eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□●حضرت مهدی ارواحنا‌فداه از تولّد تا آغاز عصر غیبت صغری●□ □●حکّام بنی‌عبّاس که براساس احادیث پیامبر و ائمّۀ معصومين علیهم السّلام به نزدیک بودن تولّد مهدی موعود علیه السّلام آگاه شده بودند، از زمان امامت امام هادی علیه السّلام به‌شدّت نگران و مضطرب شدند که با تولّد ایشان تخت حکومت غاصبان خلافت واژگون شود. از اين‌رو تصميم گرفتند مانع تولّد آن حضرت شوند يا اينكه پس از تولّد‌، به‌سرعت ايشان را از بين ببرند. □●به همین دلیل امام هادی علیه السّلام را به سامرّا كه شهری نظامی بود‌، منتقل کردند و در محلّۀ عسکر كه محلّ زندگی ارتشيان بود‌، جای دادند. در نتیجه آن حضرت در میان دشمنان و در بین خانه‌های سازمانی نظامیان زندگی می‌کردند و رابطۀ ایشان با شيعيان قطع بود. □●غربت امام هادی علیه السّلام تا حدّی بود كه پس از شهادت، آن حضرت را در اتاق نشیمن منزل مسكونی خود به خاک سپردند و زن و فرزندان آن حضرت کنار قبر ایشان زندگی می‌کردند. همسر ایشان نیز پس از وفات، در همان اتاق مدفون شدند. □●پس از امام هادی علیه السّلام امامت شيعيان بر عهدۀ امام حسن عسکری علیه السّلام قرار گرفت و از همان زمان‌ دستگاه حكومت که می‌دانست ایشان امام یازدهم هستند و مطابق احادیث متواتر پیامبر و اهل‌بیت علیهم السّلام فرزند ایشان منجی موعود خواهد بود و حکومت آنها را به خطر خواهد انداخت، همانند فرعون که می‌خواست از تولّد حضرت موسی علیه السّلام جلوگیری کند، برای جلوگيری از تولّد این فرزند وارد عمل شد و مأموران بسیاری را مخفیانه در منزل امام حسن عسکری علیه السّلام گماشت تا به‌ محض مشاهدۀ زنی باردار، دستگاه حكومت را مطّلع سازند تا او را از بین ببرند. □●حتّی در بسیاری از موارد‌ از زن‌های قابله و خدمتكار به‌عنوان جاسوس استفاده شد‌؛ امّا به خواست الهی‌ علی‌رغم همۀ تلاش دشمنان، خداوند متعال‌ همانند ماجرای حضرت موسی علیه السّلام، با يک اعجاز‌ فوق‌العاده‌،‌ علائم بارداری را در نرجس خاتون علیهاالسّلام همسر امام عسکری علیه السّلام ‌‌پنهان کرد تا اینکه شب نيمۀ شعبان‌ سال ۲۵۵ هـ.ق فرا رسید. □●آن شب حكيمه خاتون علیهاالسّلام خواهر امام عسکری علیه السّلام در منزل ایشان مهمان بودند. حضرت به خواهر بزرگوارشان فرمودند: امشب منزل ما بمانید؛ خداوند فرزندی به ما عطا خواهد کرد. عرض کردند: در همسر شما هیچ‌گونه علائم بارداری نمی‌بینم. فرمودند: شما بمانید متوجّه خواهید شد. □●همچنین فرمودند‌: مَثَلُهٰا مَثَلُ اُمِّ مُوسىٰ لَمْ يَظْهَرْ بِهَا الْحَبَلُ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهٰا اَحَدٌ اِلىٰ وَقْتِ وِلٰادَتِهٰا لِاَنَّ فِرْعَوْنَ كٰانَ يَشُقُّ بُطُونَ الْحُبٰالیٰ فِی طَلَبِ مُوسىٰ وَ هٰذٰا نَظِيرُ مُوسىٰ □●مَثَل او (نرجس خاتون علیهاالسّلام) مثل مادر موسى علیه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نشد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد‌؛ زيرا فرعون در جستجوى موسى علیه السّلام، شكم زنان باردار را می‌شكافت و اين نيز نظير موسى علیه السّلام است. □●سحرگاه آن شب سرانجام امام زمان ارواحنافداه متولّد شدند و تا زمان شهادت پدر بزرگوارشان در منزل آن حضرت به‌ صورت كاملاً مخفيانه زندگی ‌کردند و به احدی جز شیعیان بسيار موثّق و مورد اعتماد و رازدار‌، معرّفی و نشان‌ داده نشدند‌؛ تا اينكه امام عسکری علیه السّلام در سال ۲۶۰ هـ.ق به شهادت رسیدند. با شهادت آن حضرت مسئولیت امامت بر عهدۀ حضرت مهدی علیه السّلام قرار گرفت... □●جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 274-261 بقره قسمت دوم بخش دوم ● فوائد و آثار اجتماعى ارفاق به قصد تحصيل رضاى خدا مطلب ديگر اينكه در آيه مورد بحث ، مثلى را كه آورده مقید به آخرت نكرده و بطور مطلق فرموده : ((خدا انفاق شما را مضاعف مى كند)) پس هم شامل دنيا مى شود، و هم شامل آخرت ، فهم عقلائى هم اين را تأييد مى كند براى اينكه كسى كه از دسترنج خود چيزى انفاق مى كند هر چند ابتدا ممكن است به قلبش خطور كند كه اين مال از چنگش رفت ، و ديگر به او بر نمى گردد، ليكن اگر كمى دقت كند خواهد ديد كه جامعه انسانى به منزله تن واحد و داراى اعضاى مختلف است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 595 و اعضاى آن هر چند اسامى و اشكال مختلف دارند، اما در مجموع ، يك تن را تشكيل مى دهند، و در غرض و هدف زندگى متحد هستند، از حيث اثر هم همه مربوط به هم هستند، وقتى يكى از اعضا، نعمتى را از دست مى دهد مثلا فاقد صحت و سلامتى شده و در عمل خود كند مى گردد، همين عارضه هر چند كه در نظر بدوى ، متوجه يك عضو است ، ولى در حقيقت تمام بدن در عملكرد خود كند و سست مى گردد، و به خاطر نرسيدن به اغراض زندگى خسران و ضرر مى بيند. مثلا چشم و دست آدمى دو عضو از بدن انسان هستند، در ظاهر دو نام غير مربوط به هم و دو شكل متفاوت ، و دو عملكرد جداگانه دارند، ليكن با كمى دقت مى بينيم كه اين دو عضو كمال ارتباط را با يكديگر دارند. خلقت ، آدمى را مجهز به چشم كرده تا اشيا را از نظر نور و رنگ و نزديكى و دورى تشخيص دهد، بعد از تشخيص چشم ، دست آنچه را كه تحصيلش براى آدمى واجب است بردارد، و آنچه را كه دفعش بر او لازم است از انسان دفع كند. پس در حقيقت چشم مثل چراغى است كه پيش پاى دست را روشن مى كند، حال اگر دست از كار بيفتد قهرا فوائد و عملكرد دست را بايد ساير اعضا جبران كنند، و اين باعث مى شود كه اولا زحمت و تعبى را كه در حال عادى هرگز قابل تحمل نيست ، تحمل كند و در ثانى از عملكرد ساير اعضاى خود به همان مقدار كه صرف جبران عملكرد دست نموده بكاهد، و اما اگر از همان اوائلى كه دست دچار حادثه شد از نيروئى اضافى ساير اعضا در اصلاح حال همان دست استفاده كند، و دست را به حال عادى و سلامتش برگرداند، حال تمامى اعضا را اصلاح كرده ، و صدها و بلكه هزارها برابر آنچه صرف اصلاح دست كرده عايدش ‍ مى شود. پس يك فرد از جامعه كه عضوى از يك مجموعه است ، اگر دچار فقر و احتياج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح كرديم ، هم دل او را از رذائلى كه فقر در او ايجاد مى كند پاك كرده ايم ، و هم چراغ محبت را در دلش ايجاد نموده ايم ، و هم زبانش را به گفتن خوبيها به راه انداخته ايم ، و هم او ر ا در عملكردش نشاط بخشيده ايم ، و اين فوائد عايد همه جامعه مى شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق يك نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است ، و مخصوصا اگر اين انفاق در رفع حوائج نوعى از قبيل تعليم و تربيت و امثال آن باشد. اين است آثار و فوائد انفاق . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□● از محضر آیت الله بهجت رضوان الله تعالی●□ : این جانب می‌خواهم به مقامات عالی برسم چه کنم؟ : بسمه‌تعالی، تعجب است از بعضی از فضلا که نعمت بالاتر و سهل‌تر، میسور آنهاست [با این حال] تعقیب می‌نمایند از نعمت پایین‌تر و صعب و مشکل، «أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ»؛ [بقره:۶۱] مثلاً «الصلوة معراج المؤمن» [مستدرک سفینةالبحار، ج۶، ص۳۴۳] و راه آن، میسور همه است، □[لکن] منصرفند از این عروجِ در نماز با سهولتش، و تفحص می‌نمایند از مرتبه‌ای که به آن نمی‌رسند «جعلنا اللّه فی من لا یفعل ولا یترک إلاّ بذکره ورضاه إنّه قریب مجیب، والصلوة علی محمد وآله الطاهرین أجمعین؛ خداوند ما را در زمرۀ کسانی قرار دهد که هیچ فعل و ترکی را جز با یاد و خشنودی او مرتکب نمی‌شوند. همانا او نزدیک و اجابت کننده است و درود بر محمد و همه خاندان پاکش باد». @mohamad_hosein_tabatabaei
□●علّامه آیت الله حاج سیّدمحمّدحسین طباطبائی رضوان الله علیه●□ □بنده در هیچ حالی از پروردگارش بی نیاز نیست؛ لذا بازگشت از معصیت هم احتیاج به توفیق و رحمت الهی دارد تا اینکه توبه از او متحقّق شود. □بعد از اینکه توبه کرد هم محتاج است که خدا توبه اش را بپذیرد و به او عنایت و رحمت کند. □بنابراین اگر توبۀ عبد بخواهد مقبول باشد، در میان دو توبۀ خدا است همانطور که آیه شریفه: ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا این مطلب را می رساند. □●«المیزان فی تفسیر القرآن» ج ۱ ص ۱۳۳●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●...در ميان جدولها انسان بزرگترين جدول بحر وجود است. اگر اين جدول درست تصفيه و لا يروبى شود مجراى آب حيات و مجلاى ذات و صفات مى گردد . غرض اينكه آنچه بر تو فائض مى شود در تو فائض مى شود انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها ( رعد : ۱۸ ). ■●و در تو كارخانه اى به نام دستگاه خيال است كه از قدرت كامله حق سبحانه معانى را صور مى دهد ، هر معنى را به صورتى مناسب وى كه مظهر اسم شريف مصور است . پس بدان كه در تحصيل علوم و معارف و اعتلاى به مقام قرب الى الله و لقاء الله به انتظار اينكه چيزى از خارج حقيقت تو از در در آيد و در نزد تو صورت يابد و حضور بهمرساند نبايد باشى بلكه آن علوم و معارف و تمثلات آنها همه در تو تحقق مى يابند ، و آن اعتلاء ارتقا و اشتداد وسعه وجودى تو به حسب كمال يعنى اتصاف گوهر ذات تو به صفات ربوبى و تخلق تو به اخلاق الهى است . و بيان نحوه اين فيضان ومسائل ديگر در حول اين امور را به نحو مستوفى در كتاب[ دروس اتحاد عاقل به معقول] مدلل و مبرهن ساخته ايم الحمد لله رب العالمين. ■●و بدان كه چون اين جدول تصفيه و لا يروبى شود ، انوار الهى زلال و صافى در وى پديد آيد ، و گرنه مثل