eitaa logo
رسانه شهید حاج حمید مختاربند
112 دنبال‌کننده
181 عکس
86 ویدیو
0 فایل
🌹شهیدمدافع حرم #سردار_حاج_حمید_مختاربند 💠از فرماندهان سپاه خوزستان در دفاع مقدس 💠مدیرعامل بانک انصاراستان خوزستان وقم خاطرات📒 کلیپ🎬 عکس📷 دست نوشته شهید✍ همه در رسانه سردار شهید حاج حمید مختاربند ارتباط با ادمین _تبادل @AAdmmin
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️♦️♦️...گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت مشخص به تو خواهد رسید یا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستی , دعا به اجابت نمی رسد زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت دین تو خواهد بود...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عشق به خدا، کَرۀ زندگیست🔸 عمری که با حوادث گوناگون می‌گذرد، شبیه مَشکی است که عشایر، با آن دوغ می‌زنند. به آن می‌گویند: نِعره. این مشک، مشک خاصی است. دو تا چوب، این طرف و آن طرفش نصب می‌کنند. ماست را که می‌بندند، می‌ریزند در این مشک و بعد از آنکه گلوی مشک را بستند، شروع می‌کنند به تکان دادن آن. به این کار می‌گویند: نِعره‌زنی. می‌زنند و می‌زنند، تا آن ماست، دیگر از حالت ماستی در می‌آید و می‌شود دوغ. در آن وقت، مقداری کَره روی آن جمع می‌شود. دوغش را مصرف می‌کنند و سرمایه‌شان همین کره‌ای‌ست که به‌دست آمده. این زندگی، هر چیزش را که فکر کنی، دوغ است. اگر در آن پیدا شود، همان کره است. @haerishirazi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 همرزم شهید مدافع حرم شهید حاج حمید مختاربند (ابوزهرا )از طرف فرمانده قرارگاه بخاطر حسن رفتار وتجارب زیادی که داشتند، بعنوان مدیر داخلی ستاد فرماندهی قرارگاه حضرت زینب(س) انتخاب شده بودند ولی در اصل نیروی عملیات بودند. با اینکه سنی از ایشان گذشته بود ولی در مدیریت دو تا پایگاه مهم قرارگاه مثل کوه استوار بودند و این باعث شده بود دیگه همه به این مسئله عادت کنند. یعنی یک جور پشت گرمی بود برای بقیه فرماندهان که خیالشان از بابت ستاد و یه پایگاه دیگه در همون نزدیکی راحت باشه. فکر کنم ایام حج سال 94 بود که برای قرارگاه ماموریت آمد که منتقل بشن قنیطره. تقریبا ده یا دوازده روزی میشد بچه ها اونجا سخت درگیر بودند و یک بار هم هواپیمای اسراییلی بچه ها رو بمباران کرده بود. حاجی به قنیطره رفتن و چند روزی اونجا بودند. یکبار از پشت بی سیم شنیدم با ابو میثم مسئول عملیات صحبت میکردند. ابو میثم بهشون میگفتن برگردید مقر ستاد، که اونجا بی صاحب مونده وحاجی زیر بار نمیرفتند. اخرش هم به ابو میثم  گفتند نکنه یادت رفته من نیروی عملیاتم . ابو میثم هم با شوخی به زبان آذری گفت: (بو سری گلسم سنی بوشارام حاجی)این سری که اومدم شما رو طلاق می دم حاجی. غافل از اینکه همون روزها حاجی دنیا رو طلاق داد. روحش شاد، راهش پر رهرو. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🍃🌷🍃🌷 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت 🔸 📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - انتهای دهۀ ۶٠) ⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و « برای مسلمانان ناخالص». هر دوی این ولایت‌ها هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه می‌خواهم بگویم! در این‌طرف، ولایت امام دارد سر بلند می‌کند. در آن‌طرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند می‌کند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشده‌اند، به‌خاطر این است که این دو ولایت هنوز به‌اندازۀ کافی به خودشان نرسیده‌اند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. ⚔️ کسانی که با امام مخالفت می‌کنند، اینها می‌مانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشده‌اند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهل‌بیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمی‌توانند زیر بار یهود بروند، می‌بینند که چاره‌ای جز قبول ولایت اهل‌بیت(ع) ندارند. آن‌وقت، اهل‌بیت(ع) رشد می‌کنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودی‌صفتان، سراغ امام زمان(ع) می‌آیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد. ⚔️ شما می‌پرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهل‌بیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهل‌بیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، . زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همان‌چیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان می‌گوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونه‌ای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، ، همان تجلّی ولایت اهل‌بیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به منتهی خواهد شد! ⚔️ را برایتان گفتم تا اگر سختی‌ها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهل‌بیت(ع) باشد را تحت فشار قرار می‌دهند. این شخص اگر به درد اهل‌بیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون می‌آیند و به صف شما می‌پیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند. @haerishirazi
♦️♦️♦️...خشم را فروخور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱( حقوق دوستان ,خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 «اسلام دین شمشیر است» به چه معنا صحیح است؟ 🔹اسلام دین شمشیر است اما شمشیرش همیشه آماده دفاع است، یا از جان مسلمین یا از مال مسلمین یا از سرزمین مسلمین. 🔸بله، اسلام یک مطلب را از آنِ بشریت می‌داند؛ اسلام هر جا که توحید به خطر بیفتد برای نجات توحید می‌کوشد، چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است. 🔹این آقایانی که راجع به آزادی بحث می‌کنند نمی‌دانند که توحید لااقل در حد آزادی است، اگر بالاتر نباشد و قطعاً بالاتر است. 🔸این را من مکرر در مجالس گفته‌ام: اگر جان شما مورد حمله قرار گرفت آیا می‌گویید من نباید به زور متوسل شوم، بگذار مرا بکشد؟ نه. همچنین می‌گوییم اگر ناموس کسی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کند؛ اگر سرزمین مردمی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کنند.‌ تا اینجا کسی بحث ندارد. 🔹اگر جان یا مال و یا سرزمین مردمی مظلوم مورد تجاوز ظالمی قرار گرفت آیا برای یک شخص سوم شرکت در دفاع از مظلوم کار صحیحی است یا نه؟ نه تنها صحیح است بلکه بالاتر از وقتی است که از خودش دفاع می‌کند، چون اگر انسان از آزادی خودش دفاع کند از خودش دفاع‌ کرده اما اگر از آزادی دیگری دفاع کند از آزادی دفاع کرده که خیلی مقدستر است. 🔸اگر کسی برای دفاع از علم بجنگد چطور؟ همین‌طور است. برای نجات صلح بجنگد چطور؟ همین‌طور است. 🔹توحید حقیقتی است که مال من و شما نیست، مال بشریت است. اگر در جایی توحید به خطر بیفتد - چون توحید جزء فطرت انسان است و هیچ وقت فکر بشر او را به ضد توحید رهبری نمی‌کند بلکه عامل دیگری دخالت دارد - اسلام برای نجات توحید دستور اقدام می‌دهد. 🔸ولی این معنایش این نیست که می‌خواهد توحید را به زور وارد قلب مردم کند، بلکه عواملی را که سبب شده است توحید از بین برود از بین می‌برد؛ عوامل که از بین رفت فطرت انسان به سوی توحید گرایش پیدا می‌کند. 🔹مثلًا وقتی تقالید، تلقینات، بتخانه‌ها و بتکده‌ها و چیزهایی را که وجود آنها سبب می‌شود که انسان اصلًا در توحید فکر نکند از بین برد، فکر مردم آزاد می‌شود به تعبیری که قرآن درباره حضرت ابراهیم می‌فرماید. 📗استاد مطهری، سیری در سیره نبوی(ص)، ص۱۹-۲۱۸(با تلخیص). 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم حاج حمید به سوریه برگشت و چند روز بعد من هم راهی اهواز شدم. بعد از فوت مادرم، پدرم تنها شده بود و به رسیدگی بیشتری نیاز داشت. البته ایشان در آپارتمانی زندگی میکرد که برادرهایم و یکی از خواهرهای حاج حمید در آن ساکن بودند ولی مدتی طول می کشید تا به شرایط جدید زندگی و نبود مادرم عادت کند. چند هفته کنار پدرم بودم و بعد به قم برگشتم. اوایل شهریورماه عروسی خواهر زاده حاج آقا بود و ایشان گفته بود اگر برایم مقدور شد به ایران می آیم. عروسی در قم برگزار میشد و تمام بستگان حاجی از اهواز و شوشتر برای شرکت در مراسم به قم آمدند. شبی که همه ی آنها در منزل ما حضور داشتند حاج حمید از سوریه تماس گرفت و با تک تک آنها احوالپرسی کرد و خوش آمد گفت. همه از اینکه برای مراسم شادی کنار هم هستیم خوشحال بودیم ولی در عمق وجودمان جای خالی حاج حمید ناراحتمان میکرد. دو سه روز بعد مراسم به پایان رسید و هنگام خداحافظی با خواهر حاج آقا ناخودآگاه اشکهایم سرازیر شد. خواهر حاج حمید شباهت زیادی به ایشان داشت و با دیدنشان، چهره حاجی در نظرم مجسم میشد. آن روزها حالات روحی ام تغییر کرده بود و با اندک بهانه ای گریه میکردم. انگار می دانستم باید به تنها زندگی کردن و دوری از حاج حمید عادت کنم. طولی نکشید که دلتنگی به سراغم آمد و با ایشان تماس گرفتم و خواهش کردم که برای دیدنشان به سوریه بروم. نیمه شهریورماه بود که مقدمات رفتنم به سوریه فراهم شد.... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 خداوند تنها نیروی قابل اتکال 🔹نوشته‌اند كه در يكى از جنگ‌ها رسول اكرم(ص) از لشكر كناره گرفت و در روى تپه‌اى در حدود اردوگاه خودش استراحت كرد و به خواب رفت. اتفاقاً يكى از افراد شجاع دشمن در حالى كه گردش مى‌كرد نگاهش به رسول اللَّه(ص) افتاد و او را شناخت. بسيار خوشحال شد از اينكه او را تنها يافته و الآن او را خواهد كشت. 🔸در حالى كه رسول اللَّه(ص) خوابيده بود وى بالاى سرش فرياد كشيد: محمّد تو هستى؟ حضرت نگاهى كرد و فرمود: آرى من هستم. گفت: چه كسى مى‌تواند تو را از دست من نجات دهد؟ رسول الله(ص) بدون درنگ فرمود: خدا. 🔹آن مرد كه چنين انتظارى نداشت گفت: الآن به تو نشان خواهم داد. يك قدم عقب رفت تا ضربت خود را قوى‌تر بزند. ناگهان پايش به سنگى اصابت کرد و محكم به زمين خورد. حضرت به سرعت از جاى خود برخاست و بالاى سرش ايستاد و فرمود: چه كسى تو را از دست من مى‌تواند نجات بدهد؟ اينجا بود كه آن مرد از روى فطانت پاسخ داد: كرم تو! رسول الله(ص) او را عفو فرمود. 📝استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۴۶ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
توکل ۲.mp3
5.17M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: توکل (۲)نقش توکل در زندگی زنگ اخلاق (هر شب به جز جمعه‌ها قبل از ساعت ۲۱) 🎵 کیفیت صوت: عالی 🧷 🎙 حجت‌الإسلام الهی‌فر 📅 ۱۷ دی ۱۴۰۲ ✨🌟🌟🌟🌟🌟 🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🟢 چهار عامل سقوط و انحطاط یک جامعه از نظر قرآن 🔸آنچنان که از قرآن مجید استنباط کرده‏‌ام چهار عامل است که عامل فنای اقوام است و نقطه مقابل آنها عامل بقا. حال ممکن است عامل دیگری هم باشد و من از قرآن درک نکرده باشم: 👈 ۱. ظلم و بی‌عدالتی 👈 ۲. فساد اخلاق 👈 ۳. تفرق و چند دستگی 👈 ۴. ترک امر به معروف و نهی از منکر 📘 استاد مطهری، پانزده گفتار، ص۳۱۱ (با تلخیص)؛ همچنین: جامعه و تاریخ، ۲۲۱-۲۲۳. ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🟢 برای کسانی که با مشاهده رأی اکثریت استقلال فکری خود را از دست می‌دهند ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم نیمه شهریور ماه بود که عازم سوریه شدم. حال و هوای آن سفر با سفرهای قبلی متفاوت بود و همه‌ی صحبتها و رفتارهای حاج حمید بوی وداع می‌داد. منِ غافل ناباورانه می شنیدم و می دیدم ولی در دل قبول نمی کردم. بارها از شهادت می گفت و هردو با هم گریه می کردیم. من از غم جدایی اشک می ریختم ولی او را نمی دانم، چون گریه ی حاج حمید را جز برای مصیبت اهل بیت و مناجات با خدا ندیده بودم. حتما می دانست که تحملِ داغ رفتنش چقدر برای من، مادرش، دخترها و خواهرانش سخت است. شاید دلش به حالمان می سوخت، برای غم سنگینی که تا سالها باید به دوش می کشیدیم... نمی دانم ولی هرچه بود؛ باز هم حاج حمید مرا آرام می کرد و می گفت به فضل خدا در آن دنیا، کنار هم خواهیم بود. شبها با صدای گوشی حاج آقا که او را برای نماز شب بیدار می کرد، من هم از خواب بیدار می شدم. زنگ هشدار گوشی حاج آقا، شعری احساسی در وصف دلتنگی از غیبت امام زمان(عج) بود که می گفت: گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد گر بر رُخت نخندد در باغ جا ندارد پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید بی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم بازآ که درد هجران بی تو دوا ندارد... با شنیدن این مداحی، غمی بر دلم می نشست. انگار این شعر زبان حال آینده مرا در ذهنم تداعی می کرد ،آینده ای که در آن پس از شهادت حاج حمید دیگر صفایی باقی نخواهد ماند. در تمام این سالها نماز شبش ترک نشده بود؛ نماز شب هایی که تجلی اوج روح بلندش بود و همیشه با گریه و طلب شهادت سپری می شد. عادت داشت در قنوت‌های عاشقانه‌اش فرازهایی از مناجات شعبانیه را بخواند به‌ویژه فراز: «اِلهي هَبْ لي كَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَيْكَ وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها اِلَيْكَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصيرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ» «بارالها! كامل‌ترين انقطاع به سوی خودت را نصيب من گردان؛ و چشمان قلب‌هاى ما را به روشنىِ نگاه به خودت روشن كن، تا بدان‌جا كه چشمان قلب‌ها، حجاب‌هاى نور را پاره كند و به معدن عظمت واصل شود و جان‌هاى ما به عزت بارگاه قدسى‌ات آويخته گردد.» ..... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
♦️♦️♦️...در بخشی از شب و روز , وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزدیک می کند بی عیب و نقصانی انجام ده اگر چه دچار خستگی جسم شوی...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۵۳(خطاب به مالک اشتر) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸مواجهه کوتاه مدت و بلندمدت در برابر ظلم دیگران (آب ریختن روی سوختگی)🔸 اگر کسی به تو ظلم کند و تو بخواهی دلت خنک شود، دو راه داری: یک راه زودگذر و یک راه درازمدت. راه زودگذر این است که اگر مثلاً به تو فحشی داده، به او فحشی بدهی تا دلت خنک شود! اما این‌گونه خنک شدن، مثل این است که روی قسمت سوختۀ بدن آب بریزی؛ با این کار، ابتدا محل سوختگی کمی خنک می‌شود، اما بعد آب در آن نفوذ می‌کند و باعث می‌شود که آن قسمت چرک کند و بدتر شود. راه درازمدت این است که کنی. در این راه، ابتدا به تو سخت می‌گذرد، اما بعد دلت خنک می‌شود. البته این راه نسبت به است، نه دربارۀ . 📖 کتاب ، جلد یک، صفحه ١٧ @haerishirazi
توکل ۳.mp3
5.39M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: توکل (۳) ✓ جایگاه توکل در زندگی زنگ اخلاق (هر شب به جز جمعه‌ها قبل از ساعت ۲۱) 🎵 کیفیت صوت: عالی 🧷 🎙 حجت‌الإسلام الهی‌فر 📅 ۱۸ دی ۱۴۰۲ ✨🌟🌟🌟🌟🌟 🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸مراقب فطرت و طبیعت زودرس باشید🔸 شما که می‌خواهید بچه‌های کلاس‌تان را اداره کنید، بدانید که اینها هم فطرت دارند و هم طبیعت. اگر از بچه‌ای خلاف اخلاقی دیدید، نگویید: این بچۀ بدی است؛ بلکه بگویید: الآن طبیعتش مهار نشده و ما باید کاری کنیم تا فطرتش آرام آرام آزاد بشود و بتواند طبیعتش را کنترل کند. اگر از بچه‌ای حسن خلقی دیدید، نگویید: مسئله تمام شده؛ بلکه بگویید: مقداری روی فطرتش کار کرده‌اند و طبیعتش هنوز فرصتِ عرض اندام پیدا نکرده است. باید احتیاطات و توجهات لازم را در مورد او داشت؛ چون ممکن است وقتی طبیعتش بیدار شد، خطرناک‌تر از آن بچه‌ای شود که به نظر بسیار شرور است. لذا می‌بینیم بسیاری از بچه‌هایی که در طفولیت شرورند، در بزرگی بچه‌های بسیار خوبی می‌شوند و بسیاری از بچه‌هایی که در طفولیت خیلی مؤدب به نظر می‌آیند، در بزرگی بچه‌های بسیار شروری می‌شوند؛ چون اینها طبیعتِ دیررس داشته‌اند و وقتی آن طبیعت، دیر بُروز می‌کند، طغیانش هم دیرتر است؛ اما آن دستۀ اول، طبیعتِ پیش‌رس داشته‌اند و طبیعت‌شان زود خودش را نشان داده است. اتفاقاً خیلی از انسان‌هایی که وقتی از نظر طبیعتی رها هستند، شرورند، وقتی فطرت‌شان زنده شود، خیلی قابل اعتمادند. 📖 راه رشد، جلد یک، صفحه ٧٨ @haerishirazi
♦️♦️♦️...همانا آنکه از شناخت قدر خویش عاجز باشد از شناخت قدر دیگران جاهل تر است...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۵۳(خطاب به مالک اشتر) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
هدایت شده از وحید یامین پور
"تجارت توجه"، این حقیقت کاری است که خیلی از ماها در شبکه‌های اجتماعی به اسم تبلیغ دین انجام می‌دهیم. ➕️ @yaminpour
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم از سفر به سوریه حاج آقا برخلاف سفرهای قبلی، بیش‌تر در منزل می‌ماند و بیش‌تر با هم به حرم‌های شریف می‌رفتیم. یک روز که برای اقامه نماز ظهر به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها رفته بودیم، مشغول خواندن دعا بودم که با شنیدن صدای اذان دلم شکست و اشکهایم جاری شد و از خداوند خواستم برای من و حاج حمید بهترین سرنوشت را مقدر کند. بعد از نماز نظرم به یکی از خانمهای زائر ایرانی جلب شد و با ایشان سلام و احوالپرسی کردم. به خاطر شرایط نامساعد کشور سوریه رفت و آمد کاروانهای زیارتی ایران به سوریه ممنوع شده بود و فقط زوار کمی از عراق یا لبنان برای زیارت می آمدند. احتمال میدادم این خانم ایرانی همسر یکی از مدافعان حرم باشد. بعد از صحبت با ایشان متوجه شدم همسر شهید مدافع حرم حاج عبدالکریم غوابش از شهدای اهواز است که بنیاد شهید ایشان را به همراه دختر و پسرش برای زیارت به سوریه آورده بود. در دلم محبت خاصی نسبت به ایشان احساس کردم. می دانستم که اگر فداکاری این همسران صبور نبود، هیچگاه مردان غیورشان توفیق حضور در جهاد و دفاع از حرم های مطهر و مردم مظلوم سوریه را پیدا نمی کردند. به ایشان تبریک و تسلیت گفتم و برایشان از خداوند طلب صبر کردم. روز بعد در حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها، همسر حاج نادر حمید از مدافعین حرم اهوازی را دیدم که همراه مادر شوهرش برای زیارت به حرم آمده بود. همسر حاج نادر حمید در دمشق ساکن بود و روزهای آخر بارداری اش را می گذراند، به همین خاطر مادر همسرش از ایران آمده بود تا برای به دنیا آمدن فرزندش در کنارشان باشد. اوایل مهرماه نوزاد حاج نادر حمید در سوریه به دنیا آمد و محمدحسین نامیده شد. محمد حسین ۹ روزه بود که پدرش در سوریه مجروح شد و بعد از چند روز در بیمارستان به شهادت رسید و به خیل شهدای مدافع حرم اهواز پیوست. اقامتم در سوریه حدود یک هفته طول کشید و خیلی زود عازم ایران شدم.... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
♦️♦️♦️...خواص جامعه , همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند زیرا در روزگار سختی , یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر , و در خواسته هایشان پافشارتر و در عطا و بخشش ها کم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دیر عذر پذیرتر , و در برابر مشکلات , کم استقامت تر هستند , ...پس به عموم مردم گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۵۳(خطاب به مالک اشتر)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 شجاعت و صلابت حضرت زینب کبری(س) در برابر یزید ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸مراقبت نسبت به عادت کودک به برهنگی🔸 آیا شما به بچه‌ای که تکلیف ندارد، اجازه می‌دهید سیگار بکشد؟ می‌گویید: نه، عادت می‌کند و بزرگ که شد، سیگاری می‌شود. پس معلوم می‌شود که در همان دوره هم ممنوعیت‌هایی وجود دارد. اجازه می‌دهید هروئین بکشد؟ بعضی‌ها بچه‌هایشان را با یک پیراهن رکابی بیرون می‌آورند. وقتی هم که به آنها تذکر می‌دهی، می‌گویند: هنوز مکلف نشده! آقا! آیا اگر به برهنه بودن عادت کرد، بعد از اینکه مکلّف شد، حیا یک‌دفعه وارد وجودش می‌شود؟ نه، انسان همان‌طور که شهوت دارد، ضدشهوت هم دارد؛ شهوت را با حیا مهار می‌کنند. هر صفتی یک مکمل و یک نگهبان دارد؛ اما ما چون نمی‌فهمیم، اهمیت نمی‌دهیم. بی‌ایمانی از همین سهل‌انگاری‌ها شروع می‌شود؛ از همین اهمیت ندادن‌ها آغاز می‌شود. ایمان هم از همین اهتمام‌ها شروع می‌شود. 📖 راه رشد، جلد چهار، صفحه ٨١ @haerishirazi
توکل ۴‌.mp3
5.19M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: توکل (۴) ✓ حد و مرز و تفاوت تنبلی با توکل زنگ اخلاق (هر شب به جز جمعه‌ها قبل از ساعت ۲۱) 🎵 کیفیت صوت: عالی 🧷 🎙 حجت‌الإسلام الهی‌فر 📅 ۱۹ دی ۱۴۰۲ ✨🌟🌟🌟🌟🌟 🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸فرزندت را شاکر تربیت کن تا مسلمان شود!🔸 اگر می‌خواهید بچه‌تان را مسلمان تربیت کنید، او را تربیت کنید. او را طوری تربیت کنید که اگر کسی یک لیوان آب به دستش داد، آن را به رسمیت بشناسد و نگوید: وظیفه‌اش بود! اگر کسی سنگی را از جلوی پایش برداشت یا یک قدم عقب رفت و گفت: تو برو، یا کمترین خدمتی به او کرد، یادش نرود و از آن یاد کند. خدا این صفت را دوست دارد؛ می‌گوید: اینکه این بنده، خدمت این شخص را به رسمیت شناخت و از آن تشکر کرد، صفت خوبی است. چون اگر بفهمد من چه نعمت‌هایی به او داده‌ام، از من هم تشکر می‌کند. ممکن‌ست امروز کسی منتقد خدا باشد و فردا بندۀ خوبی شود؛ چون متوجه نیست. آن کسی که شکور است، بالأخره بیدار می‌شود و به یاد نعمت‌های خدا می‌افتد و بی‌تاب می‌شود و آن کسی که ناشکر است و هر کاری که برایش می‌کنی، می‌گوید: وظیفه‌اش بود، یک روز همین حرف را نسبت به خدا هم می‌زند. 📖 راه رشد، جلد چهار، صفحه ۶١ @haerishirazi
♦️♦️♦️...هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد که کار کوچکش را بزرگ بشماری یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۵۳(خطاب به مالک اشتر) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چرا اقتدا به ولی‌فقیه، تا این اندازه مهم است؟🔸 عصر ما عصری است که به خاطر حاکمیت طاغوت‌ها، هزار سال است که عده‌ای از نور به ظلمت می‌روند «وَ الَّذينَ کفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات» و به خاطر ولایت الله، عده‌ای هزار سال است از ظلمت به نور می‌ر‌‌وند. فاصله اینها در این عصر ما بیشتر از یک سال قبل است، بیشتر از ده سال قبل است، بیشتر از صدسال قبل است؛ چرا؟ چون هر دو در حال دور شدن از هم هستند. بشر به ظلمتی رسیده است که در هیچ تاریخی سابقه چنین ظلمتی نداشته است. ظلم‌هایی در این عصر می‌شود که در هیچ عصری چنین ظلمتی نبود. بالعکسش هم هست. پاک‌هایی پیدا می‌شوند در این عصر که در هیچ عصری چنین پاک‌هایی نبودند! اینها به خاطر ولایت الله است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور». اصل، ولایت است. انسان اگر تحت ولایت الهی باشد مرتباً از ظلمت به سمت نور می‌رود. طاغوت اسم خاصی ندارد. هر جا خدا نبود طاغوت است. خود انسان وقتی غیر خدایی عمل کند، می‌شود طاغوت. ظلمتش را زیاد می‌کند. اما هنگامی که با ولایت الله است، از ظلمت به نور می‌رود. شما می‌پرسید «من با نماز از ظلمت به نور می‌روم یا با ولایت الله از ظلمت به نور می‌روم»؟ نه؛ با نماز نمی‌روی، با ولایت می‌روی! وقتی ولایت نبود، انسان را دور می‌کند از خدا. به عاشورا نگاه کن. مگر عاشورایی‌ها نماز نمی‌خواندند؟ نماز بی‌ولایت می‌خواندند. با همان نماز، شدند اشقیای کربلا. با همان حج، با همان جهاد، با همان امربه معروف، با همان نهی از منکر، با همان روزه، با همان زکات، با همان صله‌رحم. همه اینها را انجام می‌دادند، اما شدند اشقیای کربلا. چرا؟ چون با ولایت طاغوت بودند. این مهم‌ است که انسان بگوید من حواسم به این رهبر (آیت‌الله خامنه‌ای) هست و به او اقتدا کرده‌ام. حرف‌های دیگران، هر که باشند، حواست را پرت نکند. @haerishirazi
هدایت شده از کانال حمید کثیری
دیروز آقا نقشه‌ی راهی برای استفاده از فرصت طولانی عمر دادند که اینچنین بود: جوانی‌تان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. ان‌شاءالله شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید. برای این فرصت طولانی کنید؛ برای اینکه برنامه‌ریزی‌تان درست از آب دربیاید کنید؛ برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با آشنا بشوید، قرآن را بخوانید، کنید، از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند . به نظرم رسید این بخش از صحبت‌های مرحوم که در صفحات ۸۷ تا ۸۹ مسئولیت و سازندگی آمده، می‌تواند مکمل نسبتاً خوبی برای فرمایش آقا باشد. بخوانید 👇👇 براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلال‌ها شروع مى‌كنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مى‌اندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. اين روش فكر را مشغول و متوقف مى‌كند و به زير بار مى‌كشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مى‌آورد ... بهترين راه براى به كار انداختن فكر، است. انسان در برابر سؤال‌ها مى‌خواهد جوابى بياورد و براى به‌دست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند ... در صورتى كه سؤال‌ها حساب‌شده و دقيق باشند، فكر زودتر به و به و و به و منتهى مى‌گردد. طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‌جا رفته‌اند و قرآن از آن خبر مى‌دهد و مى‌بينيم سؤال‌هايى را كه تلنگرهاى هستند و در قرآن به كار گرفته شده‌اند. مربى آگاه به‌جاى اينكه با سنگينى استدلال‌ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‌ها و راهنمايى‌ها فكر را آماده مى‌كند و حركت مى‌دهد و به مقصد مى‌رساند. مربىِ آگاه آن نيست كه به‌جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‌كند و پرده‌ها را كنار مى‌زند و فكر را حركت مى‌دهد تا افراد استدلال‌ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‌ها را ببينند. در اين‌صورت استدلال‌ها مستقيماً دريافت شده‌اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‌اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آنها مجروح نگرديده است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم روز رفتن فرارسید. مقداری از وسایلم را در ساکی کوچک به حاج حمید دادم تا در کمد شخصی اش در محل کار بگذارد که برای سفرهای بعدی نیاز به آوردن مجدد آنها نباشد. حاجی با دیدن آنها گفت: حاج خانم وسایلت را ببر، این آخرین سفر شما به سوریه است. من خندیدم و گفتم: من حالا حالاها به سوریه خواهم آمد. حاجی جواب داد: ممکن است دوباره به سوریه بیایی ولی به عنوان همسر شهید می آیی. من که هنوز تحمل پذیرفتن واقعیت را نداشتم اصرار کردم که ساکم پیش حاجی در سوریه بماند. بالاخره آن ساک در سوریه ماند و چند هفته بعد از شهادت حاج حمید به دستم رسید و برای آنکه در فرودگاه گم نشود روی آن با ماژیک سرخ رنگی نوشته شده بود شهید حاج حمید مختاربند. آن روز حاج حمید مرا به فرودگاه دمشق رساند. در فرودگاه با حاجی خداحافظی کردم و به سمت سالن انتظار حرکت کردم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که حاج حمید مرا صدا زد و دوباره با صدایی آرام و محزون گفت: خانم خداحافظ... این لحن خداحافظی بوی جدایی میداد و حکایت از حقیقتی داشت که حاج حمید آن را باور کرده بود ولی من نه...حکایت از آخرین دیدار و آخرین وداع و همینطور هم شد. چهره ی آن روز حاجی هیچ‌ وقت از ذهنم پاک نمی‌شود‌، مظلومیت و دلسوزی از چهره‌اش می‌بارید. مطمئنم فدایی حضرت زینب(س) نگران تنهایی من بود که از این پس و در نبود او باید مرد خانه هم باشم. حاج حمید مرا در سپر حیا و غیرت خود پرورانده بود و کارهای خارج از منزل را خود به ‌عهده می‌گرفت و به خوبی می‌دانست که ارتباط با نامحرم چقدر برایم سخت است... به سمت اهواز پرواز کردم در حالی که حرفها و رفتارهای حاج حمید را در ذهنم مرور می‌کردم... یادم آمد یکی از روزهایی که در مورد شهادت حرف زده بود، من باز هم گریه کرده بودم و او برای اینکه به من روحیه بدهد با خنده گفته بود: خانم باید قوی باشی باید بعد از من بتوانی به عنوان همسر شهید در مراسمها صحبت کنی.... من و فرزندانم تربیت شده ی مکتب حاج حمید بودیم و شهادت نه تنها برای ما واژه ی بیگانه ای نبود بلکه زمزمه ی همیشگی حاج حمید بود. حاج حمیدی که سالهای عمرش را در لباس مقدس سپاه، صرف خدمت صادقانه به نظام جمهوری اسلامی ایران کرده بود؛ سالهایی که با حضور در جبهه دفاع مقدس و بعد از آن با حضور فعال در جبهه کار فرهنگی در مساجد و پایگاههای بسیج سپری شده بود. حاج حمیدی که عاشق مقام معظم رهبری بود به حدی یک روز بی مقدمه به من گفت: حاج خانم به فضل خدا، چنان به حقانیت حضرت آقا اعتقاد دارم که اگر به من فرمان دهد وارد آتش شو بلافاصله اطاعت می کنم. با تمام وجود می دانستم اجر مجاهدتهای حاج حمید، رسیدن به فیض عظیم شهادت است‌ و می دانستم سالهاست با خودسازی، عبادت و روزه های مستحبی خود را سبکبار و آماده برای پرواز کرده است؛ ولی فکر جدایی از حاجی و دیدن جای خالی او بی اختیار اشکم را سرازیر میکرد. حالا که تقدیر الهی بر این بود که سرزمین شام قتلگاه و معراج بهترین فرزندان این سرزمین باشد، من هم باید خودم را برای پذیرش این واقعیت آماده میکردم... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🟢 به فکر ضرر اصلی باش! 🔹ای انسان! تو خسرانت به این نیست که از بیرونْ عاملی بیاید به تو ضرر وارد کند. بله، در موجودات دیگر این مطلب هست، برای تو هم این مطلب هست ولی تو قبل از آن، یک خسران دیگری داری. خسرانت در این است که خودت را آنچنان که باید، با ایمان و عمل نساخته باشی و به صورت یک انسان واقعی درنیاورده باشی. 📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ص۱۸۸ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
♦️♦️♦️...هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند , زیرا نیکوکاران در نیکوکاری ,بی رغبت و بدکاران در بدکاری , تشویق میشوند , پس هر کدام از آنان را بر اساس کردارشان پاداش ده...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۵۳(خطاب به مالک اشتر) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