eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بیان آیه(۲) سوره مسد در تفسیرالمیزان□ □معناى آيه اين است كه مال ابولهب و عملش و يا اثر عملش دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات(۲)و (۳)و(۴)سوره مسد□ □ما اغنى عنه ماله و ما كسب□(۲) □در اين آيه كلمه (ما)  بار آمده، اولى است، و دومى مى تواند باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند باشد، و معنايش كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان او است، و معناى آيه به فرض اين است كه: عمل او دردى از او نكرد. و آيه به هر حال اين است كه مال و عملش و يا عملش دردى از او نكرد و به خدا و يا او، هم دچار و شد و هم تباب و خسران دو دستش. □سيصلى نارا ذات لهب□(۳) □يعنى به داخل آتشى خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش است كه است، و اگر كلمه () را  و الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و آن را برساند. □و امراته حماله الحطب□(۴) □يعنى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه () در جمله (حماله الحطب) از اين جهت به خود گرفته كه به اصطلاح است كه به منظور  _موصوف آن از افتاده و در اينجا به عنوان نام آن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مى كنم حماله الحطب را. ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه از كلمه (امراه) است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●بايد اعتراف كنم كه خود ما، همين تيپ ما در اثر انحرافاتى كه در طول تاريخ در تعليمات ما وجود داشته به گونه‌اى هستيم كه در اين حوزه‌هاى علمى و دينى از اول غرق در يك سلسله مسائل مى‌شويم و در اين مجرا قرار نمى‌گيريم كه قرآن را بشناسيم. □●زبان عربى را هم درست ياد نمى‌گيريم، آن مقدارى هم كه ياد مى‌گيريم به درد قرآن‌فهمى و قرآن‌شناسى نمى‌خورد. □●اگر يك طلبه از همان اوايل تحصيلش همين كتاب‌هايى را كه در باب اعجاز قرآن نوشته شده است از قديم و جديد بخواند (از جديد مثل همين كتاب صادق رافعى، و از قديم مثل همان كتاب عبد القاهر جرجانى و ابوبكر باقلانى)، اگر يك طلبه از اول با اين موضوع آشنا شود و بعد با توجه به جنبه‌هاى اعجازآميز قرآن وارد قرآن شود و بعد وادارش كنند به حفظ و ضبط قرآن، او اعجاز قرآن را خيلى بهتر مى‌تواند درك كند از كسى كه مثل ما اين طور نيست. □●استاد شهید مطهری، نبوت، ص ۲۳۴●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■در تعريف دين آمده كه: "دين عبارت از برنامه حقيقى و دستور واقعى و نگهدار حدّ انسان و تحصيل سعادت ابدى آن است" ■پس دين عبارت از يك برنامه حقيقى و دستورالعمل واقعى است نه يك برنامه اعتبارى ودستورالعمل مجازى ■لذا فرموده اند:  تشريعيات از متن تكوينيات بر مى خيزد. یعنی مطابق با چينش وجودى ممكناتِ در عالم، اين برنامه تنظيم مى شود و غايت جعل اين دستورالعمل براى آن است كه عالَم عقلى يعنى انسان را ، در قوس صعود مانند عالَم عينى بسازد. ■و نيز فرمود: دين نگهدار حدّ انسان است. از اين جهت شباهت بسيارى بين معناى دين با معناى ادب برقرار مى باشد چرا كه ادب را نيز نگهدار حدّ هر چيزى معرفى نموده اند و اين هر دو در قوس صعود مطرح اند نه در قوس نزول. به طور كلى هر موجودى اگر بخواهد در مسير خاص تكاملى اش قرار بگيرد بايد قطعاً در آن مسيرش حدود را كه همان ضوابط تكامل وجودى اوست مراعات كند تا از اين طريق به آنچه غايت آفرينش شان است نايل شوند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■از الغدیر چه می دانید ؟؟؟ ■دانستنی هایی در مورد الغدیر؛ ■ آیا می دانستید مجموعه ی عظیم الغدیر دفاع از مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام و خلافت بلافصل ایشان است! ■ آیا می دانستید مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته، همگی از منابع کُتب علمای اهل تسنن است! ■ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن و جمع آوری الغدیر در شبانه روز حدود ۱۷ ساعت مطالعه و تحقیق می کرد! ■ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن کتاب الغدیر ۱۰ هزار جلد کتاب از (باء بسم الله تا تای تمت) آن را خوانده و به ۱۰۰ هزار جلد کتاب مراجعات مکرر داشته است! ■ آیا می دانستید وقتی فقط یک جلد از کتاب الغدیر به لبنان رفت، در عرض مدت خیلی کوتاهی ۳۰ هزار سنی به واسطه مطالعه این کتاب شیعه شدند! ■ آیا می دانستید مجموعه بی نظیر الغدیر ۲۰ جلد است، که تا کنون ۱۱ جلد آن چاپ شده است و ۹ جلد از کتاب هنوز منتشر نشده است. مرحوم علامه امینی فرمودند: حرف‌های اصلی خودم را در آن ۹ جلد زده‌ام و این ۱۱ جلد، مقدماتی برای آن سخنان بوده است. و اگر انتشار این کتاب کامل ‌شود دنیا را تکان میدهد! ■ آیا می دانستید مطالب الغدیر به مذاق بسیاری خوشایند نیست اما از آنجایی که با اتکاء به منابع و مآخذ مُتقَن نوشته شده، تا کنون ظرف این مدت (حدود شصت سال) از چاپ این کتاب گذشته، کسی یا گروهی نتوانسته نقدی یا ردّی بر کتاب الغدیر و یا نقدی بر صفحه ای از الغدیر بنگارد! ■ آیا می‌دانستید امرا و وزرا و شخصیت های سیاسی هم برای کتاب الغدیر تقریظ نوشته‌اند. ملوک و بزرگان فقهاء و محدثین و بزرگان مولفین و شعرا اهل تسنن هم توجه می‌کنند و تقریظ می‌نویسند. تا چه رسد به بزرگان شیعه! ■ آیا می دانستید علامه امینی با کتاب شریف الغدیر خود، راه هر گونه انکار یا توجیه کسانی که در فکر مخالفت با خطبه غدیر و اثبات ولایت امیر المومنین علیه السلام هستند با مستندات و کتب اهل تسنن بسته است و این کتاب حجت را بر همه تمام کرده که به هیچ وجه نمی توان به خطبه ی نورانی غدیر شک نمود! ■مرحوم علامه امینی در کتاب بی‌نظیر الغدیر؛ روایت غدیر را از (۱۱۰) صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، و (۸۴) نفر از تابعین، و (۳۶۰) راوی حدیث، از کتب اهل سنت، از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری قمری معرفی کرده است! ■علامه امینی فرمودند: «روز قیامت با دشمنان امیرالمومنین علیه السلام مخاصمه خواهم کرد! همانطور که آن ها وقت آقا را گرفتند، وقت مرا هم گرفتند وگرنه می خواستم معارف امیرالمومنین علیه السلام را گسترش بدهم، این ها آمدند مرا وادار کردند که من در اثبات امامتش کتاب بنویسم.» ■علامه امینی رحمت الله علیه شخصیتی است که یک تنه در برابر تحریف کنندگان تاریخ قیام نموده و با قلم توانا و آتشین و در عین حال منطقی و علمی پرده ها را کنار زد و حقایق را از لابه لای زوایای تاریک تاریخ بیرون کشید و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام را برای جهانیان اثبات نمود‌. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش پنجم1⃣ ● معناى تساوى در مورد حقوق زن و مرد از سوى ديگر مشترك بودن دو طائفه زن و مرد در اصول مواهب وجودى ، يعنى در داشتن انديشه و اراده ، كه اين دو، خود مولد اختيار هستند، اقتضا مى كند كه زن نيز در آزادى فكر و اراده و در نتيجه در داشتن اختيار، شريك با مرد باشد، همانطور كه مرد در تصرف در جميع شئون حيات فردى و اجتماعى خود به جز آن مواردى كه ممنوع است ، استقلال دارد، زن نيز بايد استقلال داشته باشد، اسلام هم كه دين فطرى است اين استقلال و آزادى را به كاملترين وجه به زن داده ، همچنان كه در