eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌍 گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام(۲۲) ✍️محمدجوادکریمی توصیف شکوه آمیز امیرالمؤمنین علی(ع) از شورای شش نفره 🔰جعَلَها فی جماعةٍ زَعَمَ أنَّی أحَدُهم، فَیَا لَلّهِ و لِلشّوری! مَتَیٰ ٱعترضَ الرّیبُ فی مَعٕ الاوّلِ منهُم، حتَّیٰ صِرتُ أقْرَنُ إلَیٰ هذهِ النّظائِرِ ! لکنِّی أسفَفْتُ إذْ أسَفّوا، و طِرتُ إذْطَارُوا؛ 🔰 سپس عمر، خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می باشم! خدا را؛ چه شورایی! 🔰 در کدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد تردید بودم،تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آنان پندارند؟ و در صف آنها قرارم دهند؟ 🔰 ناچار باز هم کوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. 🔰 فصَغَا رجلٌ مِنهم لِضِغنِهِ، و مَالَ الْآخَرُ لِصِهرِه، معَ هَنٍ وَ هَنٍ. 🔰 امّا یکی از آنها(۱) با کینه ای که از من داشت روی برتافت. 🔰 و دیگری (۲) دامادش(۳) را برحقیقت برتری داد. 🔰 و آن دو نفر دیگر(۴) که زشت است آوردن نامشان(۵). —————————————————————————————— ۱- سعد بن ابی وقّاص. ۲- عبدالرحمان بن عوف. ۳- عثمان بن عفّان. ۴- طلحه و زبیر. ۵- نهج البلاغه، خطبه ۳
🌍‌گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۳) ✍️ محمدجواد کریمی ✅ حدیث منزلت حدیثی است که مورد اتفاق همه محدثین فریقین اعم از شیعه و سنی است. همه صاحبان صحاح و مسانید اهل سنت آن را در کتب حدیثی خود نقل کرده اند. از جمله آنها در صحیح بخاری آمده است: 🔰حدَّثنا مسدَّدٌ حدَّثنا یحیی عن شعبةَ بن الحکم عن مُصعب بن سعد عن ابیه أنَّ رسولَ اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم خرجَ الیٰ تَبُوکَ و استخلف علیَّاّ فقال أتُخَلِّفُنی فی الصِّبیان و النِّساء؟ قال: ألا ترضیٰ أن تَکونَ مِنِّی بمَنزِلَةِ هٰرون مِن موسیٰ إلَّا أنَّهُ لیسَ نبیٌ بَعدِی.(۱) رسول خدا(ص) به سوی تبوک حرکت کرد‌ و علی(ع) را به جای خود {درمدینه} قرار داد. علی(ع) به پیامبر عرض کرد: آیا مرا در میان کودکان و زنان می گذاری؟{و اجازه نمی دهی با تو به میدان جنگ ببایم}؟ پیامبر(ص) به او فرمود: آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون به موسی باشی با این تفاوت که پیامبری بعد از من نخواهد بود. 🔰در«صحیح مسلم» در باب «فضائل صحابه» همین حدیث از «سعد» نقل شده که: پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: انت منّی بمنزلةِ هارونَ مِن موسیٰ إلَّا أنَّهُ لٕا نَبِیَّ بعدی(۲). در این حدیث که «صحیح مسلم»،نقل کرده مطلب به صورت کلّی اعلام شده و اشاره به جنگ تبوک دیده نمی شود(۳). 🔰 در «سنن ابن ماجه» نیز عین این مطلب آمده است (۴). 🔰در«سنن ترمذی»مطلبی براین اضافه دارد که «معاویه»روزی به«سعدبن ابی وقاص» گفت: چرا به ابوتراب(یعنی علی علیه السلام) ناسزا نمی گویی؟! سعد گفت:من سه مطلب را به خاطر دارم که پیامبر (ص) در باره علی(ع) فرمود، هنگامی که به یاد این سه مطلب می افتم، نمی توانم به او ناسزا بگویم. سپس یکی از آن سه مطلب را جریان جنگ تبوک و جمله ای را که پیامبر (ص) در حق علی (ع) فرمود،ذکر می کند(۵). 🔰عمر بن میمون از«ابن عباس» روایت کند که گفت:پیامبر برای جنگ«تبوک» حرکت کرد،مردم نیز همراه او از مدینه خارج شدند. علی(ع) عرض کرد من هم با تو بیایم؟ فرمود: نه. علی(ع) گریه کرد. پیامبر به او گفت: آیا راضی نیستی که تو نسبت به من همچون هارون به موسی باشی؟ با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست. سزاوار نیست من بروم مگر اینکه تو خلیفه و جانشین من باشی. پیامبر (ص) به او فرمود: انت ولیُّ کلِّ مؤمنٍ بعدی و مؤمنةٍ؛ تو ولیُ همه ی مردان و زنان با ایمان پس از من خواهی بود(۶). ------------------------------------ ۱- صحیح البخاری، امام اسماعیل البخاری, کتاب المغازی، ج ۶, ص۳۰۹. ۲- صحیح مسلم، ج ۲,ص۱۸۷, چاپ بیروت. ۳- تفسیر نمونه، ج ۶,ص۴۱۰ ۴-سنن ابن ماجه,ج۱,ص۴۵. ۵- سنن ترمذی،ج۵,ص۶۳۸. ۶- المراجعات، شرف الدین، ص ۲۰۴ به نقل از مسند امام احمد، ج ۱, ص۳۳۰ و خصائص العلویة،امام نسائی،ص۶و مستدرک،حاکم نیشابوری، ص ۱۲۳. @mohammadjavad_karimi
🌍گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۴) ✍️محمدجوادکریمی ✅ فقه الحدیث ❇️ ۱- سندیت حدیث صاحبان اهل سنت؛ ، ذیل غزوه تبوک؛ ج ۶, ص ۳۰۹, ، ذیل فضائل علی؛ ج۷, ص ۱۲۰, ماجه ،ذیل فضائل اصحاب النبی؛ج۲,ص۵۵, احمد در موارد متعدد از مسند خود مثل ج ۱,ص۱۷۳ و ۱۷۵ و ۱۷۷نقل کرده است. احمد حنبل در مسند خویش این حدیث را از «ابن عباس» و از «اسماء بنت عمیس» و از«ابوسعیدخدری» و از «معاویة بن ابوسفیان» نقل کرده است(۱). عبدالبر در کتاب« استیعاب» می گوید: حدیث، یکی از ترین و صحیح ترین اخبار و احادیث است که سعدبن ابی وقاص از پیامبر خدا(ص) آن را روایت کرده است (۲). خلاصه اینکه حدیث منزلت، به اجماع مسلمین با هر مذهب و مشربی، تردیدی در ثبوت آن نیست. ❇️ ۲- دلالت حدیث اضافه شدن کلمه« منزلة» - که اسم جنس است- به «هارون»، دلالت بر عموم دارد. پس این روایت دلیل بر این است که هر مقام و منصبی که برای هارون ثابت بود- مگر منصب نبوت که در این حدیث استثناء شده - همه آنها برای علی(ع) ثابت است. و همین استثناء کردن منصب نبوت هم نشانه دیگری بر عمومیت است والّا وجهی برای استثناء کردن آن وجود نداشت؛ و هرچند مورد و جهت صدور حدیث؛ جانشینی بر اهل و خانواده پیامبر است ، امّا دلالت بر اختصاص به همان مورد ندارد. زیرا -همان گونه که در علم اصول فقه ثابت شده است- مورد، مخصص عموم نیست؛ چنانکه اگر شخص جنبی را مشاهده کنی که آیه آیةالکرسی را مسّ می کند و شما به او بگویی: شخص جنب نباید آیات قرآن را مسّ کند، این کلام شما دلیل بر حرمت مسّ قرآن به صورت مطلق است و بر حرمت مسّ آیة الکرسی تنها دلالت نمی کند. 🔰 مناصب و مقامات هارون: و امّا برای تبیین منزلت حضرت هارون نسبت به حضرت موسی (ع) کافی است به سخن حضرت موسی(ع) در قرآن کریم مراجعه کنیم: 🔸۱- وزارت و شراکت در امر تبلیغ واجعل لی وزیراً من اهلی هارون اخی أشدُد به أزری و أشرکه فی أمری(۳) وزیری از خاندانم برای من قرار ده؛ برادرم هارون را، با او پشتم را محکم کن؛ و او را در کارم شریک گردان. وجمیع آنچه را که موسی (ع) از خدا خواسته بود به وی عطا شد، چنانکه قرآن می فرماید: قال قداوتیت سؤلک یاموسی(۴) ؛ ای موسی! آنچه را خواستی به تو داده شد.! 🔸۲- خلافت و جانشینی موسی حضرت موسی(ع) برادرش هارون را در وقت رفتن به میقات پروردگار به همراه جمعی از قومش جانشین خویش در میان بنی اسرائیل قرار داد, چنانکه خداوند می فرماید: و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح ولاتتبع سبیل الامفسدین(۵) و موسی به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش،و (آنها) را اصلاح کن و از روش مفسدان پیروی مکن. واین استخلاف و جانشینی هرچند در مورد واقعه و وقت خاص بود امّا لفظ، مطلق است و مورد مخصص نمی باشد. به همین جهت اگر حضرت موسی(ع) بار دیگر می خواست از میان قوم خویش غیبت کند و مجددا به جانشینی هارون تصریح نمی کرد، بدون اشکال و شبهه ای حضرت هارون جانشین و خلیفه بود. و هارون هرچند در امر نبوت شریک موسی(ع) بود(۶). 🔰بنابراین (ع) طبق این حدیث، پیامبر در میان قومش، او در بین اهلش، او در کارش- بر سبیل خلافت از او - امتش، از همه آنها به پیامبر در زندگی و مرگ می باشد. 🔰هرکس حدیث «منزلت» را بشنود، تمام این مقام ها به ذهنش تبادر می کند و شکی در اراده آنها از این سخن نمی کند. و پیامبر خود این مطلب را آشکارا در همانجا با این جمله از فرمایشش که: 🔰 «سزاوار نیست من بروم مگر اینکه تو خلیفه من باشی», روشن ساخت. این نصّ صریح بر خلافت اوست بلکه نص روشنی است بر اینکه اگر برود و او را خلیفه خود نسازد, کاری را که سزاوار نبوده انجام داده است. و این نیست جز اینکه او از ناحیه خداوند مامور قرار دادن وی به جای خود بوده است(۷).-————————————— ۱- المراجعات، سیدشرف الدین جبل عاملی، ص ۲۰۹ به نقل ار مسند احمدبن حنبل،ج ۳,ص ۳۲. ۲- همان، ص ۲۱۰. ۳- سوره طاها،آیات ۳۲-۲۹. ۴-سوره طاها،آیه۳۶. ۵- اعراف، آیه ۱۴۲. ۶- محاضرات فی الالهیات، آیت الله جعفر سبحانی، ص ۳۳۴. ۷-المراجعات، سیدشرف الدین جبل عاملی، ص ۲۰۵ @mohammadjavad_karimi
🌐 گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۵) ✍️محمدجوادکریمی در سقیفه بنی ساعده چه گذشت؟ چگونه به خلافت رسید؟ ▪️به روایت ابوالحسن مسعودی : و بن عبدالمطلب و برخی از مهاجرین چون سرگرم کفن و دفن پیغمبر (ص) بودند در سقیفه حضور نداشتند(۱). ▪️، عباده را برای حکومت نامزد کردند(۲) و او مخالف روی کار آمدن ابوبکر بود و حاضر به بیعت با او نشد. بعدها ابوبکر کسی را برای گرفتن بیعت به سراغش فرستاد. سعد پیغام داد:« بیعت نخواهم کرد گرچه مجبور شوم تمام تیرهایم را به رویتان پرتاب کنم و نیزه و روزبینم را به خونتان رنگین سازم و با همه عشیره و خانواده ام با شما بجنگم.» چون پیغامش را به ابوبکر آوردند، به او توصیه کردکه: تا بیعت نگرفته ای ولش نکن! بشیر بن سعد از راه دل سوزی و مصلحت اندیشی به ابوبکر گفت: او از بیعت کردن با تو روگردان است و‌در خودداری خود اصرار می ورزد، تا جایی که اگر خونش را بریزند بیعت نخواهد کرد.. در نهایت مشورتش را پذیرفته و متعرض سعد نشدند. سعدبن عباده حتی در نماز جماعت و جمعه شرکت نمی کرد و تا دم مرگ با هیچ کس بیعت نکرد(۳). ▪️پس از خاتمه بیعت در سقیفه،و خروج جماعت از آنجا، بنا به روایت«براء بن عازب» آنان در کوچه ها به راه افتاده و به هر کس می رسیدند دست او را گرفته، به دست ابوبکر می مالیدند،چه آن شخص بدین کار تمایل داشت یانه؛ براء می افزاید: در آن زمان بود که به در خانه بنی هاشم رفتم و خبر را به آنان دادم(۴). ----------------------------------- ۱- التنبیه و الاشراف، ص ۲۴۷. ۲- همان. ۳- الامامة والسیاسة، ج۱,ص۱۷, طبع بیروت- لبنان،وتاریخ طبری،ج ۴,ص ۱۳۴۹. ۴-سقیفه و فدک،احمدبن عبدالعزیز جوهری،ص۴۶. @mohammadjavad_karimi
🌐 گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۶) ✍️محمدجوادکریمی ♨️ پس لرزه های سقیفه کار خلافت سیاسی هنوز تمام نبود. افرادی که به وصیت پیامبر و بیعت غدیر خم وفادار مانده بودند از علی حمایت کرده و در خانه فاطمه زهرا(ع) انجمن داشتند. 🌴وخرجَ علیٌّ کرّم الله وجهه یحمل فاطمة بنت رسول الله (ص) علیٰ دابةٍ لیلاً فی مجالس الانصار تسألهم النّصرة، فکانوا یقولون: یابنت رسول الله! قدمضت بیعتنا لهذاالرجل ولو أن زوجک و ابن عمک سبق الینا قبل ابی بکر ماعدلنا به، فیقول علیٌّ کرّم الله وجهه أفکنتُ أدع رسول الله(ص) فی بیته لم أدفنه، و أخرج أنازع الناس سلطانه؟(۱) ❎ شبها را بر ستوری نشانده به محافل انصار می برد، تا از آنان یاری بطلبد. انصارمی گفتند: ای دختر پیامبر خدا! ما با این مرد- یعنی ابوبکر- بیعت کرده ایم. هرگاه شوهر و پسرعمویت پیش از از ما درخواست بیعت می کرد، هرگز به دیگری نمی پرداختیم. 🌑 توسّل به قوّه قهریه فعالیت علی و یارانش، توطئه گران را به وحشت انداخت تا آنجا که برآن شدند برای تحکیم پایه های لرزان قدرت خویش متوسل به زور و قوه قهریه شوند. 🔺برای خفه کردن بن عوام، که مردم را به بیعت با می خواند، از تهدید کمک گرفتند(۲). 🔥چون خانه علی و فاطمه (ع) انجمن شخصیت های ممتازی بود که از بیعت با ابوبکر کناره گرفته بودند، توطئه گران تصمیم گرفتند خانه وحی و پناهگاه امت را با آتش ارعاب و تهدید و و حشت بکشند(۳). 🔺نخست عمر مأمور فرستاد تا کسانی را که در خانه علی انجمن داشتند دستگیر کرده و بیاورد. آنان حاضر به آمدن نشدند.(۴). پس با دارودسته اش به خانه (س) هجوم آورد(۵). -------------------------------------- ۱- الامامة و السیاسه،ج ۱،ص۱۹. ۲- همان، ص ۱۹. ۳- تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده،ج۴,ص۱۳۲۸. ۴- الامامة و السیاسة، ج ۱,ص۱۲. ۵- مروج الذهب، ابوالحسن مسعودی،ج۲,ص۳۰۱. @mohammadjavad_karimi
🌐گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۷) ✍️محمدجوادکریمی ♨️ پس لرزه های سقیفه 🔵 هجوم به خانه علی(ع) قال؛ و انً ابابکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علیٌّ کرًم الله وجهه، فبعث الیهم عمر، فجاء فناداهم و هم فی دارعلی، فأبوا أن بخرجوا. راوی گوید: چون از غیبت کسانی که همراه بودند و از بیعت با او خودداری کرده بودند اطلاع پیدا کرد، عمر را به سوی آنان فرستاد. 🔺عمر به در خانه علی(ع) آمد و از آنان خواست تا بیرون بیایند و با ابوبکر بیعت کنند ولی آنان از این کار خودداری کردند. فدعابالحطب و قال: والّذی نفس عمر بیده لتخرجنّ أو لأحرفنّها علی من فیها، فقیل له یا اباحفص! إن فیها فاطمة؟ فقال: و إن؛ فخرجوا فبایعوا الّا علیاً 🔥عمر درخواست هیزم کرد و گفت: سوگند به کسی که جان عمر در دست اوست، بیرون آیید و گرنه خانه و اهلش را به آتش خواهم کشید! 🔺به عمر گفته شد:یا اباحفص! فاطمه در آن خانه است. عمر گفت:حتی اگر فاطمه نیز در خانه باشد! آنان که در خانه علی بودند همگی بیرون آمدند و بیعت کردند مگر علی.این چنین گفته شده است که علی گفته بود: 🔶 بخدا سوگند که تا قرآن را جمع آوری نکرده ام از خانه بیرون نیایم و عبا بر دوش نیندازم.(۱). ---------------------------------------- ۱- الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱, ص ۱۹. @mohammadjavad_karimi
🌐 گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۸) ✍️محمدجوادکریمی ♨️پس لرزه های سقیفه 🔥 آتش در خانه وحی عمر پیش ابوبکر آمد از او پرسید: این را که از بیعت با او کناره جسته به بیعت وا نمی داری؟ ابوبکر، قنفذ را- که برده آزاد شده وی بود- به دنبال علی فرستاد. قنفذ، نزد علی آمد و گفت:خلیفه رسول الله(ص) تو را فراخوانده است. فقال علی: لسریع ما کذبتم علی رسول الله؛ علی(ع) گفت: چه زود بر پیامبر(ص) دروغ روا داشتید؟! قنفذ برگشت و موضوع را به اطلاع ابوبکر رسانید، ابوبکر پس از شنیدن سخنان علی(ع) گریه ای طولانی کرد. عمر دوباره به او توصیه کرد که بیعت نگرفته نگذارش و او را مهلت مده؛ پس دوباره به علی پیغام فرستاد که بیا بیعت کن. ❇️ عکس العمل مولاعلی علی چون پیغام بشنید، بانگ برداشت که سبحان الله! مرا به قبول حقی که از آن او نیست می خواند. قنفذ برگشت و سخنان علی را به آگاهی ابوبکر رسانید. ابوبکر بار دیگر نیز گریه طولانی کرد. 💢 عمر با جماعتی به راه افتاد و به خانه فاطمه آمده و در کوفت(۱) همین که فاطمه صدایشان را شنیدبا بلندترین صوت ممکن ناله جگر گداز سردادو گفت: یاأبتِ یارسول الله! ماذالقینا بعدک من ابن خطّاب و ابن أبی قحافة، ای پدرم، ای رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطّاب و پسر ابی قحافه چه کشیدیم؟ مردم وقتی صداو گریه فاطمه را شنیدند، گریه کنان برگشتند و نزدیک بود قلب های آنان پاره پاره و جگر آنان تکه تکه شود. ⭕️ وبقی عمر و معه قوم، فأخرجواعلیّاً، فمضوا به الی ابی بکر. امّا عمر به همراه گروهی ماندند و علی را از خانه بیرون آوردند و به نزد ابوبکر بردند(۲) و «به سان شتری مهارشده به سوی خلیفه می راندند و با خشونت می کشاندند(۳), در حالی که خلق بسیاری شاهد ماجرا بودند، به او گفتند: بیعت کن! --------------------------------------- ۱- الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج ۱,ص۱۹. ۲- همان، ص۲۰. ۳- عقد الفرید،ج۲,ص۲۸۵و شرح ابن ابی الحدید،ج۳,ص۴۰۷. @mohammadjavad_karimi
🌐گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۲۹) ♨️پس لرزه های سقیفه بیعت اجباری⁉️ فقالوا له: بایع، فقال: إن أنا لم أفعل فمه؟ به علی گفتند: بیعت کن. علی گفت:اگر بیعت نکنم، چه می کنید؟ قالوا: إذاً والله الّذی لااله الّا هو نضرب عنقک! در پاسخ وی گفتند: در این صورت به خدا سوگند، گردنت را خواهیم زد! فقال{ع}:إذاً تقتلون عبدالله و أخارسوله؛ علی(ع) فرمود:در این صورت بنده خدا و برادر رسولش را کشته اید. قال عمر: أما عبدالله فنعم، و أما اخو رسوله فلا؛ عمر گفت: بنده خدا را می کشیم، ولی برادر رسول خدا را هرگز. وابوبکر ساکت لایتکلم، فقال له عمر: ألاتأمر فیه بأمرک؟ فقال: لا أکرهه علی شیءٍ ماکانت فاطمة الی جنبه. ابوبکر ساکت بود و سخنی نمی گفت، در این هنگام عمر گفت: آیا او را فرمان نمی دهی که با تو بیعت کند؟ ابوبکر گفت: تا زمانی که فاطمه در کنار اوست به کاری مجبورش نمی کنم. 🔥سخنان جگرسوز علی خطاب به پیامبر خدا(ص) فلحق علیٌّ بقبر رسول الله(ص) یصیح و یبکی و ینادی: یابنَ أمٍّ! انَّ القومَ اسْتضعغونی و کادُو یَقتلوننی(۱) پس علی رو به قبر رسول خدا (ص) کرد و در حالی که فریاد می زد و گریه می کرد و ندا می داد که ای فرزند‌ مادرم! این مردم مرا ضعیف و کوچک نگه داشته اند و چیزی نمانده بود مرا بکشند»(۲). ⭕️ علی‌علیه‌السلام با تلاوت این آیه، به وضع هارون- خلیفه موسی(ع)- در برابر رجعت کنندگان تمثّل می جوید و رجعت آن جماعت ریاست طلب را از وصیت و سنت پیامبر به سنت ها و شیوه های جاهلیت باز می گوید و‌ شکایت آنان را به پیامبر خدا(ص) می برد؛ همان پیامبری که در به او فرموده بود: یا علی! مقام تو نسبت به من مقام و منزلت هارون است نسبت به موسی ، جز اینکه پس از من پیامبری نیست. ---------------------------------- ۱- سوره اعراف،آیه ۱۵۰ ۲-الامامة و السیاسة، ج ۱،ص ۲۰. @mohammadjavad_karimi
🌐 گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام(۳۰) ✍️محمدجوادکریمی 🌑سوء استفاده معاویه از کشاندن امام علی(ع) برای اخذ بیعت بعد حکومت رسیدن امام علی (ع) وصدور فرمان امام(ع) به معاویه، مبنی بر تحویل امارت شام به حاکم اعزامی آن حضرت(ع)، این امر بر معاویه گران آمد و در طی نامه ای به منظور تنقیص و پایین آوردن مقام امام علی(ع) خطاب به امام علی(ع) نوشت: 📋《وَ مَا مِنْ هَوُلَاءِ اِلَّا مَنْ بَغَیتَ عَلَیهِ وَ تَلَکأتَ فِی بِیعَتِهِ حَتَّی حُمِلْتَ اِلَیهِ قَهْرَاً تُسَاقُ بِخَزَائِمِ الاِقْتِسَارْ کَمَا یُسَاقُ الْفَحْلُ الْمَخْشُوشْ》 ♦️تو بر هر یک از خلفای پیشین دشمنی ورزیدی و از بیعت با آنان امتناع کردی تا آن که تو را همانند شتر افسار زده برای بیعت حاضر کردند. این جمله معاویه حکایت از بیعت تحمیلی امام علی(ع) و بردن امام(ع) با وضع نامطلوب در مورد بیعت با خلیفه اول بوده است.(۱) در طی نامه ای، امام علی(ع) پاسخ نامه معاویه را چنین نوشت: 📋《وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ اَلْجَمَلُ اَلْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ وَ لَعَمْرُ اَللَّهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ! وَ مَا عَلَى اَلْمُسْلِمِ مِنْ غَضَاضَةٍ فِي أَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً مَا لَمْ يَكُنْ شَاكّاً فِي دِينِهِ وَ لاَ مُرْتَاباً فِي يَقِينِهِ وَ هَذِهِ حُجَّتِي إِلَى غَيْرِكَ قَصْدُهَا》 ♦️گفته ای که مرا همچون شتر مهار کرده به سوی بیعت می کشاندند. به خدا سوگند! با این سخن خواستی مذمّت کنی و ناخواسته مدح و ثنا گفته ای! خواسته ای رسوا کنی؛ ولی رسواشده ای! این برای یک مسلمان ننگ وعار نیست که مظلوم واقع شود؛ مادامی که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند و این خلاصه حجّت و دلیل من است حتّی در برابر غیر تو!(۲) 📚منابع: ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۶۰ و الفتوح ابن اعثم کوفی، ص ۵۱۵. ۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۷۶ و نهج البلاغه،نامه ۲۸,بند۲۰. @mohammadjavad_karimi
🌐گشت و گذاری در تاریخ صدر اسلام (۳۱) ✍️محمدجوادکریمی زنان مهاجر و انصار به عیادت حضرت فاطمه(س) می آیند!👇 ✅بعد از جریان هجوم به خانه امام علی(ع) حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) به دلیل صدمات و لطمات وارده، در بستر بیماری ای که منجر به شهادتشان شد، قرار گرفت و در این مدت زنان مهاجر و انصار به عیادت ایشان می رفتند. حضرت زهرا(س) در جمع آنان شروع به سخن کرده و دلائل عدم حمایت مردان آنها را اعلام نمود و آنان را از وضعیت آینده ی خویش با خبر ساخت. 👤اولین کسی که به عیادت آن حضرت(س) آمد، اُمّ سَلَمه بود. ایشان از حضرت(س) پرسید : 📋《کَیفَ اصبَحْتِ عَن لَیلَتِکِ یَا بِنتَ رَسُولِ اللهِ(ص)؟》 ♦️ای دختر رسول خدا(ص)، شب را چگونه صبح کردی؟ حضرت(س) فرمود : 📋《اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ، فُقِدَ النَّبِیُّ وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ، هُتِکَ وَاللهِ حِجَابُهُ! مَنْ اصبَحَتْ اِمامَتُهُ مَغصْوَبَه عَلی غَیرِ ما شَرَعَ اللّهُ فِی التَّنزیلِ و سَنَّهَا النَّبِیُ فِی التَّأْوِیلِ وَلَکِنَّهَا اَحْقَادٌ بَدْرِیَةٌ وَ تِرَاتٌ اَحُدِیَّةٌ کَانَتْ عَلَیْهَا قُلُوبُ النِّفَاقِ مُکْتَمِنَةً لِاِمْکَانِ الْوُشَاةِ》 ♦️صبح کردم در حالی که حزن و اندوه قلبم را فرا گرفته، به سبب از دنیا رفتن پیامبر(ص) و ستمگری به وصی پیامبر(ص)، حجاب علی(ع) را هتک کردند [کنایه است از جسارت به حضرت زهرا(س)]؛ همان که امامتش را غصب کردند، بر خلاف آنچه که خدا در قرآن نازل کرده و پیامبر(ص) در سنّت خود بیان فرموده بود. سبب این کار کینه هایی بود که از بدر از علی(ع) به دل داشتند و انتقام و طلب خون هایی که در اُحد ریخته بود. این منافقان دشمنی علی(ع) را در دل هایشان پنهان داشتند. 📋《فَلَّمَا اسْتُهْدِفَ الْاَمْرُ اَرْسَلَتْ عَلَیْنَا شآبیبَ آثَارِ مِنْ مَخِیلَةِ الشِقَاقِ فَیَقْطَعُ وَتَرَ الْاِیمَانِ مِنْ قَسِیِّ صُدُورِهَا وَ لَبِئْسَ عَلَی مَا وَعَدَ اللَّهُ مِنْ حِفْظِ الرِّسَالَةِ وَ کَفَالَةِ الْمُؤْمِنِینَ اَحْرَزُوا عَائِدَتَهُمْ غُرُورَ الدُّنْیَا بَعْدَ اسْتِنْصَارٍ مِمَّنْ فَتَکَ بِآبَائِهِمْ فِی مَوَاطِنِ الْکَرْبِ وَ مَنَازِلِ الشَّهَادَاتِ》 ♦️و آن گاه که خلافت را گرفتند و به هدف رسیدند، یکباره، ابر اهلِ شقاق بر ما باریدن گرفت و بلا بر ما فرو ریخت. بند کمان ایمان از سینه های آنان بُرید و آنچه دل هایشان می خواست، به سبب غرور دنیا به ما آزار کردند. اینها همه به جهت آن بود که علی(ع) پدران آنان را در نبردهای سخت و در منازل شهادت کشته بود.(۱) ◻️ بار دیگر جمعی از زنان مهاجر و انصار برای عیادت ایشان آمدند و حضرت(س) در بخشی از سخنان خویش خطاب به آنها فرمود: 📋《اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ، قالِیَةً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ!》 ♦️به خدا در حالى صبح کردم که از دنیاى شما متنفرم، مردان شما را دشمن مى شمرم، و از آنها بیزارم. آنها را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. و در ادامه فرمود : 📋《..ﻭَﻣَﺎ ﺍﻟّﺬﻯ ﻧَﻘَﻤُﻮﺍ ﻣِﻦْ ﺍَﺑِﻰ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ(ع)؟ ﻧَﻘَﻤُﻮﺍ ﻭَﺍﻟﻠّﻪ‏ِ ﻣِﻨْﻪُ ﻧَﻜﻴﺮَ ﺳَﻴْﻔِﻪِ ﻭَﻗِﻠّﺔَ ﻣُﺒﺎﻻﺗِﻪِ ﻟِﺤَﺘْﻔِﻪِ ﻭَﺷِﺪّﺓَ ﻭَﻃْﺄَﺗِﻪِ ﻭَﻧَﻜﺎﻝَ ﻭَﻗْﻌَﺘِﻪِ ﻭَﺗَﻨَﻤّﺮُﻩُ ﻓﻰ ﺫﺍﺕِ اللهِ》 ♦️ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﭼﻪ ﻋﻴﺒﻰ در ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ(ع) دیدند؟ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻴﺐ ﻋﻠﻰ(ع) ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﺮّﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺑﻰ‏ﺍﻋﺘﻨﺎﻳﻰ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺿﺮﺑﻪ‏ﻫﺎﻯ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺳﺮﻛﺶ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺧﺪﺍﺳﺖ.(۲) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۵۶ ۲)نهج الحياة دشتی، صص۱۰۰ـ۱۸۰،ح ۵۷. @mohammadjavad_karimi