هدایت شده از کتب دینی،دانلود کتاب
📚مجموعه کتب تبلیغی دهه محرم الحرام
📙حقیقت در گودال👈اینجا
📗عشق جهانی👈اینجا
📕بی طرف👈اینجا
📒عشق و انتظار عاشورائی👈اینجا
📔چهل مجلس عزای امام حسین👈اینجا
📓ویژه نامه محرم👈اینجا
📙شرح کلمات آیت الله بهجت👈اینجا
📘خدمتگزاری به مردم👈اینجا
📗عرصه های گوناگون جهاد👈اینجا
📕تبیین و جهاد دو سلاح مبارزه👈اینجا
📒انحراف جامعه در عصر امام حسین👈اینجا
📔فصلنامه تبلیغ و خانواده👈اینجا
📓فصلنامه تبلیغ و تقریب👈اینجا
📙فصلنامه ره توشه عموم مبلغان👈اینجا
📘ویژگی یاران امام حسین👈اینجا
📗ماهنامه مبلغان👈اینجا
📕سخنرانی دهه اول👈اینجا
📒نهضت حسینی و دولت مهدوی👈اینجا
📔هفته نامه افق حوزه👈اینجا
📓صبر دستورالعمل قرآنی👈اینجا
📙صبر فردی و اجتماعی در برابر مشکلات👈اینجا
📘مقاومت زنانه👈اینجا
📗ره توشه احکام شرعی👈اینجا
📙ح حرفی از حروف یاسین👈اینجا
📘زیارت عاشورا👈دانلود
📗غم نامه کربلا،لهوف👈دانلود
📕ترجمه مقاتل معروف👈دانلود
📒لهوف👈دانلود
📔شعر آئینی سیدالشهدا👈دانلود
📓شعر آئینی حضرت عباس👈دانلود
📙ما رایت الا جمیلا👈دانلود
📘۶جلد کتاب های ماه محرم👈دانلود
📗📕📒📔📓
━━━━━━━━━━━━
✓ کتابخانه کتب دینی
@KotobeDini
📕📒📔📓
#پیام_های_عاشورایی(۷)
[گفتگوی دوم امام با محمد حنفیه]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
❇️تاریخ
سیّد بن طاووس از امام صادق(ع) نقل مى کند:محمّد حنفیّه [که به قصد انجام حج در مکه حضور داشت]در شبى که فردایش امام(ع) از مکّه رهسپار عراق بود، به محضر امام(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: اى برادر! تو بى وفایى کوفیان را نسبت به پدر و برادرت، شناخته اى، من نگرانم که با تو نیز چنین کنند. اگر در مکّه بمانى، تو عزیزترین و محترم ترین شخص خواهى بود.
امام فرمود: «یا اَخِی قَدْ خِفْتُ اَنْ یَغْتالَنی یَزیدُ بْنُ مُعاوِیَةَ فِی الْحَرَمِ، فَاَکُونَ الَّذی یُسْتَباحُ بِهِ حُرْمَةُ هذَا الْبَیْتِ» برادر! من بیم از آن دارم که یزید، خونم را در حرم (امن خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شکسته شود.
محمّد بن حنفیّه عرض کرد: «اگر از این جهت نگرانى، به سمت یمن یا به سرزمین هاى ناشناخته دیگر کوچ کن که تو در آنجا محفوظ ترى و کسى به تو دست نخواهد یافت».
امام(ع) پاسخ داد: «أَنْظُرُ فیما قُلْتَ»؛ در این باره مى اندیشم.
سحرگاه همان شب محمّدحنفیّه با خبر شد امام حسین(ع) به مقصد عراق حرکت کرده اند ، در حالی که به شدت مریض بود با شتاب حرکت کرد و خود را به امام حسین (ع) رسانید، مهار شتر امام را که بر آن سوار بود، گرفت و عرض کرد: «برادرم مگر به من وعده ندادى که در مورد آنچه را به عرض رساندم بیندیشى؟»امام حسین (ع): آرى.محمّد: پس چرا با شتاب از مکّه خارج شدى؟
امام حسین (ع): بعد از آنکه از تو جدا شدم، رسول خدا (ص) [در بیدارى یا در خواب ] نزد من آمد و فرمود:
«یا حسین! اخرج فانّ اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا» اى حسین! خارج شو، همانا خداوند خواسته است تو را (براى پیشرفت دین) کشته ببیند.
محمّد: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، اکنون که تو با این وضع حرکت مى کنى، همراه بردن این زنان با تو چه معنى دارد؟
امام حسین (ع): رسول خدا (ص) به من فرمود:«انّ اللَّه قد شاء ان یراهنّ سبایا» همانا خداوند چنین خواسته که آنان را اسیر و گرفتار بنگرد.» آنگاه امام حسین (ع)با محمّد خداحافظى کرد و به سوى عراق حرکت نمود.
✅پیام ها
➖امام حسین(ع) با بیان وحی و دریافت غیبی که در حالت خواب اتفاق افتاده بود تکلیف الهی خود را حرکت به سمت عراق و شهادت در آنجا و اسارت خانواده شان اعلام میکردند. گاه درهم شکستن دشمن سبب پیروزى و رسیدن به اهداف مقدّس مى شود و گاه شهادت و اسارت، و این بار نوبت شهادت و اسارت بود!
➖برخی حرکت امام به سمت کوفه را به جهت محفوظ ماندن از خطر یزید دانسته اند در حالی که مستندات تاریخی از جمله این گفتگو که در بالا نقل شد دقیقا برعکس این احتمال را اثبات می کند یعنی از نظر افراد مختلف ماندن در مکه خطر شهادت را کمتر می کرد اما امام طبق فرمایش خودشان اولا شهادت شان را قطعی می دانستند و شهادت در مکه را به جهت حفظ حرمت کعبه روا ندانسته اند.
➖ در اینکه شهادت امام حسین(ع) چه آثاری به دنبال داشته است افراد با مذاق های سیاسی، ،معنوی ،عرفانی نظرات مختلفی ارائه کرده اند.
عده ای شهادت آن حضرت را مطابق با مسیحی ها،«شهادت فدیه ای» دانسته اند یعنی فدا شد تا شیعیان را به مقامات معنوی برساند، عده ای دیگر «شهادت عرفانی» دانسته اند یعنی خواست به مقام ارجمند شهادت نایل شود .
چنانچه نیر تبریزی سروده است؛
بایدت در راه دین ای مقتدا
کرد جان بهر گنهکاران فدا
شست از فرزند و مال و عز و جاه
دست تا باشی ضعیفان را پناه
غرقه درخون با تن صدپاره باش
بر گناه مجرمان کفاره باش
👈اما مشهور ترین نظریه عبارت است از اینکه شهادت آن حضرت از خلافت یزید به عنوان جانشین پیامبر سلب مشروعیت کرد و الا یزید به سبک زندگی اباحی گرانه نه فقط جامعه اسلامی آن زمان را بلکه دین اسلام به نابودی و ابتذال می کشاند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚜ هنوز عضو نشده ای⚜
👈 درکانال محتوای روضه؛ عضو شوید
@mohtavayerozeh
#پیام_های_عاشورایی(۸)
[گفتگوی امام با فرزدق]
[منبر کوتاه ]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
❇️تاریخ
هنگامی که امام(ع) به سوى کوفه پیش مى رفت فرزدق شاعر معروف عرب را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود:
«رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا»؛ خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است.
سپس این اشعار را ایراد فرمود:
فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً
فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ
فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً
فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها
فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ
اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدن ها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مى شود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟
طبق نقلی دیگر هنگامی که فرزدق با کاروان امام حسین(ع) برخورد کرد. امام(ع) از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!».
امام(ع) فرمود: «یا فَرَزْدَقُ اِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیْطانِ وَ تَرَکُوا طاعَةَ الرَّحْمانِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسادَ فِی الاَرْضِ وَ اَبْطَلُوا الْحُدُودَ وَ شَرِبُوا الْخُمُورَ وَ اسْتَأْثَرُوا فِی أَمْوالِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساکینَ وَ أَنَا أَوْلى مَنْ قامَ بِنُصْرَةِ دینِ اللّهِ وَ إِعْزازِ شَرْعِهِ وَ الْجِهادِ فِی سَبِیلِهِ؛ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِىَ الْعُلْیا»؛ (اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد.
