کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش سوم ● معناى آيه شريفه در نتيجه در نتيجه معناى آيه اين مى شو
آیات 18-10 آل عمران، قسمت دوم
بخش چهارم
● معناى بصير و بصيرت در معارف الهى
بنابراين كلمه ((بصر)) و كلمه ((بصيرت )) در مورد معارف الهى به نوعى از استعاره ، يك معنا را مى دهد. و نهايت درجه ظهور و روشنى آن معارف را مى رساند، و آيات كريمه قرآن در اين باب بسيار زياد است ، و آيه اى كه از همه بهتر به گفته ما دلالت دارد آيه شريفه : ((فانها لا تعمى الابصار و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور)) است ، كه به ما مى فهماند ديدگان در دلها قرار دارند، نه در سرها، و نيز آيه شريفه ((و لهم اعين لا يبصرون بها)) است كه با لحن شگفت انگيزى ، مى فرمايد: ((ايشان ديدگانى دارند كه با آن نمى بينند)) و باز آيه شريفه : ((و جعل على بصره غشاوة )) و آياتى ديگر از اين قبيل است .
پس مراد از كلمه ((ابصار)) در آيه مورد بحث ، همان ديدگان ظاهرى است ، اما با اين ادعا كه چشم عبرت بين ، همين چشم ظاهرى است ، و در نتيجه تعبير آيه شريفه از باب استعاره به كنايه است ، حال چرا اينطوركرد؟ بدين جهت بود كه بفهماند معنا آنقدر
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 148
روشن است كه مى توان آنرا ديد و لمس كرد، و خصوصيت مورد، كه سخن از تصرف در چشمها دارد لطف اين كنايه را بيشتر مى سازد.
از ظاهر جمله : ((ان فى ذلك ...)) بر مى آيد كه تتمه كلامى است كه خداى تعالى خطاب به پيامبر گراميش كرده ، نه اينكه تتمه كلام رسول خدا كه جمله : ((بگو كسانى كه كفر ورزيدند چنين و چنان )) باشد، به دليل كاف خطاب در ((ذلك )) كه متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است ، و اينكه در اين كلمه خطاب را متوجه شخص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) كرد اشاره است به اينكه سايرين فهمشان اندك ، و دلهاشان از عبرت گرفتن از اين عبرت ها كور است .
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُب الشهَوَتِ
اين آيه و آيه بعديش به منزله بيان و شرح حقيقت حال مطلب قبلى است ، كه مى فرمود: ((ان الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئا...))، چون از اين آيه بر مى آيد كفار معتقد بوده اند كه مى توانند با اموال و اولاد، از خدا بى نياز شوند، و آيه شريفه بيان مى كند كه علت اين پندار فريب خوردن آنان در برابر تمايلات و لذائذ مادى است ، علت اين است كه از امور آخرت منقطع شده ، و رو به دنيا آوردند، از امور بسيار مهم بريده به امور مجازى پرداختند، امر بر آنان مشتبه شد و نفهميدند كه لذائذ مادى ، همه وسيله و متاع زندگى موقت در دنيا، و زندگى است ، كه خود مقدمه است ، براى رسيدن به آنچه نزد خدا است و آن عبارت است از حسن ماب و عاقبت نيكو.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️انسان با فقدان شفاء و اشارات شیخ الرئیس
و شرح اشارات خواجه طوسی
و فتوحات و فصوص شیخ اکبر محیی الدین
و شرح علامه قیصری در فصوص الحکم
و مصباح الانس ابنفناری
و اسفار صدرالمتالهین،
در بیان معارف الهی کتاب و سنت احساس غربت و خلأ میکند.
#علامه_حسنزاده_آملی
◾️(هزار و یک کلمه، ج۳، ص۱۸۴)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اگر کسی انسان کامل را نشناسد معرفتش به خدا کامل نیست
☑️حکیم دکتر دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
نقش تو در خیال و خیال از تو بینصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بیخبر
جویندگان جوهر دریای کنه تو
در وادی یقین و گمان از تو بیخبر
#عطار_نیشابوری
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم ● معناى بصير و بصيرت در معارف الهى بنابراين كلمه ((بصر)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم
بخش پنجم
● اموال و لذائذ اين دنيا وسائل در مقدّمه نيل به چيزى است كه نزد خدا است و خود مستقلا هدف نيستند
نه تنها اين كفار در علاقمندى به دنيا مبتكر و اولين علاقمند به آن نيستند، بلكه اين شيفتگى از ناحيه ديگرى ناشى شده است ، و اين خدا است كه دلهاى ايشان را تسخير كرده ، و علاقه به اين امور مادى را غريره آن نموده ، تا زندگى دنيائى و زمينى آنان تامين شود، چون اگر غريره حب دنيا در انسان ، گذارده نشده بود، زندگى او در اين كره خاكى دوام نمى يافت ، كسى به دنبال توليد مثل نمى رفت ، و نسل بشر قطع مى شد، و حال آنكه خداى سبحان مقدر كرده كه بشر تا مدتى معين در زمين زندگى كند، چون در روز اول خلقت بشر به پدر بشر يعنى حضرت آدم فرمود: ((و لكم فى الارض مستقر و متاع الى حين )).
و اگر چنين مقدر كرده كه علاقمند و دوستدار دنيا باشند براى اين بوده كه دنيا را وسيله زندگى آخرت خود كنند، واز متاع اين زندگى چيزهائى را كه به درد آن زندگيشان مى خورد برگيرند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 149
و خلاصه مطلب اينكه تقدير كرد تا به عنوان وسيله بدان بنگرند، نه به نظر استقلالى ، و به عبارت ديگر زندگى دنيا را وسيله زندگى آخرت قرار دهند، نه اينكه آن را هدف پنداشته و ماوراى آن را فراموش كنند، و يا راه را مقصد گرفته ، در عين اينكه مشغول رفتن به سوى پروردگار خويشند رفتن را مقصد بپندارند، همچنان كه قرآن كريم فرموده : ((انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا، و انا لجاعلون ما عليها صعيدا جرزا)).
چيزى كه هست اين بى خبران غفلت زده ، اين وسائل ظاهرى الهى را كه مقدمات و وسائلى براى بدست آوردن رضوان اللّه هستند، امورى مستقل پنداشتند، و محبوب بالذات شمرده ، خيال كردند كه اين امور مادى مى تواند ايشان را از خداى سبحان بى نياز سازد، و به همين جهت دنيائى كه خلق شده تا نعمت و وسيله تقرب و پاداش اخروى آنان باشد، بر ايشان نقمت و عذاب شد، همچنان كه قرآن كريم فرمود: ((انما مثل الحيوة الدنيا كماء انزلناه من السماء، فاختلط به نبات الارض ، مما ياكل الناس و الانعام ، حتى اذا اخذت الارض زخرفها، و ازينت ، و ظن اهلها انهم قادرون عليها، آتيها امرنا ليلا او نهارا، فجعلناها حصيدا، كان لم تغن بالامس )) - تا آنجا كه فرمود: ((و يوم نحشرهم جميعا، ثم نقول للذين اشركوا مكانكم ، انتم و شركائكم ، فزيلنا بينهم )) - تا آنجا كه فرمود: ((و ردوا الى اللّه موليهم الحق ، و ضل عنهم ما كانوا يفترون )).
كه اين آيات به مسأله حيات دنيا اشاره نموده و مى فرمايد امر حيات و زينت زندگى به
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 150
دست خداى تعالى است ، و به جز او هيچ ولى اى ندارد، و ليكن آدمیزاد به خاطر فريب زندگى ظاهرى از باطن آن كه همان آخرت است غافل مانده و مى پندارد كه امر زندگى به دست خود او است ، و او مى تواند امر زندگى را تدبير و تنظيم نمايد، به همين خاطر براى خود شركائى از قبيل اصنام ، و بتهائى نظير مال و اولاد و امثال آن اتخاذ مى كند، و خداى تعالى او را بر اشتباه و خطايش واقف مى سازد.
روزى كه اين زينت ظاهرى دنيا از بين مى رود، و روابطى كه بين او و اصنام بود قطع مى گردد، در آن روز آدمى آنچه را شريك خدا مى پنداشت گم مى كند و آنچه را در زندگى خود مؤثر خيال مى كرد بى اثر مى يابد، و معنا و حقيقت علم و عملش را برايش روشن مى سازد، اين است معناى اينكه فرمود ((به سوى خدا، (مولاى حقيقيشان ) برمى گردند)).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️انقلاب اسلامی ایران ماحصل سفر من الحق الی الخلق بالحق حضرت امام راحل بود و فتح الفتوح آن اولیائی بودند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند و ستارگان درخشان آسمان شهادت شدند. سالک الی الله در سفر سوم به جهت تکمیل خلق میآید و قدرت این تربیت به سعهی نفس او و بهرهمندیاش از مظهریت اسماء الله برمیگردد لذا انسان کامل چون مظهر اسم جامع الله است، نفس نفیس او در کل ماسوی الله سریان دارد و آدم و من دونه تحت لوای ربوبیت اوست. هر عارفی به میزان اتصالش به این ولایت عظمای الهی قدرت بیشتری در تربیت نفوس در سفر سوم را خواهد داشت. در این ساحت، امام خمینی ره در بین اولیاء مقیدهی محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم بی نظیر بود. به مدد نفس قدسی او صدها هزار شهید، شاهد وجه الله شدند و هم بساط معارف حقهی الهی و سیر و سلوک گسترهی بینظیری پیدا کرد و این معنی از بطون فرج است. رحمت بیکران الهی بر او و همهی شهدای راه حق باد.
#ح_م
☑️ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.......
▪️حاج محمد اسماعيل دولابي: اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف #آقای_خميني را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند.
▪️آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب.
▪️بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
◾️ #مصباح_الهدی ص ٤٩٠◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️صبر
▪️یکى از روحیّات دیگر که در پى ثبات در توحید و نیل به مرتبهى اطمینان و یقین در سالک پدید مىآید، صبر است.
▪️در برخوردارى از ایمان و طى مراحل سلوک، صبر نقش کلیدى دارد. امام سجّاد علیه السّلام مىفرمایند: اَلصَّبرُ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا ایمانَ لِمَن لا صَبرَ لَهُ: صبر در رابطه با ایمان به منزلهى سر در رابطه با پیکر است و کسى که صبر ندارد، ایمان ندارد.
☑️تعریف صبر
▪️صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض ننمودن و جزع و بىتابى نکردن. بنا به ضرب المثل مشهور، «صبر تلخ است و لکن برِ شیرین دارد.»
▪️با توجّه به اینکه صبر بر آنچه خدا مىکند و آنچه فرمان مىدهد، از مقامات متوسّطین است، کاربرد واژهى صبر درمورد پیامبر اکرم و ائمّهى اطهار علیهم السّلام، به احتمال قوى به معناى صبر بر فراق محبوب ازلى و صبر عَنِ الله است.
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#صبر - ۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️صبر ▪️یکى از روحیّات دیگر که در پى ثبات در توحید و نیل به مرتبهى اطمینان و یقین در سالک پدید مى
☑️مراتب صبر
▪️برای صبر ده مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبهی آن در آستانهی سلوک مصداق دارد و شش مرتبهی دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدی سلوک است.
☑️مراتب چهارگانهی صبر مبتدیان عبارت است از :
۱- صبر در ترک معصیت، هوای نفس و لذتها و شهوتهای جسمانی و نفسانی
۲- صبر در انجام طاعت و تحمّل دشواری تزکیه
۳- صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّتها
۴- صبر در نعمت و راحت
☑️مراتب ششگانهی صبر عارفان عبارت است از :
۱- صبر لِله
۲- صبر بِالله
۳- صبر عَلَی الله
۴- صبر فِی الله
۵- صبر مَعَ الله
۶- صبر عَنِ الله
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#صبر -۲
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش پنجم ● اموال و لذائذ اين دنيا وسائل در مقدّمه نيل به چيزى اس
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم
بخش ششم
● چه كسى دنيا و متاع دنيوى را در نظر انسان زينت مى دهد؟
حال بايد ديد كه چرا خود خداى تعالى ، دنيا و آنچه در آن است را در نظر انسان زينت مى دهد؟ و آيا او است كه انسانها را با اين گول زنك ، گول مى زند؟ حاشا بر ساحت مقدس او كه انسان را به خلاف واقع بيفكند، و به او چنين وانمود كند كه عوامل دنيائى مستقل در تأثيرند، و زينت دنيا هدف غائى بشر است .
آرى ساحت رب عليم و حكيم والاتر از آن است كه امور خلق خود را بگونه اى اداره كند كه منتهى به غايتى صالح و شايسته نگردد، چگونه چنين چيزى امكان دارد؟ با اينكه خودش فرمود: ((ان اللّه بالغ امره ))
و نيز فرموده : ((و اللّه غالب على امره )) بلكه اگر بنا باشد اين گول و فريب را مستند به كسى بدانيم ، بايد بگوئيم كه مستند به شيطان است ، همچنان كه خود خداى تعالى فرمود ((و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون )).
و نيز فرمود: ((و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم )) كه هر دو آيه اين فريبكاريها را به شيطان نسبت مى دهد.
بله اين مقدار را مى توان مستند به خدا كرد كه خدا اجازه چنين فتنه گريهائى را به شيطان داده ، تا (هم خود او به كمال شقاوت خود برسد) و هم مسأله آزمايش بندگان تكميل گردد، و زمينه تربيت بشر فراهم شود، همچنان كه فرمود: ((احسب الناس ان يتركوا ان
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 151
يقولوا آمنا و هم لا يفتنون ؟ و لقد فتنا الذين من قبلهم ، فليعلمن اللّه الذين صدقوا، و ليعلمن الكاذبين ، ام حسب الذين يعملون السيئات ان يسبقونا، ساء ما يحكمون )).
آيه شريفه : ((كذلك زينا لكل امه عملهم )) را هم مى توان بر همين اذن حمل نمود، هر چند ممكن هم هست به معنائى كه ما در سابق در ذيل آيه : ((انا جعلنا ما على الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا)) بيان كرديم حمل نمود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره●□
□توی همه این سالها یکیدو بار بیشتر نگفت «من»،
یک بارش وقتی بود که امام خمینی قدسسره از دنیا رفته بود، رهبر معظم انقلاب آمد و از سنگینی بار امانتی که دستش دادهاند، حرف زد.
□آیتالله بهجت بعد از چند لحظه سکوت، سر بلند کرد و گفت: «الحمدلله شما به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه میرسید، طبق موازین عمل کنید، «من» ملتزمم که شما را تنها نگذارند.»
□●به شیوه باران، ص۵٧●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●شهادت جانسوز رئیس مذهب، حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام را به محضر حضرت حجة بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض میکنیم●■
🏴صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام 🏴
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی اُستادِ العالَمِ و سَنَدِ الوجودِ ، مُرتَقی المَعارِجِ و مُنتَهَی الصُّعُودِ ، البَحرِ المَوّاجِ الأزَلی ، و السِّراجِ الوَهّاجِ الأبَدی ، ناقِدِ خَزائِنِ المعارفِ و العلومِ ، مَحتدِ العقولِ و نهایة الفُهُومِ ، عالِمِ الأسماء ، دلیلِ طُرُق السَّماءِ ، الکَونِ الجامِعِ الحقیقی ، و العُروةِ الوُثقی الوَثیقی ، بَرزَخِ البرازخ و جامِعِ الأضداد ، نورِ اللهِ بِالهِدایة و الإرشاد ، المُستَمِعِ القرآنِ مِن قائِلِهِ ، الکاشِفِ لأسرارِهِ و مَسائِلِهِ ، مَطلَع شَمسِ الأبَدِ ، جَعفر بن محمَّد ، علیه صلوات الله المَلِکِ الأحَد
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری میشناسند؟ - بخش اوّل●■
■گرچه مذهب شیعه همان مکتب رسول خدا است؛ و آموزههای همهی ائمّه در تبیین این مکتب، سهیم و دَخیل است؛ امّا اینکه امام صادق عليه السّلام به عنوان رئیس مذهب مشهورند، به دلیل موقعیت فوقالعادهای است که برخلاف پدران بزرگوار و فرزندان معصومشان، در اختیار آن حضرت قرار گرفت. ایشان در یک دورهی انتقالی، بیشترین فراغت را برای نشر و تبیین و ترویج و تعلیم معارف قرآن و اهل بیت، در اختیار داشتند.
■دوران امام باقر و امام صادق علیهما السّلام، دورهی انتقال حکومت از بنی امیّه به بنی عبّاس، یا به تعبیر دقیقتر از بنی مروان به بنی عبّاس بود و درگیریهای قدرتهای سیاسی با یکدیگر، فرصت و فراغت به آنها نمیداد که کنترل فوقالعاده و اختناق شدیدی را که در زمان سایر ائمّه علیهم السّلام اعمال میکردند، در آن زمان هم اعمال کنند.
■به همین خاطر بعد از دوران اختناقی که خصوصاً بعد از واقعهی عاشورا پیش آمد و حکومتهای ظالم اموی، کوچکترین مَنفَذی را برای تبیین معارف قرآن و اهل بیت علیهم السّلام باقی نگذاشتند؛ امام باقر علیه السّلام و بعد از ایشان امام صادق عليه السّلام این فرصت را پیدا کردند که این معارف را تبیین و ترویج کنند.
■شاید حدود هشتاد درصد احادیثی که در کتب حدیثی شیعه به ما رسیده است، از این دو امام بزرگوار، امام باقر و امام صادق علیهما السّلام، نقل شده است؛ به خاطر فرصت و فراغت ایشان. واِلاّ این گونه نیست که ائمّهی دیگر در مقام و مرتبهی علمی، چیزی کمتر از این دو امام بزرگوار داشتند. چنین فرصت و فراغتی در اختیار دیگر ائمّهی ما قرار نگرفت. این است که مکتب تشیّع، به نام امام صادق شناخته شد.
■شاید به لحاظ دیگری هم مذهب تشیّع به جعفری مشهور شد و آن این که مذاهب فقهی چهارگانهی اهل سنّت (حَنَفی، مالکی، شافعی، و حَنبلی) هم تقریباً در عصر امام صادق علیه السّلام شروع به شکل گیری کردند. اَبوحَنیفه، معاصر امام صادق علیه السّلام بود و دو سال شاگردی و طلبگی ایشان را کرده بود؛ تا پایان عمر هم میگفت:
«لَوْلا السَّنَتانِ لَْهَلَکَ اْلنُّعمان»
اگر آن دو سال که من به درس امام صادق علیه السّلام رفتم، نبود؛ هلاک شده بودم. اینکه چه شد کسانی که شاگرد امام صادق علیه السّلام بودند، رو در روی امام ایستادند؛ برای خودشان مذهبی بنیان گذاری کردند و عدّهای را به دور خود جمع کردند؛ نکاتی است که در کتاب «حدیث دوست» به آنها اشاره شده است.
■چون این مذاهب از زمان امام صادق علیه السّلام به بعد شکل گرفتند و این چهار مذهب به اسم بنیان گذارانشان شناخته شدند؛ یعنی پیروان احمد حَنبَل را حنبلی مذهب؛ پیروان ابوحنیفه را حنفی مذهب؛ پیروان مالک بن انس را مالکی و پیروان امام شافعی را شافعی میگویند؛ پیروان مکتب تشیّع را هم، پیروان مذهب جعفری نام مینهند.
#ادامه_دارد....
■استاد مهدی طیّب۹۱/۰۶/۱۶■
#مناسبات_ماه_شوال
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری میشناسند
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری میشناسند؟ - بخش دوّم●■
■بنا به اعتقاد ما، تشیّع یعنی استمرار آموزههای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم، و چیزی جدای از آن نیست.
■تشیّع در زمان حیات رسول الله آغاز شد. حتّی واژهی شیعه را خود پیغمبر ذیل آیهی شریفه:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»
در مورد یاران و همراهان امیرالمؤمنین علیه السّلام به کار بردند. اهل سنّت، در کتاب معتبر حدیثیشان از پیغمبر اکرم، نقل کردهاند که فرمودند:
«ﻳَﺎ علی ﺃَﻧْﺖَ ﻭَ ﺷِﻴﻌَﺘکَ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»
ای علی؛ تو و شیعیانت، بهترین خلایق خدا هستید.
■بنابراین واژهی شیعه، توسّط خود پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وضع و به کار برده شد و تشیّع از زمان حیات ایشان مطرح بود.
■در دوران حیات پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، عدّهای از اصحاب پیامبر دور امیرالمؤمنین علیه السّلام جمع و با ایشان محشور بودند. کَمااینکه عدّهای هم دور ابابکر و عمر و عثمان بودند. در واقع دو تیپ مختلف در بین صحابهی پیغمبر دیده میشد. از همان زمان حیات رسول الله، کسانی با امیرالمؤمنین علیه السّلام هم روحیه و همراه بودند و بعد از رحلت رسول الله هم شیعه خوانده شدند. پس تشیّع در زمان پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وجود داشت و در زمان امیرالمؤمنین علیه السّلام، در زمان حسنین و در زمان امام سجّاد و امام باقر علیهم السّلام استمرار پیدا کرد؛ منتها به دلیل اینکه چهار مکتب فقهی اهل تسنّن در آن زمان شکل گرفت و به نام رؤسای آن مذاهب خوانده شد؛ مکتب تشیّع هم مکتب جعفری نام گرفت.
■بخش عمدهای از آموزههای مکتب تشیّع را امام صادق عليه السّلام در جلسات درس عظیمی که دایر میکردند، بیان فرمودند. حاصل این آموزههای حضرت، چهارصد کتاب شد که شاگردان ایشان تألیف کردند. این چهارصد کتاب «اصول أربَعَةُ مِأة» نام گرفت. بعدها نیز مطالب همان کتابها تدوین شد و کتابی مثل کافی و کتابهای حدیثی بعدی شیعه را شکل داد. به این لحاظ این مذهب را مذهب جعفری و امام صادق علیه السّلام را رئیس این مذهب میدانند. والّا رئیس مذهب ما خود رسول الله و امیرالمؤمنین علیهما السّلام هستند و تشیّع چیزی جدا از اصل آموزههای پیغمبر و قرآن کریم نیست. منتها شیعه این آموزههای قرآن و سنن نبوی را از زلالترین، پاکترین و نابترین مَجرا، که اهل بیت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم هستند، دریافت کرده است.
■بنا به ضرب المثلی که در بین عرب است؛ که «أهل البَيتِ أْدریٰ بِْما فِْیاْلبَيتِْ» اهل خانه بیشتر میدانند که در خانه چه میگذرد. شیعه معتقد است أهل البَيتِ پیغمبر نسبت به آموزههای پیامبر أْدریٰ هستند و لذا این آموزهها را مستقیماً از اهل بیت علیهم السّلام دریافت کرده است.
■شهادت امام صادق علیه السّلام را به محضر فرزند برومند و بزرگوار آن حضرت، بقیة الله الأعظم امام عصر أرواحُنافِداه و همهی پیروان، ارادتمندان، سرسپردگان و دوستداران ایشان، تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خدای متعال ما را شاگردان شایستهای برای مکتب امام صادق علیه السّلام قرار دهد.
■●استاد مهدی طیّب۹۱/۰۶/۱۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●توصیههای امام صادق علیه السّلام به شیعیان●■
■قَالَ الاِمام الصادق علیه السّلام:
"أُوصِيكُمْ بِتَقْوَیالله، وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ لِمَنِ ائْتَمَنَكُمْ، وَ حُسْنِ الصَّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتُمُوهُ، وَ أَنْ تَكُونُوا لَنَا دُعَاةً صَامِتِينَ."
■فَقَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ الله، وَ كَيْفَ نَدْعُو إِلَيْكُمْ وَ نَحْنُ صُمُوتٌ؟
■قَالَ: "تَعْمَلُونَ بمَا أَمَرْنَاكُمْ بِهِ مِنَ الْعَمَلِ بِطَاعَةِ اللهِ وَ تُعَامِلُونَ النَّاسَ بِالصِّدْقِ وَ الْعَدْلِ، وَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ، وَ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ لَا يَطَّلِعُ النَّاسُ مِنْكُمْ إِلَّا عَلَى خَيْرٍ، فَإِذَا رَأَوْا مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ عَلِمُوا اَفَضْلَ مَا عِنْدَنَا فَتَنارَعُوا إِلَيْهِ."
#امام_صادق_علیهالسّلام_فرمودند:
■شما را توصیه میکنم به تقوای الهی. تقوی الله غیر از تقوای از معاصی است؛ تقوی الله یعنی غیر خدا را به دل راه ندادن، از غیر خدا پرهیز کردن.
■و توصیه میکنم به اینکه هر کس که شما را امین دانست و امانتی به شما سپرد، آن امانت را ادا کنید؛ خیانت در امانت نکنید. این امانت چه میتواند باشد؟ اقیانوس عظیمی است. فکر کنید ببینید چه امانتهایی خدا، پیغمبر، ائمّه و اولیای دین نزد ما گذاشتهاند؛... تا افراد معمولی و سادهای که ممکن است یک شیء مادی را امانت نزد ما گذاشته باشند.
■سوّمین توصیهی من به شما شیعیانم این است که با کسانی که مصاحب و رفیق میشوید شرط رفاقت و مصاحبت را به خوبی ادا کنید. مصاحبان و دوستان خوبی باشید. شرط دوستی و رفاقت را به خوبی ادا کنید.
■و توصیه میکنم به شما که دعوت کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت، صامت؛ یعنی چه؟ یعنی با حرف به سوی ما دعوت نکنید، با عملتان افراد را دعوت کنید نه با حرفتان.
■رفتار زیبا و شایستهی شما سبب شود که افراد بگویند عجب انسانهای قشنگی هستند، اینها کجا رفتهاند که این قدر قشنگ شدهاند؟ چه کسی اینها را تربیت کرده که اینقدر خوب بار آمدهاند؟ دعوت کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت.
■عرض کردند ای پسر رسول خدا! ای امام صادق! چگونه دعوت کنیم درحالیکه ساکت هستیم و سخن نمیگوییم؟
■فرمودند: اینطور که به آنچه از طاعت الهی که ما اهل بیت شما را به آن امر کردیم عمل کنید. و با مردم هم با صداقت و عدالت رفتار کنید. امانتی را هم که به شما سپرده میشود به شایستگی ادا کنید.
■و اینکه مردم را به نیکیها، زیباییها و شایستگیها امر کنید و از آلودگیها و پلیدیها نهی کنید.
■و اینکه مردم جز به خوبی از شما خبردار نشوند. یعنی هر خبری از شما میشنوند خبر خوبیها، شایستگیها و رفتارهای زیبای شما باشد.
■وقتی مردم شما را دیدند که این طور هستید؛ آن وقت فضیلتی که در نزد ما هست را میفهمند. یعنی در مکتب ما اهلبیت چه گوهرهای بزرگی است و کسی بیاید سر به ما بسپرد و خودش را در اختیار ما قرار دهد چه موجود برجسته و والایی میشود.
■وقتی رفتارهای زیبای شما را دیدند آن وقت ارزش مکتب ما را درک میکنند. آن موقع دست و سر میشکنند برای اینکه هر چه زودتر بیایند به ما بپیوندند و پیرو ما اهلبیت شوند...
■استاد مهدی طیّب■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش ششم ● چه كسى دنيا و متاع دنيوى را در نظر انسان زينت مى دهد؟
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم
بخش هفتم
● دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم
و بهر حال تزيين و جلوه گرى دنيا در نظر مردم دو جور تصور مى شود، يكى براى اينكه بنده خدا باين وسيله يعنى به وسيله دنيا به آخرت برسد، و خشنودى خداى را در مواقف مختلف زندگى و با اعمالى گوناگون و به كار بردن مال و جاه و اولاد و جان به دست آورد. و اين خود سلوكى است الهى و پسنديده ، كه خداى تعالى اين گونه مشاطه گريها را به خودش نسبت داده ، و در آيه هفتم سوره كهف بيان شريفش گذشت .
و نيز در آيه : ((قل من حرم زينة اللّه التى اخرج لعباده و الطيبات من الرزق )) مى فرمايد: ((بگو چه كسى زينت دنيائى را كه خدا براى بندگانش درست كرده و نيز رزق پاكيزه را حرام نموده است ؟)).
قسم ديگر جلوه گرى دنيا در نظر خلق زينت گرى دنيا است به اين منظور كه دلها شيفته دنيا شده ، و متوجه آن و غافل از ماوراى آن شود، و از ذكر خدا بى خبر گردد، اين قسم جلوه گرى تصرفى است شيطانى و مذموم كه خداى سبحان آنرا به شيطان نسبت داده ، و بندگان خود را از آن برحذر داشته ، و همچنان كه گذشت فرموده : ((و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون )).
و نيز از قول شيطان حكايت فرموده كه عرضه داشت : ((رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض ، و لاغوينهم اجمعين .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 152
و نيز فرموده : ((زين لهم سوء اعمالهم )) و آياتى ديگر نظير اينها.
اين قسم جلوه گرى هم گاهى و از جهتى به خدا نسبت داده مى شود، البته در طول نسبتى كه به شيطان دارد. و اين بدان جهت است كه شيطان و هر سببى از اسباب خير و يا شر آنچه عمل مى كند و هر دخل و تصرفى كه در ملك خدا دارد به اذن خود او است ، تا اراده خدا و مشيت او نافذ شود، و با نفوذ امر او، امر صنع و ايجاد منتظم گردد، و در نتيجه رستگاران با اراده و اختيار خود رستگار شوند، و مجرمين هم با سوء اختيار خود از رستگاران ، ممتاز و جدا گردند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴شهادت جانسوز رئیس مذهب، حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام را به محضر حضرت حجة بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض میکنیم
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تحفه ایی از گنجینه ی معارف امام صادق علیه السلام
▪️خدمتگزار امام صادق علیه السلام میگوید: سَمِعْتُهُ يَقُولُ لِدَاوُدَ بْنِ سِرْحان: شنیدم که امام صادق علیه السلام به داودبنسرحان میفرمودند: يا داوُدُ اَبْلِغْ مَوالِیَّ عَنِّی السَّلامَ وَ اَنِّی اَقُولُ: ای داود سلام مرا به دوستان و دوستداران من برسان و به آنها بگو که من میگویم: رَحِمَ اللهُ عَبْداً اِجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذاكَرَ اَمْرَنا: رحمت خدا بر آن بندهای که با دیگری جمع میشود، با دوستش، با برادرش، با خواهر ایمانیش جمع میشود، فَتَذاكَرَ اَمْرَنا، و مینشینند در مورد امر ما، برنامهی ما، مکتب ما، با هم سخن میگویند. فَاِنَّ ثالِثَهُما مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُما: که سومیِ این دو نفر، مَلَکی است که حاضر میشود و استغفار میکند برای این دو مؤمنی که با هم نشستهاند و در مورد امر ما، در وادی ولایت، با هم سخن میگویند.
▪️وَ مَا اجْتَمَعَ اثْنانِ عَلیٰ ذِكْرِنا اِلّا باهَی اللهُ تَعالیٰ بِهِمَا الْمَلائِكَةَ: و هیچ دو نفر مؤمن یا مؤمنهای با هم جمع نمیشوند در گفتگو کردن در باب مکتب ما، آرمان و برنامهی ما، شخصیّت و مقام ما اهلبیت، مگر اینکه خدای متعال به این دو، بر ملائکه مباهات و فخر میکند، که چنین بندگان عزیز و عظیمی دارم.
▪️فَاِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّکْرِ: پس وقتی با هم جمع شدید، مشغول ذکر شوید. مشغول یاد ما و یاد خدای متعال شوید. نشستنهایتان، خالی از گفتگو در رابطه با مکتب و آرمان ما، مقام و ولایت ما اهلبیت نباشد
▪️و این آموزهای است برای همهی ما که اگر میهمانی تشکیل میشود، اگر دید و بازدیدی داریم، اگر به دیدار دوستی میرویم، اگر با یک دوست اهلبیت علیهم السلام جایی جمع میشویم، ولو شده یک جمله، یک یادآوری در حیطه ی امر ولایت و شخصیّت اهلبیت علیهم السلام داشته باشیم.
▪️این توصیهی امام صادق علیه السلام است که فرمودند: فَاِذاَ اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّکْرِ: وقتی با هم جمع شدید، مشغول یاد ما شوید؛ یک یادآوری کنید؛ نکتهای در رابطه با شخصیّت ما، سیرهی ما، زندگانی ما، نقش ما در عالم هستی و در رهبری مؤمنان، با هم داشته باشید.
▪️فَاِنَّ فِی اجْتِماعِکُمْ وَ مُذاکَرَتِکُمْ اِحْياؤُنا: چرا که با همین جمع شدن و گفتگو کردنتان در این باب، ما را زنده میکنید؛ مکتب و آرمان ما را زنده میکنید؛ نمیگذارید که یاد ما فراموش شود؛ آرمان و مکتب ما فراموش شود. این نشستنهای شما مؤمنان با همدیگر و گفتگو کردنتان در امر ولایت، باعث زنده ماندن راه و مکتب ولایت خواهد شد.
▪️وَ خَيْرُ النّاسِ مِنْ بَعدِنا مَنْ ذاکَرَ بِاَمرِنا وَ دَعا اِلیٰ ذِکْرِنا: و بعد از ما ائمّه، بهترینِ مردم کسانی هستند که در رابطه با امر ولایت ما، با هم به مذاکره میپردازند و دیگران را دعوت به یاد ما میکنند؛ کسانی را که غافل و بیتوجهّند، به یاد ما اهلبیت: دعوت میکنند.
▪️خب این یک روایت، که ارزش این نشستنهایمان را کنار هم بدانیم. بدانیم چه توفیق بزرگی خدا نصیب همهی ما کرده که میآییم با هم مینشینیم و یادی از اهلبیت علیهم السلام و مکتب و آموزههای آن بزرگواران میکنیم.
◾️استاد مهدی طیب - ۸۷/۰۲/۱۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️مراتب صبر ▪️برای صبر ده مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبهی آن در آستانهی سلوک مصداق دارد و شش
☑️آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل
(مراتب صبر مبتدیان)
▪️نفس با صبر پیشه کردن، به تدریج به آنچه خلاف میلش است عادت مىکند و بدین وسیله ترقّى مىکند. این امر در هر مرتبه از صبر به نحوى واقع مىشود.
▪️۱- مبتلا بودن به معاصى و غوطهورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال باز مىدارد، از نیل به مقصود محروم مىکند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار مىسازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى و لذّتجویىهاى حیوانى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ مىکند. این صبر همچون مرهمى است که بر روى دُمَل چرکینى قرار مىدهند تا آن دُمَل برسد و آمادهى تخلیه شود. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است.
▪️۲- انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیهى خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحتطلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز مىبایست دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، کبر و غرور، فخر و مباهات، و ریا و خودنمایى را پذیرا شود. این صبر همانند دارویى است که روى دُمَل چرکین رسیده و آمادهى تخلیه قرار مىدهند تا چرک آن را بیرون بکشد. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است.
▪️۳- در جریان زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیّتها و ناملایماتى براى آنها پیش مىآورد.
▪️امام صادق علیه السّلام مىفرمایند:
ما اَفلَتَ المُؤمِنُ مِن واحِدَةٍ مِن ثَلاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجتَمَعَتِ الثَّلاثُ عَلَیهِ. اِمّا اَن یَکونَ مَعَهُ فِى الدّارِ مَن یُغِلقُ عَلَیهِ البابَ یُؤذیهِ، اَو جارٌ یُؤذیهِ، اَو شىءٌ فى طَریقِهِ وَ حَوائِجِهِ یُؤذیهِ. وَ لَو اَنَّ مُؤمِناً عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ شَیطاناً یُؤذیهِ وَ یَجعَلُ اللهُ لَهُ مِن ایمانِهِ اُنساً لا یَستَوحِشُ مَعَهُ اِلى اَحَدٍ
▪️مؤمن نمىتواند خود را از یکى از سه چیز برهاند و گاهى هر سه براى او جمع مىشود. یا شخصى با او در خانه است که در بر او مىبندد و آزارش مىکند، یا همسایهاى اذیّتش مىکند و یا چیزى در راهش و در مسیر نیازمندىهایش او را اذیّت مىکند. و اگر مؤمنى بر سر کوهى باشد، خداى عزّوجلّ شیطانى را برمىانگیزد تا او را اذیّت کند. و خدا از ایمانش براى او مونسى قرار مىدهد که از وحشت به کسى پناه نبرد.
▪️از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمىشود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمىزند، لذا مصائب و بلایایى که خداوند در زندگى انسانها بهوجود مىآورد، حکمتهایى دارند.
▪️حکمت گرفتارىهایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار مىدهد، به تناسب ویژگىهاى افراد، متفاوت است.
امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ امتِحانٌ وَ لِلاَنبیاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلاَولیاءِ کَرامَةٌ
▪️بلا و گرفتارى براى ظالم، به خاطر تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، بهمنظور امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایهى بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است.
▪️[ مصائب، شدائد، محرومیّتها و گرفتارىهایى که خداوند به اقتضاى ربوبیّت خویش، در زندگى شخص مؤمن بهوجود مىآورد، حکمتهاى فراوانى دارد که در بخش برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن به پارهاى از آنها اشاره خواهیم کرد.]
▪️۴- دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش مىآید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطهور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و هدر ندادن عمر در لذّتجویىهاى مادّى و نیز کنترل خود از طغیان و سرکشى در اثر احساس بىنیازى، برخوردارى و توانمندى، مستلزم تحمّل دشوارىهایى است که چهارمین مرتبهى صبر را تشکیل مىدهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبهى دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست.
ادامه دارد....
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#صبر - ۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️خاندان آل الله علیهم السلام #مبارک هستند. این که بگوییم میلاد آنها مبارک باشد سخن صحیحی نیست بلکه اینها خود مبارک هستند. «أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا» (نمل/۸)، آنکه در آتش و حول آن به سر میبرد مبارک است. من و شما نیز باید مبارک باشیم؛ باید به دل آتش بزنیم و بسوزیم. آنگاه که سوختیم بالذات مبارک میشویم. یا باید چنین کنیم یا خود را پیرامون آتش قرار دهیم و به مبارکیِ آتش مبارک گردیم. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ» (مریم/۳۱) من ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ مبارکم. انسان باید اینگونه باشد. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَات» (اعراف/۹۶). ﺍﮔﺮ مردم اهل ﺍیمان ﻭ تقوای الهی باشند، #برکات از درون آنها ظهور مییابد و خود آنها #برکت میشوند. برکت نیز از اسماء الله است. حق متعال تبارک و تعالی است. اسماء جلال خدا، تعالی و اسماء جمال خدا تبارک است لذا #انسان_کامل مبارک است؛ اصلا مبارک ترین حقیقت عالم وجود انسان کامل است و عالم از این مبارکتر به خود ندیده است.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش هفتم ● دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم و بهر حال تزي
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم
بخش اول1⃣
● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حب مال و لذايذ دنيوى مستند به خداى تعالى است
با بيانى كه گذشت روشن شد كه مراد از فاعل جلوه گرى كه در آيه : ((زين للناس حب الشهوات ...)) نامش برده نشده ، خداى سبحان نيست . براى اينكه هر چند علاقه به شهوات نسبتى به خدا دارد اما با اين تفاوت كه علاقه صحيح و صالح به طور استقلال ، و علاقه مذموم و غافل كننده بطور اذن به او مربوط مى شود الا اينكه در آيه شريفه به خاطر اشتمالش بر علاقه هائى كه يقينا منسوب به خدا نيست و بيانش مى آيد، ناگزير رعايت ادب قرآن اقتضا مى كند كه اين جلوه گرى را به غير خدا (چون شيطان و يا نفس ) نسبت دهيم .
درستى سخن بعضى از مفسرين كه فاعل جلوه گرى را شيطان دانسته اند از اينجا روشن مى شود، براى اينكه حب شهوات امر مذمومى و ناپسندى است و خدا آنرا در نظرها زينت نمى دهد، و همچنين حب كثرت مال كه آن نيز امرى است مذموم آنچه مستند به خدا است همان حسن الماب و جنات است ، كه در آخر اين آيه و آيه بعديش به خدا نسبت داده شده است .
با اين بيان فساد نظريه بعضى از مفسرين روشن مى شود كه گفته اند: از آنجا كه زمينه سخن در اين آيه شريفه بيان طبيعت بشر است به هيچ وجه نمى توان حب ناشى از اين طبيعت و هر چيز ديگرى را كه از آن ناشى مى شود به شيطان نسبت داد، تنها امورى از قبيل ((وسوسه )) كه عملى زشت را در نظر زيبا جلوه مى دهد مى توان به شيطان نسبت داد.
سپس همين مفسر گفته : ((به همين جهت قرآن كريم تنها تزيين اعمال را به شيطان نسبت مى دهد، و مى فرمايد: (( و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم )))).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 153
و نيز مى فرمايد: (( و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون )) و اما حقايق و طبايع اشيا، مستند به او نمى شود بلكه تنها مستند به خالق حكيمى است كه شريكى ندارد، همچنان كه خداى عزوجل فرموده : ((انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا)).
و نيز فرموده : ((كذلك زينا لكل امة عملهم )) كه در همه اين موارد سخن از امتها است ، كه در حقيقت سخن از طبايع جامعه ها است اين بود گفتار آن مفسر.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مست
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم
بخش اول2⃣
● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حب مال و لذايذ دنيوى مستند به خداى تعالى است
وجه فساد گفتارش اين است كه هر چند استناد داشتن حقايق و طبايع اشيا به خالق حكيم و بى شريك سخن درستى است ، و ليكن اينكه گفته است در آيه شريفه سخن از طبيعت بشرى و انگيزه هاى آنست ، اشتباه كرده ، براى اينكه توجه فرموديد كه گفتيم اين سوره در مقام بيان اين نكته است كه خداى سبحان ، قيوم بر تمامى شئون خلايق ، و بر تدبير آنها، و ايمان و كفر، و اطاعت و عصيان آنها است خلايق را خلق نموده و بسوى سعادتشان هدايت فرمود، و كسانى كه در دين او نفاق ورزيدند، و يا به آيات او كافر شدند، و يا با ايجاد اختلاف در كتاب آسمانى بغى و فساد كردند، و خلاصه تمام كسانى كه شيطان را اطاعت و هواى نفس را پيروى نمودند، نتوانستند خدا را بستوه آورده ، و بر او غالب شوند و قيوميت او را تباه كنند، بلكه همچنان تمام عالم در تحت قيمومت و قدرت تدبير اويند و او است كه امر خلق را به واسطه قانون عليت ، تدبير مى كند، تا راه براى اجراى سنت امتحان باز شود پس همانطور كه او خالق طبايع موجودات و قواى آنها است ، خالق تمايلات و افعال آنها نيز هست ، او است كه همه موجودات و مخصوصا انسان را به سوى جوار قرب و كرامت خود براه انداخته ، و اين راه را برايش گشوده ،و همو است كه به ابليس اذن داده و از وسوسه كردن مردم جلوگيريش نكرده ، و انسانها را هم از پيروى وسوسه هاى او مانع نشده ، هم انسان را و هم دشمن او را آزاد گذاشته ، تا امر امتحان تمام شود، و معلوم گردد كه چه كسانى ايمان دارند، و از همين طبقه گواهانى بگيرد، (تا فردا ديگران نگويند نمى توانستيم ايمان آوريم ).
اين نكته را هم بايد بگوييم كه اگر در سوره مورد بحث اين مسأله را عنوان كرد براى اين بود كه دلهاى مؤمنين خرسند شود چون در روزهايى كه اين سوره نازل مى شد، مسلمانان
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 154
سخت در عسرت به سر مى برند، از داخل گرفتار نفاق منافقين و جهل جاهلان بودند (جاهلان بيمار دلى كه همواره طبل وارونه مى زدند، و امر را بر آنان تباه مى ساختند، و در اطاعت خدا و رسولش كوتاهى مى كردند) و از خارج از يك سو گرفتار دشوارى دعوت دينى بودند، و از ديگر سو كفار عرب هر روز از يك طرف عليه اين دعوت توطئه مى كردند، و از يك سو اهل كتاب و مخصوصا يهوديان دست از دشمنى بر نمى داشتند، و از سوى ديگر كفار روم و عجم با قدرت و لشگر خود چنگ و دندان نشان مى دادند، و همه اين كفار و حتى مسلمانانى كه راه كفار را مى رفتند، امر بر ايشان مشتبه شده بود، چون به دنيا و زخارف آن ركون و اعتماد كردند، و مقدمه را به جاى غايت و هدف گرفتند با اينكه هدف در بعد از دنيا و در ماوراى طبيعت است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️با رعایت اخلاقیات و رفتار صحیح اسلامی، افراد غیر مسلمان هم به اسلام و مسلمانها گرایش پیدا می کنند.
◾️آیت الله العظمی بهجت (ره)
#جرعه_وصال◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️محرم و نامحرم دل آدمی
▪️آنکه نشناسد به عالم، محرم و بیگانه کیست در درون خود، چه می داند که صاحب خانه کیست
▪️دل آدمی مرکز هستی اوست و تمام عالم انسان در قلب و دل اوست. دل آدمی، خانه پر متاعی است که همه چیز در آن هست. خانه دل آدمی، بدون صاحب هم نیست. بسیاری از مردم دل خود را می شناسند و آنچه در دل دارند را می دانند اما صاحب دل را نمی شناسند. آیا دل صاحب دارد یا ندارد؟ مسلما خانه بی صاحب نیست. آنچه مهم است، شناختن صاحب خانه است.
▪️اگر انسان بتواند نامحرم و بیگانه را بشناسد، متاع خانه و صاحب خانه را نیز می شناسد. تا کسی خود و متاع دل خود را نشناسد، جهان را نمی شناسد و اگر جهان را نشناسد، محرم و بیگانه را نمی شناسد. آیا انسان با عالم، محرم است یا بیگانه؟ آیا عالم معقول با انسان محرم و مانوس است یا نامعقول؟ امر نامعقول به هیچ عنوان محرم نیست و تنها چیزی با انسان مانوس است که معقول
☑️دکتر ابراهیمی دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️هزار هزار آدم و هزار هزار عالم:
▪️المروی عن الامام محمد الباقر علیه السلام: لعلک تری أن الله عزوجل انما خلق هذا العالم الواحد! أو تری أن الله عزوجل لم یخلق بشرا غیرکم؟ بلی و الله، لقد خلق الله تبارک و تعالی ألف ألف عالم، و ألف ألف آدم، و أنت فی آخر تلک العوالم و اولئک الآدمیین. انتهی.
▪️( از امام باقر علیه السلام روایت شده است: گویا تو میبینی که خداوند فقط این یک جهان را خلق نموده است یا می پنداری که خداوند عز و جل غیر از شما بشری را نیافریده است؟ بله به خدا قسم، خداوند تبارک و تعالی هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید، و تو در آخر آن عوالم قرار دادی و آن عالم آدمیان است)
▪️و فی الدفتر الرابع من المثنوی للعارف الرومی:
آسمان ها و زمین یک سیب دان
کز درخت قدرت حق شد عیان
تو چو کرمی در میان سیب در
از درخت و باغبانی بی خبر
▪️و قال الامیر خسرو الدهلوی:
تو پنداری جهانی غیر از این نیست؟
زمین و آسمانی غیر از این نیست؟
چو آن کرمی که در گندم نهان است
زمین و آسمان و وی همان است
شنیدستم که هر کوکب جهانی است
جداگانه زمین و آسمانی است
◾️شرح منظومه با تعلیقات علامه حسن زاده آملی، جلد۱، صفحه ۱۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei