eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️وَالْعَصْرِ یس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ▪️مسلماً به برهان و عرفان و قرآن، عزیزترین و ارزشمندترین حقیقت نزد ذات احدیت، تجلّی اعظم ذات اعنی حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله و ولایت علویه صلوات الله علیه می‌باشد. «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلا هُوَ وَ أَهْلُهُ» (زیارت آل‌یس) لذا تمام قسم‌های قرآن ناظر بدین مقام است. ▪️در تفسیر أثنا عشری ذیل آیه «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ» از ابن عباس بیان می‌دارد که: خدای تعالی خلق نفرمود هیچ کس را گرامی‌تر از پیغمبر ما، و بدین جهت به جان هیچ کس قسم نخورد مگر به جان آن حضرت. ▪️سرّ عدم تصریح قرآن به اسامی مبارک ائمه ی اطهار علیهم السلام و بیان قسم به اقسام مخلوقات، اولاً اشاره به حقیقت ولایت مطلقه است تا اولی الالباب از فهم آن به معرفت ولایت ارتقاء وجودی یابند و ثانیاً قرآن توسط معاندان اهل البیت تحریف نشود چون بقای قرآن چه دشمنان بخواهند و چه نخواهند، بقای حقیقت ولایت محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله می‌باشد.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
▪️وَالْعَصْرِ یس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ▪️مسل
◾️*قسم های قرآن به ولایت است*◾️ ▪️والطور و کتاب مسطور والذاریات ذروا والنجم اذا هوی ن و القلم و مایسطرون والفجر و لیال عشر والشفع و الوتر و اللیل اذا یسر ▪️قسم به چیزی یاد میشود که نزد قسم خورنده مهمترین و ارزشمندترین و عزیزترین کس یا شیء باشد. ذات اقدس اله در قرآن فقط به جان جانان ، نفس نفیس محمدی و ولایت تامه ی علوی مهدوی قسم خورده است. نفس و جان و حیات پیامبر علی است، لذا قسم به علی است و تمام قسم های خدا بدین خاندان نبوت ختمی می باشد. ▪️حضرت علی علیه السلام میفرماید: من در قرآن سیصد اسم دارم که خداوند آنها را به صراحت نیاورده است. و اگر آنها را به صراحت می آورد هنگامی که پیامبر و امیرالمومنین و اهل بیتش فضل خدا را می گفتند مردم به فضل خدای تبارک و تعالی ایمان نمی آوردند. (مدینه المعاجز.ج۱. ص۵۱۹) ▪️جایی که ذات احدی به جان علی قسم می خورد، لاجرم حضرت رسول نیز باید از خدای خود تبعیت کند. لذا فرمود" *الهی ترا قسم به جان علی* ، علی را بیامرز." ۸۳
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️*قسم های قرآن به ولایت است*◾️ ▪️والطور و کتاب مسطور والذاریات ذروا والنجم اذا هوی ن و القلم و مای
▪️حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام در خطبه البیان در بیان حقیقت خویش می‌فرماید: «أنا البَعُوضَةُ الَّتي ضَرَب اللهُ بِها مَثَلاً». این بیان احاطه ی حقیقت ولایت کلیه است؛ «لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا» (کهف، ۴۹) ؛ «كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، ۱۲). در جامعه ی کبیره در بیان این مراتب می‌فرماید: «آيَاتُ اللهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ». ▪️ولایت مطلقه، انسان حقیقی است که تجلّی اعظم و اعظم تجلیات و مبدعات است. چون او مظهر اطلاقی ذات احدی است، لذا تمام مخلوقات از بزرگترین آن تا احقرشان شئون و آیات او و نزد او مساوی و جمله از متضادین و متقابلین و ذره و دُرّه و اکبر و اصغر فروع و تعینات اویند. «فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ» لذا متن جان او محل مشیت و نطق و عزم ذات ربوبی است و همه ی مخلوقات الهی آیات و عزائم و کلام و نور و برهان اویند یعنی جان او ظرف ظهور ذات الهی است پس همه‌ی کلمات الهی جنود و شئون اویند و بین شأن و صاحب شأن بینونتی نیست لذا جایز است که صاحب شأن، شئون خود را حقیقتاً به خود نسبت دهد و بالعکس شأن در مقام فنا خود را به نام صاحب خود معرفی نماید از این رو بیان «أنا البَعُوضَة» و امثالهم بیان مراتب ولایت کلیه‌ی الهیه است. کما اینکه در حالت و تجلّی دیگر می‌فرماید: «أنا محمد المصطفی، أنا الإسم الأعظم و أنا صاحب النّاقة التی أخرجها الله لنبیّه صالح». ▪️لذا همه ی قسم‌های حضرت حق تعالی در قرآن، قسم به حقیقت محمد و علی و آل محمد و علی علیه السلام می‌باشد و جز این نور واحد و عزّ ابهج ذات هیچ حقیقت دیگری شأنیت آن را ندارند که مورد قسم الوهی واقع شوند و اگر هم به نام مخلوقین قسم واقع شده، قسم به حقیقت آنها راجع می‌باشد کما قال علی علیه‌السلام: «أنا صاحب الطور و أنا صاحب الکتاب المسطور و أنا بیت المعمور». و قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «وَالطُّورِ، وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ، فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ، وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ»(۱ الی ۴) ▪️از این لطیفه متکلم و ناطق از زبان طیور و کل الاشیاء و علم و حیات و اراده‌ی ساری در آنها را دریاب و سر «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ» و... را فهم کن. ◾️علی، نقطه آغاز وجود نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قسم_های_قرآن ▪️حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام در خطبه البیان در بیان حقیقت خویش می‌فرماید: «
▪️وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ▪️وَطُورِ سِينِينَ ▪️وَهَٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ  ▪️در تفسیر شریف بیان السعاده ذیل آیات اول سوره‌ی تین از قمی نقل می‌کند که: «التِّين» رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ و «الزَّيْتُون» امیرالمؤمنین علیه السلام؛ و «طُورِ سِينِين» حسن و حسین علیهماالسلام؛ و «طور سینا» علی بن ابی طالب علیهماالسلام؛ و «هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِين»، ائمه علیهم السلام می‌باشند. و از امام کاظم علیه‌السلام روايت است: «التِّين» و «الزَّيْتُون» حسن و حسین علیه السلام؛ و «طور سینا» علی بن ابی طالب علیه السلام؛ و «هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِين»، حضرت محمد صلی الله علیه و آله می‌باشند. و روایات متعدد دیگر که در تفسیر برهان و فرات کوفی بدین مضمون منقول، بیان شده است. ▪️وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ▪️وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ ▪️وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ  ▪️در تفسیر «کنز الدقائق و بحر الغرائب» ذیل آیات اول سوره ی بروج از حضرت محمد صلی الله علیه و آله به «شَاهِد» و ائمه ی اطهار علیهم السلام به «مَشْهُود» در روایات تعبیر شده است من جمله حدیث از حضرت ابوجعفر علیه السلام که: «رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلشَّاهِدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللهِ وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَی النَّاسِ». ▪️و در تفسیر قمی در آخر حدیثی از ابن عباس و از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در خصوص آیه‌ی «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوج» می‌فرماید: «تَلَا رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله هَذِهِ الْآیَة {وَالسَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ} ثُمَّ قَالَ: أَتُقَدِّرُ -یَا ابْنَ‌عَبَّاسٍ- أَنَّ اللهَ یُقْسِمُ بِالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ، وَ یَعْنِی بِهِ السَّمَاءَ وَ بُرُوجَهَا؟ قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، فَمَا ذَاکَ؟ قَالَ: أَمَّا السَّمَاءُ فَأَنَا وَ أَمَّا الْبُرُوجُ فَالْأَئِمَّة بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ علیه السلام وَ آخِرُهُمُ الْمَهْدِیُّ عجل الله تعالی فرجه الشریف. ▪️در تفسیر «بیان السعادة فی مقامات العبادة» آمده است: «سوگند به آسمان دارای برج‌های دوازده‌گانه؛ یا آسمان روح انسان که دارای مراتب و درجه‌هایی است. «وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ»؛ روز موعود عبارت از قیامت کبرای روح انسانی است که جز با فنای تام محقق نمی‌شود. «وَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»؛ قسم به شاهد عالم پیغمبر و به مشهود او قیامت». هر دو لفظ را نکره آورد تا اشعار به این باشد که شناختن شاهد مقام احدیت ممکن نیست و مشهود نیز که مقام احدیت است، شناخته نمی‌شود...». و شاهد به محمد صلی الله علیه و آله و مشهود به روز قیامت و نیز هر دو به نبی صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و به ملک و روز قیامت و... تفسیر شده است. ◾️علی، نقطه آغاز وجود نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
در دو روز از هر سال شمسی (۷ خرداد و ۲۴ تیر)، در آغاز ظهر حقیقی مکه (آغاز اذان ظهر) خورشید به سمت راس (بالای) مکه می‌رسد. بنابراین هرکس در این دو روز به‌وقت اذان ظهر مکه روبروی آفتاب بایستد، مواجه قبله و به سمت آن خواهد بود. ▪️برای این‌کار می‌توان شاخصی در زمینی صاف قرار داد و خط سایه شاخص را دنبال نمود تا سمت قبله مشخص شود. ▪️یادآوری۱: ظهر شرعی مکه در روز ۷ خرداد ساعت ۱۳:۴۸ دقیقه و در ۲۳ تیر ساعت ۱۳:۵۷ دقیقه به‌وقت رسمی ایران می‌باشد. ▪️یادآوری۲: افزون بر ۷ خرداد و ۲۳ تیر، در یک روز قبل و یک روز بعد از آن نیز می‌توان این عمل را انجام داد و تفاوت زیادی در نتیجه ایجاد نمی‌شود. یعنی روز های ۶ و ۸ خرداد یا ۲۲و ۲۴ تیر. ◾️ (هزار و یک نکته، نکته ۸۱۲)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️ما وقتی داشتیم به این سفلی می‎افتادیم، آن‎‌قدر لباس از ما کندند که تا به اینجا رسیدیم، لخت و عریان شدیم. حالا که می‎خواهیم برگردیم، لباس می‎خواهیم. بهترین لباس لباس تقواست و تقوا ولایت علی علیه السّلام است. ▪️در حدیث حُبُّ عَلیِّ بنِ ابى طالِبٍ حَسَنَةٌ لا تَضُرُّ مَعَها سَیئَةٌ: محبّت علی بن ابی‌ طالب علیه السّلام حسنه‎ای است که با وجود آن هیچ سیئه‎ای زیان نمی‎رساند. مقصود حبّ حقیقی است که خیلی چیز بزرگی است. حبّ مجازی مقصود نیست که چند تا علی علی بگوید و گرم شود. ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️نماز دوازده رکعتی شب عید غدیر ▪️شب هجدهم ذی‌الحجّه شب بسیار بزرگ و بستر ظهور یوم‌الغدیر و شب خلوت‌های عبادی است. ▪️برای این شب جمال‌السّالکین «سیّد بن طاووس سلام الله علیه» نمازی دوازده رکعتی را در «اقبال ‌الاعمال» نقل کرده است که کیفیّت نماز چنین است: ▪️این نماز دوازده رکعت پی در پی و بعد از هر دو رکعت یک تشهد و فقط با یک قنوت و سلام در رکعت دوازدهم است. ✔️در یازده رکعت اوّل، در هر رکعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک بار ▪️سوره «توحید» ده بار ▪️«آیت الکرسی»(تا هُوَالعَلِیُّ العَظِیم) یک بار ✔️و در رکعت دوازدهم بخواند: ▪️سوره «حمد» هفت بار ▪️سوره «توحید» هفت بار ▪️و سپس دست به قنوت بردارد و بگوید: ▪️ لا إِلهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِی وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِی، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ ▪️بعد از رکوع به سجده رفته و در سجدۀ آخر ده بار این ذکر را بخواند: ▪️سبْحانَ مَنْ أَحْصى كُلَّ شَیْءٍ عِلْمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لا يَنْبَغِی التَّسْبِيحُ الّا لَهُ، سُبْحانَ ذِی الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحانَ ذِی الْفَضْلِ وَ الطَّوْلِ، سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْكَرَمِ. اسْأَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَ مُنْتَهىَ الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ، وَ بِالاسْمِ الاعْظَمِ وَ كَلِماتِكَ التّامَّةِ انْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ اهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ انْ تَفْعَلَ بِی كَذا وَ كَذا (بجای کذا و کذا حاجات خود را بخواهد)، انَّكَ سَمِيعٌ مُجِيبٌ. ▪️منزّه است خدايى كه علم او هر چيز را به شماره درآورده است، منزّه است خدايى كه تسبيح جز بر او شايسته نيست، منزّه است داراى بخشش و نعمت‌ها، منزّه است خداى تفضل‌كننده و بخشنده، منزّه است خدایی که صاحب عزّت و کرم است. خدایا به جایگاه‌های سربلندى از عرشت و منتهاى رحمت از كتابت و به بزرگ‌ترين نام و سخنان كاملت، از تو می‌خواهم كه بر فرستاده‌ات حضرت محمّد و خاندان پاک و پاكيزۀ او درود فرستى و خواستۀ مرا دربارۀ ‌. . . برآورده سازى، به راستى كه تو شنوا و اجابت‌كننده‌اى. ▪️و پس از سجدۀ آخر، ششمین تشهّد و سپس سلام را بخواند. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️دعای شب عید غدیر خم ▪️«سیّد بن طاووس رضوان ‌اللّٰه ‌تعالی علیه» در کتاب شریف «اقبال ‌الاعمال» این دعا را برای شب عید غدیر خم ذکر نموده است: ▪️اللَّهُمَّ إِنَّكَ دَعَوْتَنَا إِلَى سَبِيلِ طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ نَبِيِّكَ وَ وَصِيِّهِ وَ عِتْرَتِهِ دُعَاءً لَهُ نُورٌ وَ ضِيَاءٌ وَ بَهْجَةٌ وَ اسْتِنَارَةٌ؛ فَدَعَانَا نَبِيُّكَ لِوَصِيِّهِ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ؛ فَوَفَّقْتَنَا لِلْإِصَابَةِ وَ سَدَّدْتَنَا لِلْإِجَابَةِ لِدُعَائِهِ. فَأَنَبْنَا إِلَيْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ أَسْلَمْنَا لِنَبِيِّكَ قُلُوبَنَا وَ لِوَصِيِّهِ نُفُوسَنَا وَ لِمَا دَعَوْتَنَا إِلَيْهِ عُقُولَنَا؛ فَتَمَّ لَنَا نُورُكَ. ▪️يا هَادِیَ الْمُضِلِّينَ أَخْرِجِ الْبُغْضَ وَ الْمُنْكَرَ وَ الْغُلُوَّ لِأَمِينِكَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ قُلُوبِنَا وَ نُفُوسِنَا وَ أَلْسِنَتِنَا وَ هُمُومِنَا وَ زِدْنَا مِنْ مُوَالاتِهِ وَ مَحَبَّتِهِ وَ مَوَدَّتِهِ لَهُ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ زِيَادَاتٍ لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ مُدَّةً لَا تَنَاهِیَ لَهَا وَ اجْعَلْنَا نُعَادِی لِوَلِيِّكَ مَنْ نَاصَبَهُ وَ نُوَالِی مَنْ أَحَبَّهُ وَ نَأْمُلُ بِذَلِكَ طَاعَتَكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. ▪️اللَّهُمَّ اجْعَلْ عَذَابَكَ وَ سَخَطَكَ عَلَى مَنْ نَاصَبَ وَلِيَّكَ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ وَ أَنْكَرَ وَلَايَتَهُ وَ قَدَّمْتَهُ أَيَّامَ فِتْنَتِكَ فِی كُلِّ عَصْرٍ وَ زَمَانٍ وَ أَوَانٍ‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ. ▪️اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ عَلِيٍّ وَلِيِّكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ حُجَجِكَ، فَأَثْبِتْ قَلْبِی عَلَى دِينِكَ وَ مُوَالاةِ أَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ مَعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ تَجْمَعُهُمَا لِی وَ لِأَهْلِی وَ وُلْدِی وَ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِينَ‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏. ▪️خداوندا ما را به راه فرمانبری از خودت و اطاعت از پیامبرت و از وصیّ او و از خاندانش دعوت فرمودی، دعوتی که نور و روشنایی و شادابی و نورانیّت در بردارد. در پی آن، پیامبرت در روز غدیر خم ما را به جانشین خود دعوت نمود و خداوندا! تو ما را به آنچه درست بود، موفّق کردی و در پذیرش دعوت پیامبرت ثابت‌ قدم ساختی؛ پس به تو روی نمودیم و قلب‌هایمان را به پیامبرت تسلیم و نفس‌هایمان را برای وصیّ او و اندیشه‌هایمان را به آنچه ما را به آن دعوت کردی، تسلیم نمودیم و در پی آن، نورِ تو برای ما به حدّ کمال رسید. ▪️ای هدایت‌گرِ گمراهان! کینه و انکار و غلوّ دربارۀ امانت‌دار تو، امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او را از قلب‌ها و نفس‌ها و زبان‌ها و هِمّت‌های ما بیرون ران و بر ولایت و محبّت و مودّت ما به او و امامان پس از او بیفزا؛ آنچنان‌که افزایش آن را پایانی و امتداد آن را نهایتی نباشد و ما را چنان قرار ده که در راه ولیّ تو با آنکه عداوت او را پیشه کرده است، دشمنی بورزیم و با آنکه دوستش دارد، دوستی کنیم و ای مهربان‌ترین مهربانان! با آن کار، فرمانبری از تو را آرزومندیم. ▪️خداوندا عذاب و خشم خود را بر آن کس که با ولیّ تو دشمنی ورزد و با امامتِ وی لجوجانه مخالفت کند و ولایت وی را انکار نماید و آن کس که او را در ایّام فتنه و امتحانت در هر زمان و هنگام پیش‌انداختی، قرار ده. ▪️خداوندا به حقّ محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرستاده‌ات و علی علیه السّلام ولیّت و امامان پس از وی علیهم السّلام حجّت‌هایت، قلب من را بر دینت و بر دوستی و ولایت اولیائت و دشمنی دشمنانت ثابت بدار و همراه آن خیرِ دنیا و آخرت را به‌گونه‌ای که من و خانواده و فرزندان و برادران ایمانی‌ام را شامل گردانی، نصیب فرما؛ که تو بر هر چیز توانایی، ای مهربان‌ترین مهربانان. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مراقبات روز عید غدیر خم ▪️۱- روزه کفارۀ ۶۰ سال گناه و بنابه روایات معادل روزۀ همه عمر دنیا و معادل صد حج و صد عمره است ▪️۲- غسل ▪️۳- زیارت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ✔️سه زیارت مخصوص برای این روز نقل شده که یکی از آنها زیارت امین الله است ▪️۴- تعویذی که سیّد بن طاووس در اقبال الاعمال از رسول ‌خدا صلی الله علیه و آله روايت كرده است: ▪️بسمِ الله الرّحمنِ الرَّحيمِ، بِسمِ اللّه خَيرِ الْأَسماءِ، بِسمِ اللّه رَبِّ الاخِرَةِ وَ الأُولى، وَ رَبِّ الارضِ وَ السّماءِ، الَّذِی لا يَضُرُّ مَعَ اسمِهِ كَيدُ الأَعداءِ، وَ بِها تُدفَعُ كُلُّ الأَسواءِ، وَ بِالقِسَمِ بِها يَكفِی مَنِ استَكْفى اللّهُمَّ انتَ رَبُّ كُلِّ شَیءٍ وَ خالِقُهُ، وَ بارِئُ كُلِّ مَخْلُوقٍ وَ رازِقُهُ، وَ مُحصِي كُلِّ شَیءٍ وَ عالِمُهُ، وَ كافی كُلِّ جَبَّارٍ وَ قاصِمُهُ، وَ مُعينُ كُلِّ مُتَوَكِّلٍ عَلَيهِ وَ عاصِمُةُ، وَ بِرُّ كُلِّ مَخْلُوقٍ وَ راحِمُهُ، لَيسَ لَكَ ضِدٌّ فَيُعانِدُكَ، وَ لا نِدٌّ فَيُقاوِمُكَ، وَ لا شَبِيهٌ فَيُعادِلُكَ، تَعالَيتَ عَنْ ذلكَِ عُلُوّاً كَبِيراً اللّهُمَّ بِكَ اعتَصَمتُ وَ استَقَمْتُ وَ الَيكَ تَوَجَّهتُ وَ عَلَيكَ اعتَمَدْتُ، يا خَيْرَ عاصِمٍ وَ اكرَمَ راحِمٍ وَ احكَمَ حاكِمٍ وَ اعلَمَ عالِمٍ، مَنِ اعتَصَمَ بِكَ عَصَمتَهُ، وَ مَنِ استَرحَمَكَ رَحِمْتَهُ، وَ مَنِ اسْتَكْفاكَ كَفَيتَهُ، وَ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ امِنتَهُ وَ هَدَيتَهُ، سَمعاً لِقَولكَِ يا رَبِّ وَ طاعَةً لِامرِكَ اللّهمَّ أَقُولُ وَ بِتَوفِيقِكَ أَقُولُ، وَ عَلى كِفايَتِكَ أُعَوِّلُ، وَ بِقُدْرَتِكَ أَطُولُ، وَ بِكَ أستَكفِی وَ أَصُولُ، فَاكفِنِی اللّهُمَّ وَ انقِذْنِی وَ تَوَلَّنِی وَ اعصِمنی وَ عافِنِی، وَ امنَع مِنِّی وَ خُذ لِی وَ كُن لِی بِعَينِكَ وَ لا تَكُن عَلَيَّ، اللّهُمَّ انتَ رَبِّي عَلَيكَ تَوَكَّلتُ وَ الَيكَ انَبتُ وَ الَيكَ المَصِيرُ وَ انتَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدِيرٌ. ▪️۵- دو رکعت نماز که نزدیک ظهر خوانده می‌شود: ▪️در رکعت اوّل «حمد» و سوره «قدر» ▪️در رکعت دوّم «حمد» و سوره «توحید» ▪️پس از سلام سر به سجده ‌گذارده و ۱۰۰ بار بگوید: ▪️«شکراً لله» ▪️سپس سر از سجده بر‌دارد و دعایی را بخواند که بطور کامل در مفاتیح‌الجنان نقل شده است: ▪️اللَّهُمَّ اِنِّی اَسئلُكَ بِانَّ لَكَ الحَمدَ، وَحدَكَ لا شَريكَ لَكَ،... ✔️و باز سر به سجده ‌گذارده و بگوید: ▪️«الحمدلله» ۱۰۰ بار ▪️«شکراًلله» ۱۰۰ بار ▪️در روایات آمده کسی که این نماز را در این روز بخواند مانند کسی است که در روز عید غدیرخم در محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم حضور داشته و صادقانه با امیرالمؤمنین علی علیه السّلام بیعت کرده است ▪️۶- دو رکعت نماز پس از غسل و حدود یک ساعت مانده به ظهر این نماز مقارن با زمانی که پیامبر در غدیرخم امیرالمؤمنین علیه السّلام را به خلافت و امامت برای مردم نصب فرمودند خوانده می‌شود، بدین کیفیت: : ▪️سوره «حمد» یک بار ▪️سوره «توحید» ده بار ▪️«آیت‌الکرسی» (تا هوالعلی العظیم) ده بار ▪️سوره «قدر» ده بار ▪️براساس روایات خواندن این نماز ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره را دارد و باعث برآمدن حوائچ دنیوی و اخروی با سهولت و عافیت می‌شود، ان‌شاءالله ▪️۷- دعای ندبه ▪️۸- دعای مخصوص روز