترل نشده است. کنترل احساسات پیش نیاز مدیریت هیجانات است. ✅ عدم توانایی ممکن است آسیب‌های جدی به خود و یا اطرافیان انسان وارد نماید. از طرف دیگر چگونگی واکنش فرد تاثیر مستقیم بر روی روابط اجتماعی وی دارد. هیجان شامل احساسات مختلف می‌شود که عدم مدیریت هر یک از انواع آن می تواند تبعات مثبت و یا منفی به همراه داشته باشد. هیجانات آدمی برای بقا سودمند و کارکردی هستند؛ اما مسأله مهم این جاست اگر در مدیریت هیجانات تمرین نکنیم و مهارت کافی نداشته باشیم و آن ها به شکل کنترل نشده یا افسار گسیخته ظاهر شوند نه تنها از کارکرد زیستی و اجتماعی مناسبی برخوردار نخواهند بود، بلکه به روند زیست طبیعی بشر آسیب خواهند رساند. به عنوان مثال خشم شدید کنترل نشده منجر به از بین رفتن و یا شکسته شدن حلقه ارتباطات بین فردی و آسیب شبکه حمایت اجتماعی افراد می گردد. اما اگر هیجانات خود را مدیریت و هدایت نماییم قادر خواهیم بود از مزیت های رفتاری فراوانی برخوردار شویم؛ ✅ به عنوان مثال؛ سلامت ذهنی و عاطفی، کاهش آشفتگی و استرس و ناکامی، ثبات و پختگی هیجانی، عملکرد بهتر در نتیجه کنترل فشار هیجانی، تعامل بهتر با دیگران و زندگی اجتماعی رضایت بخش، توانمندی، آسایش و شادکامی…. بخشی از این پیامدهای مطلوب هستند. مهارت مدیریت هیجانات به ما کمک می کند تا بتوانیم با توجه به شرایط محیط اجتماعی، هیجان های خود را شناسایی و کنترل نماییم. مدیریت نیاز به آگاهی و تمرین دارد و در مرور زمان در یک جامعه نهادینه و به رفتار عرفی تبدیل می گردد. جوامع هیجان زده با کوچکترین تلنگری دچار واگرایی و از هم گسیختگی می شوند لذا یکی از وظایف مهم نهادهای مربوط در ایجاد همبستگی اجتماعی ارائه آموزش های عمومی مستقیم و غیر مستقیم در جهت کنترل هیجانات است. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱، شماره ۹۳۷ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
آموزه‌های جهان‌شمول پیامبر اعظم(ص) ✍ خداوند بر انسان ها منت نهاده و رسولی را از خودشان به عنوان برگزیده است. این وجود نورانی و این کعبه آمالِ سجایای اخلاقی نه برای مردمان عصر خود بلکه برای همه دوران ها همچون خورشید فروزان، هدایتگر، گرما بخش و بشارت دهنده است. شدیدترین دافعه ها را در مقابله با کافران و غاصبان و ظالمان دارد و در بین مؤمنان و صالحان و مردمان منشأ رحمت و الفت است. اکنون قرن ها از زمان بعثت ایشان می گذرد اما انسان ها روز به روز بیشتر به آموزه های معنوی او احتیاج دارند. برخی از مهم ترین آموزه های جهان شمول پیامبر اسلام(ص) که در این وانفسای زندگی بشری اهمیت بیشتری دارد به این شرح است: 1⃣ احادیث فراوانی از پیامبر(ص) نقل شده است که فرموده اند: «محبوب ترین نهاد نزد خدای عزوجل خانواده است». مسلما آنچه نزد خدا و پیامبرش محبوب تر باشد، نزد طاغوت و شیطان منفورتر است. لذا امروز هدف اصلی جریان ، ماهواره ها و شبکه های اجتماعی غربی ایجاد تزلزل در نهاد خانواده است. پیامبر اسلام(ص) برای تقویت نهاد خانواده و مودت و محبت در بین اعضای آن، اعم از زن، شوهر و فرزندان توصیه های بسیاری دارد، زیرا مسیر زندگی و سلامت بشری را در استحکام خانواده و رعایت قواعد زندگی طبیعی و فطری انسان می بیند. 2⃣ «إنما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ به راستی که من مبعوث شدم تا شرافت های اخلاقی را کامل و تمام کنم. امام صادق(ع) در رابطه با این مسئله می فرماید: «خداى عزّ و جلّ پیغمبرانش را به  زینت داد، شما نیز خود را بیازمایید. اگر چنین اخلاق والایی در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گویید و بدانید که بودن آن ها در شما خیر است و اگر در شما نبود، از خدا بخواهید و نسبت به آن ها رغبت جویید.» 3⃣ در عصری که مصرف زدگی، اسراف و تبذیر، تجملات و تشریفات، بی عدالتی و بی صداقتی، بی محبتی و بی مهری در زندگی گروه های انسانی به چشم می آید سبک زندگی پیامبر اعظم(ص) الگوی مناسبی برای رهایی بشر از مادی گرایی و دنیا طلبی خواهد بود. زندگی پیامبر(ص) بر مبنای «اعتدال و میانه روی» بود؛ هرگز افراط و تفریط نکرد، راحذف کرد و به تمام معنا ساده زیست. 4⃣ اندیشه نبوی حاکمی را تصویر می کند که تفاوت جوهری با عناصر طاغوتی دارد. بر این اساس حاکم اسلامی یک است که جایگاه اصلی قدرت او در معنویت است. در اندیشه اسلامی حکومت، حکومت مفاهیم، معیارها و ارزش هاست که مبتنی بر آموزه های وحی است و احدی نباید از آن تخطی کند؛ نه حکومت افراد و اصناف که ممکن است در مرور زمان دچار انحراف شوند. مسلم است که نیاز امروز بشریت به معارف اسلامی و آموزه های نبوی بسیار بیشتر از زمان بعثت پیامبر اعظم(ص) است. و این نیاز تا زمان ظهور امام عصر(عج) روز به روز افزایش می یابد. تجاوزها، قتل و غارت ها و جاهلیت مدرن بشرِ امروز کمتر از مردمان در زمان بعثت پیامبر(ص) نیست. تنها راه رهایی بشر از جرم و جنایت، جهل، فساد و فحشای رایج در دنیای امروز بازگشتن به همان آموزه های پیامبر اکرم(ص) است که جهانشمول است، قدیمی نمی شود و خِرد انسان تنها در پناه پیروی از وحی و آموزه های نبوی می تواند به فلاح و صلاح خویش نائل شود. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ شماره ۳۷۸۰ https://shahraranews.ir/fa/publication/content/13336/360321 www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
آیین گفت و گو ✅ ما با هم گفت و گو نمی کنیم، از حال هم خبر نداریم، روحیات هم را نمی شناسیم، از دغدغه های یکدیگر چیزی نمی دانیم و خلاصه آن چه گروه های آدمی نیاز دارند برای ارتباط با یکدیگر و تنظیم روابط اجتماعی خویش از هم بدانند به دلیل آن که بین ما گفت و گوهای موثری رخ نمی دهد از آن بی بهره هستیم. شاید دلیل بسیاری از مشکلات خانوادگی، اجتماعی، کاری و ... همین موضوع عدم بهره مندی از آیین گفت و گوی موثر، هدفمند و کارا است. امر مهمی که علاوه بر آسیب رساندن به مناسبات اجتماعی سبب تفرقه و فاصله افتادن شدید بین نسل ها نیز گردیده است. دلیل این مهم عوامل متعددی است که شاید یکی از مهم ترین آن ها بی حد و مرز ارتباطات مجازی و شبکه های اجتماعی نت محور است که سبب گردیده انسان ها به صورت توهم آمیزی احساس آگاهی و باخبر بودن داشته باشند. ✅ شاید برخی از تنش های که به بروز بحران هایی در سطح کشور نیز می انجامد را نیز بتوان به همین بی خبری از حال هم و عدم گفت و گوی متقابل نسبت داد. امروزه یکی از راه کارهای مهم مشاوران حوزه خانواده برای دوام و بقای بنیان کوچک ترین نهاد اجتماعی افزایش سطح ارتباط گروهی، کار تیمی و گفت و گوی مستمر بین اعضای خانواده است. امری که شاید خیلی ساده به نظر برسد ولی فقر آن سبب عدم باخبری اعضای خانواده از یکدیگر و بروز بحران هایی گردیده که پیامد عمده آن گسترش طلاق است. دامنه تغییرات محیطی بسیار زیاد است و گسترش سرعت فناوری و تنوع امور اجتماعی سبب گردیده است علایق و سلایق افراد بسیار متفاوت از یکدیگر باشد . ✅ پس اگر می خواهیم جامعه ای آرام و در حال پیشرفت داشته باشیم باید ضمن آگاهی از علاقه مندی های عموم مردم و احترام نسبت به آن ها زمینه های وحدت را کشف کرده و نسبت به توسعه آن اقدام نماییم. متأسفانه در کشور ما آیین گفت و گو به رسمیت شناخته نشده است و حتی بدتر این که برخی افراد به آن ماهیت سیاسی داده اند اما قاعدتاً گفت و گو یک پدیده ی فرهنگی و اجتماعی است، که مسلماً عوامل مختلف سیاست، اقتصادی و ... می توانند بر این پدیده ی تاثیر بگذارد و آن را تحت تأثیر قرار دهند. علاوه بر آن چه ذکر شد و غیر از تاثیرگذاری این عوامل، باید پرسید کدام عامل است که این چنین، یک فرهنگ پر قدرت را به مسیری کشانده است که با همه ی عظمت، مردم روشی را بر می گزینند که به گفتن و شنیدن و توسعه درک متقابل ختم نمی شود؟ ✅ اگر گفت و گو بر پایه سه شرط اساسی «صداقت، صراحت و احترام» و به صورت هدفمند باشد قطعاً می تواند سو برداشت ها و سوتفاهم را را تا حد زیادی کاهش دهد و زمینه ایجاد علاقه مندی های مشترک را فراهم آورد. البته تنها این سه شرط برای گفت و گو کافی نیست. بلکه معلومات و دانش، تجربه و مهارت، دقت، ارزش نهادن بر مخاطب و گوینده، آستانه تحمل بالا ، و......نیز لازم دارد. هدف گفت و گو روشن‌گری دو طرف و فهم‌ متقابل و رفع سوء تفاهم است. نقطه مقابل گفت و گو سکوت و یا مونولوگ نیست. گفت و گو یک صفت انسانی است که در طی آن دو طرف ماجرا به تعالی و رشد و پیشرفت می رسند یک دیگر را تکمیل می کنند. می کنند و هر دو طرف احساس می کنند که دارند چیزی به دست می آورند بدون این‌که چیزی از دست بدهند. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱، شماره ۹۳۸ www.modiryar.com @modiryar