است و کار مولد مردم اولاً به منزلة استحکام سیاست از مجرای مشارکت مردم در ساخت ایران است. پذیرش فشار واقعیت در صحنة تولید و کار حتی اگر علم نیز در آغاز پا به پای آن پیش نمی آمد می توانست آن را به دنبال خویش بکشد و از این طریق سازمان تولید و در شکل کلی آن چارچوب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی را طراحی کند. اما با نگاهی به ساختار نامولد اقتصاد تهران -که آن را بیش از هر چیز تبدیل به شهری پر از کارمند کرده که مابقی ساکنان شهر نیز مشغول دادن «خدمات» به آنها هستند- می شود فهمید این شهر به مثابة مهم ترین منبع پمپاژ پول در اقتصاد ایران چگونه به الگویی تکثیرشونده برای تمام شهرهای بزرگ و کوچک کشور تبدیل شده است.
🔷این وضع رخوتناک چنان در تاروپود نهاد سیاست تنیده شده که حتی زمانی که مردم در واقعه ای همچون شهادت حاج قاسم امکان دوبارة خیزش سیاست و تغییر اساسی معادلات منطقه و جهان را در اختیار حاکمیت قرار می دهند و حتی عموم آنها آمادة پذیرش جنگ با امریکا برای انتقام بودند تصمیم گیران ما این فرصت را از خود و مردم ایران دریغ کردند و چه بسا تاوان کفران نعمت آن سردار بی مثال همان بود که با سقوط هواپیمای اوکراینی بر ما رفت.
🔶درک فانتزی از معنای توسعه پس از جنگ و وجود موهبت نفت برای تحقق این خیال پردازی شکست و پیروزی حقیقی را برای ما به تعویق انداخت و حتی معنای آن را تغییر داد. اما به هرحال جمهوری اسلامی برای نشان دادن این که میراث دار سیاستی است که با انقلاب ظهور کرده می بایست اعمال حاکمیت کند که معالاسف در این شکل نامولد از اقتصاد نقاط زیادی برای تأمین چنین مقصودی وجود نداشت. اگرچه در میدان دفاع یا برخی فناوری ها یا صحنة منطقه ای و... چشم در چشم شدن با خطر ما را به ضرورت اعمال حاکمیت واقف کرد و به همین سبب نیز به توفیقات بزرگی دست یافتیم اما در عرصة مدنی و اجتماعی به هر دلیل بر مسائل چندانی دست نگذاشتیم. در این میان به دلیل فشار غرب در مسألة آزادی های جنسی «حجاب» تبدیل به نقطة اعمال حاکمیت نظام شد. با وقوع انقلاب حجاب با پنهان ساختن جاذبه های طبیعی زن زمینة تجلی انسانی و فعالیت سیاسی و اجتماعی زن را بیشتر مهیا نمود اما تبدیل شدن حجاب به نقطة اعمال حاکمیت آن هم در شرایط ناهمتراز ایدئولوژی رسمی و ساختار اقتصادی سبب شد تا امکان طراحی ساختارهای متناسب برای بقا و بهبود فعالیت سیاسی و اجتماعی زن به محاق رفته و انگارة زن در فرهنگ سنتی دوباره در ذهن حاکمیت غالب شود. در این موقعیت ناهمتراز سطح تحصیلات زنان افزایش یافت، معماری و شهرسازی خانواده محور از میان رفت و... و همزمان انتظار از زن به عنوان مادر و رکن اصلی آرامش خانواده و منبع عاطفه و احساس و... پابرجا ماند.
🔷در این ناهمترازی ها حجاب دیگر نه فرصتی برای مشارکت خاص زنان در قوام جمهوری اسلامی – که دیگر به هیچ از دو الگوی زن مدرن و تصویر زن در سنت شباهت کامل نداشت- بلکه نقطة ضربه پذیر نظام بود چرا که جمهوری اسلامی آن را نقطة اعلام حضور خود به عنوان حکمران کرده بود. بنابراین نباید تعجب کرد که چرا در مسألهای مانند اعتراض به برخورد نیروی انتظامی با مهسا امینی و مرگ او این موضوع به سرعت می تواند به سمت شعارها و اقدامات ساختارشکنانه علیه کلیت نظام حرکت کند و از همین طریق هر برنامه ریزی و کنش داخلی و خارجی برای براندازی نظام با آن همراهی کند.
تقوای تفکر/ علیرضا بلیغ: 🔶در چنین شرایطی توضیح حقوقی قانون حجاب و موجه بودن برخورد پلیس با بی حجابان کمکی به رفع بحران نمی کند بلکه تنها آن را به تعویق خواهد انداخت زیرا در مواجهة پدیدارشناختی با ماجرا می توان دریافت که آن شکاف و ناهمترازی قانون حجاب را دست کم در شرایط فعلی به امری قابل پذیرش برای جامعه تبدیل نمی کند. اگر به مسأله از این زاویه نگریسته شود فهم این مسأله هم دشوار نیست که عموم جامعة ایران درگیر یک چالش دینی و عقیدتی با مسألة حجاب نیستند بلکه آن را محمل پاسخ سیاسی خویش به نحوة حکمرانی جمهوری اسلامی قلمداد می کنند. در شرایط کنونی عدم توجه به این بنیانهایی که زمینة بحرانی شدن حجاب در ایران شده و به تعویق انداختن مواجهة اصولی با آن معلوم نیست دیگر زمانی را در اختیار ما قرار دهد و از این پس باید منتظر بود تا این اقدامات ساختارشکنانه دیگر نه مانند 76، 88 و 98 هر ده سال یک بار بلکه هرچند ماه یک بار به وقوع بپیوندد.
https://ble.ir/taqvayetafakkor
بی حجابی مجازی.pdf
642.9K
مقالۀ سال 1400 با عنوان
تأملي هستيشناختي درباره بيحجابي مجازي بهمثابه آسيب اجتماعي
چکيده
جامعهشناسان معاصرِ غربي به آسيبهاي اجتماعي، نظير خودکشي، فقر، نابرابري، بيکاري، حاشيهنشيني، اعتياد به مواد مخدر و امثال آن پرداختهاند؛ اما در اين ميان، برخلاف آنچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده، بيحجابي زنان (يا مردان) مطمحنظر آنان قرار نگرفته است. در تاريخ معاصر ايران نيز محققان در جريان سياستهاي کشف حجاب رضاخان پهلوي، بيحجابي را عمدتاً بهمثابه يک آسيب اجتماعي، اغلب در ميدان فيزيکي شهرها و ديگر محافل عمومي فيزيکي مدنظر قرار دادهاند. اين مقاله کوشيده با بهرهگيري از آراء مارتين هايدگر، ژاک دريدا و مکتب فرانکفورت به تمايز هستيشناختي بيحجابي در فضاهاي سايبري ـ مجازي (اعم از عکس، فيلم و مانند آن) نسبت به فضاي فيزيکي ـ اجتماعي اشاره کند. نتيجه توجه به اين تفاوت آن است که اولا،ً بيحجابي مجازي از طريق فرايند اعمال سلطه ناخودآگاه بر مخاطب، نوعي آسيب اجتماعي در جامعه اسلامي و ايراني تلقي ميشود؛ زيرا با هويت تاريخي و مباني آن سازگار نيست. ثانياً، بايد به سبب ماهيت مجازي آن، نهتنها از منظر اسلامي، بلکه از منظر عامِ جامعه انساني نيز آسيب اجتماعي محسوب شود.
عصر تصویر بی حجابی.pdf
474.4K
مقالۀ سال 1397 با عنوان
عصر تصویر بی حجابی و بی حجابی اجباری بررسی وضعیت تصویر بی حجابی در دورۀ پهلوی دوم
مجتمعنا
مقالۀ سال 1397 با عنوان عصر تصویر بی حجابی و بی حجابی اجباری بررسی وضعیت تصویر بی حجابی در دورۀ پهل
عصر تصویر بی حجابی و بی حجابی اجباری بررسی وضعیت تصویر بی حجابی در دورۀ پهلوی دوم
چکیده
دربارۀ مواجهۀ جامعۀ ایران با پدیدۀ حجاب (بهخصوص حجاب زنانه)، دو دیدگاه بهظاهر متفاوت وجود دارد؛ اول مقاومت مردم در برابر بی حجابی اجباری (کشف حجاب) در دورۀ رضاخان پهلوی و دوم مطابق با برخی از دیدگاهها، واکنش به حجاب اجباری یا قانون حجاب در دورۀ جمهوری اسلامی. در دورۀ اول، در ذیل سیاست های «تجدد آمرانۀ» غربی، بی حجابی و در دورۀ دوم حجاب امری تحمیلی محسوب میشود. بین این دو دوره، حکومت 37 سالۀ پهلوی دوم قرار دارد که به رغم استمرار سیاستهای تحمیل بی حجابی، کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. تحمیل بی حجابی در این دوره، برخلاف دورۀ پهلوی اول، مستقیماً در صحنۀ واقعی اجتماعی نبود، بلکه از طریق گسترش تصاویر رسانه ای و تبلیغاتی و تأثیر بر ناخودآگاه ذهن کنشگران اجتماعی صورت گرفت. به علاوه، این سیاستها از دهۀ 1340 با طرح توسعۀ سرمایه داری پیوند خورد. در این مقاله، برای بیان ویژگی تصویری بی حجابی، از تعبیر «تصویر بی حجابی» استفاده شده است. این تصویر از اندام زنانه یا مردانه عمدتاً تحت تأثیر صنایع سینما و موسیقی پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت. پیش از آن، آشکارشدنِ تصاویر بی حجاب از اندام زنانه یا مردانه چندان رایج نبود یا حداقل نشانۀ تجدد، ترقی و شخصیت تلقی نمی شد. در مقالۀ حاضر، با استفاده از نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت و چارچوب روشی صنعت فرهنگ، که در نیمۀ دوم قرن بیستم صورتبندی شد، به بررسی وضعیت تصویر بی حجابی و تأثیر سیاستهای پهلوی دوم بر آن خواهیم پرداخت. در نتیجه گیری، اولاً اشاره خواهیم کرد که توجه به ویژگی تصویری تحمیل بی حجابی، که از دورۀ پهلوی دوم شروع شد، می تواند دو دیدگاه بهظاهر متضاد دربارۀ واکنش جامعۀ ایران به حجاب را توضیح دهد. ثانیاً، با توجه به استمرار تصاویر رسانه ای در دورۀ جمهوری اسلامی، پژوهش دربارۀ منازعۀ تصویر باحجابـ تصویر بی حجاب ضرورت دارد.
برنامه شیوه که حقیقتاً اتفاقی مبارک در فضای فعلی بوده، اما مصداق کامل نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
مسالۀ حجاب و بی حجابی، حتی اگر از سبقۀ دورۀ رضاخانی اش هم بگذریم، اما در قالب آنچه اکنون در کفِ خیابان شاهدش هستیم، تقریباً یک دهه است که به شکل حادّی تبدیل به مسئلۀ اجتماعی شده است.
متاسفانه اصحاب رشته های فنی و پزشکی و بعضی از روحانیون که همۀ را من ذیلِ تکنوکراسی می دانم، با درکی از بسیط از تحولات اجتماعی، گوش شنوایی برای اصحاب علوم انسانی و اجتماعی ندارند و تا زور و فشار کفِ خیابان نباشد، به چنین گفتگوهایی تن نمی دهد.
#یادداشت | روند بیحجابی، زمان و زندگی روزمرۀ جامعۀ ایرانی
📝 به قلم دکتر محمدرضا قائمینیک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
مسالهای که اکنون یعنی پس از اغتشاشات خیابانی چند شب و روزه دربارۀ بیحجابی پس از فوت مهسا امینی و پس از راهپیمایی بخشهایی دیگر از جامعه، بعد از نماز جمعۀ اول شهریور 1401 و چند روز قبل و بعد از آن در محکومیت اغتشاشات، روی میزِ صاحبنظران دربارۀ ماجرای حجاب و بیحجابی و گشت ارشاد و قانون حجاب نظایر آنها قرار دارد، «روند» آیندۀ حجاب و بیحجابی در جامعۀ ایرانی است. اما مسئلۀ «روند» که ذاتاً پدیدهای زمانی است، منحصر به روند آیندۀ این اعتراضات دوسویه نیست، بلکه اصل مسئلۀ حجاب و بیحجابی در جامعۀ معاصر ایرانی، مسئلهای «روندی» و «تدریجی» است....
🔗 مطالعه متن کامل:
https://gesostu.ir/?p=2460
🚻 دفتر مطالعات راهبردی جنسیت و جامعه
@gesostu
www.GESOSTU.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر میکنم توضیحات علیزاده درباره بیانات رهبری درمورد وضعیت ماجرای اخیر بهخوبی برای افرادی که از سخنان دکتر حسین کچویان در برنامه ۱۱ مهر جهانآرا دچار ابهام شده بودند، کفایت کند.
پ.ن: دکترحسین کچویان، در دور جدید فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی رهبری منصوب نشد و هماکنون از جمیع مناصب جمهوری اسلامی، فقط عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران است.
📌دبیرخانه پیوست فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد برگزار میکند:
دومين نشست از سلسله نشستهای پیوستار
🔸️ از ارزيابی تأثيرات اجتماعی تا پيوست فرهنگی🔸️
با حضور اساتید محترم:
🟡دکتر ميثم مهديار
(معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)
🟡دکتر محمدرضا قائمی نيك
(عضو هيأت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی)
⏪️محورهای نشست:
🔻نگاهی انتقادی به وضعیت ارزیابی تأثیرات اجتماعی در ایران
🔻 وجوه ممیزه ارزیابی تأثیرات اجتماعی، پیوست اجتماعی و پیوست فرهنگی
🔻نگاهی انتقادی به روند بحث پیوست فرهنگی در شورایعالی انقلاب فرهنگی
زمان: چهارشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱ - ساعت ۸ الی ۱۱:۳۰
مکان: میدان شهدا، ساختمان شهرداری مشهد، طبقه دوم، سالن قديم شورای اسلامی شهر
✅️پخش زنده در آپارات
aparat.com/Peyvastar_Mashhad
📝 برای دریافت اطلاعات بیشتر به سایت Sia.mashhad.ir مراجعه فرمایید و یا
با شماره 09120638229 تماس بگیرید.
هدایت شده از پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح
✅ گزارش تفصیلی سلسله دروس خارج نظامهای اسلامی حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان و تهران در مسائل روز و مورد نیاز جامعه
🎙 با حضور اساتید برجسته حوزههای علمیه از جمله: حضرات آیات اعرافی، اراکی، کعبی، سیفی مازندرانی، علیدوست، قائنی، هادوی تهرانی، فقیهی، فاضل لنکرانی و...
🏢 در مدارس علمیه و مراکز فقهی
🔰 طلاب محترم در قم برای ثبت درس به سامانه نجاح به نشانی http://login.ismc.ir مراجعه فرمایید.
💠 دانشجویان و علاقهمندان نیز میتوانند از طریق کانالهای اساتید به فایلهای صوتی جلسات دسترسی داشته باشند.
📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=30033
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#حوزه_علمیه
#دروس_خارج
#قم
🔳 با #مفتاح_اندیشه همراه باشید
🆔 @meftahandishe_com
نشست تحلیلی_ گفتمانی پیرامون مسائل اخیر کشور با موضوع
اعتراضات مردم در بستر جمهوریت و قانون
🔷 با حضور:
🔸 حجت الاسلام پژمان فر
عضو مجلس شورای اسلامی و رئیس کمسیون اصل ۹۰
🔹 دکتر قائمی نیک
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
🔶 مکان : حرم مطهر رضوی ، صحن امام حسن مجتی (ع)، سالن شهید سلیمانی دانشگاه رضوی
🔷 زمان :
شنبه ۳۰مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲ الی ۱۴
قرارگاه سیاسی بسیج دانشگاه علوم اسلامی رضوی
#بسیج_دانشگاه_علوم_اسلامی_رضوی
@basij_razavi
مطلبی از خانم سحر دانشور
بسمالله
در اتفاقات اخیر ایران، متفکران شاخصی مثل جودیت باتلر، ژاک رانسیر، سارا احمد، شیلا بنحبیب، آنجلا دیویس و تعدادی دیگر از چهرههای دانشگاهی بیانیهای با عنوان «صدای انقلاب فمینیستی در ایران را بشنوید» منتشر کردند.
معتقدم فاصله این متفکرین از واقعیتهای ایران و شکلگیری فهمشان به میانجی رسانه بخشی از عللی است که در پس این مواضع دیده میشود. از سوی دیگر نمیتوان به علت بزرگ بودن نامها چشم بر مواضع خطای آنها بست.
بر هر فرد دغدغهمندی است که زمینه ارتباط و گفتگو را فراهم آورده و تا حد ممکن زوایای وضعیت را به کلمه تبدیل کند.
از این روی با نوشتن نامهای خطاب به این متفکرین در حد خود تلاش کردم در رابطه با بیانیه آنها موضعم را روشن کنم و زمینه اندیشیدن به واقعیتهای نادیده ایران را برایشان فراهم کنم.
متن نامه که به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است را برای این متفکرین ارسال کردم و آن را همراه با متن فارسی منتشر میکنم.
http://ble.ir/emroznevesht
ترجمه فارسی بیانیه
صداهای یک انقلاب فمینیستی را در ایران بشنوید
روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ مهسا (ژینا) امینی، یک زن ایرانی کُردِ ۲۲ساله را پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی ایران وحشیانه کُشت. بعد دستگیری بهخاطر حجاب بهاصطلاح «نامناسب» چندین بار به سرش کوبیده بودند.
این فقط یکی از انبوهِ جنایتهایی حکومتی بوده که حاکمیت مبتنی بر آپارتاید جنسیتی ایران عامدانه و بهشکلی نظاممند مرتکب شده. از زمان وقوع این قتل حکومتی تا همین الان، مردم بسیاری شهرهای ایران درگیر اعتراضات بودهاند.
این خیزش، خیزشی به وسعت کل کشور، علیه نهفقط قتل وحشیانهی مهسا بلکه در مخالفت با اساس حکومت اسلامی بوده. خواستهی معترضان رسا و روشن است: پایان دادن به حاکمیت حکومتی مذهبی که جلوهای از خشونت چندجانبهاش علیه بهحاشیهراندهشدگان جامعه بهروشنی در مرگ مهسا هویداست.
در برابر این وحشتافکنی و سرکوب، ما شاهد انقلابی فمینیستی در ایران هستیم که جرقهاش را خشم از قتل مهسا (ژینا) امینی زد. معترضان با الهام از آنچه کُردها گفتند، شعار میدهند «زن، زندگی، آزادی».
خیزشهای مردمی، بدنهای بیحجاب رقصان، و معترضانی که نمادهای حجاب را آتش میزنند بهمدد ارتشهایی از ترولها که حکومت پشتیبانشان است، قطعهای مکرر اینترنت، گازهای اشکآور، دستگیریهای گسترده، و کشتار وحشیانه با خشونت تمام سرکوب میشوند.
اما دورتادور دنیا گروهی وسیعتر از دانشگاهیان و فعالان سیاسی و اجتماعی عمدتاً در برابر آنچه در ایران دارد میگذرد، هنوز ساکتاند. بحران ایران بین دو دیدگاه تقلیلدهنده اما مسلط و مستقر در رسانهها و همچنین جوامع دانشگاهی گیر افتاده.
از یک طرف تاریخ دیرپای سرکوب استعماری همپای ظهور تازهی گفتمانهای بیگانههراسانه، نژادپرستانه، و ضد حقوق زنان و اقلیتهای جنسی در غرب، مسایلی چندوجهی چون حجاب را به «مسئلههایی فرهنگی» تقلیل دادهاند.
مشخصاً همین قضیه مانع شده تا چهرههایی مترقی در کشورهای جهاناولی قاطع و رسا با مبارزات مردم خاورمیانه و دیگر کشورهای مسلمان همراه شوند، بیترس از اینکه موضعگیریشان خوراک تبلیغاتی ایدئولوژیهای ضد حقوق زنان و اقلیتهای جنسی در غرب بشود.
از طرف دیگر یک رویکرد بهاصطلاح مترقی اما نوشرقنگرانه هم هست که آینده و عاملیت ساکنان کشورهای غیرغربی، بهخصوص مردمان خاورمیانه و شمال افریقا را ندیده گرفته. این دیدگاهها موجب شده مقاومتهای فمینیستی و دگرباشانهی ایرانیان نه مطالعه و نه از منظر سیاسی جدی گرفته شود.
سرکوب لایهلایه و مبارزاتشان ناشناخته مانده و به چشم نمیآیند مگر آنکه مبارزاتشان را گره بزنند به مسائل موردتوجه غربیها یا خودشان را با آنچه نوشرقنگران انتظار دارند، تطبیق دهند.
علیه و ورای این گرایشهای تقلیلدهنده، ما، گروهی از فعالان دانشگاهی فمینیست، از جمعیتهای فمینیستی بینالمللی میخواهیم برای ایجاد همبستگیای فراملیتی با زنان و بهحاشیهراندهشدگان در ایران به ما بپیوندند.
جایگاه مبارزات خواهران ما در ایران در متن تحول تاریخی مناسبات قدرت در جوامع بهاصطلاح اسلامی و بحران معاصر مرتبط با مناسبات بازتولید اجتماعی در نظام سرمایهداری جهانی است.
تأکید ما بر برنامهای دگرباشفمینیستمحور، ضدسرمایهداری، و ضدفاشیستی است که مبارزات همپیمانانمان در ایران را به مسائلی مختص جوامع جهاناولی تقلیل نمیدهد. بهعکس، ما باید این مبارزات را قطعهای از یک زنجیره ببینیم و با تصدیق اینکه مبارزات ما مبارزاتی مشترک است نبرد را ادامه دهیم. لازمهی ایجاد و حفظ چنین زنجیرهای پذیرفتن ماهیت مشترک مبارزاتی است که زنان و دیگر بهحاشیهراندهشدگان دارند در کشورهایی چون ایران و زیر سیطرهی حکومت اسلامی کنونیاش تجربه میکنند.
حالا حیاتیتر از همیشه است که همبستگی فراملیتی مؤثری نشان بدهیم با زنان و دیگر بهحاشیهراندهشدگان در ایران.
جودیتباتلر، ژاک رانسییر، سارا احمد، شیلا بنحبیب، اَلنکا زوپانچیچ، و صدها دانشگاهی دیگر
مترجم: بهرنگ رجبی
http://ble.ir/emroznevesht
1527979777_-1250375107.pdf
649.7K
متن فارسی پاسخ خانم دانشور به نامه جودیت باتلر، ژاک رانسیر، سارا احمد و ...
درسگفتار (مجازی):
کلانروایتهایی از پیدایش و تکوین علوم اجتماعی مدرن
استادان:
1- دکتر سجاد صفار هرندی
2- دکتر مهدی معافی
3- دکتر محمدرضا قائمینیک
4- دکتر مهدی سلطانی
5- دکتر محسن صبوریان
#سرفصلهای_دوره:
⬅ شرایط امکان تکوین علوم اجتماعی در حوزه اخلاق و اندیشه سیاسی
⬅ ریشههای الهیاتی تاریخی تکوین جامعه شناسی مدرن
⬅ تحول معرفتشناختی و شکلگیری علوم اجتماعی
⬅ ساخت تاریخی علوم اجتماعی در نسبت با قدرت و دولت اروپایی
⬅ تغییرات اقتصاد سیاسی جهان و تکوین علوم اجتماعی
اطلاعات تکمیلیتر درباره محتوا و ضرورت بازخوانی این متون، در اسلایدهایی که در ادامه خواهد آمد، عنوان شده است.
📚 تعداد جلسات: 5 جلسه 90 دقیقهای
📅 شروع: 23 آبان ماه
⌛ زمان برگزاری: دوشنبهها، ساعت 15 تا 17
#ثبتنام:
💻 سایت/ لینک👇
https://www.schoolnegah.ir/?page_id=4544
📞 تلفن: 02533551835
📱 ارتباط مجازی (ایتا و بله): 09907629882
آگاهے براے سامانے دیگر
#مدرسهتفکرونوآورینگاه
🔰 @sch_negah
🌐http://schoolnegah.ir
حلقۀ مباحثۀ کتاب الاهیات و نظریۀ اجتماعی
ترم سوم؛ بخش 12 کتاب: شهر دیگر؛ الاهیات به مثابه علم اجتماعی
یکشنبه ها، ساعت 17 تا 19
به صورت مجازی از طریق لینک زیر در محیط اسکایپ:
https://join.skype.com/B27nYhyC7opX
حلقۀ مباحثۀ کتاب تجددشناسی و غرب شناسی؛ حقیقت های متضاد
چهارشنبه ها، ساعت 16 تا 17:15
به صورت مجازی در اپلیکشین قرار
https://gharar.ir/r/27732941
حلقۀ مباحثۀ کتاب نظام حکمت صدرایی (جلد سوم)
چهارشنبه ها، ساعت 17:30 تا 19
به صورت مجازی در اپلیکشین قرار
https://gharar.ir/r/27732941
هدایت شده از حمید پارسانیا
💠به همت مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی با همکاری دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) برگزار می شود:
🔰نشست تخصصی نگرشی نوین به فلسفه فرهنگ
🔸با محوریت کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ اثر استاد یزدان پناه
📆زمان:
🗓پنج شنبه مورخ 26 آبان ماه
🕒ساعت 15
📌مکان:
دانشگاه باقرالعلوم ع، سالن اجتماعات امام حسین (علیه السلام)
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
@rahbariefarhang
🆔 @parsania_net
💢نقدی بر تحلیل جناب آقای وحید جلیلی💢
🔹به توصیه حاج آقای قنبریان و چند نفر دیگر از دوستان عزیزم، متن سخنرانی جناب آقا وحید جلیلی را خواندم؛ متنی خوشریتم با عبارت پردازی های بدیع و رسا؛ متنی حاوی جزئیات خوب از زاویهای خوب ...
🔹ولی متأسفانه #چهارچوب_مفهومی این متن که همانا «غربگرایی» و «ایرانگرایی» است، برای تحلیل حوادث امروز ما ناکافی است. گفتمان انقلاب اسلامی امروز بعد از چهل سال بر سر آرمانهای انقلاب ایستاده است، ولی باید بپذیریم در کنار جریان سیاسی غربگرا که جز فحشا و فسادِ در ارض طلبی ندارد، ما در کشور با افرادی مواجه هستیم که همانگونه طالب ارزشهای دینی و انقلابی است، مرز روشنی هم با افقهای دنیای مدرن احساس نمیکند و دچار نوعی چندپارگی هویتیاند. نکته مهم این است که این اختلال و چندپارگی، بیش از هر چیز مستند به دست فرمانهای غلط خود دستگاه های حاکمیتی جمهوری اسلامی است (عدم تحقق دولت اسلامی به عنوان سومین مرحله نیل به تمدن نوین اسلامی).
از طرفی دیگر در قشر مذهبی و انقلابی نیز با جریانی مواجه هستیم که علی رغم دلبسته و متعهد بود به آرمانهای انقلاب اسلامی، ولی تحت تأثیر #متحجرین ـ که در فضای دینی جریان قدرتمندی است ـ، قرار دارند که بدون درک صحیح از فرایندها و ساختارهای اجتماعی و نقش آن در اقامه اخلاق و ارزشهای دینی، بیش از هرچیز بر رعایت شریعت اسلام در لایه عموم مردم تأکید دارند و فشار زیادی بر جمهوری اسلامی برای قانونگذاری و برخورد قضایی می آورند. (جناب آقای قنبریان اخیر توجهات خوبی به مختصاب فکری جریان تحجر داشته است.)
🔹نادیده انگاشتن این پیچیدگیها، موجب شده است که در تحلیل جناب آقای جلیلی، صحنه حوادث اخیر سراسر سیاسی قلمداد شود و صحنه حوادث، در دوگانهی کسانی که می خواهند علوّ و فساد در ارض داشته اشند و کسانی که دوست می دارند طهارت داشته باشند، کلیشه گردد!
این در حالی است که انگاره های رقیب انقلاب اسلامی در درون کشور بیش از جریانهای «سیاسی غربگرا» است و دو جریان «التقاطی مدیریتی» و جریان «تحجر دینی» نیز در حال بازیگری هستند و جالب این است که تمامی این گفتمان های رقیب انقلاب اسلامی، دو دهه است که در یک نقطه به وحدت رسیده اند و آن، «الگوی توسعه مدرن» است!
#عقلانیت_انقلابی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#تمدن_نوین_اسلامی
#الگوی_پیشرفت_اسلامی_ایرانی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1044