eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
  #افطارى  □○بسمه تعالى شأنه○□ □از شکر نعمت درک ماه مبارک #رمضان ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هس
□○افطاری ۲○□ □اقتضاء این است که باید به او براساس طلب اش خوردنی و آشامیدنی و ...را بدهی که این میشود جلوه ای از مقام تشبیه. اعنی به سبب اینکه قوای نباتی وحیوانی واعضاء وجوارح برای نفس ناطقه انسانی در مرتبه طبیعت و ماده مَظهریت دارند لازم است نفس به اقتضای طلب ذاتی آنها کمالات مناسب با این مطالبه را به ایشان اعطا کند. در اینصورت انسان در مقام تشبیه مظهر خدا در رزاقیت و طعام دادن میشود . لذا به تلبس به اسم شریف رزاق و تخلق به آیه" ویطعمون الطعام علی حبه..." عند الافطار فرحناک میشود. □سپس میفرماید: " فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ " بصومه. اینجا هم صائم فرحناک میشود به لقاء ربش در مقام صوم و روزه . اعنی فرحناک است به وصول به مقام ؛ چون چیزی نمیخورد . □روزه عملی است که درآن ترک است برخلاف همه عبادات که فعل و انجام عملی است در ترک هست ؛ نخور !نیاشام ! فلان برنامه را نداشته باش ! در روزه نه ذکری هست و نه فعلی . فقط نباید بخوری و بیاشامی .باید ترک این افعال کنی . لذا پیامبر فرمودند که عبادتی است که مثل ندارد. □انسان در روزه مظهر حق متعال میشود. البته مقید ، چون ما به تنزیه مطلق راه نداریم ، تنزیه مطلق فقط خود حق متعال هست. وقتی انسان به مرتبه ی میرسد خوشحال میشود همینطور وقتی به مرتبه میرسد حمد خدا را میخواهد جاری کند که در به مرتبه ای رسیده که همه کمالات را مال او میداند. □حالا میخواهد به اعضا و جوارحش رزق بدهد . " ازمة الامور طراً بیده و مصادرها عن قضائه." حالا همه امور را از خدا میبیند همه مخلوقات را عیال الله میداند کما اینکه خدا به همه مخلوقاتش رزق میدهد یرزق و لایرزق ،خودش چیزی نمیخورد. شما هم مظهر یرزق و یطعم میشوید مظهر حق متعال میشوید . □دهش دارید و به اعضا و جوارح خودتون عندالافطار رزق میدهید ، به جناب جسم غذا میدهید. خدای متعال انسان را برزخ قرار داده است. از آن طرف انسان در حالی که در مقام حمد قرار گرفته و مظهریت خدا میشود در طعام دادن ، از طرفی در طول روز مظهر حق متعال میشود . "لیس کمثله شی..." یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر  مظهر "لیس کمثله شی "در طول روز و "هو السمیع البصیر" از افطار تا سحر. □لذا در این دو موطن روزه دار خوشحال است و چون روزه دار به مقام میرسد حق متعال میفرماید : الصوم لی ... دیگه مال من هستی و انا اجزی به . □چرا ؟ چون جزای کسی که مظهر "لیس کمثله شی" شده باید از جنس خودش باشد پس خدای منزه که" لیس کمثله شی" است خودش پاداش میشود ..... ‌
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۲○□ □اقتضاء #نفس_حیوانی این است که باید به او براساس طلب اش خوردنی و آشامیدنی و ...را بدهی
□○افطاری ۳○□ □حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه وآله فرمود: " الصّوم جُنَّة مِنَ النّار" روزه سپر آتش است. "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ " در آیات مربوط به روزه به تقوا اشاره شده است زیرا تقوا همان وقایه و سپر است . □سپس میفرماید : بوی دهان روزه دار (خُلوف) نزد حق متعال از مشک اَذفر( خوشبو و تند و تیز ) بهتر تر است . دلیلش هم این است که نزد حق متعال بوی ظاهر ملاک نیست . ما بوی ظاهر را قضاوت میکنیم و خدا باطن را میپسندد لذا فرمود سین بلال نزد حق متعال شین است. □بلال میگفت اسهد ان لا اله الا الله. برخی ایراد گرفتند ، پیامبر فرمود سین بلال نزد حق متعال شین است لذا ظاهرا بوی دهان روزه دار بدبو است ولی چون روزه به روح برمیگردد و اینجا تنفس است که بوی دهان را خارج میکند و مبداء این تنفس را چون روح میدانیم و روح، ریح و ریحان و خوشبوست لذا حق تبارک وتعالی وملائکه الهی خلوف را از مشک خوشبو بهتر میدانند. □یک معنای بسته شدن در دوزخ و زنجیر شدن شیاطین همان بسته شدن و به بند کشیده شدن قوای حیوانی است . هفت در جهنم همین پنج قوه حسی وخیال و وهم است، ولها سبعة ابواب. یکی از اهل معرفت میگفت در جهنم را ببندند آتش آن شدیدتر میشود بهمین دلیل روزه دار هم قوه درخواست و شهوتش بیشتر میشود. اعنی میلش به اطعمه و اشربه زیادتر میشود اما امساک میکند. □از طرفی هم شیطان در زنجیر شده است چون انسان در مقام است اگر انسان در مقام باشد در زنجیر نیست، چون در عالم حدود شیطان جولان دارد واغواگری میکند، لذا فرمود شیطان در بین خون انسان جریان دارد مجرای حضور او را به جوع وعطش مسدود کنید □" إن الشيطان يجري من ابن آدم مجرى الدم فسدوا مجاريه بالجوع والعطش" اگر انسان در مقام قرار بگیرد دیگر شیطان به آن مقام راه ندارد چون در خیال است، حد است نقص است ، هر جا حدود است هست . □وقتی شما از حد برهی به مقام رفته ای و بدانجا راه ندارد....  
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۴○□ ○لصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّ
□○افطاری ۵○□ □○ماه مبارک‌ رمضان جلوه و تجلی اسم شریف است کما اینکه در روایت آمده «...فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّه...». این اسم مبارک رمضان دو سدنه و خدمه دارد که به تعاون آن دو اسم شریف احکامش را ساری می‌کند و آن دو عبارت است از اسم «المُمْسِک» و اسم «الفٰاطِر». اسم الممسک حاکم بر صائم است و اسم الفاطر حاکم بر مریض و مسافر و... □○آغاز دولت اسم ممسک حق تعالی از است تا و دولت اسم فاطر برای صائم از خیط اسود است تا خیط ابیض؛ «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر» (بقره/۱۸۷) □○خیط ابیض را مظهر بدان که عقل، سفید است و خیط اسود را مظهر بگیر که جسم، ظلمت و سیاهی است و برزخ این دو سرخ است که مرتبه نفسانی است و شیخ شهید از آن به تعبیر کرده است. حضرت خاتم صلوات الله علیه و علی آله نیز چنین فرمود که «سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ بَيَاضِي و آمَنَ بِکَ فُؤَادِی». □○پس مناسبت امساک از مادیات با عقل است و خوردن و آشامیدن با جسم و آدمی برزخ بین این دو است پس کمالش به جمع این دو امر آمد، نه مثل ملائکه است و نه مثل جماد. بر بیمار و مسافر اسم ممسک‌ حکومت ندارد چون امساک مقام و است و بیماری که نقص دارد و مسافری که در سیر و انتقال از حدی به حد دیگر است با ویژگی این اسم سازگاری ندارند. البته صائم به سبب اینکه مظهر اسم ممسک است و امساک از اسماء تنزیهی است لذا در وقت صوم، طعام و شراب مادی و مباشرت جسمانی بر او حرام شده است چون روزه‌دار توجه به طعام و شراب روحانی و مباشرت با موجودات مجرد عقلی دارد و این دو مقابل هم هستند، تا این دهان بسته نشود آن دهان باز نمی‌شود. ○اندرون از طعام خالی کن ○تا در او نور معرفت بینی □○ملائکةالله بر اساس روایات وارده طعامشان و شرابشان است و تقدیس، تنزیه الهی است از همه نقائص و کمالات موجودات امکانی. و حال اینکه خوردن و آشامیدن و مباشرت با زنان وصف و کمال موجود مادی است و مجرد از ماده مبرا از این امور است؛ «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً...» (هود/ ۶۹-۷۰) □○پس صائم به صومش در عداد در می‌آید و این دهان را می‌بندد و دهان دیگر می‌گشاید که دهان است و طعامش تسبیح و شرابش تقدیس است و مباشرتش با و موجودات مجرد عقلی است از اینرو حق تبارک و تعالی به اقتضای این مرتبه فرمود و روزه دار نیز است.      
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 حی علی العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱) ■بحث ما پیرامون حدیث شریفی است که حضرت امام باقر علیه ا
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۲) ■عارفی از اولیاء خدا قصد کرد، رفت و به نجف رسید. در آنجا و در مشاهده‌ و مکاشفه‌ی خودش صدایی شنید که می‌گوید: العطش العطش... ●زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد ●فریاد العطش ز بیابان کربلا ■او این صدای را شنید، عارف بود و گوش جانش باز بود. جرعه آبی برداشت و به سمت آن صدا رفت. همین که چند قدمی رفت، مشاهده کرد که در صحرای کربلاست، در آنجا دید بی جرم و بی جنایت... به تعبیر عارف بزرگی، دید که حق متعال به خاک و خون آغشته شده است. بله، همین گونه است، امام است، مظهر اتمّ حق تبارک و تعالی است، دید همه شهید شده‌اند و حضرت اباعبدالله الحسین در میانه میدان ایستاده است. آن عارف در دستش جام آبی بود، با خود آب برده بود اما امام حسین علیه السلام به او اشاره کرد که اینجا جایی است که نباید آب بیاوری، اینجا باید آب را بریزی، اینجا موطنی است که باید عطشت را بیاوری، به تعبیر جناب مولوی، اینجا موطنی است که؛ ●آب کم جو تشنگی آور به دست ●تا بجوشد آبت از بالا و پست ■اینجا آب نیاور. چرا؟ چون منِ امام، خودم هستم، نیازی به آب ندارم... امام حسین علیه السلام مجمع البحرین نبود؟! مجمع البحرین را در بین النهرین با لب تشنه کشتند... این حساب عشق و عاشقی در کربلا از آن چیزهایی که در اذهان سافله است جداست... کسی اگر بخواهد به اینجا بیاید نباید با خودش آب بیاورد. ●وفدت علی الکریم بغیر زاد ●من الحسنات والقلب السلیم ●و حمل زاد اقبح کل شیی ●اذا کان الوفود علی الکریم ■وقتی به محضر می‌روی چیزی با خودت نبر، جزو زشت ترین چیزهاست که وقتی به پیش کریم می‌روی چیزی با خودت ببری. وقتی به پیش می‌روی، عشق از هر قیدی است، عشق مطلق است. وقتی که می‌خواهی قدم به بارگاه و بگذاری که نباید چیزی با خودت ببری! امام حسین علیه السلام فرمود که آن آب را بریز، پیش ما که می‌آیی باید خودت را بیاوری، کما اینکه وقتی حضرت سکینه خیلی بی تابی کرد، حضرت برای او آب انشاء کرد و گفت سکینه جان، اگر می‌خواهی این آب را بنوشی بنوش اما نباید بنوشی، اینجا مقام ننوشیدن است نه مقام نوشیدن. اینجا مقامی است که تو باید تمام و تمام داشته های خودت را بدهی. اینجا کربلاست! اینجا جایی است که شما می‌خواهی وارد شوی... کربلا اینگونه است. ■امروز روز دوم محرم‌ و است، در این هزار و چند صد سال، خیلی ها خواسته اند که به این عرصه‌ی عشق مطلق وارد شوند اما این ورود صرفا روضه خواندن و لباس سیاه پوشیدن و... که نیست! اگر بخواهند کسی را در اینجا راه بدهند، آن شخص باید باشد، صدق یعنی . اینجا جایی است که وقتی اباعبدالله الحسین می‌خواهد وارد شود، می‌گوید اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ... این کربِ و بلای است. مگر هرکسی را در اینجا راه می‌دهند؟! مقام کربلا خیلی مقام منیعی است... وقتی که اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌فرمود «هل مِن ناصر یَنصُرُنى»، اینگونه نیست که هرکسی که خواست برخیزد و لبیک گوید و به اینجا بیاید و به این مقام وارد شود... (پیرامون همین عبارت سخن بسیار است که چطور ناصر بالذات از ناصرهای بالعرض نصرت می‌خواهد؟!) ●عشق از اول سرکش و خونی بود ●تا گریزد آنکه بیرونی بود اینجا است... ●در زلف پر کمندش ای دل مپیچ کآنجا ●سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
  ☑️افطارى ۱ بسمه تعالى شأنه ▪️از شکر نعمت درک ماه مبارک #رمضان ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هست
☑️افطاری ۲ ▪️اقتضاء این است که باید به او براساس طلب اش خوردنی و آشامیدنی و ...را بدهی که این میشود جلوه ای از مقام تشبیه. اعنی به سبب اینکه قوای نباتی وحیوانی واعضاء وجوارح برای نفس ناطقه انسانی در مرتبه طبیعت و ماده مَظهریت دارند لازم است نفس به اقتضای طلب ذاتی آنها کمالات مناسب با این مطالبه را به ایشان اعطا کند. در اینصورت انسان در مقام تشبیه مظهر خدا در رزاقیت و طعام دادن میشود . لذا به تلبس به اسم شریف رزاق و تخلق به آیه" ویطعمون الطعام علی حبه..." عند الافطار فرحناک میشود. سپس میفرماید: " فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ " بصومه. اینجا هم صائم فرحناک میشود به لقاء ربش در مقام صوم و روزه . اعنی فرحناک است به وصول به مقام ؛ چون چیزی نمیخورد . ▪️روزه عملی است که درآن ترک است برخلاف همه عبادات که فعل و انجام عملی است در ترک هست ؛ نخور !نیاشام ! فلان برنامه را نداشته باش ! در روزه نه ذکری هست و نه فعلی . فقط نباید بخوری و بیاشامی .باید ترک این افعال کنی . لذا پیامبر فرمودند که عبادتی است که مثل ندارد. انسان در روزه مظهر حق متعال میشود. البته مقید ، چون ما به تنزیه مطلق راه نداریم ، تنزیه مطلق فقط خود حق متعال هست. وقتی انسان به مرتبه ی میرسد خوشحال میشود همینطور وقتی به مرتبه میرسد حمد خدا را میخواهد جاری کند که در به مرتبه ای رسیده که همه کمالات را مال او میداند حالا میخواهد به اعضا و جوارحش رزق بدهد . " ازمة الامور طراً بیده و مصادرها عن قضائه." حالا همه امور را از خدا میبیند همه مخلوقات را عیال الله میداند کما اینکه خدا به همه مخلوقاتش رزق میدهد یرزق و لایرزق ،خودش چیزی نمیخورد. شما هم مظهر یرزق و یطعم میشوید مظهر حق متعال میشوید . ▪️دهش دارید و به اعضا و جوارح خودتون عندالافطار رزق میدهید ، به جناب جسم غذا میدهید. خدای متعال انسان را برزخ قرار داده است. از آن طرف انسان در حالی که در مقام حمد قرار گرفته و مظهریت خدا میشود در طعام دادن ، از طرفی در طول روز مظهر حق متعال میشود . "لیس کمثله شی..." یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ‏ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر  مظهر "لیس کمثله شی "در طول روز و "هو السمیع البصیر" از افطار تا سحر. لذا در این دو موطن روزه دار خوشحال است و چون روزه دار به مقام میرسد حق متعال میفرماید : الصوم لی ... دیگه مال من هستی و انا اجزی به . ▪️چرا ؟ چون جزای کسی که مظهر "لیس کمثله شی" شده باید از جنس خودش باشد پس خدای منزه که" لیس کمثله شی" است خودش پاداش میشود ..... ‌