eitaa logo
محمدحسن بیات‌لو
745 دنبال‌کننده
94 عکس
65 ویدیو
0 فایل
نوشته‌ها و اشعار #محمدحسن_بیات‌لو ارتباط با من: @MHbayatloo
مشاهده در ایتا
دانلود
اندر احوالات بی خیالی😎 ارسالی اعضاء کانال 👌 @mohamadhasanbayatloo
- کمپلت زِ غوغای جهان فارغ - ارسالی اعضاء کانال 😎👌 @mohamadhasanbayatloo
فارغ ز غوغای امتحان 😄 ارسالی اعضاء کانال @mohamadhasanbayatloo
فارغ ز غوغای جهان 🌱 ارسالی از اعضاء کانال @mohamadhasanbayatloo
و یک فارغ ز غوغای جهان دیگر🙂 ارسالی از اعضاء کانال @mohamadhasanbyatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ربطی به سلسله مباحث فارغ ز غوغای جهان نداره ولی خیلی جالبه.🤗 نمی‌دونم چه وِردی خوند! ولی کمبود همچین وِردی رو توی تمام زندگیم احساس می‌کنم ..😂 @mohamadhasanbayatloo
از امیر کلام علی علیه السلام روایت هست که میفرمایند: الدنیا دارُ ممر لا دارُ مقر {دنیا گذرگاه است نه قرارگاه} پ.ن مرحوم نادر ابراهیمی یه جایی توی کتاب ابوالمشاغل میگه مهم این است که باور داشته باشیم که آمده‌ایم تاثیر بگذاریم و تغییر بدهیم؛ نیامده‌ایم که فقط «باشیم» و بودنی بدون شدن را تجربه کنیم. چقدر آمد و رفت و چقدر خواهد رفت نیامدیم بمانیم ، آه - باید رفت @mohamadhasanbayatloo
السلام علیک ِ یا بنت امیرالمومنین چه چیز بهتر از این در ستایشت بانو که بعد مادر خود سرور زنانی تو @mohamadhasanbayatloo
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود هیچکس شایسته‌ی درک مقاماتش نبود ذکر یا‌فاطر همان آیینه‌ی یافاطمه است جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود سوره‌ی کوثر برابر با تمام سوره‌هاست فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟ عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود عرش‌لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح‌بود گوشه‌ی خانه اگر سوز مناجاتش نبود او دعایش‌ شامل‌ همسایه‌ها هم‌ شد‌ ولی در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود زخم‌هایش ترجمان بی‌کسی مرتضاست غصه‌های مادر از درد جراحاتش نبود روضه‌سنگین‌میشود با واژه‌های‌ روضه‌اش کاش‌ حرف‌ از کوچه‌ و میخ‌ِ در و آتش‌ نبود @mohamadhasanbayatloo
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی شکسته‌شدی مختصرشدی شرمنده ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس – نفست بند آمده افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی هیزم به دست های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه ها رعایت حالت نمی کنند از دست هم محلی خود خونجگر شدی @mohamadhasanbayatloo
امشب تو شمع انجمنم باش یا‌علی فردا گواه سوختنم باش یاعلی دیگر هرآنچه بود گذشته‌است،بعد از این خیلی مراقب حسنم باش یاعلی شاعر : علی مزرعی @mohamadhasanbayatloo
هدایت شده از محمدحسن بیات‌لو
گره انداخت به کار همه دنیا... @mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستی از راه رسید و ... مرثیه خوانی: صابر خراسانی شاعر : محمدحسن بیات لو @mohamadhasanbayatloo
السّلام‌ علیکِ یا سیّدة المظلومة دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید ضربه‌ای زد به در خانه و در را انداخت آتشی را به در خانه ی آب آورد و بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت ضربه‌ی پای در و بی ادبی‌های غلاف بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت گره انداخت به کار همه دنیا؛ آن‌که ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت در قیامت جلوی چشم همه می‌اُفتد آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت @mohamadhasanbayatloo
4_بهمن_97_حسینیه_بیت_الرقیه_روضه_باور_نمیکنم_که_تو_بی_بال_و_پر_شدی.mp3
13.25M
◾️السلام علیک‌یا فاطمه الزهرا◾️ مداح: حاج حسن خلج شاعر: محمدحسن بیات‌لو باور نمیکنم که تو بی بال و پر شدی روضه حضرت زهرا سلام الله علیها حسینیه بیت الرقیه - خیابان ایران @mohamadhasanbayatloo
حاج محمد رضا طاهری_فاطمیه 96 - شب اول - روضه - دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت-1517225007.mp3
9.32M
◾️السلام علیک‌یا فاطمه الزهرا◾️ مداح:حاج محمدرضا طاهری شاعر: محمدحسن بیات‌لو دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت روضه حضرت زهرا سلام الله علیها شب اول فاطمیه-مکتب الزهرا @mohamadhasanbayatloo
زمزمه‌ی ایام بعد از شهادت بند اول یادم می‌آید لبخند زیبایت دلتنگم شب‌ها با یاد نجوایت آتش افتاده در کار هر روزم با طفلان تو میسازم ، میسوزم ای زهرای من... عمر کمت سر شد چشم علی تر شد هرچه که شد در پشت در شد ای زهرای من... بعد تو می‌بارم من ابر سیارم بعد از تو من دل بیقرارم هستم سلام بی جواب بی‌تو شدم خونه خراب دستامو بستن با طناب بند دوم بودم دربند و تو بودی در آتش دیدم میسوزد کوثر با آیاتش من مرد جنگم که حالا افتادم از دست داغت من از پا افتادم ای زهرای من... ای زخمی مسمار بین در و دیوار خوردی زمین در چشم انظار ای زهرای من... رسمش نبود آخر تنها شوم دیگر بعد از تو وای از حال حیدر ای ماه بانوی علی ای زور و بازوی علی لرزیده زانوی علی @mohamadhasanbayatloo
روضه_حاج_حسن_خلج_قسمت_دوم_چهارم_جمادی_الثانی_هزار_و_چهارصد_حسینیه.mp3
7.82M
با نوای : حاج حسن خلج شاعر: محمدحسن بیات‌لو روضه حضرت زهرا ایام بعد از شهادت 📜 یادم می‌آید لبخند زيبايت... حسینیه جلوه @mohamadhasanbayatloo
اللهم عجل لولیک الفرج به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح - آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال به حکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید ؛ اما من به رغم خستگی روزگار - منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار ؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی مزار منتظرم @mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح ، آن قسم آشکار منتظرم مناجات با آقا امام زمان با صدای: استاد حاج منصور ارضی شاعر : محمدحسن بیات لو @mohamadhasanbayatloo
بسم نورالله فی السماوات و الارضین می آید استجابت اگر پیشواز تو فخر خداست محفل راز و نیاز تو محراب خانه نور علی نور می‌شود از جانماز و وصله ی چادر نماز تو فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد پنهان شده به دست خداوند راز تو این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود غیر از علی نبوده کسی هم‌ تراز تو ای ساده زیستی تو تدریس بندگی ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو نامت سلام داشت قیامت قیام داشت زنده است آن شهادت تاریخ‌ ساز تو محشر که اختیار شفاعت به‌دست توست داریم ما امید به برگ جواز تو @mohamadhasanbayatloo
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك داغ تو را بهانه گرفتم گریستم از قبر تو نشانه گرفتم گریستم یک گوشه از محلّه‌ی غم آشنای تو با یادت آشیانه گرفتم گریستم ازکوچه‌های شهر گذشتم یکی یکی وقتی سراغ خانه گرفتم گریستم لازم نشد سوال کنم رفته‌ای کجا از ردّ تازیانه گرفتم - گریستم نامحرمان زدند تو را من هم از غمت یک روضه محرمانه گرفتم گریستم "از درد شانه، شانه نشد موی دخترت" در دست خود که شانه گرفتم گریستم ☆ مضمون تو عنایت محض است بی‌گمان تا حسّ شاعرانه گرفتم گریستم