📌 مدیریت مسجد، مهندسی مسجد/ مدیریت اجتماع، مهندسی اجتماع
🔹مدیریت و تولیت مسجد غیر از مهندسی آن است.
در مهندسی ما با پدیده های بیجان، بی اراده و بی احساس مواجهیم؛ در حالیکه در مدیریت با پدیده های زنده، دارای اراده و احساسات مواجهیم.
در نتیجه برای حرکت دادن افراد در مسجد باید نبض اراده و احساس آنها را به دست گرفت و این راهی ندارد جز ورود خالصانه به قلب های مردم؛ کاری که امام به توفیق الهی موفق به انجام آن شد.
رسیدن به این نقطه قبل از هرچیز سعه صدر می خواهد و اخلاص و برنامه. خلاص.
هر اتفاق مثبتی به.اهد رخ دهد، متوقف بر طی این مراحل است.
@modmasjed
📌اپوزیسیونی که قابل نادیده گرفتن نیست!
🔹دیروز مادر یکی از نمازگزاران سابق مسجد به رحمت خدا رفت. مادر و فرزند -علی رغم رفاقت دیرینه- هر دو از مخالفان و منتقدین امام جماعت سابق و هیئت امنا -در بعضی تصمیمات کلان - بودند و آن مخالفت ها منجر به خروج توأم با دلخوری آنها از مسجد از چند ماه پیش به این طرف شد.
اما پس از خبر رحلت آن مادر، همه ی دوستان سابق شب گذشته به خانه اش رفتند و امروز نیز در مسجد نماز باشکوهی بر پیکر مادر اقامه شد.
🔹بند و بست های اجتماعی همین گونه است.
به همین سادگی می گسلد و دوباره بسته می شود و دوباره می گسلد.
یک مدیر اجتماعی روی هیچکدام از این بند و بست ها نباید حساب باز کند. یا حداقل باید احتیاط کند .
نصیرالدین طوسی در اواخر مقالت سوم کتاب اخلاق ناصری ملاک های برای همبستگی اجتماعی ارائه می دهد که همگی در اینجا هم صادق است.
در اینجا قابل تشریح نیست، اما یک مدیر اجتماعی و فرهنگی به این مبادی همبستگی خیلی باید دقت کند و مراقب باشد. و الا خود و مجموعه اش به اسانی زمین خواهند خورد.
@modmasjed
از مدیریت مسجد, تا مدیریت اجتماع
📌اپوزیسیونی که قابل نادیده گرفتن نیست! 🔹دیروز مادر یکی از نمازگزاران سابق مسجد به رحمت خدا رفت. ماد
📌گونه های همبستگی
نصیرالدین طوسی در کتاب مذکور، سه عامل را بعنوان عوامل اصلی همبستگی اجتماعی مطرح می کند: لذت، منفعت و فضیلت.
علل همبستگی تقریبا از این سه خارج نیست و روابط در مسجد و اجتماع نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است.
@modmasjed
📌چالش های مردم سالاری، از مسجد تا اجتماع
۱. از نگاه سیاست اسلامی، مشارکت دادن توده های مردم در اداره ی جامعه بخشی از فرایند رشد فطرت و تربیت اجتماعی است، از این جهت حکومت اسلامی منتی بر سر مردم ندارد، بلکه رسالت خود را انجام می دهد.
۲. مع الاسف پس از گذشت دهه ها از تفکر مردم سالاری و جمهوریت، همچنان نگاه عموم مردم به حاکمیت نگاه ارباب و رعیتی است و یا برعکس.
به عبارت دیگر یا مردم خود را رعیت حاکمیت می دانند که باید در خدمت او باشند و منویات حاکمیت را پیش ببرند و یا اینکه حاکمیت را خدمتکار خود می بینند.
در هیچ کدام از نگاه های رایج، مشارکت مردم در امر حاکمیت به نحو درستی صورت نبسته است و در نتیجه مشارکتی هم رخ نمی دهد.
یکی از زمینه های ظهور حکومت های دیکتاتوری همین نگرش است.
۳. در نگاه اسلامی، فطرت بعنوان پایه ی وجود ادمی، مهمترین منبع حرکت و تغذیه ی معنوی انسانهاست. وظیفه حاکمیت برای انسانی که دارای فطرت الهی است، زدودن موانع برای رشد و حرکت اوست؛ مشارکت دادن مردم در اداره ی امور یکی از ابزارهای مهم رشد دادن توده هاست.
۴. با اینحال مشارکت دادن مردم در حاکمیت با چالش های متعددی روبروست.
غیر از حس قدرت طلبی و تغلب که در خود قدرت خوابیده است و حاکمان را به سمت حفظ و تقویت آن سوق می دهد، موانعی نیز در ذهنیت خود مردم هست که آنان را از مشارکت باز می دارد.
اولین آنها همین حس ارباب و رعیتی است. مثلاً مردمی که حاکمیت را ارباب خود می دانند، منتظر اراده ی او می نشینند و از مسئولیت اجتماعی هم گریزان می شوند.
در دیگر سو مردمی که حاکمیت را خادم خود می دانند نیز میلی به پذیرش #مسئولیت_اجتماعی ندارند و ترجیح می دهند کارهای و مسئولیت ها را از ریز تا درشت به حاکمیت واگذار کنند.
۵. این مسئله مهمترین چالش ما در مسجد برای مسئولیت پذیر کردن و مشارکت دادن مردم است.
عموم مردم متاسفانه مسجد را حیاط خلوت و یا تفرجگاه معنوی خود می بینند که بالاخره امورش جوری سامان می پذیرد. عباراتی مانند « مسجد خانه ی خداست و خدا خانه اش را رها نمی کند» از زبان مردم بسیار شنیده می شود. و این یعنی: «وقتی خدا هست، ما چرا خود را به زحمت بیندازیم؟!»
چالش ها البته سرریز از بیرون مسجد و کف اجتماع است، (همان چالش های که شهید مطهری ۶۰ سال پیش علیه آنها فریاد براورد.)
اما اگر ما بتوانیم نگاه ها را اصلاح کنیم، امیدواریم که توانسته باشیم، مردم سالاری را در حوزه ای محدود اجرا کرده باشیم.
۶. اصلاح نگرش و القای حس مسئولیت پذیری در اجتماع قدم اول است که خود بصورت طبیعی سالها زمان لازم دارد؛ قلب ها را باید نرم کرد و لذت مشارکت مسئولانه را آرام آرام در کام مردم ریخت.
چالش های متعدد دیگری هم در این راه وجود دارد:
- گاهی قدرت گرفتن و مسئولیت پذیر شدن مردم برای قدرت ها ناخوشایند و نگران کننده است. از اینجهت گاهی قدرت ها -اشکار و پنهان- این حس عدم میل به مشارکت را تقویت می کنند. فکری باید.
- گاهی همان مردمی که مشارکت داده شده اند، به اندک قدرتی، دور بر می دارند و می خواهند بازی را به نفع خود کنند. فکری باید.
- گاهی خستگی و کاهلی بازمی گردد و مردم ترجیح می دهند مسئولیت نداشته باشند، اما راحت باشند؛ برای همه ی اینها فکری باید.
۷. تجربیاتم را در باب مشارکت دادن مردم در امور خواهم نوشت؛ انشاءلله
#مسئوليت_پذیری
#رشد_اجتماعی
@modmasjed
📌تندرو ها
🔹به مانند هر اجتماع انسانی دیگر، مسجد نیز نیروهایی دارد سنت گرا و پایبند رسوم قدیم، و نیروهایی تحول خواه و عملگرا و طرفدار اصلاح.
گروه اول گروه دوم را بر نمی تابند و به روش های مختلف می نوازند و برعکس.
قوه ی عاقله ای باید که اقناع کند و عدالت را برقرار کند. اگر اینگونه باشد جامعه به توازن و اعتدال می رسد و همه قدم در راه رشد می گذارند.
کار ما با تندروها می رود که بیخ پیدا کند.
مسجد ظرفیت محدودی دارد که باید بین همه تقسیم شود. علاوه بر این نمی توان همه ی امکانات را در یک نقطه صرف کرد. این کار، امکان رشد را از سایرین سلب می کند.
بعضی کارها و اقدامات دیربازده است، نتیجه دادن بعضی کارها متوقف بر طی مراحلی است که بعضی از آنها ممکن است ماه ها زمان ببرد؛ و این دلیل بینتیجه بودن اقدامات دیگران نیست.
اما هیهات که این مطالب بدرستی به جان تندروها بنشیند.
یکی از ویژگی های تندروها آنست که -چون بیش از سایرین فعالیت می کنند و یا اقداماتشان زودتر نتیجه می دهد- بعد از مدتی عملا تمامیت خواه می شوند و سمت و سوی همه چیز را برای خود می خواهند، در حالیکه سایر بخش ها نیز به قدر خود در حال تلاشند.
نمی دانم در روزهای بعد چه اتفاقی رخ می دهد؛ احتمالا با رفتن گروهی از این طبقه، گروه تندروی دیگری ظهور خواهد کرد و هلم جرا.
به گمانم تقابل و رفت و آمد سنت گرایان و تحول خواهان لازمه قطعی هر اجتماع انسانی است و اگر تحول خواهان از جامعه ای بیرون بروند، گروه دیگری با همان قالب های رفتاری جای آنها را خواهند گرفت. (با مزه اش اینست که این گروه جدید بخشی از همان سنت گرایان قدیم هستند😂)
داستان شیرینی است.
#تندروی
#عملگرایی
@modmasjed
📌شب به یادماندنی
🔹مناسبت ها و حوادث گوناگون همیشه بسترهایی است برای فهم پیدا و پنهان افراد و جامعه، و اصلاح روشها.
امشب، شب ولادت رسول خدا که می توانست شبی شیرین باشد، با حوادثی توأم شد که کام برخی را تلخ کرد.
سیستم صوت علی رغم چک قبلی دچار اختلال شد و در آخر مجلس نیز جمعیت از مقدار پیش بینی شده خیلی فراتر بود و در نتیجه توزیع غذا با تنش هایی همراه بود.
بحث اختلاف دو گروه بر سر کولر نیز خود حکایت دیگری بود.
هیچ کدام از این حوادث غیرمترقبه نبود؛ آنچه کار را مشکل می کرد فقدان تربیت عمومی در مدیریت بحران ها بود.
تربیت اجتماعی بخشی از همان مدیریت فرهنگی است که به مردم می آموزد در شرایط بحرانی باید حرمت ها را بیشتر نگه دارند، به قانون التزام بیشتری داشته باشند، هوای ضعفا را داشته باشند، عصبانیتشان را کنترل کنند و هر حرفی را به زبان نیاورند.
اگر بتوانیم این عناصر را در رفتار جامعه تثبیت کنیم، نه اینکه بحران پیش نمی اید، چرا؛ بحران بهرحال رخ می دهد، اما با تربیت اجتماعی می توان به سلامت از بحرانها گذر کرد.
امشب برایم شب سختی بود، اما بسیار عبرت آموز.
قطعا از این به بعد، «تربیت اجتماعی» یکی از ارکان برنامه ها و صحبت هایم خواهد بود. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی.
#تربیت_اجتماعی
@modmasjed
📌درباره ی تربیت اجتماعی
🔹تربیت اجتماعی فصل مهمی از اصلاح اجتماعی است که بدون آن، اصلاح ساختارهای اجتماعی و کم و زیاد کردن نهادها سودی نخواهد بخشید.
تربیت اجتماعی عبارتست از تثبیت آموزه های رفتاری صحیح در ساحت اجتماع، به عبارت دیگر به مردم آموخته شود که در مواجهه با دیگران چگونه رفتار کنند.
تربیت اجتماعی چیزی بسیار فراتر از تربیت فردی است. ممکن است کسی در حوزه ی فردی خود انسان خوبی باشد؛ مثلاً انسان منظم، تمیز و با برنامه ای باشد؛ اما اگر بخواهیم در ساحت اجتماع انسان خوبی باشیم، باید مودب، مسئولیت پذیر، قانونمدار، و حق شناس باشیم.
چنانکه روشن است تربیت اجتماعی بسیار فراتر از تربیت فردی است.
اما تربیت اجتماعی چه مراحلی دارد؟
هرگز نباید گمان کنیم که تربیت اجتماعی با آموزش صرف به انجام می رسد. در تربیت اجتماعی ما با قلب و روح مخاطب سروکار داریم و نه فقط ذهن و حافظه ی او.
از همین جهت تربیت اجتماعی کاری است زمان بر و بسیار دیربازده.
یک مربی اجتماعی غیر از آنکه تربیت اجتماعی را آموزش می دهد، باید تلاش کند تا آن مفاهیم را در قلب مخاطبان خود نهادینه کند تا آنها پس از مدتی کلنجار رفتن با خود موفق به عمل به آن شوند.
بهترین نمونه ی تاریخی تربیت اجتماعی، تلاش های رسول خدا در دوران نبوتشان می باشد. آنچه از سیره و سنت رسول خدا بر می آید آنست که تلاشهای رسول خدا در طول بیست و سه سال مجاهدت، همگی تلاشی در جهت تربیت فردی و اجتماعی جامعه بوده است. سیره رسول خدا حاوی نکات ارزنده ی بسیاری است که شاید در آینده به آن بیشتر بپزدازیم.
#تربیت_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
@modmasjed
📌از کجا می خوریم؟
🔹مع الاسف ناکارآمدی و نتیجه ندادن بسیاری اقدامات و تلاش های فرهنگی، در سیاست بازی و قدرت طلبی ها ریشه دارد. چه در مسجد، چه در مدرسه و چه در جامعه، فرهنگ و ایمان مردم در چنگال اقتصاد و سیاست اسیر شده.
اگر اینها به درستی به وظیفه شان عمل می کردند ، شاهباز بی خانمان فرهنگ به خانه اش می رسید.
حرف خیلی دارم. چه کنم که دهانم بسته است.
تلک الدار الآخرة، نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا
@modmasjed