✅پیام ها
این سخن به خوبى نشان مى دهد که امام(ع) روى حمایت و وفادارى مردم کوفه به هیچ وجه حساب نمى کرد، بلکه رفتن به سوى سرزمینى که شهادت او در آن، موج عظیمى را در جهان اسلام بیندازد، و پایه هاى قدرت ظالمان فرومایه را متزلزل کند وظیفه خود مى دانست و الاّ سزاوار بود با شنیدن سخن فرزدق و با جوابى که خود به او داد، مسیر خویش را تغییر داده به مکّه بازگردد، یا راه دیگرى را در پیش گیرد.
➖ امام(ع) مبارزه با کسانى که اطاعت شیطان را بر اطاعت خدا مقدّم شمرده و حدود الهى را تعطیل و فسق و فجور را آشکار ساخته و حقوق مستضعفان را پایمال کرده بودند وظیفه اصلى خود مى دانست؛ به هر قیمتى که تمام شود و هر بهایى که لازم است براى آن بپردازد.
➖ در گفتگوی تاریخی امام حسین(ع) با شاعر معروف فرزذق ،سخن فرزدق که مورد تایید امام حسین(ع) قرار گرفته « تفاوت دلها و شمشیرها» پیام مهمی دارد و آن اینکه 👈پاک بودن دل که شعار برخی افراد شریعت گریز است زمانی ارزشمند است که عمل انسان آن با آن مطابقت کند و الا همان میشود که فرزدق گفت دل شان امام حسینی بود عمل شان یزیدی .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚜ هنوز عضو نشده ای⚜
👈 درکانال محتوای روضه؛ عضو شوید
@mohtavayerozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیلی گرت وایت مستند ساز انگلیسی، از لحظه مواجههاش با حرم امام حسین میگوید.
نظام رشتچی را در خواب دیدند و از او پرسیدند:«چه چیز به درد عالم آخرت می خورد؟»
گفت:«دو چیز:یکی امام حسین(صلوات الله علیه) و یکی هم تقوا.»
پرسیدند:«حالت چطور است؟» شعری خواند و جواب داد:
شکر خدا را که در پناه حسینم
گیتی از این خوب تر پناه ندارد
(سخنان آیت الله مجتهدی؛منبع، کتاب طریق دوست)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️حکایت شنیدنی یک شیعه و یک ارمنیو نظر امام حسین علیهالسلام به زائران و سلام کننده گان از راه دور
شهید کافی
کانال شهید شیخ احمد کافی(ره)
https://eitaa.com/joinchat/2467692879Ce4f1381504
میدونيد ضرب المثل«سرش بره
قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟
▪️روی دستش
🖤" پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
▪️نیزه ها تا
🖤" جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
▪️این چه خورشید
🖤غریبی است که با حال نزار
▪️پای نعش
🖤قمرش رفت ولی " قولش نَه "
▪️شیر مردی که
🖤در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
▪️دست غم بر
🖤" کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
▪️هر کجا مینگری
🖤" نام حسین است و حسین "
▪️ای دمش گرم
🖤" سرش " رفت ولی " قولش نَه "
▪️ السَّلامُ عَلَيْك
🖤یا اَباعَبْدِاللهِ الحسین✋
#آرامشالهی💚
اللهم عجل لولیک الفرج🤲💚🤲
🛑 اولین نذری برای امام حسین(ع) توسط چه کسی داده شد؟/ سنتی به بلندای ۱۴ قرن
🔹سنت نذری امام حسین (ع) در ایام محرم همیشه در بین عزاداران حسینی رواج داشته است
🔹گفته می شود از دوران پس از واقعه کربلا، نذری دادن در مدینه مرسوم و روزه گرفتن در عاشورا ناپسند اعلام گردید چرا که دشمنان اهل بیت به واسطه شادمانی از آنچه بر فرزندان رسولالله (ص) در کربلا گذشته بود در روز عاشورا روزه میگرفتند اما اولین بار چه کسی برای امام حسین (ع) غذای نذری داد.
🔹روایت است که پس از شهادت امام حسین علیه السلام، زنان بنی هاشم برای سیدالشهدا(ع) به عزاداری پرداختند و امام سجاد برای آنها غذا تهیه می کردند.
🔹عمرو بن علی بن حسین می گوید: هنگامی که حسین بن علی علیهما السلام شهید شد، زنان بنی هاشم لباس سیاه عزا پوشیدند و [هنگام عزاداری] اعتنایی به سرما و گرما نداشتند و علی بن حسین(ع) برای آنها غذا آماده می کرد تا عزاداری کنند.
(وسائل الشیعه، ج 3، ص 238، محاسن برقی، ج2، ص420)
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🚩محتوای روضه و منبر🔝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهار شهید ایرانی عاشورا
▪️عاشورا صحنه دلاوری مردان بزرگی در رکاب سیدالشهدا علیهالسلام بود، روایت شده در میان یاران حضرت، ۴ ایرانی نیز حضور داشتند، چهار ایرانی که هرکدام به نوعی مسیرشان به کربلا افتاده بود.
✅ کانال ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
میگفت روضـه هایِ شبِ هشتم 🖤محرم رو پدرایِ شـهدا بیشتر میفهمنش..
باید پدر باشی تا بفهمی؛
خدا کنـد که قَد کمـان نکند هیـچ پدری، بر سـر بالینِ هیچ پســری ..
🏴شهداشرمندهایم..💔
🏴ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گهواره خالی، قنداقه خونی
⚜️محتوای روضه و منبر
@MohtavayeRozeh
46.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 دوربین مخفی شبکه نسیم:
این بار روضه خانگی
اگه اشکت جاری شد اول دعا برا سلامتی آقاجانمون که این ایام قلب مبارکشون در فشار هست😥
⚜️محتوای روضه و منبر
@MohtavayeRozeh
هدایت شده از زندگی بعد از مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک جوان ۳۵ ساله در هیئت از دنیا رفت
🔹شب ششم محرم امسال در هیئت عرشالحسین تهرانپارس که این روزها مجلس عزای خود را در فرهنگسرای اشراق برپا کرده، حالوهوای عجیبی برپا شده.
🔹جوان ۳۵ سالهای بهنام نیما دلدار، بعد از اینکه نماز خود را در حسینیه اقامه کرد، در فضای هیئت نشست تا از سخنرانی استفاده کند اما در همین لحظات سکته کرد.
🔹با اورژانس تمام گرفته شد. یکی از هیئتیها که دورۀ اورژانس دیده بود، شروع به احیا کرد. عوامل اورژانس رسیدند و باز احیا ادامه داشت.
🔹اواسط روضه بود و روضهخوان گفت ما کارمان نوکری است و ارباب کارش چیز دیگری است. در این شب استثنائا برقها خاموش نشد.
🔹در ادامه به گوش روضهخوان رساندند که کار تقریباً تمام شده. او گفت چطوری بعضیها پیش خدا میروند.
🔹هنوز پیکر این جوان دفن نشده بود که مجلس روضه، مجلس ختم او شد.
🗣 رسانه خود باشید
🌼اولین نفر باشید در🌼
👇👇
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
#حضرت_علی_اکبر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
بگوئید مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
بگویید عمه اش زینب بیاید
علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
علی جان چراغ شام تارم
فراقت برده آرام و قرارم
نچیدم حجلگاه شادی تو
ندیدم من شب دامادی تو
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
امیدم بود تو در هنگام پیری
عصای پیری مادر بگیری
به امیدی علی اکبر بیاید
در غم بر رخ لیلا گشاید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
منو یاد قد شمشادی تو
منو ناکامی و ناشادی تو
منو یاد لب خشکیده ی تو
منو سوز دل تب دیده ی تو
منو اون زخمهای بی حسابت
منو اون پیکر در خون خضابت.
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
✍ سید حسین عمادی سرخی
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
مشک و پر از اب کرد
اب ننوشیده
برگشت به سمت خیمه ها...
شب هشتم
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه ۲
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
*خدايا شرح غم خواندن چه سخت است*
*ز داغ لاله پژمردن چه سخت است*
*نمیداني كه با دست بريده*
*ز پشت اسب افتادن چه سخت است*
*اگر تيري درون چشم باشد*
*نميداني زمين خوردن چه سخت است*
*نميداني كه با چشمان خونين*
جمال فاطمه ديدن چه سخت است
*كنار علقمه با مشك خالي*
*ببين شرمنده گرديدن چه سخت است*
🏴🏴
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
شب هشتم
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a
12_920820_Moghadam.Shab.8.Moharam.92.4_(rasekhoon.net).mp3
11.28M
بیچاره لیلا💔😭😭😭🏴🏴🏴
#کربلایی_جواد_مقدم🎤
#آجرک_یابقیه_الله 😭😭
تسلیت یابن الحسن💔
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
خاکت به سر دنیا که دنیامو گرفتی
باشه دنیا
خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی
باشه دنیا
باشه دنیا
می افتم از پا
باشه دنیا
دشمنا کنند تماشا
باشه دنیا
پسرم شد اربا اربا
باشه دنیا
کشتن اش گرگای صحرا
باشه دنیا
باشه ببین می پیچه اکبر
توی خون اش
باشه دنیا داره یه بابا می بینه
داغ جوونش داغ جوونش
ای بی وفا زمونه
اکبر من جوونه
از داغ تو دارم علی از پا میشینم
پاشو بابا
من باورم نمیشه چی دارم میبینم
پاشو بابا
.
.
.
پا نکش به روی خاکا
پاشو بابا(۲)
کوریه چشمای دنیا
پاشو بابا(۲)
آخ وای من بیچاره لیلا
پاشو بابا(۲)
اومدن کمک جوونا
پاشو بابا(۲)
پاشو علی بریم به خیمه نازنینم نازنینم
پاشو علی یه بار دیگه قد و بالاتو ببینم
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
انقدر نزن تو پرپر
علی اکبر(۲)
میکشی منو تو آخر
علی اکبر(۲)
زدنت تموم لشکر
علی اکبر(۲)
پاره تن پاشیده پیکر
علی اکبر(۲)
انقدر نزن تو پر پر
علی اکبر(۲)
پاشیدیو پاشیده از هم جیگر من
خاکت به سر دنیای نامرد چی آوردی به سر من
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستارهی سحرم دست کشیدم
زبانحال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سیدرضاموید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
مرتبه دوم که علی رفت به میدان
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
-
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
🔹ای حرمت قبله حاجات ما
🔹یاد تو تسبیح ومناجات ما
🔸تاج شهیدان همه عالمی
🔸دست علی ماه بنی هاشمی
🔸ماه و درخشنده تر از آفتاب
🔸مطلعِ تو جان وتن بوتراب
🔹همقدم قافله سالار عشق
🔹ساقی عشّاق وعلمدار عشق
🔸سرور وسالار سپاه حسین
🔸داده سر و دست به راه حسین
🔹عمِّ امام و اخ و إبن امام
🔹حضرت عبّاس علیه السّلام
🔸ای علم کفر نگون ساخته
🔸پرچم اسلام بر افراخته
🔹مکتب تو مکتب عشق ووفاست
🔹درس الفبای تو صدق وصفاست
🔸مکتب جانبازی وسربازی است
🔸بی سری آنگاه سرافرازی است
🔹شمع شده آب شده سوخته
🔹روح ادب را ادب آموخته
🔸آب فرات از ادب توست مات
🔸موج زند اشک به چشم فرات
🔹یاد حسین ولب عطشان او
🔹وآن لب خشکیده طفلان او
🔸تشنه برون آمده از موج آب
🔸ای جگر آب برایت کباب
🔹ساقی کوثر پدرت مرتضی است
🔹کار تو سقّاییِ کرب و بلاست
🔸مشک پر از آب حیاتت به دوش
🔸طفل خرد از کف تو آب نوش
🔹درگه والای تو در نشأتین
🔹هست درِ رحمت وباب حسین
🔸هرکه به دردی به غمی شد دچار
🔸گوید اگر یکصد و سیّ وسه بار:
🔹 ای علم افراخته در عالمین
🔹 إکشف یا کاشف کرب الحسین
🔸از کرم و لطف جوابش دهی
🔸تشنه اگر آمده آبش دهی..
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a