بيانات سابق گذشت . آرى ، زن از بركت اسلام مستقل به نفس و متكى بر خويش گشت ، اراده و عمل او كه تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت ولايت و قيمومت مرد در آمد، و به مقامى رسيد كه دنياى قبل از اسلام با همه قدمت خود و در همه ادوارش ، چنين مقامى به زن نداده بود، مقامى به زن داد كه در هيچ گوشه از هيچ صفحه تاريخ گذشته بشر چنين مقامى براى زن نخواهيد يافت ، و اعلاميه اى در حقوق زن همانند اعلاميه قرآن كه مى فرمايد: ((فلا جناح عليكم فيما فعلن فى انفسهن بالمعروف ...))، نخواهيد جست . ليكن اين به آن معنا نيست كه هر چه از مرد خواسته اند از او هم خواسته باشند، در عين اينكه در زنان عواملى هست كه در مردان نيز هست ، زنان از جهتى ديگر با مردان اختلاف دارند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 415 (البته اين جهت كه ميگوئيم جهت نوعى است نه شخصى ، به اين معنا كه متوسط از زنان در خصوصيات كمالى ، و ابزار تكامل بدنى عقب تر از متوسط مردان هستند). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●آیت‌الله بهجت ره●■ ■بزرگان ما از حلال اجتناب می‌کردند و ما حداقل از حرامش پرهیز کنیم. ■●(در محضر بهجت، ج٢، ص٣۵٠)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □كلمه (مسد) به معناى است كه از بافته شده باشد. و  مراد از اين دو آيه اين باشد كه ابولهب به در آتش در روز به همان هيئتى مى گردد كه در به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى و بته هايى ديگر را با مى پيچيد و حمل مى كرد، و آنها را بر سر راه خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به و هيزم به پشت ممثل گشته مى شود.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما ب
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □ درباره اينكه به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...)  اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند. در مى گويد: اگر كسى كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او نيست و آيا او باز هم مى توانسته بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا نمى شد؟ در مى گوييم: باز هم آوردن، ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه ف
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □: مذكور ناشى از است، غفلت از اين كه تعلق قضاى به فعلى از افعال انسان، باعث اختيار انسان نمى شود، چون اين است كه الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به خود او نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از تخلف كند و اين است، و وقتى فعلى كه قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، ( بفرماييد).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از
□بیان آیه (۵) سوره مسد□ □فى جيدها حبل من مسد□(۵) □پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش پيدا كند، آتشى كه در صورت وى حتمى بوده، و قضايش شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد: (ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از باب است آياتى كه سخن از زدن بر دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم نيست.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○استاد علی صفایی حائری○□ □○انسان با مقايسه‌ى محرّك‌ها با خودش، از بند آن‌ها آزاد مى‌شود و بت‌هايش را مى‌شكند. □○و خودشناسى ؛ يعنى اين‌كه تو با اين استعداد و امكان، چرا به خاطر دنياى بى‌جان و يا آدم‌ها و فرعون‌ها و طاغوت‌هايى كه مثل تو هستند، سوخته‌اى و ساخته‌اى. □○تو خودت را با تأثيرى كه از هر چيز احساس مى‌كنى، اندازه بگير و مقايسه كن، كه اين چيز، ارزش اين تأثير را داشته و يا جهل و غفلت تو، او را بزرگ كرده است. □○نامه های بلوغ، صفحه ۲۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□دوزخی، دوزخ را از دنیا باخود ميبرد، و بهشتی نیز □و بدانی که بهشت ودوزخ در انسانند به این معنی که هر کسی زرع و زارع ومزرعه خوداست □●الیه یصعد الڪلم الطیب و العمل الصالح یرفعه(فاطر ۱۱)●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر باور کنیم که غیر خدا احدی در زندگی ما کاره ای نیست، دیگر نه به غیر خدا دل می بندیم و تکیه می کنیم، نه چشم طمع به غیر خدا خواهیم داشت. □و نه ترس و نگرانی از غیر خدا خواهیم داشت. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش پنجم1⃣ ● معناى تساوى در مورد حقوق زن و مرد از سوى ديگر مشترك بو
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش پنجم2⃣ ● معنای تساوی در مورد حقوق زن و مرد سخن ساده تر اينكه : هر چند ممكن است ، يك يا دو نفر زن فوق العاده و همچنين يك يا دو نفر مرد عقب افتاده پيدا شود، ولى به شهادت علم فيزيولژى ، زنان متوسط از نظر دماغ (مغز) و قلب و شريانها و اعصاب و عضلات بدنى و وزن ، با مردان متوسط الحال تفاوت دارند، يعنى ضعيفتر هستند. و همين باعث شده است كه جسم زن لطيف تر و نرم تر، و جسم مرد خشن تر و محكم تر باشد و احساسات لطيف از قبيل دوستى و رقت قلب و ميل به جمال و زينت بر زن غالب تر و بيشتر از مرد باشد و در مقابل ، نيروى تعقل بر مرد، غالب تر از زن باشد، پس حيات زن ، حياتى احساسى است ، همچنان كه حيات مرد، حياتى تعقلى است . و به خاطر همين اختلافى كه در زن و مرد هست ، اسلام در وظائف و تكاليف عمومى و اجتماعى كه قوامش با يكى از اين دو چيز يعنى تعقل و احساس است ، بين زن و مرد فرق گذاشته ، آنچه ارتباطش به تعقل بيشتر از احساس است (از قبيل ولايت و قضا و جنگ ) را مختص به مردان كرد، و آنچه از وظائف كه ارتباطش بيشتر با احساس است تا تعقل مختص به زنان كرد، مانند پرورش اولاد و تربيت او و تدبير منزل و امثال آن ،آنگاه مشقت بيشتر وظائف مرد را از اين راه جبران كرده كه : سهم ارث او را دو برابر سهم ارث زن قرار داد، (معناى اين در حقيقت آن است كه نخست سهم ارث هر دو را مساوى قرار داده باشد، بعدا ثلث سهم زن را به مرد داده باشد، در مقابل نفقه اى كه مرد به زن مى دهد). و به عبارتى ديگر اگر ارث مرد و زن را هيجده تومان فرض كنيم ، به هر دو نه تومان داده و سپس سه تومان از آن را (كه ثلث سهم زن است ) از او گرفته و به مرد بدهيم ، سهم مرد دوازده تومان مى شود، براى اين كه زن از نصف اين دوازده تومان هم سود مى برد. در نتيجه ، برگشت اين تقسيم به این می شود كه آنچه مال در دنيا هست دو ثلثش از آن مردان است ، هم ملكيت و هم عين آن ، و دو ثلث هم از آن زنان است ، كه يك ثلث آن را مالك هستند، و از يك ثلث ديگر كه گفتيم در دست مرد است ، سود مى برند. پس ، از آنچه كه گذشت روشن شد كه غالب مردان (نه كل آنان ) در امر تدبير قوى ترند، و در نتيجه ، بيشتر تدبير دنيا و يا به عبارت ديگر، توليد به دست مردان است ، و بيشتر سودها و بهره گيرى و يا مصرف ، از آن زنان است ، چون احساس زنان بر تعقل آنان غلبه دارد، (و ما ان شاء الله در ذيل آيات ارث توضيح بيشترى در اين باره خواهيم داد)، اسلام علاوه بر آنچه كه گذشت تسهيلات و تخفيف هائى نسبت به زنان رعايت نموده ، كه بيان آن نيز گذشت . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 416 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei