eitaa logo
Modiryar | مدیریار
182 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
770 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • گپ https://gap.im/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
بر اثرگذار است: ▪️ امری نیست که تصادفی باشد، بلکه موفقیت سازمان یك انتخاب آگاهانه است. مدیران موفقیت را نیل به اهداف سازمانی می دانند و هر گونه انحراف از برنامه و فاصله از اهداف پیش بینی شده را ناکامی می انگارند. از نظر آنان، موفقیت سازمان چیزی جز رسیدن به اهداف تعیین شده نیست. ▪️از طرفی مهم ترین متغییر در موفقیت سازمان است. اگرچه انسان ها در مصداق موفقیت و تعریف آن دیدگاه واحدی ندارند، اما در موفقیت طلبی همسان هستند. آرمان مشترک و معنابخش آدمی موفقیت در زندگی شخصی، شغلی و حیات سازمان است. ▪️سازمان در نیل به موفقیت خود و برای راه های فراوانی دارد البته با مشکلات فراوانی نیز در این راه روبرو خواهد شد. اما مدیریت چیزی نیست جز شناخت راه های موفقیت سازمان وبرنامه ریزی جهت ارتقای این راه ها و برطرف کردن مشکلات و کاهش یا رفع موانع. ▪️با توجه به این نکات، حاکمیت اخلاق حرفه ای در سازمان قادر است به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنش ها و موفقیت در تحقق اهدافش یاری نماید. امروزه داشتن اخلاق حرفه ای به ویژه برای مدیران به منزله یك در سازمان محسوب می شود. www.modiryar.com @modiryar
الزامات ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (تحلیل SPACE) ✅ چارچوب تحلیل ارزیابی اقدام و موقعیت استراتژیک بسیار موثر است، اما ابزاری شناخته شده برای و بازبینی استراتژی شرکت‌ها نیست تحلیل SPACE یک ارزیابی سیستماتیک از منظر ۴ بعد کلیدی است که بین عوامل درونی و بیرونی تعادل ایجاد می‌کند و تعیین کننده‌ زمینه کلی استراتژی است: 🔴 عوامل درونی: 🔺 🔻, CA 🔺 🔻 , FS 🔴 عوامل خارجی: 🔺 🔻, IA 🔺 🔻 , ES ✅ با ترکیب عوامل در نظرگرفته شده در هر نمودار از شکل کلی ماتریس SPACE، چارچوب کلی آنچه که باید در برنامه استراتژیک انجام شود، به ما نشان داده می‌شود. ابعاد در یک جهت با هم هماهنگ می‌شوند که در ابتدا به نظر عجیب است، اما منطقی می‌باشد. زیرا دو دسته از عوامل بعنوان نقاط قوت در نظر گرفته می‌شوند (نقاط قوت مالی FS و جذابیت صنعت IA) و به عنوان عاملی مثبت ارزیابی می‌شوند. ✅ درحالی که دو دسته دیگر (مزیت رقابتی CA و ثبات محیطی ES) بصورت بالقوه ضعف در نظر گرفته می‌شوند و به عنوان عاملی منفی ارزیابی می‌شوند. منطقی است که نقاط قوت مالی برای جبران کردن عدم ثبات محیطی لازم است. بیشتر مشکلات در محیط آینده، استدلال شرایط آینده است و آنچه مهم تر است، داشتن نقاط قوت مالی می‌باشد. جذابیت صنعت و مزیت رقابتی بعنوان منابع بالقوه برای سودآوری بیشتر درنظر گرفته شده است که اگر هر دو متناسب با کسب‌وکار باشد، نتایج بسیار خوب است و اگر هر دو نامتناسب باشند، از اینرو کسب‌وکار دچار مشکل است. 🔴 تعیین امتیازات تحلیل SPACE عوامل با اهمیت در ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت استراتژیک عبارتند از: 1⃣ عوامل تحلیل SPACE برای نقاط قوت مالی (FS) ▪️سود فروش ▪️بازگشت دارائی ▪️جریان نقدینگی ▪️کارائی ▪️شدت سرمایه در گردش نقاط قوت مالی با نمره‌ ۱ (کم) تا نمره‌ ۶ (زیاد) تا در ماتریس تحلیل SPACE امتیاز داده می‌شوند و امتیاز زیاد، خوب است و امتیاز کم نشان دهنده ی ضعف عوامل مالی است. بر طبق ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت ، عناوین ذیل را می‌توان برای تعیین نقاط قوت مالی مورد بررسی قرار داد: 2⃣ عوامل تحلیل SPACE برای مزیت رقابتی ▪️سهم بازار ▪️کیفیت ▪️وفاداری مشتری ▪️سطوح هزینه ▪️دامنه محصول مزیت رقابتی از ۱ (عالی) تا ۶ (ضعیف) امتیاز داده می‌شود. مطابق ماتریس ارزیابی اقدام و ، عناوین ذیل را می توان برای تعیین نقاط قوت مالی مورد بررسی قرار داد: 3⃣ عوامل تحلیل SPACE برای جذابیت صنعت ▪️پتانسیل رشد ▪️مراحل چرخهی زندگی ▪️موانع ورود ▪️قدرت مشتری ▪️ذخایر جذابیت صنعت از ۶ (عالی) تا ۱ (ضعیف) امتیاز داده می‌شود. بر طبق ماتریس ارزیابی اقدام و عناوین ذیل را میتوان برای تعیین نقاط قوت مالی مورد بررسی قرار داد: می توان از مدل نیروهای پنجگانه پورتر برای درک شاخص‌های اضافی که برای موقعیتی ویژه مورد نیاز است، استفاده کرد. 4⃣ عوامل تحلیل SPACE برای ثبات محیطی ▪️عدم اطمینان سیاسی ▪️نرخ بهره ▪️تکنولوژی ▪️دوره‌ی زمانی ▪️برآمدهای محیطی از ۱- (عالی) تا ۶- (ضعیف) امتیاز داده می‌شود. بر طبق ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت استراتژیک، عناوین ذیل را میتوان برای تعیین نقاط قوت مالی مورد بررسی قرار داد: 🔴 تفسیر نمودار ماتریس تحلیل اقدام و موقعیت استراتژیک (ماتریس SPACE) راهنمائی مفید برای تصمیم‌گیری در مورد استراتژی هایی است که برای موقعیتهای متفاوت فراهم می‌شوند. ماتریس SPACE برای هر کسب‌وکار به بر اساس چهار بُعد مشخص می‌شود: ▪️الف) جذابیت صنعت ▪️ب) ثبات محیطی ▪️ج) مزیت رقابتی ▪️د) نقاط قوت مالی www.modiryar.com @modiryar
فرآیندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی ✅ در بحث مدیریت منابع انسانی، در درجه نخست می‌بایست نوع نگاه به موضوع کاملاً مشخص گردد؛ آیا کارکنان نوعی منبع فیزیکی با قابلیت جایگزینی محسوب می‌گردند که انتظار خروجی حداکثری از آن‌ها را داریم؟ یا این‌که به کارکنان به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع سازمانی که می‌تواند به پایدار در فضای رقابتی کسب‌وکار بدل گردد، نوعی نگاه بلندمدت می‌شود؟ تمامی دستورالعمل‌ها، توصیه‌ها، فرآیندها، مکانیزم‌ها، استخدام و اخراج کارکنان، ارزیابی و اعطای پاداش، و هر آنچه زیر چتر مدیریت منابع انسانی مطرح می‌شود، به صورت نانوشته، مفروضات بالا را در خود دارد. ✅ مطابق شکل، فرآیند مدیریت منابع انسانی را می‌توان در یازده فرآیند اصلی طبقه‌بندی نمود: ① برنامه‌ریزی و جذب منابع انسانی ② توجیه، روانه‌سازی و جامعه‌پذیری ③ تحليل، طراحي و ارزشيابي مشاغل ④ آموزش و توسعه مهارت‌ها ⑤ طراحی و استقرار سیستم‌های مدیریت عملکرد ⑥ طراحی و اجرای سیستم‌های پرداخت و جبران خدمات ⑦ ایمنی، بهداشت و سلامت کارکنان ⑧ مدیریت روابط کار و انضباط اخلاقی ⑨ طراحی و استقرار سیستم‌های مدیریت شایستگی (طراحی و اجرای مسیرهای شغلی، مدیریت استعداد و سیستم‌های جانشین‌پروری) ⑩ توسعه و تدوین نظام‌های اطلاعاتی منابع انسانی ⑪ مدیریت نرخ خروج از خدمت و منفصلین www.modiryar.com @modiryar
معنی فکر و مفهوم تفکر چیست؟ ✅ اگر تفکر را به‌مثابه یک فرآیند در نظر بگیریم، ورودی این فرآیند داده‌ها و اطلاعات است و خروجی آن ایده‌ها یا بینش‌ها هستند. در این نوشتار به‌اختصار به معرفی چهار نوع تفکر که در به‌کارگیری آن‌ها نقش مهمی در دارند می‌پردازیم. 1⃣ ▪طبق گفته : «خلاقیت چیزی جز ارتباط دادن چیزها به یکدیگر نیست.» به‌عبارت‌دیگر خلاقیت ایجاد ارتباط بین چیزهای قدیمی (موجود) برای دستیابی به یک ارزش جدید است. ▪در تفکر خلاق نیز داده‌ها، و مفاهیمی که در دسترس همگان است به نحوی پرورش داده می‌شوند (با ایجاد ارتباط بین آن‌ها) که نتیجه آن ایجاد یک ایده یا بینش جدید و منحصربه‌فرد است. ▪تفکر خلاق با تغییر زاویه دید به مسائل، مشکلات و تهدیدها و تفکر خارج از چارچوب مرسوم و معمول به راه‌حل‌ها و فرصت‌های جدید رشد و دست می‌یابد. 2⃣ ▪هدف از تفکر انتقادی دست‌یابی به آگاهی قابل‌ اعتماد است. تفکر انتقادی تلاش برای پیراسته داشتن از خطاهای ذهنی و شناختی است تا نتیجه و خروجی این فرآیند قابل‌اطمینان باشد. ▪تفکر انتقادی با به‌کارگیری و تحلیل موشکافانه و سنجش و ارزیابی اطلاعات، نظرات و ایده‌های جمع‌آوری‌شده، باعث استدلال صحیح و مصون ماندن تصمیمات از مغالطه، جانب‌داری‌ و پذیرش کورکورانه می‌شود. 3⃣ ▪ریشه کلمه سیستم یک واژه یونانی به معنی "قرار دادن کنار هم و باهم" است. بنابراین: ▪اولین نکته مفهومی که از واژه برداشت می‌شود کل‌نگری و دیدن تمام اجزاء یک مجموعه در کنار هم و باهم است.درواقع اولین دستاورد تفکر سیستمی، دست‌یابی به یک تصویر کلی از مجموعه‌ای است که موردبررسی قرار داده‌ایم به همراه شناسایی تمامی اجزا این مجموعه. ▪دومین نکته در مورد تفکر سیستمی کشف و به تصویر کشیدن روابط و اثراتی است که اجزاء تشکیل‌ دهنده مجموعه (سیستم) باهم دارند. ▪سومین نکته: باید در نظر داشت که هریک از اجزاء یک ، خود می‌تواند به‌عنوان یک سیستم جداگانه (زیرسیستم) مورد مطالعه قرار گیرد. ▪برای مثال کسب‌وکار شما به‌عنوان یک سیستم متشکل از اجزای بسیاری است که خودشان می‌توانند به‌عنوان یک مورد واکاوی قرار گیرند و از سوی دیگر خود کسب‌وکار شما یک جزء از یک مجموعه بزرگ‌تر محسوب می‌شود. ▪درک روابط بین کسب‌وکار شما با سیستمی که در آن قرارگرفته از عوامل اصلی موفقیت شما خواهد بود. توانایی درک، شناخت و تحلیل روابط این سیستم‌ها (زیرسیستم‌ها و ابرسیستم‌ها) است. 4⃣ ▪ریچ هورواث (Rich Horwath) درباره تفکر استراتژیک این‌گونه می‌نویسد: تفکر استراتژیک ایجاد و به‌کارگیری پیوسته بینش‌های کسب‌وکار (business insights) برای دست‌یابی به است. ▪تفکر استراتژیک با تفاوت دارد. برنامه‌ریزی استراتژیک (Strategic planning) هدایت بینش‌های کسب‌وکار جهت ایجاد یک برنامه عمل (action plan) برای دست‌یابی به اهداف کسب‌وکار است. تفکر استراتژیک بخشی از فعالیت‌های عادی روزانه است در حالیکه برنامه‌ریزی استراتژیک یک فعالیت دوره‌ای است (مثلاً سه‌ماهه، شش‌ماهه یا سالانه). ▪تفکر استراتژیک به معنی انجام کاری اضافی در کسب‌وکار نیست بلکه همانند بکارگیری یک عدسی جدید برای نگاه به کسب‌وکار است. شاید بتوان گفت که در حوزه کسب‌وکار هم در تفکر استراتژیک و هم در تفکر خلاق هدف اصلی ایجاد ارزش‌های جدید برای است. ▪درواقع در هر دو مفهوم تفکر استراتژیک و تفکر خلاق، یک موضوع کلیدی است. با این توضیح که در تفکر استراتژیک نوآوری باید در راستای دست‌یابی به مزیت رقابتی تعریف شود. به‌عبارت‌دیگر در تفکر استراتژیک، حیطه‌های نوآوری باید از فیلتر استراتژی عبور کنند. www.modiryar.com @modiryar
✅ مدل رشد گرینر (Growth Theory of Organizations) یکی از مهم ترین مدل های _چرخه_حیات_سازمانی است که توسط لاری گرینر ارائه شده است. این مدل در ابتدا براساس پنج مرحله اصلی برای توسعه و رشد سازمان بود که بعد از گذشت چند سال گرینر مرحله ششم را هم به آن اضافه کرد. ✅ با توجه به سن کسب و کار، بحران های اصلی که در مراحلِ مختلف، برای سازمان ایجاد می شود را پیش بینی می کند. کسب و کار برای رشد و بقا و عبور از این بحران ها، باید راه حلی در مقابل هرکدام از این مشکلات داشته باشد؛ پس 6 فرایند را برای رشد و تکامل طی می کند. ✅ در واقع در هر مرحله، در مقابل هر یک از بحران های بوجود آمده، راه حل متفاوتی وجود دارد و رشد سازمان از طریق یک خاص اتفاق می افتد. این فرآیندها شامل موارد زیر هستند: ▪خلاقیت ▪هدایت ▪تفویض اختیار ▪هماهنگی و همکاری ▪اتحاد 🔴 مراحل رشد و تکامل سازمان ها 1⃣ رشد از راه خلاقیت (Growth Through Creativity) ▪در این مرحله، معمولاً به تازگی تأسیس شده است؛ تعداد افراد تیم زیاد نیست و ارتباطات غیررسمی و صمیمانه تر است. در ابتدای کار سازمان، افراد در حال راه‌اندازی فعالیت‌های جدید و تامین نیازهای اولیه برای رشد کسب و کار هستند و تلاش می کنند با استفاده از خلاقیت و ایده های نو، محصولات یا خدمات جدیدی را اضافه کنند. در این مرحله برای رشدِ سازمان، باید به نوآوری و تولید ایده‌های جدید توجه شود. 2⃣ رشد از راه هدایت (Growth Through Direction) در این مرحله، بحران رهبری که در مرحله قبل ایجاد شده بود؛ با انتخاب یک فرد به عنوان و تیم مدیران ( هیئت مدیره) و مشخص کردن چارچوب های سازمان، کنترل می شود در واقع در این دوره رشد از راه هدایت و جهت دهی اتفاق می افتد. ▪در این دوره، سازمان به مرور بزرگتر می‌شود و تلاش می‌کند با گسترش فعالیت‌ها و افزایش تولید، در حوزه ای که در آن فعالیت می‌کند؛ ایجاد کند و با تغییرات بازار هماهنگ شود. گرینر می گوید اینجا سازمان بیشترین رشد و توسعه را تجربه می‌کند و به همین دلیل، نیاز به ساختار و فرآیندهای مناسبی برای مدیریت و کنترل دارد. 3⃣ رشد از راه تفویض اختیار (Growth Through Delegation) ▪در این مرحله برای حل ، سازمان ها بخشی از مدیریت را به افراد دیگر می‌سپارند تا شرکت را به سمت رشد و توسعه هدایت کنند. به این ترتیب قسمت های مختلف شرکت که با رشد کسب و کار به وجود آمده اند (مثل امور مالی، منابع انسانی و…) هرکدام یک مدیر مجزا خواهند داشت و مدیر ارشد می‌تواند فقط بر مسائل نظارتی کلی داشته باشد. ▪چالشی که در این مرحله وجود دارد این است که بسیاری از بنیان گذاران کسب و کارها چون در ابتدای کار همه تصمیم گیری ها را خودشان انجام می دادند؛ واگذاری تصمیمات و برایشان مشکل است. هچنین مدیران میانی و جدید هم، وظیفه جدیشان به عنوان رهبر برایشان چالش برانگیز است. ▪ در این دوره باید بتواند تسهیل تصمیم‌گیری در سطوح پایین‌تر را ایجاد کند و با اعتماد نسبت به همکاران و سپردن اختیارِ تصمیمات به آنها منجر به رشد و فراروی بیشتر سازمان شود. 4⃣ رشد از راه هماهنگی (Growth Through Coordination) ▪در این مرحله، سازمان برای حل بحران کنترل، نیازمند رسیدن به حالتی استوار و متعادل است و برای حفظ ثبات باید سعی کند بهینه سازی خود را ادامه داده و با تغییرات محیط همگام شود. ▪در این دوره، سازمان به پایداری و استحکامی که ایجاد کرده است؛ تمرکز می‌کند. با توجه به مدل گرینر، برای رشد و کسب و کار، باید قدرت هماهنگی و همسو سازی بین بخش‌های مختلف و دستگاه‌های مدیریتی تقویت شود تا همه به یک هدف مشترک متمرکز باشند. 5⃣ رشد از راه همکاری (Growth Through Collaboration) ▪در این مرحله، برای حذف تشریفات زائد اداری و راه ها و قوانین سختگیرانه، سازمان باید با تقویت همکاری و ایجاد # بین کارکنان به رشد و توسعه برسد. ▪در این دوره سازمان باید بتواند به طور صحیح با دیگران کند و روابط مؤثر و مثبتی را با همکاران، مشتریان، رقبا و سایر ارکان خارجی بهبود بخشد. 6⃣ رشد از راه اتحاد (Growth Through Alliances) ▪گرینر مرحله ششم را بعد از گذشت چند سال به مدل خود اضافه کرد. در مرحله نهایی، سازمان تنها می تواند چالش های خود را از طریق با سایر سازمان ها از طریق اقداماتی مانند برون سپاری، خرید، ادغام و همکاری با شرکت‌های دیگر حل کند. ▪ مورد نیاز برای پیشرفت در مرحله اتحاد این است که، سازمان روی چشم انداز، ماموریت و استراتژی خود تمرکز کند و با سازمان هایی شریک شود که به بهترین وجه آن را پیش می برند. www.modiryar.com @modiryar
مدل ارتقای صلاحیت های حرفه ای مدیران آموزشی در دانشگاه ها ✅ انسان ارزشمندترین ثروت جامعه است لذا آموزش او امری حیاتی است. افراد شایسته قادر به استفاده از دانش، توانایی ها، مهارت ها، قابلیت ها و ویژگی های فردی، برای دستیابی به و استانداردهای مورد نیاز نقش ها و عملکردشان و در نتیجه بهبود مستمر سازمان برای باشند. ✅ لذا شناسایی و ارتقاء مهارت، دانش و توانایی ها و خصیصه های فردی و شایستگی های آنان برای سازمان ضروری و اجتناب ناپذیر است. ✅ از جمع بندی مطالعات و پژوهش های پیشین عوامل، ابعاد و مولفه های مدل صلاحیت های حرفه ای دانشگاه ها به دست آمد. این عوامل عبارتند از: ▪انگیزش ▪مدیریتی ▪تکنولوژی و فناوری ▪مهارتهای بین فردی ▪ویژگی های شخصیتی www.modiryar.com @modiryar
اهداف مدیریت استراتژیک منابع انسانی ✅ هدف اساسی خلق قابلیت استراتژیک از طریق تضمین و اطمینان از این نکته است که سازمان از کارکنان ماهر و متعهد و با انگیزه برای تلاش در راستای حصول به مزیت رقابتی پایدار برخوردار است. ✅ منطق مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ارائه و توافق بر سر طراحی روش‌هایی برای مدیریت کارکنان در بلندمدت استوار می‌باشد. این منطق، اساس مفهوم دستیابی از طریق مدیریت منابع انسانی را تشکیل می‌دهد. ✅ به نظر می‌رسد متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که در رابطه بین منابع انسانی و عملکرد سازمانی نقش‌آفرینی می‌کنند. این متغیرها که در قالب ارزش‌های رقابتی قابل طرح هستند عبارتند از: ▪پویایی محیطی (تغییرات محیطی) ▪پیچیدگی محیطی ▪فرصت‌های محیطی (سخاوتمندی محیطی) ▪اندازه سازمان ▪استراتژی تمایز (تفکیکی) ▪استراتژی رهبری هزینه ▪استراتژی تمرکز (تاکیدی) ✅ سازمان‌ها به تدریج می‌پذیرند که مدیریت کارکنان یکی از حلقه‌های ارتباطی اساسی برای خلق مزیت رقابتی است. اغلب واژه‌های «مدیریت استراتژیک منابع انسانی» و «استراتژی منابع انسانی» به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. ✅ اما بین این ۲ واژه تفاوت وجود دارد. این رویکرد استراتژیک مدیریت کارکنان، نگرشی را توصیف می‌کند که توسط مدیران ارشد پذیرفته می‌شود و بر مسایل بلندمدت و همچنین بر تعیین جهت کلی سازمان تاکید می‌کند. ✅ در حالیکه استراتژی منابع انسانی را می‌توان محصول این نگرش دانست که در واقع مقاصد سازمان را در پیوند با مسایل کلیدی و فعالیت‌ها یا وظایف خاص آن نشان می‌دهد. @modiryar
منحنی اشتیاق فناوری ✅ شناخت به موقع جایگاه فناوری های آینده یک صنعت کمک شایانی به مدیران در سرمایه‎ گذاری به موقع در حوزه‎ های نوظهور می‏ نماید. از فواید این پیش دستی ایجاد پایدار و موقعیت برتر در بازار صنعت آینده برای بنگاه‎ ها می‎ باشد. در این میان، چرخه عمر فناوری به عنوان ابزار پیش‏ بینی فناوری می‎ تواند اطلاعات ارزشمندی از فناوری‎ های مناسب آینده را به نمایش گذارد. ✅ که این با در نظر گرفتن تغییرات محیطی و محدودیت‎ های طبیعی آینده روشنی برای جهت گیری‎ های فناورانه بنگاه‎ ها رقم خواهد زد. از آنجایی که استفاده از مدل چرخه عمر فناوری در پیش‎ بینی در آینده اغلب با دشواری‎ هایی مواجه می‎ باشد، نمی‌تواند به صورت دقیق و کمی‌شده وضعیت عمر فناوری را پیش‌بینی کند. www.modiryar.com @modiryar
منحنی اشتیاق فناوری ✅ شناخت به موقع جایگاه فناوری های آینده یک صنعت کمک شایانی به مدیران در سرمایه‎ گذاری به موقع در حوزه‎ های نوظهور می‏ نماید. از فواید این پیش دستی ایجاد پایدار و موقعیت برتر در بازار صنعت آینده برای بنگاه‎ ها می‎ باشد. در این میان، چرخه عمر فناوری به عنوان ابزار پیش‏ بینی فناوری می‎ تواند اطلاعات ارزشمندی از فناوری‎ های مناسب آینده را به نمایش گذارد. ✅ که این با در نظر گرفتن تغییرات محیطی و محدودیت‎ های طبیعی آینده روشنی برای جهت گیری‎ های فناورانه بنگاه‎ ها رقم خواهد زد. از آنجایی که استفاده از مدل چرخه عمر فناوری در پیش‎ بینی در آینده اغلب با دشواری‎ هایی مواجه می‎ باشد، نمی‌تواند به صورت دقیق و کمی‌شده وضعیت عمر فناوری را پیش‌بینی کند. www.modiryar.com @modiryar
بخش بندی بازار ▪بخش‌بندی بازار به‌معنای تقسیم بازار به بخش‌های کاملاً مشخص است. هر بخش بازار به گروهی از مشتریان گفته می‌شود که و خواسته‌های مشترک دارند. ▪وظیفهٔ تیم هم شناسایی تعداد و ویژگی‌های بخش‌های مختلف بازار و تصمیم‌گیری دربارهٔ هدف‌گرفتن یک یا چند بخش است. ✅ بخش‌بندی در مدل بازاریابی STP طبق گفته‌های کاتلر، ۲ دیدگاه برای بخش‌بندی وجود دارد: 1⃣ بر اساس ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، روان‌شناختی و جغرافیایی ▪طرفداران این دیدگاه پس از اینکه بازار را کردند، به این موضوع می‌پردازند که آیا نیاز، خواسته یا رفتار و واکنش‌ها آن‌ها به محصول یکسان است یا خیر. ▪مثلاً آن‌ها واکنش «مردان جوان»، «مردان میان‌سال» و «مردان مسن» به «سرعت بالای خودرو» به‌عنوان را بررسی می‌کنند. 2⃣ بر اساس نگرش و ملاحظات رفتاری ▪طرفداران این دیدگاه ابتدا نگاه می‌کنند چه واکنشی به مزایای محصول نشان می‌دهد؟ چگونه از محصول استفاده می‌کند؟ چرا و چه زمانی از یک محصول (برند) استفاده می‌کند؟ ▪پس از ، این مسئله را بررسی می‌کنند که آیا هر گروه دارای ویژگی‌های یکسان‌اند یا خیر؟ ▪مثلاً افرادی که «قیمت پایین» خودرو را به‌جای انتخاب می‌کنند، از نظر ویژگی‌‌های جمعیت‌شناختی، روان‌شناختی و موقعیت جغرافیایی شبیه‌اند؟ ▪ معتقد است صرف نظر از اینکه کدام دیدگاه را دنبال می‌کنید، کلید موفقیت شما، درک و تشخیص تفاوت‌های بخش‌های بازار است. www.modiryar.com @modiryar
تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزش‌های رقابتی 🔴 چهارچوب ارزش های رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقات‌شان درباره‌ی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمان‌ها برای درک فرهنگ‌شان و یافتن روش‌هایِ ارتقای آن به شیوه‌های مؤثر بود. ✅ مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمان‌ها می‌توانند با استفاده از دو بُعد شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده می‌شوند که بین ارزش‌های متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحول‌گراترین و نوآورترین شرکت‌ها تا حدی الگوهای قابل‌پیش‌بینی دارند. ✅ نکته‌ی جالب در مورد CVF این است که به سازمان‌ها کمک می‌کند نقطه‌ی آغازشان را معین کنند و تنش‌ها و بده‌بستان‌هایی را که می‌توان هنگام اِعمال انتظار داشت، پیش‌بینی کنند. 🔴 ارزش های رقابتی ▪نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان می‌دهد ، در کجایِ دو بیشینه‌ی کاملا انعطاف‌پذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینه‌ی انعطاف‌پذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداری‌مأبانه و ثابت‌قدم است. ▪دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان می‌دهد که بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمان‌هایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطه‌ی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریف‌شده، بهره می‌برند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونی‌اش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است. ▪در سازمان‌هایی از قبیل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش‌ نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همان‌طور که در شکل می‌بینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل می‌دهند که هریک نشان‌دهنده‌ی مجموعه‌ای از ارزش‌ها و فعالیت‌های معمولی است. سازمان‌ها در هریک از ربع‌ها به صورت زیر توصیف می‌شوند: ✅ گروهی (مشارکت دسته‌جمعی): ▪ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر ، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردم‌گرا» است. ✅ بازاری (رقابتی): ▪این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است. ✅ ادهوکراسی (خلاقانه): ▪ربع در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است. ✅ سلسله‌مراتبی (کنترل‌کننده): ▪این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر ، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است‌. 🔴 تحلیل ▪در بین این ربع‌ها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمان‌ها تمامی این خصوصیات را تا اندازه‌ای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربع‌ها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید می‌کند یا کاری که انجام می‌دهد، موقعیتش‌ در چرخه‌ی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام ‌می‌دهد، موقعیتش در بازار و منبع آن بستگی خواهد داشت. ▪محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دوم‌شان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاه‌های کمی متفاوت درباره‌ی پدیده‌ی ارائه می‌کنند که تعریف کردنش مشکل است. www.modiryar.com @modiryar