eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
226 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو سوم ♻️وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ‌ فاطمه عليها السلام حمد و شكر را
✔️پرتو چهارم ♻️وَ أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إلهَ‌ إلَّا اللّه در فراز نخست، فاطمه عليها السلام از نعمت‌هاى بى‌كران الهى سخن گفت، و نيز از حمد و سپاس او از نعمت‌ها پرده برداشت، تا لزوم شكر منعِم را جلوه‌گر سازد و پيش فرضى براى اين فراز به نمايش گذارد. چرا معرفت الهى و يگانه‌پرستى‌؟ چون او منعم على‌الاطلاق است و شكر منعم لازم و ضرورى است. فراز نخست در حقيقت فلسفه و حكمت براى است كه آن حضرت جلوه‌هايى از ده‌ها آيه قرآن و آموزه‌هاى وحيانى را در آن گفتار نمايان ساختند. در اين فراز افقى ملكوتى مى‌گشايد كه جلال نام و معرفت الهى از آن ساطع است. از و مى‌گويد و مفاهيم بلند آسمانى را كه در حقيقت نوشته‌اى از ده‌ها آيات قرآن و آموزه‌هاى وحيانى است تفسير مى‌نمايد. در اين فراز چنين مى‌گويد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إلهَ‌ إِلَّا اللّهُ‌، كَلِمَةً‌ جَعَلَ‌ الْإخْلَاصَ‌ تَأوِيلَهَا، وَ ضَمَّنَ‌ الْقُلُوبَ‌ مَوْصُولَهَا وَ أَبَانَ‌ «أَنَارَ» فِى الْفِكْرَةِ‌ مَعْقُولَهَا، أَلْمُمْتَنِعُ‌ مِنَ‌ الْأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ‌ وَ مِنَ‌ الْأَلْسُنِ‌ صِفَتِهِ‌، وَ مِنَ‌ الْأَوْهَامِ‌ الْإحَاطَةُ‌ بِهِ‌... ؛ گواهى مى‌دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست كه شريكى ندارد اين شهادت كلمه‌اى است كه تأويل آن اخلاص است و فروغ توحيد و معرفت الهى از افق قلب‌ها نمايان است و توحيد دل‌نوشته‌ى انسان است، و جلوه‌ى تابناك آن از مشرق عقول فرزوان، خدايى كه فراتر از آن است كه در حلقه‌ى چشم گنجد، و به زبان‌ها توصيف گردد، چشم عقول ساحت ذات كبريائى‌اش را درك نتوان كرد و هرگز به خيال كسى نگنجد». او كه همه‌ى پديده‌ها را از نيستى به وجود آورد و بدون نقشه و صورتى آنان را به صورت‌ها آراست و در پرتو قدرتش به آنان خلعت وجود بخشيد.... 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
✔️پرتو چهارم ♻️و أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إلهَ‌ إلَّا اللّه فاطمه عليها السلام در اين فراز از گفتار آسمانى‌اش، دو تجلى‌گاه فروغ را مى‌نمايد. نخست، از كعبه دل مى‌گويد كه آشيان قدسى الهى است و از افقش فروغ «الرحمن» جلوه‌گر است. آرى از دلى كه دل‌نوشته‌اش «لا إله إلّا اللّه» است. بدون ترديد آنچه بر زبان فاطمه جارى است، بازتابى از فروغ و معرفت الهى است، آموزه‌هاى است، آخر اوست كه بر ستيغ معرفت و افق بلند عرفان مى‌درخشد و در نيايش‌هايش درخشنده‌ترين واژه‌هاى عرفانى مى‌درخشند. آن حضرت در نيايش خود مى‌گويد: «أَللّهُمَّ‌ إنِّى أَسْأَلُكَ‌ كَلِمَةَ‌ الْإخْلَاصِ‌، وَ خَشْيَتِكَ‌ فِى الرِّضَا وَ الْغَضَبِ‌... وَ أَسْأَلُكَ‌ النَّظَرَ إِلى وَجْهِكَ‌، وَ الشَّوْقَ‌ إِلى لِقَائِكَ‌...». و نيز مى‌فرمايد: «وَ أَسْئَلُكَ‌ لَذَّةَ‌ النَّظَرَ إِلى وَجْهِكَ‌» . و نيز در ستايشى ديگر: «أَللّهُمَّ‌ اجْعَلْنَا مِمَّنْ‌ كَأَنَّهُ‌ يَرَاكَ‌ إِلى يَوْمِ‌ الْقِيَامَةِ‌ الَّذِى فِيهِ‌ يَلْقَاك». اوست كه فانى در عشق و محبت خداوند است؛ آن گاه كه پدر به او مى‌گويد: «فاطمه جانم! اينك جبرئيل نزد من است و از سوى خدا پيام آورده: «فاطمه هر چه از خدا مى‌خواهد بخواهد كه به او عطا مى‌كنيم» فاطمه عليها السلام جواب داد: «شَغَلَت ْ نِى عَنْ‌ مَسْأَلَتِهِ‌ لَذَّةُ‌ خِدْمَتِهِ‌، لَا حَاجَةَ‌ لِى غَيْرُ النَّظَرِ إِلى وَجْهِهِ‌ الْكَرِيم فِى دَارِ السَّلَام» . به همين دليل، رسول خدا صلى الله عليه و آله شخصيت قدسى و معنوى فاطمه عليها السلام را اين‌گونه مى‌ستايد: «إِنَّ‌ ابْنَتِى فَاطِمَةَ‌ مَلَاَء اللّهُ‌ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إيمَاناً وَ يَقِيناً ؛ خداوند قلب و همه جوارح دخترم فاطمه را مالامال و لبريز از ايمان و يقين ساخته است». به هر روى، اين افق برين فاطمه است و از عرفان او فروغ قرآن ساطع است. نيايش‌هاى آن حضرت آموزه‌هاى وحيانى و است، چون بر جان فاطمه جارى گشته و شكوفه‌هاى و در جان آن صديقه شكوفا گشته است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
✔️پرتو چهارم ♻️﴿و أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إلهَ‌ إلَّا اللّه‏﴾ اين فراز از سخنان فاطمه سلام الله علیها ترجمانى از صدها آيات قرآنى است، آياتى كه نور مى‌افشانند و آفاق بلند را مى‌گشايند؛ و حقيقى را تفسير مى‌نمايند. آياتى كه همه صفات كمالى را در ذات او منحصر مى‌نمايد چون: 🍃﴿اللّٰهُ‌ لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ هُوَ لَهُ‌ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنىٰ‌‏﴾؛(طه: 8) 🍃﴿و لِلّٰهِ‌ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنىٰ‌ فَادْعُوهُ‌ بِهٰا وَ ذَرُوا الَّذِينَ‌ يُلْحِدُونَ‌ فِي أَسْمٰائِهِ‌ سَيُجْزَوْنَ‌ مٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ‌‏﴾؛ (اعراف: 180). 🍃﴿هوَ اللّٰهُ‌ الْخٰالِقُ‌ الْبٰارِئُ‌ الْمُصَوِّرُ لَهُ‌ الْأَسْمٰاءُ الْحُسْنىٰ‌‏﴾؛(حشر: 24). 🍃﴿هو هُوَ الْحَيُّ‌ لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ هُوَ‏﴾؛(غافر: 65) 🍃﴿اللّٰهُ‌ لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ هُوَ الْحَيُّ‌ الْقَيُّومُ‌‏﴾؛ (آل عمران :2؛ بقره: 255.). و ده‌ها آيه‌ى ديگر، كه علم و قدرت، قوت و عزت، حكمت و ملك و ملكوت را از او مى‌دانند، و نيز آياتى كه قهر و جباريت حضرت حق را مى‌ستايند همانند: 🍃﴿هوَ الْوٰاحِدُ الْقَهّٰارُ‏﴾؛ (رعد: 16) 🍃﴿أ أَرْبٰابٌ‌ مُتَفَرِّقُونَ‌ خَيْرٌ أَمِ‌ اللّٰهُ‌ الْوٰاحِدُ الْقَهّٰارُ‏﴾؛ (ص: 65) و نيز آياتى كه همه‌ى گستره‌ى جهان هستى را از پرتو فيض پروردگار دانسته و اين حقيقت را از زبان مشركين نقل مى‌نمايد: 🍃﴿و لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ خَلَقَ‌ السَّمٰاوٰاتِ‌ وَ الْأَرْضَ‌ لَيَقُولُنَّ‌ خَلَقَهُنَّ‌ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ‌‏﴾؛ (زخرف: 9) 🍃اگر از مشركان بپرسى چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريد، گويند خداى عزيز و دانا آفريده است؛ 🍃﴿و لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ خَلَقَهُمْ‌ لَيَقُولُنَّ‌ اللّٰهُ‌﴾؛(زخرف: 87) 🍃و اگر از آنان سؤال كنى چه كسى ايشان را آفريده است، گويند خدا؛ 🍃﴿و لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ خَلَقَ‌ السَّمٰاوٰاتِ‌ وَ الْأَرْضَ‌ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ‌ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ‌ اللّٰهُ‌‏﴾؛(عنکبوت: 61) 🍃﴿و لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ نَزَّلَ‌ مِنَ‌ السَّمٰاءِ مٰاءً فَأَحْيٰا بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَوْتِهٰا لَيَقُولُنَّ‌ ‏﴾؛ (عنکبوت: 63) و ده‌ها آيه‌ى ديگر، كه همه موجودات را جارى از چشمه جود حضرت حق مى‌داند. به هر روى، زمزمه يگانه‌ستايى و حمد و تسبيح خداوند، از زبان همه‌ى موجودات طنين‌افكن است و همه‌ى پديده‌ها با زبان نقص و نياز و فقر خود او را مى‌ستايند: 🍃﴿و إِنْ‌ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ إِلاّٰ يُسَبِّحُ‌ بِحَمْدِهِ‌ وَ لٰكِنْ‌ لاٰ تَفْقَهُونَ‌ تَسْبِيحَهُمْ‌‏﴾؛(اسراء: 44) 🌾و به گفته‌ى ابونصر: «آسمان با حركت خود و زمين با جنبيدنش و آب با جريانش و باران با ريزش خود، نمازگزار خداى متعالند، او را مى‌ستايند و هر آينه ياد خدا بزرگتر است.» ♻️بارى، صدها آيه در توصيف و توحيد خداوند، به همان جمال و جلال حقيقى و ملكوتى كه بر قلب رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل مى‌گشت بر جان فاطمه عليها السلام تجلى كرد. - گويا فاطمه نيز شاهد تجلى اعظم بود -؛ چون زهرا عليها السلام قلب و روح رسول خدا است. از اين منظر است كه نگاه و انديشه توحيدى فاطمه عليها السلام، نگاهى خاص و فوق درك و تصور ماست، نگاهى عرشى است، افقش تجلى‌گاه نور خداست، بسيار فراتر از نگاه‌ها و انديشه‌هاى فلاسفه و عارفان به‌جا مانده در شهر اول است. ♻️خورشيد سخنان فاطمه عليها السلام را جلوه‌اى ديگر است، توحيد نابى است كه همه چيز در آن فانى است و حكايتى آسمانى است تفسير سخنانش فقط‍‌ در بيان خود آن حضرت آشكار مى‌گردد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو چهارم ♻️﴿و أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إلهَ‌ إلَّا اللّه‏﴾ اين فراز از سخنا
✔️پرتو چهارم ♻️جلوه اخلاص 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از شهادت و گواهى بر يگانگى خدا مى‌گويد: «كَلِمَةً‌ جَعَلَ‌ الْإخْلَاصَ‌ تَأْوِيلَهَا». 🍃در تعريف «تأويل» بايد گفت: تحقق و واقعيت خارجى مفهوم است. اينك آفتاب سخنان فاطمه عليها السلام نمايان مى‌گردد و او كه پس از شهادت بر توحيد در تبيين و تعريف آن مى‌فرمايد: «كَلِمَةً‌ جَعَلَ‌ الْإخْلَاصَ‌ تَأْوِيلَهَا وَ ضَمَّنَ‌ الْقُلوُبَ‌ مَوْصُولَهَا، وَ أنَارَ فِى الْفِكْرَةِ‌ مَعْقُولَهَا...» . # توحيد كلمه‌اى است كه حقيقت و واقعيت آن است. نور توحيد از افق اخلاص متجلّى است و اينك اخلاص آفاقى دارد، اخلاص در مقام توحيد ذات، كه فقط‍‌ از آنِ‌ صديقين و مخلَصين است؛ آنان كه نيايششان: «يا مَنْ‌ دَلَّ‌ عَلى ذَاتِهِ‌ بِذَاتِهِ‌» بوده و آفتاب را دليل آفتاب مى‌شناسند، آنانند كه در قالب مثال، ديدگان جانشان مركز خورشيد را مى‌نگرد، آنجا را نگاه مى‌كنند كه پرتو و شعاع را مى‌آفريند و به مركز تشعشع نور رسيده‌اند. 🍃آنان كه بر قله‌ى انقطاع ايستاده، و از خدا مى‌خواهند: «خدايا مرا انقطاع كامل به سوى خودت عطا فرما، و روشن ساز ديده‌هاى دل ما را به نورى كه به آن نور تو را ببيند، تا آنكه ديده‌ى بصيرت ما حجاب‌هاى نور را بدرد، و به نور عظمت تو واصل گردد و جان‌هاى ما به مقام قدس عزتت بپيوندند. 🤲 اى خدا! مرا از آنان قرار ده كه چون او را ندا كنى تو را اجابت كنند و چون به او متوجه شوى از تجلى جلال و عظمتت مدهوش مى‌گردد، پس تو با او در باطن راز مى‌گويى، و او به عيان به كار تو مشغول است... 🤲 خدايا! مرا به نور عزتت كه از هر بهجت و نشاطى برتر است ملحق فرما، تا آنكه فقط‍‌ شناساى تو باشم و از غير تو رو برگردانم. 🤲(فرازهايى از مناجات شعبانيه.) ♻️ بر افق اعلاى توحيد ذات، جلوه‌ى نفى صفات ساطع مى‌كند. 🍃اميرالمؤمنين عليه السلام مى‌فرمايد: «... وَ كَمَالُ‌ تَوْحِيدِهِ‌ الْإخْلَاصُ‌ لَهُ‌، وَ كَمَالُ‌ الُإخْلَاصِ‌ لَهُ‌ نَفْىُ‌ الصِّفَاتِ‌ عَنْهُ‌...» (خطبه اول نهج البلاغه) مقامِ‌، نفى صفات را، ذات معصوم و مقربان درگاه خدا درك مى‌كنند. نفى صفات زائد از ذات بسيط‍‌ الهى. شگفتا از اين منظر و مشرق، كه چون عارف به مقام وصال و شهود احديت ذات رسد در آن نگاه، اوصاف جمال هم فانى شود، روح را دهشتى بزرگ و حيرتى ابدى رسد، حيرتى نورانى كه در وصف و بيان نگنجد. نگاه دل بر اين مقام احديت است كه تا ابد انسان را مدهوش و حيران مى‌سازد چه مقامى است قاهر بر كل، كه فقط‍‌ او هست و غير - حتى مفهوم غير - هم در آن مقام معنا ندارد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو چهارم ♻️جلوه اخلاص 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از شهادت و گواهى بر
✔️پرتو چهارم ♻️جلوه اخلاص 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از شهادت و گواهى بر يگانگى خدا مى‌گويد: «كَلِمَةً‌ جَعَلَ‌ الْإخْلَاصَ‌ تَأْوِيلَهَا». 🍃حكومتى كه از سوى خدا و به جعل اشراقى، ولايى او نباشد، زبانه‌اى از آتش شرك است ولو آنكه مردم آن را برگزينند. قرآن كريم مى‌فرمايد: وَ مٰا كٰانَ‌ لِمُؤْمِنٍ‌ وَ لاٰ مُؤْمِنَةٍ‌ إِذٰا قَضَى اللّٰهُ‌ وَ رَسُولُهُ‌ أَمْراً أَنْ‌ يَكُونَ‌ لَهُمُ‌ الْخِيَرَةُ‌ مِنْ‌ أَمْرِهِمْ‌؛ (احزاب: 36) «براى هيچ مرد و زن مؤمن اختيارى و گزينشى در مقابل فرمان و حكم خدا نيست». شگفتا و أسفا! آنان در سقيفه چگونه برگزيدند و انتخاب كردند. اكنون بازتاب فرهنگ توحيدى را بايد نگريست، فاطمه عليها السلام به آنان هشدار داد كه انتخاب در مقابل فرمان خدا، مصداق شرك است. از اين منظر بايد به اين سخن فاطمه(س) نيز نگريسته شود كه فرمود: «كلمة جعل الاخلاص تأويلها»، هان! اى مردم، جلوه‌اى از حقيقت توحيد و اخلاص در آن تعيين امامت و پيشوايى مردم از سوى خداست. حقيقتى كه در «غدير» بدرخشيد و بر دستان سبز رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز هيجدهم ذى‌الحجه و در قامت على عليه السلام تجلى كرد؛ ليك افسوس بر شما مردم! بدانيد كه مسير شما آلوده به شرك گرديد و ظلمت ارتداد شما را فرا گرفت. گوهر اخلاص از شما چهره پنهان كرده و گنداب شرك بر شما جارى شد، زندگى شما در همه شؤون مادى و معنوى، اجتماعى و فرهنگى آلوده به فرهنگ شرك شد؛ بدون شك اگر زلال اخلاص بر جان و جامعه شما جارى بود چنين نمى‌شد، اخلاصى كه زلال چشمه يقين است. به هر روى، اخلاص فروغ تابناك يقين، قدرت ايمان، شناخت و معرفت، قطع اميد از مردم و عبادت و بندگى خداى متعال است. بصيرت و نورانيت دل را به همراه مى‌آورد و زلال حكمت و معرفت از چشمه دل به زبان جارى مى‌سازد. و نيز اخلاص انسان را قدرتمند مى‌سازد و موجودات را مسخّر او ساخته و ترسى از او در دل همه قرار مى‌دهد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو چهارم ♻️جلوه اخلاص 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از شهادت و گواهى بر
✔️پرتو پنجم ♻️دو تجلى‌گاه برين 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از تبيين حقيقت توحيد در اخلاص، به شرح و تفسير آن پرداخته و تجلى‌گاه اين فروغ را دل و عقل تعريف مى‌كند. آرى دل، چون كلمه «لا إله إلّا اللّه» دل نوشته‌ى انسان است. در حديث قدسى چنين آمده: «أَلْإخْلَاصُ‌ سِرٌّ مِنْ‌ أَسْرَارِى اسْتَوُدعته قلب من احببت من عبادى ؛ اخلاص سرّى از اسرار من است كه آن را در دل بندگانى كه دوست‌شان دارم به امانت مى‌سپارم». 🖊بحارالانوار، ج 67، ص 249، ح 24؛ حال تابش سخن فاطمه(س) چشم‌افروز است كه مى‌فرمايد: 🍃«وَ ضَمَّنَ‌ «خمّن» الْقُلُوبَ‌ مَوْصُولَهَا، وَ «أَبَانَ‌» أَنَارَ فِى الْفِكْرَة مَعْقُولَهَا»: 🍃درك توحيد، در درون دلهاست و فكر عقل انسان به اين فروغ منور است». ♻️قلب و عقل كعبه دل و افق عقل، دو مشرق فروغ توحيدند. آيات قرآن آينه دل را خدانما مى‌شناسد. فَأَقِمْ‌ وَجْهَكَ‌ لِلدِّينِ‌ حَنِيفاً فِطْرَتَ‌ اللّٰهِ‌ الَّتِي فَطَرَ النّٰاسَ‌ عَلَيْهٰا لاٰ تَبْدِيلَ‌ لِخَلْقِ‌ اللّٰهِ‌ ذٰلِكَ‌ الدِّينُ‌ الْقَيِّمُ‌ وَ لٰكِنَّ‌ أَكْثَرَ النّٰاسِ‌ لاٰ يَعْلَمُونَ‌ ؛ «پس روى خود به سوى دين حنيفت قرار ده كه مطابق فطرت خداست، فطرتى كه خدا بشر را بر آن فطرت آفريده و در آفرينش خدا دگرگونى نيست اين است دين مستقيم، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند». (روم: 30) فطرت دل، يعنى انسان بر حسب غريزه و خلقت خداجوست. آرى، خداشناسى نور نوشته‌اى، بر جان آدمى است. فروغ خداشناسى از چشمه دل مى‌تابد و جمال معبود و معشوق از جام جهان‌بين و آينه حق‌نماى «دل» نمايان است. ممكن است غبارى بر چهره‌ى فطرت بنشيند و سبب گردد كه تابش خداجويى دل پنهان گردد، ولى چون نسيمى بوزد، بار ديگر آن غبارها زدوده مى‌گردد و زبان نهان انسان «لا إله إلّا هو» گويان گشته و ترانه توحيد مى‌سرايد اين فروغ حتى در نهان مشركين نيز تابان است: فَرَجَعُوا إِلىٰ‌ أَنْفُسِهِمْ‌ فَقٰالُوا إِنَّكُمْ‌ أَنْتُمُ‌ الظّٰالِمُونَ‌. «آن‌گاه با خود فكر كردند و گفتند البته شما ستمكاريد».(انبیاء: 64) قرآن اين بازگشت را چنين تبيين مى‌نمايد: قُلْ‌ أَ رَأَيْتَكُمْ‌ إِنْ‌ أَتٰاكُمْ‌ عَذٰابُ‌ اللّٰهِ‌ أَوْ أَتَتْكُمُ‌ السّٰاعَةُ‌ أَ غَيْرَ اللّٰهِ‌ تَدْعُونَ‌ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ صٰادِقِينَ‌ * بَلْ‌ إِيّٰاهُ‌ تَدْعُونَ‌ فَيَكْشِفُ‌ مٰا تَدْعُونَ‌ إِلَيْهِ‌ إِنْ‌ شٰاءَ وَ تَنْسَوْنَ‌ مٰا تُشْرِكُونَ‌ ؛ «بگو اگر راست مى‌گوييد به من خبر دهيد اگر بيايد شما را عذاب خدا و يا روز قيامت آيا غير خدا كسى را به فريارسى خود مى‌خوانيد، قطعاً نه، هرگز، بلكه تنها همو را مى‌خوانيد و اوست كه اگر بخواهد آن گرفتارى را از شما مى‌برد و آن روز شركاى امروز را فراموش خواهيد كرد». (انعام: 40- 41) و نيز مى‌فرمايد: فَإِذٰا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ‌ دَعَوُا اللّٰهَ‌ مُخْلِصِينَ‌ لَهُ‌ الدِّينَ‌ «و چون به كشتى سوار شدند خدا را همى خوانند و دين را خالص براى او دانند ولى همين كه ايشان را نجات داده و به خشكى مى‌رساند باز هم شرك مى‌ورزند». (عنکبوت: 65) آرى، اين فروغ فطرت و فرياد دل است، كه او را مى‌خواند و مى‌ستايد، موج محبت او در درياى دل طنين‌افكن است. فطرت دل، يعنى انسان براساس غريزه و آفرينش خود، خداجوست و مدام «هُوَ، هُوَ» مى‌گويد، مغناطيس محبت او عقربه‌ى دل را مى‌چرخاند و به سوى او قرار مى‌دهد خواه بداند و يا نداند. همانند ميل و غريزه كودك به مادر، كسى به او اين ميل را نياموخته، ولى همين كه از مادر زاده شد، دنبال او مى‌گردد و او را جستجو مى‌كند. 🌟آرى، قلب مركز تشعشع فروغ معرفت الهى است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو پنجم ♻️دو تجلى‌گاه برين 🍃فاطمه سلام الله علیها پس از تبيين حقيقت
✔️پرتو پنجم ♻️دو سويه قلب ⁉️به راستى قلب چه جايگاهى از منظر وحى داراست‌؟ قلب در قرآن با دو چهره تعريف شده، سيمايى قدسى، و آسمانى و سيمايى شيطانى، در پرتو آياتى از قرآن، قلب چنين مى‌درخشد: 1. إِلاّٰ مَنْ‌ أَتَى اللّٰهَ‌ بِقَلْبٍ‌ سَلِيمٍ‌(شعراء: 89) 2. إِذْ جٰاءَ رَبَّهُ‌ بِقَلْبٍ‌ سَلِيمٍ‌ (صافات: 84) 3. مَنْ‌ خَشِيَ‌ الرَّحْمٰنَ‌ بِالْغَيْبِ‌ وَ جٰاءَ بِقَلْبٍ‌ مُنِيبٍ‌ (ق: 33) 4. إِنَّ‌ فِي ذٰلِكَ‌ لَذِكْرىٰ‌ لِمَنْ‌ كٰانَ‌ لَهُ‌ قَلْبٌ‌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ‌ وَ هُوَ شَهِيدٌ(ق: 37) 5. إِلاّٰ مَنْ‌ أُكْرِهَ‌ وَ قَلْبُهُ‌ مُطْمَئِنٌّ‌ بِالْإِيمٰانِ‌ (نحل: 106) 6. أَ وَ لَمْ‌ تُؤْمِنْ‌ قٰالَ‌ بَلىٰ‌ وَ لٰكِنْ‌ لِيَطْمَئِنَّ‌ قَلْبِي (بقره: 260) 7. أَلاٰ بِذِكْرِ اللّٰهِ‌ تَطْمَئِنُّ‌ الْقُلُوبُ‌ (رعد: 28) 8. أُولٰئِكَ‌ كَتَبَ‌ فِي قُلُوبِهِمُ‌ الْإِيمٰانَ‌ وَ أَيَّدَهُمْ‌ بِرُوحٍ‌(مجادله: 22) 9. أُولٰئِكَ‌ الَّذِينَ‌ امْتَحَنَ‌ اللّٰهُ‌ قُلُوبَهُمْ‌ لِلتَّقْوىٰ‌... (حجرات: 3) 10. اَلَّذِينَ‌ إِذٰا ذُكِرَ اللّٰهُ‌ وَجِلَتْ‌ قُلُوبُهُمْ‌ (حج: 35) و آيات ديگر قرآن، كه قلب را، مى‌ستايند و تجلى‌گاه فروغ ايمان مى‌شناسند. از سوى ديگر، در قرآن چهره‌ى قلب بسيار تيره و تاريك تعريف گرديده، و ده‌ها آيه قرآن با عناوين مختلف قلب را مزبله‌دان، كفر، شرك، نفاق، شك، قساوت، مرض و سرچشمه گناهان دانسته است؛ همانند: خَتَمَ‌ اللّٰهُ‌ عَلىٰ‌ قُلُوبِهِمْ‌ ؛(بقره: 7) فِي قُلُوبِهِمْ‌ مَرَضٌ‌ ؛ (بقره: 10) وَ طُبِعَ‌ عَلىٰ‌ قُلُوبِهِمْ‌ فَهُمْ‌ ؛(توبه: 87) فَوَيْلٌ‌ لِلْقٰاسِيَةِ‌ قُلُوبُهُمْ‌ ؛(زمر: 22) وَ جَعَلْنٰا عَلىٰ‌ قُلُوبِهِمْ‌ أَكِنَّةً‌ (انعام: 25) و... بنابراين از آيات قرآن استفاده مى‌شود كه مكانت «قلب» در قرآن همانند انسان است او با دو چهره در قرآن آشكار گرديده است، در تعريف قرآن، انسان در آياتى با اين چهره مى‌درخشد؛ «او خليفه خدا بر زمين و مسجود فرشتگان است» (بقره / 30 و 34) به خلعت «احسن» آراسته گرديده (تین: 4) و مزين به تاج «كرّمنا» است.(اسراء: 70) از سوى ديگر، واژگانى چون «كنود» و «مغرور» «هلوع» و «جزوع» و «منوع» و عناوين توبيخى ديگر، كه گاه انسان را با واژه‌ى «بل هم اضل» سرزنش مى‌كند. به هر روى، با دقت روشن مى‌گردد كه ستايش و توبيخ انسان در واقع به همين قلب باز مى‌گردد و قلب سرچشمه همه خوبى‌ها و بدى‌هاست، مركز الهام فجور و تقواست. آن‌گاه كه قلب آدمى كعبه‌ى خدا گرديده و بر افق مبينش نور خدا جلوه‌گر بوده و چشم دل فقط‍‌ او را مى‌نگرد و از چشمه‌ى دل زلال ايمان و عشق جارى است، صاحب اين «قلب» مسجود فرشته، و مشرق تابان صفات حسناى الهى است. و آن‌گاه كه «قلب» آشيانه‌ى شيطان گرديده، و مزبله و مركز كفر و شرك و نفاق و سرچشمه‌ى تاريك گناه گشته است، انسان در اين صورت از حيوانات و بهائم نيز پست‌تر است. 🖋از همين منظر و نگاه است كه آن را «قلب» ناميده‌اند؛ چون تحول و فراز و فرود دارد. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو پنجم ♻️دو سويه قلب ⁉️به راستى قلب چه جايگاهى از منظر وحى داراست‌؟
✔️پرتو پنجم ♻️دو سويه قلب «اصحاب قلوب» بر ستيغ خداشناسى و معرفة‌اللّه مى‌درخشند و گوهر تابناكى كه از آن فروغ خداشناسى جلوه‌گر است همان «قلب سليم» آنان است. اين گروه، از نفس كلّيه الهيه برخوردارند؛ نفسى كه اميرالمؤمنين عليه السلام در تبيين آن به كميل چنين فرمود: «... يا كميل... اين نفس داراى پنج قوه است: بقاء فى فناء، نعيم فى شفاء، عزٌّ فى الذّل، فقر فى الغناء و صبرٌ فى البلاء و دو خاصيت و جلوه تابناك آن تسليم و رضا مى‌باشد. اين مكانت كملّين و اصحاب قلوب است كه ابراهيم عليه السلام اسوه و قهرمان توحيد، آن را مى‌خواهد *قالَ‌ أَ وَ لَمْ‌ تُؤْمِنْ‌ قالَ‌ بَلى‌ وَ لكِنْ‌ لِيَطْمَئِنَّ‌ قَلْبِي...*.(بقره: 260) «مقام قلب» مقام توجه به عالم غيب است؛ ولى با نظر به عالم شهود، و اين مقام از جهت بقاء فوق همه مقامات و جامع همه و آخرين رتبه نفس است، زيرا آنجا مقام نفوس كامل مكمل پيغمبران است كه در سفر «من الحق إلى الخلق» بالحق‌اند كه مقام جامعيت و احاطه‌ى سدرة‌المنتهى و عرش‌الرحمن است؛ ليك از جهت حدوث اول طلوع مقام انسانيت است و آن وقتى است كه نفس ناطقه را از قفس بدن روزنه به عالم غيب باز شد؛ ولى چون از چنگ قواى نفسانى شهوت و غضب خلاص نگرديده، پس گاهى از آن روزنه به عالم غيب مى‌نگرد و به بال علم و عمل خالص پرواز مى‌كند و گاهى محكوم نفس حيوانى شده به شهوت دنيوى پردازد. از اين منظر، اين مقام را قلب گويند كه گويا هميشه در دگرگونى و تحول است. گاهى به مقام روح كه عالم مافوق است عروج مى‌كند و گاهى به مقام نفس كه مرتبه‌ى نازلى است باز مى‌گردد. البته اگر چه قلب در چنين تب و تابى است ولى بايد اين مقام را ميقات نخستين قلب ناميد. قرآن مقام ثابت و پايدار، آرام و مطمئن را براى قلب تعريف مى‌كند و آن هنگامى است كه قلب در پرتو نيت خالص و ذكر خدا، به درياى الوهيت حضرت حق متصل گردد و به آرامش مطلق نائل شود. 🔘چون قلب مركز نيت است و نيت با اخلاص، روح عبادات است نقش قلب در عروج انسان و خداشناسى نقش اساسى و اول است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as