حقائق الهيه در جداول مثل باران كه از آسمان نازل مى شود پاك و پاكيزه است و در جداول و مجارى و اوديه و لجنهاى زمين رنگ و بو مى گيرد خواهد بود . در باب دهم[ مصباح الشريعه] آمده است كه : ولتكن صفوتك مع الله تعالى فى جميع طاعاتك كصفوه الماء حين انزله من السماء . يعنى : بايد صفاى تو با خداى تعالى در همه طاعات تو مانند صفاى آب زمانى كه خداوند آنرا از آسمان فرو مى بارد بوده باشد ■●و نيز بدان كه اگر چاهى حفر كنى كه به آب نرسيده باشد ، و بخواهى از بيرون سطل سطل از اينجا و از آنجا در او آب بريزى بالاخره آن چاه مفيد نمى افتد و آب نمى دهد و به كارت نمى آيد ، و آن وقت چاه آب خوراكى نافع خواهد بود كه به آب رسيده است و از خود او آب بجوشد كه هر چه بكشى جريان آب بيشتر و گواراتر خواهد بود ■●مثل شخص انسان نيز اينچنين است از فرا گرفتن يك اصطلاح و مفهوم از اين ، و فرا گرفتن يك اصطلاح و مفهوم از آن بخواهد به فعليت برسد و به كمال خود نائل آيد مثل آن چاه به آب نرسيده و از اينجا و از آنجا پيمانه پيمانه در او آب ريختن است. سعى كن تا به آب برسى با اينكه از آب بريده نيستى . وچون به آب رسيده اى آنوقت استكه حسن حال داراى و ابتهاج تو به وصف نمى آيد . ■●در دعاى ماثور آمده است كه : اللهم غير سوء حالنا بحسن حالك . پس خداى تعالى حسن حال دارد ، آرى اين حسن حال همانست كه شيخ در فصل هجدهم نمط بهجت و سرور اشارات فرمود:اجل مبتهج بشىء هو الاول بذاته فافهم ■●و نيز بدان كه احوال اين جدولها در مكاشفات و مشاهدات انسان حتى در رؤياهاى مناماتش اثر مى گذارد و آنها را رنگ مى دهد ، پس درست بينديش و در راه تحصيل عقائد حقه در كنف استادى تربيت شده و راه پيموده خويشتن را رهايى دهى و سعادت ابدى را به دست آورى ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم. ■●رساله ی نور علی نور علامه حسن زاده ی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □●حقیقت انتظار و ظهور●□ □●فرج باز كردن و گشايش و رهايی از غم و اندوه و خلاصی از تنگی و دشواری ، و راز را پوشاندن است. یکی ازبطون معانی فرج، پیاده شدن متن قرآن کریم و دستورات شرع مقدس الهی و معارف حقه علوی و محمدی الهی در متن اجتماع است که مردم بیدار شوند و از غفلت به در آیند و راه سعادت انسانی خود را طی کنند و انسان شوند و در پناه صلح  و صفای قرآنی و نورانیت اهل عصمت به غایت قصوای انسانی خود نائل شوند □●هر روزی که از دست یکدیگر در امن و امان بودیم و از همدیگر نترسیدیم و مغازه ها و منازل و ماشين ها ووو را قفل و دزدگیر نزدیم و با خیال آسوده نسبت به ناموس یکدیگر بودیم و از دروغ و سالوسی و ریا و شایعه و دیگر رذائل نفسانی دور شدیم و يعنی مسلمان به واقعی کلمه آن که سلام و سلامتی است شدیم آن روز یکی ازمراتب ظهور و فرج حضرت صاحب عجل الله تعالي فرجه الشريف تحقق می یابد و جامعه دارای مدينه فاضله ی سعادتمند خواهد بود. □●مرتبه بالاتر آنکه جامعه یکپارچه درس و تحصیل کمال و معارف باشد و به بیان عرشی مولایم اگر حضرت بقیة الله هم ظهور بفرمایند باز همانند جد بزرگوارشان امام ملک و ملکوت صادق آل محمد صلی الله عليه و آله و سلم حوزه درس و بحث و کارخانه انسان سازی بر پا می کند تا افراد لایق به کمال برسند و همچو نیست که آقا جان تشریف بیاورند و به هر فردی يك ليوان آبی بدهند يا یک دانه یا حبه قرصی بدهند و او یکبارگی انسان شود بلکه باز هم باید سکوت، مراقبت، خلوت، تهجد، روزه، ذکر به دوام و تلاوت قرآن و حضور و عندیت، اعمال شرعیه و بخصوص درس و بحث و تحصیل علوم و معارف و استاد کامل داشتن و حرف شنیدن باشد تا انسان شود و در الهی نامه گفتم: «الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید.» □●ازبیانات ارزشمند استاد صمدی آملی حفظه الله●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، اهل دنیا ستم رسیدگان ستمگارند، و فریفتگان فریبنده‌اند، و ازینست که استقبال کنند نفس رسنده را در سرای غم و اندوه بشادی و خرمی نمودن، و وداع کنندش بهنگام بازگشتن از این سرای بلا بمأوای سرور و رستگاری بگریه و فزع و جزع؛ و این مایه بسست شناختن ستم و مخالفت حق و عدل را. □○ ، دریاب و بدان بآزمایش و اندیشه که هلاک نفس را چهار سبب است بی‌شک: یکی بی‌دانشی، و دؤم اندوه، و سئم نیازمندی فقر، و چهارم بیم. و بدان که هر آنکه از دانش باز جوید بی‌دانشی نیابد، و هر آنکه از کسب چیزهای بیرون و از خود دور شود اندوه نیابد، و هر که از آرزوها دور شود، و پارسائی ورزد، درویشی نیابد، و هر که بمرگ طبیعی مشتاق شود بیم نیابد. @mohamad_hosein_tabatabaei
: □علامه طباطبایی (ره) در حد خود،‌ وارث پیامبران بود و پیامبران همواره بحث آزاد را می‌پذیرفتند. و با سعه‌‌ صدر با آن برخورد می‌کردند. دعوت به بحث و احتجاج و استدلال،‌ شیوه‌ای قرآنی است و استاد علامه (ره) معتقد بود سوره «انعام» سوره احتجاج است و خدای سبحان در این سوره حدود چهل حجت اقامه کرده و به احتجاج و بحث آزاد فراخوانده است. □○شمس‌الوحی تبریزی، ص۲۳۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
○حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حَسَنَةٌ لاَ يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئة○ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○تفاوت دید در برابر بلا استاد علی صفایی حائری○□ □بارها گفته ام آدمى كه رنجى میبيند، دو نگاه دارد: يكى اينكه ديدى فلانى با من چه كرد؟ و يك موقع هم میگويد: ديدى فلانى اين بود. وقتى ظرف تو میافتد و میشكند، يك وقت میگويى: ديدى شكست؟! يا اينكه میگويى: ديدى! شكستنى بود؟ اين نگاه دوم است كه تو را به رحمت حق گره میزند و مست و مدهوشت میكند. با اين نگاه و درك مستمر از عنايتهاى حق ديگر مگر تو میتوانى ضعف اعصاب بگيرى؟! □ديگران هر چه میخواهند اذيت كنند؛ ولى «عِنْدَكَ مِمّا فاتَ خَلَفٌ وَ لِما فَسَدَ صَلاحٌ و فِيما انْكَرْتَ تَغْييرٌ فَامْنُنْ عَلَىَّ قَبْلَ الْبَلاءِ بِالْعافِيَةِ وَ قَبْلَ الطَّلَبِ بِالْجِدِةِ وَ قَبْل الضَّلالِ بِالرَّشادِ». □تو بهرهمند میشوى و قبل از بلاء، عافيت را يافته اى و قبل از ضلال و سردرگمى، به رشد رسيده اى. اينها رحمت حق است كه ظهور و بروز دارد و اين مهربانى و انس اوست كه تو را رها نمیكند. □○شرحى بر دعاهاى روزانه حضرت زهرا(س)، ص: ۱۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
     □ ۴ □ ○من به هر جمعیتی نالان شدم ○جفت بدحالان و خوش حالان شدم □○این سخن جناب مولوی نشان دهنده نگاه بلند توحیدی اوست. می‌گوید که انسان موحد، همه‌ی بدحالان و خوش حالان را مظاهر حق متعال می‌بیند منتها در این شهود، سعه‌ی وجودی عارف‌ موضوعیت دارد که تا چه حد می‌تواند جامع اضداد باشد. برخی چنان وسیع اند که می‌گویند عالم و مافیها را در قلب ما بگذارند آنرا حس نمی‌کنیم چون وسعت قلب بی منتهاست از اینرو خانه حق نام گرفته است. او می‌گوید دوست و دشمن در دل من حاضرند و هریک به زبان حال خود خود را می‌نمایانند. خوب خوبیها و بدیها را و بد بدی ها و خوبی ها را! فی المثل سعدی علیه الرحمه در گلستان سوال کرد که «ادب از که آموختی؟» و پاسخ شنید «از بی‌ادبان!». بی ادب آئینه ادب شد و ادب آئینه بی ادب، سبحان الله! راست آمد آنکه گفت في کُلِّ شَئٍ کُلِّ شَئ. □○یعنی در منظر و مرآی موحد، بی ادب هم مثل با ادب مجرای فیض می‌شود منتها به طرق خاص خودش. ○بدان را هست بر ما حق بسیار ○چو حق مردم پاکیزه کردار □○بعضا بدان بر گردن ما حق دارند. اگر بدیِ یک شخص بد نباشد که خوبیِ یک شخص خوب آشکار نمی‌شود! «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق». همه مخلوقات مظاهر حق متعال هستند. او جل جلاله اسماء مذل و ضارّ نیز دارد که این اسم‌ها هم مظهر می‌خواهند... مولانا می‌گوید درون من که صاف و زلال شده است یا همچون نی از خودی خالی شده منعکس کننده هر جمعیتی است چه خوش حال و چه بدحال. در خوش حالان خود و ایشان را به وفق سنخیت با خود می‌نمایانم و  بدحالان را نیز آئینه‌ام تا در و من حال بد خود را ببینند و من در بدی ایشان حال خوش خود را...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 274-261 بقره قسمت دوم بخش سوم ● آثار سوء و مضرات انفاق بدون قصد كسب رضاى خدا و وقتى انفاق در راه خدا و به انگيره تحصيل رضاى او باشد، نمو و زياد شدن آن از لوازم تخلف ناپذير آن خواهد بود، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 596 چون فوائد انفاق در غير راه خدا ممكن است توأم با ضررهائى باشد كه (حتما هست ) براى اينكه وقتى رضاى خدا انگيره آدمى نباشد لابد انگيره اين هست كه من توانگر به فقير انفاق كنم تا شر او را از خود دفع نمايم ، و يا حاجت او را برآورم ، تا اعتدالى به حال جامعه ببخشم ، و فاصله طبقاتى را كم كنم (و در همه اين فرضها بطور غير مستقيم منافعى عايد خود انفاق كننده مى شود) و اين خود نوعى استخدام و استثمار فقير به نفع خويش است ، كه چه بسا در دل فقير آثار سوء بجاى گذارد، و چه بسا اين آثار سوء، در دل فقرا متراكم شود و ناآرامى و بلواها به راه بيندازد، اما اگر انفاق تنها براى رضاى خدا صورت بگيرد، و انفاق گر بجز خشنودى او هدفى و منظورى نداشته باشد، آن آثار سوء پديد نمى آيد، و در نتيجه اين عمل خير محض مى شود. الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَلَهُمْ فى سبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذًى ... كلمه ((اتباع )) به معناى ملحق شدن و ملحق كردن است ، اولى (ملحق شدن ) نظير اين آيه كه مى فرمايد: ((فاتبعوهم مشرقين )) و دومى (ملحق كردن ) مانند اين آيه : ((واتبعناهم فى هذه الدنيا لعنة )). كلمه ((من )) با تشديد نون به معنى منت نهادن است ، و منت آن عملى است از صاحب احسان كه احسانش را ناگوار سازد، مثل اينكه به آن شخصى كه احسان كرده بگويد: اين من بودم كه چنين و چنان احسانى به تو كردم ، و يا عملى كند كه حاكى از همين باشد و اصل در معناى منت بطوری كه گفته شده قطع كردن است ، و در آيه : ((لهم اجر غير ممنون )) به همين معنا آمده ، و كلمه ((اذى )) به معناى ضرر فورى و يا ضرر اندك است ، و كلمه ((خوف )) به معناى انتظار ضرر است ، و كلمه ((حزن )) به معناى اندوهى است كه بر دل سنگينى كند، چه اندوه از امرى كه واقع شده ، و چه از آنكه بخواهد واقع شود. قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيرٌ مِّن صدَقَةٍ ((قول معروف )) آن سخنى است كه مردم بر حسب عادت آن را غير معمولى ندانند، كه البته به اختلاف عادات مردم مختلف مى شود، و كلمه ((مغفرت )) در اصل به معناى پوشاندن است ، و ((غنى )) مقابل حاجت و فقر است ، و ((حلم )) به معناى سكوت در برابر سخن و يا عمل ناهنجار ديگران است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 597 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □دوستان آن حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باید دو مطلب مهم را رعایت کنند: اینکه در شداید، برای فرج دعا کنند، که خود همین مژده‌ای است برای اینکه شداید به فرج متصل است. اینکه دعا کنند که ظهور آن حضرت برای اهل ایمان، همراه با عافیت باشد، و تا وقت ظهور با وجود بلاها و شداید، ثابت‌قدم و استوار در دین و عامل به تکلیف باشند ... □○در محضر بهجت، ج۳، ص۲۲۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●دلداده‌ی علامه نجفی قدسی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی●■ ■●دکتر احمدی (که به تازگی از میان ما رخت بربسته)، خاطرات زیادی از علامه داشت، اما دلدادگی او به علامه کم نظیر بود و یادم می‌آید که وقتی شنید خانه مرحوم علامه را خریداری کرده‌ایم و قصد داریم آن را دارالقرآن کنیم بسیار خوشحال شد و گفت می‌خواهم به آنجا بیایم، من عرض کردم فعلا در حال بازسازی هستیم و ان شاءالله بعد ازتمام شدن بنایی‌ها تشریف بیاورید که نمی‌توانست صبر کند و با عجله و اشتیاق روزی به منزل علامه آمد و از بدو ورود درب آهنی را بوسید و در داخل هم با اشک ریزان بر دیوارها بوسه زد و گفت شما نمی‌دانید چه شخصیتی در این مکان زندگی می‌کرد، من در عین حال که سالهاست حضرت علامه از دنیا رفته است ولی علامه برای من همیشه زنده است و با او زندگی می‌کنم! ■●بنده مکرر شاهد بودم که ایشان هرگاه به ذکر خاطراتی از حضرت علامه طباطبایی(رض) می‌پرداخت، دستمالش را از جیبش درمی‌آورد و اشک‌هایش را پاک می‌کرد و نمی توانست از علامه سخن بگوید و چشمانش اشکبار نشود! @mohamad_hosein_tabatabaei
□○لزوم آمادگی برای ماه علّامه آیت الله حسن زاده آملی مدّظلّه العالی○□ □○...ماه مبارک رمضان ماه امساک و سحر خيزى و شب زنده دارى و قدر يافتن و قرآن شنيدن و قرآن شدن و سرمشق گرفتن در پيش است، □○از هم اكنون كه ماه شعبان و ميقات شهر الله است غسل توبه كن و به لباس وفا و ولا از دل و جان مُحرم شو و از صميم قلب لبّيک لبّيک گو و در خويشتن سفرى كن و گرد كعبۀ عشق طواف كن كه دستى از غيب برون آيد و كارى بكند. □●«هزار و یک کلمه» ج ۲ ص ۲۱۴●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○دستورالعمل برای ایام اخر ماه شعبان○□ : □این ایام باقی مانده از ماه شعبان را خیلی غنیمت بشمارید؛ این روزها بسیار حساس است و باید قدر بدانیم ، سعی کنیم با آمادگی کامل وارد ماه رمضان، ماه مهمانی خدا، شویم! در این ایام باقی مانده خیلی چیزها میتوان کسب کرد! □کسی درماه شعبان از امام رضا (علیه السلام) تقاضای دستورالعملي را کرد که در ماه شعبان انجام دهد. حضرت به آن شخص میفرمایند:" در ماه شعبان به خدا عرضه دار و بگو : اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ خدایا اگر در این روزهای گذشته از شعبان مرا نیامرزیده ای ، در روزهای باقیمانده از آن بیامرز" @mohamad_hosein_tabatabaei
□چرا اینقدر مشکل نویسید؟□ □استاد نقل می کند: « روزی در یکی از کوچه های نزدیک حرم حضرت معصومه علیها السلام با ایشان را ه می رفتیم. □[تا آن زمان] چند جلد از المیزان را ایشان نوشته بود که چاپ شده بود به ایشان گفتم: « چرا شما مشکل نویس هستید؟ » پرسید: «چطور!؟» □گفتم: « المیزان را کمی آسان تر بنویسید تا همه متوجه آن شوند». فرمود: « عجیب است! الحمدالله شما با مطالب من آشنا هستید؛ شما یک صفحه از المیزان را بنویسید، ببینید آسان تر از این می شود یا نه؟! » □علامه همچنین می فرمود: « بنده هنگامی که می خواستم از نجف باز گردم، هرچه کتاب نوشته بودم، در رودخانه انداختم و تنها یکی از آن ها را ـ بدون توجه ـ برای خود نگه داشتم. » □آن کتاب، رسائل سبع ایشان بود. این خود نشان از تواضع علمی او و بی ادعا بودن ایشان دارد. ○بشوی اوراق اگر همدرس مایی ○که علم عشق در دفتر نباشد @mohamad_hosein_tabatabaei
□● کاملترین است. مظهر، حالت اسم مکانی دارد. یعنی محل . تمام موجودات عالم، محل ظهور حق اند. منتها به مقدار ی وجودی خودشان او را نشان می دهند. □●« إنّ في خلق السّموات و الأرض و اختلاف اللّیل و النّهار لآیاتٍ لِأولي الألباب »؛ تمام اینها همه آیتند. همه دارند او را نشان می دهند؛ همه، کمالات وجودی او را نشان می دهند؛ همه چیز. □●اما آن محلی ک خداوند به نحو ظهور کرده ک دیگر مظهر اتمّ حق متعال هست، جناب انسان است. ی انسان است که کاملترین مظهر وجودی حق تعالی است. خودت هستی. خودت را دریاب. □●این جدول اگر درست تصفیه و لایروبی شود مجرای و مجلای و می گردد. آب حیات، مراد، است ک آدم مجرای علم قرار بگیرد. یعنی محل جریان آب؛ آب حیات علم نفس ناطقه ی انسانی که : « عَلَّمَ آدَمَ الأسماءَ کُلَّها » و مجلای ذات و صفات می گردد. □● محل تجلی است. ذات و صفات و تمام اسماء الله در او می شود. تمام صفات الهیه در نفس ناطقه ی انسانی متجلی می شوند. شایستگی جانتان را ببینید. این دفتر شایستگی را دارد. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei