eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
795 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
🔺#مدل_شبکه_مدیریتی 🔻#Managerial_grid_model ✍ #رابرت_بلیک #Robert_Blake ✍ #جین_موتون #Jane_Mouton
🔺 🔻 ✅ این مدل، ۵ سبک مدیریت را براساس معیار توجه به تولید و توجه به نیروی انسانی دسته بندی کرد.حالت بهینه این مدل براساس تئوری y است( رویکرد تئوری X برای انگیزش افراد هستند. رویکردی که در آن فرض می‌شود که افراد ذاتاً انگیزه و علاقه‌ای نسبت به کار خود ندارند.) ✅ (در مقابل در تئوری Y فرض بر این است که افراد در کار خود دارای انگیزه و خوشحال هستند.) این مدل شامل یک محور مختصات است که x,y آن از ۱ تا ۹ متغیر است. که یک به معنای کم ترین و ۹ به معنای بیشترین حالت هر متغیر است. شبکه مدیریتی بلیک-موتون بر اساس دو بعد رفتاری بنا شده است: 1⃣ بر اساس اهمیت به تولید (محصول یا نتیجه) در این حالت رهبر نیازهای اعضای تیم ، علایق آنها و ظرفیت های توسعه شخصی را هنگام تصمیم گیری در مورد نحوه انجام بهترین کار در نظر می گیرد. 2⃣ بر اساس اهمیت به کارمندان در این حالت رهبر در هنگام تصمیم گیری در مورد چگونگی انجام کار، رسیدن بر اهداف مشخص، کارآیی سازمانی و بهره وری بالا تأکید می کند. 🔴 نمودار شبکه ای مدیریت 🔺(1,1) مدیریت بی‌تفاوت(فقیر) 🔻(توجه به افراد کم – توجه به نتایج کم): ▪️این سبک از مدیریت رویکرد تنبل و منفعلی است. ▪️در این سبک، مدیر‌ نه به تولید اهمیت می دهد و نه به نیروی انسانی؛ نگرانی اصلی او اشتباهی است که ممکن است بر موقعیت او تاثیر گذار باشد. ▪️نتیجه این سبک ایجاد موقعیتی برای عدم سازماندهی، نارضایتی و ناهماهنگی است. 🔺(1,9)مدیریت باشگاهی 🔻(توجه به افراد زیاد-توجه به نتایج کم): ▪️مدیر توجه زیادی به امنیت و راحتی کارمندان می کند. و امیدوار است که این امر باعث افزایش عملکرد شود. ▪️مدیر در این سبک تقریباً قادر به استفاده از قدرت های تنبیهی، اجباری و مشروعیت نیست. ▪️مدیر عمدتاً از عنصر پاداش، برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند. ناتوانی در تنبیه بیشتر ناشی از ترس وی از به خطر افتادن روابط است. 🔺(9,1) مدیریت دیکتاتوری 🔻(توجه به افراد کم-توجه به نتایج زیاد): ▪️مدیر دیکتاتور نیازهای کارکنان را بی اهمیت می داند و آنها را صرفاً وسیله ای برای رسیدن به هدف می یابد. ▪️مدیر برای کارمندانش حقوق فراهم می کند و انتظار دارد با این حقوق به هر قیمتی بهره وری داشته باشند. ▪️امکان انتقاد و یا پیشنهاد در این شرکت وجود ندارد همه دستورات از بالا به پایین است. ▪️این نوع رهبر بسیار مستبد است، قوانین، خط مشی ها و رویه های کاری سختگیرانه دارد و تنبیه را موثرترین وسیله برای ایجاد انگیزه در کارکنان می داند. 🔺(5,5) میانه رو 🔻(توجه به افراد متوسط-توجه به نتایج متوسط): ▪️این سبک رهبری به نوعی واقع بینانه و بدون جاه طلبی است. این یک سبک متعادل و سازگار است. ▪️مدیر به امید دستیابی به عملکرد قابل قبول، هم به افراد و هم به تولید توجه می کند. ▪️در نتیجه این سبک نه توجه به تولید و نه توجه کامل به پرسنل محقق می شود. ▪️هنگام برخورد با زیردستان، مدیر میانه رو گفتگوهای آرام و همراه با نقاط مشترک را ترجیح می دهد. 🔺(9,9) مدیریت تیمی 🔻(توجه به افراد زیاد – توجه به نتایج زیاد) ▪️در رهبری تیمی، مدیر هم به افراد و هم به نتایج تولید اهمیت زیادی می دهد. ▪️این سبک مبتنی بر گزاره های نظریه Y داگلاس مک گرگور است. ▪️مدیر کار تیمی و تعهد را در بین کارکنان تشویق می کند. ✅ در یک سیستم ، مدیر برای عقاید صحیح و مفید تلاش می‌کند و به دیگران اجازه می‌دهد در شرکت کنند.او از استفاده از ایده هایی که با ایده های خود متفاوت است نمی ترسد، بلکه بر ارزش ایده ها تمرکز می کند. ✅ از و افکار برای حل مشکلات از طریق کار گروهی استفاده می شود زیرا هدف مدیر رسیدن به بالاترین است نه به کرسی نشاندن حرف؛ یکی دیگر از اهداف اولیه مدیر در این سبک، شناسایی موانعی است که زیر دستان ممکن است با آن مواجه شوند و سپس راهی برای رفع آنها بیابد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ویژگی های مدیر بد ▪️یکی از مهم‌ترین دارایی‌های هر #سازمان، کارکنان آن سازمان هستند و با ارزشی که
🔴 ویژگی های مدیر بد 1⃣ کنترل‌گر: داشتن و نظم در مدیریت یک اخلاق پسندیده برای مدیرانه، ولی هرکسی زمانی که فضا برای تمرکز و خلاقیت داشته باشه قطعا می‌تونه عملکرد موفقیت‌آمیزتری ارائه بده و کنترل شدن تک تک فعالیت‌های کارمندها نتیجه‌ای جز استرس و خستگی براشون نداره. یک مدیر کنترل‌گر به هیچکس اعتماد نداره، تمام حرکات پرسنل رو زیر سؤال می‌بره و کارمندها برای انجام هر کار کوچیکی به تأییدش نیاز دارن. 2⃣ بلاتکلیفی: بلاتکلیفی و نداشتن قدرت‌ نه تنها یک ضعف بزرگ در مدیریته بلکه باعث سردرگمی و تلف شدن وقت کارمندان و سازمان می‌شه و کم‌کم کارمندها رو بی‌انگیزه و از توانایی‌های مدیر ناامید می‌کنه. 3⃣ تبعیض: مدیری که بین کارمندهاش فرق بذاره و تبعیض قائل بشه قطعا یک مدیر بد محسوب می‌شه. نادیده گرفتن شایستگی‌های یک فرد و بها دادن به عدم شایستگی‌های یک فرد دیگه باعث نابودی اعتماد به نفس و سرخوردگی کارمندان خوب و پرورش کارمندانی بی‌کفایت می‌شه. این دسته مدیران بیشتر عاشق کارمندان و خبرچین هستن و برای بی‌کفایتی این جمع کوچیک در انجام وظایفشون بهانه‌تراشی می‌کنن تا اونهارو در کنار خودشون حفظ کنن. 4⃣ نداشتن آینده‌نگری: سازمانی موفقه که به جز هدف‌های کوتاه‌مدت روی هدف‌های بلندمدت هم تمرکز داشته باشه، وقتی مدیری نگرش محدودی داره، کارمنداش در مسیر درستی قرار نمی‌گیرن و هم پیشرفت چشمگیری نداره و نتیجه این درجا زدن، خستگی و بی انگیزگی اعضای تیمه. 5⃣ سرزنش کننده: اغلب موفقیت‌های کارمندانشون رو نادیده می‌گیرن و از موفقیت و دستاوردهای کارمندها به نفع خودشون سؤاستفاده می‌کنن ولی زمانی که مشکلی پیش بیاد یا همه چیز مطابق میلشون پیش نره کارمندها رو مقصر می‌دونن و بهشون حمله می‌کنن. اونها کارمندا رو فدای اشتباهات خودشون می‌کن و مسئولیت خطاهاشون رو نمی‌پذیرن. 6⃣ بدخلق: اگر شیوه‌ی شما‌ به این شکله که از ترساندن و بدخلقی برای حرکت رو به جلوی تیم و انجام وظایف کارمندان استفاده می‌کنید، باید بدونید این مسیر کاملا غلطی در شیوه مدیریت محسوب می‌شه و شما را به هیچ جایی نمی‌رسونه. احترام به اجبار و از روی ترس کارمندها هیچ نفعی برای شما نخواهد داشت. دوستی، صمیمیت، همدلی و پشتیبانی شماس که می‌تونه تیمی قوی و یکپارچه بسازه. 7⃣ مقاومت در برابر تغییر: بیاین قبول کنیم هر انسانی می‌تونه اشتباه کنه یا اطلاعات ناکافی در مورد موضوعی داشته باشه، حتی مدیر یک سازمان. بد، بازخوردها و پیشنهادهایی که می‌تونن برای پیشرفت کار سازنده و مفید باشن رو گوش نمی‌کنن و نمی‌پذیرن. اونها نمی‌‌تونن مخالفت کارمندانشون رو تحمل کنن و با اینکه خوب می‌دونن کار درست کدومه، شهامت قبول کردنش رو ندارن. بعضی‌وقتها گوش دادن و کمک گرفتن از کارمندها برای پیشرفت سازمان می‌تونه بسیار مفید و تأثیرگذار باشه. 8⃣ عدم قدردانی: یکی از دلایلی که مدیر خودشون رو مدیر بدی می‌دونن، قدرنشناسیه. این مدیران معتقدند که تصدیق دستاوردها نشانه ضعفه. مدیرانی با این طرز تفکر، که چون دستمزد پرداخت می‌کنن پس نیازی به تشکر و پاداش نیست، برای کارمندانشون چیزی جز بی‌انگیزگی و تضعیف روحیه ندارن. یک تشکر ساده می‌تونه برای سازمان صمیمیت، موفقیت‌های چشمگیر و رقابت‌های سازنده در پی داشته باشه. 9⃣ عدم مسئولیت‌پذیری: مدیرانی که وقت و حوصله برای مشارکت کردن در کار با کارمندانشون رو ندارن، باید شغل مدیریت رو کنار بذارن. قطعاً این افراد نمی‌تونن مدیران موفق و شایسته‌ای باشن. زمانی که به حضور آن‌ها برای انجام کارهای مختلف نیازه، در دسترس نیستن. حضور اونها در کنار تنها ماهیت فیزیکی داره و احساس نمی شه. این مدیران از زیر بار هر مسئولیتی شونه خالی می‌کنن و نمی‌خوان درباره مشکلات چیزی بشنون و از چالش‌ها فرار می‌کنن. 🔟 انتظارات غیرمنطقی: یک می‌تونه بین انتظارات مطلوب و واقعی و انتظارات غیرواقعی تفاوت قائل بشه، برای هرکاری زمانبندی و تقسیم وظایف منطقی در نظر بگیره. انتظارات غیرواقعی و دست نیافتنی تنها باعث تلف شدن وقت و خستگی سازمان و کارکنان می‌شه و هیچ سودی برای سازمان نداره. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی #پایگاه_جامع_مدیریار #مدیریت_منابع_انسانی www.modiryar.co
پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی 🔴 پنج مرحله پلن مدیریتی شرایط بحرانی شامل موارد زیر است: 🔺مرحله اول: 🔻وضعیت فعلی سازمان خود را ارزیابی کنید. برای ارزیابی وضعیت فعلی کسب‌وکارتان، باید روز مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید. هنگامی‌که شما روز مشخصی را به این کار اختصاص می‌دهید، می‌توانید بهتر شرایط سازمان خود را درگذشته و حال بررسی کنید. این‌گونه می‌توانید با وضوح بیشتری درباره برنامه‌های آتی سازمانتان کنید. این ارزیابی مخصوصاً در شرایط بحرانی منجر به داشتن چشم‌اندازی منطقی و مناسب برای مدیریت بهتر برنامه‌های سازمانی می‌شود. 🔺مرحله دوم: 🔻نیازهای کارکنان و افراد خود را بشناسید. درواقع، شما به‌عنوان یک مدیر هر روز از خود می‌خواهید به‌اندازه شما از تجارت و کسب‌وکارتان مراقبت کنند. به همین خاطر، کارمندان و کارکنان وظیفه‌شناس و مراقب می‌توانند به بهبود وضعیت سازمان شما کمک زیادی کنند. در مواقع بحرانی و چالش‌زا تأثیرگذاری این مراقبت بیشتر قابل‌لمس و مشاهده است. شما می‌توانید از طریق پاسخگویی به سؤالات نیازهای کارکنانتان را شناسایی کرده و سریع‌تر از شرایط بحرانی عبور کنید. 🔺مرحله سوم: 🔻نیازهای خریداران و مشتریان خود را کشف کنید. مدیریت و رهبری یک نیازمند استفاده از استراتژی‎‌های کاربردی و کارآمد است. شما به‌عنوان فردی که مسئولیت مدیریت و رهبری سازمانی را برعهده گرفته است، باید بتوانید از استراتژی‎‌های مناسب در شرایط بحرانی و استرس‌‎زا بهره ببرید. از استراتژی‎‌های مناسب می‎‌توان به ارتباط صادقانه با مشتریان و خریداران، ایجاد حس اطمینان، ثبات و وحدت در آنها اشاره کرد. خلق این احساسات مخصوصاً در شرایط سخت و طاقت‌‎فرسایی همچون بحران‎‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. 🔺مرحله چهارم: 🔻شرایط ایده‌‎آلی برای بیزینس خود پس از بحرا‎‎ن‎‌ها و چالش‎‌ها تصور کنید. در حال حاضر، بسیاری از کسب‎‌و‎کارهای کوچک و بزرگ به واسطه همه‎‌گیری ویروس کرونا در شرایط بحرانی هستند و بیزینس‎‌های زیادی با وضعیت سخت و استرس‌‎آوری همچون کاهش نیروی کار، کاهش و غیره مواجه هستند. اما، در این شرایط برخی از تجارت‎‌ها میزان فروش خود را افزایش داده‌‎اند، این در حالی است که گروه‎‌های بزرگ دچار ورشکستگی و یا تعدیل نیرو شده‌‎اند. شاید بتوان تفاوت این دو گروه را در پلن مدیریتی اجرا شده، توسط آنها دانست. 🔺مرحله پنجم: 🔻برای آینده کوتاه‌‎مدت خود استراتژی داشته باشید. در تجارت‎ و کسب‎‌وکار می‎‌تواند به افزایش احساسات منفی همچون عدم‎‌اطمینان، شک و … منجر شود. البته علاوه‌بر این، تصمیماتی همچون تعدیل نیرو، ورشکستی و غیره هم می‎‌توانند به تقویت احساسات منفی کمک کنند. شما به‌عنوان یک مدیر از طریق خلق استراتژی‎ و پلن مدیریتی کوتاه‎‌مدت می‎‌توانید این شرایط نامطلوب را تا حدی کنترل کنید. برای این کار حتما افق‎‎‌دید بلندمدتی برای بیزینس‎تان (مورد چهار) تصور کنید و متناسب با آن تصمیمات کوتاه‎‌مدت بگیرید. شما از طریق شناسایی موانع می‎‌توانید به نتایج مثبت حتی در شرایط بحرانی دست پیدا کنید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چهار بعد مدیریت بیرکینشاو #Julian_Birkinshaw #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www
چهار بعد مدیریت بیرکینشاو استاد مدیریت بین‌المللی و راهبردی دانشگاه کسب‌وکار لندن، چهار بعد مدیریت را در کتاب خود با عنوان «بازآفرینی مدیریت» مطرح کرد. این چارچوب چهار بعد مربوط به شیوه‌ها و فرایند‌های ‌‎کلیدی مدیریت را نشان می‌‎دهند.هر بعد دو اصل مخالف هم دارد. ✅ این اصول «مفروضات یا عقایدی درباره روش‌های فعلی یا ایده‌آل است». این اصول اساس اقدامات روزمره سازمان تان هستند. اصول سمت راست هر بعد هستند: این رویکرد‌های ‌‎مدیریتی ده ها سال قدمت دارند. اصول سمت چپ اصول جایگزین هستند: اینها دیدگاه‌های ‌‎جدید مدیریت هستند. ✅ می‌توانید با این چارچوب، روش فعلی مدیریتتان را بررسی کنید و ببینید که آیا می‌‎توانید اثربخش تری را طراحی کنید یا خیر (مدلی که متناسب با راهکار و شیوه کسب‌وکارتان باشد). 🔴 ابعاد و اصول مربوطه: ⭕️ مدل کسب و کار 1⃣ مدیریت در طول: فعالیت‌ها این بعد نشان می‌‎دهد که مدیران چگونه فعالیت هایشان را با کسانی می‌‎کنند که مستقیماً زیردستشان نیستند. اصول مخالف عبارت‌اند از: ▪️ با رویکرد دیوان‌سالارانه، سازمان‌ها از قوانین رسمی، نقش‌ها و روش‌های کاری و راهنمای رسمی برای انجام کارها استفاده می‌‎کنند. نتایج قابل پیش بینی هستند. تا حدی در بیشتر سازمان‌ها لازم است؛ و در سازمان‌هایی بسیار مهم است که با خطرات بزرگی (از جمله ایمنی یا سلامت) سروکار دارند. ▪️ خلاقیت مداری اتفاق خودجوش است و بر پایه استقلال و خودکفایی است (اگر می‌‎خواهید افرادتان به خودشان انگیزه دهند، خیلی مهم است). افراد خودشان را سازماندهی می‌‎کنند، مستقل کار می‌‎کنند و سریع اقدامات مربوطه را انجام می‌‎دهند. خلاقیت مداری منجر به نوآوری و خلاقیت و همچنین تقویت روحیه و بهتر می‌‎شود. ⭕️ سیستم سازی کسب و کار 2⃣ مدیریت رو به پایین: تصمیمات این بعد مربوط به نحوه تصمیم‌گیری افراد در سازمان است. این اصول عبارت‌اند از: ▪️ سلسله‌مراتب بر اساس اقتدار و قدرت است. مدیران ارشد هستند، چون در مقایسه با زیردستان، تخصص بیشتر و دیدگاه بهتری به کل مسئله دارند. فرض سلسله‌مراتب این است که «رئیس آگاه‌تر است»، حتی وقتی‌که درست نباشد. می‌‎تواند مانع ارتباط با رده‌‌های ‌‎‌‎بالای سازمان شود و می‌‎تواند منجر به تصمیم‌گیری ضعیف افراد قدرتمند شود. ▪️ خردجمعی وقتی است که افرادی از تمام رده‌‌های ‌‎تیم و سازمان در سهیم هستند و با کمک هم، برای حل مسائل تلاش می‌‎کنند. این کار روحیه و مشارکت را بالا می‌‎برد و وقتی افراد بادانش (مانند کارکنانی که با مشتریان ارتباط دارند) در فرایند تصمیم‌گیری دخیل هستند، تصمیمات را بهتر می‌‎کند. عیب استفاده از خرد جمعی این است که اگر تعداد افراد دخیل در فرایند خیلی زیاد باشد، تصمیم‌گیری خیلی طول می‌‎کشد. اگر لازم باشد که به‌موقع تصمیم بگیرید، این مشکل جدی است. ⭕️ استراتژی کسب و کار 3⃣ مدیریت اهداف این بعد مربوط به نحوه تعیین و تلاش برای است. اصول عبارت‌اند از: ▪️ با هم‌ترازی، همه در جهت هدف مشترک سازمان تلاش می‌‎کنند. با این اصل، به سادگی می‌‎توانند اعضای تیمشان را در یک جهت مدیریت کنند و اگر راهکار سازمان نیازمند اقدامات بسزا و هماهنگ باشد، این نکته خیلی مهم است. یکی از مشکلات هم‌ترازی این است که مدیران ذاتاً از شاخص‌های کلیدی عملکرد برای سنجش پیشرفت استفاده می‌‎کنند. ▪️ با «انحراف»، افراد بصورت غیرمستقیم برای اهداف و مقاصد می‌‎کنند. مثلاً بجای تعیین هدفی مانند «افزایش ۱۵ درصدی فروش»، سازمان ممکن است اهدافی را تعیین کند که کیفیت برخورد کارکنان با مشتریان جدید یا دیدگاه آنها را به رضایت کارمندان نشان می‌‎دهد. یکی از پیامد‌های ‌‎بلندمدت این افزایش فروش می باشد. (یعنی هدف کلی سازمان). ⭕️ رهبری کسب و کار 4⃣ مدیریت انگیزه فردی این بعد مربوط به میزان در سازمان است. اصول عبارت‌اند از: ▪️ به معنی رویکرد‌های ‌‎انگیزشی بیرونی مانند افزایش دستمزد، ترفیع یا تحسین است که بیرونی است. عوامل منفی مثل فشار و تهدید هم می‌‎توانند جزئی از انگیزه بیرونی باشند. ▪️ مربوط به پاداش انجام درست کار یا فعالیت است. عوامل انگیزشی درونی معمولاً خیلی لذت‌بخش هستند. بیشتر فعالیت‌های تفریحی و سرگرمی بر اساس انگیزه درونی هستند. www.modiryar.com@modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ هشت سبک مشتری مدل اسپرولز و کندال #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #مدل_اسپرولز_کندال #پایگاه_جامع_مدیری
هشت سبک مشتری مدل اسپرولز و کندال 🔴 سبک اول شاید کالا از هر چیز دیگر برایتان مهم‌تر باشد. مثلا اگر درحال حاضر مبلغ کافی برای خرید اتومبیلی باکیفیت بالا ندارید، از خرید خودرو صرف‌نظر می‌کنید. به جای رفتن مسافرت‌های کوتاه در تعطیلات آخر هر هفته، سالی یک‌بار سفر، و اقامت در شیک‌ترین هتل را ترجیح می‌دهید. در این حالت سبک تصمیم‌گیری شما حساسیت نسبت به کیفیت یا ایده‌آل‌خواهی است. 🔴 سبک دوم اگر پیرو این سبک باشید یعنی شما هنگام انتخاب گوشی تلفن همراه، به کارایی متناسب با قیمت مدل‌های موجود توجهی ندارید. معتقد هستید که هرچه قیمت محصولی بالاتر باشد، کیفیت آن نیز بهتر است. بنابراین گوشی شما باید یکی از برندهای گران‌قیمت و شناخته‌شده دنیا باشد. در این صورت سبک شما، حساسیت به کالاست. 🔴 سبک سوم اگر همیشه به‌دنبال جدید هستید، سبک تصمیم‌گیری شما به‌روز بودن است. در این وضعیت احتمالاً از آن دسته از افرادی هستید که همیشه لباس‌ها یا آرایش ظاهرتان متناسب با مد روز است. شما نسبت به جدید و مد روز بودن حساسیت دارید. 🔴 سبک چهارم آیا خرید کردن برای شما یک فعالیت سرگرم‌کننده و لذت‌بخش است؟ این مشخصه از حساسیت شما را به لذت‌گرایی و تمایل به خرید برای سرگرمی نشان می‌دهد. 🔴 سبک پنجم تا‌به‌حال پیش از خرید، قیمت یک نوع کالا را از چند مختلف پرسیده‌اید؟ برای خرید کالاها در انتظار فصل حراج هستید؟ آیا حاضرید برای خرید کالای مورد نیازتان راه زیادی را طی کنید تا به فروشگاهی ارزان برسید؟ پس شما همیشه انتظار کسب بالاترین ارزش در مقابل مبلغ پرداختی دارید. این سبک، حساسیت به قیمت را بیان می‌کند. 🔴 سبک ششم شاید خریدهای شما معمولاً بدون است. هرگاه عینک موردعلاقه‌تان را در ویترین فروشگاه دیدید، آن را می‌خرید. ممکن است بعد از خرید از تصمیم‌هایتان پشیمان شوید. این سبک خرید، نشان‌دهنده تمایل به خرید بدون قصد و برنامه قبلی است. 🔴 سبک هفتم ممکن است در زمان با تعداد زیادی از گزینه‌های در دسترس مواجه شوید و احساس کنید حجم زیادی از اطلاعات اضافه بر شما تحمیل شده است. سبک سردرگمی به واسطه انتخاب میان گزینه‌های زیاد، ناتوانی در مدیریت گزینه‌ها را نشان می‌دهد. 🔴 سبک هشتم این احتمال هم وجود دارد که شما همیشه از یک برند خاص برای خمیردندان یا شامپو استفاده می‌کنید. سالهاست که فقط به یک آرایشگاه می‌روید. ترجیح می‌دهید به سوپرمارکت آشنای خود رفته و همان کالاهای همیشگی با برند همیشگی را بخرید. اگر به رستوران یا کافه رفته‌اید، سفارش شما در جمله همان همیشگی، خلاصه می‌شود. این سبک ، عادت‌گرایی و وفاداری به برند را بیان می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل مدیریت استراتژیک موردن #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @m
مدل مدیریت استراتژیک موردن ✅ «موردن» (Morden) در کتاب «اصول مدیریت استراتژیک» (Principles of strategic management) خود که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد مدل جدیدی از مدل های ارائه می‌دهد. چهار عنصر این مدل به شرح زیر هستند: 🔴 تجزیه و تحلیل و برنامه‌ریزی استراتژیک ▪️ فرآیندی است که سازمان از طریق آن قابلیت‌های درونی خود را بررسی می‌کند همچنین عوامل مهم محیط خارجی را شناسایی می‌کند. این فرآیند شامل شناسایی عوامل زیر است: 1⃣ نقاط قوت و ضعف مالی و عملیاتی درون سازمان 2⃣ محدودیت‌ها، فرصت‌ها و محیطی که سازمان با آن‌ها مواجه است. 3⃣ محیط‌های و نهادی و رقابتی که سازمان درون آن‌ها فعالیت می‌کند. 4⃣ ماهیت منابع، قابلیت‌ها و که در مالکیت سازمان هستند. ▪️فرآیند با اصطلاحات مختلفی مانند برنامه‌ریزی استراتژیک و برنامه‌ریزی کسب‌وکار شناخته می‌شود. فرآیند برنامه‌ریزی بر مبنای فعالیت‌های زیر است: 1⃣ تجزیه و تحلیل 2⃣ تجزیه و تحلیل 3⃣ تجزیه و تحلیل فرآیندهای 4⃣ تشریح برنامه‌ریزی کسب‌وکار 🔴 و ▪️فرآیندهای تدوین استراتژی و استراتژیک برای ایجاد مأموریت، اهداف و استراتژی سازمان به کار گرفته می‌شوند. ▪️مأموریت، اهداف و استراتژی از و ارزش‌های سازمان رهبران، تصمیم‌گیرندگان و ذی‌نفعان گرفته می‌شود. سازمان باید درباره موارد زیر تصمیم‌گیری کند: 1⃣ چگونه و برنامه‌ها تدوین می‌شود. 2⃣ چه کسانی در فرآیند تدوین دارند. 3⃣ چگونه مورد نیاز برای این استراتژی‌ها و برنامه‌ها تخصیص داده می‌شود. ▪️ مجموعه‌ای از اقداماتی را که یک سازمان باید انجام دهد شناسایی می‌کنند. 🔴 ▪️فرآیند به منظور شناسایی مجموعه اقداماتی است که باید انجام شود. انتخاب استراتژیک با مواردی مشابه موارد زیر سر و کار دارد: 1⃣ آیا سازمان باید تنها در فعالیت کند یا می‌تواند دامنه فعالیت‌های خود را به سطح بین‌المللی گسترش دهد؟ 2⃣ آیا دستیابی به سهم بالایی از بازار است؟ 3⃣ آیا باید با کیفیت بسیار بالا تولید کند؟ 4⃣ آیا هدف سازمان دستیابی به بالا است یا به دنبال استراتژی حداقل هزینه است؟ ▪️تصمیم‌گیرندگان از میان مجموعه‌ای از استراتژی‌های قابل اجرا، بهترین استراتژی و اثربخش‌ترین آن را که سازمان قادر به اجرای آن است را انتخاب می‌کند تا به اهداف مور نظر خود دست یابد. 🔴 ▪️فرآیندی است که انتخاب شده، پیاده‌سازی و اجرا می‌شود. در واقع استراتژی درون زمینه و محدودیت داخلی افراد، رهبری، ساختار، منابع، قابلیت‌ها و فرهنگ سازمانی قرار می‌گیرد. اجرای استراتژی همچنین درون زمینه و محدودیت‌های بیرونی محیط رقابتی، سیاسی و خارجی قرار می‌گیرد. ▪️اجرای استراتژی به ماهیت دانش، تکنولوژی و منابع در دسترس سازمان بستگی دارد. همچنین اجرای استراتژی به ماهیت تصمیمات در مورد استراتژی مالی و رقابتی بستگی دارد. اجرای استراتژی به وسیله بهترین روش به‌کارگیری منابع، تحقق تعهدات مالی و تضمین بقای سازمان محدود شده است. ✅ چهار عنصر معرفی شده برای مدل مدیریت به هم وابسته هستند و با یکدیگر کار می‌کنند. هر عنصر به دیگر عناصر تأثیر می‌گذارد و از آن‌ها اثر می‌پذیرد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ خطاهای شناختی؛ آفت تحلیل و تصمیم #خطاهای_شناختی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modirya
خطاهای شناختی؛ آفت تحلیل و تصمیم از جمله بحث‌های مهم در حوزه مدیریت و روانشناسی محسوب می‌شوند چرا که در تصمیم گیری و قضاوت افراد از موقعیت‌ها تأثیر می‌گذارند. ✅ اکثر به مرور زمان در مغز ما شکل گرفته‌اند و ضمن اینکه بسیاری از آنها به بقاء ما کمک کرده‌اند و یا به فکر کردن سریع‌تر و تصمیم گیری بهتر مغز ما کمک می‌کنند، هزینه‌هایی هم به ما تحمیل می‌کنند. ✅ این خطاها، هنگام تحلیل و تفسیر و قضاوت در مورد رویدادها ما را به دام خود گرفتار می‌کنند و باعث می‌شوند که ما نتوانیم شرایط موجود را به درستی کرده و بهترین گزینه‌ی پیش رو را انتخاب کنیم. ✅ به فرض اینکه همه‌ی این خطاها را بشناسیم، آیا می‌توانیم همه‌ی آنها را از فرایند تصمیم گیری خود حذف کنیم؟ پاسخ به این سوال منفی است. ما معمولاً در بهترین حالت، می‌توانیم این را مهار کنیم. 🔴 دو دستۀ اصلی و مهم از خطاهای شناختی عبارتند از: ▪️این میان همۀ انسان‌ها مشترک هستند و معمولا در مرحلۀ ارزیابی روی می‌دهند. ▪️مغز ما نسبت به بعضی ، باورهایی دارد که بر چگونگی تصمیم‌گیری اثرگذار هستند. ▪️مزیت این سوگیری‌ها در این است که سرعت را بالا می‌برند؛ اما افزایش سرعت، معمولا در هر چیزی می‌تواند باعث کاهش دقت شود. ✅ ▪️در این نوع از خطاها واقعیت به‌گونه‌ای دیگر ادراک می‌شود و معمولاً به هنگام ثبت رویدادها و وقایع در اتفاق می‏افتد بنحویکه فرد متقاعد می‌شود به چیزی باور کند که حقیقت ندارد. این اتفاق، معمولا برای محافظت از فرد در برابر افکار و احساسات منفی رخ می‌دهد. ▪️تحریف‌های شناختی، منجر به پیدایش قوانین و فرضیاتی در ذهن فرد می‌شوند که همواره در خود سعی می‌کند آن‌ها را اثبات و تایید کند، اگرچه بارها با موارد متناقض نیز مواجه می‌شود؛ اما توان پذیرش این تناقضات را نداشته و در جهت اثبات فرضیات درونی خود تلاش می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
🪜 نردبان ادراک 🔴 : ابزارهای مداخله گران سیستمی در تحلیل مسئله ✅ به جای نتیجه گیری زودهنگام از مشاهده ها؛ فرضیات، مفاهیم، داده ها و واقعیت های انتخاب شده را تجزیه و تحلیل و مورد آزمون قرار دهید. در دنیای کسب‌وکار امروز که در آن، تحت‌فشار هستند تا تصمیمات خود را به‌سرعت اتخاذ کنند، نیازمند این هستیم که و اقدامات ما بر اساس شواهد و واقعیات موجود‌ باشند نه تصورها و باورهايمان. ✅ نردبان استنتاج ابزاری است که می‌تواند به مدیران کمک کند تا تصمیم‌گیری و رسیدن به نتایج را بهتر بفهمند و به‌گونه‌ای فکر کنند تا به‌سرعت به نتایج غلط نرسند. همچنین شما می‌توانید از طریق این ابزار فرآیند ذهنی تصمیم‌گیری خود را به شکل صریح‌تری برای دیگران بیان کنید و یا استنتاج‌ها و دیگران را مورد سؤال قرار دهید. ✅ ، برای اولین بار توسط روانشناس سازمانی (Chris Argyris) ارائه شد و در کتاب پنجمین فرمان پیتر سنگه (Peter Senge) مورد تأکید قرار گرفت. این مدل بیان می‌کند که هر یک از ما برای تصمیم‌گیری در ذهن خود از نردبانی بالا می‌رویم که البته در بسیاری از موارد به شکل ناخودآگاه صورت می‌گیرد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل مدیریت استراتژیک موردن #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @mod
مدل مدیریت استراتژیک موردن ▪«موردن» (Morden) در کتاب «اصول مدیریت استراتژیک» (Principles of strategic management) خود که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد مدل جدیدی از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه می‌دهد. چهار عنصر این مدل به شرح زیر هستند: ✅ تجزیه و تحلیل و برنامه‌ریزی استراتژیک ▪تجزیه و تحلیل استراتژی فرآیندی است که سازمان از طریق آن قابلیت‌های درونی خود را بررسی می‌کند همچنین عوامل مهم محیط خارجی را شناسایی می‌کند. این فرآیند شامل شناسایی عوامل زیر است: 1⃣ نقاط قوت و ضعف مالی و عملیاتی درون سازمان 2⃣ محدودیت‌ها، فرصت‌ها و تهدیدات محیطی که سازمان با آن‌ها مواجه است. 3⃣ محیط‌های سیاسی و نهادی و رقابتی که سازمان درون آن‌ها فعالیت می‌کند. 4⃣ ماهیت منابع، قابلیت‌ها و رهبری که در مالکیت سازمان هستند. ▪فرآیند برنامه‌ریزی با اصطلاحات مختلفی مانند برنامه‌ریزی استراتژیک و برنامه‌ریزی کسب‌وکار شناخته می‌شود. فرآیند برنامه‌ریزی بر مبنای فعالیت‌های زیر است: 1⃣ تجزیه و تحلیل زمان 2⃣ تجزیه و تحلیل ریسک 3⃣ تجزیه و تحلیل فرآیندهای پیش‌بینی 4⃣ تشریح فرآیند برنامه‌ریزی کسب‌وکار ✅ تدوین استراتژی و تصمیم‌گیری استراتژی ▪فرآیندهای و تصمیم‌گیری استراتژیک برای ایجاد مأموریت، اهداف و استراتژی سازمان به کار گرفته می‌شوند. ▪مأموریت، اهداف و استراتژی از چشم‌انداز و ارزش‌های سازمان رهبران، تصمیم‌گیرندگان و ذی‌نفعان گرفته می‌شود. سازمان باید درباره موارد زیر کند: 1⃣ چگونه استراتژی‌ها و برنامه‌ها تدوین می‌شود. 2⃣ چه کسانی در فرآیند تدوین مشارکت دارند. 3⃣ چگونه منابع مالی مورد نیاز برای این استراتژی‌ها و برنامه‌ها تخصیص داده می‌شود. ▪تصمیم‌گیرندگان مجموعه‌ای از اقداماتی را که یک سازمان باید انجام دهد شناسایی می‌کنند. ✅ انتخاب استراتژیک به منظور شناسایی مجموعه اقداماتی است که باید انجام شود. انتخاب استراتژیک با مواردی مشابه موارد زیر سر و کار دارد: 1⃣ آیا سازمان باید تنها در سطح ملی فعالیت کند یا می‌تواند دامنه فعالیت‌های خود را به سطح بین‌المللی گسترش دهد؟ 2⃣ آیا هدف سازمان دستیابی به سهم بالایی از بازار است؟ 3⃣ آیا باید محصولات با کیفیت بسیار بالا تولید کند؟ 4⃣ آیا هدف سازمان دستیابی به حاشیه سود بالا است یا به دنبال استراتژی حداقل هزینه است؟ ▪ سازمان از میان مجموعه‌ای از استراتژی‌های قابل اجرا، بهترین استراتژی و اثربخش‌ترین آن را که سازمان قادر به اجرای آن است را انتخاب می‌کند تا به اهداف مور نظر خود دست یابد. اجرای استراتژی ▪فرآیندی است که انتخاب شده، پیاده‌سازی و اجرا می‌شود. در واقع استراتژی درون زمینه و محدودیت داخلی افراد، رهبری، ساختار، منابع، قابلیت‌ها و فرهنگ سازمانی قرار می‌گیرد. اجرای استراتژی همچنین درون زمینه و محدودیت‌های بیرونی محیط رقابتی، سیاسی و خارجی قرار می‌گیرد. ▪ به ماهیت دانش، تکنولوژی و منابع شایستگی در دسترس سازمان بستگی دارد. همچنین اجرای استراتژی به ماهیت تصمیمات در مورد استراتژی مالی و رقابتی بستگی دارد. اجرای استراتژی به وسیله بهترین روش به‌کارگیری منابع، تحقق تعهدات مالی و تضمین بقای سازمان محدود شده است. 🔴 چهار عنصر معرفی شده برای مدل به هم وابسته هستند و با یکدیگر کار می‌کنند. هر عنصر به دیگر عناصر تأثیر می‌گذارد و از آن‌ها اثر می‌پذیرد. www.modiryar.com @modiryar
مزایای هوش تجاری 🔴 هوش چیست؟ تعریف هوش در مفهوم عام توانایی های مختلف ذهنی برای انجام دادن یا فراگرفتن کارها در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده در زندگی یا کسب و کار، هماهنگی با محیط پیرامون و تفکر انتزاعی است. در تعریفی دقیق تر هوش را می توان قابلیت تفکر، چارچوب های اطلاعاتي از قبیل گردآوری اطلاعات، برنامه‌ریزی، ابداع، سنجش، یافتن راه حل‌مسئله، عکس‌العمل، روش های و یادگیری دانست. مفهوم هوش در حوزه های مختلف کسب و کار نظیر هوش رقابتی، هوش سازمانی، هوش تجاری و … در ادامه تعریف شده است. 🔴 هوش تجاری چیست؟ ، به فرآیند و زیر ساخت فنی گفته می‌شود که داده‌های تولید شده توسط فعالیت‌های صنایع مختلف را جمع‌آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل می‌کند. کاربرد هوش تجاری شامل داده کاوی، آنالیز فرآیند، معیار عملکرد و تجزیه و تحلیل توصیفی است. در این فناوری هوشمند، تمامی داده‌های تولید شده توسط یک کسب و کار، تجزیه و تحلیل شده و گزارش‌های قابل هضم، معیار‌های عملکرد و بینش‌های جدیدی برای تصمیمات کلان سازمانی ارائه می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ هوش هیجانی و تاثیر آن در مدیریت کسب و کار #هوش_هیجانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @m
هوش هیجانی و تاثیر آن در مدیریت کسب و کار ▪اهمیت مباحث در مدیریت امروز غیرقابل انکار است. مدیران کسب‌وکارها برای داشتن یک کسب و کار موفق مخصوصا در زمینه فروش و بازاریابی، باید با کاربردهای روانشناسی در مدیریت آشنا باشند. ▪متاسفانه برخی افراد کاربرد این موارد در را نمی‌دانند. به همین دلیل سعی داریم تاثیر هوش هیجانی در کسب و کار را بررسی کنیم. پس اگر می‌خواهید مدیریت کسب‌وکارتان را به بهترین شکل انجام دهید، با این مطلب از بلاگ آموزشگاه حسابداری پکت همراه باشید. ✅ بررسی تعریف مفهومی هوش هیجانی ▪هوش هیجانی یعنی افراد توانایی لازم برای تشخیص، درک و خود و دیگران را داشته باشند. حال هوش هیجانی بالا یعنی چه؟ ▪افرادی که هوش هیجانی بالا دارند، به اندازه کافی روی مسلط هستند و همچنین می‌توانند احساسات طرف مقابل را به‌خوبی درک و کنترل کنند. ✅ اهمیت هوش هیجانی در کسب و کار ▪مسئولیت کنترل احساسات و عواطف انسان بر عهده نیمکره سمت راست مغز است. محرک‌های احساسی وظیفه کنترل رفتار انسان و واکنش‌های او را دارند. بنابراین تاثیر هوش هیجانی در کسب و کار همان تاثیر بر و رفتار افراد است. ▪هوش هیجانی با نام‌های ، هوش احساسی و EQ نیز شناخته می‌شود و مهارتی است که به افراد کمک می‌کنند احساسات و هیجانات خود و دیگران را بشناسند و در موقعیت‌های حساس، بهترین رفتار را داشته باشند. استفاده از یک مدیر با هوش هیجانی بالا بهترین انتخاب برای یک سازمان است. ▪این افراد به دلیل خود، سبب رنجش افراد نمی‌شوند و با دادن انگیزه به کارمندان، کسب‌وکار را به‌سوی موفقیت هدایت می‌کنند. در اینجا اهمیت هوش هیجانی در سازمان مشخص شد. ▪بنابراین درصورتی‌که قصد راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید یا را دارید، حتما در زمان استخدام کارمندان به این موضوع توجه کنید و افرادی با هوش هیجانی بالا را بکار بگیرید. ▪چراکه این افراد می‌توانند افراد تحت نظر خود را به‌خوبی هدایت و کنترل کنند. طبق تحقیقات انجام شده هوش هیجانی بالا با ، احساس مسئولیت و وظیفه‌شناسی رابطه مستقیم دارد. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مهارت های زندگی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مهارت های زندگی در واقع نوعی تمرین های رفتاری است که کمک می کند در موقعیت های مختلف زندگی بهترین واکنش و رفتارها را داشته باشید. طبق تعریف سازمان بهداشت روانی، مهارت های زندگی، مهارت هایی هستند که برای افزایش توانایی های روانی اجتماعی افراد آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی رو به رو شود. ✅ در واقع بسیاری از شکست ها، ناکامی ها و مشکلاتی که افراد در زندگی خود تجربه می کنند به خاطر وجود نقص هایی است که در این زمینه دارند. مهارت های زندگی ویژگی هایی نیستند که به طور ذاتی در افراد وجود داشته باشند بلکه نیازمند و تمرین بسیار در موقعیت های مختلف هستند که عبارتند از: 1⃣ مهارت روانشناختی خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع‌بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی. 2⃣ مهارت روانشناختی همدلی درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر می‌انجامد. 3⃣ مهارت روابط بین فردی مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با ، که در کنار تقویت دوستی‌ها، دوستی‌های ناسالم را خاتمه می‌دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند. 4⃣ مهارت ارتباط مؤثر درک بهتر نیازها و دیگران، به شیوه‌ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت‌بخش شکل گیرد. 5⃣ مهارت مقابله با فشار عصبی با آموختن این افراد هیجان‌های مثبت و منفی را در خود و دیگران می‌شناسند و سعی می‌کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند. 6⃣ مهارت مدیریت هیجان هر انسانی که در زندگی خود با گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تأثیر می‌گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند. 7⃣ مهارت حل مسئله سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می‌توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می‌دهند، از سر راه زندگی‌مان برداریم. 8⃣ مهارت تصمیم‌گیری برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم‌گیری‌های او مشخص می‌کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع‌بینانه تعیین و از میان راه‌حل‌های موجود، بهترین را انتخاب می‌کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می‌گیریم. 9⃣ مهارت روانشناختی تفکر خلاق تفکر یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده‌ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و مؤثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری‌ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می‌کنیم. هنگامی‌که را می‌آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه‌حل‌های جدید بیابیم و مشکلات را به‌گونه‌ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد. 🔟 مهارت تفکر نقادانه این مهارت موجب می‌شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم‌گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی‌خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می‌کنیم و دقیق و درست می‌گیریم و ارتباطات درستی برقرار می‌کنی. ✍ منبع: مجله تخصصی بهداشت روان www.modiryar.com @modiryar
روانشناسی رنگ ها در برند ▪از آن‌جا که با متقاعد کردن دیگران در ارتباط است، یکی از مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین جنبه‌های بازاریابی است. روانشناسی رنگ‌ها در بازاریابی و برندینگ معمولاً در اینفوگرافی‌ها، طراحی لوگو، هویت برند و بنرهای تبلیغاتی اهمیت پیدا می‌کند. ▪تحقیقات نشان داده‌اند که تا 90 درصد از مشتریان برای خرید کردن، تنها بر اساس رنگ صورت می‌گیرد. در اینجا اهمیت روانشناسی رنگ در برندینگ و بازاریابی مشخص می‌شود. ✅ زرد نشانه شادی، خوش بینی، ذکاوت ✅ نارنجی نشانه اعتماد به نفس، انرژی، نوآوری ✅ قرمز نشان دهنده قدرت، اشتیاق، هیجان ✅ صورتی نشانه تعادل، توازن، تخیل گرایی و تغییر ✅ آبی نشانه صداقت، امنیت و منطق ✅ سبز نشانه سلامتی، رشد و موفقیت ✅ سیاه نشانه قدرت و ظرافت ✅ سفید نشانه پاکی و سادگی ✅ بنفش نشانه هوش، ذکاوت و لوکس بودن www.modiryar.com @modiryar
چگونه تصمیمات بزرگ بگیریم؟ درست مهارت بسیار مهمی است که باید بر آن تسلط پیدا کنیم. در تصمیم‌گیری درست باید از میان تمام گزینه‌ها، گزینه‌ای را انتخاب کنید که مناسب به نظر می‌رسد. این گزینه باید برای افراد، سازمان‌ها، کشور یا کل جهان مناسب باشد. همه‌ی تصمیمات درست تأثیرگذار نیستند، فقط برخی از آن‌ها تأثیرگذاری لازم را دارند. ✅ درستی برای گسترش شرکت گرفته شده‌اند. وقتی مشخص شد که چه کاری باید انجام شود، وقت آن است که منابع لازم و همچنین روش‌های تصمیم‌ گیری را بشناسیم زیرا همه‌ی ما مجبوریم حتی برای مسائل ساده هم تصمیماتی بگیریم، اما اغلب تصور می‌کنیم تصمیم‌گیری کار مشکلی است. www.modiryar.com @modiryar
راه موفقیت از پل ریسک عبور می کند ✅ فراموش نکنید وجه تمایز افراد عادی با افراد موفق است. افراد ریسک‌پذیر بیشتر از سایرین برای موفقیت و تحقق شرایط بهتر، تلاش می‌کنند. ریسک پذیری (risk taking) یکی از مفاهیم کلیدی در زندگی و تصمیم‌گیری‌های ماست که تأثیر قابل توجهی در سیر زندگی و موفقیت‌های فردی و سازمانی دارد. ✅ این مفهوم ارتباط بین و نتیجه آن را به صورت بسیار دقیق‌تری به ما نشان می‌دهد. اگرچه این مفهوم ممکن است به نظر یک قاعده‌ی ریاضی ساده بنظر برسد که “خطر بیشتر، سود بیشتر” است، اما در عمل، ریسک پذیری یک هنر است که نیاز به توازن و درک عمیق از شرایط و پیشامدها دارد. ✅ در پیوستن به این مفهوم جذاب، هر فرد و به سمت چالش هایی برای رشد خود می رود تا بفهمد که آیا آمادگی دارد به سمت جاده‌های ناشناخته و پرخطر اقدام کند و یا بر محافظه‌کاری و ثبات تمرکز داشته باشد. بنابراین، می‌توان گفت ریسک پذیری، یکی از عوامل کلیدی تعیین‌کننده‌ی مسیر موفقیت و دستیابی به اهداف است که به تازگی‌ها و با رونق‌های خاص خود، در ادراک انسان‌ها و جوامع نقش مهمی را ایفا می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
دام های پنهان تصمیم گیری ▪دام خاطرات ▪دام شواهد تائید کننده ▪دام هزینه سوخت شده ▪دام شیوه‌ی بیان مساله ▪دام‌های برآورد و پیش بینی ▪دام محافظه کاری بیش از حد ▪دام اعتماد به نفس بیش از حد ✅ آنچه را بسیار خطرناک می‌کند، نامشهود بودن آن‌هاست. هیچ کس نمی‌تواند ذهن خود را از این خطاهای تصمیم‌گیری جدا کند اما می‌توان از الگوی خلبانان تبعیت کرد و ضمن شناخت این دام‌ها آن ها را مدیریت کرد. ✅ما علاوه بر مرور علل و مظاهر این دام‌ها شیوه‌های مشخصی ارائه می‌دهیم که مدیران می‌توانند از آن‌ها برای دور ماندن از این دام‌ها استفاده کنند. این نکته را به یاد داشته باشیم بهترین دفاع همیشگی آگاهی است. ✅ در بسیاری از مواقع به شیوه تصمیم‌گیری مربوط می‌شوند. گزینه‌ها به روشنی تعریف نشده اما گاها این اشتباه مربوط به فرآیند تصمیم‌گیری نیست؛ بلکه برعکس به ناخودآگاه و مغز تصمیم گیرنده مرتبط است. کارکرد مغز انسان می‌تواند در انتخاب‌هایی که به عمل می‌آوریم خراب کاری کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ تحلیل سلسله مراتبی در فرایند تصمیم گیری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تحلیل سلسله مراتبی در فرایند تصمیم گیری ▪ابتدا باید مسئله را به صورت دقیق تعریف کنید و هدف اصلی را مشخص کنید. سپس از معیارها و گزینه‌ها را ایجاد کنید. معیارها می‌توانند معیارهای بالا‌تری را شامل شوند و گزینه‌ها بهترین نتیجه‌ها یا تصمیم‌ها را نشان می‌دهند. ▪در مرحله زوجی، معیارها و گزینه‌ها را در قالب جفت‌ها به صورت زوجی با یکدیگر مقایسه می‌کنید. برای هر جفت، ترجیح خود را بین دو مورد بر اساس اهمیت وزنی که به آن‌ها می‌دهید، اعلام می‌کنید. به طور معمول از مقیاسی با 9 سطح استفاده می‌شود که شامل اعداد 1 تا 9 است. ▪با استفاده از ماتریس مقایسه زوجی، می‌توانید وزن نسبی برای هر معیار و گزینه محاسبه کنید. این محاسبه می‌تواند با استفاده از روش‌های مختلفی از جمله روش مقدماتی برای محاسبه مقادیر ویژه و بردارهای ویژه انجام شود. در ارزیابی و تصمیم‌گیری، با استفاده از وزن‌دهی بدست آمده، می‌توانید معیارها و گزینه‌ها را ارزیابی کنید و تصمیم نهایی خود را بر اساس اولویت‌های مشخص شده بگیرید. تحلیل سلسله مراتبی به شما امکان می‌دهد مسئله‌های را با استفاده از معیارهای متعدد و ارزیابی شفافتر حل کنید. ▪با استفاده از این روش، می‌توانید تصمیماتی هوشمندانه‌تر و منطقی‌تر بگیرید. محاسبه وزن در فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytic Hierarchy Process یا AHP) با استفاده از ماتریس مقایسه زوجی (Pairwise Comparison Matrix) صورت می‌گیرد. در این ، معیارها و گزینه‌ها با یکدیگر در قالب جفت‌ها مقایسه می‌شوند و اهمیت وزنی که به هر معیار و گزینه می‌دهید، مشخص می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ هرم جریان تصمیم گیری در سازمان های سنتی و مدرن #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @mo
هرم جریان تصمیم گیری در سازمان های سنتی و مدرن ▪بسیاری از می‌گویند که در تلاش هستند که به جای مدیر، نقش رهبر را برای تیم خود داشته باشند اما این درحالی است که گفته می‌شود تنها ۲۰ الی ۲۵ درصد از مدیران، صفت “مدیر شایسته” را از کارمندان خود دریافت می‌کنند! ▪واقعیت این است که نجوایِ «اعضای تیم می‌بایست در راستای اهدافی که مدیریت تنظیم کرده است حرکت کنند.» در سر طنین‌انداز می‌شود و نا امیدکننده‌تر آنکه بسیاری از مدیران امروزی در راستای وزش نسیمی قرار گرفته‌اند که این نجوا را به سوی آن‌ها می‌آورد. ▪گوش سپردن به این طنین دلنشین اعتماد به نفس را به طرز نامتناسبی در افراد بالا می‌برد و نهایتا منجر به این خواهد شد که تصمیمات نادرستی از سوی گرفته شود و شاهد افول نمودار پیشرفت سازمان باشیم، به ویژه اگر سازمان شما به خلاقیت و نوآوری افراد تکیه دارد. 🔴 هرم جریان تفکری سازمان‌های سنتی: تفکر سازمان سنتی ▪همان طور که در تصویر فوق نیز مشهود است جریان در سازمان‌های سنتی از بالا به سمت پایین است. در عین حال اعضای اجرایی به عنوان ارکان حمایتی سازمان در نظر گرفته می‌شوند. حال بیایید این هرم را برعکس کنیم؛ 🔴 هرم جریان تفکری در سازمان‌های مدرن: تفکر سازمان مدرن ▪همانطور که در تصویر دیده می‌شود این بار این مدیران هستند که در نقش پشتیبان ظاهر می‌شوند و اعضای تیم حکم مغز سازمان راه خواهند داشت و بنا بر همین نمودار، اکنون دیگر از سوی شما نمی‌آید (حداقل نه به طور کامل!). ▪اگر مه تعصبات اطراف را اندکی کنار بزنیم، خواهیم دید که خیلی دور از منطق هم نخواهد بود؛ چه کسی مشتریان و محصولات را بیشتر می‌شناسد؟ مدیرعامل؟ اگر سازمان‌های کوچک را جدا کنیم واقعا این امکان برای سازمان‌ها با سایز متوسط و بزرگ وجود ندارد که مدیرعامل بتواند در عین حال که بر تسلط کافی دارد، نبض مخاطب و مشتری خود را نیز حس کند. ▪تیم چطور؟ اگر همین پرسش و پاسخ‌ها را ادامه دهید نهایتا به گروهی خواهید رسید که به صورت مستقیم با مشتری و تولید محصول در ارتباط است و کل سازمان و شما (مدیریت) برای حمایت از آن تیم وجود دارید. و این همان ساختاری است که سازمان‌ها با ساختار مدرن به سمت آن حرکت می‌کنند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مراحل تصمیم گیری مصرف کننده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مراحل تصمیم گیری مصرف کننده مسیری است که بر اساس آن مردم اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده و مورد ارزیابی قرار می‌دهند و از بین کالاها، خدمات، سازمان‌ها، مردم، مکان‌ها و ایده‌های مختلف تصمیمی اتخاذ می‌کنند. ✅ این مسیر شامل فرایند نام‌برده شده و فاکتورهایی می‌شود که بر این فرایند تأثیرگذار است. فرایند تصمیم‌ گیری مصرف‌ کننده از اصول اولیه بازاریابی است که شامل ۵ مرحله اساسی می‌شود. فاکتورهایی که بر فرایند تصمیم‌ گیری مصرف‌ کننده اثرگذار است خصوصیات جمعیت‌شناسی، اجتماعی و روان‌شناختی می‌باشند. 🔴 محرک: یک محرک نشانه یا اصرار مصمم به معنای تحریک کردن یک فرد به انجام یک کار است. یک محرک می‌تواند به‌صورت هر یک از این موارد خودش را نشان دهد: اجتماعی، تجاری، غیرتجاری یا فیزیکی. یک مصرف‌کننده بالقوه ممکن است در برابر یکی یا تمامی این موارد از انواع محرک قرار بگیرد. اگر یک فرد به‌اندازه کافی در این رابطه تحریک‌شده باشد، وی وارد مرحله بعدی در فرایند مصرف‌ کننده می‌شود. 🔴 آگاهی از مشکل: در طی دوره آگاهی از مشکل، تشخیص می‌دهد که کالا، خدمت، سازمان، شخص یا ایده ممکن است یک مشکل در رابطه با یک کمبود علاقه‌ای که به آن توجه نشده است را رفع کند. برخی از مصرف‌کننده‌ها در برابر نشان دادن عکس‌العمل نسبت به علایق موردتوجه قرار نگرفته مردد هستند، چراکه همواره خطرات و ریسک‌هایی متوجه آن‌ها است و قضاوت کردن در رابطه با مزایای حاصل از آن‌ها ممکن است تا حدودی سخت باشد. 🔴 جستجوی اطلاعات: جستجوی اطلاعات شامل فهرست کردن موارد جایگزین است که مشکل موردنظر را حل می‌کنند و شامل مشخص کردن خصوصیات هر یک از آن‌ها هم می‌شود. جستجو می‌تواند به‌صورت داخلی را خارجی انجام بپذیرد. همچنان که میزان ریسک افزایش پیدا می‌کند، حجم اطلاعاتی که مورد جستجو قرار می‌گیرد هم افزایش پیدا می‌کند. زمانی که جستجو اطلاعات کامل شد، باید در این رابطه بگیریم که آیا علاقه یا کمبود احساس شده که به آن توجهی نداشته‌ایم با هیچ‌یک از این جایگزین قابل‌رفع است یا خیر؟ 🔴 ارزیابی موارد جایگزین: موارد جایگزین بر اساس معیارهای و اهمیت نسبی این معیارها مورد ارزیابی و قضاوت قرار می‌گیرند. سپس رتبه‌بندی شده و از بین آن‌ها یک انتخاب انجام می‌پذیرد. 🔴 خرید: عمل شامل تبادل پول یا قولی مبنی بر پرداخت برای یک محصول، یا حمایت از مالکیت یک کالای مشخص، عملکرد یک خدمت مشخص و مواردی ازاین‌دست می‌شود. تصمیم‌های خریدی که در این مرحله باقی می‌مانند، حول محور محل خرید، شرایط و در دسترس بودن آن‌ها قرار دارند. اگر موارد فوق همگی قابل‌قبول باشند، مصرف‌کننده موردنظر اقدام به خرید می‌کند. 🔴 رفتار پس از خرید: پس‌ ا زاین مرحله، خریدار به‌دفعات درگیر رفتار پس از خرید می‌شود. خرید کردن یک‌قلم کالا ممکن است به خرید یک‌قلم کالای دیگر منجر شود. ارزیابی مجدد خرید زمانی اتفاق می‌افتد که خریدار یا مصرف‌کننده موارد جایگزین انتخاب‌شده را برخلاف استانداردهای عملکرد ارزیابی کند. ناهماهنگی شناختی، موجب شک در این رابطه می‌شود که آیا تصمیم اتخاذشده درست صحیح بوده یا خیر، آیا می‌توان تبعات این تصمیم خرید را از طریق پیگیری، تضمین‌های ارائه‌شده و مواردی ازاین‌دست کاهش داد یا خیر؟ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نمودار زمان و ارزش تصمیم گیری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نمودار زمان و ارزش تصمیم گیری ✅ مدت‌هاست به تعویض و ارتقای خودرو داریم. اما باید ده‌ها میلیون تومان پول روی قیمت ماشین فعلی بگذاریم تا ماشینی که کمی بهتر است بخریم. نه می‌توانیم این ایده را فراموش کنیم نه جرات انصراف از این تصمیم را داریم، بنابراین به تغییرات کوچک در موتور یا ظاهر ماشین اکتفا می‌کنیم. ✅ اینجاست که نویسنده کتاب پنجمین فرمان می‌گوید این تفکر سیستمی اشتباه است و مثل آن است که با تقسیم یک گاو به دو قیمت، دو گوساله نخواهیم داشت، بلکه یه گاو مرده خواهیم داشت. در حقیقت افراد با خرد کردن یک تصمیم به تصمیمات کوچک‌تر، عملاً اصل آن تصمیم را کنار گذاشته و سرگرم انتخاب‌های دیگر می‌شوند. 🔴 : چگونه می‌توان در زمان مناسب تصمیم‌گیری کرد و از تله‌های تصمیم‌گیری اصلی جلوگیری کرد؟ ✅ هنگامی که به یک مشکل برمی‌خوریم که نیاز به دارد، یکی از مهم‌ترین سوالاتی که باید به آن پاسخ داده شود این است که چه زمانی بهترین وقت برای تصمیم‌گیری و انجام کار است؟ ✅ زمان و انجام کار می‌تواند تاثیر شگرفی در کیفیت انجام کار داشته باشد. برخی تصمیمات تنها چند ثانیه یا دقیقه بعد از ایجاد مشکل گرفته می‌شود که از آن به عنوان یک واکنش اضطراری یاد می‌شود، برخی دیگر از تصمیمات هم سال‌ها زمان می‌برد. ✅ عدم به موقع در خصوص یک موضوع اغلب به این معناست که همه یا اکثر بهترین گزینه‌ها حذف شده‌اند و گزینه‌های باقیمانده اغلب چندان سودمند نیستند. www.modiryar.com @modiryar