عید غدیرخم که در مفاتیح الجنان نقل شده است: اَللَّهُمَّ اِنّی اَسئَلُكَ بِحَقِّ مُحمَّد نَبيِّكَ، وَعَلِی وَلِيِّكَ، وَالشَّانِ وَالقَدرِ الَّذی خَصَصتَهُما بِهِ دُونَ خَلقِكَ، اَن... ▪️۹- هرگاه به مؤمنی می‌رسند سپاس الهی را بابت ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام به جا آورده و بگویند: ✔️الْحَمْدُ للهِِ الّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِالمُؤْمِنينَ وَالاَْئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلام : ✔️الحَمدُ للهِِ الَّذی اَكرَمَنا بِهذا اليَومِ، وَجَعَلَنا مِنَ المُوفينَ بِعَهدِهِ اِلَينا، وَميثاقِهِ الَّذی واثَقَنا بِهِ مِن وِلايَةِ وُلاةِ اَمرِهِ، وَالقُوّامِ بِقِسطِهِ، وَلَم يَجعَلنا مِنَ الجاحِدينَ وَالمُكَذِّبينَ بِيَومِ الدّين ▪️۱۰- صد بار گفتن این ذکر: ✔️الحَمدُ للهِِ الّذی جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَتَمامَ نِعمَتِهِ، بِوِلايَةِ اَميرِ المُؤمِنينَ عَلیِّ بنِ اَبی طالِب عَلَيهِ السَّلامُ ▪️۱۱- صلوات بر پیامبر و خاندان پاک و مطهرش ▪️۱۲- صله ارحام، هدیه دادن، احسان و انفاق هر درهم احسان و انفاق در این روز، برابر با صد هزار درهم در غیر این روز خواهد بود ▪️۱۳- اطعام کسی که در روز عید غدیر مؤمنی را اطعام کند، مانند این است که تمام انبیاء و صدیقین را اطعام کند و افطار هر یک مؤمن در روز عید غدیر معادل افطار صد هزار پیامبر و صدیق و شهید است ▪️۱۴- عقد اخوت با برادران مؤمن @mohamad_hosein_tabatabaei
☘الْحَمْدُ للهِِ الّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِالمُؤْمِنينَ وَالاَْئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلام و نیز بگویند: ☘الحَمدُ للهِِ الَّذی اَكرَمَنا بِهذا اليَومِ، وَجَعَلَنا مِنَ المُوفينَ بِعَهدِهِ اِلَينا، وَميثاقِهِ الَّذی واثَقَنا بِهِ مِن وِلايَةِ وُلاةِ اَمرِهِ، وَالقُوّامِ بِقِسطِهِ، وَلَم يَجعَلنا مِنَ الجاحِدينَ وَالمُكَذِّبينَ بِيَومِ الدّين ☘ الحَمدُ للهِِ الّذی جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَتَمامَ نِعمَتِهِ، بِوِلايَةِ اَميرِ المُؤمِنينَ عَلیِّ بنِ اَبی طالِب عَلَيهِ السَّلامُ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قسم_های_قرآن ▪️وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ▪️وَطُورِ سِينِينَ ▪️وَهَٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ 
▪️فرات کوفی در تفسیرش ذیل آیات «وَالشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا، وَالْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا، وَالنَّهٰارِ إِذٰا جَلاّٰهٰا، وَاللَّيْلِ إِذٰا يَغْشٰاهٰا» به سندش حدیث کرده است که: «اَلشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا هُوَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَلله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَلنَّهٰارِ إِذٰا جَلّاهٰا آلُ مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَاللَّيْلِ إِذٰا يَغْشٰاهٰا بَنُوأُمَيَّةَ». احادیث زیادی به مضمون مذکور در تفاسیری چون برهان، کنز الدقائق و شواهد التنزیل حسکانی سنّی مذهب نقل شده است. ▪️در تفسیر شریف لاهیجی از مجمع البیان و او از اصول کافی در تأویل آیه ی «وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ» (بلد، ۳) روایت کرده که مراد از والد امیرالمؤمنین علیه السلام است و از «مَا وَلَدَ» باقی ائمه‌ی هدی علیهم السلام. حدیث فوق در تفسیر روان جاوید از قمی و او از اصول کافی نیز نقل گردیده است. ▪️در تفسیر کنز الدقائق در شرح آیات باهره ی سوره‌ی فجر آمده است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْفَجْرِ، وَالْفَجْرُ هُوَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، وَالَلَّيَالِي الْعَشْرُ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ مِنَ الْحَسَنِ إِلَی الْحَسَنِ، وَ الشَّفْعُ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ، وَ اَلْوَتْرُ هُوَ اَللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، وَالَلَّيْلِ إِذٰا يَسْرِ هِيَ دَوْلَةُ حَبْتَرٍ فَهِيَ تَسْرِي إِلَی قِيَامِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ». ▪️«وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» (طارق، ۱)؛ قمی در تفسیرش به سندش از ابی‌بصیر و او از امام صادق علیه السلام در تأویل آیه حدیث می‌کند: «السَّمَاءُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام وَ الطَّارِقُ الَّذِی یَطْرُقُ بِالْأَئِمَّةِ علیهم السلام مِنْ عِنْدِ رَبِّهِمْ مِمَّا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ هُوَ الرُّوحُ الَّذِی مَعَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام یُسَدِّدُهُم. قُلتُ: وَالنَّجْمُ الثَّاقِبُ؟ قَالَ ذَاکَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله». ▪️در کتاب تفسیری برهان از مفضل بن عمرو او از حضرت جعفربن محمد سلام الله علیهما در ذیل سوره ی عصر؛ العصر را عصر خروج حضرت قائم علیه السلام روایت کرده است. ▪️در روایات در تأویل «ن وَ اَلْقَلَمِ» از «ن» به اسمی از اسماء رسول الله نام برده شده است و از «اَلْقَلَمِ» به عقل کلّی و امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر شده است. (تأویل الآیات الظاهر استرآبادی و تفسیر أثناعشری). ▪️و در تفسیر بیان السعادة در ذیل آیه ی اول سوره ی «ص» آورده است: «إنَّ ص مِن أسْماء الله، أو مَن أسماء النَّبی». و حقیقت «وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» (ص، ۱) و «یس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» (یس، ۱ و ۲)، حقیقت ولایت علویه و محمدیه علیهم السلام می‌باشد. همچنین در تفسیر آیات اول سوره ی نجم در بیان السعادة، نورالثقلین و تفسیر روان جاوید از «النَّجْمِ» به رسول‌الله و حضرت علی علیه السلام و از «مَا أَوْحَىٰ» و «مَا يَرَىٰ» و «آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ» به ولایت کلیه‌ی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر و تأویل شده است. از همین سنخ دان قسم ذات ربوبی به نَفَس زدن‌های اسبان تیزرو؛ «وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا» و جرقه‌هایی که از برخورد سم اسبان با سنگ پدید می‌آید؛ «فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا» و تکاوران با مدادی؛ «فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا» را. شأن نزول سوره ی «والعادیات» درباره‌ی حضرت علی علیه السلام است. (رجوع شود به تفاسیر المیزان، بیان السعادة و...) ▪️جایی که ذات احدی به جان علی قسم می‌خورد، لاجرم حضرت رسول نیز باید از خدای خود تبعیت کند. لذا فرمود «الهی ترا قسم به جان علی، علی را بیامرز» ◾️علی، نقطه آغاز وجود نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
☘الْحَمْدُ للهِِ الّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِالمُؤْمِنينَ وَالاَْئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلام و نیز بگویند: ☘الحَمدُ للهِِ الَّذی اَكرَمَنا بِهذا اليَومِ، وَجَعَلَنا مِنَ المُوفينَ بِعَهدِهِ اِلَينا، وَميثاقِهِ الَّذی واثَقَنا بِهِ مِن وِلايَةِ وُلاةِ اَمرِهِ، وَالقُوّامِ بِقِسطِهِ، وَلَم يَجعَلنا مِنَ الجاحِدينَ وَالمُكَذِّبينَ بِيَومِ الدّين ☘ الحَمدُ للهِِ الّذی جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَتَمامَ نِعمَتِهِ، بِوِلايَةِ اَميرِ المُؤمِنينَ عَلیِّ بنِ اَبی طالِب عَلَيهِ السَّلامُ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀میلاد موفور السرور حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما‌السلام را بر یکایک شیعیان و محبین آل الله تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بنا به نقل، پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: ولايت على بن ابيطالب علیه السّلام ولايت‏ خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ با او، جنگ با خدا و صلح با او، صلح با خداى متعال است. ▪️ولاية على بن ابى طالب ولاية الله‏و حبه عبادة الله و اتباعه فريضة الله‏و اولياؤه اولياء الله و اعداؤه اعداء الله‏و حربه حرب الله و سلمه سلم الله عز و جل. ☑️امالى صدوق، ص ۳۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عید غدیر خم ▪️عید غدیر روزی است که بنابه آنچه در روایات نقل شده است، بسیاری از انبیای الهی، اوصیای خودشان را در چنین روزی منصوب کرده‌اند. ▪️حضرت موسی، یوشع بن‌نون و حضرت عیسی، شمعون الصّفا و حضرت سلیمان نبی، عاصف بن برخیا را در همین روز به وصایت و جانشینی خودشان منصوب فرموده‌اند. ▪️روزی بسیار بزرگ است و از عالم بالا مُهر درخشندگی بر جبین این روز منصوب شده است. ▪️در روز عید غدیرخم عنایات خاصّه‌ای از جانب خدای متّعال متوجّه عباد است. بنابه روایات دو برابر مجموع کسانی که خدا در همۀ ماه مبارک رمضان بخشیده است، از گناهکاران این امّت می‌بخشد. ▪️گفته‌ایم خدای متّعال در ماه مبارک رمضان چگونه می‌بخشد؛ دهۀ اوّل آن چگونه، دهۀ دوّم، دهۀ سوّم، لیالی قدر و شب عید فطر به اندازۀ مجموعۀ همۀ کسانی‌که در ماه رمضان بخشیده شده‌اند، یکجا بخشیده می‌شوند؛ که از نظر آمار جمعیت، نسبت به آنچه خدا قرار بود ببخشد، بشر کم آورد. ▪️با این وجود روایت داریم در روز عید غدیرخم خدا به بشریّت عنایت می‌کند؛ به مؤمنین محبّت و عطا می‌نماید و دو برابر مجموعۀ کسانی که در همۀ ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر بخشیده است، از گناهکاران این امّت می‌بخشد. ▪️امیدواریم همۀ ما هم به برکت محبّت امیرالمؤمنین از مشمولان این رحمت و غفران الهی قرار گیریم... @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️سرِّ ولایت ▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: ▪️يومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتی روز غدیرخم برترین اعیاد امّت من است. ▪️عید یعنی عود و بازگشت، بازگشت به حق، بازگشت به خدای متعال، رجعت به مبدأ. سالک الی الله تمام مسیر برایش مسیر بازگشت به سوی خداست. ▪️انسانی که از احسن تقویم به اسفل السّافلین آمده، می‌خواهد با سلوک الی الله این راه را برگردد و به محضر حضرت حق وارد شود، فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرِ به لقاء الهی و وصال الهی نایل شود. عید یعنی رجعت به مبدأ، إنّا لله و إنّا إليهِ رَاجعُون. ▪️حال از معنای عید می‌توان درک کرد که افضل اعیاد امّت، یعنی آنچه بیشترین تأثیر را در این بازگشت به سوی خدا و سیر الی الله دارد، بحث ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است. ▪️ولایت یک جنبه ظاهری و یک جنبه باطنی دارد: ▪️جنبه باطنی ولایت، حاکمیت بر قلب و جان انسان است. ▪️جنبۀ ظاهری ولایت، حاکمیت بر ظاهر وجود انسان است. ▪️این دو لازم و ملزوم و غیر قابل جدا شدن هستند، کسی نمی‌تواند بگوید من ولایت باطنی امیرالمؤمنین را قبول دارم، اما حکومت ظاهری حضرت را قبول ندارم. ▪️اگر ولایت بر باطن حاکم باشد، بر ظاهر هم باید حاکم باشد و از اینجا می‌توان فهمید مسئله حکومت در اسلام یک امر یقینی است، یعنی اگر کسی ولایت را قبول داشته باشد، نمی‌تواند در ضرورت حکومت اسلامی تردید کند. نازلترین مرتبۀ ولایت، حکومت بر جامعه و بدن‌ها و اجسام است. ▪️ولایت در تمام مراتب باید پذیرفته شود، همانطور که ولایت بر قلب وجان و دل و روح پذیرفته می‌شود، ولایت بر پیکر و جامعه هم باید پذیرفته شود، این دو لازم و ملزوم هم هستند. ▪️هم از فرمانبری از حکومت ظاهری، انسان می‌تواند به ولایت باطنی راه پیدا کند و هم اگر کسی ولایت در باطنش باشد، طبیعتاً تبعیت ظاهری هم در پی آن خواهد بود. ▪️اطاعت فرمان ولیّ خدا در جامعه لازمۀ ولایت قلبی، روحی ومعنوی ولیّ الله است، این دو از هم انفکاک پذیر نیستند. ▪️لذا برخی از اهل تصوّف که نوعی بی‌اعتنایی نسبت به مقولۀ خلافت پیشه کرده‌اند و فقط به جنبه‌های ولایت معنوی توجه کرده‌اند، به خطا رفته‌اند. این حقیقت غیر قابل تفکیک است، یعنی ولایت بر ظاهر و باطن لازم و ملزوم یکدیگر است و قابل تفکیک نیست.... ▪️استاد مهدی طیّب▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - بخش هشتم ▪️حال، اگر انسان بخواهد به کمال برسد، چه؟ ▪️کمال خاک، در قربانی کردن خو
☑️باطن مناسک حج - بخش نهم ▪️حاجی بعد از قربانی، سر می‌تراشد. به این عمل، حلق گفته می‌شود. آقایان خصوصاً در سفر اوّل سرشان را می‌تراشند. غالب مراجع معتقدند در سفر اوّل، سر باید تراشیده شود و حَلق انجام گیرد. در سفرهای بعد هم مستحب است که سر را بتراشند؛ امّا فرد می‌تواند به جای حلق، تقصیر کند؛ یعنی مقدار کمی از مویش را بزند یا مقداری از ناخن را بگیرد. خانم‌ها هم همین کار را می‌کنند؛ تقصیر می‌کنند؛ مو یا ناخن را کوتاه می‌کنند. تراشیدن سر هم خیلی معنا دارد؛ یعنی ته ماندۀ تشخّص و تعیّن خودت را ببُر؛ دیگر هیچ چیز از خودت باقی نگذار. شیطان را که با سنگ زدی؛ نفست را هم که سر بریدی؛ حالا ته ماندۀ تعیّنات و تشخّصات خودت را هم بریز. همۀ چیزهایی که به تو جلوه می‌داد، همه را بریز؛ سرت را بتراش و عبد شو. ▪️می‌دانید؛ تراشیدن سر، یک نوع توهین است. سر افرادی را که مجرم و زندانی هستند، می‌تراشند؛ مویشان را کوتاه می‌کنند. سر تراشیدن، نوعی حقارت است. حاجی بعد از قربانی، می‌رود سرش را می‌تراشد؛ یعنی دیگر به عبودیّت مطلق حضرت حقّ، تن می‌دهد؛ یعنی خدایا تمام عیار بندۀ تو هستم؛ دیگر هیچ تعیّنی از خودم ندارم؛ هیچ تشخّصی از خودم ندارم؛ هیچ شخصیّتی از خودم ندارم؛ هیچ چیز از خودم ندارم. هیچ کس نیستم؛ دیگر نیستم؛ من نیستم. ▪️مقام عبودیّت مطلق، اینجاست؛ آنجایی است که دیگر فرد، وجود خودش را هم نمی‌بیند؛ و الاّ تا وقتی وجود و هستی خودش را می‌بیند، هنوز به معنای مطلق، عبد نشده است؛ هنوز آلوده به گناه است. ▪️فرمود: وُجُودُکَ ذَنْبٌ لا یُقاسُ بهِ ذَنْبٌ وجود تو، گناهی است که هیچ گناهی با آن قابل مقایسه نیست. همین که احساس می‌کنی هستم، وجود دارم، این، گناه است؛ امّا وقتی حاجی رفت سرش را تراشید، دیگر آخرین ته مانده‌های تعیّن و تشخّص را هم از وجود خودش زدود و شد عبد مطلق خدا. عبد که شد، دیگر رسید؛ به دوست رسید. ▪️حالا خدای متعال او را مهمان خود می‌کند؛ حالا مهمان حضرت دوست می‌شود؛ حالا خدای متعال، سه شب او را مهمان می‌کند؛ در سرزمین عشق، در سرزمین منا، در سرزمین آمال و آرزوهای بلند معنوی. او سه شب مهمان خداست؛ باید در منا بیتوته کند. آن سه شب هیچ کاری هم ندارد؛ هیچ عملی هم ندارد؛ نه نمازی، نه ذکری، نه دعایی؛ هیچ چیز؛ فقط سه شب بیتوته در منا. یعنی چه؟ یعنی سه شب مهمان منی. عبد من شدی؛ حالا بیا؛ حالا دیگر دوست دارم پیش من باشی. ▪️بعد از این سه شب میهمانی، برای انجام طواف حج و بقیّۀ اعمالی که در پیش دارد، به مکّه برمی‌گردد. حالا که عبد شد، طوافی که این بار می‌کند، با طوافی که بار اوّل کرد، فرق می‌کند. بار اوّل، عمرۀ تمتّع به جا آورد؛ امّا حالا حج به جا می‌آورد. خیلی فاصله است. بار اوّل، خانه را زیارت کرد، حالا می رود صاحبخانه را طواف می‌کند؛ صاحبخانه را زیارت می‌کند. ▪️به هرحال، امیدواریم خدای متعال، به همۀ ما توفیق درک این حقایق را بدهد؛ هم به معنای فهمیدنش، هم به معنای دست یافتنش. چون لغت درک دو معنا دارد. درک، هم به معنای فهمیدن و دستیابی به فهم است؛ هم به معنای دستیابی به خود آن حقیقت. ان شاءالله به هر دو معنا، توفیق درک این حقایقی که در واقع شریعتی است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای ما آوردند و ارمغان بزرگ رسالت نبوی است، بدانیم. ▪️ان‌شاءالله قدر این شریعت را بدانیم. این گوهرهایی که در این دین هست، در هیچ آیینی نیست؛ هیچ آیینی آنها را ندارد. انبیاء الهی حسرت خیلی از اینها را می‌خوردند؛ خیلی از پیامبران حسرت اینهایی که به برکت وجود پیغمبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم، این‌گونه به راحتی و سهولت در دسترس ما قرار گرفته و به یُمن پاسداری اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام، سالم و ناب و زلال به دست ما رسیده است، می‌خوردند. ان‌شاءالله قدر اینها را بدانیم و بتوانیم از آموزه‌های بزرگ این مکتب و این شریعت، بهره ببریم. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - بخش نهم ▪️حاجی بعد از قربانی، سر می‌تراشد. به این عمل، حلق گفته می‌شود. آقایان خص
☑️باطن مناسک حج - بخش دهم ▪️راه رسیدن به کمالات عرفانی، جز شریعت نیست. این بحث را بارها عرض کرده‌ام و در کتاب سرّ حقّ هم نوشته‌ام؛ و روی این قضیّه تأکید کرده‌ام. کسی فکر نکند که می‌توان بدون تقیّد و پایبندی به شریعت، به مقامات عرفانی راه پیدا کرد. جز از راه شریعت، نمی‌توان به منزل مقصود راه پیدا کرد. ▪️منتها ان‌شاءالله به شریعت، توأم با درک آداب و اسرارش بپردازیم؛ یعنی وقتی نماز می‌خوانیم، روزه می‌گیریم، حج به جا می‌آوریم، هر عمل از اعمال عبادی را که انجام می‌دهیم، سعی کنیم اسرار آن را هم بدانیم و آن عمل را از روی محبّت انجام دهیم. ▪️هرچه شناخت ما عمیق‌تر باشد و اسرار آن را بیشتر بشناسیم و هرچه محبّت ما، محبّت خالص‌تری باشد و آن عمل، در وجود ما از انگیزۀ عاشقانه‌ای برخیزد،سریع‌تر ما را به مقصد می‌رساند. هیچ چیز دیگری لازم ندارد. ▪️بیهوده این سو و آن سو نرویم که فلان دستور را از فلان قطب بگیریم. بهترین دستورات را در کامل‌ترین صورت‌ها، پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام در اختیار ما قرار داده‌اند. ▪️ان‌شاءالله باید سعی کنیم عیار اینها را بالا ببریم. به لطف و عنایت الهی، هم پایبندیمان را بیشتر کنیم و هم این اعمال را با توجّه، با حال، با شناخت، با معرفت و با عشق، به جا آوریم. ▪️اگر این گونه شود، دیگر هیچ جایی نیست که انسان به آن نرسد؛ هیچ مرتبه‌ای از مراتب کمالی نیست که انسان به آن نرسد. از قول بزرگان سیروسلوک این حرف را می‌زنم. من خودم هیچ چیز ندارم؛ فقط یک تکرارکننده هستم؛ مثل یک دستگاه ضبط صوت؛ این حرف را از قول بزرگانی که به مقصد رسیده‌اند عرض می‌کنم. بسیاری از بزرگان، حرفشان همین است؛ مثل مرحوم آیت الله قاضی، مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و حضرت آیت الله العظمی بهجت. بپرسید! در کتاب‌هایی که از قول اینها نوشته‌اند، ببینید! همۀ تأکیدشان بر همین است. ▪️فرموده‌اند: شما حلال و حرام را مراعات کنید؛ نماز اوّل وقتتان را هم ترک نکنید؛ به هر جایی که نرسیدید، بیایید از ما گِله کنید. پایبندی به شریعت، منتها توأم با فهم و توأم با احساس، توأم با معرفت و توأم با عشق، ما را به هرجا که بخواهیم، می‌رساند؛ ان‌شاءالله. امیدواریم خدا توفیق این را به همۀ ما نصیب کند. ◾️استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
❞ عین‌صاد( استاد علی صفائی حائری) ▪️ياوراني که محمد تهيه کرده بود، جز کمي‌شان، در ميدان‌هاي جنگ از دست رفته بودند و به ديدار پروردگار خود رسيده بودند؛ و آنها که مانده بودند، چندان توانایي و نفوذ نداشتند. سلمان بود و ابوذر بود و مقداد و عمار؛ اينها نه از قريش بودند و نه از اوس و نه از خزرج؛ و در نتيجه از صحنه برکنار [بودند]. آنچه در آنها بود و به آنها عظمت مي‌بخشيد، همان روح بزرگ و آزاد و آگاه بود؛ همان تقوا و ايمان و عشق بود؛ و اينها در اين صحنه، خريداري نداشت. به گفته يکي از بزرگان، اگر به‌جاي عباس و عقيل، جعفر و حمزه مانده بودند، وضع علي جور ديگري مي‌شد. ▪️علي مي‌توانست با چند زدوبند سياسي، قدرتي به دست بياورد و با جنجال، عده‌اي را دور خود جمع کند و با وعده، قدرت‌هایی را خريداري کند و خلافت را بگيرد. ابوسفيان و فاميلش از اين دسته بودند که حتي پيشنهاد همکاري دادند که حکومت را به دست بياورند؛ اما اين خلافت و اين حکومت، ديگر با آن هدف‌هاي وسيع همراه نبود و به حق نمي‌رسيد؛ چون حق جز با پاي حق به مقصد نمي‌رسد.اين بود که علي به کار دفن پيامبر پرداخت. اين حکومت‌ها با تمام زرق و برقش و اين دنيا با تمام جلوه‌هايش، کوچک‌تر از اين بود که در علي حرکتي به وجود آورد. ▪️اگر علي به دنبال حکومت و سلطنت شمشير مي‌زند، از روي غريزه و جاه‌طلبي نيست؛ از روي وظيفه و به‌پا داشتن حق و شکوفا کردن استعدادهاست. اين است که در زمان حکومت، حرم‌سرا و کاخ سبز و سرخ و سپرده بانکي و ذخيره، دست و پا نمي‌کند. توحيدي که پيامبر آورده بود، اين‌گونه انسان مي‌ساخت. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️روز عید غدیر، شاید اینجور باشد که سه روز را عید قرار داده‌اند. شاید در همانجا -در غدیر خم- هم سه روز توقف کرده بودند. این را دیگر به طور یقین یادم نیست. ▪️بالاخره یک [واقعه] عجیب غریبی [بود]، که خدا می‌داند؛ «وَ لَمْ أَرَ مِثْلَ ذَاكَ الْيَوْمِ يَوْماً / وَ لَمْ أَرَ مِثْلَهُ حَقّاً أُضِيعَا»[١](روزی را به بزرگی آن روز ندیدم، [همانطور که] حق ضایع شده‌ای را به بزرگی آن حق ندیدم). ▪️[مسأله‌ای] آنقدر مهم باشد [که درباره آن گفته شود] «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه»[٢](خدایا پذیرای ولایت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار، یاری‌گر او را یاری کن و واگذارنده او را خوار کن)، این احتمالات دیگر چیست؟ الی ما شاء الله طرق از خود عامه (اهل‌سنت) برای حدیث غدیر هست، الی ماشاء الله. ▪️لکن «وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»[٣] (و هر که را خدا نور [علم و معرفت و ایمان] نبخشید هرگز [جان] روشنی نخواهد یافت). ✔️پی‌نوشت: ١. کنز الفوائد، ج١، ص٣٣٣؛ مناقب آل‌ابی‌طالب، ج٣، ص٢۶. ٢. تفسیر قمی، ج١، ص١٧۴؛ تفسیر فرات کوفی، ص١٣٠؛ امالی صدوق، ص٣۴٧ و ... . ٣. نور:۴۰. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش دوم ● سخنى پيرامون الهامات غيبى و خواطر شيطانى سخنى پيرامون
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● بخشى از تكلم كه مخصوص خداوند است در اين ميان يك قسم ديگر از تكلم هست كه مخصوص خداى تعالى است ، و در آيه شريفه : ((و ما كان لبشر ان يكلمه اللّه الا وحيا، او من وراى ء حجاب )) از آن سخن رفته و آن را به دو قسم تقسيم كرده ، يكى تكلم از راه وحى كه در اين قسم بين خدا و بنده اش حجابى نيست و دوم تكلم از وراى حجاب اين بود اقسامى از كلام خدا و كلام ملائكه و شيطانها. اما كلام خداى سبحان آن قسمش كه به نام وحى خوانده مى شود كلامى است كه براى طرف خطابش بالذات متعين است و محال است كه يك پيامبر وحى را به چيز ديگر اشتباه كند، براى اينكه گفتيم وحى آن قسم از تكلم خدا است كه بين او و بنده مورد خطابش هيچگونه حجابى نيست ، و اما آن قسم ديگر از تكلم محتاج به روشنگريها و محكم كارى هائى است كه سرانجام منتهى به وحى گردد. و اما كلام فرشته و شيطان ، آياتى كه در همين نزديكى ملاحظه كرديد درتشخيص آن دو كافى است ، براى اينكه خطورهاى فرشتگان همواره توأم با شرح صدر است ، و آدمى را به سوى مغفرت و فضل خدا مى خواند كه آن دو هم به ملاكهاى دينى بر مى گردد، به چيزى بر مى گردد ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 286 كه مطابق دين مبين خدا است ، دينى كه در كتابش و سنت پيامبرش بيان شده است . و خطورهاى شيطانى همواره ملازم با تنگى سينه و بخل نفس است و آدمى را به پيروى هواى نفس مى خواند، و از فقر مى ترساند، و به فحشا امر مى كند، كه همه اينها بالاخره به ملاكهائى بر مى گردد، كه مطابق با كتاب و سنت خدا و پيامبرش نيست ، و با فطرت خود آدمى نيز مخالف است . مطلب ديگرى كه تذكرش لازم است اين است كه انبيا و افراد برجسته اى كه پشت سر انبيا هستند بسيار مى شود كه فرشته و يا شيطان را هم مى بينند و هم مى شناسند، همچنان كه قرآن كريم از آدم و ابراهيم و لوط حكايت كرده است ، و اين خود بهترين دليل است بر اينكه آن حضرات احتياجى به نشانه و مميز ندارند و اما در آن مواردى كه صدائى مى شنوند، و صاحب صدا را نمى بينند، البته احتياج به مميز دارند همانطور كه ساير مؤمنين بدان نيازمندند و آن مميز هم همانطور كه گفتيم بايد بالاخره به وحى منتهى گردد و اين معنا واضح است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ما باید به یقین بدانیم که ما در دو دست خود، دو گوهر شبچراغ و گرانقدر(قرآن و عترت) داریم؛ و کار به تشکیک دیگران نداشته باشیم، خواه بدانند و بگویند که در دست ما گوهر است، و یا آن دو را دو سنگ بی‌ارزش بدانند، چه دیگران قدر آن دو را بدانند یا ندانند [ما باید قدردان باشیم]. ▪️برای اینکه اگر قدر ندانستیم، نعمت از دست ما گرفته می‌شود، چنان‌که اهل حجاز از نعمت ولایت محروم شدند و به عَجَم‌ها(ایرانی‌ها) منتقل گردید. ◾️در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ☑️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱ ◾️جلسه چهاردهم «شرح رساله لقاءالله » ◾️ از دقیقه ۱۳ الی ۲۳ ✔️وقتی داریم نماز میخوانیم: 1️⃣ اگر بسم الله....را از باب اینکه ما خودمان داریم نماز میخوانیم میگوییم بسم الله.....این میشود به اندازهء ما 2️⃣ولی وقتی گفتی من..... در رکعت اول و دوم ...باید حمد بخوانم.....نه حمدی را که من میخواهم بخوانم، بلکه حمدی را که خدای متعال در قرآن بر پیغمبر نازل کرده آن حمدِ نازل شدهء بر پیغمبر را میخواهم قرائت کنم " از باب قرآن" ، نه از باب " شخص خودم" ▪️من بنا هست در رکعت اول و دوم قرآن بخوانم معمولا طبق روایات ما سوره " توحید" را بعد از حمد در یکی از دو رکعت در نماز قرائت کنیم. که بدون سوره توحید نشود ،که " موحد" باشیم ▪️در نماز سوره« توحید» بخوانیم تا موحد به (( توحید صمدی قرآنی)) بشویم . ▪️بنا بر امر الهی که به ما دستور فرمود ما داریم قرآن را می آوریم در نمازش میخوانیم به دستور او داریم اطاعت میکنیم فرمان خدا را. این اطاعتِ فرمانِ حق باعث میشود که ....دیگر ارزش این حمد و سوره به اندازهء ما نیست چون ما داریم امر خدا را اجرا میکنیم به اندازهء خودِ خداست به اندازهء خاتم انبیاست. و لذا نماز ما (( نماز محمدی)) صلی الله علیه و آله و سلم است نماز الهی است یعنی خدای متعال فرمود اینطوری بخوان من دارم میخوانم.....من چه میدونستم که آدم باید نماز بخواند و نماز را هم اینجوری بخواند! ▪️حالا علاوه از این ....دوست دارد که به سِرّ اینها هم برسد به اسرار اینها هم برسد که ....چه سِرّی بود که خدا به ما این لطف را کرده؟! ....چرا به حیوانات نگفته؟ چرا به ملائکه نگفته؟ چرا به عالم مثال و عقل اینجوری نماز دستور نداده؟ ▪️مهمترین چیز این است که آدم دارد.....به تَبَعیت امر او اقدام میکند که امرش را اجرا بکند ✔️لذا عارف در محضر حق متعال در مقام حضور و مراقبت: 1️⃣ احکام شرعیه به نحو تشریعی برای او ترفیعی میشود. تکلیفش ترفیع پیدا میکند.... 2️⃣ و وقتی در حضور حق متعال "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر" است میگوید: بارالها من کاری به واجب و مستحب ندارم ،شما مستقیما تمام امور مرا بدست بگیر و به دلم القاء بکن چه کاری را بکنم چه کاری را نکنم، 3️⃣من کاری به احکام شرعیه ندارم.....احکام شرعیه برای کسانی است که دسترسی به مقام حضور ندارند، قطعا لازم است 4️⃣حالا یکی بگوید بنده بر اساس اجتهادم به نظر من فلان کار مستحب است و احتیاط مستحب این است که این را انجام بدهید. خب وقتی من در محضر حق متعال باشم چرا به اجتهادِ این و آن عمل کنم! خب مستقیما از خودِ خدا میپرسم از خودِ او. 5️⃣و لذا عارف حقیقی باید به یک رتبه ای از معرفت و عرفان برسد که مستقیما تمام چیزها را از وجود حق متعال مستقیم بگیرد..... و تمام چیزها را از خلیفه الله میگیرد ▪️کسی تا به این رتبه نرسد آن مقام عرفانی کامل هنوز محقق نشده. ▪️شیخ اکبر در فصوص میگوید: عارف یا مامور است یا مَنهی. یعنی جان خدا بهش میگوید این کار را یا انجام بده یا نده دیگر نمیگوید من بروم به رساله عملیه مراجعه بکنم ببینم آقای مجتهد چی گفته نه آنجا آقای مجتهد برای کسانی گفته که آگاهی به احکام ندارند، مقام حضور را ندارند، دسترسی ندارند ▪️این عارف( کتل طی کرده ).....اهل کتمان است.....و به عموم کاری ندارد.....عموم وظیفه شان را بر اساس تشریعیات میروند پیش مجتهدینشان ....و کاری به بندگان خدا ندارد. او خودش در محضر حق متعال است. ۱۴۰۰ ۱_۲_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱ ◾️جلسه چه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ◾️جلسه چهاردهم «شرح رساله لقاءالله » ◾️ از دقیقه ۲۳ الی ۲۹ ▪️بگویید خب امیرالمومنین و اهل بیت پس چرا گوشه گیری نکردند؟ برای اینکه آنها دیگر دنبال این مجتهد و آن مجتهد نرفتند ..... امام زمان هم با بدن عنصری است....آیا می آید مقلّدِ مجتهدین ما میشود؟! تا ببیند علمای قم و نجف چی استخراج کردند از احکام شرعیه؟! اینطور نیست . ▪️در زمان غیبت..... از باب رفع ضرورت میگویند " فارجعوا الی روات احادیثنا" یا " وَ اَمّا مَن کانَ مِن الفقها" که ۴ تا خصیصه داشته باشند..... که این فقها را آقایان اساتید ما معنا میکنند به "فقیه مطلق"، نه فقیه مُتجَزّی. ▪️متجزّی یعنی تجزیه شده است از مثلا ۱۰ هزار احکام شرعیه، ایشان میتواند ۵ تا ۴ تا احکام شرعی را استخراج کند ▪️کجا میتوانی مجتهد مطلق پیدا کنی! تازه در بین مجتهدین مطلق که فقها هستند در بین این فقها برو یک فقیهی را پیدا کن که 1️⃣ صائنا لنفسه باشد 2️⃣ حافظا لدینه باشد 3️⃣ مخالفا لهواه باشد 4️⃣ مطیعا لامر مولاه باشد تازه این را پیدایش بکن و " فَلِلعوامِ اَن یُقَلِّدوه" عوام باید مقلد این بشوند ▪️حتی آدم بخواهد شیخ انصاری ها را هم یک فقیه مطلق بداند مشکل است چون تفقّه در دین میخواهد یعنی هم در "فقه اکبر" و هم در "فقه اصغر" اینجوری فقیه میخواهیم ▪️در زمان حضور آقا امیرالمومنین که آقا در کوفه مستقر بودند و حکومتشان آنجا بود &ایران، افغانستان، لبنان، اردن، عربستان سعودی، یمن،... همه زیر قلمرو اسلام بودند، چقدر در یمن شیعه داشت..... پس معلوم است شیعیان یمنیِ امام علی از شیعیانِ مدینه ای و کربلایی و نجفی و...... به مراتب در حفظ اهل بیت و حریم اهل بیت ساعی تر بودند کوشش بیشتری داشتند. ۱۴۰۰ ۱_۲_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رويداد مباهله - بخش اوّل ▪️هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مكه را فتح كردند و عرب تحت فرمان ایشان درآمد، نمايندگان و نامه‌هايى از سوى خود به مناطق مختلف جهان فرستاده و مردم را به اسلام دعوت كردند. ▪️«عقبه بن غزوان»، «عبدالله بن ابى اميه»، «هدير بن عبدالله» و «حبيب بن سنان» نمايندگان پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم بودند كه به «نجران» اعزام شده تا مسيحيان آنجا را به اسلام دعوت نمايند و به آنان پيشنهاد كنند يا اسلام را پذيرفته و با مسلمانان برادر شوند، يا در صورت نپذيرفتن اسلام جزيه پرداخته و در صورت رد هر دو پيشنهاد آماده جنگ باشند. ▪️در نامه رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم آمده بود: ▪️بگو: اى اهل كتاب بياييد از سخن حقّى كه ما و شما آن را قبول داريم پيروى كنيم، كه به جز خداى يكتا هيچ‌كس را نپرستيده، چيزى را شريک او قرار نداده، و برخى را به جاى خدا به خدايى تعظيم نكنيم. اگر آنها از حق روى گرداندند، بگوييد شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان خداونديم. ▪️پس از رسيدن پيام پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم، در معبد بزرگ خود گرد آمدند. عده ديگرى نيز از «مذحج»، «عک»، «حمير»، «انمار» و خويشان و همسايگان آنها از قبايل «سبأ» - كه همگى بجهت سرنوشت مشترک خود و شرايطى كه براى آنان بوجود آمده بود خشمگين بودند - به آنان پيوستند. ▪️اسقف بزرگ آنان كه انسان موّحدى بود، علاوه بر مسيح به پيامبر عليه السّلام نيز ايمان داشت ولى اين مطلب را پنهان مى‌كرد. وقتى ديد مى‌خواهند به مدينه رفته و با پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به مشاجره برخيزند، آنان را پند و اندرز داده و به تأمل و تأنى دعوت كرد. «كرز بن سبره حارثى» - كه در آن زمان سرپرست قبيله «بنى حارث بن كعب» و فرمانده نظامى آنان و از اشراف و بزرگان آنان محسوب مى‌شد - از سخنان او خشمگين شده و به مقابله با او برخاست ولى اسقف بزرگ، «سيد» و «عاقب» كه آنان نيز از بزرگان قوم خود بودند، به مقابله با او برخاستند. ▪️و به اين ترتيب گفتگوى آنان طول كشيد تا جايى كه براى تطبيق صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم با آنچه پيامبران گذشته در مورد او گفته بودند، كتاب «جامعه» را آورده و ديدند سخنان اسقف بزرگ درست است. در اين جا بود كه «سيد» و «عاقب» مضطرب شده و تصميم گرفتند براى مشاهده‌ی صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق بشارت‌هاى پيامبران گذشته با او به مدينه بروند. ▪️«سيد» و «عاقب» به همراه چهارده نفر از بزرگان و علماى مسيحى نجران و هفتاد نفر از اشراف و بزرگان «بنى حارث بن كعب» براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به طرف مدينه حركت كردند. آنان داراى چهره‌هاى زيبا و بدنى متناسب بودند و هنگامى كه نزديک مدينه رسيدند، براى اين كه با همراهان خود به مسلمين و مردم مدينه فخر فروشى كنند، سيد و عاقب سفارش كردند كه از مركب‌هاى خود پياده شده، خود را آرايش كرده، لباس‌هاى معمولى خود را از تن در آورده، لباس‌هاى ابريشمى و زيباترين و بهترين لباس‌هاى خود را بپوشند، خود را خوشبو نموده و با شكلى زيبا و صفى منظم به سوى مدينه حركت نمايند. وقتى در مسجد رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم بر آن حضرت وارد شدند، وقت نماز آنان بود. به طرف مشرق مشغول نماز شدند. ▪️مسلمانان خواستند مانع اين عمل شوند ولى پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نگذاشتند. ▪️تا سه روز نه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را دعوت به اسلام كرد و نه آنان از پيامبر سئوالى كردند، تا بدين ترتيب آنان فرصت كافى براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق صفات او با آنچه در كتاب‌هاى خود درباره پيامبر ديده بودند، داشته باشند. ادامه دارد ... ◾️المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei